فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی در سطح محلی نوعی آینده نگاری است، که با ضرورت برنامه ریزی جامع توسعه و پیش بینی آتی در محدوده خاص و در سطح یک ناحیه با هدف اتخاذ تصمیمات معین برای تحقق آینده مطلوب، تمرکز دارد. در همین راستا پژوهشی به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی با تاکید بر مشارکت پذیری و با هدف شناسایی عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده مناطق روستایی در حوزه های بوم شناسی، کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی، آغاز شد. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین و جمعیت ساکن در بخش های گرمادوز با دو دهستان و مرکزی با دو دهستان و مجموعا تعداد 104 آبادی است. نمونه آماری پژوهش بر پایه روش کوکران تعداد 377 نفر تعیین شد. پس از آنکه تعداد 96 سوال پژوهشی از نوع طیف لیکرت محقق ساخته در چارچوب 14 شاخص طراحی و تدوین شد، داده های مورد نیاز با استفاده از عملیات میدانی در سطح 104 آبادی از طریق برگزاری جلسات گروه بحث و از طریق تشکیل هسته های مشارکتی با استفاده از خبرگان محلی، نمایندگان گروه های مختلف جمع آوری گردید. و در نهایت شناسایی عوامل کلیدی موثر در جهت تدوین سناریوهای آینده و شناسایی پیشران های توسعه بر وضعیت آینده به واسطه نرم افزارmic mac و با تاکیه بر تحلیل عاملی، بعمل آمد. نتایج نشان داد که سه عامل: پایداری محیط زیست، حفاظت از منابع طبیعی، مدیریت زمین و تولیدات کشاورزی از طریق تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری، به عنوان عوامل کلیدی منطقه مورد مطالعه، انتخاب و زیر متغیرهای هریک از این عوامل (استخراج شده از تحلیل عاملی) به عنوان برنامه ها و پروژه های پیشران تعیین شد.
تبیین رابطه مدیریت روستایی با کیفیت زیست پذیری روستاهای گردشگری پیراشهری (مورد مطالعه: روستای اله آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزههای تخصصی:
گردشگری در روستاهای پیرامون شهری می تواند به عنوان منبع جدید اشتغال و درآمد ساکنان از سوی مدیران محلی در ارتقاء سطح کیفیت زندگی به کار گرفته شود؛ اما پیش از آن، افزایش کیفیت زندگی منوط به انجام یک برنامه ریزی مدون برای ایجاد و توسعه شاخص زیست پذیری روستاهای پیراشهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت روستایی با زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاهای دارای توان گردشگری پیراشهری است. روش پژوهش مورد استفاده ازنظر هدف، کاربردی با ماهیت پیمایشی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام ساکنان محلی روستای اله آباد استان یزد در فروردین 1400 بوده است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی و با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 363 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با مدیریت محلی (دهیاری و شورای اسلامی) رابطه مستقیم و معنادار دارد و شدت رابطه زیست پذیری اقتصادی با مدیریت محلی در حد مناسب ولی بیشتر از سایر متغیرها است. نتایج همبستگی نیز گواه این موضوع است که با بهتر شدن وضعیت مدیریت محلی، تمامی ابعاد زیست پذیری بهبود پیدا خواهند کرد.
سنجش مطلوبیت شاخص های حکمروایی خوب شهری نمونه موردی: شهر کرج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
490 - 508
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری شامل مجموعه ای از عملکردها، فرایندها و سیاست هایی است که به منظور ارائه خدمات بهتر و بهبود شرایط زندگی شهروندان در شهر و ایجاد یک محیط شهری مناسب برای زندگی و کار افراد اجرا می گردد. تحقیق حاضر به هدف بررسی مطلوبیت شاخصهای حکمروایی خوب شهری در کرج انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (ابزار پرسشنامه) است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارشناسان شهرداری کرج می باشد و به صورت تصادفی برای 100 نفر پرسشنامه تکمیل شده است. برای سنجش حکمروایی خوب شهری از شش شاخصِ نتیجه گرایی، ارتقاء ارزش ها، شفاف سازی، اثربخشی نقش ها و وظایف، ظرفیت سازی و پاسخگویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای آماری تی هتلینگ، آنوا و فریدمن استفاده شده است. یافته های آزمون آنوا نشان میدهد بین مناطق ده گانه شهرداری کرج در میزان مطلوبیت حکمروایی تفاوت وجود دارد. آزمون تی هتلینگ نیز نشان میدهد بین میانگین ابعاد حکمروایی با میانگین مطلوب تفاوت وجود دارد. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت با برقراری شفافیت در حکم روایی شهری، مردم به صورت کارآگاهانه تر و با اعتماد بیشتری به مدیریت شهری روی می آورند. شفافیت در حکم روایی شهری، منجر به درک بهتر نیازها و مطالبات شهروندان می شود.
ارزیابی نقش گردشگری در تغییر الگوهای فرهنگی نواحی روستایی با استفاده از مدل دیمتل (مورد مطالعه: روستای محمود آباد، شهرستان خدابنده، استان زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
38 - 63
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعت سبز دارای جایگاهی ویژه در مباحث توسعه پایدار محیطی، به ویژه در روستاها و حفظ محیط زیست بوده که یکی از ابعاد آن گردشگری روستایی است. به طوری که توجه و توسعه ی آن می تواند برای کشورهای درحال توسعه که با معضلاتی چون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجه هستند، از اهمیت فراوانی به لحاظ تنوع بخشی اقتصادی برخوردار باشد. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نقش گردشگری در تغییرات فرهنگی(سبک ازدواج) روستای محمودآباد می پردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از 15 نفر از مدیران محلی روستای محمودآباد و کارشناسان این حوزه را تشکیل می دهند. در پژوهش حاضر تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل موثر بر تغییرات الگوی فرهنگی ازدواج روستای محمودآباد بررسی شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد عوامل میزان درآمد و سن ازدواج بیشترین تأثیرگذاری و نوع همسر یابی و همسر گزینی، میزان درآمد، سبک برگزاری ازدواج بیشترین تأثیرپذیری و عوامل میزان درآمد، سبک برگزاری ازدواج، نوع همسر یابی و همسر گزینی بیشترین تعاملات و روابط را با سایر عوامل دارا می باشند.
تحلیل و مدلسازی جاذبه های شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 برای مکان گزینی واحدهای صنعتی با استفاده از روش TOPSIS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
454 - 472
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. در کشور ما با وجودی که بیش از 90 درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند. در این رابطه ایجاد و تجهیز شهرکهای صنعتی می تواند شرایط مناسب تری را برای مکان گزینی صنایع کوچک و متوسط، و مدیریت متمرکز این صنایع فراهم کند. در مقاله حاضر جاذبه های شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است که جاذبه های شهرک را در 20 معیار مورد بررسی قرار می دهد. در حصول به سرجمع تناسب شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی سعی شده است اطلاعات جمع آوری شده در چهارچوب تکنیک TOPSIS، بارگذاری شود. در برایند استفاده از تکنیک فوق ؛ امتیاز 49/0 در رابطه با جاذبه های شهر به لحاظ سرجمع معیارهای مورد بررسی بدست آمد . این وضعیت می تواندگویای وجود پاشنه آشیلهای متعدد در زمینه جذب واحدهای صنعتی در این شهرک باشد.
واکاوی نقش گردشگری بر توسعه روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
473 - 489
حوزههای تخصصی:
تنوع ابعاد و پیچیدگی های صنعت گردشگری متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینه های ویژه ای برای برنامه ریزی و مدیریت گردشگری می طلبد. گردشگری روستایی در واقع بخشی از بازار گردشگری بوده که می توان آن را ابزار مهم ی ب رای توسعه اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی جوامع روستایی قلمداد کرد. توسعه گردشگری روستایی می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان و در نهایت توسعه کشور به طور اعم و توسعه روستایی به طور اخص داشته باشد . هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش گردشگری بر توسعه روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه می باشد. ماهیت پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی- تحلیلی می باشد. نمونه آماری پژوهش 320 نفر از سرپرستان خانوار پنج روستای هدف گردشگری شهرستان پاوه شامل؛ شمشیر، داریان، خانقاه، دشه و هجیج می باشد. نحوه ی توزیع پرسشنامه در میان سرپرستان خانوار ها تصادفی ساده می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد گردشگری توانسته در سطح مطلوبی بر در آمد و اشتغال در توسعه روستا تأثیر داشته باشد و در سطح متوسطی بر تحولات فرهنگی، تغییرات کالبدی – فضائی و تعاملات اجتماعی تاثیر داشته است، اما در شاخص زیست محیطی سرپرستان خانوار تأثیر توسعه گردشگری را منفی و کمتر از مطلوبیت عددی ارزیابی کرده اند. اولویت بندی مؤثرین شاخص ها در تأثیر گردشگری بر توسعه روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه نشان می دهد؛ شاخص در آمد و اشتغال بیشترین اهمیت را دارد. شاخص تحولات فرهنگی در رتبه دوم، شاخص تغییرات کالبدی – فضائی در رتبه سوم ، شاخص تعاملات اجتماعی در رتبه چهارم و نهایتاً شاخص زیست محیطی در رتبه آخر و کم اهمیت ترین می باشد.
بررسی چالش های دریابانی چابهار در مبارزه با قاچاق مواد مخدر با تاکید بر بُعد انسانی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
351 - 372
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار داشتن در همسایگی کشور افغانستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان و همچنین از این جهت که کوتاه ترین، با صرفه ترین و مهم ترین مسیر ترانزیت بین المللی مواد مخدر از شرق به غرب جهان است، یکی از آسیب پذیرترین کشورهای جهان در مقابله با قاچاق مواد مخدر است. شواهد نشان می دهد که اقدامات انجام گرفته در حوزه های مختلف با همکاری دستگاه های گوناگون جهت کنترل قاچاق مواد مخدر تاثیرات زیادی در این حوزه داشته است. یکی از مهمترین سازمان ها در حوزه یاد شده مرزبانی ناجا و به خصوص دریابانی چابهار می باشد که با اقدامات خود سعی در کاهش ترانزیت مواد مخدر داشته است. هر چند دریابانی چابهار تاکنون توانسته اند اقدامات بسیار مناسبی را در جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور داشته باشد اما خود با چالش هایی روبرو است؛ این تحقیق با روش کیفی و مصاحبه با 30 کارشناس حوزه پژوهش انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مرزهای شرقی ایران به دلیل طولانی بودن با دولتهای ورشکسته و بی ثبات همچون افغانستان و پاکستان، عوامل ژئوموفولوژیکی همچون اتصال استانهای شرقی با دشت لوت و برخی از عوامل داخلی مثل شرایط اقتصادی نامناسب مناطق مرزی، مهمترین منطقه قاچاق مواد مخدر به داخل کشور بوده و زمینه مناسبی را برای رشد و گسترش قاچاق مواد مخدر در این منطقه فراهم نموده است.
تغییر اقلیم و ناپایداری شهری: ارزیابی پیامدهای مهاجرین اقلیمی بر شهرها، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
126 - 141
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی در جوامع انسانی می تواند منجر به مهاجرت میلیونها انسان شود. عواقب ناشی از آب و هوا بر تغییر توزیع جمعیت انسانی مشخص نیست و غیر قابل پیش بینی می باشد. بازتاب جابه جایی جمعیت، در شهرها نمود پیدا می کند و سبب شکل گیری محلات مهاجرین در اراضی پیرا شهری شهرهای بزرگ می شود. هدف اصلی در این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر روی ناپایداری شهر زاهدان بوده است. برای دستیابی به این هدف از داده های میانگین بیشینه و کمینه عناصر دما و رطوبت نسبی و مجموع بارش در مقیاس ماهانه مربوط به ایستگاه هواشناسی همدید زاهدان در دوره آماری 30 ساله از 1990 تا سال 2020 میلادی استفاده شد. در این تحقیق از روش ناپارامتریک آزمون سنس جهت ارزیابی روند بهره گرفته شد. برای آزمون داده های پرسشنامه از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. نتایج در بخش روندیابی دما نشان داد که در کمینه بیشترین تغییرات مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت، شهریور و مهر و بیشینه دما بیشترین تغییرات در ماههای فروردین، مرداد و مهر رخ داده است. در رطوبت نسبی همچنان بیشترین تغییرات بصورت کاهش میزان رطوبت نسبی مربوط به ماه آبان بوده است. نتایج تحقیق براساس داده های پرسشنامه در خصوص پایداری محله ای نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین 2/3 مربوط به بعد زیست محیطی و کمترین میزان میانگین 5/2 مربوط به بعدکالبدی است. میانگین کلی پایداری محله ای برابر با 8/2 می باشد. که این رقم نشان از پایداری ضعیف (ناپایداری) محلات مورد بررسی تحقیق است، می توان گفت پایداری محله ای در محلات مورد مطالعه از وضعیت خوبی برخودار نیست و شهروندان در این خصوص رضایت ندارند.در واقع تغییر اقلیم (کاهش بارندگی و افزایش دما) منجر به ناپایداری محلات شهر زاهدان شده است.
تحلیل شبکه همکاری های علمی در مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت همکاری های علمی و موضوع مقالات، می تواند تصویر جامعی از نوع فعالیت های علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسب ترین روش ها، استفاده از روش های تجزیه و تحلیل علم سنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاری های علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علم سنجی و به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینه های علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاری های علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعی لنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشته اند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا می کنند. در شبکه علمی مجله سهم عمده ای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بوده اند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهت گیری سیاست های توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامه ریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، می توانند جهت گیری موضوع مقالات را در سایر زمینه های علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
کارآفرینی روستایی در محمودآباد خدابنده(زنجان): چشم اندازها و چالش ها
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
298 - 314
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی فرآیند ایجاد، معرفی و راه اندازی یک استارتاپ، مانند یک محصول، سیستم یا کسب و کار است. کارآفرینی در سطح روستا که می تواند در زمینه های مختلف مانند تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل می کند، تعریف می شود. کارآفرینی به عنوان وسیله ای برای بهبود کیفیت زندگی برای افراد، خانواده ها و جوامع و حفظ اقتصاد و محیط زیست سالم است. با در نظر گرفتن اهمیت نقش کارآفرینی در روستاها، پژوهش حاضر سعی دارد بر مطالعه چشم اندازها و چالش های پیش روی کارآفرینی روستایی در محمودآباد تمرکز کند. برای دستیابی به نتیجه از روش شناسی توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای و اسنادی مورد استفاده قرار گرفت و یک مرور ادبیاتی گسترده در موضوعات و زمینه های مربوطه انجام شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی در توسعه روستایی نقش بسیار موثری به مانند بالا رفتن سطح رفاه، کاهش فقر، توسعه اشتغالزایی و... دارد و این روستا پتانسیل و قابلیت های کارآفرینی دارد اما میزان توسعه کارآفرینی در آن پایین است. چالش هایی به مانند روند دریافت اعتبارات از بانک ها، کمبود منابع مالی، زیرساخت ارتباطات و حمل و نقل، مشکلات اقتصادی و بازاریابی، چالش های تکنولوژیکی، سطح پایین آموزش مورد شناسایی قرار گرفته و در پایان نیز پیشنهاداتی به منظور رفع چالش ها ارائه شده است.
جغرافیای تاریخی بندرها و کناره های ایرانی خلیج فارس با تکیه بر منابع جغرافیایی مسلمانان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
529 - 538
حوزههای تخصصی:
در بررسی موقعیت و جایگاه مناطق مهم و استراتژیک، منابع جغرافیای تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. یکی از مهم ترین مناطق که از دیرباز جایگاه ویژه ای در بین جغرافی نگاران مسلمان داشته، کناره ها و بندرهای شمالی خلیج فارس هست که همواره جزء قلمرو سرزمینی ایران به حساب می آمدند. جغرافی نگاران مسلمان ضمن اشاره به نام دریای فارس، اطلاعات گران بهایی از موقعیت جغرافیایی و حدود، وضعیت اقتصادی و اجتماعی این مناطق به دست می دهند. مقاله حاضر بر آن است که جغرافیای تاریخی بنادر و کناره های ایرانی سواحل خلیج فارس را با استفاده از متون جغرافیایی مسلمانان و بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند. حاصل بررسی های انجام گرفته در این مطالعه نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی سواحل ایرانی خلیج فارس تأثیر عمده ای بر حیات اجتماعی و اقتصادی این مناطق داشته است و ابعاد مختلف زندگی مردمان آن تحت تأثیر جغرافیا و واقع شدن در کناره های خلیج فارس قرار داشت. همچنین قرار گرفتن در سواحل خلیج فارس باعث رونق اقتصادی و تبادلات فرهنگی گسترده ساحل نشین های ایرانی با مناطق اطراف شده بود.
مدل توسعه اقتصادی اجتماعی کارآفرینی روستایی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش های خلاقانه امکان پذیر نمی باشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقوله ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت های نوآور و کارآفرین به اندازه ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان ها می باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود آوری برای آن ها نقش بسزایی دارد. از این رو تلاش برای زمینه سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی ها یکی از اولویت های برنامه های توسعه بخش تعاون به حساب می آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده از پرسشنامه های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده های توصیفی از نرم افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه ها از نرم افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی های مدیران"، "ویژگی های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
تأثیر گردشگری بر اقتصاد روستاهای بین راهی (مورد مطالعه: روستای گوراب و شهر زنگنه شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
346 - 361
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از پرشتابان ترین بخش های اقتصادی و یکی از مناسب ترین ابزارهای بازآفرینی و احیای مجدد مناطق روستایی برای نیل به توسعه پایدار مطرح است. در این رابطه، روستاهای بین راهی به دلیل موقعیت خود، خدمات گردشگری و فروش سوغات و محصولات و فرآورده های کشاورزی و باغداری به مسافران و گردشگران ارائه می کنند که نقش کلیدی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. بر این اساس، هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل نقش گردشگری بر اقتصاد روستاهای بین راهی در روستا شهر زنگنه و گوراب است که در کنار بزرگراه اراک - ملایر واقع شده اند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، ساکنین روستای گوراب و شهر زنگنه است که با فرمول کوکران تعداد 266 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. اقتصاد گردشگری روستایی شامل پنج مؤلفه بازساخت اقتصادی، پایداری اقتصادی، گردشگری کشاورزی، گردشگری غیر کشاورزی و مشارکت جامعه محلی است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از تأثیر معنادار ارائه خدمات به گردشگران و مسافران بین راهی بر اقتصاد گردشگری این سکونتگاه ها دارد. همچنین با تحلیل معیار R2، بیشترین تأثیر خدمات به گردشگران به بازساخت اقتصادی با مقدار 385/0 و کمترین تأثیر آن به مشارکت جامعه محلی با مقدار 241/0 به دست آمد. جهت توسعه اقتصاد گردشگری روستاهای بین راهی، استفاده از ظرفیت ها و فراهم کردن زیرساخت ها و امکانات رفاهی و اقامتگاه های بوم گردی، منطبق با ویژگی های محیطی امری ضروری است.
عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 74
حوزههای تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و سالم در هر زمان و مکانی از حقوق مسلم اولیه انسان ها بوده و بایستی تأمین نیازهای غذایی مردم از مهم ترین هدف های دولت ها به شمار آید. علی رغم اینکه جامعه روستایی تأمین کننده اصلی مواد اولیه غذایی است، اما وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی نسبت به شهری مطلوب نیست. ازآنجاکه دسترسی به غذا از مهم ترین عوامل امنیت غذایی است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور واقع در شهرستان شوش انجام شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه خانوارهای روستایی دهستان شاوور بودند (2624 خانوار). حجم نمونه مورد استفاده در این تحقیق 300 خانوار بود که به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد دسترسی فیزیکی به غذا در جامعه مورد مطالعه نسبت به دسترسی اقتصادی و تداوم دسترسی در وضعیت نامطلوب تری قرار دارد. همچنین، چهار دسته عوامل فردی- خانوادگی، اجتماعی، فیزیکی-کالبدی و اقتصادی بر سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا تأثیر دارند که دراین بین، تأثیر عواملی نظیر سطح درآمد خانواده، نوع الگوی مصرف خانواده و سطح تحصیلات سرپرست بیشتر است. تنوع بخشی به منابع درآمدی، اصلاح الگوی مصرف (کمیت و تنوع)، توسعه شبکه بازار و کنترل نوسانات قیمت از جمله راهکارهای بهبود سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا است.
مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 249
حوزههای تخصصی:
هوشمندکردن تعاونی های تولیدی روستایی برای مقابله با تغییرات شدید محیط کسب وکار و به منظور توسعه اقتصادی بسیار پراهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) است و در سال 1400 انجام شده است. بیست مؤلفه در بخش کیفی با روش داده بنیاد و کدگذاری از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج و سپس با روش دلفی فازی انتخاب شدند. روابط و سطح بندی مؤلفه ها در بخش کمی با روش مدل سازی تفسیری-ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق، خبرگان شامل مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد دوازده نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. یافته های تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های هوشمند سازی در دوازده سطح در مدل قرار داشتند. مؤلفه های «قوانین»، «حمایت ها و مشوق های دولت»، «رقابت» و «ساختار» در هوشمندی سازمانی بیشترین قدرت هدایت را داشتند که در نهایت موجب بهبود «توسعه بازار» و «توسعه رقابت» در تعاونی های تولیدی روستایی خواهند شد. بنابراین، می توان با برنامه ریزی مناسب برای بهبود مؤلفه های دارای قدرت هدایت بیشتر، به اهداف توسعه تعاونی های تولیدی روستایی دست یافت.
تحلیل موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی (نمونه موردی: نواحی روستایی شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن و ایجاد بسترهایی است که بتوانند موجب ایجاد یک اکوسیستم مطلوب و حمایت کننده توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان شوند. بر این مبنا، پژوهش کاربردی حاضر که دارای ماهیتی آمیخته (کمّی-کیفی) بوده و با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، سعی در آسیب شناسی وضع موجود توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان تویسرکان استان همدان دارد. گردآوری داده ها در بخش نظری با بهره گیری از مطالعات اسنادی و در بخش عملی مبتنی بر پیمایش میدانی با بهره گیری از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش را مسئولان توسعه ای، مدیران و آگاهان محلی و متخصصان علمی در منطقه دربرمی گیرند که به شیوه هدفمند و روش گلوله برفی در هر دو بخش کیفی و کمّی، در ابتدا، 19 نفر به عنوان گروه دلفی، شناسایی و مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرارگرفته و سپس، یافته های حاصل از مصاحبه ها درجهت تأیید و تعمیم در قالب پرسشنامه در اختیار 35 نفر دیگر از اعضای این گروه ها قرار داده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها در بخش کیفی در راستای دستیابی به عوامل علّی، مداخله ای و زمینه ای شکل دهنده وضعیت موجود اکوسیستم کارآفرینی و راهبردهای اتخاذی فعالان اقتصادی و نتایج اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته در سطح منطقه با بهره گیری از تکنیک داده بنیاد و در بخش کمّی با بهره گیری از آزمون تحلیل مسیر صورت پذیرفت که بر این اساس یافته های حاصل نشان دادند که 72 چالش و مانع در قالب مؤلفه های اصلی ضعف در مدیریت، سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه ای (مؤثرترین مؤلفه)؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار؛ ضعف در تأمین در زیرساخت ها، خدمات و امکانات مورد نیاز؛ ضعف های بازاریابی، فروش و موانع فنی و عملی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی؛ محدودیت های آموزشی و ترویجی؛ ضعف منابع مالی؛ ضعف در باورهای ذهنی و رفتاری روستاییان و مشتمل بر دو بُعد اصلی ضعف ها و نارسایی های مرتبط با عوامل محیطی و عوامل فردی و شخصیتی مؤثر بر خوداشتغالی و کارآفرینی؛ به عنوان عوامل علّی بازدارنده در راستای توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان در منطقه مورد مطالعه، اثرگذار هستند. در همین راستا، عوامل مداخله ای و زمینه ای؛ راهبردهای اتخاذی و نتایج حاصل از عوامل علّی شناسایی شده بر اکوسیستم کارآفرینی منطقه مورد مطالعه نیز شناسایی شدند.
امکان سنجی بازآفرینی پیاده راه های گردشگری از منظر توسعه پایدار مورد مطالعه (بافت تاریخی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی هر شهر نشان دهنده تاریخ و هویت گذشته آن است یکی از اقداماتی که می توان برای حفظ آن انجام داد، تبدیل این معابر به پیاده راه است که می تواند مقصدی جذاب برای پیاده روی باشد وبه رشد و توسعه پایدار شهر کمک نماید. بنابراین توجه بیشتر مدیران شهری به فضاهای حرکت شهری مانند"پیاده رو"یکی از اساسی ترین بخش های سیاست های شهری برای رسیدن به توسعه پایدار خصوصاً در بافت قدیم دارای ارزش تاریخی شهرها است. در این مقاله با بررسی شاخص های مختلف پیاده راه ازمنظر توسعه پایدار در شهر سمنان شامل شاخص های توسعه پایدار، شاخص های گردشگری ،در فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها براساس پرسشنامه های تدوین شده با روشهای آزمون فرضیه برابری میانگین یک جامعه t-test ، ضریب همبستگی پیرسون و سپس رتبه بندی شاخص ها براساس وزن آنتروپی و در نهایت با روش TOPSIS. تحلیل داده ها انجام می گردد و فرضیه ها مورد بررسی قرار می گیرد.و به منظور تحلیل ظرقیت پیاده رو ، سطح سرویس و خدمات پیاده روها از دستورالعمل 2016 HCM استفاده شده است . نتایج حاکی ازآن است شاخص ها در فرآیند بازآفرینی پیاده راه در شهر سمنان به درستی تعریف گردیده و می تواند موثر واقع شود. ولی سطح سرویس در این محدوده پایین است. و برای داشتن توسعه پایدار محور پیاده در این خیابان اهمیت پیدا می کند و سطح سرویس های بالاتری را می طلبد که با پیاده راه سازی خیابان امام این سطح سرویس به دست خواهد آمد.
طراحی مدل مطلوب نظارتی شورای اسلامی شهر تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
1 - 42
حوزههای تخصصی:
نظارت مهمترین مساله ای است که شورای شهر در زمینه عملکرد شهرداری به آن توجه می کند. در همین خصوص هدف اصلی این تحقیق طراحی مدل مطلوب نظارتی شورای اسلامی شهر تهران است. پژوهش پیش رو، بلحاظ ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی و بلحاظ روش از نوع پژوهش-های کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر اعضاء، مشاورین، کارشناسان، متخصصان و مرتبطان شورای اسلامی شهر تهران است که به دو صورت انتخابی و روش گلوله برفی تعداد 31 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحقیق مورد مصاحبه و پرسشگری قرار گرفتند و برای تحلیل داده های جمع آوری شده (با توجه به اهداف و ماهیت تحقیق)، از روش تحلیل تفسیری استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که نظارت شورای اسلامی شهر تهران در امورات شهر و شهرداری با چالش ها و آسیب های جدی روبه رو است آسیب هایی که در سه دسته فرایندی و رویکری، ساختاری و کارگزاران و یا عاملین نظارت تقسیم بندی شده اند. در راستای وضعیت موجود (آسیب شناسی، قوانین و پتانسیل ها) مدل پیشنهادی نظارت شورای اسلامی شهر تهران در چهار سطح (ساختار شورا، عامل-کارگزار، فرایندها-هنجارها و پشتیبان و اجرا) طراحی و تعریف شده است. در مدل طراحی شده، افزایش تعداد اعضای شورای شهر تهران و اصلاح مکانیزم انتخاب آنها؛ طراحی و راه اندازی سامانه نظارت شورای شهر تهران و سامانه اخذ نظرات شهروندان؛ بازساخت ستاد سمن های شورای اسلامی شهر تهران و نهادهای محلی (ساختار شوراهای محله-ای/شورایاری ها)؛ تامین نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده؛ تدوین پیوست های نظارتی و شاخص های مربوطه؛ ترکیب بندی جدید اعضای کمیسیون ها؛ بازبینی ساختار و شرح وظایف کمیسیون نظارت و حقوقی شورا؛ تشکیل جلسات شورای اسلامی شهر تهران در مناطق و محلات، پیشنهاد شده است. بسته های پیشنهادی مذکور باتوجه به تجربیات و نتایج به دست آمده اعتبارسنجی شده و الزامات تحقق پذیری آن نیز تدوین شده است. همچنان که باتوجه به آسیب ها و پتانسیل های شناسایی شده، با قوانین موجود مطابقت داشته و قابلیت اجرایی دارند.
کاربست نظریه قابلیت های محیط جهت خلوت گزینی ساکنین در مسکن معاصر؛ مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش نرخ رشد جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین و مسکن، مساحت آپارتمان های مسکونی در کلان شهرها کاهش یافته که منجر به تعرض به خلوت و حریم شخصی ساکنین آپارتمان ها گردیده است. بااین حال ازآنجایی که باید قابلیتی در محیط وجود داشته باشد که یک رفتار در آن محیط تحقق یابد، می توان از هر یک از قابلیت های موجود در محیط به منظور خلوت گزینی بهره جست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی به بررسی ماهیت خلوت و چگونگی تحقق آن ازطریق نظریه قابلیت های محیطی می پردازد. در این پژوهش این پرسش مطرح است که چگونه می توان از نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه بهره جست؟ که به منظور پاسخ به پرسش اصلی تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری، تعدادی نمونه مطالعاتی انتخاب و به بررسی وضع موجود در آنان از منظر امکان سنجی کاربست نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی پرداخته شد. در ادامه بر اساس مؤلفه های تنظیم شده بر پایه مطالعات کتابخانه ای و وضع موجود در نمونه های موردمطالعه، پرسش نامه های تخصصی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار داده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش با استفاده از آزمون T-Test، فریدمن، تحلیل عاملی و روش مدل سازی معادلات ساختاری است که در این بخش از پژوهش از دو نرم افزار smartpls3 و spss22 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بعد «فرهنگی - اجتماعی» با میانگین رتبه ای 43/2 بیشترین تأثیر را از منظر چگونگی خلوت گزینی و تحقق آن در مسکن از سوی ساکنین ایفا می کند. در ادامه بعد «کالبدی» با میانگین رتبه ای 01/2 و بعد معنایی با میانگین رتبه ای 56/1 به ترتیب بعد از بعد «فرهنگی - اجتماعی» بیشترین تأثیر را بر خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه ایفا می کند. بر اساس نتایج تحقیق، یکی از علل تنزل کیفیت خلوت گزینی ساکنین توجه صرف طراحان به ویژگی های عملکردی در طراحی و عدم توجه به ویژگی های فرهنگی و الگوهای رفتاری آنان است.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه آینده شهرهای هوشمند پایدار با تأکید بر مدیریت بهینه انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
116 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه بهینه سازی مصرف انرژی با توجه به نیاز پیچیده و فراوان شهرها به انرژی از یک طرف و بحران ناشی از مصرف سوخت های فسیلی در شهرها و پدیده گرمایش زمین از طرف دیگر، امری ضروری است. در این راستا توسعه شهرهای هوشمند و پایدار که عوامل مختلف پایداری را در شهرهای هوشمند در نظر می گیرند، نشان دهنده رویکردی مهمی برای صرفه جویی در مصرف انرژی و ترویج گذار به سمت انرژی پاک از طریق دیجیتالی شدن است. شهر هوشمند به معنای شهری است که ساخت آن بر اساس فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) توسعه داده شود؛ و توسعه پایدار شهری به عنوان «فرایند تغییر در محیطی است که توسعه اقتصادی را در عین حفظ منابع و ارتقای سلامت فرد، جامعه و اکوسیستم تقویت می کند». حجم زیادی از ادبیات بیان می کند که حوزه فناوری و چگونگی تأثیر ویژگی ها و قابلیت های سازمانی بر اجرای آن از جنبه اصلی شهرهای هوشمند است و جنبه های طراحی در این زمینه نادیده گرفته شده است. در حالی که شهرهای پایدار مفاهیم و اصول طراحی را در نظر گرفته و جنبه های هوشمند را نادیده می گیرند. از این رو، با ادغام این دو مفهوم می توان از شهرهای هوشمند پایدار صحبت کرد. شهر هوشمند پایدار، به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات برای برآوردن نیازهای ساکنان فعلی خود بدون به خطر انداختن افراد دیگر یا نسل های آینده است که دستیابی به توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی را تسهیل می کند. با این حال، سیاست گذاران و ذی نفعان مرتبط با شهر هوشمند فاقد توصیه های کاربردی بر مبنای پژوهش برای حمایت از توسعه شهر های هوشمند پایدار هستند. زمانی که دولت ها عوامل مختلفی را در سیاست های مرتبط با توسعه شهر های هوشمند پایدار در نظر نگیرند، ممکن است نتوانند خدمات باکیفیتی را به شهروندان ارائه کنند. در نتیجه هدف اصلی پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار است و سؤال های پژوهشی در نظر گرفته شده در مقاله حاضر این است: عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار با تمرکز بر مدیریت بهینه انرژی کدام است؟ عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر در توسعه شهر هوشمند پایدار کدام است؟ برای پاسخ به سؤال های مطرح شده، این مقاله نوعی مدل برای چگونگی راه حل های مرتبط با آن ها در دستور کار شهر هوشمند پایدار پیشنهاد می کند. نتایج این پژوهش کمک می کند تا مدیران، سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری تصویری واضح از بخش توسعه شهر هوشمند پایدار داشته باشند.
مواد و روش هاهدف تحقیق حاضر، ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار است. به همین دلیل از آزمون آماری دوجمله ای و روش دیمتل فازی استفاده شده است. هر دو جزء فنون کمی هستند و از داده های کمی برای تحلیل استفاده می کنند. آزمون دوجمله ای یک آزمون ناپارامتریک برای غربال عوامل است. با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون دوجمله ای اقدام به محاسبه سطح معناداری برای عوامل صورت می گیرد و عواملی که ضریب معناداری آن ها بیشتر از 05/0 باشد، حذف می شوند. دیمتل روشی است که جهت و شدت روابط مستقیم و غیرمستقیم میان عوامل موجود در یک سیستم پیچیده را از طریق محاسبات ماتریسی و نظریات مرتبط ریاضی شناسایی می کند. پژوهش حاضر از حیث هدف، اکتشافی (به دلیل شناسایی عوامل مؤثر پژوهش)؛ از منظر جهت گیری، کاربردی (کاربرد نتایج در تحلیل عوامل مهم توسعه شهر هوشمند پایدار) و از نظر روش شناسی آمیخته است. جامعه نظری پژوهش شامل اساتید، خبرگان و مدیران و کارشناسان است. همچنین روش نمونه گیری به صورت قضاوتی و بر اساس دانش و قضاوت تخصصی خبرگان است. درخور یادآوری است که حجم نمونه در این پژوهش 15 نفر است. مراحل پژوهش حاضر عبارت اند از:1) مرور پیشینه برای شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه شهر هوشمند پایدار2) غربال اولیه عوامل پژوهش با استفاده از آزمون بینم (Binominal Test)3) تعیین اثرگذارترین عوامل از طریق روش دیمتل فازی
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد ابتدا 20 عامل اثرگذار توسعه شهر هوشمند پایدار با تمرکز بر مدیریت بهینه انرژی با مرور تحلیلی پیشینه استخراج شدند. سپس با تحلیل آزمون دوجمله ای، 10 عامل آموزش و توانمندسازی شهروندان، کنترل سطح آلودگی، توسعه مشارکت های دولتی و خصوصی، سیستم های مدیریت ترافیک، توسعه نوآوری و کارآفرینی، جذابیت و رقابت شهری، مدیریت مصرف منابع، برنامه ریزی و سیاست های عمومی شهری، امنیت سایبری و مشارکت شهروندان دارای ضریب معناداری بالای 5 درصد بودند و از محاسبات حذف شدند. همچنین 10 عامل باقی مانده با استفاده از تکنیک دیمتل فازی مورد بررسی قرار گرفتند. تکنیک دیمتل، عوامل را از منظر اثرگذاری و اثرپذیری مورد ارزیابی قرار می دهد. با توجه به یافته های دیمتل فازی و شاخص خالص اثر، عوامل اینترنت پرسرعت (فناوری 5G)، تحقیق و توسعه، کلان داده ها، هوش مصنوعی و اینترنت اشیای سبز دارای اثرگذاری بیشتری در مقایسه با اثرپذیری بودند. عوامل اقتصاد دورانی، منابع انرژی تجدیدپذیر، سیستم های حمل و نقل هوشمند و ساختمان های سبز هوشمند و سیستم های مدیریت هوشمند انرژی، عوامل تأثیرپذیر هستند. نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد اینترنت پرسرعت (فناوری 5G) تأثیرگذارترین عامل بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. به کارگیری فناوری 5G سرعت دسترسی کاربران به حجم زیادی از داده ها را افزایش و زمان آن را کاهش می دهد. اینترنت اشیا می تواند از فناوری 5G به منظور مدیریت مصرف انرژی در شهر هوشمند پایدار بهره مند شود. بنابراین، فناوری 5G قادر است به خوبی پاسخ گوی نیازهای شهر هوشمند پایدار در جهت مدیریت مصرف انرژی باشد. تحقیق و توسعه دارای رتبه دوم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. تحقیق و توسعه با جذب سرمایه گذاری و نوآوری در محصولات و خدمات و تولید فناوری های پیشرفته به فعالیت های دانش بنیان و در نتیجه پیشرو بودن در زمینه سیاست های پایدار منجر می شود. بنابراین می توان با حمایت از همکاری میان دانشگاه و صنعت و همچنین، شرکت های مبتنی بر فناوری جدید (NTBFs)، گام بزرگی در این مسیر برداشت. کلان داده دارای رتبه سوم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. تعیین اطلاعات مفید در پروژه های توسعه شهر هوشمند مبتنی بر داده بسیار مهم است، زیرا شناسایی اطلاعات برای ارائه به مشتریان به طور مستقیم با ارزش و جذابیت یک سرویس مرتبط است. هوش مصنوعی دارای رتبه چهارم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. هوش مصنوعی به مدیریت تولید و مصرف انرژی در محیط های متغیر و بازار کمک می کند. ادغام هوش مصنوعی با شبکه های 5G و شبکه های حسگر، می تواند زمینه جدیدی را برای خدمات شهرهای هوشمند نسل آینده ایجاد کند. اینترنت اشیای سبز و به کارگیری آن دارای رتبه پنجم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. فناوری های اینترنت اشیا چالش های متعددی مانند افزایش مصرف انرژی و همچنین، زباله های الکترونیکی در شهرهای هوشمند را به همراه دارند. برنامه های شهر هوشمند باید سازگار با محیط زیست باشند، از این رو شهرهای هوشمند باید به سمت اینترنت اشیای سبز حرکت کنند. تحلیل این عوامل کلیدی به تصمیمات مدیران، سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری برای سرمایه گذاری و فراهم کردن زیرساخت های لازم شهر هوشمند با توجه به مدیریت بهینه انرژی، کمک می کند.