فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق ترکیبی در دهه ی 1960میلادی در علوم اجتماعی آغاز شده است، اما استفاده از این روش در مطالعات شهری و شهرسازی بسیار نوپا بوده و به دهه ی 1990 میلادی برمی گردد. به نظر می رسد استفاده از تک روش های کمی یا کیفی در تحقیق های مختلف، نتایج کامل و همه جانبه ای را لحاظ نکرده و نوعی نگرش تک بعدی و تک روی در تحقیق را دنبال نموده و تمام جوانب و مسایل تجزیه و تحلیل های اجتماعی و شهرسازی را بیان نمی کند. این پژوهش با نگاهی نوین و خلاقانه به روش ترکیبی، سیر تاریخی، بنیان های فلسفی و پارادایمی روش تحقیق، تعاریف و کاربرد روش های تحقیق مختلف را بیان می نماید و سپس ضمن ارایه ی انواع طرح های ترکیبی به بررسی نمونه های موردی انجام شده در مسایل گوناگون اجتماعی و شهرسازی با استفاده از انواع روش های تحقیق ترکیبی (روش های تحقیق کمی و کیفی)، در موضوعات مختلف توسعه ی منابع انسانی، فضاهای باز شهری، الگوی جدید مسکن و طراحی محله، فن آوری محیطی، مسکن عمومی وکشف سرمایه ی اجتماعی شهر و منطقه می پردازد. هدف این پژوهش ارزیابی انواع روش های تحقیق ترکیبی و شناسایی انواع معیارهای نهفته در روش های تحقیق کمی، کیفی و ترکیبی است که بر تعاملات اجتماعی و مسایل شهرسازی تاثیرگذار است. پرسش نامه ای از صاحب نظران کارشناسی ارشد و دکتری در رشته ها و حرفه های مرتبط شهرسازی تهیه گردید. نتایج آزمون t برای تمامی تحلیل ها نشان می دهد که روش ترکیبی، سطح انتظارات بالاتری را در پاسخ گویی به نیازها و توقعات برنامه و طرح اجتماعی و یا شهرسازی برآورده ساخته و همچنین در ارتقای طرح ها نقش مؤثرتری را دارند. در نهایت با خلاصه سازی روش های تحقیق ترکیبی و استفاده از نمودار جریان داده ها و فرا استنباط به ارایه ی الگوی کاربردی روش های تحقیق ترکیبی در مطالعات اجتماعی و شهرسازی پرداخته و به تحلیل شبکه های اجتماعی و شهری دست می زند که در آن یافته ها و اهداف تحقیق لحاظ شده، و سبب پیشرفت و توسعه ی تحقیق در زمینه های مورد بررسی شده و اعتبارسنجی می گردد.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری در زیرحوضه های طالقان رود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیة نقشة پایة محدودة مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشة عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هرکدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایة الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص شد. در پایان با محاسبة میزان شاخص بهینة ویکور، برحسب درجة حساسیت پذیری به زمین لغزش، زیرحوضه ها در 3 کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد زیر حوضه های زیدشت 1، 2 و دونبولید از بیشترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش برخوردارند و حساسیت به وقوع زمین لغزش در زیر حوضه های شهرک، ناویزک و حسنجان حداقل است.
ارزیابی اسکان موقت بعد از زلزله و راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان (نمونه موردی: روستای سرند-هریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل مسکن موقت آسیب دیدگان بعد از زلزله جهت شناخت نقاط قوت و ضعف آن در راستای بهینه سازی و ارائه راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا، از نوع کاربردی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردیده است. و نیز برای جمع آوری اطلاعات از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق انجام مصاحبه، مشاهده و تأکید بر پرسشنامه بهره گرفته شده است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب دیدگان از مولفه های کالبدی و اجتماعی مسکن موقت رضایت کم و از مولفه های فنی آن رضایت متوسطی دارند. در این میان نیز مولفه های ""امنیت"" و ""حفظ کرامت انسانی و حریم شخصی"" و ""ادراک محیطی"" از معیار اجتماعی، مولفه های ""بهداشت"" و ""فرم"" و ""معماری و طراحی"" از معیار کالبدی و ""تأسیسات و انرژی"" از معیار فنی و سازه ای کمترین میزان رضایت آسیب دیدگان از مسکن موقت را دربرداشت. بنابراین با تدابیری مانند حصارکشی دور تادور چادرها، برپایی چادرهای فامیلی در کنار هم، مشخص کردن حدود و مرز هر چادر و غیره می توان از حدود مشکلات کاست.
تعیین جهت بهینه ی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت طراحی غیرفعال بناها برای کاهش مصرف انرژی در رویکرد نوین جهانی، شناخت نحوه ی کارکرد الگوهای معماری بومی در جهت کاهش فشار ناشی از ساخت و سازهای نوین بر محیط طبیعی و تلاش در راستای احیای چنین الگوهایی در معماری کشور ما ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش ارزیابی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز با تکیه بر میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی و تأثیر سایه بر میزان تابش است.
در این راستا پژوهش پیش رو به این سؤالات پاسخ خواهد داد که: تأثیر جهت گیری خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی به چه صورت بوده است؟ طول، عرض و ارتفاع چه تأثیری بر میزان سایه و دریافت تابش داشته است؟
روش تحقیق در این مقاله، روشی ترکیبی از بررسی نمونه های موردی و تحقیق میدانی، با شیوه ی جمع آوری اطلاعات از انواع مشاهده های میدانی و مطالعات اسناد کتابخانه ای است. در این مقاله تعدادی از خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار به عنوان نمونه هایی مورد بررسی نقد و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سپس با توصیف های تحلیلی، استنتاجی و طبقه بندی آنها احکام لازم صادر گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین زاویه از نظر دریافت میزان تابش انرژی خورشیدی در جبهه ی شمالی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار، محدوده ی زاویه 25 درجه ی چرخش نسبت به شمال است.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
عوامل مؤثر بر دیدگاه استفاده کنندگان از کیفیت محیطی فضاهای فراغتی عمومی مطالعه موردی: پارک های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
17 - 28
حوزههای تخصصی:
رشد کمی و گسترده شهرها و فضاهای شهری به ویژه فضاهای فراغتی در دوران معاصر موجب گردیده است تا نحوه استقبال و بهره برداری از فضاهای عمومی گذران اوقات فراغت در شهرها بدون توجه به دیدگاه استفاده کنندگان از آنها و چگونگی طراحی و تجهیز این فضاها صورت پذیرد. در توسعه شهرها، پارک های عمومی به عنوان بخش مهمی از عناصر شهری در ارتباط با نحوه گذران زندگی شهروندان از یک طرف و به عنوان یکی از عوامل مهم ارتقا دهنده سیمای بصری شهرها و کاهش آلودگی های صوتی و بصری از طرف دیگر ایفای نقش می نمایند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر دیدگاه استفاده کنندگان از دو پارک اصلی شهر یزد با عناوین پارک کوهستانی و پارک بزرگ شهر انجام شده است. حجم جامعه مادر برای پارک کوهستانی سه هزار و 600 نفر و برای پارک شهر دو هزار و 400 نفر برآورد شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و از شیوه نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون رگرسیون چند متغیره و دو مرحله ای استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که بین معیارهای چهارگانه آسایش و راحتی، دسترسی به خدمات و تسهیلات فراغتی، امنیت و زیبایی شناسی با دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از فضای پارک های شهری رابطه معنی داری وجود دارد و معیار امنیت و شاخص های مرتبط با آن بالاترین میزان رابطه معنی داری را در شکل گیری دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از پارک های شهری دارد.
تراژدی توسعه شهری مدرن: تحلیل نوسازی کالبدی در تخریب اجتماع محلی مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
5 - 14
حوزههای تخصصی:
شهرسازی مدرن معلول عقلانیت ابزاری و نگاه سودمدار اقتصادی است که زمین شهری را به عنوان کالای ارزشمند اقتصادی در چرخه عرضه و تقاضا وارد می کند و از این رهگذر است که برنامه ریزی شهریِ کالبُدی جایگزین برنامه ریزی شهری اجتماعی می شود. توسعه فضایی کلانشهر تبریز همانند اکثر شهرهای بزرگ ایران مسبوق به همین بنیاد معرفت شناختی و هستی شناختی مدرنیستی است. اساسی ترین تراژدی شهرسازی مدرن تخریب و نوسازی واحدهای همسایگی، محلات تاریخی و نیز جابجایی جمعیتها و گروههای انسانی است. ما این پدیده را به وضوح از رهگذر پروژه های وسیع نوسازی کالبدی که در محدوده محلات تاریخی کلانشهر تبریز اجرا شده است مشاهده کردیم. بنابرابن در چارچوب نظریه متاخر سرمایه اجتماعی سعی شده است کیفیت روابط اجتماعی گروههای اجتماعی جابجا شده را در محدوده محلات جدید و حومه ای بررسی کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اغلب گروههای جمعیتی با افزایش تراکم و نوسازی کالبدی در محلاتی نظیر راسته کوچه، دارایی، بازار، امین و ... عمدتاً به سمت محلات جدید نظیر منظریه، ولیعصر، رشدیه، میرداماد و زعفرانیه حرکت کرده اند. در عین حال سرمایه اجتماعی محلات مدرن بسیار پایین تر از محلات قدیمی است.
راهکارهای تعیین اندازه و سطح بهینه حریم شهرها در طرح جامع شهرهای کمتر از 50 هزار نفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
65 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مشکلات برنامه ریزان در طرح های جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدوده های شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرح های جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامه ریزی و توسعه استان ها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروه های تخصصی امور زیربنایی و شهرسازی و شوراهای برنامه ریزی و توسعه استا ن ها را موظف نمود، به هنگام بررسی و تصویب طرح های جامع شهری، حریم شهرها را متناسب با سطح محدوده و افق طرح، حدوداً سه تا پنج برابر سطح محدوده شهر تعیین نمایند. در این مقاله با هدف بررسی و نقد مصوبه یاد شده شورای عالی و میزان تطابق وضعیت شهرهای ایران با آن، 50 شهر نمونه از سراسر کشور انتخاب گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش، انتخاب تصادفی بوده است. از مجموع 1012 شهر کشور در سال 85، 866 شهر دارای جمعیت زیر 50 هزار نفر بوده که با توجه به انتخاب 50 شهر در کل کشور، طرح جامع 77/5 درصد از شهرها که در طی سال های 88 تا 90 به تصویب رسیده ، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه بررسی بدین صورت بوده که با استفاده از اسناد طرح های توسعه و عمران (جامع) این شهرها، مساحت محدوده و حریم پیشنهادی استخراج گردیده تا امکان مقایسه با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران فراهم شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متوسط حریم پیشنهادی در50 شهر مورد نظر، 1/8 برابر محدوده پیشنهادی بوده و در تعیین حریم شهر بیشتر مسائل اقتصادی و اندازه کمی حریم مد نظر، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین حریم بیشتر شهرهای مورد بررسی، به شکلی نامتناسب طراحی شده است. به نظر می رسد مصوبه یاد شده باید مورد بازنگری قرار گرفته و تجدید نظر در ملاک های تعیین اندازه حریم شهرها در چارچوب منطقی برای توسعه آینده و بر مبنای شرایط خاص کالبدی، زیست محیطی، اقتصادی و حتی سیاسی انجام شود.
ارزیابی سازگاری اقلیمی شاخصه های فرمی مسکن بومی لافت مبتنی بر مدل ماهانی
حوزههای تخصصی:
در گذشته، نبود امکانات برای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر، ساکنان بومی هر منطقه را ناچار به ابداع شگردهایی برای ساخت سکونتگاه های سازگار با اقلیم نموده و معماری بومی هر منطقه را رقم زده است. این در حالی است که همزمان، محدودیت هایی وجود داشته که ممکن است مانع اعمال تمام اصول اقلیمی در این ساخت ها شده باشد. از این رو ارزیابی سازگاری الگوی ساخت و سازهای بومی با شرایط اقلیمی، پیش از اعمال آنها در ساخت های مدرن ضروری به نظر می رسد. در مقاله حاضر با هدف ارزیابی میزان سازگاری اقلیمی سکونتگاه های بومی لافت،ابتدا با استفاده از مدل ماهانی پیشنهادات طراحی اقلیمی در قشم استخراج و در مرحله ی بعد شاخصه های مورد اشاره در مدل ماهانی در 50 نمونه از سکونتگاه های بومی مطالعه شد. در مرحله ی آخر نیز به وسیله ی نرم افزار اس.پی.اس.اس. ، با انجام آزمون t تک نمونه، سازگاری الگوهای مستخرج با پیشنهادات اقلیمی ارزیابی گشت. یافته های این آزمون نشان داد میانگین سازگاری الگوهای استقرار بنا، فاصله گذاری میان ساختمان ها و فرم پلان با پیشنهادات اقلیمی ماهانی، تفاوت معنی داری داشته که مثبت بودن این تفاوت نشان داد سکونتگاه های بومی از نظر 3 شاخصه الگوی استقرار بنا، فاصله گذاری میان ساختمان ها و فرم پلان با اصول پیشنهادی ماهانی سازگار است. این در حالی است که نحوه استقرار و درصد اشغال بازشوهای داخلی و خارجی با پیشنهادات ماهانی سازگاری کامل ندارد.
تأثیر کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمان به واسطه سبک رهبری تحول گرای مدیران در سازمان های مردم نهاد شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۲۴-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
س ازمان ه ای غیردولت ی یا مردم نهاد تح ت عن وان NGO با عناوین مختلف و ویژگیهای مشابه تقریباً در همه کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته جهت کاهش معضلات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی در سطح محل ی، مل ی و ب ین الملل ی فعال می باشند و هرچه تمایل به کارآفرینی اجتماعی و انگیزه هایی که باعث می شود تا سازمان کارآفرینانه تر عمل کند، در آن سازمان وجود داشته باشد، آن سازمان عملکرد بالاتری خواهد داشت و با توجه اینکه رهبران تحول آفرین در سازمان بانیان تغییر و تحول هستند در نتیجه باعث ایجاد خلاقیت و نوآوری و بروز رفتارهای کارآفرینانه در سازمان و طبعا افزایش عملکرد سازمان می گردند. تحقیق حاضر پژوهشی است کاربردی، توصیفی، پیمایشی و کمی که در جامعه آماری شامل سازمان های مردم نهاد شهرستان کرمان انجام پذیرفته است. تأثیر مستقیم کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمانی در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین تأثیر غیر مستقیم کارآفرینی اجتماعی بر عملکرد سازمانی نیز از طریق متغیر میانجی رهبری تحول آفرین ارزیابی شده است. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 285 نفر از کارکنان شاغل در این سازمان ها انتخاب شدند و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی ﺗﺼﺎدﻓی، ﻣیﺎن آن ﻫﺎ ﺗﻮزیﻊ ﮔﺮدی ﺪ. تجزیه و و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد نرم افزارهای AMOS و SPSSانجام پذیرفت وﺑﺪیﻦ ﺗﺮﺗیﺐ ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدیﺪ کﻪ کارآفرینی اجتماعی ﺑ ﺮ ﻋﻤﻠکﺮد سازمان ﺗﺄﺛیﺮ ﻣﺜﺒ ﺖ و ﻣﻌﻨ ﺎداری دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮ یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘیﻖ، ﻣﺴیﺮ ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ ﺗﺄﺛیﺮ کارآفرینی اجتماعی ﺑﺮ ﻋﻤﻠکﺮد از ﻃﺮی ﻖ متغیر میانجی رهبری تحول آفرین ﻧیﺰ ﻣﻌﻨﺎدار ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ.
The emanation of consolidated secrets in Islamic architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۱۷۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
Islamic architecture has a fundamental dignity and tries to preserve the spiritual and immortal elements. The most sensible characteristic of this type of art is the compatibility with the nature of Islam; monotheism, which the mosque architecture provides the best bed for such purpose. The main model for constructing mosques, from both outward and internal spiritual truths point of view, is the Kaaba. It is considered as a religious and holly symbol in Muslims’ all issues. Since the Islamic artist in Islamic architecture seeks the means through forms, therefore, in addition to engineering appearance of Kaaba, which is the model of Islamic mosques’ architecture, its innate mysteries are also emanated in this type of art. Quiddity of these mysteries and their advent quality in the architecture of the mosques is the main issue we are confronting with. This research tries to uncover the coded forms of Kaaba and come out of the attaining unique secrets of these forms in the rational and material world and the way of their emanation in the Islamic architecture, which is the main purpose here. Achieving this purpose is due to benefiting from theological sciences, studying Islamic narratives and verses, and also philosophical, theosophical and knowledge studies which are in descriptive and library types. It is possible to reach the depth of existential philosophy of Kaaba under the shadow of these investigations and the basics of the Islamic architecture would be considering in the next phase and that information in literature review, which features the mysteries of Kaaba would be interpreted in this sacred art. These studies clarify that Kaaba is a secret of unique being of God and it is the emanation of his terrestrial form in divine heaven. Thus, mosques’ architecture is an appearance of the divine house trying to create sacred atmosphere, to indicate this eternal truth and capable the human being to connect to his idol and reach to the final destination of the creation, which is knowing the single God.
مبانی مسئولیت مدنی شهرداریها در رابطه با کارکنان و مستخدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۷۰-۴۵۹
حوزههای تخصصی:
شهرداریها از جمله مهمترین نهادهای جامعه مدنی هستند که در قانون اساسی در چهارچوب حاکمیت قرار دارند و در عرصه های اجتماعی، محلی و شهری جزء ساختارهای مهم مشارکتی و توسعه محسوب می شوند. شهرداریها از جمله مهمترین ضرورت های نظام اجتماعی محسوب می شوند که الزاماً با ساختاری که تنها از طریق مداخله مردم امکان پذیر است نمایان می گردد و به دلیل وجود این روابط گسترده و نزدیک با جامعه و اشخاص، بستر مناسبی برای ورود خسارات و عدم رعایت توازن قدرتی از یکسو و اخلال در عملکرد شهرداریها از سوی دیگر فراهم می گردد. که باید با تعیین مبنایی حقوقی و متناسب با شرایط و اوضاع و احوال خااص این سازمان، حتی المقدور از ورود خسارات جلوگیری نمود یا تدابیری اندیشید تا در صورت ورود خسارت به بهترین نحو جبران شوند. لذا در این پژوهش با توسل به روش تحلیلی - توصیفی و نظریه پردازی سعی دارد که موضوع مبانی مسئولیت مدنی در موضوع خسارات وارده از سوی شهرداریها و همچنین موضوع مسئول جبران خسارات در روابط میان شهرداریها و کارکنان و مستخدمان را بیان کند.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
بررسی سرمایه اجتماعی در محلات مختلف شهر داراب (استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم عمر اندک مقوله سرمایه اجتماعی، این متغییر از مباحث اجتماعی مهمی است که در میزان توسعه یافتگی مناطق و کشورها نقش بزرگی ایفا می کند و در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و اخیراً علوم سیاسی مطرح شده است. اهمیتش آن قدر زیاد است که از زوایای گوناگون روند رشد و توسعه یک جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از برترین سرمایه های یک جامعه به شمار می رود که از محیطی به محیط دیگر متفاوت است. هدف از این مقاله حاضر بررسی میزان سرمایه اجتماعی در محلات مختلف شهر داراب در استان فارس است. روش تحقیق مقاله حاضر از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است که در این راستا بر اساس فرمول کوکران 180 پرسشنامه تهیه شده در 8 محله از کل محلات شهر داراب که به صورت نمونه انتخاب گردیدند تکمیل شده و برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ 75/0، حاکی از پایایی قابل قبولی را بیان می دارد و همچنین برای رتبه بندی میزان سرمایه اجتماعی در محلات مختلف از مدل تصمیم گیری Topsis استفاده گردیده است. نتایج تحقیق مؤید آن است که میزان سرمایه اجتماعی در محلات مورد مطالعه بالاترین میزان سطح برخورداری با توجه به شاخص های در نظر گرفته، از آن محله شهرک الزهرا با ضریب اولویت 82. و محله تاج آباد با ضریب اولویت 12. پایین ترین سطح برخورداری تعلق دارد. همین طور هر یک از این شاخص ها را در محلات مورد مطالعه مقایسه و بیشترین و کمترین میزان آن ها را بر روی نمودار نشان داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده باید به تقویت مشوق هایی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محلات اولویت دار پرداخت.
ارزیابی اثرات گردشگری مذهبی بر توسعه کارآفرینی روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: منطقه قره پشتلو- شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، شناسایی فعالیتهای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در مناطق روستایی است. این هدف، با قبول اصول مسؤولیتهای ترکیبی در مقابل مردم (اشتغال، سلامتی، آموزش، سود)، استمرار آن و همچنین، محافظت از منابع و محیط پیرامونی آن به عنوان ضرورتی الزامی برای کارآفرینی گردشگری مناسب، همراه است.
روش: نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (شامل فراوانی، انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی، آماره t تک نمونه، آزمون توکی و آزمون فریدمن) صورت گرفته است.
یافتهها : یافتههای تحقیق نشان میدهد، زمینههای موجود گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه باعث بروز و خلق ایدههای کارآفرینانه نشده؛ امّا در بین ابعاد اشتغال، درآمد و مهاجرت، تنها در بعد اشتغال تأثیراتی داشته است؛ البته این تأثیرات بیشتر برای ساکنان غیربومی و خانوارهای که در نزدیک امامزاده محمدابنابراهیم (ع) روستای حاج سیران ساکن هستند، بوده است.
محدودیت/ راهبردها: راهبرد توسعه کارآفرینی گردشگری در روستاهای پیرامونی.
راهکارهای عملی: حمایتهای نهادی در آموزش و خلق مسیرهای جدید جهت ایجاد فرصتها برای توسعه فعالیتهای کارآفرینانه گردشگری مذهبی با ارتقای میزان دانش و مهارت کافی مردم جهت انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی مرتبط با گردشگری، ایجاد زیرساختهای مناسب حملونقل کالایی و مسافری برای گردشگران و بالابردن فرهنگ پذیرش و استقبال از گردشگران.
اصالت و ارزش: آشکارشدن موانع موجود در خلق ایدههای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه و بررسی عوامل اثرگذار در اشتغال، درآمد و مهاجرت سکونتگاههای روستایی، ناشی از گردشگری مذهبی در محدوده مورد نظر.
تحلیل اثرات و کارکردهای سرمایه اجتماعی در امنیت پایدار روستاهای مناطق مرزی بخش مرکزی شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداوم و حیات سالم هر جامعه مرهون حفظ و بقاء امنیت پایدار می باشد. سرمایه اجتماعی نیز از ابزارهای الزام آور در امنیت پایدار محسوب می شوند. هدف تحقیق بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر پایداری امنیت در روستاهای مناطق مرزی می باشد. جامعه آماری شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان سراوان می باشد (9946N=). 421 خانوار (23 روستا) با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر ) استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در زمینه تاثیر سرمایه اجتماعی در امنیت پایدار روستایی نشان می دهد که بیشترین تاثیر مربوط به بعد امنیت اجتماعی می باشد. بطوری که باعث افزایش حفظ الگوهای زبانی، حفظ فرهنگ و مذهب، کاهش مصرف مواد مخدر در بین جوانان، کاهش میزان نزاع و درگیری بین اهالی و غیره شده است. کمترین تاثیر مربوط به بعد اقتصادی می باشد. همچنین در بعد امنیت سیاسی- نظامی یافته ها نشان می دهد که مشارکت، اعتماد و انسجام بین اهالی و همکاری و مشارکت با نیروی انتظامی و مرزبانی باعث افزایش میزان مشارکت سیاسی مردم، کاهش شکاف های قومی و طایفه ای، کاهش رفت و آمدهای غیر قانونی به کشورهای مجاور، افزایش همکاری با نیروهای نظامی در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان و برقراری نظم و امنیت گردیده است.
مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی در روستای پل باباحسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت مساکن جدید بر اساس ارزش های کاذب وارد شده از شهرها و نامتناسب با شرایط اقلیمی و ارزش های اصیل روستایی منجر به تغییرات اساسی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان شده است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دهه ی اخیر به این امر دامن زده و با عنوان طرح نوسازی مساکن روستایی تسهیلات لازم برای ساخت مساکن مقاوم در برابر حوادث طبیعی را در اختیار روستاییان قرار داده است. این طرح همانند سایر طرح های توسعه روستایی، دارای اثرات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی بوده است. در این راستا تحقیق پیش رو با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی با هدف بررسی مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی انجام پذیرفت. در نهایت مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی از ابعاد مطرح شده ترسیم و تحلیل شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل تمامی ساکنانی است که خانه های خود را نوسازی کرده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار NVIVO و ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار ونسیم استفاده گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد مهم ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیست محیطی نوسازی خانه ها به ترتیب شامل تمایل به ماندگاری روستاییان در روستا، تحمیل هزینه های نوسازی به خانوار، دغدغه ی پرداخت وام و سرد شدن خانه های نوساز در زمستان و گرم شدن آن ها در تابستان بوده است.
برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد شهری با تأکید بر توانمندی مالی و خط فقر مسکن (جمعیت شهری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ از طبقة اجتماعی و شرایط اقتصادی افراد، مسکن همواره یکی از حیاتی ترین نیازها و اولویت های اساسی خانوار است. عمده ترین عواملی که سبب تبدیل تأمین مسکن به بحران، بهخصوص برای گروه های کم درآمد شدهاند، عبارت اند از: رشد سریع جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، کاهش بعد خانوار، افزایش نرخ سودآوری بازار زمین و مسکن، کاهش تقاضای مؤثر مسکن، کاهش نرخ دسترسی و توانمندی مالی اقشار ضعیف، سوداگری شدید بازار زمین و مسکن به ضرر گروه های کم درآمد، کاهش عرضة زمین و مسکن، کم توجهی بخش خصوصی و درنهایت، سیاست های ناموفق دولتی. با وجود تجارب گوناگون برای رفع مشکل بی مسکنی و بدمسکنی اقشار کم درآمد، حل ریشه ای این مسئله، نیازمند بررسی عوامل ساختاری آن است. در این تحقیق، شرایط و شاخص های مسکن گروه های مختلف درآمدی نقاط شهری استان کردستان، به صورت تفصیلی تحلیل میشود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات و آمار مورد نیاز آن، از پایگاه تفصیلی طرح هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران تهیه و استخراج و محاسبات لازم روی آن ها انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار EVIEWS خط فقر مسکن تعیین شد. نتایج نشان می دهد میزان توانمندی مالی تأمین مسکن در دهک ها با درآمد پایین، بسیار کمتر از دهک های بالاست و خط فقر مطلق مسکن در سال 1390، 50 مترمربع است که براساس آن 7/13 درصد کل خانوارهای شهری (271,238 خانوار) با 37,160 خانوار یا 124,856 نفر (بعد خانوار 63/3 نفر) در نقاط شهری استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند و شش دهک پایین جامعه، توانمندی های لازم برای تأمین مسکن را ندارند.