فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۸۱ تا ۷٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امنیت مفهومی اجتماعی است و کاربرد آن نیز به گونه ای مرتبط با جوامع شهری معنی پیدا میکند. بدون احساس امنیت، هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. با گسترش شهرنشینی و ایجاد شرایط خاص زندگی، امن سازی فضاهای شهری به عنوان یکی از ضرورت های اساسی شهرسازی مطرح می شود و برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها، تلاش میکنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت، ایمنی را برای استفادهکنندگان از فضاها فراهم کنند تا علاوه بر ابعاد عینی، بر فرایندهای ذهنی ادراک امنیت نیز تأثیر گذاشته و به آسایش روانی ساکنان کمک کند. در این راستا با توجه به اینکه شهر کرمان به عنوان بزرگ ترین جاذب جمعیت جنوب شرق ایران است، این شهرستان به دلیل وجود مراکز خدماتی در جنوب استان، مهاجرپذیری بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و انسجام اجتماعی، در زمینه ارتکاب ناهنجاری و جرایم شهری از آمار بالایی برخوردار است که متأسفانه موجب بروز مشکلات متعدد و تحمیل هزینه های غیر قابل جبران مالی، جانی و روحی بر این منطقه شده است؛ ازاین رو، این مطالعه درصدد است، میزان امنیت شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری مرتبط مؤلفهای «کاربری اراضی، کیفیت معابر، آسایش بصری، آسایش محیطی، تناسب فرم و اندازه فضا، دسترسی به حمل و نقل عمومی، احساس آشفتگی محیطی و نظارت و کنترل محیط» به عنوان شاخص های منظر شهری بر اساس سنجش احساس امنیت شهروندان عمومی به دست آمد. سپس با توزیع 20 پرسش نامه در میان متخصصان، داده های مورد نظر جمع آوری، در ادامه با روش آنتروپی به ارزیابی شاخص های امنیت پرداخته شده و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل کوپراس به رتبهبندی مناطق چهارگانه شهر کرمان پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس شاخصهای هشتگانه ارزیابی؛ منطقه 2 دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر مناطق دارد و منطقه 3 در وضعیت نامطلوبی به لحاظ امنیت شهری قرار دارد.
تحلیل تأثیر امنیت شهری در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت به واسطه اینکه همواره از دغدغه های بشری در طول تاریخ بوده است، پیوسته در نظریات متفکران و علما قابل پیگیری و شناسایی است. امنیت پیش نیاز هر گونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و علمی بوده است، همچنین مقوله امنیت در صنعت توریسم و توسعه آن در مناطق گردشگری تأثیر به سزایی دارد. امنیت در حوزه توریسم به دو بخش مهم تقسیم می شود، نخست امنیت گردشگران و دوم امنیت سرمایه و سرمایه گذاران، علاوه بر این نقش و تأثیر صنعت جهانگردی در ترسیم امنیت ملی در یک کشور چنان است که اکثر کشورهای توسعه یافته با وجود دارا بودن منابع کلان اقتصادی، ترجیح می دهند بر صنعت توریسم متمرکز شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش امنیت در توسعه گردشگری شهر کرمان است. روش پژوهش در این مقاله رویکردی تحلیلی- توصیفی دارد و در آغاز با استفاده از روش های کتابخانه ای به تدوین مباحث نظری پرداخته شده است و در گام بعد اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد که در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به وسیله نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها از آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که با محاسبه شدت همبستگی 72/0، امنیت در شهر باعث افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر می شود، همچنین نتایج آزمون T اهمیت عملکرد نیروی انتظامی را در افزایش امنیت نشان می دهد و در انتها، آزمون هبستگی با ضریب 83/0 بین دو متغیر نورپردازی در شهر و امنیت گردشگری نشان می دهد که با نورپردازی صحیح در شهر امنیت گردشگری نیز افزایش می یابد.
تحلیلی بر نقش و جایگاه چین در افغانستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: کشور چین با دو دیدگاه اقتصادی و امنیتی تعاملات خود با افغانستان را ادامه می دهد و در بعد اقتصادی سرمایه گذاری در بخش معادن و انرژی است و در بعد امنیتی یکی از عمده نگرانی های چین خطر توسعه گروههای تکفیری و افراطی از افغانستان به چین است و تلاش می نماید با هماهنگی و توافق با گروههای افراطی محلی تامین طرح های اقتصادی خود را تامین و همچنین به دنبال واسطه گری جهت انجام مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان می باشد . نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که حضور چین در افغانستان و طرح های این کشور برای ج .ا .ا در وحله اول فرصت است و در صورت غفلت ، فضای مانور ج .ا. ا در افغانستان محدود خواهد شد ، و لذا لازم است ایران در دو بعد اقتصادی و امنیتی در صحنه افغانستان با چین همکاری نماید .علاوه بر موارد فوق لازم است با اقدامات اعتماد ساز نسبت به تغییر نگرش نه چندان مثبت سیاسیون افغانستان نسبت به ایران تلاش گردد . در مجموع می توان گفت که مکمل این اقدامات بنابر نظر مثبت تعداد 86 درصد از پرسش شوندگان ، انعقاد پیمان راهبردی بین ایران و افغانستان است .
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود گسل های متعدد وپراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشورما نشانگر آن است که تقریباً مساحت زیادی از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار داشته که در برگیرنده ی حجم وسیعی از جمعیّت کشور می باشد. استان اصفهان از جمله استان های زلزله خیز کشور است بطوری که طبق اسناد و مدارک تاریخی تعدادی از شهرهای آن زلزله های مخربی تجربه نموده اند. همچنین وجود گسل های فراوان و به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طیّ صد سال اخیر در این استان نشانگر فعال بودن گسل های آن می باشد. رشد جمعیّت این استان طیّ 5 دهه گذشته به حدود چهار برابر رسیده است. به منظور تحلیل و بررسی نحوه ی توزیع و پراکنش جمعیّت شهری در این استان از ""مدل آنتروپی"" استفاده گردیده که نتایج نشان می دهد توزیع جمعیّت این استان کاملاً متمرکز و نامتعادل می باشد. از طرفی بسیاری از مناطق مسکونی در استان اصفهان در حریم گسل ها استقرار یافته و در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند، لذا برای جلوگیری از ایجاد شهرهای جدید و گسترش سکونتگاه های فعلی در مناطق پرخطر و عدم استقرار فعالیّت های گوناگون اقتصادی در این مناطق و با هدف کاهش آسیب پذیری لرزه ای، انجام پهنه بندی خطر زمین لرزه در این استان ضروری می نماید. بر اساس نقشه ی پهنه بندی تهیه شده حدود 37 درصد وسعت استان اصفهان در منطقه ی با خطر بالا و بسیار بالا قرار دارد که شامل 34 درصد شهرها و 5/10 درصد جمعیّت شهری می باشد.
تحلیل موانع صنعتی شدن دام پروری مطالعة موردی: شهرستان قلعه گنج، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن دام پروری ازطریق افزایش تولیدات روستایی، بهره وری، ایجاد فرصت های شغلی و ایجاد پیوند با دیگر بخش های اقتصادی، نقش بسیار مهمی در توسعة روستایی دارد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل موانع صنعتی شدن دام پروری در مناطق روستایی شهرستان قلعه گنج بود. بدین منظور از روش پژوهشی پیمایش بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، دام دار ان مناطق روستایی شهرستان قلعه گنج بودند که جمعاً 810 نفر را شامل می شدند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب، 266 نفر از سه دهستان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته بود. برای تعیین روایی پرسشنامه از دیدگاه ها و پیشنهادهای خبرگان دانشگاهی استفاده شد. به منظور تعیین پایایی آن نیز از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد و آمارة ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 532/0 تا 733/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل خوشه ای، ضریب پراکندگی و تی تست جفت استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که از دیدگاه دام پروران، موانع سازمانی و ساختاری از مهم ترین موانع صنعتی شدن دام پروری در منطقة مطالعه شده بودند. افزون بر آن، نتایج بیانگر بالابودن سطح موانع و مشکلات برای صنعتی شدن دام پروری در شهرستان قلعه گنج بودند. دیگر یافته ها حاکی از آن بود که دهستان محمدآباد دارای موانع کمتری از سایر دهستان ها بود. ازسوی دیگر، دام دار ان نیمه صنعتی موانع را بالاتر از دام دار ان سنتی ارزیابی کردند.
تحلیلی بر رفتار زیست محیطی شهروندان اصفهان و عوامل موثر بر آن
حوزههای تخصصی:
مسأله کم آبی در چند سال گذشته و خشک شدن زاینده رود، مسائل و مشکلات زیست محیطی را برای شهروندان اصفهان بسیار ملموس و واقعی نموده است. مسائل زیست محیطی دیگر نیز مانند آلودگی هوا و تخریب منابع طبیعی اخیرا بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. مسأله مهم در این زمینه این است که این مشکلات به چه میزان بر رفتارهای زیست محیطی افراد تاثیر می گذارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیر گذار بر رفتار زیست محیطی شهروندان اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه افراد 10 سال و بالاتر ساکن در شهر اصفهان است که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران 376 نفر به عنوان نمونه و با شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری متغیرها پرسشنامه بود. ابزار تحقیق از اعتبار صوری برخوردار بود و آلفای کرونباخ پایایی متغیرها از آستانه 7/0 بالاتر بودند. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین رفتار زیست محیطی پاسخگویان در حد متوسط بود و اینکه متغیر رفتار زیست محیطی با متغیرهای دینداری ( R=0/249), نگرش زیست محیطی (R=0/167)، دانش زیست محیطی (R=0/285)، درآمد ( R=-0/18)، و تحصیلات ( R=0/052) رابطه معنادار داشت ولی بین متغیرهای سن , جنسیت، تاهل و رفتار زیست محیطی رابطه ای دیده نشد.
تحلیل توانمندی اقتصادی روستاییان و تعیین کننده های آن (مطالعه موردی: شالیکاران شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باوجود تمایل فراوان محققان در سنجش و مطالعة توانمندی و سرمایه گذاری های فزاینده ای که درزمینة توانمندسازی جوامع انجام می شود، توسعة ابزارها و شاخص هایی برای اندازه گیری، نظارت بر فرایند توانمندسازی و ارزش یابی پیامدهای ناشی از آن، هنوز مراحل اولیة خود را طی می کند؛ براین اساس، هدف کلی از انجام پژوهش حاضر ارائة مدلی برای سنجش توانمندی (اقتصادی) شالیکاران شهرستان رشت و آزمون آن و نیز درک این موضوع است که توانمندی چگونه و در چه بستری اتفاق می افتد.
روش: داده های موردنیاز تحقیق ازطریق پرسشنامه ازمیان مردان شالیکارِ شهرستان رشت گردآوری شدند که 185 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. گروه متخصصان روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند و اعتبار گویه های مختلف با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بین 69/0 تا 88/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد ساختار فرصت ها دارای تأثیر مثبت و معنا داری بر توانمندی اقتصادی است. دسترسی به نهاده های تولید، بازارها و اعتبارات و نیز دسترسی به فرصت های یادگیری و مشارکت، دست یابی به پیامدهای مطلوب و توانمندی اقتصادی را بهبود می بخشد؛ اما فرصت های ایجادشده ازطریق سیاست ها و برنامه های دولت تأثیر معنا داری بر توانمندی ندارند. همچنین، منابعی شامل دارایی های اقتصادی، اجتماعی و انسانی تأثیر مستقیمی بر توانمندی اقتصادی دارند و نیز ازطریق ساختار فرصت ها، به صورت غیرمستقیم بر متغیر وابستة تحقیق تأثیر می گذارند.
راهکارهای عملی: به دلیل ضعف مالی کشاورزان پیشنهاد می شود برنامه هایی درزمینة بهبود توانایی بازاریابی کشاورزان و افزایش دسترسی آن ها به بازارها اجرا گردد. همچنین، فراهم کردن دسترسی به اعتبارات به ویژه برای کشاورزان خرده پا، ازطریق ایجاد و توسعة تعاونی ها و مؤسسه های اعتباری خرد که از تأمین وام های کوچک برای روستاییان فقیر و کم درآمد حمایت می کنند، بسیار توصیه می گردد. به دلیل سطح پایین مشارکت صاحبان نفع در برنامه های محلی، پیشنهاد می شود مشارکت آن ها در پروژه های توسعة کشاورزی که موفقیت و اثربخشی این برنامه ها را تضمین می نماید، بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در پژوهش حاضر با کاربرد مدل توانمندسازی بانک جهانی، بسترها و الزامات توانمندسازی افراد مطالعه شده است. در این چارچوب میزان توانمندی افراد به انتخاب های مؤثری بستگی دارد که افراد می توانند نسبت به گزینش آن ها اقدام نمایند. ظرفیت افراد برای گزینش انتخاب های مؤثر نیز تحت تأثیر دو مجموعه از عوامل شامل منابع و ساختار فرصت ها قرار می گیرد.
مکان یابی مراکز بهینه توسعه سکونتگاه های روستایی در شهرستان قائم شهر (مطالعه موردی: دهستان کوهساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه پایدار روستایی گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها شناخته شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر روستایی و طراحی سلسله مراتب مناسب سکونتگاهی و ایجاد یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز بتوان روستاهای مرکز را جهت خدمات رسانی مناسب به روستاهای پیرامونی و تابعه شناسایی نمود. برای نیل به این هدف از روش های شاخص مرکزیت، روش فواصل و روش ماتریس ارتباط مستقیم در محیط (GIS) استفاده شده است. با توجه به معیارو ضابطه ها برای این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع و گردآوری داده های مؤثر این روش ها انتخاب شدند، سپس با اذعان تهیه شده، وضعیت موجود و در حال حاضر مراکز بهینه روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت و علاوه بر مراکز موجود، مراکز دیگری هم پیشنهاد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که با مکانیابی مراکز بهینه روستایی و طراحی الگوی سلسله مراتبی در دهستان کوهساران دو روستای «کوتنا» و «ریکنده» دارای بهترین شرایط برای ارائه خدمات به روستاهای پراکنده در سطح دهستان می باشند. از این رو این دو روستا بعنوان مرکز اصلی ارائه دهنده خدمات به روستاهای زیر مجموعه خود توصیه می گردد تا با تجهیز و توسعه خدمات و امکانات مورد نیاز اهالی روستاهای فوق و در سطح بالاتر کل دهستان، موجب توسعه مناطق روستایی ناحیه گردد.
سنجش و تحلیل کیفیت زندگی خانوارهای روستایی با تأکید بر متغیرهای جمعیت شناختی مطالعه موردی: خانوارهای روستایی شهرستان عجب شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مطلوب از دیرباز آرزوی بشر بوده است. در گذشته، این آرزو به بهبود وضعیت های ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامت جسم و مسکن محدود بود، ولی اکنون به طیف های وسیعی ازجمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه می شود. در این بین ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن هدف اجتماعی توسعه و تدوین آنها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در نوشتارهای توسعه و برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته استهدف اصلی مقالة حاضر سنجش کیفیت زندگی خانوارهای روستایی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر آن است. برای بررسی موضوع تحقیق، دو پرسش اصلی مطرح شد: «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی چگونه است؟» و «متغیرهای جمعیت شناختی چه تأثیری بر آن دارند؟». تعداد 430 خانوار از 43 روستای شهرستان عجب شیر به صورت نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه بین آنها، کیفیت زندگی با 4 بعد و 7 مؤلفه ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی، امنیت و سلامت، محیط زیرساخت ها و کیفیت محیطی بالاتر از حد متوسط، و متغیرهای کیفیت محیط مسکونی، کیفیت اوقات فراغت، و کیفیت اشتغال و درآمد پایین تر از حد متوسط قرار د ارند. ترکیب های دومتغیری سن-تحصیلات و سن-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارها تفاوت معناداری نشان نداد، اما ترکیب تحصیلات-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی تفاوت معنا داری داشت. ایجاد مراکز آموزشی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، فرصت های شغلی پایدار غیرکشاورزی و استفاده از مصالح مقاوم و بادوام در ساخت وساز واحدهای مسکونی می تواند در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان ناحیه مؤثر باشد.
سازماندهی فضایی استان آذربایجان شرقی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای در افق چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای ایجاد ساختار فضایی متناسب با موقعیت هر منطقه، مدتها است بخش عمده ای از محتوای نظریه های برنامه ریزی و توسعه منطقه ای را به خود اختصاص داده است. در این میان علاوه بر شرایط عمومی توسعه در مناطق کشور، استان های مرزی به دلیل پل ارتباطی با سایر کشورها از اهمیت بسیار زیادی در برنامه ریزی ها برخوردار گشته اند. این اهمیت عمدتاً در چهار بعد ژئواکونومیک، ژئوکالچر، ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک قابل طرح است. استان آذربایجان شرقی بعنوان مرکز منطقه ای شمالغرب کشور در هر چهار بعد فوق از اهمیت زیادی برای کشور برخوردار است، به همین دلیل نیاز است برنامه ریزی مناسبی در این استان برای شکل گیری ساختار فضایی مناسب و ترسیم استخوانبندی بلندمدت صورت گیرد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از روش کتابخانه ای در تهیه اطلاعات استفاده شده است. هدف این تحقیق سازماندهی فضایی عناصر عمده تشکیل دهنده استان با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای مبتنی بر هم پیوندی با عناصر فضایی ملی است و بدنبال ارائه طرحی برای ترسیم ساختار فضایی در جهت استحکام درون بافتی استان از یک طرف و تقویت توانمندی های کشور در منطقه شمالغرب برای تأثیرگذاری بر موقعیت های فراملی از طرف دیگر است. در این مقاله با بررسی ساختار فضایی گسسته استان، محورهای ملی، فراملی و منطقه ای برای تأثیرگذاری بر منطقه طراحی شده و همچنین کانون های عمده تقویت اقتصادی درون منطقه ای برای همگرایی مناطق مختلف استان پیشنهاد گردیده است. محورهای میانه- تبریز- جلفا و بازرگان و متبریز- میاندوآب به عنوان محور ملی و فراملی، محورهای تبریز – اهر، محور بستان آباد – سراب – اردبیل، و محور صوفیان – شبستر– تسوج به عنوان محورهای منطقه ای و استانی پیشنهاد شده اند. از طرف دیگر برای ارتقای همبستگی درونی قطب توسعه جلفا، اهر ، سراب و میانه به عنوان کانونهای عمده توسعه استان پیشنهاد شده اند.
نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان زیر پوشش روستایی (نمونة موردی: بخش کندوان، شهرستان میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن تلاش کرده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما نه هر مسکنی. آنچه ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی با کیفیت مناسب است. حدود نیمی از جمعیت جهان فقیرند و تقریباً 600 تا 800 میلیون نفر در خانه های غیر استاندارد زندگی می کنند؛ زیرا محل سکونت آن ها بدون امنیت و زیرساخت های لازم و تسهیلات آب و برق و فاضلاب است و نیز در معرض مخاطره های متعدد قرار دارد. در سال های پایانی قرن ۲۰، راهکارهای عمده ای با هدف رفع این مشکل مطرح شد که یکی از این راهکارها، اقدام سازمان ها یا بنیادهای خیریه (NGO) در جهان است که نمونة بارز آن در ایران، کمیتة امداد امام خمینی (ره) است. هدف این پژوهش، واکاوی نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود وضعیت فیزیکی خانه های روستاهای ایران است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا اقدام های این نهاد و تأثیر آن در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان روستایی در بخش کندوان شهرستان میانه، بررسی، تحلیل و ارزیابی شود. به همین سبب، متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، با استفاده از آزمون ویلکاکسون در دورة قبل و بعد از حمایت کمیتة امداد، در ۳۷ روستای بخش کندوان، در قالب سه دهستان و ۱۶۰ خانوار بررسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که امدادرسانی های کمیتة امداد در تمامی متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن، به تغییرهای معنادار در نزد مددجویان زیر پوشش منجر شده است.
تحلیل گردشگری روستایی شهرستان مریوان با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۴۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب رساله دکتری با رویکرد و روش تحقیق اکتشافی- تحلیلی در پی این موضوع بوده است که از طریق مدل SWOT به بررسی و تبیین گردشگری روستایی شهرستان مریوان بپردازد. به منظور رسیدن به این اهداف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 3 گروه کارشناسان، روستاییان و گردشگران بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، جامعه نمونه تعیین شده است. نحوه انتخاب افراد نیز به روش نمونه گیری سیستماتیک و نهایتاٌ تصادفی ساده می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون ناپارامتریک فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. .یافته های تحلیل SWOT نشان می دهد که در مجموع تعداد 16 نقطه قوت و فرصت بعنوان مزیتها و 20 ضعف و تهدید به عنوان محدودیت ها و تنگناهای پیش روی روستاهای این ناحیه جهت گسترش توریسم قابل شناسایی است، که این نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری این نواحی بسیار بالا بوده و نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع ضعفها و تهدیدها با استفاده از نقاط قوت و فرصتها می باشند و در نهایت با توجه به نتایج و یافته های بدست آمده از پژوهش و نتایج SWOT راهبردها و راهکارهایی در قالب راهبردهای رقابتی(تهاجمی)(SO ارائه شده است.
بررسی تأثیر کیفیت محیط شهری بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابهنجاری ها در قالب های مختلفی مانند سرقت، اعتیاد، فرار از خانه، فحشاو... که ناشی از طلاق، اختلافات والدین، ستیز خانوادگی و غیرهاند در جامعه ظهور پیدا می کنند. یکی از این نابهنجاری ها گرایش به تخریب اموال عمومی و به عبارتی رفتارهای وندالیستی می باشد. وقوع بیش از حد رفتارهای وندالیستی در محیط های شهری نه فقط با اصول مسلم نظم اجتماعی تعارضدارد بلکه همراه خود اثرات منفی سنگین روحی و مالی را برای شهروندان به همراه دارد. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین کیفیت محیط شهری و رفتارهای وندالیستی در شهر مشهد پرداخته شدهاست. بدین منظور پس از شناسایی عوامل مؤثر بر رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط های شهری با استفاده از مطالعاتکتابخانه ایداده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از سطح مناطق مورد مطالعه جمعآوریگردید. سپس با استفاده از محیط نرمافزاری SPSS و آزمون های آماری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشانداد که مناطق مورد مطالعه دارای سطوح متفاوتی از نظر کیفیت محیط و بروز رفتارهای وندالیستی هستند. به طوریکه منطقه 11 دارای بالاترین کیفیت محیط شهری و کمترین رفتارهای وندالیستی و منطقه 4 به علت پایینبودن کیفیت محیطی دارای بیشترین میزان رفتارهای وندالیستی است. همچنین، نتایج پژوهش نشانداد که علاوهبر وجود رابطه منفی و معنادار بین سن و تحصیلات و میزان بروز رفتارهای وندالیستی رابطه معکوسی بین میزان بروز رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط شهری وجوددارد بدین معنی که هرچه میزان کیفیت محیط شهری بالاترباشد میزان بروز رفتارهای وندالیستی پایینتر می باشد.
تحلیل تأثیر کیفیت محیطی بر سرمایه اجتماعی نمونه موردی: پیاده راه قره خان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر به دنبال سنجش و تحلیل همبستگی میان کیفیت محیطی پیاده راه ها و سطح سرمایه اجتماعی بهره برداران پیاده راه قره خان شهر مشهد است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی، در چارچوب مطالعه موردی، بر روی پیاده-راه قره خان شهر مشهد انجام شده است. به این منظور کیفیت محیطی این پیاده راه، با استفاده از شش شاخص(دسترسی، کاربری و فعالیت، ایمنی و امنیت، راحتی و آسایش، امکانات و خدمات و منظر فضا) و سطح سرمایه اجتماعی، با استفاده از سه شاخص(شبکه اجتماعی، مشارکت اجتماعی/ مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی) به صورت پیمایشی، از طریق پرسش از ۳۷۱ نفر از جامعه آماری که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، سنجش شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پرسش نامه نشان می دهد، کیفیت محیطی پیاده راه قره-خان، از منظر بهره برداران آن، با میانگین امتیاز ۲۹/۳ از طیف پنج قسمتی لیکرت، در وضعیتی به طور نسبی، مطلوب و سطح سرمایه اجتماعی افراد، با میانگین امتیاز ۹۶/۱ از طیف پنج قسمتی لیکرت در وضعیتی به طور نسبی، نامطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: تحلیل همبستگی بین دو متغیر، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، در محیط نرم افزار spss با سطح معنی داری ۲/۰ و ضریب همبستگی ۲۲/۰، وجود رابطه معنی دار و مثبت بین دو متغیر را، هرچند ضعیف، اثبات می کند.
تحلیل کیفیت پایداری نواحی شهری با استفاده از تکنیک ELECTRE (نمونه موردی: شهر ابهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1980 به بعد توسعه پایدار به عنوان مفهوم اصلی و بنیادی در راهبرد حفاظت جهانی سازمان ملل و در گزارش برانت لند قرار گرفت. توسعه شهری پایدار نیز اهمیت بسزایی را در دل مفهوم توسعه پایدار دارد. شهرنشینی شتابان، هم زمان با ظهور و تکامل سرمایه داری در ایران، انباشت سرمایه، تمرکز فضایی ابزار تولید بیشتر در شهرها انجام شد که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری در برنداشت. از این رو هدف اصلی این پژوهش، تحلیل کیفیت پایداری توسعه ی نواحی شهر ابهر می باشد. روش شناسی تحقیق، رویکرد کمی تحلیلی است. در بخش مبانی نظری از روش اسنادی، و از روش ELECTRE برای رتبه بندی نواحی شهر ابهر از لحاظ شاخص توسعه پایدار استفاده گردید. در جهت تحلیل کیفیت پایداری توسعه نواحی شهر ابهر، با بررسی ادبیات تحقیق و همچنین مطالعات اکتشافی در سطح نواحی شهر، در نهایت با توجه به موجودیت داده ها و اطلاعات در رابطه با نواحی چهارگانه شهر، 20 شاخص در در سطح نواحی شهر ابهر مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق بیانگر تفاوت نواحی چهارگانه شهر ابهر از لحاظ شاخص های پایداری توسعه شهری می باشد. به طوری که ناحیه 2 رتبه یک را در بین نواحی کسب کرد و به ترتیب نواحی 1، 4 و 3 در مرتبه ی بعدی از لحاظ شاخص های مورد مطالعه می باشد. به طور کلی می توان این نکته را ذکر کرد که در شهر ابهر نابرابری به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار بین نواحی چهارگانه زیاد بوده و توزیع و پراکندگی بین نواحی در تمامی شاخص ها وجود دارد. بنابرین نیاز به برنامه ریزی مطلوب تر در جهت دستیابی به توسعه پایدار در نواحی چهارگانه شهر، ضروری می باشد.
تحلیلی بر تخریب باغات و فضاهای سبز شهری در فرایند گسترش شهری؛ مطالعه موردی؛ باغشهر مراغه طی سال های 1373-1385
حوزههای تخصصی:
تصور شهر جدا از محیط های طبیعی، اجتماعی و انسان ساخت متعلق به قلمرو اکولوژیک آن یعنی محیط هایی که در بهره وری از فضا و منابع زیستکره با شهر سهیم اند، محال است. در اکثر شهرهای ایران توسعه شهری بدون ملاحظات اکولوژیکی باعث از بین رفتن باغات و فضاهای سبز شهری شده و نیز منجر به رشد بی قواره شهرها در راستای گسترش افقی صورت گرفته در داخل باغات و فضای سبز شده است. شهر مراغه دومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی یکی از شهرهای متضرر از چنین روندی است. مطالعه تطبیقی تغییرات کاربری فضای سبز و باغات با استفاده از مستندات طرحهای شهری و قابلیت های نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین تحلیل و ارزیابی دلایل تخریب باغات و فضاهای سبز شهری مراغه با استفاده از بررسی پرونده های مربوط به تغییر کاربریهای صورت گرفته در دوره زمانی 1373 الی 1385، نشان از تخریب عرصه های مذکور در چارچوب های قانونی(رای کمیسیون ماده 5، پیشنهادات طرحهای توسعه شهری، مواد 147 و 148 قانون ثبت اسناد) و غیر قانونی (تصمیمات مدیریت شهری خارج از ضوابط موجود، تخریب و تغییر کاربری غیرمجاز توسط مالکین، تخریب و تبدیل شدن به اراضی بایر در اثر عدم توجه مالکین و نیز تخریب به دلایل نامشخص) است. یافته های تحقیق نشان دهنده انهدام و تغییر کاربری فضاهای سبز و باغات به میزان 5/65 درصد توسط ارگان های دولتی و در چاچوب های قانونی و 6/32 درصد بصورت غیر قانونی و توسط مالکین و 9/1 درصد نیز به دلایل نامشخص صورت گرفته است که هشداری برای متخصصان امر و سیاستگذاران توسعه شهری برای مواجهه با مشکلات باغ زدایی در روند توسعه های شهری است.
ارزیابی نقش المان های شهری بر ارتقای حس مکان در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
حس مکان بر ارزش ها، نگرش ها و به ویژه رفتار اجتماعی افراد در مکان تاثیر می گذارد و عاملی برای احساس امنیت، لذت و ادراک عاطفی و هویتمندی افراد می باشد. المان های شهری به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای شهر، می توانند نقش بسزایی در ایجاد روابط عاطفی افراد با فضاهای شهری و به تبع آن ارتقای سرزندگی و پویایی این گونه فضاها ایفا نمایند، بنابراین بررسی نقش المان های شهری در ایجاد حس تعلق و وابستگی به مکان در فضاهای عمومی شهرهای امروزی امری ضروری است، چرا که این امر به هدایت و راهنمایی مدیران شهری جهت بکارگیری مناسب این عنصر کالبدی کمک شایانی خواهد نمود. با توجه به اهمیت این حس در ارتقای کیفیت فضای شهری، هدف از این پژوهش تحلیلی- پیمایشی، بررسی نقش المان های شهری به عنوان یکی از عوامل کالبدی تشکیل دهنده ی فضای شهری در ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان می باشد، بنابراین به منظور تعمیق در موضوع، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و ابزار پرسشنامه، به ارزیابی نقش المان های موجود در شهر همدان پرداخته شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که المان های شهری در کنار سایر عوامل تاریخی و فرهنگی، عامل تداعی خاطره و سرزندگی مکان از عوامل مهم و برجسته در ایجاد و ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان در شهر همدان می باشد؛ همچنین نقش معیارهای زیبایی و چشم نوازی، خاطره انگیزی و معانی و مفاهیم المان های شهری در ارتقای این حس در شهر همدان به عنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران بسیار زیاد است.
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری، یکی از مهم ترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبه ها به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمین های دور جذب کنند. در این میان روستا ها جاذبه های گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می کنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامه ریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبه های فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و به ویژه گردشگری روستایی نیز صدق می کند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبرد های مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعه های میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب به دست آمده 72 درصد است. نتایج، نشان دهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستا های منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهت گیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتی سازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.
سنجش کیفیت زندگی شهری مهاجران افغان مقیم ایران با رویکرد ذهنی (مطالعه موردی: شهر رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از علوم، مورد توجه محققان، برنامه ریزان و دولت ها قرار گرفته است. کیفیت زندگی دارای دو رویکرد اساسی عینی و ذهنی است. در این تحقیق کیفیت زندگی شهری با رویکرد ذهنی و با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی- محیطی و زیست محیطی بررسی شده و روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. یافته های حاصل از پرسش نامه میدانی با استفاده از میانگین و آزمون های آماری t تک نمونه ای، آزمون یومن– وایت نی، آزمون کولموگروف – اسمیرنوف تک نمونه ای و همچنین دونمونه ای و رگرسیون خطی چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی مهاجران در شهر رباط کریم پایین و کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. این نتایج نشان داد که پایین ترین میزان رضایت از کیفیت زندگی مربوط به جنبه اقتصادی و تفریح و اوقات فراغت است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه، 84% از بالا بودن کیفیت زندگی شهری ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج نشان داد که متغیرهای اجتماعی فرهنگی با میزان ۸۸۴/۰ آثار بیشتری را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در شهر رباط کریم دارند. در نتیجه، برای بهبود کیفیت زندگی مهاجران در سطح شهر رباط کریم برنامه ریزی در شاخص های اجتماعی و اقتصادی بسیار تأثیرگذار است.
سنجش رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هتلداری با استفاده از شاخص CSM (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
از نماگرهای مهم در ارزیابی توسعه گردشگری، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت خدمات مراکز اقامتی است. به طور طبیعی، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت آن ها با رشد گردشگری، اعم از داخلی و بین المللی، نسبت مستقیم دارد .در همین زمینه، هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت مراکز اقامتی شهر شیراز از لحاظ توان سرویس دهی مناسب به استفاده کنند گان از خدمات آن ها در 7 شاخص شامل حمل ونقل و دسترسی ها، برخورد و دانش کارکنان هتل، محل هتل و فضاهای پیرامونی، امکانات و خدمات داخلی، کیفیت تغذیه هتل، آموزش و امنیت و اعتماد است. بدین منظور، پرسشنامه سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت خدمات در صنعت هتلداری تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع آن کاربردی توسعه ای و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه گردشگران داخلی شهر شیراز در 30 مرکز اقامتی در سال 1390 تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه برابر با 360 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص CSM تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این است که هرچند ابعاد هفت گانه بررسی شده از میزان متوسط اندکی بالاترند، تا رسیدن به عملکرد مورد انتظار (بر مبنای عدد100) فاصله دارند. ارزیابی میزان ارزش ادراکی در ذهن گردشگران نشان می دهد که اهمیت محل هتل و فضاهای پیرامونی برای گردشگران بیشترین اهمیت را دارد (5/65درصد). دومین عامل مهم از سوی گردشگران متغیر کیفیت تغذیه (8/61درصد) است.