فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۸۱ تا ۶٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد، به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. در این میان، آسیب به زیرساخت های آن به ویژه، شبکه معابر و بزرگراه ها، تأثیر نامطلوبی بر دسترسی به مناطق حادثه دیده می گذارد. این مقاله، میزان آسیب پذیری شبکه های ارتباطی منطقه ثامن مشهد و احتمال انسداد معابر این منطقه در اثر فروریزش ساختمان ها پس از زلزله را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. این مطالعه به روش مدل سازی با بیان ریاضیاتی انجام پذیرفت و مناطق بحرانی و دارای ریسک پذیری ناشی از محاسبه درجه محصوریت معابر منطقه، با استفاده از امکانات و توانایی های نرم افزار ArcGIS مشخص گردیدند. مدل سازی ریاضیاتی و درجه سازگاری معابر منطقه نشان داد که ۵۸/۲ درصد از معابر در صورت تخریب ساختمان های بدنه آنها، دارای سازگاری کاملاً نامناسب می گردند و با توجه به عدم رعایت تناسب ارتفاع ساختمان به عرض معبر، ۴۶/۳ درصد از آنها در موقعیت خطرناکی قرار خواهند گرفت؛ در نهایت، نتایج به دست آمده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نشان می دهد که با محاسبه شاخص درجه محصوریت و معیار قرار دادن آن به طور صرف، اکثر مسیرهای موجود در زمان بروز حادثه بسته خواهند شد و کار دسترسی و امدادرسانی را با مشکل مواجه خواهند ساخت؛ بنابراین، معابر این منطقه تا زمان پایان اصلاح و بازسازی، در صورت بروز فاجعه هایی چون زلزله و دیگر حوادثی که نیاز به امدادرسانی فوری داشته باشند، نمی تواند نقش چندان مؤثری در کاهش آسیب پذیری و امدادرسانی فوری ایفا نماید.
بررسی سناریوهای گسترش فیزیکی شهر یاسوج با تأکید بر فرآیندهای طبیعی
حوزههای تخصصی:
استقرار یک سکونتگاه شهری، بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است؛ زیرا فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر، اهمیت بسزایی داشته و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند؛ لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرآیندهای طبیعی در توسعه کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی و روش سناریوسازی تبیین گردد. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول (ژئومورفولوژی) و سوم (لرزه خیزی)، بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها، مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج است. در سناریوی ژئومورفولوژی، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت ۶۰/۸ درصد، ۹/۷۱ کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را در برگرفته و می تواند تا ۳۸/۶۷ کیلومتر مربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر، عموماً به سمت غرب و جنوب غرب منطقه است. در سناریوی لرزه خیزی، پهنه بسیار مناسب با مقدار ۶۱/۳۹ درصد، بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و ۱۱/۵۱ کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا ۵۲ کیلومتر مربع گسترش یابد. سمت گیری گسترش مطلوب آتی شهر در جهات شرق، مرکز و غرب منطقه مطالعاتی می باشد؛ درنتیجه، عوامل اصلی کنترل کننده توسعه کالبدی شهر یاسوج، فرآیندهای طبیعی؛ خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشند.
ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فناوری اطّلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک «فناوری جدید» به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد می شود. این فناوری به دلیل عمومیت با سایر فناوری ها تفاوت اساسی دارد. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوﻟﺔ توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فنآوری اطّلاعات و ارتباطات» است. نوع تحقیق، کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است که برای رتبه بندی، سطح بندی و میزان اختلاف میان شهرستان ها از الگوریتم تاپسیس و ضریب پراکندگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص های فناوری اطّلاعات و ارتباطات با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند؛ تا جایی که شهرستان اصفهان (به عنوان رتبه اول) از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چادگان (به عنوان رتبه آخر) سه برابر توسعه یافته تر است؛ بدین معنی که توسعه یافتگی شهرستان ها در بخش ICT با میزان جمعیت آنها ارتباط مستقیم داشته و شهرستان های با جمعیت بیشتر از توسعه یافتگی بیشتری در زمینه فناوری اطّلاعات و ارتباطات برخوردار هستند. اهمیت متغیّرهای مستقل در تعیین میزان نابرابری شهرستان های استان اصفهان نشان می دهد که میزان شهرنشینی، دارای بیشترین تأثیر، و شاخص کالبدی دارای کمترین تأثیر در تعیین نابرابری شهرستان های استان اصفهان بوده اند که در خاتمه، راهکارهایی برای کاهش شکاف دیجیتال بین شهرها ارائه شده است که نیازمند توجّه جدّی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
تحلیل فضایی توزیع و پراکنش پارک های شهری کرج
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از کاربری های فضای شهری جایگاه مهمی در تعدیل و تصفیه هوا و گذران اوقات فراغت و نیز زیباسازی منظر شهری دارد. امروزه در شهرها کارکرد فضای سبز شهری بخش جدایی ناپذیر از مجموعه شهرها تلقی می شود. پیامدهای توسعه شهر و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان توجه به تعادل فضایی در پراکنش و توزیع پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضای سبز شهری به ویژه در شهرهای بزرگ ضرورت دارد. در این پژوهش سعی شده است تحلیلی از وضعیت پراکندگی و توزیع کاربری فضای سبز شهری با تاکید بر پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شود. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده و در آن از روش کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به این منظور ابتدا با توجه به منابع آماری موجود از جمله جمعیت و مساحت پارک های شهری و با توجه به استانداردهای موجود در منابع مختلف، استخراج و سرانه های انواع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه، نسبت به هم و نسبت به استانداردهای موجود سنجیده شده اند. نتایج حاصله از تحلیل وضعیت توزیع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج نشان از عدم تعادل در توزیع و پراکنش این پارک ها نسبت به جمعیت مناطق دارد. منطقه ۱۱ و ۸ دارای سرانه مناسب و مناطق دیگر دارای کمبود در سرانه و مساحت و همچنین توزیع نامتعادل پارک های شهری هستند. نتایج مدل تاپسیس نیز نشانگر رتبه بالای مناطق ۱۱ و ۸ در برخورداری از پارک های شهری می باشد.
مکان گزینی مراکز درمانی شهر سیرجان با استفاده از روش Ad-Hock
حوزههای تخصصی:
رشد شهرها و توسعه روزافزون و اغلب نامتناسب آنها تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صورت می گیرد. ارائه خدمات به شهروندان و دسترسی آنها به امکانات شهری از مهمترین اولویت های برنامه ریزان و مدیران شهری محسوب می شود. ارائه بهترین خدمات، معمولاً با مکان یابی مراکز خدماتی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند. مسلماً مشخص کردن معیارهای لازم و مؤثر بر مکان یابی این مراکز و تعیین اولویت یا وزن هر معیار در فرآیند مکان یابی اهمیت به سزایی دارد. در این پژوهش به منظور مکان یابی مراکز درمانی شهر سیرجان از ۱۱ معیار از قبیل فاصله تا مراکز درمانی موجود، فاصله تا معابر، تراکم جمعیت، فاصله تا مراکز محله های شهری و ... استفاده شده است. ابتدا با استفاده از نرم افزار ArcGIS نسبت به تهیه لایه های رستری هر کدام از معیارها اقدام شده و سپس با وزن دهی به زیرمعیارهای هر معیار به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و روش اَد-هوک نسبت به همپوشانی لایه های رستری وزن دارشده اقدام گردیده و معیار تراکم جمعیّت و فاصله تا مراکز درمانی موجود بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل که به صورت نقشه مناسبت عرصه و نقشه بهترین مناطق جهت احداث مراکز درمانی جدید به دست آمده، نشان می دهد که از مجموع مساحت ۴۸ کیلومتر مربعی شهر سیرجان، در حدود ۹/۶ کیلومتر مربع جهت احداث مراکز درمانی جدید مناسب است. همچنین با بهره گیری از تابع اشتراک در محیط ArcGIS مشخص شد که هیچ گونه ارتباط مؤثر و مناسبی بین تراکم جمعیت و مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان وجود ندارد. در نهایت با استفاده از آزمون «فاصله تا مکان های مطلوب» مشخص شد که مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان در مکان های مناسبی احداث نشده اند.
بررسی آشفتگی در الگوی خطر سیلاب در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب اگرچه خود مخاطره ای محسوب می شود، بی نظمی هایی در الگوهای آن رخ می دهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بی نظمی های الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسه ی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلاب ها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بی نظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای داده های 27 ایستگاه هواشناسی در دوره ی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربری های گوناگون شهر تهران، میزان شماره ی منحنی و روان آب محاسبه شد. با استفاده از متغیر های مسیل های طبیعی شهر، شبکه های ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازه های شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسله مراتبی نقشه ی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط مساحت و تعداد مساحت در 12 حوضه ی نمونه و در رده های آسیب پذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بی نظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آشفتگی هم زمان با بزرگ شدن مخاطره ی سیلاب بیانگر این است که امکان پیش بینی نحوه ی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست
تحلیل مشارکت محلی در مدیریت مخاطره سیل در نواحی روستایی مورد مطالعه: روستاهای حوزه آبخیز رودخانه بشار شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل بزرگ ترین و مهم ترین بحران اقلیمی است که همه ساله خسارات فراوانی به جامعه انسانی و محیط زیست او وارد می سازد. مهار کامل مخاطرات و از آن جمله سیل، امکان پذیر نیست. بلکه، تنها می توان با مدیریت مناسب آن ها، خسارت را به حداقل رساند. مدیریت مخاطرات طبیعی (سیل)، با تکیه بر رویکرد اجتماع محور (مشارکتی)، بر این باور است که بایستی جمعیت محلی آسیب دیده به عنوان افرادی که توانایی عمل و مشارکت دارند مدنظر قرار گیرند نه افرادی که نیازمند کمک دولت هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تمایل به مشارکت و عوامل تأثیر گذار بر گرایش و رفتار روستاییان حوزه آبخیز رودخانه بشار در شهرستان کهکیلویه و بویراحمد برای بهره گیری از روش های نوین مدیریتی سیلاب است. روش شناسی پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و شیوه ی تحلیل، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه، به دو صورت کتابخانه ای- اسنادی و میدانی بوده است. همچنین در این پژوهش، به منظور برآورد میزان مشارکت مالی جامعه در معرض مخاطره سیل، از رویکرد تجربی انتخابی مبتنی بر سود و فایده، بر اساس کارت های ارزشیابی استفاده شده است. متغیرهای اصلی پژوهش شامل؛ کاهش اثرات مستقیم سیلاب؛ کاهش اثرات غیرمستقیم سیلاب و حفاظت از محیط زیست رودخانه (به عنوان متغیرهای مستقل) و میزان تمایل به مشارکت مالی (به عنوان متغیر وابسته) هستند. جامعه آماری پژوهش، 754 خانوار ساکن در حوزه آبخیز رودخانه بشار است که از این تعداد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 111 خانوار برآورد شد. اطلاعات جمع آوری شده بعد از بررسی اولیه کدگذاری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شدند. به منظور تحلیل یافته ها، با توجه به اهداف تدوین شده، از آزمون آماری T تک نمونه ای و مدل زوجی لوجیت استفاده شده است. نتایج نشان داد که خانوار های روستایی بر اساس تجربه های شخصی، نسبت به خطرات سیل و احتمال وقوع آن در آینده آگاهی دارند و بر این اساس مایلند بخشی از هزینه کاهش خطر سیلاب را به عنوان عمل مشارکت گرایانه برای بهره گیری از شیوه های نوین مدیریت سیلاب بپذیرند. همچنین مشخص شد که گرایش جامعه مورد بررسی برای مشارکت در کاهش مخاطره سیل، ارتباط تنگاتنگی با عوامل اقتصادی و اجتماعی، به خصوص وضعیت درآمد، سن جامعه و سطح سواد دارد و تصمیم گیری و رفتار آن ها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد، به طوری که می توان گفت، رفتار جامعه تابعی از عوامل اقتصاد و اجتماعی است
بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی و مکان یابی جهت های توسعه آینده شهر سنقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرن بیستم همراه با رشد سریع شهرنشینی و توسعه وسیع حمل و نقل ماشینی و هجوم انبوه مردم به شهرها، باعث شده که از یک طرف بسیاری از منابع و جاذبه های طبیعی در معرض نابودی و انواع آلودگی های زیست محیطی قرار گرفته و از طرف دیگر توسعه بدون توجه به عوامل طبیعی محدود کننده، منتهی به بروز بسیاری از مسائل و مشکلات خواهد شد. این مطالعه با هدف شناخت محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه فیزیکی شهر سنقر و مکان یابی مناسب آن در توسعه ی آینده انجام شده است. در این پژوهش با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ۸ شاخص و بر اساس مدل منطق فازی در نرم افزار (GIS) اقدام به پهنه بندی جهت های توسعه ی فیزیکی شهر سنقر شده است. پس از آماده سازی و استاندارد سازی لایه ها عمل ضرب و جمع فازی بر آنها اعمال شده است. نتایج حاصل از نقشه ی نهایی در ضرب فازی نشان داد که ۴ درصد منطقه (در حدود ۵/۱۴ کیلومتر مربع) در پهنه ی کاملا مناسب، ۵ درصد منطقه ( در حدود ۲۱ کیلومتر مربع) در پهنه ی مناسب و ۹۱ درصد ( در حدود ۳۹۰ کیلومتر مربع) در محدوده ی کاملا نامناسب قرار دارد. عمده مناطق مناسب و کاملا مناسب منطقه به طرف غرب شهر سنقر و گسترش به سمت روستاهای داشلی بلاغ و شورآباد و در مسیر جاده ی سنقر به سطر و محدوده ی دیگر به طرف شمال غرب دشت سنقر به سمت قلعه حاج امین قرار دارد.
بررسی امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای پرتردد کلان شهرها با استفاده از مدل AHP, Topsis و Vikor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت حقی بنیادی و پیش نیاز ارتقا رفاه و سلامت مردم است. احساس امنیت از جمله مقولات مهم در هر جامعه ای به شمار می رود و مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است. احساس امنیت به احساس روانی شهروندان از امنیت مرتبط بوده و از این رو موضوعات و مسایل زیادی را پیرامون خویش در رابطه با تأمین یا عدم تأمین آن به همراه دارد. یکی از اقشار آسیب پذیردر برابر ناامنی زنان هستند. بنابراین مطالعه در مورد آسیب های اجتماعی زنان دارای اهمیت بالایی است. هدف این تحقیق شناخت و طراحی فرآیند رویکرد تصمیم گیری چند معیاری(MCDM) برای ارزیابی میزان امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای پر تردد کلانشهرها می باشد. حجم نمونه برای هر پیاده رو ۱۷۲ نفر می باشد. روش تحقیق نیز در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق ابتدا معیارهای مؤثر در امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای شناسایی شده و بر اساس رویکرد سلسه مراتبی (AHP) اهمیت و وزن هر یک از شاخص ها تعیین و برای رتبه بندی پیاده روها با امنیت اجتماعی بالا برای زنان از دو ابزار تصمیم گیری چند معیاری؛ VIKOR و TOPSIS استفاده گردیده است. نتایج رتبه بندی بر اساس معیارهای ارزیابی سبب گردیده مهمترین معیارهای امنیت اجتماعی برای زنان در هر پیاده رو مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد. نتایج بر اساس مدل Vikor نشان می دهد که به ترتیب پیاده روهای آبرسان، شریعتی و ولیعصر برای زنان امنیت اجتماعی بیشتری با توجه به معیارهای برگزیده و وزن دهی معیارها بر اساس مدل AHP دارند، و مدل Topsis نیز نشان می دهد که به ترتیب پیاده روهای شریعتی، آبرسان و ولیعصر دارای امنیت اجتماعی بیشتری برای زنان هستند.
ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری ها مورد: تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی دهیاری ها از سال 1387 با هدف کمک به نهاد دهیاری ها در امور اجرایی، عمران و آبادانی روستاها و خدمات رسانی بهتر به روستاییان تأسیس شده است. در این مقاله به ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر شهرستان آمل پرداخته شده است تا این نکته را مورد بررسی قرار دهد که روستاییان از کدام بعد از خدمات ارایه شده، رضایت بیشتری دارند. روش کار به صورت توصیفی و تحلیلی بوده است. گردآوری اطلاعات از طریق انجام مصاحبه عمیق با مسئولین تعاونی و مدیران محلی و نیز تکمیل پرسشنامه خانوار صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر علاوه بر مسئولین محلی، 135 خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت سر را نیز شامل می شود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های کای-اسکوئر، Tتک نمونه ای و تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) بهره گرفته شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که هرچند از نظر روستاییان، تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر در بعد خدمات کالبدی موفق تر از ابعاد زیست محیطی و اجتماعی – فرهنگی عمل کرده است، با این وجود کماکان روستاییان از انواع خدمات ارایه شده توسط تعاونی دهیاری ها رضایت کامل ندارند.
الگوی سنجش پایداری محیط زیست روستایی مورد: روستای شروینه در شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی و محیط زیست، جزو ثروت ملی هر کشوری محسوب می شود. این منابع، نقش زیربنایی برای اقتصاد هر کشور دارد و زمینه ساز حرکت در جهت دستیابی به اهداف توسعه است. این در حالی است که با توجه به اهمیت این منابع، بحران های زیست محیطی روز به روز افزایش می یابد. از این رو، پرداختن به مسائل زیست محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این مطالعه، تحلیل عاملی تأییدی الگوی سنجش پایداری زیست محیطی روستای شروینه در شهرستان جوانرود بوده است. جامعه آماری تحقیق را تمامی مردم روستای شروینه تشکیل داده اند (840=N). با استفاده از پرسشنامه، داده ها از 185 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار LISREL 8.8انجام شده است. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، سازه های ""اجرای طرح های زیست محیطی در روستا، مشارکت و همکاری تمامی اهالی روستا، وجود افراد، نهادهای محلی و سازمان های دولتی حامی محیط زیست، وجود اعتقادات و باورهای زیست محیطی، آموزش های لازم در زمینه پیامدهای اقدامات مخرب محیط زیست و وجود تجربیات قبلی و دانش بومی زیست محیطی در روستا""، برای سنجش پایداری زیست محیطی در روستای شروینه مناسب بوده است. بر پایه این یافته ها، مسئولان محیط زیست با آگاهی از سازه های سنجش پایداری زیست محیطی می توانند در تقویت آن ها توجه لازم را مبذول دارند.
بررسی نقش مساجد در توسعه محله ای در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه اسلامی برای بستر سازی اندیشه مهندسی اجتماعی خردنگر و مشارکت مدنی، نهادهایی وجود دارد که سابقه هزار و چهار صد ساله دارد. مساجد که مهمترین محل حضور توده های مردم در هر عصری بوده و هستند، با ایجاد زمینه برای فعالیت های جمعی داوطلبانه، می توانند نقش مؤثری در توسعه محله ای داشته باشند.
تحقیق حاضر با بررسی فعالیت های چندگانه مساجد در سطح محله در هشت محور کلی (نقش مسجد در غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد فضای فرهنگی، ارائه کمک های مالی، برگزاری مراسم و جلسات مذهبی – فرهنگی، افزایش میزان مشارکت ساکنان محله، ارائه کمک های مشاوره ای، اولویت سنجی مسائل، مشکلات و نیازهای محله، ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی از طریق افزایش نظارت درونی و بیرونی) وهمچنین بررسی استقبال مردم محله از فعالیت ها، برنامه ها و بستر های فراهم شده توسط مساجد، به تحلیل نقش مسجد به عنوان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی و نقش آفرینی آن در توسعه ی محله ای در مشهد مقدس می پردازد.
در این تحقیق ازروش توصیفی – تحلیلی سود جسته شده و تکنیک پرسشنامه و مصاحبه، ابزار نیل به اهداف بوده است.به همین منظور، به تکمیل پرسشنامه به حجم نمونه ای برابر با ۳۸۵ نفر از شهروندان ونظر خواهی از تعدادی از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع مبادرت گردیده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده شده است. به منظور توصیف داده ها از شاخص های میانگین، میانه، انحراف استاندارد ، فراوانی و درصد استفاده شده و در سطح استنباطی برای بررسی روابط ، از آزمون کی دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مساجد در محورهای مورد بررسی، برنامه های مؤثری در جهت توسعه محله ای دارند. از طرف دیگر ساکنان محله از بسترهای فراهم شده توسط مسجد استفاده کرده و از فعالیت ها و برنامه های مسجد استقبال می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که مساجد برای نیل به جایگاه واقعی خود در جهت ارتقاء میزان اثربخشی در توسعه محله ای، نیازمند برنامه ریزی صحیح و مدیریت هماهنگ، از سوی کلیه مراکز و سازمان هایی است که به نوعی با مساجد در ارتباط هستند. در بخش پایانی این تحقیق، پیشنهادات و راهکارهایی در همین ارتباط، ارائه گردیده است.
تحلیل اثرات گردشگری بر روند توسعه روستاشهرها مورد: سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعین به عنوان یک روستاشهر، علی رغم داشتن ویژگی های ساختاری روستاشهر، عملکرد مؤثری در گردشگری در مقیاس منطقه ای دارد که تا حد زیادی به مزیت های نسبی و جاذبه های گردشگری وابسته است. هدف مقاله بررسی نقش مؤلفه های گردشگری از جمله چشمه های آبگرم در توسعه گردشگری این روستاشهر و تحلیل روند تحولات کالبدی- فضایی سرعین در دو دهه گذشته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده های مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی فراهم شده است. فرض اصلی بر معناداری رابطه تحولات کالبدی- فضایی روستاشهر سرعین با بهره برداری از جاذبه های گردشگری مانند چشمه های آبگرم به عنوان یکی از عوامل اصلی و تأثیرگذار دلالت دارد. جامعه آماری شامل جمعیت گردش پذیر سرعین و کارشناسان سطح ناحیه بوده و برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شده است. با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 6 درصد، حجم نمونه 260 خانوار مسکونی و حجم نمونه جامعه کارشناسان با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و احتمال قابل قبول خطای برآورد 5 درصد، 56 کارشناس به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد نخست شکل گیری هسته اولیه و رشد سرعین مبتنی بر قابلیت های محیطی و ظرفیت های گردشگری به ویژه در خصوص چشمه های آبگرم بوده است. سپس رابطه معناداری بین تحولات کالبدی- فضایی سرعین با بهره برداری از چشمه های آب درمانی وجود دارد. همچنین تبدیل شهر اردبیل به عنوان مرکز استان در دو دهه اخیر، عامل مهم در رشد و توسعه سرعین بوده است.
ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعة شهری بر مبنای شاخص های نیازسنجی و مکان-سنجی (مورد مطالعه: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب طرح های جامع و تفصیلی انجام می گیرد و با وجود گذشت حدود نیم قرن از تجربة طرح کاربری زمین، انتقادهایی در ابعاد مختلف آن وجود دارد. این مقاله با هدف ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در دهة اخیر، برنامه ریزی کاربری زمین در طرح تفصیلی شهر بجنورد را با شاخص های مکان سنجی و نیازسنجی بررسی کرده است. نتایج ارزیابی بر مبنای شاخص مکان سنجی نشان می دهد در مجموع، 92/7 درصد کاربری های پیشنهادی طرح تفصیلی تحقق یافته، 8/34 درصد به صورت زمین بایر رها شده و 28/57 درصد به کاربری های دیگر تغییر یافته اند. بنابراین، نقش مکان یابی کاربری ها را در طرح تفصیلی می توان بسیار کم تأثیر ارزیابی کرد. شاخص نیازسنجی نیز نشان می دهد، در مجموع، 61/47 درصد مساحت کاربری های پیشنهادی محقق شده اند این نتیجه اگر چه حاکی از آن است که نیازسنجی نیز از موفقیت کمی برخوردار بوده است، در مقایسه با معیار قبل می توان نتیجه گرفت عدم مکان یابی دقیق کاربری ها می تواند راهکاری جهت افزایش تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی باشد. در ادامه، علل اصلی تحقق نیافتن کاربری ها از طریق مصاحبه با مجریان طرح، مشکل تملک زمین، ارتباط غیربهینه بین تهیه کنندگان طرح و مجریان طرح و ناکافی بودن نظارت و الزامات قانونی شناسایی شد.
تأثیرات فرهنگی گردشگری در مناطق روستایی از دید جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع درآمدیِ بسیاری از کشورها به حساب می آید. اما گردشگری از نظر ماهوی قبل از آنکه به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد، یک امر فرهنگی است و فرهنگ به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب می شود. با توجه به آسیب پذیری و شکنندگی خاص میراث فرهنگی، توسعه گردشگری در مواردی می تواند موجب صدمه دیدن الگوهای فرهنگی بومی گردد. این امر در رابطه با گردشگری روستایی، که از جمله گزینه های مطرح و مهم برای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی است، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. روستای ابیانه، به اعتبار پیشینه و آثارِ اصیل فرهنگی و تاریخی آن، از جمله شاخص ترین روستاهای گردشگری ایران در حوزه گردشگری فرهنگی به حساب می آید. با توجه به سابقه و شدت رونق گردشگری در این روستا، پژوهش حاضر با بهره گیری از فنون پیمایشی، به ارزیابی تأثیرات فرهنگیِ این پدیده از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس دیدگاه طیفیِ تداوم / گسستِ فرهنگی، بیانگر تأثیرگذاری فرهنگیِ معنی دار گسترش گردشگری، در همه حوزه هایِ آداب و رسوم محلی، روابط و انسجام اجتماعی، مبادلات فرهنگی، کالایی شدن فرهنگ محلی، توجه به میراث فرهنگی، آگاهی های عمومی، ناهنجاری های فرهنگی، نمودهای رفتاری و تغییرات یا واگشت های فرهنگی، در سطح روستا از دیدگاه ساکنین محلی است. گذشته از تفاوت های جزئی و انگشت شمار، ارزیابی جامعه محلی حاکی از تضعیف همه موارد فوق و به عبارتی بروز این تغییرات در محدوده گسست فرهنگی، البته با شدت های ملایم، بوده است.
تحلیلی بر مشارکت های سنتی و اثرات آن در نواحی روستایی ایران(مورد: شیوه کشت برنج در روستای شهریار بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، مفهومی دیرینه و همراه روستاییان بوده و از دیرباز با زندگی آنها پیوند داشته است. در روستاهای ایران نیز از گذشته مشارکت های مردمی در فعالیت های مختلف روستایی و زراعی وجود داشته که در مناطق مختلف تحت عناوین مختلفی همچون بنه، صحرا، حراثه و.... از آن یاد برده می شوند. اما از مشروطیت تا کنون شاهد تصویب قوانینی از طرف مجلس ملّی و مجلس شورای اسلامی هستیم که با همه ی تلاش های صورت گرفته و قوانین مدون شده هنوز هم اجرای بسیاری از طرح ها در روستاها به شکست می انجامد. این در حالی است که بسیاری از مشارکت های سنتی روستاییان از نوع خودانگیخته بوده و به گونه ای با زندگی روستاییان عجین شده و همراه با آثار و پیامدهای مثبتی بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی موردی و توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است که به معرفی یک نمونه از این نوع مشارکت ها در قالب کشت برنج در روستای شهریاراز توابع بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شود. این نوع مشارکت که در روستای شهریار با کار و زندگی روستاییان عجین شده است و نتایج اقتصادی و اجتماعی بی شماری به همراه دارد، از قبیل: مدیریت منابع آب و خاک، همدلی و وحدت کشاورزان، عدالت اقتصادی و اجتماعی بین اهالی روستا، توجه به فقیران روستا و ....
ارزیابی عوامل طبیعی و معرفی مدل تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهر نشینی موجب گسترش سکونتگاه های غیررسمی شده است. سکونتگاه های غیررسمی در کشورهای در حال توسعه بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض انواع خطر و سوانح طبیعی هستند. معمولا این نوع از سکونتگاه ها با توجه به نبود برنامه مشخص و عدم اعتناء بر ضوابط و مقررات و بدون توجه به مخاطرات طبیعی بسط و گسترش می یابند. گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در شهر بندرعباس باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شهر و مدیریت شهری شده است. یکی از مهمترین محلات غیررسمی در این شهر، محله چاهستانیهاست. در این مطالعه برای تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی از منظر عوامل تاثیر گذار طبیعی، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا به بررسی عوامل طبیعی تاثیرگذار پرداخته شد، سپس با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه آسیب پذیری با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هر یک از عوامل شده است؛ سپس برای تدقیق پهنه های نیازمند جابجایی، از محیط Arc Scene نرم افزار Arc Gis استفاده شد، سرانجام با استفاده از توپوگرافی سه بعدی محله و پس از بازدیدهای میدانی و تدقیق نتایج، پهنه های نیازمند جابجایی مشخص گردیده اند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می-دهد که بخش های شمالی و شمال شرقی محله از نظر محیطی در محدوده خطر بالایی قرار دارند و در صورت بروز خطر، آسیب های جبران ناپذیری را بر جای می گذارد. عواملی از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، وجود معابر تنگ و باریک، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به محله در بخش های شرقی و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این محله را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل محیطی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیه طرح های ساماندهی این نوع از سکونتگاه ها می شود، ضرورت دارد.
تحلیل فضایی شدت ناپایداری روستاها با رویکرد پایدار در بخش کاکی شهرستان دشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار، مفهومی زیست محیطی و متناسب با عصر ماست که امروزه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست- محیطی و کالبدی مورد توجه و تأکید همگان قرار دارد. هم اکنون مجامع جهانی که در ارتباط با موضوع توسعة پایدار به فعالیت مشغولند، بر توسعة پایدار روستایی (که در پی ارتقاء سطح زندگی و رفاه ساکنان روستاهای مختلف جهان می باشد)، تأکید دارند. زیرا امروزه روند دگرگونی های اجتماعی- اقتصادی و تحرک و جابه جایی روزافزون گروه های انسانی، به دگرگونی در روستاها منجر شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها، این تحقیق در پی بررسی وضعیت ناپایداری روستاها و تعیین شدت آن در روستاهای بخش کاکی شهرستان دشتی می باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی است که در آن، کل روستاهای دارای سکنه واقع در این بخش، مورد بررسی قرار گرفته اند. در این راستا، با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 پرسشنامه برای پرسشگری محاسبه گردید که سهم هر یک از 38 روستای مورد مطالعه نیز متناسب با تعداد خانوارهای آن تعیین گردید. در این پرسشنامه ها، 34 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار(زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی –فضایی) مورد توجه بوده اند. برای تعیین شدت ناپایداری روستاها و تحلیل فضایی آنها، از روش AHP (در نرم افزار Expert Choice) و نرم افزار ArcGIS و برای تحلیل های آماری نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بررسی شدت ناپایداری روستاهای بخش کاکی مؤید آن است که در حال حاضر تمامی روستاهای مورد مطالعه دارای مراتبی از ناپایداری می باشند که در این راستا، 8/65 درصد از روستاها در سطح شدید یا بسیار شدید ناپایداری قرار دارند.
تحلیل عوامل کلیدی موثر بر توسعه حمل و نقل پایدار در افق 1404 ش کلانشهر تهران (روش تحلیل ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد حمل و نقل پایدار در جست و جوی یافتن توازنی میان کیفیت های محیطی، اجتماعی و اقتصادی ( در زمان حال و آتی) است. هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی عوامل موثر بر توسعه آتی حمل و نقل پایدار کلان شهر تهران در افق 1404 است. برای این منظور 24 عامل تاثیر گذار بر حمل و نقل پایدار از سند چشم انداز 1404 کلان شهر تهران و طرح جامع کلان شهر تهران استخراج گردید. طی پرسشنامه ای میزان اهمیت هر کدام از عوامل تعیین شد و در نهایت 18 عامل دارای اهمیت در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی و کلان استخراج شدند. شناسایی عوامل تاثیرگذار و کلیدی موثر بر توسعه آینده حمل و نقل پایدار کلان شهر تهران با استفاده از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار MicMac صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که عوامل کلیدی موثر بر توسعه حمل و نقل پایدار کلانشهر تهران شامل موارد زیر می شود: زیرساخت حمل و نقل، ساخت فشرده شهری، فرهنگ سازی، مدیریت سیستم حمل و نقل و فن آوری های نوین. نتایج نشان می دهد گسترش و توسعه زیرساخت های حمل و نقل کلانشهر تهران، وجود فناوری های نوین در سیستم