فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۴۱ تا ۷٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مباحث محوری مد نظر اکثر صاحبنظران حوزه ی برنامهریزی و توسعه در سکونتگاههای انسانی است. این مبحث در کشورهای کمتر توسعه یافته با چالشهای فراوانی روبرو است و عوامل متعددی در ابعاد مختلف بر آن تأثیر میگذارند. عمدهترین شاخصهای مؤثر برکیفیت زندگی در این کشورها به ویژه در نواحی روستایی مناطق محروم غالباً حول محور نیازهای اساسی زندگی میچرخد که به روشهای مختلفاز جمله تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این پژوهش پس از گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته از دو روش یاد شده به صورت تطبیقی استفاده شده است. به دلیل تفاوت در نتایج حاصله، میزان دقت توسط شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد مداقه مجدد قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد:
اول؛ در هر یک از دو روش، ""درآمد و اشتغال"" بیشترین و ""مشارکت"" کمترین اهمیت و تأثیر را بر کیفیت زندگی مردم محدوده ی مورد مطالعه داشته است.
دوم؛ در ارزیابی و تعیین درجه ی اهمیت شاخصها، بین روش تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک(AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تفاوت چشمگیری وجود دارد.
سوم؛ در انطباق با واقعیت های موجود، روش فازی در قیاس با روش کلاسیک از میزان دقت بیشتری برخودار است، و این تفاوت با استفاده از شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد تأیید قرار گرفت.
کاربرد مدل TOPSIS در فرایند تحلیل توان های محیطی برای توسعه ی شهری مطالعه موردی : شهرستان های اردبیل، نیر، نمین و سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، یکی از نمودهای برجسته در زندگی بشر امروزی تلقی می شود. بر همین اساس، به کارگیری ساز و کارهای کارآمد در کانالیزه کردن توسعه ی فیزیکی شهرها در بسترهای مناسب را می توان امری اجتناب ناپذیر در فرایند برنامه ریزی شهری در نظر گرفت. یکی از این ساز و کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویّت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهرستان های اردبیل، نیا، نمین و سرعین، به عنوان مطالعه ی موردی، سعی شده است تلفیقی از قابلیت های GIS و مدل TOPSIS، در یک زمینه تجربی از موضوع تحقیق به آزمون گذاشته شده و خروجی های حاصله در قالب نقشه کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه ی شهرها، ارایه گردد. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه ی نقشه های استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده ی عملیاتی از مدلTOPSIS در محیط GIS فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل در محدوده ی مورد مطالعه نشان داد که پیکسل های اولویّت دار معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، دارای شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین این مدل می تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS)، در فرآیند انتخاب بسترهای مناسب برای توسعه ی کالبدی شهر مورد استفاده قرار گیرد.
امکان سنجی مداخله پذیری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: منطقه 6 شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.
نحوه بهره گیری از انرژی خورشید در طراحی اقلیمی خانه های سنتی اقلیم سرد ایران (نمونه مطالعاتی: خانه لطفعلیان ملایر)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۴۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
بی شک از بزرگ ترین نعمتهای الهی بر روی زمین نور خورشید، آب و باد است. امروزه بشر به این فکر افتاده است که از این نیرویهای عظیم می تواند برای راحتی و رفاه هرچه بیشتر انسان ها استفاده کند و از طرفی نیز نسبت به ذخیره سوخت های فسیلی برای آیندگان هم گامی برداشته باشد. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، استفاده از انرژی های تابشی خورشید و باد به عنوان جایگزینی برای سوخت های فسیلی، در اختیار بشر قرار گرفته است. مسئله اصلی در معماری معاصر ایران ، قطع ارتباط میان معماری بومی و اقلیمی با معماری معاصر است. یکی از سمبلهای معماری پایدار، معماری سنتی ایرانی است که به بهینه سازی مصرف انرژی، هم از لحاظ پایین بودن قیمت اولیه و هم به لحاظ پایین بودن قیمت جاری و کارکردی بنا، پاسخگو بوده است. هدف پژوهش حاضر مرور راه حلهای معماری گذشته برای تطبیق با شرایط سخت آب و هوایی و بهره گیری از راه حل ها در معماری امروز می باشد. چرا که معماری آن روزها حاصل پروسه متداوم معماری محلی بوده است و جایگاه و پیوستگی آنها توسط آزمون و خطا طی صدها سال آزمایش می شده است. و توجه به آن میتواند راهگشای دستیابی به راه حلهای بسیار ارزشمندی برای استفاده مؤثر از انرژ یهای پاک باشد. روش انجام تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که با مطالعه منابع اسنادی و کتابخانه ای و سپس حضور در نمونه موردی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش با مرور مشخصات کالبدی و اقلیمی معماری منطقه سرد ایران با بررسی موردی خانه لطفعلیان در قالب نقشه های معماری، جداول و تصاویر بدست می اید و در انتها، راهکارهایی جهت طراحی بناها بخصوص خانه بر پایه هماهنگی و همسویی بیشتر با محیط و بوم منطقه و همچنین بکارگیری اصول معماری گذشته در قالب معماری جدید و بر پایه نیازهای جدید در جهت برآورده کردن نیازهای گرمایشی و سرمایشی و صرفه جویی در مصرف انرژی ارائه می شود.
تحلیل فضایی و مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراکز خدماتی که نقش عمده ای در شهر دارد و ضامن ایمنی بیشتر برای حیات بشری است مراکز آتش نشانی است. آنچه در رابطه با ایستگاه های آتش نشانی دارای اهمیت است دسترسی سریع و به موقع به محل وقوع حادثه می باشد که این دسترسی سریع و به موقع به توزیع بهینه ایستگاه های آتش نشانی بازمی گردد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال مکان یابی و توزیع بهینه مراکز آتش نشانی در شهر نورآباد می باشد. به منظور ارزیابی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی در رابطه با سوانح آتش سوزی، شهر نورآباد به عنوان مطالعه موردی در این تحقیق انتخاب شد، سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل های GIS، تحلیل شبکه و تحلیل چند ضلعی های تیسن وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مورد بررسی قرار گرفت و پس از پی بردن به توزیع نامناسب این ایستگاه ها به کمک مدل AHP و همپوشانی شاخص ها در محیط نرم افزار GIS با استفاده از لایه های اطلاعاتی مکان های مستعد آتش سوزی، شیب، شبکه ارتباطی اصلی، کاربری اراضی مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از کاربری های ناسازگار، فاصله از ایستگاه های موجود و فاصله از خیابان های پرترافیک مکان های مناسب برای ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مشخص گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر نورآباد و نقشه 5000/1 این شهر به دست آمده است.
تحلیلی بر نقش شهرهای کوچک در تمرکز زدایی و توسعه منطقه ای با بهره گیری از مدل تصمیم گیری چند معیاره FuzzyANP و FuzzyVIKOR مطالعه موردی: جایگاه شهر کوچک جویبار در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه الگوی قطبی شدن شهرهای پرجمعیت و چیرگی پدیده بزرگ سری نظام شهری را در ایران شاهد هستیم. این امر دستاویز عدم تعادل و ناموزونی شهری- منطقه ای در کشور گردیده و با برتری و حکمروایی بر شهرهای میانی و کوچک دشواری های بسیاری را فرا روی مناطق کشور قرار داده است. اکنون در راستای تعادل بخشی در نظام شهری- منطقه ای کشور، شهرهای کوچک می توانند تأثیرگذاری مثبت داشته باشند. به طوری که این دسته از شهرها در نقش حلقه های ارتباطی و پیوندی بین روستا و شهرهای میانه و سپس شهرهای بزرگ، چنانچه سطحی از امکانات برای این دسته از شهرها را فراهم نماییم، از کارایی بایسته در خدمات رسانی به ساکنین حوزه نفوذ خود برخوردار گردیده و احساس رضایت نسبی آنان را فراهم خواهند نمود. در این پژوهش با بررسی تطبیقی چهار شهرستان برگزیده در استان مازندران نتایج بدست آمده از روش آنالیزFuzzy ANP و Fuzzy VIKOR بازگوکننده عدم تعادل منطقه-ای از نظر میزان برخورداری از شاخص های توسعه (49 شاخص در چهار گروه بزرگ فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیربنایی) در این استان می باشد. چنانکه شهرستان ساری با رتبه 0.78 در جایگاه نخست، شهرستان قائم شهر با رتبه 0.50 در جایگاه دوم، شهرستان بابلسر با رتبه 0.39 در جایگاه سوم و بالاخره شهرستان جویبار با کسب رتبه 0.24 در جایگاه آخر قرار گرفت. این سنجش ها، آشکارا بازگوکننده نابرابری زیادی است که بین شهر نخست و آخر وجود دارد. اینک به منظور توسعه، برابری و تعادل شهری- منطقه ای، این نابرابری ها باید از راه افزایش و بهبود زیرساخت ها و توانمندسازی سایر شاخص ها کاسته شود و شهر های کوچک از شاخص های توسعه ای بیشتری برخوردار گردند. با تحقق این الگو افزون بر بهبود و گسترش تعادل های منطقه ای، این روند به هرچه متعادل تر شدن نظام شهری کشور می انجامد و از میزان نابرابری های توسعه ای و جمعیتی و همچنین گسستگی اجتماعی زیادی که در شرایط کنونی بین شهرهای بزرگ، میانه و کوچک هست کاسته شده و شهرهای کوچک خواهند توانست در توسعه منطقه ای بیش از پیش نقش آفرینی نمایند.
سنجش و ارزیابی پایداری مقصدهای گردشگری روستایی از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه موردی: دهستان درب گنبد- شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری روستایی از بخش های مهم در فعالیت ها ی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اجتماعات انسانی بشمار می رود که دارای تاثیرگذاریهای مثبت و منفی بر روی محیط زندگی انسانی بوده و به لحاظ تاثیرگذاری بر دستیابی به توسعه پایدار قابل ارزیابی است. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی سنجش سطح توسعه پایدار روستاهای مقصد گردشگری از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه در دهستان درب گنبد(شهرستان کوهدشت) می باشد. نوع تحقیق کاربری، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گرد آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی با بکارگیری پرسشنامه استفاده شده است. برای تجریه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی(t تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق 3751نفر جمعیت در روستاها محاسبه شده است که با خطای 05/0 تعداد نمونه آن 154 پرسشنامه طراحی گردیده و بین مردم روستاها به صورت تصادفی توزیع گردد است. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که تغییرات صورت گرفته از دیدگاه پاسخگویان در سطح 05/0 معناداری بوده و براساس طیف لیکرت در همه مولفه ها بالاتر از حد مطلوبیت عددی مورد آزمون (3) ارزیابی شده است و رابطه مثبتی و معناداری بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی) ، وجود داشته است به طوری که آزمون های بکار گرفته شده نشان می دهد در مجموع، بیشترین اثرات در ابعاد اقتصادی و کمترین اثرات را در ابعاد زیست محیطی در مناطق روستاهای نمونه به دنبال داشته است. همچنین برای اولویت بندی روستاها با استفاده از مدل وایکور در منطقه به لحاظ سطح پایداری نیز نشان داد که روستایی درب گنبد با امتیاز (11/0)بیشترین رتبه و روستایی باغله سفلی(87/0) کمترین رتبه را به خود اختصاص داده-اند.
خودسازمان دهی و شبیه سازی مسیرهای عابر پیاده در محیط های شهری با استفاده از مدل نیروی اجتماعی (نمونه مطالعاتی: بلوار ارم شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی علاوه بر ارتقاء سلامت عمومی موجب پویایی بیشتر محیط شهری می شود. بین فضاهای عمومی شهری، پیاده رو عمومی ترین فضا محسوب می شود؛ لذا فعالیت های بسیاری درگذشته به منظور بهبود و مدیریت آن ها صورت گرفته است. ساختار جریان عابرین در پیاده روها ازلحاظ آزادی در انتخاب سرعت و سبقت گرفتن از دیگران شبیه جریان حرکتی وسایل نقلیه در خیابان ها و جاده هاست. با این تفاوت که در جریان ترافیکی عابرین پیاده، قدرت مانورهای حرکتی و عبور از یکدیگر در مقایسه با وسایل نقلیه بسیار سریع تر و راحت تر است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل نیروی اجتماعی که یکی از مدل های ارائه شده برای مدل سازی میکروسکوپیک عابرین پیاده است، رفتار عابرین پیاده مدل سازی شود. مدل نیروی اجتماعی به دلیل نزدیکی بیشتر به جهان واقعی نتایج واقع بینانه تری را ارائه می دهد. هدف اصلی انجام این مقاله بررسی الگوهای رفتاری عابرین پیاده در محدوده موردمطالعه با استفاده از مدل نیروی اجتماعی است، تا بتوان به تمایل درونی افراد در انتخاب مسیر و چگونگی واکنش آن ها پی برد. بدین منظور از نرم افزار Micro-pedsim استفاده شد. در این مطالعه ابتدا رفتار واقعی عابرین پیاده از طریق فیلم های برداشت شده از دو مقطع در بلوار ارم شهر همدان بررسی و داده های مربوط به سرعت، چگالی، شتاب، قطر تأثیر و مسافت دید، استخراج گردید. این داده ها وارد نرم افزار گردید، سپس رفتار مشاهده شده از حرکت افراد در مقاطع موردمطالعه مدل سازی شد. نتایج حاصل از شبیه سازی، میزان رضایت و تمایل عابرین پیاده و همچنین نارضایتی آن ها را نشان داد. خروجی نرم افزار در مقاطع موردمطالعه با رفتار عابرین پیاده در همان مقاطع کاملاً مطابقت دارد. درنتیجه این نرم افزار ابزاری باقابلیت و کارایی بالا برای شناخت الگوهای رفتاری عابرین است.
بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (موردپژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
چندی است که تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آن ها، بستری برای رواج تنوع در سطح شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. این در حالی است که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی؛ دارای این تنوع بوده و متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. این پژوهش با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(عمدتاً تک عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. از این رو، در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر رویکرد کمی) در تحلیل داده ها و از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایشی و اسنادی بوده و حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی می بایست، عملکرد کار در تهرانپارس را در بالاترین اولویت قرار داد. آشکار است که در راستای ارتقای رضایتمندی سکونتی مردم از طریق تغییر مفهوم خانه به مسکن؛ می بایست بستر مرتفع شدن سایر نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان، از طریق ایجاد تنوعی از عملکردها فراهم شود.
بازخوانی مفاهیم نمادین عرفانِ اسلامی در متون روایی و بازتاب آن در کالبد و استخوانبدی فضایی – مکانی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۳۰۴-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل ارزیابی شهر اسلامی با رویکردی بر شاخص های بارز شهر اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۶۹-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هر چند واژه ی شهر و شهرنشینی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد، اما هیچ شهری در گذر زمان توانِ ماندگاری را نداشته، مگر این که دارای هویت فرهنگی مشخص بوده باشد. دین اسلام با توجه به صبغه ی فرهنگی برجسته ای که دارد؛ از همان آغاز تأثیرگذاری خویش، هویت یابی اسلامی را بر پایه مؤلفه های اجتماعی بالاخص مؤلفه های شهری آغاز نمود. در این پژوهش ابتدا با روش کتابخانه ای - اسنادی، مبانی نظری پژوهش که شامل هشت شاخص مهم شهر اسلامی است، بدست آورده و با نگاهی همه جانبه بر داشتن هویت اسلامی، شاخص ها را با نگاه درون دینی مورد تحلیل قرار داده و در ادامه با روش میدانی و با استفاده از نظر سنجی از خبرگان میزان وزن هر شاخص بدست آمده و سپس با استفاده از روش ساده وزنی (SAW) مدل نظام مندی جهت ارزیابی شهرها بر اساس شاخص های اسلامی ارائه شده است. نتایجی که از پرسش نامه ها به دست آمد، حاکی از این بود که هیچ کدام از شاخص ها از نظر شهرسازان و کارشناسان علوم قرآنی بی اهمیت و یا کم اهمیت نبودند؛ ولی با این وجود بیشتر توجه شهرسازان معطوف به ظواهر شهری بوده و کارشناسان علوم قرآنی به روح معنوی حاکم بر شهر تأکید بیشتری دارند.
تاثیر عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در کلاسهای درس
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۷۳-۸۱
حوزههای تخصصی:
اکثر طراحان آگاه به مسائل اجتماعی براین باورند که محیط ساخته شده توسط انسانها با تقویت فرصتهای مناسب، از طریق به حد اعلا رساندن گستره گزینه های قابل عرضه به مردم، یک محیط پاسخده به شرایط روانی انسانها را فراهم آورند. در طراحی مکانهایی مانند کلاس درس که به تعبیر پروفسور لاوسون، "از برجسته ترین تئوریسین های معماری" بسیار جذاب و دل انگیز است، مطلوبیت محیط بسیار حائز اهمیت می باشد. به منظور خلق یک فضای مطلوب و بر انگیزاننده، عامل نشاط و سرزندگی از مسائل مهم و اصلی طراحی محسوب شده که با در نظر گرفتن آن می توان کیفیت فضا را ارتقاء بخشید. بنابراین، طراحی محیط مطلوب (کلاس مطلوب) را با در نظر گرفتن عامل نشاط و سرزندگی، با دو رویکرد عوامل روانشناختی و اقلیمی می توان بررسی کرد. رویکرد روانشناختی را میتوان ترکیبی از نفوذپذیری، گوناگونی، خوانائی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، غنای حسی و رنگ تعلق محیط به حساب آورد و رویکرد اقلیمی را بایستی ترکیبی از تاثیر نور، درجه حرارت محیط، رطوبت، صدا و بو و... دانست.کلاس با نشاط و سرزنده نیز حاصل معماری آگاهانه ای است که با در نظر گرفتن عوامل رفتاری و محیطی بر روند یادگیری شکل گرفته است و در آن به عناصر فیزیکی محیط کالبدی و به خصوص سازه توجه ویژه صورت می پذیرد. هدف از این مقاله آن است تا تاثیر این دو رویکرد را در تامین نشاط و سرزندگی کلاس درس بررسی نموده و راهکارهایی را برای بکارگیری عوامل فوق در طراحی کلاس درس مطلوب ارائه نماید.
تامین آسایش حرارتی فضای معماری در اقلیم گرم و خشک ایران با بهره مندی از رفتار حرارتی زمین(مطالعه موردی: استفاده از زمین در خانه های سنتی مناطق گرم و خشک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند نامطلوب ساخت و ساز و عدم همسازی با کیفیات آب و هوایی بومی، صدمات جبران ناپذیری را بر طبیعت، محیط زیست پیرامونی و اقلیم جهانی زده است. روند صعودی مصرف منابع محدود فسیلی، افزایش بیشینه دمای هوا، رشد بیابانزایی، و ازدیاد هزینه های ساختمانی، از اثرات معماری نا آشنا با اقلیم محلی است. در این میان، مناطق گرم و خشک، از این هجمه ی نامناسب ساختمانی- بویژه در کشور در حال توسعه ی ایران - در امان نیستند. با توجه به خطری چنین هولناک، تمامی جهان رو به انواع توسعه ی پایدار گذاشته که این مهم در مورد مناطق خشک و بیابانی با وجود محدودیتهای جغرافیایی نیز صادق است. این در حالی است که در ایران – با وجود منابع وافر انرژیهای طبیعی و تجارب گرانقدر معماری کهن اقلیمی-طی سالیان گذشتهبه دلیل عدم توجه به این داشته های فرهنگی و طبیعی، شاهد تولید انواع هزینه های ساختمانی و اقلیمی- در بخش خانگی بیش از 42% از کل سبد مصرفی انرژی کشور - بوده که نتیجه آن تخریب شرایط زیستی بوده است. از اینرو، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی حجم مصرف انرژی و لزوم جایگزینی پایداری در معماری ملی و جهانی، در جهت هدف پژوهش به معرفی یکی از پایدارترین راهکارهای معماری در بومهای گرم و خشک، یعنی ارتباط با زمین و اصول آن پرداخته، و پس از شناخت ارتباط معنادار رفتار دما با عمق، جنس و تراکم خاک در مناطق گرم و خشک ایران – شاخص شهر یزد-سابقه ی این روش را در معماری سنتی کویری کشور کاویده، و سرانجام راهکارهایی را برای استفاده ی بهینه زمین در تامین شرایط آسایش دمایی - گرمایش و سرمایش ایستا - در معماری مسکونی گرم و خشک ایران پیشنهاد دهد.
تحلیلی بر برنامه ریزی حمل و نقل شهری مبتنی بر رویکرد CDS با استفاده از نرم-افزار Super Decisions (مطالعه موردی: کلان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل یکی از مهم ترین بخش های زیربنایی شهرها بوده از این رو برنامه ریزی مناسب برای آن، پایه اولیه موجودیت و تبیین رواب ط متقابل فضایی ش هرها را ممکن م ی سازد. ضعف مدیریت و عدم وجود برنامه های یکپارچه سبب بروز چالش هایی در بهره برداری از قابلیت های کنونی سیستم حمل و نقل شهری شده است. داده های مورد نیاز تحقیق، با استفاده از متدولوژی CDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی یک سوم از مسئولان بخش حمل و نقل با روش نمونه گیری تصادفی ساده در کلانشهر رشت جمع آوری گردید. برای روایی و اعتبار پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای تدوین استراتژی ها از ماتریس SWOT، SPACE و برای اولویت بندی راهبردها از روش QSPM و ANP استفاده شد. نتایج حاصل از ماتریس SWOT دارای نمره های ارزیابی 23/2 و 87/2 می باشد از این رو موقعیت حمل و نقل شهری رشت در موقعیت تدافعی قرار گرفته و برای برنامه ریزی آن راهبرد تدافعی را باید برگزید همچنین نتایج ارزیابی SPACE مشابه یافته های ماتریس سوات است. محورهای اصلی برنامه ریزی مذکور بر اساس ارتقای مدیریت و برنامه های سازمانی، تأمین بودجه مالی، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، ارتقای زیرساخت فنی- ارتباطی و شاخص های حقوقی و فرهنگی اولویت بندی گردید و سپس بر اساس تحلیل و ارزیابی معیارها و زیرمعیارها در قالب شاخص های محیطی و ساختاری، شش گزینه پیشنهادی مطرح گردید که در این میان استراتژی های موثر به ترتیب اهمیت، ارتقای مدیریت و برنامه های سازمانی با 95/30 درصد، تأمین مالی با 32/22 درصد و به کارگیری نیروهای چند تخصصی با 94/14 درصد، ارتقای زیرساخت های فنی- ارتباطی با 70/12 درصد، ارتقای فرهنگی با 01/10 درصد و ارتقای حقوقی با 97/8 درصد می باشد.
تبیین رابطه فاصله جغرافیایی و توسعه نیافتگی؛ مورد: استانها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین واحدهای ناشی از تقسیمات کشوری و توسعه آنها رابطه وجود دارد. بدین معنی که با فاصله گرفتن از واحدهای کانونی به سمت حواشی از شدت توسعه کاسته می شود. به عبارت دیگر بین فاصله و توسعه نیافتگی رابطه وجود دارد.
پژوهش حاضر 11 استان ایران را مورد بررسی قرار گرفته است که از بین 11 استان مزبور 9 استان دارای اشکال نامتقارن و 2 استان با گستردگی بسیار و شهرستانهای دور از مرکز واقع شده اند. نتیجه پژوهش در محیط GIS نشان می دهد که علیرغم تعارضاتی، بطور کلی در استان های مورد مطالعه با فاصله گرفتن از شهرستان مرکزی، از درجه توسعه واحدهای تقسیماتی کاسته شده و بر درجه توسعه نیافتگی آنها افزوده می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. سطح تحلیل این پژوهش نیز شهرستانهای هر استان می باشد و منابع مورد استفاده از نوع کتابخانه ای و اسنادی بوده و داده های آماری پژوهش نیز از مرکز آمار ایران و دیگر مراکز رسمی مربوطه اخذ گردیده است.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفاه اجتماعی مردم و مکان های روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت، و انجمن های قوی وابسته است و رفاه اجتماعی روستایی در برگیرنده یک سری از تدابیر و پشتیبانی های اجتماعی می باشد که با تکیه بر مشارکت افراد روستایی و نهادهای دولتی و غیر دولتی درگیر در مناطق روستایی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی جهت ارضای نیازهای روستاییان ساکن در مناطق روستایی و حفظ شان و کرامت انسانی آنها صورت می گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان پارس آباد می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 196 نفر از روستاییان شهرستان پارس آباد جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای بدست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 84/0 الی 97/0 محاسبه شد. و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان پارس آباد؛ دهستان تازه کند و ساوالان از حیث رفاه اجتماعی در رده اول و دوم و قشلاق غربی در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
کار شایسته و جایگاه آن در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به بازار کار همواره در صدر برنامه ریزی های اقتصادی قرار داشته است، اما در بیشتر موارد توجه به کمیت ها به مراتب بیشتر از کیفیت آن مدنظر بوده است و این نیز با تمایزات منطقه ای که مناطق شهری و روستایی از عمده ترین نمود آن قلمداد می شوند، به صورت بارزتری و به نفع مناطق شهری نمود یافته است؛ ازاین رو، این مقاله با هدف ارزیابی و تبیین کیفیت بازار کار مناطق روستایی استان ها با استفاده از شاخص کار شایسته به رشتة تحریر درآمده است.
روش: درراستای هدف این پژوهش و برای تفکیک مناطق همگن از مناطق غیر همگن، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است و تلفیق شاخص ها در مناطق همگن با روش تاپسیس صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد دو استان تهران و سیستان وبلوچستان ازحیث شاخص کار شایسته به عنوان مناطق غیرهمگن تلقی می شوند و علاوه برآن، این شاخص در سال پایانی برنامة چهارم نسبت به سال ابتدایی آن تنها در سه استان مازندران، قم و کهگیلویه و بویراحمد بهبود یافته است. همچنین، شاخص کار شایستة مناطق روستایی با گذشت زمان به سمت همگنی پیش نرفته و همچنان تمایزات آشکاری میان بازار کار مناطق روستایی قابل مشاهده است.
محدودیت ها/ راهبردها: سازمان بین المللی کار مجموعه ای 30 عضوی از نماگرهای کار شایسته را معرفی نموده است تا براساس آن ها کشورها قادر به ارزیابی و بررسی بازار کار خود باشند و این در حالی است که با توجه به داده های موجود تنها محاسبة 9 نماگر از 30 نماگر کار شایسته در مناطق روستایی ایران امکان پذیر است؛ ازاین رو، ایجاد زمینه برای امکان دست یابی به مجموعة نماگرهای کار شایسته و درنتیجه، امکان محاسبة شاخص کار شایسته در مناطق روستایی به صورت کامل، راهبرد این پژوهش برای آینده است.
راهکارهای عملی: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که مناطق روستایی کشور ازحیث شاخص کار شایسته مناطقی همگن نیست و این شاخص در سال 1388 نسبت به سال 1384 در بیشتر مناطق روستایی کاهش داشته است و بنابراین با توجه به سیاست های بازار نمی توان انتظار داشت تا مهاجرت های روستا- شهری کاهش یابند؛ براین اساس، لازم است تا بهبود شاخص کار شایسته در صدر این سیاست ها در مناطق روستایی قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا علاوه بر بررسی ابعاد کمی بازار کار در مناطق روستایی (کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال)، ابعاد کیفی آن نیز برای اولین بار در این مناطق بررسی گردد؛ رویکردی که می تواند موردتوجه سیاست گذاران بازار کار به طورکلی و سیاست گذاران این حوزه در مناطق روستایی ایران به صورت ویژه قرار گیرد.
تحلیل اثرات مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درحال حاضر، بخش عمده ای از فقرا و محرومان در نواحی روستایی کشور زندگی می کنند. درراستای تحقق عدالت اجتماعی، در پاییز سال 1389 طرح هدفمندی یارانه ها با هدف توزیع برابر درآمدهای حاصل از نفت بین خانوارها در کشور اجرا شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اجرای مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی، در چند عامل کلی انجام شده است.
روش: با توجه به موضوع تحقیق و اهداف موردنظر، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. واحد تحلیل خانوارهای روستایی هستند و پرسشنامه شامل مقولاتی است که اثرات پرداخت یارانة نقدی را بر خانوارهای روستایی در 29 متغیر بررسی می کند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی انجام شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در تحلیل عاملی از ترکیب ۲۹ متغیر اولیه، 9 عامل شناسایی شده اند که 67/72% از واریانس اثرات طرح هدفمندی یارانه ها ر ا تفسیر می-کنند. ازبین 9 عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «اثرات اقتصادی» است که حدود 50% از کل عامل ها را تبیین می نماید.
راهکارهای عملی: درصورتی که یارانه به گروه های هدف (فقرا و اقشار آسیب پذیر) برسد، اهداف دولت از پرداخت یارانه که همان تأمین رفاه، امنیت و عدالت اجتماعی است، تقویت می شود؛ بنابراین، جهت گیری تدریجی دولت به سمت افزایش سهم دهک های درآمدی پایین پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: درحال حاضر، قانون هدفمندی یارانه ها و چگونگی اجرای آن یکی از چالش برانگیزترین موضوعات اقتصاد ایران است که طبعاً آثار و پیامدهای زیادی در فضاهای متنوع جغرافیایی دارد. موضوع مقالة حاضر مقوله ای است که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است.
تحلیل فضایی خشک سالی اقلیمی و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های بارش 22 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی طی سال های )1998-2010) اقدام به پهنه بندی خشک سالی با استفاده از روش های زمین آمار گردید و همچنین جهت تحلیل فضایی خشک سالی از شاخص های خود همبستگی فضایی استفاده گردید و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی استان مازندران پرداخته شد. نتایج تحقیق بهترین مدل را اسپیلاین کاملاً منظم با ضریب تعیین 75/0 معرفی می نماید. همچنین نتایج حاصل ازکاربردشاخص موران درخصوص توزیع فضایی خشک سالی، این ضریب مثبت و برابر 99/0 است که نشانگر خوشه ای بودن توزیع فضایی خشک سالی است. با توجه به اینکه شاخص موران نمی تواند به شناسایی انواع گوناگونی از طبقه بندی الگوهای فضایی بپردازد با استفاده تحلیل آماره عمومی G این نقیصه پوشش داده شد. نتایج تحلیل آماره عمومی G نشان می دهد مناطق با خشک سالی بیشتر در کنار هم دیگر قرارگرفته و از روند خوشه ای با تمرکز بالای خشک سالی برخوردار است. سپس مساحت هر خوشه و مکان گزینی روستاها مورد واکاوی قرار گرفت. محاسبات نشان می دهد خوشه های خیلی گرم حدود 21/35 درصد از مساحت استان و 753 روستا را در خود جای داده است. این درحالی است خوشه کمی سرد تا کمی گرم 17/37 درصد از مساحت استان و 1245 روستا را در برمی گیرد، نتایج همبستگی نشان می دهد که بین خوشه ها و تعداد روستاها در سطح اطمینان 99/0 درصد با سطح خطای 004/0 یک رابطه مستقیم وجود دارد.
ارزیابی و مقایسه ی توسعه ی نواحی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت اتخاذ سیاست های توسعه برای کشور، ارزیابی و تحلیل سطح توسعه یافتگی نواحی مختلف و ش ناسایی نابرابری های ناحیه ای از اهمیت فراوانی برخوردار است. با وجود تدوین برنامه ها و انجام اقدامات مختلف توسعه ی ناحیه ای در ایران که با هدف پیشرفت متعادل و متوازن و کاهش شکاف توسعه ی نواحی صورت پذیرفت، نارسایی و کمبود امکانات و خدمات ضروری در برخی از مناطق وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های ایران و نابرابری های بین ناحیه ای است. بدین منظور، تعداد 54 شاخص توسعه با استفاده از روش تحلیل عاملی و بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این فرایند، هشت عامل استخراج گردید که تحت عنوان عامل های امکانات زیربنایی و مسکن، امکانات درمانی، آموزشی، نیروی انسانی، صنعت، کشاورزی، امکانات روستایی، و امکانات فرهنگی نام گذاری شدند و در مجموع، تعداد 46 شاخص را پوشش دادند. عامل های مذکور رویهم رفته حدود 73 درصد از کل واریانس را تبیین کردند. جهت روشن تر شدن سیمای کلی توسعه یافتگی شهرستان ها، شاخص ترکیبی توسعه محاسبه گردید که مبنای رتبه بندی شهرستان ها قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که شهرستان های کشور از نظر سطح توسعه یافتگی، تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند. بنابراین، ارتقاء شاخص های توسعه به ویژه در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته امری ضروری است.