فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیقحاضر، مطالعه و بررسی اثرات مکانی- فضایی مهاجرت بازگشتی در روستاهای شهرستان میاندوآب است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، مهاجران بازگشته به این شهرستان (126 خانوار) بوده و با روش نمونه گیری متوالی نظری به تعیین حجم نمونه پرداخته شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود و با انجام 22 مصاحبه به اشباع نظری رسید.
یافته ها: در بازگشت مهاجران، عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را دارد و مهاجران با ارزیابی هزینه- فایده و تصور فواید بیشتر از هزینه ها تصمیم به بازگشت می گیرند. عوامل اجتماعی، روان شناختی و عمرانی نیز از سایر عوامل تأثیرگذار در بازگشت مهاجران هستند. پیامدهای بازگشت مهاجران شامل نوسازی مسکن روستایی، احیای اراضی کشاورزی، تبدیل اراضی زراعی دیم به باغی و مکانیزاسیون کشاورزی، توسعه دامپروری، احداث کارگاه های تولیدی و غیره بوده و نوعی بازساخت فضایی را نشان می دهد.
محدودیت ها/ راهبردها: محافظه کاری برخی افراد نمونه در انجام مصاحبه و در دسترس نبودن برخی افراد نمونه با مراجعات مکرر به روستاها و انجام مصاحبه ها در فضای صمیمی صورت گرفت. بومی بودن مصاحبه گران در خلق این فضا کمک می کرد.
راهکارهای عملی: علاوه بر تحلیل فضایی پیامدهای اقتصادی، بررسی نگرش روستاییان به بازگشتگان، دلایل ارجاع کامل سرمایه های مالی به روستا با روش مصاحبه های مشارکتی روش مناسبی خواهد بود. همچنین، ارایه زیرساخت های عمرانی و اجرای طرح های، متنوع کردن اقتصاد روستایی، ایجاد فرصت های شغلی و حرفه ای برای ایجاد اشتغال دائم و پایدار به ویژه در بخش صنعت و خدمات در نواحی برای بازساخت فضایی ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: نقطه قوت این پژوهش، پرداختن به موضوع مهاجرت بازگشتی و تعریف این پدیده از نظر علمی و تمایز آن از مهاجرت معکوس است. از سوی دیگر، پیامدهای اقتصادی- اجتماعی ناشی از بازگشت مهاجران را تحلیل فضایی می کند.
تحلیل نیازسنجی مشارکتی در زمینه استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی (منطقه بررسی شده: روستای بزیجان شهرستان محلات در استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی مشارکتی فرایندی است که بر اساس رویکرد مدیریت اجتماع محور به بررسی ابعاد مختلف نیاز جوامع محلی می پردازد. پروژه الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی با رویکرد شبکه اجتماعی گامی در راستای تدوین برنامه عمل روستای بزیجان شهرستان محلات در استان مرکزی است. اولویت بندی و نیازسنجی مشکلات و چالش ها یکی از مهم ترین اصول در برنامه ریزی روستایی است. بدین منظور در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش های کیفی ازجمله بحث گروهی و بارش افکار، چالش ها به صورت مشارکتی مشخص شد. سپس با استفاده از روش AHP اولویت های توسعه روستایی از دیدگاه ذی نفعان محلی مشخص شد. نتایج نشان داد در دو گروه مردان و زنان بر اساس روش AHP، عدم صدور پروانه مرتع داری برای بهره برداری از مراتع منطقه و نبود بستر مناسب برای اشتغال زنان با بیشترین اولویت به ترتیب 15 درصد از نیاز گروه مردان و 29 درصد از نیاز گروه زنان را به خود اختصاص داده اند. در این تحقیق تمام مشکلات از دیدگاه ذی نفعان محلی (مردان و زنان) مشخص و اولویت بندی شد که می توان از آن به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری برای دستیابی به توسعه جامع روستایی استفاده کرد.
سنجش تأثیرگذاری مؤلفه های کیفیت طراحی شهری بر قیمت مسکن (مطالعه موردی: مناطق سیزده گانه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان است که نوسانات قیمت آن، به ویژه در فضای کلان شهرها، تحت الشعاع عوامل بسیاری قرار دارد. این عوامل شامل ویژگی های کیفی و کمی مسکن، سیاست گذاری های بازار مسکن و کیفیت طراحی شهری است که تأثیر تعیین کننده ای بر تقاضا و قیمت مسکن در برخی نواحی شهری می گذارد. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال تبیین و سنجش میزان تأثیرگذاری عامل کیفیت طراحی شهری بر قیمت مسکن در مناطق سیزده گانه شهر مشهد است. این مطالعه با روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با ابزار پرسش نامه ای، به تبیین نگرش 282 نفر از شهروندان مناطق سیزده گانه شهر مشهد می پردازد که طبق نتایج به دست آمده براساس آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره، کیفیت طراحی شهری، حدود 41درصد از تغییرات قیمت مسکن در این مناطق را تبیین می کند. نتایج میزان هم بستگی بین متغیرهای کیفیت طراحی شهری با قیمت مسکن نیز بیانگر این است که بین تمامی متغیرها، به جز سه متغیر انعطاف پذیری فضا، کیفیت محیط ادراکی- ذهنی و کیفیت منظر شهری، هم بستگی معناداری با قیمت مسکن دارند. همچنین رتبه بندی مناطق سیزده گانه شهر مشهد براساس تکنیک تصمیم گیری ORESTE، نشان می دهد مناطق 8، 9 و 11 دارای بالاترین رتبه ها به لحاظ کیفیت طراحی شهری هستند.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
بررسی و تحلیل تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی در استان البرز با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب می شوند. به لحاظ کارکردهای ویژه ای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازاین دست می توانند نقش مؤثری در شکل گیری تصمیم های مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدید های امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکار های آمایش سرزمینی برای آنها می باشد. این تهدید ها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبه ای گردآوری شده اند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه ، رتبه دهی به هرکدام از شهرستان ها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. به منظور رتبه بندی شهرستان های مختلف استان البرز از لحاظ تهدید های موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزن دهی شاخص ها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که در بین شهرستان های استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدید های سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهم ترین دلیل تمرکز تهدید ها در کرج، می تواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسی های مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستان ها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروه های مختلف می باشند. نتایج نشان می دهد که از بین گروه های مختلف تهدید ها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستان های مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیست محیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان به ویژه شهرستان کرج از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهم ترین راهکارهای آمایش سرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستان های استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستان هاست.
تدوین اهداف و گزینه های توسعه گردشگری در چارچوب تفکر ارزشی: مطالعه موردی فرح آباد ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین ارزش ها و اهداف جامعه میزبان و کشف دیدگاه های متنوع در مورد توسعه گردشگری روستای فرح آباد شهرستان ساری با استفاده از رویکرد تفکر ارزشی بود تا با شناسایی فرصت ها، ابداع گزینه های جدید و ارزیابی آنها، در نهایت، بهترین گزینه توسعه انتخاب شود. پژوهش کاربردی به لحاظ ماهیت داده ها در گروه تحقیقات کیفی قرار داشت. به منظور اجرای پژوهش، از نظریه زمینه ای و برای اولویت بندی گزینه های توسعه گردشگری نیز از شیوه فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مطلع در زمینه گردشگری این حوزه بودند که با استفاده از شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف مؤثر در توسعه گردشگری این حوزه طبق رویکرد تفکر ارزشی به دو نوع بنیادی و مقطعی تقسیم و سپس، تصمیم گیری در خصوص آنها با ابداع گزینه ها و فرصت های تصمیم و ارزیابی این گزینه ها به انجام رسید و در نهایت، گزینه توسعه متنوع به عنوان گزینه ارجح برای توسعه پایدار محلی فرح آباد انتخاب شد.
ارزیابی عدالت فضایی در توزیع خدمات روستایی شهرستان های استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی با آموزه های انسانی و علمی، در حقیقت موجب بروز ضعف ها و توان های نواحی مختلف می شود. از آنجا که بیشتر سیاست های تخصیص و توزیع منابع ملی و منطقه ای در کشور از طریق برنامه ریزی متمرکز انجام می گیرد، پژوهش حاضر در پی تحلیل عدالت فضایی خدمات روستایی در استان اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با روش اسنادی گردآوری شد. این پژوهش با به کارگیری 8 شاخص خدمات روستایی متشکل از 77 معرف، انجام گرفت. داده ها با نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه وتحلیل شد. روایی شاخص ها با تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. سپس، به عنوان ورودی مدل تاکسونومی عددی با نرم افزار GIS به صورت نقشة طراحی شد. در این پژوهش شهرستان ها از نظر توزیع خدمات روستایی به سه گروه عادلانه، نسبتاً عادلانه و ناعادلانه تقسیم شد. نتایج نشان دهندة وجود نابرابری در پراکنش خدمات بود و نشان داد خدمات روستایی به طور عادلانه در سطح شهرستان های استان اصفهان توزیع نشده است. به عبارت دیگر، در نقاط کم جمعیت تمرکز مراکز خدماتی و در نقاط پرجمعیت تر کمبود خدمات رسانی مشهود است و در توزیع خدمات روستایی در استان اصفهان هیچ توجهی به عامل بسیار مهم جمعیتی نشده است.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی جوانان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایه اجتماعی با ریسک پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن بوده است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی– تحلیلی و هم بستگی است. داده ها با دو روش مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان تنکابن بوده که از میان آن ها تعداد ۳۶۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با انجام معادلات ساختاری به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر با ضریب ۴۸ درصد نشان داد که تا حدودی ریسک پذیری جوانان روستایی در محدوده مورد مطالعه متأثّر از مؤلفه های سرمایه اجتماعی بوده و هم چنین، مؤلفه های سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم در ریسک پذیری جوانان روستایی، دارای اثر غیرمستقیم نیز بوده است. در میان مؤلفه های مورد بررسی، بیش ترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت با میزان ۲۲/۰، اعتماد اجتماعی با میزان ۱۹۵/۰، تعلّق مکانی با میزان ۱۰۶/۰ و هم بستگی و انسجام اجتماعی با میزان ۱۰/۰ بوده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاها و بالابودن هزینه های مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق از مهم ترین محدودیت ها بوده است. راه کارهای عملی: افزایش میزان تعامل و ارتباط مؤثّر و سطح اعتماد بین کارآفرینان جوان روستایی با ایجاد شبکه های اجتماعی بین کارآفرینان، گسترش فرهنگ کارآفرینی در میان جوانان روستایی، حمایت از ریسک و خلّاقیت های جوانان در جوامع روستایی و فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مدیران و سایر اقشار جوامع نسبت به مزایای کارآفرینی. اصالت و ارزش: نقطه قوت تحقیق حاضر، توجّه به نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی در میان جوانان روستایی است که تا کنون تحقیقات کم تری پیرامون این موضوع انجام شده است.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.
ارزیابی و تحلیل پتانسیل ها و راهبردهای مؤثّر گردشگری شهر راین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک کمّی QSPM
حوزههای تخصصی:
شهر راین یکی از غنی ترین مراکز گردشگری در استان کرمان، با داشتن کانون جذب گردشگری مانند ارگ، آبشار، مناظر زیبای اطراف، چشمه سارهای کوه هزار، وجود بزرگ ترین دهانه آتشفشانی منطقه، معادن مرمر سبز و صورتی و چشمه های آب معدنی، بقاع متبرکه و فرصت های پیش رو چون موقعیت مواصلاتی استان و خدماتی شهر، ایجاد بازارهای مناسب صنایع دستی و ارائه قابلیت های محلی و ... با ضعف ها و تهدیدهایی مواجه است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای شهر راین در زمینه توسعه صنعت گردشگری است. روش تحقیق حاضر تلفیقی از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است که با استفاده از مدل SWOT به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و راهبردهای مناسب توسعه گردشگری شهر در چهار دسته SO، ST، WO و WT تعیین نموده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین راهبرد برای توسعه این صنعت ماتریس برنامه ریزی کمّی (QSPM) به کار گرفته شد، جهت تعیین وزن ها عوامل SWOT بر اساس مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از کارشناسان و گردشگران کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد تنوعی، مناسب ترین راهبرد برای توسعه گردشگری منطقه می باشد. راهبردST۳ با میانگین ۴۳/۲ با تأکید بر تبلیغات و اطلاع رسانی به گردشگران درباره قابلیت های منطقه و تدوین قوانین ویژه به منظور استفاده بهینه از پتانسیل ها و جلوگیری از تخریب آنها به عنوان بهترین راهبرد پیشنهاد شده است.
ارزیابی حس تعلق به مکان با تأکید بر عوامل کالبدی و محیطی در سواحل شهری (مطالعه موردی: ساحل بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری، حس تعلق به مکان است. وجود این حس که عاملی مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط است، در نهایت منجر به ایجاد محیط های با کیفیت نیز خواهد شد. در این تحقیق، پس از تبیین ابعاد مختلف حس تعلق به مکان، نقش عوامل کالبدی و محیطی مؤثر و چگونگی تأثیر این عوامل بر حس مکان بررسی شده است. سپس، به بررسی نقش عوامل کالبدی و محیطی در ساحل نمونة موردی (شهر بوشهر) پرداخته و نظر کارشناسان و استفاده کنندگان بررسی شده است. هدف کلی پژوهش حاضر تعیین روابط میان عوامل کالبدی و محیطی شامل محیط طبیعی، موقعیت مکانی و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی، مقیاس انسانی، زیبایی بصری، نفوذپذیری با حس تعلق مکان در ساحل بوشهر بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی– توصیفی و به روش پیمایشی است. نتایج آزمون نشان می دهد که عواملی محیط طبیعی، موقعیت مکان و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی و نفوذپذیری از بین عوامل بررسی شده، رابطة معناداری در ارتقای حس تعلق به مکان در ساحل شهر بوشهر دارد.
چارچوب جامع سنجش پایداری نظام های بهره برداری از زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین، فقدان چارچوبی جامع در این زمینه است. همین امر سبب شکل گیری نگرش تک بعدی در بسیاری از تحقیقات پایداری شده است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است در ابتدا با شیوه ای نقادانه به شناسایی چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین پرداخته شود. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به وزن دهی مؤلفه ها در چارچوب شناسایی شده پرداخته شود؛ برای این منظور، نظرات 12 نفر از متخصصان کلیدی در زمینه نظام های بهره برداری از زمین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مقایسات زوجی صورت گرفته توسط آنان نشان داد به ترتیب معیار مدیریت، سرمایه، آسیب پذیری و تنش دارای بیشترین اهمیت در سنجش پایداری نظام ها بهره برداری از زمین است. در این راستا توصیه می شود محققان از چارچوب شناسایی شده و وزن های فازی آن به عنوان چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین استفاده نمایند.
تحلیل شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه مرزی میلک بر روستاهای ناحیه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اماکن تجاری و به ویژه بازارچه های مرزی به دلیل خاصیت سود آوری خود، همواره انسان، کالا و سرمایه را از نقاط محلی، منطقه ای، ملی و گاهاً فراملی به سوی خود جذب می کند که این امر می تواند باعث پیشرفت اقتصادی مکان های زیستی گردد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل شعاع اثرگذاری بازارچه مرزی میلک اقدام شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی – تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تمامی روستاهای دارای ارتباط اقتصادی با بازارچه مرزی میلک بوده است. برای گردآوری اطلاعات میدانی با توجه به فاصله روستاهای مورد مطالعه با مرز و با روش نمونه گیری طبقه بندی تعداد 18 روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 324 خانوار به عنوان نمونه مورد سوال قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که بازارچه مرزی میلک در زمینه جذب کالا و سرمایه، علاوه بر بحث منطقه ای، دارای بُرد و شعاع اثرگذاری ملی و گاهاً فراملی است، در زمینه جذب نیروی انسانی (کارگر خدماتی) دارای شعاعی در سطح محلی است. همچنین بین سطح توسعه اقتصادی روستاها و فاصله از بازارچه رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد، به طوری که با فاصله گرفتن روستاها از بازارچه، شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه کم و با نزدیک شدن به بازارچه شعاع اثرگذاری آن زیاد می شود.
مکان یابی عرصه های مناسب توسعة آتی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سازگاری و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی سکونتگاه های شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناسب ترین عرصه های مکان گزینی توسعة آتی شهر یاسوج بر اساس دانش داده ای شناسایی و تعیین شود. دانشداده ای فرایند استفاده و به کارگیری مقدار عددی هر پارامتر در مکان یابی توسعة فیزیکی بدون استفاده و اعمال نظرات کارشناسی را شامل می شود. به منظور دستیابی به اهداف، نخست براساس دانش داده ای و با توجه به ویژگی های ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی، هیدرولوژی و انسانی منطقه، 15 پارامتر و 84 کلاس برای بررسی تأثیر فرم ها و فرایندهای طبیعی در مکان گزینی آتی شهر یاسوج شناسایی شد که هر پارامتر ارزش عددی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. پس از محاسبة وزن طبقات براساس مقادیر واقعی هر پارامتر و طراحی مدل های دانش داده ای، لایه های رستری پارامترها براساس وزن و مدل های مزبور در محیط نرم افزار ArcGIS با یکدیگر تلفیق، و نقشة پهنه بندی منطقة مطالعاتی به لحاظ مکان های مناسب برای توسعة آتی سکونتگاه یاسوج تهیه شد. نتایج نشان می دهد که پهنة بسیار مناسبی که 72/41% (72/8 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی را به خود اختصاص داده، امکان افزایشی معادل 45/77 کیلومترمربع را دارد. همچنین، پهنة مناسبی به وسعت معادل 08/16% (36/3 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی، با توجه به نقشة مکان گزینی آتی شهر یاسوج، تا 35/36 کیلومترمربع امکان توسعه دارد.
رویکردهای توانمندسازی مناطق حاشیه ای شهری مورد شناسی: سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه غیر رسمی از عوامل عمده ایجاد ناپایداری در مناسبات شهری، بویژه در کشورهای در حال توسعه است. اسکان غیر رسمی به طور عمده با تصرف و ساخت غیر رسمی زمین و مسکن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهرسازی، کمبود شدید خدمات زیرساختی، رشد سریع کالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیر رسمی، ناپایداری سازه ای و تأسیساتی، ناپایداری درآمد، بستر کالبدی مناسب برای رشد آسیب های اجتماعی و شکل گیری خرده فرهنگ های کجرو و ایجاد پایگاه مجرمین و بزهکاران اجتماعی شناخته می شود. این پدیده در اثر رشد شهرنشینی، مهاجرت های روستا شهری و فقر شهری به وجود آمده است. رویکرد توانمندسازی، راهکاری است که با تأکید بر ماهیّت درونزای حل مشکل، می تواند زمینه های کاهش آثار منفی سکونتگاه های غیر رسمی را فراهم آورد. این پژوهش با هدف توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد شهر یزد برای ارائه الگوی مناسب ساماندهی آن انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی و توسعه ای است. داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز تکمیل پرسشنامه جمع آوری و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی نیازهای محله اولویت بندی و راهکارهای توانمندسازی ارائه شده است. در بررسی 34 گویه مطالعه شده عوامل مؤثر در توسعه پایدار محله به 9 عامل کاهش یافت و با توجه به میزان همبستگی هر یک از گویه های بارگذاری شده در عوامل، عناوین مناسب انتخاب شد. این عوامل 124/67 درصد واریانس را پوشش می دهند که عامل زیست محیطی با 152/19 بیشترین درصد واریانس و عامل مهارت آموزی با 696/3 کمترین درصد واریانس را داشته است؛ بنابراین، با توجه به درصد واریانس، عوامل بر اساس شدت اثرگذاری در توانمندسازی محله به صورت زیست محیطی، اجتماعی، آموزشی، درمانی-ورزشی، مشارکتی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی و مهارت آموزی اولویت بندی شدند.
تحلیل کیفیت کالبدی محیط مسکونی بازسازی شده شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، هر ساله مخاطرات طبیعی خسارات جانی و مالی عمده ای در سکونتگاه ها بر جای می گذارند. در این ارتباط، بحران بم قابل ذکر است که در دی ماه 1382 خسارات گسترده ای به بار آورد. با گذشت 12 سال از این بحران و بازسازی پس از آن، ارزیابی کیفیت بازسازی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا بر اساس مسأله چگونگی کیفیت محیط مسکونی بازسازی شده ی شهر بم و با توجه به مبانی نظری موجود، هدف این مقاله، تحلیل تفاوت کیفیت کالبدی محیط مسکونی بازسازی شده محلات شهر بم و در ادامه تحلیل رابطه آن با وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانوارهای محلات مختلف می باشد. در این ارتباط، کیفیت کالبدی محیط مسکونی از طریق روش شاخص سازی، تکنیک های AHP و SAW تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای، و از 311 خانوار نمونه (بر حسب روش کوکران) بدست آمد و از طریق روش های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، واریانس یکطرفه و آزمون توکی تحلیل شد. نتایج نشان داد که کیفیت کالبدی محیط مسکونی خانوارهای محلات مختلف متفاوت است و با متغیرهای شغل، درآمد و تحصیلات دارای رابطه ی معنادار می باشد. نتیجه اینکه کیفیت بازسازی تحت تأثیر قشر و طبقه اجتماعی قرار دارد. آنچه که نیازمند راهکارهای درخور است.
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد نهادهای اجتماعی در مدیریت هر چه بهتر محلات؛ نمونه موردی: محلات واقع در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات به عنوان یک واحد تصمیم گیری خرد امروزه حرف کمتری را در تصمیمات گرفته شده از طرف مسئولان می زند و این در صورتی است که اصلی ترین هسته اولیه شهرها را محله های آنان تشکیل می دهد و شهروندان برای مشارکت در تصمیم های گرفته شده در سطح شهر نیاز به نهادهایی اجتماعی در سطح خردتر آن یعنی محلات دارند و اعتماد به نهادهای محلی در شهروندان نیز بیشتر است و به همبن دلیل ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات نیازی مبرم و ضروری است. بنابراین، ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که چه عواملی در ایجاد نهاد های اجتماعی در سطح محلات از نظر شهروندان مؤثر است از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات و میزان همبستگی آن با ویژگی های این نهادها بپردازد و همچنین عوامل مؤثرتر را از میان عوامل شناسایی شده با آزمون رگرسیون خطی شناسایی کند. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی است و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. پس از شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات، آن عوامل را در نمونه ای موردی در محلات واقع شده در شهر فردوسیه مورد سنجش قرار دادیم که نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که از نظر شهروندان هر 5 عامل اعتماد، مشارکت، کارایی، عدالت و کیفیت زندگی با بالای 50 درصد و به طور زیاد در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور تأثیرگذار است و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی نیز تأثیرگذاری دو عامل مشارکت و اعتماد را با 8/57 درصد معلوم می دارد و در نهایت برای ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات باید شهروندان را در تصمیمات گرفته شده در شهر فردوسیه مشارکت داد تا اعتماد را در آن ها برای ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور بالاتر برد و در سطح محلات می توان از شهروندان با تجربه بالاتر استفاده نمود.
تحلیلی بر تأثیر انسداد مرزها بر امنیت پایدار نواحی روستایی پیرامون(مطالعه موردی: روستاهای مرزی شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای مرزی مناطقی حساس و شکننده هستند که هرگونه تغییر و تحول در کارکرد و عملکرد مرز می تواند تأثیرات اقتصادی– اجتماعی بسیاری بر این مناطق و همچنین با توجه به اصل وابستگی و دید سیستمی بر دیگر نواحی کشور برجای گذارد؛ بنابراین ضرورت دارد که آثار و نتایج هرگونه اقدامی در مرزها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت آن بتوان با اتخاذ برنامه هایی مدون در راستای پویایی مناطق مرزی و در نهایت امنیت پایدار آن ها گام برداشت. با در نظری گیری این اهداف در پژوهش کاربردی حاضر، تأثیرات انسداد مرزها بر تحول شاخص های مختلف امنیت پایدار(اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، سیاسی) روستاهای مرزی دهستان خاوومیرآباد شهرستان مریوان با بهره گیری از دیدگاه 260 نفر از روستاییان(انتخاب با بهره گیری از فرمول کوکران) و 40 نفر از مسئولین (نمونه گیری هدفمند) امنیتی، انتظامی و توسعه ای روستاهای منطقه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش درپی تجزیه و تحلیل داده ها با شاخص های آمار توصیفی (مد و میانگین) و آزمون های آمار استنباطی (خی دو، رگرسیون چند متغییره) نشان دادند که هر دو گروه در ابعاد آرامش مرزی، حمل و نقل و تردد و احساس امنیت بر تأثیرگذاری مثبت اقدامات انجام شده معتقدند، ولی در این میان مردم محلی برخلاف مسئولین، انسداد مرزها را موجب نامطلوب شدن وضعیت معیشتی خود می دانند. نتایج رگرسیون چند متغییره نیز نشان داد که همین وضعیت نامناسب معیشتی مهم ترین بعد در نارضایتی روستاییان از اقدامات انسداد مرزی با وجود رضایت ایشان از بهبود سایر ابعاد است. در مقابل، آرامش مرزی بعدی است که بیشترین توانایی پیش بینی رضایت مسئولان را از انسداد مرزها دارد تا بتوان گفت دید مدیریتی مرزهای منطقه امنیتی و انتظامی است.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
سیاست آب در حوضه آبریز کارون بزرگ و چالش های هیدروپلیتیکی ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان یک ماده رقابتی بسیار مهم در سطح بین المللی، منطقه ای، ملّی، ناحیه ای و محلّی است و بر این اساس مدیریّت منابع آب، رقابت شدیدی را برای سلطه و نظارت بر منابع آبی ایجاد کرده است، که از آن به «ژئوپلیتیک آب» و یا «هیدروپلیتیک» تعبیر می شود. توزیع ناهمگون مکانی و زمانی بارش، کمبود ریزش های جوّی، عدم تناسب میان عرضه و تقاضای آب در برخی نواحی کشور، کاهش تدریجی منابع آب بویژه بر اثر برداشت بی رویه از آب های سطحی و زیرزمینی و تغییرات آب و هوایی در کنار رشد بالای جمعیّت بویژه در برخی نواحی کشور از یک سو و انتقال آب از نواحی دارای توان هیدرولوژیکی نسبتاً خوب به سایر مکان های دارای کمبود آب از سوی دیگر سبب می شود که رقابت های شدید و منفی بر سر تصاحب منابع آب صورت گیرد. این امر در نهایت زمینه تنش میان گروه ها، مراکز جمعیّتی و فضاهای سکونتگاهی را با یکدیگر فراهم می نماید. امری که از منظر ژئوپلیتیک منجر به صورت بندی «هیدروپلیتیک منفی» در مقیاس ملّی و ناحیه ای می گردد. مقاله حاضر با روش تحقیق تحلیلی توصیفی و با هدف شناسایی و تبیین اثرات مدیریت غیرآمایشی و غیرمنطبق بر توان سرزمینی در حوزه منابع آب و بویژه مسئله انتقال بین حوضه ای آب از حوضه آبریز کارون بزرگ (بهشت آباد) به داخل فلات مرکزی ایران در بروز منازعات و واگرایی های محلّی انجام گرفته است.