فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهاجرت رخدادی گزینشی است و مهاجران نمونه تصادفی از جمعیت مبدأ نیستند.این موضوعی است که این مقاله با استفاده از داده های سطح خرد سرشماریهای نفوس و مسکن 1390 و 1395 در چارچوب شاخص هایی نظیر شدّت مهاجرت و سن در اوج مهاجرت به آن می پردازد.. از میان نظریات مطرح شده دراین باره، تلاش شده تا مفروضات نظریات مرتبط با چرخه عمر و زندگی که با واردکردن تعیین کننده های بلافصل سعی در نشان دادن اثرات این تعیین کننده ها در مشخص کردن الگوهای مهاجرتی در جوامع مختلف دارند موردبررسی قرار گیرند. نظریه تعیین کننده های بلافصل مهاجرت بر اثرگذاری برخی عوامل تغییر یابنده در زندگی فرد مانند ازدواج، شروع و پایان تحصیلات، و ورود به بازار کار که موجب تغییر وضعیت فرد در مراحل مختلف زندگی می شوند، بر گزینشی بودن فرایند مهاجرت تأکید دارد. نتایج بررسی نشان داد که در دهه 95-1385 با تأخیر سنی (به ویژه برای مردان) و شدّت کمتر مهاجرت در نقاط اوج آن روبرو بوده ایم. همچنین، نتایج نشان داد که شدّت مهاجرت در تمام سنین در استان های بیشتر توسعه یافته بیشتر از سایر استان ها و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است. بعلاوه، بیشترین شدّت مهاجرت در میان جوانان، مردان، افراد متأهل، و تحصیل کردگان دانشگاهی بوده است. در دوره 95-1390 در مقایسه با دوره 90-1385، تفاوت های جنسیتی مهاجرت کاهش یافته و احتمال مهاجرت افراد با تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. ازاین رو، عوامل چرخه عمر و گذارهای زندگی با شدّت مهاجرت هم خوانی داشته و در برخی دوره های چرخه زندگی مهاجرت به اوج خود می رسد.
تدوین الگوی بازآفرینی محلات شهری بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس (نمونه موردی: محله چوخورلار شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای مطرح در چند دهه اخیر در زمینه حل مشکلات بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری رویکرد بازآفرینی بوده است که سازمان های ذی ربط با مدیریت شهری بهره گیری از آن را مدنظر قرار داده اند. یکی از مهم ترین چالش هایی که در استفاده از رویکرد بازآفرینی در بافت های مسئله دار شهرهای کشور وجود دارد عدم تدوین و پیاده سازی یک الگوی مناسب می باشد. در راستای حل این مسئله فراگیری از تجارب مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی در شهرها و کشورهای مختلف جهان می تواند آموزه هایی را جهت تدوین یک الگوی مناسب بازآفرینی شهری گردهم آورد. بر همین اساس اصلی ترین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بازآفرینی محله چوخورلار شهر تبریز بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی شهری و در تلفیق با هنجارهای جامعه ایرانی– اسلامی می باشد. این محله از بافت های فرسوده شهر تبریز می باشد که مورد توجه مدیریت شهری به منظور بازآفرینی قرار گرفته است که این اقدام چالش ها و مشکلاتی را هم برای ساکنان محله و هم برای مدیریت شهری به وجود آورده است. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر روش تحقیق با توجه به موضوع و هدف، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه می باشد. در الگوی نهایی تدوین شده، شاخص های اثرگذار تبیین شده و عناصر و اجزای مرتبط با هر کدام و روابط حاصل از آن مشخص شده است. در نهایت می توان گفت این الگو و ساختار آن زمانی می تواند نقشی مؤثر در بازآفرینی شهری داشته باشد که با مشارکت واقعی و فعال همه ی ذی نفعان کلیدی اعم از ساکنان و نهادهای ذیربط همراه باشد.
تحلیل چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان واحدهای سیاسی، بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس می توان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایه های فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. به طوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامه ریزی شهری، می توان زمینه را برای کارایی برنامه ریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهره گیری از شاخص های مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 15 شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آن ها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقدار بهینه 64/0 و = 3 β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیش ترین قدرت در منطقه پنج به عنوان مناطق اعیان نشین (محدوده خیابان های دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده به طوری که قطعات ویلایی، مجتمع های تجاری، آموزشگاه های نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.
تحلیل فضایی - زمانی مهاجرت های معکوس (از شهر به روستا) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
422 - 443
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس یکی از جریان های اصلی پیوندهای روستایی - شهری به حساب می آید. این جریان متأثر از برخی عوامل دافعه شهری مانند بالا بودن هزینه زندگی و آلودگی هوا و همچنین برخی عوامل جاذبه در نواحی روستایی مانند پایین بودن هزینه زندگی، شرایط مطلوب آب و هوایی و امکان گذران اوقات فراغت شکل می گیرد و اثرات متفاوتی را نیز هم در مبدأ و هم در مقصد مهاجرت به جا می گذارد. هدف از مقاله حاضر تحلیل وضعیت مهاجرت های معکوس هم در بعد فضایی و هم به لحاظ زمانی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و طی دو دوره زمانی 5 ساله 1390-1385 و 1395-1390 مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Map انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح ملی نشان دهنده کاهش نسبی مهاجرت های معکوس طی دوره زمانی 5 سال 1390 تا 1395 است. در سطح استانی نیز 28 استان کشور دارای رشد منفی و کاهش نسبی مهاجرت های معکوس مواجه بوده و تنها 3 استان دارای رشد مثبت بوده اند. یافته های تحلیل فضایی در سطح شهرستان های کشور نیز نشان دهنده تمرکز فضایی تعداد بالای مهاجرت های معکوس در پیرامون دو کلان شهر تهران و مشهد است. همچنین محل تمرکز فضایی مقادیر بالای نسبت مهاجرت های معکوس به کل مهاجران واردشده به نواحی روستایی، منطبق با مناطق مرکزی و شمالی ایران است.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
444 - 467
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت غذایی یکی از مهم ترین نگرانی های جوامع مختلف است. این نگرانی به ویژه در مناطق روستایی که خود تولیدکننده مواد غذایی هستند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در پژوهش حاضر، به بررسی امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر پرداخته شده است. داده های موردنیاز از یک نمونه 380 نفری از خانوارهای موردمطالعه که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش از 60 درصد از خانوارهای روستایی در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین بر اساس مدل مکارتی، مشخص شد که عوامل اقتصادی، جغرافیایی و اجتماعی به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر امنیت غذایی دارند. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بین عوامل اقتصادی، متغیرهایی از قبیل میزان اراضی آبی، میزان پس انداز و تعداد دام سبک و سنگین، در میان عوامل اجتماعی، متغیرهایی نظیر سواد همسر خانوار، تعداد فرزندان و بار تکفل و از میان عوامل جغرافیایی، متغیرهایی نظیر میزان فاصله با مراکز فروش محصولات کشاورزی، میزان فروش از طریق واسطه ها و سرمایه گذاری افراد شهری در مناطق روستایی، اثر مثبت و معنی داری بر بهبود امنیت غذایی دارند.
تدوین کیفی الگوها و شاخص های بازآفرینی اقتصادمبنا با رویکرد رقابت پذیری شهر (شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه رقابت پذیری موضوعی مهم و محوری است که از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. رقابت پذیری یک شهر به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد که شامل نوع حاکمیت، ارتباطات جهانی، زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، کیفیت سرمایه انسانی و محیط طبیعی، محیط تجاری و قابلیت مؤسسه های محلی است. طی چند دهه اخیر شهر، سنندج به عنوان مرکز استان کردستان با رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت که منجر به ساخت وساز و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به ویژه رشد و گسترش کالبدی - فیزیکی شهر در مکان های نامساعد طبیعی شده است. موقعیت بافت قدیم و بازار تاریخی در مرکز ثقل جغرافیایی شهر و بارگذاری پتانسیل های گردشگری- تفریحی به خصوص آبیدر، توجه به پتانسیل رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی می تواند با تأکید بر تعیین عوامل و تعیین الگوها و شاخص ها که لزوم توجه به مسائل شهری و به خصوص رقابت پذیری اقتصاد شهری آن را ضروری ساخته است. این پژوهش ضمن مرور مفاهیم، رویکردها و نظریه های رقابت پذیری شهری و بازآفرینی شهری به ارائه الگوها، مضامین و شاخص های رقابت پذیری شهری پایدار با تأکید بر رویه اقتصادمبنا در برنامه های مدیریتی بازآفرینی پایدار خواهد پرداخت. مواد و روش ماهیت روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس نتیجه از نوع توسعه ای و بر اساس ماهیت، هدف و روش، از جنس ترکیبی به صورت توصیفی - تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضر که ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل کیفی (تحلیل مضمون) و بررسی وضع موجود محدوده مورد مطالعه با روش رگرسیون چندگانه در محور اصلی پژوهش با استفاده از تحلیل داده های محتوای و کدگذاری، نرم افزار کتاب شناختی (VOSviewer) و نرم افزاری (SPSS20) در عنوان، چکیده، کلیدواژه، متن و نتایج مقالات که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری (review) چاپ شده در نشریات (ScienceDirect) و (Scopus) در مجموع 623 سند حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. همچنین، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس شامل سازمان ها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی تعیین شده است. یافته ها مرحله اول: بخش کیفی؛ این نتایج بیانگر آن است که (ScienceDirect) 311 سند و (Scopus) با 312 سند در مجموع 623 سند علمی معتبر حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. در نهایت، با بررسی مقالات؛ تعداد 15 مقاله علمی معتبر که بیشترین ارتباط موضوعی و محتوایی را با عنوان پژوهش و مقاله حاضر داشتند، تجزیه و تحلیل نهایی شدند. بیشترین تعداد مقالات و اسناد علمی منتشر شده در این بازه مربوط به سال 2021 و مرتبط به مقالاتی از نوع پژوهشی با 61.1 است. نشریات Sustainability Switzerland بیشترین استناد علمی بر اساس سال انتشار در زمینه بازآفرینی و رقابت پذیری شهری است. بیشترین تعداد مقالات در این زمینه موضوعی به لحاظ قلمروی جغرافیایی به آمریکا با 202 مقاله و پس از آن به انگلستان با 96 و ایالت متحده آمریکا با 90 مقاله اختصاص دارد. بر اساس تحلیل و بررسی محتوایی و کیفی جدول 1 کدگذاری انجام شده نتایج نشان دهنده 55 معیار/شاخص، 12 مضامین (محتوایی و رویه ای) و 5 مؤلفه اصلی «اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و مدیریتی، کالبدی» است. نتایج تحلیل ثانویه و مستخرج از کدگذاری اولیه در جدول 2 بررسی شده است. مرحله دوم: بخش کمی؛ برای تهیه پرسشنامه به منظور بررسی شناسایی الگوها، شاخص ها/معیارها و مفاهیم مؤثر بر رقابت پذیری اقتصادی شهر سنندج و جامعه آماری منتخب از طریق روش دلفی و ابزار پرسشنامه، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس از کارمندان و شاغلان در سازمان ها و و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی هستند. با توجه به روش ترکیبی پژوهش و مشخص کردن مضامین از طریق تحلیل محتوای کیفی، تعداد 12 مورد از مضامین استنباطی از مرحله اول تجزیه وتحلیل برای ادامه در روش کمی مورد بهره برداری و تحلیل نهایی خواهد بود. نتایج جدول 6 و میانه نظری (عدد 3) نیز نشان می دهد اختلاف معناداری وجود دارد (05/0p<). براساس مدل در سطح اول، مضامین متغیر رقابت پذیری شهری اقتصادی شهر مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع میانگین؛ در مضامین «سرمایه گذاری شهری»، «رقابت پذیری رویدادمحور شهری»، «توسعه رقابتی کاربری های زمین»، «رقابت پذیری گردشگری شهری»، «مسکن و رقابت اقتصادی»، «رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها» بالاتر از میانه نظری ارزیابی شده که در جدول 7 به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و نشان دهنده این مطلب است. نتیجه گیری نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده در منابع و نتایج پرسشنامه نشان می دهد مهم ترین مقولات تأثیرگذار بر رقابت پذیری بازآفرینی اقتصادی شهری در قالب پنج مؤلفه (اجتماعی، مدیریتی سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) و با بررسی و جمع بندی مبانی نظری و روش پژوهشی ترکیبی شامل تحلیل محتوای کیفی و کمی، 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان مفهوم «ایجاد رقابت شهری از طریق برنامه های رویدادمحور، سرمایه گذاری در جذابیت های رقابت پذیر شهر، سرمایه گذاری در صنایع دوستدار محیط زیست، رشد خلاقیت و نوآوری رقابتی در کارآفرینی، رقابت پذیری در سطح مکان و مسکن» 55 کلیدواژه به عنوان شاخص های پژوهش «جذابیت مناطق تاریخی شهری، خلاقیت شهری، جذابیت و رقابت پذیری، ساختار اجتماعی شهر، پویایی شهری، کاهش جنبه های فرهنگی، پراکندگی شهری، نوآوری شهری، تولید دانش، سرمایه فرهنگی، جذابیت اقتصادی شهری، رقابت اقتصادی جهانی، توسعه رقابت اقتصادی، رقابت بین شهرهای کوچک و متوسط، مکانیسم های اقتصادی و مالی، بهبود رقابت شهری، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه، قیمت مسکن، ارتقای سلامت عمومی، زیست محیطی، اکوسیستم شهری، سیاست های گسترش شهری، موقعیت مکانی، رویدادهای شهری، حاشیه نشین اقتصادی، رقابتی شدن شهرها، سیاست پولی دولت، مقاصد رقابت پذیر گردشگری، فناوری اطلاعات کسب وکار، نابرابری های منطقه ای و شهری، پیاده راه، توسعه مجدد نواحی تاریخی، دسترسی، بازآفرینی توسعه مجدد زمین، توسعه خودبه خود، تراکم شهری، فاصله رفت و آمد شهری، سرمایه گذاری های زیرساختی، آثار تاریخی، بازار مسکن، نوسازی مسکن، گسترش شهری» و 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش «رقابت در نوآوری شهری، رقابت پذیری گردشگری شهری، سرمایه گذاری شهری، پراکندگی شهری و رقابت شهری، عوامل رقابت پذیری در کارآفرینی، مسکن و رقابت اقتصادی، رقابت پذیری رویدادمحور شهری، رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها، توسعه رقابتی کاربری های زمین، رقابت پذیری توسعه سبز، سرمایه گذاری های زیست پذیری بر اساس مزیت رقابتی، تجمع و مکان یابی و تجمع استقرار فعالیت ها» از مطالعات مستخرج شده است و اطلاعات و روند مفهومی به صورت تفصیلی در نمودار چارچوب نظری و مفهومی (شکل 6) ارائه شده است.
تحلیل تناظر شهرت و کشش احساسی سفر در راستای برند آفرینی مؤثر مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
متغیرهای شهرت و کشش احساسی سفر به یک مکان و ارتقای متناسب جایگاه این دو متغیر به صورت متقابل، ازجمله مهم ترین عوامل در برند آفرینی مؤثر و خلق تصویری جذاب از مقصد به هدف توسعه گردشگری و جذب گردشگران و به تبع دستیابی به سرمایه ها است. اما مسئله این است که این موضوع در کشور و به ویژه در ارتباط با کلان شهر اهواز مغفول واقع گردیده است. شاهد آن که تاکنون پژوهشی دراین ارتباط انجام نیافته است. لذا، بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی رابطه شهرت و کشش احساسی سفر به کلان شهر اهواز و نیز تعیین موقعیت این شهر در ارتباطی متقابل از این دو متغیر می پردازد. این پژوهش در حیطه جغرافیای رفتاری است. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده که در انجام آن از تحلیل های آماری همبستگی کندال تائو و اسپیرمن و مدل ماتریس شهرت مکان بهره گرفته شده است؛ ضمن آن که برای تائید استفاده از دو آزمون ناپارامتریک فوق الذکر و سنجش معنی داری متغیرها در این چارچوب، از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنف استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از افرادی است که تاکنون به کلان شهر اهواز سفری نداشته اند. روش نمونه گیری انجام یافته، تلفیق روش های نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده بوده است که داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS، در چارچوب همبستگی های آماری و مدل فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای یافته های تحقیق، میانگین کشش احساسی سفر به اهواز در سطح پائین تری از شهرت این کلان شهر نسبت به سایر کلان شهرهای کشور قرار داشته و در اثر تصویر غیر مثبت شکل گرفته ناشی از کیفیت پائین محیطی، جایگاه کلان شهر اهواز در ماتریس شهرت مکان، در میان گروه بازندگان می باشد
تحلیل آثار پروژه تعمیم ترسیب کربن (مورد مطالعه: مناطق گل چشمه و بزیجان شهرستان محلات استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
240 - 263
حوزههای تخصصی:
پروژه ترسیب کربن تحت حمایت سازمان های مختلف بین المللی و با هدف اساسی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در سطح کشورهای درحال توسعه در حال اجرا است. شهرستان محلات یکی از مناطق پیشرو در ایران برای اجرای این پروژه است. پروژه حاضر علی رغم دستاوردهای عینی، اثرات اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی فراوانی در مناطق تحت پوشش به جای گذاشته است. مطالعه حاضر با تکیه بر تکنیک پیمایشی، این اثرات را از دیدگاه 105 نفر از کارشناسان حاضر در منطقه تحلیل کرده است. نتایج نشان داد که پروژه ترسیب توانسته با اجرای عملیات آبخیزداری، مرتع داری و بیابان زدایی خطر رواناب و جاری شدن سیل در منطقه را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و از فرسایش خاک در منطقه در حد قابل قبولی جلوگیری کند. با برگزاری 6 دوره آموزش مهارت، سطح مهارت شغلی شرکت کنندگان در دوره در حد مطلوبی افزایش یافت و هم زمان با برگزاری این دوره ها، 5 صندوق اعتبارات خرد نیز تأسیس شد که پشتوانه اقتصادی لازم برای راه اندازی 49 کسب وکار از این طریق فراهم شد. با شکل گیری 22 گروه توسعه، سطح سرمایه اجتماعی اعضای گروه ها به خصوص در بعد اعتماد اجتماعی در حد خوبی بهبود یافت. به علاوه، درنتیجه برگزاری دوره های آموزشی و همچنین سازمان دهی روستائیان در قالب گروه های توسعه، نگرش و رفتار آن ها در قبال منابع طبیعی و محیط زیست بهبود یافت. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر بیانگر این است که اقدامات انجام گرفته در فرایند پروژه، در شکل گیری مؤلفه های توسعه پایدار متوازن در کنار محقق شدن هدف ترسیب کربن خاک تأثیر بسزایی داشته اند.
نقش استارت آپ در توسعه بوم گردی هنری روستاهای بخش مرکزی لاهیجان (با تکیه بر رویکرد الماس فرهنگی تعدیل شده ویکتوریا.دی. الکساندر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
570 - 583
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شرکت های استارت آپ نقش مهمی در توسعه بوم گردی و درنهایت اقتصاد پایدار داشته اند. استان گیلان؛ به ویژه شهرستان لاهیجان که به عروس گیلان معروف است، با جاذبه استخر، کوه، جنگل و مزارع سبز چای و برنج، خاک رُس ، معماری چوبی، غذاهای خوش طعم محلی، موسیقی محلی، صنایع دستی و... نقش مهمی در جذب بوم گردان دارد که در جستار حاضر سعی شده از منظر دیدگاه استعاری الماس فرهنگی تعدیل شده از ویکتوریا دی. الکساندر (1959 ) ، جامعه شناس دانشگاه لندن انگلیس، به روابط زنجیره وار ارکانی مثل توزیع کنندگان در چهار محور پدیدآورنده، مصرف کننده، جامعه، هنر با تمرکز بر توسعه پایدار هشت نقطه روستایی بخش مرکزی لاهیجان به نام های : سوستان، بیجارباغ، آهندان، سرچشمه، سطل سر، لیالمان، شیخانبر وآهندان پرداخته شود؛ این پژوهش می کوشد با روش میدانی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و الکترونیک از نظریه الماس فرهنگی تعدیل شده الکساندر برای بررسی عوامل توسعه اقتصادی روستاهای بخش مرکزی لاهیجان استفاده نماید. بر اساس یافته های پژوهش، روستائیان این منطقه با کمک استارت آپ، ساخت و اجاره دادن اقامتگاه های خلاقانه و سطح بندی شده و تقریباً ارزان توانسته اند در کنار زراعت و چای کاری نقش مهمی در انتقال فرهنگی زیست بوم ایفا کنند که حمایت های مالی دولتی و بازاریابی بیشتر این جریان فرهنگی - اقتصادی را تقویت خواهد نمود.
بررسی نقش استفاده از فاضلاب خاکستری بر توسعه عمرانی پروژه باغشهر کاریزلند یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه همه فعالیت های عمرانی وابسته به مصرف آب است و با توجه به محدودیت ها و چالش های موجود، تأمین منابع آب پایدار با ﻣﺪیﺮیﺖ ﺻﺤیﺢ و مطابق با اصول ﺗﻮﺳﻌه ﭘﺎیﺪار می تواند کمک شایانی به پیشرفت پروژه های عمرانی کند؛ بنابراین استفاده مجدد از پساب ها مخصوصاً آب خاکستری به دلیل کیفیت مناسب، گزینه مناسبی است؛ ازاین رو در این تحقیق به بررسی نقش و اثرات استفاده از فاضلاب خاکستری بر توسعه عمرانی پروژه باغشهرکاریزلند یزد پرداخته شده است. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و با رویکرد تجربی و پیمایشی بوده است. گردآوری اطلاعات تحقیق با روش اسنادی و میدانی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه این تحقیق عوامل پروژه و همچنین کارشناسان و خبرگان بوده که حجم نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره و مدل BWM خطی فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد که در بخش راه و حمل ونقل، زیرمعیار ساخت بولوار و رفوژ با وزن نهایی 0.179، در بخش ساختمان و فضاسازی، زیرمعیار ساخت ساختمان های مسکونی با وزن نهایی 0.1965 و در بخش محیط زیست و گردشگری، زیرمعیار ساخت جاذبه گردشگری با رتبه نهایی 0.2431 بیشترین تأثیرات را از فاضلاب خاکستری درجهت ساخت و توسعه عمرانی در باغشهر کاریزلند یزد برده اند؛ بنابراین با توجه به اینکه نیمی از فاضلاب شهری تولیدشده در خانه ها به آب خاکستری تبدیل می شود، بازچرخانی آب خاکستری ﺑﺎ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺻﺤیﺢ و مطابق با ﺗﻮﺳﻌه ﭘﺎیﺪار می تواند کمک شایانی به پیشرفت عمرانی باغشهرها کند.
پهنه بندی کشت درخت بِه در استان اردبیل با استفاده از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
460 - 483
حوزههای تخصصی:
درخت بِه، بعد از سیب و گلابی مهم ترین میوه در گروه دانه دارها است. میوه بِه از دیرباز موردتوجه بوده در سال های اخیر در استان های مختلف کاشت یکدست باغ میوه بِه توسعه پیداکرده است. بر همین اساس پهنه بندی کشت درخت بِه، متناسب با شرایط اقلیمی و محیطی موردنیاز است. هدف از این تحقیق شناسایی نواحی کشت درخت بِه در استان اردبیل با روش های چندمعیاره، با استفاده از شاخص های؛ بارندگی، متوسط دما، کمینه دما، بیشینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در محیط GIS است. برای تعیین معیار وزنی شاخص ها و پهنه بندی اقلیم کشاورزی درخت بِه، از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC استفاده گردید که روش های AHP، ANP و DEMATEL در تعیین ارزش وزنی شاخص ها و روش های Antropy shanon و WLC در پهنه بندی اقلیم کشاورزی بیشترین نقش داشتند. نتایج تحلیل روش ها نشان داد که؛ متوسط دما و بیشینه دما مهم ترین شاخص در طول دوره رشد درخت بِه در استان اردبیل هستند؛ اما شاخص های باران، کمینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در بعضی نواحی استان محدودیت های را برای کشت درخت بِه ایجاد می کنند. نتایج پهنه بندی اقلیمی روش ها، بیانگر آن است که؛ حدود 27 درصد از مساحت استان اردبیل خیلی مناسب، 31 درصد مناسب، 20 درصد کمی مناسب و 22 درصد نامناسب برای کشت درخت بِه است. نواحی شمال استان و محدوده شهرستان های گیوی و خلخال مناطق مناسب برای کشت درخت بِه بر اساس روش های موردمطالعه شناخته شده اند.
تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی با تاکید بر تولید تنباکو(مورد مطالعه: دهستان اهرم استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به کشاورزی می تواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان می باشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفه های توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویه های مربوط به هر یک از مؤلفه های توسعه روستایی و سهم هریک تعیین شده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویه ها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامه ریزی های دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافته ها موید این است که برنامه ریزی و مدیریت مؤلفه های توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامع نگر و به هماهنگی بخش های مختلف مرتبط نیاز دارد.
ارزیابی وضعیت شاخص های حق به شهر (نمونه موردی: مناطق پنچ گانه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
125 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حق به زندگی شهری و حق خواهی در شهر و یا چنان که هنری لوفور می گوید، حق به شهر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر اردبیل می توان شیوه نظام سرمایه داری و سودطلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی شاخص های حق به شهر در اردبیل و مناطق شهری آن است که جهت جمع آوری داده ها از نظرات شهروندان مناطق (383 نفر) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Excel و مدل تصمیم گیری چندمتغیره کوپراس (KOPRAS) استفاده شده است. در همین خصوص نتایج تحقیق و آزمون tتک نمونه ای بیانگر این امر است که میانگین امتیاز شاخص های حق به شهر در شهر اردبیل 99/2 به دست آمده که حد متوسط را نشان می دهد. همچنین براساس مدل کوپراس، مناطق یک، سه، پنج و دو و چهار شهری به ترتیب رتبه های اول تا پنجم شاخص های حق به شهر را در مناطق شهری اردبیل را کسب کرده اند. از نظر سطح بندی نیز، مناطق یک و سه شهری در سطح خوب، مناطق دو و پنج شهری در سطح متوسط و منطقه چهار در سطح ضعیف قرار گرفته اند.
واکاوی اثرات راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مرودشت، استان فارس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
208 - 229
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی زنان از مهم ترین موضوعات دستورکار توسعه معاصر در جهان و بویژه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده و برخی از صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان در بهره برداری از ظرفیت های این قشر بزرگ اجتماعی مؤثر است. طی دهه اخیر در کشور، سهم زنان در کسب وکارهای خصوصی و غیر دولتی روند رو به رشدی را طی کرده و زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی به فعالیت اشتغال دارند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، شناخت اثرات مختلف راه اندازی و گسترش کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی در شهرستان مرودشت در استان فارس است. جامعه مورد مطالعه زنان عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی مرودشت بوده که طبق نمونه گیری تصادفی، 71 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پیمایش و پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. طبق یافته های مطالعه، سطح ارتباطات اجتماعی و شبکه سازی زنان کارآفرین روستایی تفاوت معناداری داشت، به گونه ای که زنان جوان تر، با سابقه عضویت کمتر و دارای تحصیلات دانشگاهی، در برقراری تعامل با نهادها و کارشناسان دولتی و خصوصی، موفق تر بوده اند. اثرات اشتغال زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط را می توان در چهار دسته فردی-روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی تحلیل نمود. در پایان، با توجه به مجموعه تأثیرات و پیامدهای مثبت کسب وکارهای روستایی برای گروه زنان و جامعه روستایی، توصیه می شود که اقدامات تشویقی-انگیزشی به منظور جذب حداکثری زنان روستایی نسبت به عضویت در صندوق های اعتبارات خرد روستایی صورت گیرد. علاوه بر آن، ارتقای دوره های آموزشی-مهارتی ساختارمند و منسجم در راستای تقویت روحیه کار تیمی و شبکه سازی اجتماعی در ایجاد کسب وکارهای جمعی نیز پیشنهاد می گردد.
تحلیل تنش های هیدروپلیتیکی رودخانه هیرمند از طریق بررسی تغییرات کاربری حوضه با روش SVM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب منبع قدرت است و کمبود آن یک موضوع مهم و بسیار استراتژیک است که بر رشد اجتماعی و اقتصادی جوامع تأثیر می گذارد و درنتیجه اقتدار سیاسی آن ها را تهدید می کند. کمبود آب در رودخانه های بین المللی، سبب سیاسی شدن آن و درنتیجه تنش های آبی می شود. یکی از رودخانه های بین المللی که تقسیم آن تنش های هیدروپلیتیکی را در پی داشته است، رودخانه هیرمند است. رودخانه هیرمند که قسمت اعظم آن در خاک افغانستان قرارگرفته است، تأمین کننده اصلی آبِ منطقه سیستان در ایران است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی تحلیل هیدروپلیتیک رودخانه هیرمند با بررسی تغییرات کاربری حوضه آبریز رودخانه در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و خاک از سال 1986 تا سال 2021 با استفاده از موتور مجازی پردازش تصاویر ماهواره ای (Google Earth Engine) است. نمونه های تعلیمی با روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در 3 کلاس (آب، خاک و پوشش گیاهی) طبقه بندی شده است. در پایان برای اعتبار سنجی داده ها، از ضریب کاپا (بدبینانه ترین حالت) و ضریب اورال (خوش بینانه ترین حالت) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سال هایی که در حوضه رودخانه هیرمند در افغانستان کم آبی، کمبود بارش و خشک سالی حاکم می شود، افغانستان با اقداماتی نظیر احداث سدهای جدید و بستن دریچه سدهای پیشین، بی توجهی به معاهده های دوجانبه و رعایت نکردن حقابه ایران و همچنین رها کردن آب رودخانه به سمت شوره زارهای پایین دست داخلی، شرایط هیدروپلیتیکی حاکم بر رودخانه، به سمت تنش های هیدروپلیتیکی سوق پیدا می کند.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی تأثیر دارایی ها بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
554 - 569
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دارایی های معیشتی بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان روستایی که در طرح های توسعه ای آبادانی و پیشرفت منظومه ذی نفع بوده اند، به صورت تصادفی در شهرستان گچساران بود که به روش تصادفی ساده 139 نفر انتخاب و پیمایش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. روایی ابزار پژوهش توسط اساتید گروه ترویج و توسعه دانشگاه تهران و متخصصان موضوعی تأیید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ طی توزیع 30 پرسش نامه در مرحله پیش آزمون محاسبه و مقدار آن 73/0 به دست آمد. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS26 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل موردمطالعه (پنج سرمایه) درمجموع توانستند 13/60 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی معیشت پایدار زنان روستایی را تبیین کردند. همچنین، شاخص های برازندگی نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه، شاخص سرمایه انسانی به ضریب (61/0= λ) اهمیت و اولویت اول را برای سنجش معیشت پایدار زنان روستایی به خود اختصاص داد. بر این اساس، ازجمله راهکارهای بهبود میزان معیشت زنان روستایی عبارت اند از: 1) سازمان ها و سایر مسئولان برنامه ریز و سیاست گذار به فعالیت های زنان روستایی توجه لازم را مبذول دارند و زمینه ارتقای معیشت آن ها را با توجه به شرایط موجود ارتقا دهند. 2) به منظور کمک به زنان و خانواده های فقیر و آسیب پذیر روستایی، می توانند با ارائه مساعدت-های مالی مناسب مانند راه اندازی صندوق های خرد روستایی اقدام کنند.
مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
92 - 115
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با دارا بودن مرکزیت صنایع، مرکزیت سیاسی، موقعیت مرزی و امنیتی، تنوع قومیتی، فرهنگی اجتماعی به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می شود اما توجه به بحث دفاع غیرعامل شهری در آن مورد غفلت واقع شده است. مجتمع های ورزشی نیز از جمله کاربری های مهم در هنگام وقوع بحران و آسیب در شهرها هستند. بنابراین، از دیدگاه پدافند غیرعامل شهری ضرورت توجه به توزیع و جانمایی مناسب کاربری های حیاتی از جمله مجتمع های ورزشی برای شهر اهواز امری اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است در این راستا در این پژوهش با استناد به منابع موجود معیارهای مناسبی به منظور تشخیص و تعیین مکان بهینه مجتمع های ورزشی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل تعیین گردد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود شهر اهواز و همچنین با روش پیمایش مبنی بر نظر سنجی و مصاحبه با کارشناسان بوده است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انجام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معیاره SAW اقدام شده است. در گام بعدی با استفاده از ابزار پرسشنامه AHP-FUZZY اقدام به وزن دهی به شاخص ها گردید. بدین ترتیب جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اهواز و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. نتایج پژوهش نشان داد که 60/0 درصد از مساحت شهر کاملا نامناسب،74/3 درصد نامناسب، 44/21درصد متوسط، 92/46 درصد مناسب و 30/27 درصد کاملا مناسب می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که بخش های مرکزی و شمالی شهر اهواز گستره مناسبی برای مکانیابی مجتمع های ورزشی هستند و این بخش ها می توانند برای ساخت مجتمع های ورزشی مورد استفاده قرار گیرند.
تحلیل بقاء سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تضمین بقا الگوهای فضایی موجود ازجمله دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای محسوب می گردد. در سنجش میزان بقا، یکی از روش های مؤثر و کارآمد، آنالیز بقا می باشد. هدف این پژوهش کاربست تحلیل بقاء در قالب نگرش توسعه پایدار محلی - منطقه ای است که به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بر روی تمامی سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین میزان بقا از روش کاپلان مایر در نرم افزار SPSS و برای مقایسه میانگین میزان بقا از آزمون لگ رنک استفاده شد. نوآوری اصلی این پژوهش، به کارگیری آنالیز بقا در سنجش میزان بقا در انواع الگوهای فضایی و جمع بندی مؤلفه های متناظر با آنالیز بقا است. که هر روستا را مانند یک شخص با مؤلفه های: دموگرافیک، بیولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی در نظر گرفته است. نتایج نشان داد چشم انداز بقا روستاهای شهرستان های قزوین، آبیک و بوئین زهرا به علت روند توسعه ناپایدار و روابط مخرب اکولوژیکی منطقه کلان شهری تهران در چند دهه اخیر بسیار کوتاه است همچنین چشم انداز بقا شهرستان های آوج، البرز و تاکستان هرچند نسبت به مناطق یادشده از شرایط بهتری برخوردارند اما همچنان به لحاظ بقا وضعیت نگران کننده ای دارند. با آگاهی از میزان بقا می توان، با اتخاذ سیاست های مراقبتی برای مناطق پرمسئله و اقدامات لازم جهت پذیرش نقش های فرامنطقه ای متناسب با توان حیاتی آن ها، به افزایش طول عمر و بقاء این سکونتگاه ها کمک نمود.
نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فضایی و توسعه اقتصادی روستاهای کوهستانی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رودبار قصران شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوت های آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانه های دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسش نامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیل های همبستگی، فریدمن، کروسکال والیس و رگرسیون خطی در محیط نرم افزاری اس پی اس اس، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل های همبستگی کای اسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان می دهد که توسعه گردشگری خانه های دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخص های اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانه های دوم را رتبه بندی کرده است و نتایج کروسکال والیس نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخص های کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانه های دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که مؤلفه های بررسی شده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان می دهد که توسعه یافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.