فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزههای تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
پیش بینی رشد آتی شهر با استفاده از مدل اتوماتای سلولی پیشرفته مطالعه موردی: شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
15 - 26
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد تمرکز بی برنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحران ها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریه پردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیده ای غیر قابل پذیرش معرفی کرده اند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود می باشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیش بینی می کند، معرفی می شود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیش بینی شود. این پیش بینی به گونه ای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر می باشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
بررسی مقایسه ای نظریه های شهرسازی حمایتی و مشارکتی با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد. آنچه مسلم است انسان به طور ذاتی درصدد برآورد کردن نیازهایش به عنوان عامل محرکه تکامل است. از سوی روشن است که انسان طبیعتاً در طلب کمال است که زندگی اجتماعی مولد این تکامل است. یکی از آثار محتمل زندگی اجتماعی، تزاحم در منافع و تعدی به حقوق دیگران به مقتضای انگیزه سودجویی انسان در برآورده کردن نیازهایش جامعه را به انحطاط می کشد. در اینجاست که به حکم فطرت و عقل نیاز به مفهوم عدالت برای بقاء و سعادت انسان و جامعه ضرورت می یابد. در همین راستا عدالت اجتماعی را می توان درواقع طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه ای که هر کس به حق عقلانی اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد، قلمداد نمود که این امر امروزه مستلزم اداره خردمندانه شهرها بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان می باشد. در همین راستا تحقیق حاضر قصد دارد تا با استفاده مطالعات کتابخانه ای به عنوان روش و ابزار گردآوری اطلاعات و روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق و همچنین استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (A.H.P) به منظور تحلیل داده های تبیین شده به بررسی اصول و مقایسه معیارهای نظریه های حمایتی و مشارکتی به عنوان مهم ترین نظریه های شهرسازی مبتنی بر شهروند محوری و مقایسه آن ها با معیارهای تبیین شده برای عدالت اجتماعی به منظور تعیین میزان تحقق پذیری آن در هرکدام از نظریه بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو، اصول و معیارهای نظریه حمایتی درزمینه همسوی با معیارهای عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه مشارکتی از سطح پایینی برخوردار است و از سوی دیگر میزان تحقق پذیری معیارهای نظریه مشارکتی درزمینه تحقق عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه حمایتی از سطح بالایی برخوردار است.
شبیه سازی رشد و توسعه آتی شهر تا سال 1410 با استفاده از مدل CA_SLEUTH (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
به رغم اینکه مفهوم راهبردهای توسعه ی شهری حدود دو دهه است که وارد ادبیات مدیریت شهری شده،اما رویکرد غالب توسعه درسیستم های مدیریت شهری درکشور ما به گونه ای است که تنها درحد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری ،تغییرات کاربری وگسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند، این معضل به الگوی گسترش افقی معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است، لذا بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسایلی است که می تواند استراتژی توسعه را در افق دوردست جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، پرداخته شده است. محقق در این پژوهش با در نظر گرفتن شاخص هایی نظیر مساحت، جمعیت، تراکم کلی مسکونی و با بهره گیری از مدل های کمی کاربردی و نوین آنتروپی شانون،هلدرن،ضریب جینی و سلولهای خودکارCA-SLEUTH به صورت ترکیبی، به تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهرهمدان طی سال های 9013-1355 پرداخته و هدف نهایی آن شبیه سازی رشد شهر در راستای توسعه ی پایدار شهری می باشد. نتایج نشان می دهد که شهرهمدان تا سال 1375به صورت پراکنده و از سال 1375 به بعد به صورت عمودی و فشرده رشد نموده است لذا با در نظر گرفتن جمیع جوانب شهرسازی می توان از الگوی پیوسته ی قطاعی با توسعه ی سیستم شبکه ی ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت تا توسعه ی فیزیکی شهر یک روند معقولانه تری را در راستای نیل به رشد و توسعه ی پایدار شهری طی نماید
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
بررسی رویکرد سنتی تهیه ی طرح های توسعه ی شهری در ایران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش های بسیار در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری در ایران، این طرح ها موفق نبوده و نتوانسته اند به اهداف تعیین شده به ویژه تحقق مراکز خدماتی و ارتقای سطوح و سرانه های کاربری های عمومی دست یابند. با توجه به این که این طرح ها از جایگاه بالایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران برخوردارند، عدم تحقق و موفقیت آن ها اثرات نامطلوب زیاد و بعضاً جبران پذیری در شهرها ایجاد کرده است. این مسایل باعث شده است بی توجه به مزایای تهیه ی این طرح ها، مطالعات و بررسی های انتقادی زیادی در این زمینه انجام شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل کابردی (SWOT) امکانات و محدودیت های دو حوزه ""تهیه ی طرح"" و ""اجرای طرح"" بررسی و در نهایت به ارائه ی راهبردهایی برای افزایش اثربخشی طرح های توسعه ی شهری مبادرت شود. در این مدل که یک ابزار استراتژیک محسوب می شود، ابتدا عوامل مؤثر در موضوع برنامه ریزی به عوامل محیط درونی شامل نقاط قوّت و نقاط ضعف، و عوامل بیرونی شامل فرصت ها و تهدیدها تقسیم می شود و سپس بر اساس بررسی های اولیه راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی تعیین و ارائه می شود. نتایج ناشی از این تحقیق نشان می دهد که باید در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها تغییرات اساسی ایجاد نمود. سر فصل این تغییرات اهمیت دادن به مردم و نهادهای محلی در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری است.
ارزیابی نحوه بهره گیری از مفهوم پدافند غیرعامل در طرح های توسعه و عمران(جامع) شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه و عمران(شهری) به عنوان یکی از قدیمی ترین طرح های توسعه برای شهرها بیش از چهار دهه است که در ایران مورد استفاده قرار می گیرد، این طرح ها با هدف توسعه کمی و کیفی در شهرها به ارائه راهبردهایی در افزایش رونق شهرها مورد توجه استدر این راستا شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جهت نیل به هدف فوق الذکر و همچنین تدقیق نیازهای شهرها در ادوار مختلف به سیاست گذاری در این زمینه و سایر زمینه های شهری می پردازد، در سالیان اخیر و با توجه به افزایش تهدیدات نظامی برای شهرها این شورا لزوم بهره گیری از مفهوم پدافندغیرعامل در طرح های توسعه و عمران شهری را تاکید کرده است و در مصوبات مختلف بر تحقق این مهم در این مسیر گام هایی برداشته است، از جمله این مصوبات لزوم استفاده از مفهوم پدافندغیرعامل در طرح های توسعه و عمران(جامع) شهری و ناحیه ای، مصوب سال 1383 است. از آن سال شرکت های مشاور نیز در زمینه تحقق امر فوق گام هایی برداشته اند که به دلایل مختلف این امر به صورت جدی تحقق نیافته است و یا بسیار ضعیف شکل یافته است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به بررسی خلاصه گزارش هایی که به مقوله پدافند غیرعامل در سال های 1390 تا 1392 مورد بررسی و تصویب در شورای عالی قرار گرفته است می پردازدو سپس به ارزیابی آنها را در حوزه های قابل مطالعه در طرح های جامع مانند؛ کاربری اراضی، حریم، شناسایی اماکن حساس، حیاتی و مهم پرداخته است. آنچه در این زمینه مشهود گشت ارائه مطالب به صورت کلی و در قالب تعاریف عمومی از مفهوم پدافند غیرعامل است و کمتر در این حوزه شرکت های مشاور به ارائه پیشنهادات و نقشه های تخصصی روی آورده اندکه علت آن را می توان ضعف شرح خدمات اینگونه طرح ها، کم اهمیت بودن این موضوع از نظر مدیران و بررسی ضعیف در ارگان های ذی صلاح،تهیه نشدن سند آمایشی از مفهوم پدافند غیرعامل به عنوان طرح فرادست و چارچوبی برای طرح های توسعه و عمران شهری، کمبود تبادل نظر و آراء بین دانشگاه و شورای عالی در جهت رسیدن به چارچوب مفهومی مشترک از پدافند غیرعامل و آشنا نبودن شرکت های مشاور با خواست ها و روش های اجرا از این مفهوم دانست.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
تحلیل عوامل موثر بر ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، شناخت مهمترین عواملی است که در ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران تاثیر گذار هستند. روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد و گسترش پراکنده رویی در مناطق شهری ایران به ترتیب عبارتند از فقدان مدیریت یکپارچه شهری، سکونتگاه های غیررسمی، سیاستهای دولت در بخش زمین و مسکن، طرحهای شهری، رشد جمعیت، سوداگر و بورس بازی زمین شهری، قوانین و مقررات شهری، رشد اقتصادی شهرها، تفرق سیاسی (به ویژه در مناطق کلانشهری)، تغییر سبک زندگی و تقاضا برای حومه نشینی، الگوی نظام کاربری اراضی شهری، ادغام روستاهای پیرامونی در بافت پیوسته شهرها، فرسودگی و زوال بافت مرکزی شهرها و در نهایت توپوگرافی محیط طبیعی شهر. نتایج حاصل از کاربرد روش تحلیل عاملی نشان داد که عامل 14 گانه فوق را می توان در پنج عامل اصلی تر شامل عوامل اقتصادی، سیاستهای شهری دولت، نظام مدیریت شهری، جمعیت و سبک زندگی مورد بررسی قرار داد. این پنج عامل در مجموع بیش از 90 درصد تغییرات متغیر وابسته تحقیق یعنی ایجاد و گسترش پراکنده رویی در شهرهای ایران را تبیین می نمایند.
تحلیلی بر امنیت محیطی کارکرد بوستان های شهری بر پایه رویکردCPTED (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه از امنیت بهعنوان دریافت عینی و ذهنی یاد میشود ناشی از ساختار و نحوه چیدمان محیط است. لذا، برای افزایش آن شایسته است معیارها و استانداردهایی برای طراحی فضاهای شهری در نظر گرفت. از مهمترین رویکردهایی که جوامع پیشرفته در زمینه برنامهریزی شهری و «طراحی محیط» بدان توجه دارند افزایش امنیت محیطی(بر پایه چگونگی دریافت افراد از محیط پیرامونشان) در راستای بهبود «کاربری فضاهای شهری» میباشد. رویکرد CPTED ازجمله رویکردهایی است که بر «کاهش جرایم توسط طراحی محیط» تأکید دارد. در شهر ساری بوستانها بستهبه نحوه توزیع فضایی و وضعیت دسترسی آنها دارای کارکردهای متنوعی هستند. هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر کارکرد بوستانها در امنیت و آرامش شهروندان (بر پایه رویکرد CPTED) در شهر ساری هنگام مراجعه به این بوستانها میباشد. بدین منظور باتوجهبه ماهیت متغیرها از آزمون F-Test و کروسکالوالیس در نرمافزار SPSS بهمنظور بررسی میانگین احساس امنیت در هریک از بوستان ها استفاده شدهاست. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از روش پرسشنامه بهمنظور جمع آوری نظرات شهروندان استفاده شدهاست. بااستفادهاز فرمول کوکران 360 پرسشنامه در 6 بوستان شهر ساری تهیه و توزیع شد. نتایج پژوهش با سطح معنیداری 99 % نشان می دهد که در محدوده مورد مطالعه بوستان اتحاد با کارکرد غالب ورزشی– ارتباطی بیشترین میزان احساس امنیت را برای شهروندان فراهم می کند ولی بوستانهای جنگلی شهیدزارع و ساریکنار با کارکرد غالب اقامتی شهروندان هنگام قرارگیری در فضاهای آن کمترین میزان احساس امنیت را دارند.
ارزیابی فعالیت های گردشگری در شهرستان انزلی و ارائه راهبردهای بهینه در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار منطقه با استفاده از ANP و SWOT
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری، چنانچه به طور مطلوب طرح ریزی شده باشد، می تواند ضمن حفاظت و مدیریت بهینه طبیعت، منفعت های اضافی نیز برای جوامع بومی و اقتصاد محلی به همراه داشته باشد. در غیر این صورت، چنانچه توسعه آن همراه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی منطبق بر نگرش زیست محیطی و با تأکید بر توسعه پایدار نباشد، به طور حتم، تأثیرات منفی زیادی بر محیط زیست خواهد گذاشت. در این تحقیق، در ابتدا به ارزیابی فعالیت های گردشگری شهرستان بندر انزلی با استفاده از SWOT می پردازیم و سپس با تلفیق آن با روش ANP راهبردهای بهینه ای در راستای گردشگری پایدار در شهرستان بندر انزلی ارائه می شود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی و تحلیلی است. آمار و اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل از منابع کتابخانه ای و پیمایش به دست آمد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 200 نفر مشخص شد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلفیق روش ANP و SWOT فرایند برنامه ریزی را کاملاً مشارکتی و منطبق با خواست مردم و جوامع محلی می کند. همچنین، نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT نشان می دهد که بهترین راهبرد برای توسعه پایدار گردشگری در شهرستان بندر انزلی استفاده از راهبرد تهاجمی است.
تحلیل چالش های زیست محیطی نواحی روستایی با تأکید بر زباله های جامد (مطالعه موردی: شهرستان های انزلی،رشت و رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین چالش های زیست محیطی نواحی روستایی در محدوده شهرستان های انزلی، رشت و رودبار و تأثیر الگوهای مصرف جامعه روستایی و توسعه گردشگری بر افزایش آلودگی های زیست محیطی ناحیه می باشد که تحلیل این وضعیت، به ارائه راهکارهای لازم برای تعدیل آلودگی ها و بهبود زیرساخت های محیطی در ناحیه منتهی شود.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 486 روستا در قالب 3 شهرستان رشت، بندر انزلی و رودبار است. در جمع آوری داده ها، ضمن بهره گیری از منابع اسنادی، از «پرسشنامه روستا» نیز بهره گرفته شده است. مع آوری اطلاعات از 196روستا –به عنوان نمونه و براساس جدول استاندارد مورگان- انجام شده است. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای می باشدو توزیع آن در روستاهای ناحیه به گونه ایانجام شده است که هم پوشی کامل براساس توزیع شهرستانی از یک سو، و توزیع جغرافیایی (بر اساس ارتفاع) از سوی دیگر به انجام برسد.
یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که سالانه به طور متوسط، در کل ناحیه مطالعاتی، 111 تن زباله تولید می شود که 65 درصد جمع آوری و مابقی به شیوه هایی همچون سوزاندن، رهاسازی و نیز دفن کردن، مدیریت می شوند. در ترکیب زباله های ناحیه، 4/64 درصد پلاستیک و نایلون، و 5/16 درصد کاغذ، چرم، پلاستیک، شیشه و فلزات (پسماند قابل بازیافت) وجود دارد که می توان از طریق سیاست های تشویقی و انگیزش مشارکتی (تفکیک از مبدأ) از تهدید موجود، یک فرصت اقتصادی و زیست محیطی ساخت.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهایی چون برگزاری کارگاه های آموزشی تفکیک زباله از مبدأ، تشکیل تیم های مشارکتی در روستاها برای ایجاد و توسعه فرهنگ بازیافت و بازدید اقشار مردم به خصوص کشاورزان، باغداران و صاحبان غذاخوری ها از نحوه تولید کمپوست و ارائه اموزش به مردم در جهت تبدیل زباله های تر خانگی به کمپوست پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: همگام با تغییرات اقتصادی-اجتماعی نواحی روستایی، شیوه زندگی و بالطبع الگوی مصرف در این نواحی، دچار دگرگونی اساسی شده و محیط روستا نیز شاهد انواع آلودگی ها شده است. در این راستا، تحلیل و حل مشکلات زیست محیطی روستاها از الویت های برنامه ریزی این نواحی به شمار می رود تا از این طریق، روستاها بتوانند در راستای کارکردهای متنوع خود به محلی امن و با شاخص های زیست محیطی مناسب تغییر کنند و در نتیجه آن، ضریب بقاء و ماندگاری جمعیت افزایش یابد.
نقش عناصر آموزش و پرورش در توانمندسازی جوانان روستایی(مطالعة موردی: دانش آموزان روستایی مقطع دبیرستان بخش سربند شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی به عنوان یکی از ارکان اصلی فرایند توانمندسازی و همچنین دستیابی به توسعة پایدار، اهمیت زیادی دارد. آموزش رسمی و عمومی که بخش مهمی از زندگی را دربرمی گیرد، به عنوان نهاد اجتماعی اثرگذار نقش بسزایی در فرایند توانمندسازی انسان ها دارد. شناسایی استعدادها و ایجاد شرایط لازم برای شکوفایی آنها در زمینه های مختلف و رشد موزون و متعادل انسان در جنبه های عقلانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی از مسئولیت های سنگینی است که آموزش و پرورش باید به انجام برساند. پژوهش حاضر با رویکرد تبیینی-تحلیلی در پی تبیین جایگاه و نقش آموزش و پرورش در فرایند توانمندسازی جوانان روستایی است. حجم نمونه مشتمل بر 90 تن از دانش آموزان روستایی در مقطع متوسطة بخش سربند شهرستان شازند استان مرکزی است که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، به همراه تعدادی از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی در قالب دو گروه متمرکز. داده ها با روش میدانی و تلفیقی از روش های کمی و کیفی، به کمک پرسشنامه و مصاحبة عمیق گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر، نقش کلی آموزش و پرورش را در ابعاد مختلف توانمندی تأیید می کنند و نشان می دهند که دانش آموزان روستایی آموزش های فراگرفته از طریق محتوای کتاب ها و برنامه های آموزشی را ضعیف تلقی می کنند. آنها معتقدند این آموزش ها با نوع نیاز آنان برای شغل یابی هماهنگ نیست و فرد دانش آموخته برای پذیرش مسئولیت های مهم در جامعه آمادگی ندارد. از نظر آنان شکل گیری هرگونه زمینة توانمندی و ایجاد شخصیت و هویت و باورهایشان اغلب تحت تأثیر نهاد خانواده است.
تحلیل اهداف ساخت خانه های دوم در نواحی روستایی و تعیین اثرات آن در مناسبات شهر- روستا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیدایش و گسترش خانه های دوم در مناطق روستایی زمینه ساز تحول در روابط شهر و روستا گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق، تحلیل عوامل و انگیزه های ساخت خانه های دوم در روستاها و اثرات آن بر روابط شهر- روستا است. منطقه مورد مطالعه روستاهای ییلاقی دهستان استرآباد جنوبی و انجیراب در بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشد.
روش: که ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 238 نفر انتخاب گردیده اند که از این تعداد، 123 نفر از ساکنان روستاها و 115 نفر از مالکین خانه های دوم انتخاب شده اند. نحوه دسترسی به نمونه ها بصورت تصادفی ساده و سیستماتیک بوده است. همچنین برای تحلیل و آنالیز داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که پاسخگویان مهم ترین اثرات مثبت توسعه خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا را در بُعد اقتصادی ( ایجاد اشتغال)، در بُعد اجتماعی (افزایش مهاجرت معکوس به روستا - افزایش آگاهی مردمان محلی) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (بهره مندی از اقلیم و چشم انداز زیبا استفاده از مصالح بادوام) دانسته اند. از سویی دیگر، مهم ترین اثرات منفی توسعه این پدیده نوظهور را در منطقه مورد مطالعه و در چهارچوب تغییر روابط شهر- روستا در بُعد اقتصادی (افزایش قیمت زمین، رکورد فعالیت کشاورزی و کاهش عرضه محصولات تولیدی به شهر) در بعد اجتماعی (افزایش مصرف-گرایی در روستا و تعارضات فرهنگی روستاییان با مهاجرین ) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (تخریب جنگل و تغییر کاربری اراضی زراعی) عنوان کرده اند.
محدودیت ها و راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کم بودن سابقه پژوهش مرتبط در زمینه اهداف ساخت خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا بوده است.
راهکارهای عملی: برنامه ریزی مسئولین در جهت استفاده از سرمایه مالی- فکری مهاجرین شهری وارد شده به روستا در جهت توسعه روستایی و تقویت مناسبات روستا- شهری و فراهم کردن زمینه افزایش تعامل و گفتگو میان مردمان محلی و مهاجرین شهری با هدف تقویت ارتباطات و جایگاه اجتماعی روستاییان.
اصالت و روش: نوآوری مقاله در بررسی اثرات ساخت خانه های دوم در چگونگی روابط شهر– روستا می باشد.
تبیین اثرات انواع سرمایه های توسعه ای بر سرمایه اجتماعی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار روستایی، کم توجهی به سرمایه اجتماعی است که شناخت آن روند برنامه ریزی پایدار مناطق روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان را در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. واکاوی مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه و از جمله توسعه پایدار روستایی است. مطالعه نوشته های توسعه نشان می دهد که همواره از چند سرمایه نام برده شده است. سرمایه های توسعه ای مرسوم همچون سرمایه اقتصادی، انسانی، فیزیکی، محیطی و سرمایه اجتماعی، امروزه به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل پتانسیل های توسعه ای افراد، سازمان ها، جوامع و حتی دولت ها مورد توجه قرار می گیرند. از این رو، هر یک از این سرمایه ها، بخشی از منابع توسعه را شامل می شود که با هم در ارتباط است. بدین منظور، مقاله حاضر در پی برخورد با چالش های مذکور و با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی و پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه ها در سرمایه اجتماعی چگونه است؟ با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به ارزیابی و اندازه گیری انواع سرمایه های توسعه ای و آثار آن ها در روستاهای خراسان رضوی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه های اقتصادی و انسانی رابطه معنادار برقرار است. براساس نتایج به دست آمده، سرمایه اقتصادی با ضریب تعیین (R2) 906 .0 دارای بیشترین تأثیر بر میزان سرمایه اجتماعی بوده است؛ به گونه ای که 6 .90 درصد از سرمایه اجتماعی را در روستاهای مورد مطالعه تبیین می کند. سپس سرمایه انسانی با ضریب تعیین 176 .0 بیشترین تأثیرگذاری را بر سرمایه اجتماعی داشته است. از سوی دیگر، بین سرمایه های فیزیکی و محیطی با سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد. در بیشترگفتمان ها و نظریات مطرح شده پیرامون رابطه انواع سرمایه ها با سرمایه اجتماعی، همواره تأکید بیشتری بر نقش سرمایه اقتصادی و انسانی در میزان سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف شده است. هرچند از اهمیت سایر سرمایه ها همچون سرمایه محیطی و فیزیکی نمی توان غافل شد اما اهمیت آن ها به مراتب کمتر است.
بررسی توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در مناطق شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری های ترافیکی نمادی از فرهنگ ترافیک حاکم بر جامعه و عامل تحمیل هزینه های سنگینی به جامعه هستند. هدف از این پژوهش، تعیین توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در شهر مشهد و یافتن ارتباطی منطقی بین خصوصیات جغرافیایی مناطق و میزان وقوع ناهنجاری های ترافیکی است. مبنای نظری پژوهش، نظریه رشد هوشمند شهری و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. شمارش ناهنجاری های ترافیکی در اسفندماه سال ۱۳۹۱ به کمک روش فیلمبرداری انجام شده و اطلاعات حجم ترافیک از بانک اطلاعاتی سیستم یکپارچه کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی شهر مشهد به دست آمده است. نمونه آماری تحقیق شامل ۲۶ تقاطع از مجموع ۱۸۹ تقاطع مجهز به چراغ فرماندهی در شهر مشهد است که نرخ وقوع دو نوع از ناهنجاری های عمده ترافیکی در آن ها تعیین شده است. بررسی ارتباط بین خصوصیات مناطق با ناهنجاری های ترافیکی به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در مناطق مختلف شهر مشهد یکسان نیست و از نظر نرخ وقوع ناهنجاری ترافیکی در ساعت، رتبه اول تا سوم به ترتیب مربوط به مناطق ۴، ثامن و ۶ است. همچنین مشخص شد بین نرخ وقوع ناهنجاری های ترافیکی با تراکم جمعیتِ منطقه رابطه ای مستقیم وجود دارد.
طراحی و اجرای یک سرویس Game GIS برای مدیریت بحران زمین لرزه مطالعه ی موردی: منطقه ی 10 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی، تئوری استفاده از بازی های جدی در زمینه ی شبیه سازی و مدیریت مخاطرات محیطی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق، از ترکیب بازی های ویدئویی و سیستم اطلاعات جغرافیایی یک سرویس Game GISطراحی و اجرا شده است. این سرویس با پشتیبانی از پایگاه داده ی مکانی در پی کمک به مدیریت بحران با هدف به حداقل رساندن آسیب پذیری ناشی از زمین لرزه است. یکی از مهم ترین مشخصه ها و تفاوت های Game GIS با سایر بازی های موجود به مختصات، ابعاد و خصوصیات واقعی مکانی آن بازمی گردد که می تواند نقش مهمی را در کنار شیوه های سنتی مقابله با بحران و تصمیم گیری های صحیح در زمان وقوع بحران ایفا کند. در تحقیق حاضر، ابتدا بر اساس مطالعات کتاب خانه ای معیارهای مؤثر برای آسیب پذیری ساختمان در برابر زلزله تعیین شد. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق برداشت میدانی و بلوک های آماری، پایگاه داده مکانی ای ایجاد گردید. سپس، میزان اثرگذاری هر کدام از معیارهای مذکور بر اساس ایجاد ماتریس مقایسه ی دودویی و پرسش گری از افراد متخصص در موضوعِ مطالعه برآورد شد. در نهایت، برای ایجاد ارتباط بین عوامل تأثیرگذار و تخمین میزان آسیب پذیری نهایی هر ساختمان، فرمولی ارائه گردید که در آن همه ی عوامل مؤثر با تأکید بر سطح اثرگذاری هر کدام دخالت داده شدند. برای طراحی Game، پیاده سازی داده های مؤثر در سیستم و اجرای آن در قالب نرم افزار، شش کلاس مختلف با اهداف و عملکردهای متفاوت طراحی گردید. هر کدام از این کلاس ها وظیفه ی اجرا و کنترل قسمتی از نرم افزار و دستورهای طراحی شده در آن را بر عهده دارند. همچنین، نمایش بخش های مختلف بازی در قالب شش فرم متفاوت ارائه شد که هر کدام از آن ها وظیفه ی نمایش دستورها و نماهای گوناگون بازی را بر عهده دارند. سرانجام نرم افزار در قالب یک بازی جدی با محوریت مدیریت بحران زمین لرزه در چهار مرحله مختلف تهیه شد. بازی در مرحله ی اول با زمین لرزه ی 5 ریشتری آغاز می شود و در مرحله ی چهارم با زمین لرزه ی 8 ریشتری پایان می یابد. در هر مرحله از بازی با توجه به موارد ذکر شده میزان تخریب و مسیریابی انتقال مجروحان و کمک رسانی شبیه سازی می شود و فردی که بازی می کند بر اساس موارد گوناگون (سرعت عمل و ...) امتیاز می گیرد و در صورتی که امتیاز لازم را کسب کند به مرحله ی بعدی که شدت زلزله یک ریشتر بیشتر است صعود می کند. نرم افزار طراحی شده می تواند در شبیه سازی زلزله در ریشترهای مختلف برای برنامه ریزیِ کاهش تبعات زلزله، واکنش سریع، مانورها و آموزش قبل از وقوع زلزله استفاده شود
عوامل مؤثر بر روند تحول مساکن روستایی در شهرستان ممسنی (نمونه موردی: روستای چمگل)
حوزههای تخصصی:
کانون های روستایی در قامت اولین صورت از اجتماعات انسان های یکجانشین در طی تاریخ و به ویژه از آغاز جنبش مدرنیسم به این سو، فرایندهای تحول و تکامل بسیاری را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و کارکردی خویش تجربه نموده اند. یکی از مهم ترین اینگونه تغییرات، دگرگونی در سیما و کالبد فیزیکی روستاها می باشد؛ که متناسب با شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز در راستای نحوه ی گذران معیشت و ساختار فرهنگی روستاییان تحول و توسعه عمده ای را پذیرا گشته است. در کشور ما به دنبال انجام دگرگونی های وسیع اجتماعی در دهه چهل و بعد از آن با انقلاب اسلامی 57 و به تبعیت از آن رسوخ شیوه زندگی شهری به نواحی روستایی شاهد تغییرات وسیع در فضای کالبدی و نوع معماری روستاها بوده ایم. در این تحقیق که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تاریخ نگاری انجام گرفته است، تلاش است، با انجام مطالعات وسیع میدانی و کتابخانه ای به بررسی و شناخت نوع معماری مساکن و روند تحولات کالبدی نواحی روستایی شهرستان ممسنی با موردشناسی روستای چمگل از آغاز برپایی این روستا تاکنون بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب می باشد که روستای مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی و نیز متناسب با دوره های زمانی، نوع خاصی از شیوه ی معماری در زمینه ساخت مسکن را تجربه نموده است. در این راستا تحول در شیوه معیشت روستاییان به ویژه افزایش درآمد و قدرت خرید خانوارهای روستایی، افزایش ارتباط روستاییان با شهرهای همجوار و بالأخص ارائه وام نوسازی مسکن از سوی بنیاد مسکن نقش برجسته ای را در تحول مساکن روستای چمگل ایفا نموده اند.
مدل سازی معادلات ساختاری ابعاد موثر بر پیاده سازی شهر الکترونیک در سبزوار
حوزههای تخصصی:
با وجود مزایای بی شمار شهر الکترونیک، پیاده س ازی آن ب ه عن وان کاری دشوار و پیچیده در نظر گرفته می شود. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرها در پیاده سازی موفق شهر الکترونیک با شکست مواجه م ی ش وند بنابراین، ارزیابی عمیق و اصولی عوامل تاثیر گذار بر آن ضروری می نمای د. با توجه به اجرای پروژه شهر الکترونی ک در ای ران و همچن ین در اس تان خراسان رضوی، این پژوهش با هدف تعیین عوامل تاثیر گذار ب ر اس تقرار موفق شهر الکترونیک و تعیین میزان اهمی ت ه ر ی ک از ای ن عوام ل، در سبزوار انجام شده است.از این رو، با مرور ادبیات موضوع، که ب ه برر سی عوامل و چالش های تاثیر گذار برای اجرای شهر لکترونی ک م ی پ ردازد، عوامل موثر اصلی استخراج گردیده است. برای تحق ق اه داف تحقی ق از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است، همچنین روش جم ع آوری داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی می باشد حجم جامع ه با توجه به تعداد کارمندان آشنا به فناوری اطلاعات در ک ل س ازمان ه ای شهری سبزوار حدود 140 نفر تخمین زده شده اس ت، بن ابراین براس اس جدول مورگان بین 103نفر پرسشنامه پخش شد. در مرحل ه بع د، می زان ارتباط عوامل با پیاده سازی شهر الکترونیک و همچنین چالش های ممک ن، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کم ک ن رم اف زار AMOS،تعیین گردیده است. نتایج پژوهش بیانگر نیاز به توجه بیشتر به عوامل تاثیر گذار به خصوص عامل سیاسی در این زمینه می باشد. در این زمین ه ص رف بودجه کافی در سازمان ها در جهت تحقق ب ه اه داف ش هر الکترونی ک و پذیرش و درک اهمیت اجرای شهر الکترونیک توسط مدیریت سازمان ها در اولویت می باشد
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.