فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۴۱ تا ۷٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
تحلیل و ارزیابی سنجه های پایداری محله های شهر ماکو (با استفاده از تکنیکهای آماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تأثیرگذار بوده است و عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اکولوژیک را مورد توجه قرار می دهد. آنچه امروزه مهم است، شناخت نقاط قوت و ضعف ابعاد توسعه است. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر ماکو به لحاظ برخورداری از سنجه های توسعه است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با تأکید برروش جامع نگری است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابری ها از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: تکنیک تحلیل عاملی، شاخص ترکیبی توسعه انسانی و امتیاز استانداردشده با انتخاب50 معیار در قالب ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست- اجتماعی، نهادی-کالبدی استفاده شده است. همچنین در اثنای تحقیق از نرم افزارهای SPSS،Auto cad وArc Gis استفاده شده است. نتایج نشان داده است در مجموع شاخص های تلفیقی ضریب پایداری بین محلات این شهر متفاوت بوده به طوری که از 14 محله، دو محله در گروه پایدار ایده آل، چهار محله درگروه پایدار قوی، سه محله نیمه پایدار، سه محله پایدار ضعیف و دو محله درگروه ناپایدار قرار دارند. بر اساس شاخص HDI محلات 12و 13 به ترتیب با ضریب پایداری «0.466829» و « 0.601758» به عنوان محلات پایدار ایده آل و محلات 5 و 7 با اختصاص کمترین ضریب پایداری به ترتیب با ضریب «0.201974» و «0.200198» به عنوان محلات ناپایدار شناخته شده اند. نتایج حاصل از مدل امیتاز استاندارد شده (Z score) نیز همین امر را تأیید می کند. طبق یافته های بدست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، مطلوب ترین حالت پایداری برای شهر ماکو در شاخص های اقتصادی با میانگین «0.0000002381» و نامساعدترین حالت مربوط به شاخص های نهادی- کالبدی با میانگین «0.0000003571- » است.
شناسایی و ارزیابی مشکلات راهنمایان اکوتوریسم (مطالعه موردی: راهنمایان اکوتوریسم استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی معیارهای امکانسنجی چندسطحی سازی معابر شهری براساس روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و افزایش تولید وسایل نقلیه، تمایل شهروندان به استفاده از خودروهای شخصی نیز افزایش یافته است. در نتیجه، همگام با پیاده سازی سیاست های مدیریت تقاضا، افزایش ظرفیت معابر شهری امری غیرقابل اجتناب خواهد بود. افزایش ظرفیت معابر در ابتدا با تکیه بر گسترش معابر از طریق افزودن خطوط اضافی به معابر انجام می گردید اما با گذشت زمان و افزایش تقاضا، افزایش خطوط به علت معارضین ملکی امری غیرممکن می نماید. به منظور رفع محدودیت ها، اجرای معابر چندسطحی مورد توجه بسیاری از کلانشهرها واقع شده است. در این پژوهش، نویسندگان سعی نموده اند تا با بررسی نمونه هایی از این معابر و شناسایی معیارهای موثر، اقدام به تهیه پرسشنامه کارشناسی نموده و با اخذ نظریات کارشناسان حوزه حمل ونقل و شهرسازی، عوامل موثر برای امکان سنجی این نوع معابر را براساس روش تحلیل عاملی اولویت بندی نمایند. بررسی نتایج تحلیل ها نشان می دهد عواملی همانند سطح سرویس معبر در ساعت اوج، حفظ بافت باارزش تاریخی، آلودگی های صوتی، هزینه کلی اجرا، حفظ مراکز خطی- محله ای و شهری، تعداد گلوگاه های ترافیکی موجود در معبر، ملاحظات ایمنی و حجم روزانه شمارش شده در کمان به عنوان مهمترین عوامل موثر از بین 30 معیار شناسایی شده است که با استفاده از این 8 عامل می توان بدون انجام هزینه زیاد و صرف زمان طولانی، مطالعات امکانسنجی این نوع معابر را برای سایر شهرها به انجام رسانید.
اثرات تغییر پوشش و کاربری زمین در منطقه تجریش بر رژیم آبدهی رودخانه دربند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه های شهری به دلیل افزایش جمعیت و تغییرات پوشش و کاربری زمین در حوضه های آبخیز آنها درمعرضآسیب های گوناگون می باشند. رودخانه دربند نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در طول نیم قرن گذشته توسعه شهری تهران، رژیم هیدرولوژیکی آن را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش با استفاده از عکس های هوایی سال های 1345 ، 1358 و تصاویر〖ETM〗^+وIkONOSسال 1389،میزان تغییرات پوشش و کاربری اراضی در منطقه تجریش شناساییشده و بر اساس آن ها نقشه پوشش و کاربری زمین برای سه دوره زمانی تهیه شده است و با به کارگیری نقشه های مذکور،با روش SCSبه تخمین میزان عددیمنحنی و نگهداشت سطحی آباقدام شده است. همچنین با بهره گیری از مدل های شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان، مدل سازی رواناب و بارش انجام گرفته و از آزمون من کندال به عنوان روشی برای بررسی روند داده های دبی و بارش استفاده شده است. با آشکار سازی تغییرات پوشش و کاربری زمین در سه دوره زمانی ،مشخص گردید که سطوح تولید کننده رواناب زیاد در طول این سه دوره افزایش یافته است. در همین راستا شماره منحنی و ضریب رواناب از سال 1345 تا 1389 افزایش یافته و ضریب نگهداشت سطحی از 66/122در سال 1345 به 26/107در سال 1358 و 76/104 در سال 1389 کاهش یافته است. در حالیکه بارش روند افزایشی خاصی نداشته، دبی دارای روند صعودی بوده که علت اصلی آن تغییرات پوشش و کاربری زمین بوده است.
مکان یابی مراکز امدادرسانی در شهر یزد با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای و GIS FUZZY(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امدادرسانی هنگام وقوع بحران ها، یکی از برنامه ریزی های کوتاه مدتی است که به منظور مدیریت بحران انجام می گیرد. اهداف این پژوهش، ارائه الگویی مناسب و کاربردی برای مکان یابی مراکز امدادرسانی در شهر یزد و انتخاب مکان های مناسب، به منظور احداث مراکز امدادرسانی به هنگام وقوع بحران ها در شهر یزد هستند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و اسنادی است. برای این کار نخست با استفاده از روش دلفی شانزده معیار اصلی و مؤثر در مکان یابی این مراکز، در چارچوب شش خوشه شناسایی شدند. سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و فرایند تحلیل شبکه ای، وزن نهایی هر یک از معیارها تعیین شد. پس از آن با آماده سازی و تلفیق لایه های مربوط به هر معیار با وزن آن معیار در فرایند تحلیل شبکه ای و استفاده از عملگرهای اجتماع فازی و اشتراک فازی، مکان های مناسب برای مراکز امدادرسانی در شهر یزد مشخص شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که چگونه می توان روش های تصمیم گیری چندمعیاره را با سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق فازی بر اساس نظر کارشناسان و متخصصان برای مکان یابی مراکز امدادرسانی تلفیق کرد. از این رو، الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند در مکان یابی سایر کاربری های شهری، به ویژه مراکز امدادرسانیِ شهرهای مختلف، مورد استفاده قرار گیرد. به دلیل قرارگیری مساحت بزرگی از بافت فرسوده یزد در بخش مرکزی و نواحی اطراف آن، پیشنهاد می شود با وجود تمرکز مکان های تعیین شده در این محدوده، تصمیماتی جامع و کاربردی برای نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده این شهر انجام گیرد تا ضمن کاهش خسارت های ناشی از بحران ها، از فشارهای جمعیتی به این مراکز در زمان بحران ها کاسته شود.
بررسی عوامل مؤثر بر بیابان زایی، پهنه بندی مناطق آسیب پذیر و پیشنهاد راهکارهای مؤثر برای کاهش پدیده بیابان زایی در منطقه خمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی و پهنه بندی بیابان زایی در منطقه نیمه خشک شهرستان خمین با به کارگیری مدل مدالوس است. ابتدا منطقه مطالعاتی به چهار واحد کاری براساس رخساره های ژئومورفولوژی تقسیم شد. براساس مدل مدالوس، معیارهای مؤثر در بیابان زایی شامل اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، فرسایش، آب زیرزمینی و نحوه مدیریت انتخاب، شاخص های وزن دهی، میانگین هندسی شاخص ها محاسبه و نقشة هر معیار تهیه شد. از طریق تلفیق نقشه های مربوط به هر معیار، نقشه بیابان زایی منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد 15/4 درصد در تیپ مستعد، 8/12 درصد شکننده با شدت کم، 52/19 درصد شکننده با شدت متوسط، 37/11 درصد شکننده با شدت زیاد، 1/11 درصد بحرانی با شدت کم، 33/26 درصد بحرانی با شدت متوسط و 7/14 درصد بحرانی با شدت زیاد قرار دارد. همچنین، بررسی تیپ های بیابان زایی در رابطه با کاربری های مختلف و واحدهای کاری نشان داد کاربری اراضی فاقد پوشش گیاهی، بیشتر از کاربری های دیگر، مستعد بیابان زایی است که بیشترین درصد از تیپ بحرانی با شدت زیاد در این کاربری قرار دارد و واحدهای کاری 1 و 2 بیشترین مساحت تیپ های بیابان زایی با شدت بحرانی را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل تطبیقی شاخص های توسعه پایدار شهر بوشهر با مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به ویژگیهای شهرنشینی و لزوم پایداری توسعه، تحلیل پایداری شهرها در ایران برای نیل به توسعة پایدار امری کلیدی است. در این ارتباط، با توجه به فقدان مطالعه ای مناسب از میزان پایداری توسعة شهر بوشهر، این پژوهش با طرح این سوال شکل گرفت: آیا بین سطح پایداری توسعه شهر بوشهر و نقاط شهری کشور (در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی) تفاوت وجود دارد؟ سپس با بررسی مبانی نظری و پیشینة تحقیق و نیز ویژگیهای شهر بوشهر، فرضیة تحقیق ارائه شد. جهت سنجش میزان توسعه و آزمون فرضیه نیز ابتدا مفهوم توسعة پایدار در چهار بعد و 44 شاخص تعریف عملیاتی گردید. داده های مورد نیاز نیز در دو سطح شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شد و با استفاده از روش آزمون علامت و به کمک نرم افزار آماری SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از نظر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تفاوتی وجود ندارد. ولی از نظر شاخصهای نهادی- کالبدی تفاوت معناداری بین آنها وجود دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار، وضعیت شهر بوشهر در کل بهتر از متوسط کشور است.
رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس زیرساخت های گردشگری شهری با روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از موارد، گردشگری شهری یکی از بخش های سرآغاز توسعه پایدار در شهرهای مناطق در حال توسعه در نظر گرفته شده است و سرآغاز برنامه ریزی صحیح برای دستیابی به گردشگری شهری پایدار، شناخت پتانسیل های نواحی از این منظر است. از جمله پتانسیل های نواحی مختلف در ارتباط با گردشگری شهری می توان به زیرساخت های گردشگری شهری اشاره کرد. بنابراین اهداف پژوهش حاضر در مرتبه اول، رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری و در مرتبه دوم، مشخص کردن نحوه توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان با استفاده ازتکنیکTOPSIS،SAW و ضریب چولگلی پیرسونی است.این پژوهش ازنوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز آن به روش اسنادی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اولاً شهرستان های تبریز، مراغه و شبستر، سه شهرستان اول و شهرستان های ورزقان، چاراویماق و خداآفرین، سه شهرستان آخر در رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری می باشند. ثانیاً به کارگیری ضریب چولگی پیرسونی نیز نشان می دهد که توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان آذربایجان شرقی نامتقارن با چولگی مثبت است.
بررسی و ارزیابی پایداری مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم در توسعه و عمران روستایی مسکن پایدار می باشد و از این جهت شناخت ویژگی ها و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار روستایی اهمیت خاصی دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی شاخص ها و ابعاد مسکن پایدار روستایی می باشد که به صورت مطالعه موردی در دهستان ملاوی شهرستان پلدختر صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با رویکرد ترکیبی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی مناطق روستایی دهستان ملاوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 175 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) به ترتیب 77/0 ، 84/0 و 71/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که حدود 84 درصد از شاخص های بررسی شده در شرایط ناپایدار و تاحدی پایدار قرار گرفته اند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین تیپ های روستایی در شاخص ها و ابعاد پایداری مسکن تفاوت وجود دارد.
کاربرد CVM در ارزش گذاری اکوتوریست شهر سوخته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان زابل از مناطق توریستی و گردشگری استان سیستان و بلوچستان می باشد.هدف از مطالعه ی حاضر برآورد ارزش اکوتوریستی شهر سوخته با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط می باشد. برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راست نمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری با ۱۵۰ بازدیدکننده از منطقه ی مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ۷۵ درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از این مکان تاریخی می باشند. همچنین، متغیّرهای موهومی جنسیت، سطح تحصیلات، درآمد ماهیانه فرد، گرایش حفاظتی فرد و فاصله ی محل زندگی فرد از شهرسوخته نشان داد که متغیّرهای یادشده اثر مستقیم و مثبت بر تمایل به پرداخت در افراد نمونه مورد بررسی دارند. علامت منفی ضریب رگرسیون سه متغیّر، قیمت پیشنهادی، سن پاسخگو و تعداد اعضای خانواده بیانگر معکوس بودن اثر متغیّرهای یاد شده بر وجود تمایل به پرداخت در افراد نمونه بود. نتایج حاصل بیانگر این است که میزان میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و گردشگران ۴۱۴۰ ریال است.لذا با توجه به اهمیت تاریخی شهرسوخته و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان، پیشنهاد می شود که برنامه ریزان و مسؤولان برای توسعه ی گردشگری و افزایش تعداد بازدیدکنندگان و توریست ها و بالا بردن رفاه بازدیدکنندگان به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند.
مکان یابی بهینه ی جهات توسعه ی فیزیکی شهر سرخنکلاته با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکان های مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهت یابی توسعه ی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. در این راستا، پژوهش حاضر نیز که از نوع توسعه ای-کاربردی می باشد، با هدف تعیین مکان های مناسب جهت گسترش آینده ی شهر سرخنکلاته در استان گلستان، به مطالعه ی این مهم با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. بدین منظور از روش ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GISاستفاده شده و طیّ این فرایند،13 شاخص طبیعی و انسانی شناسایی و مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه ی حاصل گویای آن است که اراضی مناسب توسعه با مساحت 61/33% عموماً در قسمت های جنوبی و جنوب شرقی و غربی و اراضی با تناسب کم و بسیار کم با مساحت 42/38% در قسمت های شمالی و شمال شرقی و غربی قرار گرفته اند که با تدوین استراتژی های مناسب توسعه و هدایت مراکز سکونت و فعالیّت به سوی اراضی مناسب می توان از گسترش سکونتگاهها در اراضی نامناسب ممانعت نموده و ضمن حفاظت از اراضی کشاورزی منطقه از منابع موجود به نحو مطلوب تری استفاده کرد. در نهایت با اعمال رابطه ی جبری همه ی نقشه های عامل با هم در محیط GIS مورد هم پوشانی قرار گرفتند و نقشه ی پتانسیل اراضی مناطق واقع در محدوده ی طرح هادی شهر سرخنکلاته جهت توسعه ی شهر کلاس بندی شد. در نهایت پیشنهاد اساسی یافته های حاضر، بر تمرکز توسعه ی فیزکی آتی شهر در قسمت های شمالی، شمال شرقی و غربی، با توجه به وضعیت مناسب موجود جهت توسعه ی آتی آن است.
ارزیابی اثرات توسعه بر محیط زیست استان چهار محال و بختیاری و تعیین اولویت دهستان ها برای توسعه با استفاده از مدل تخریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین آثار توسعه بر محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل تخریب ایران و امکان توسعه بیشتر دهستان ها می باشد. تقسیمات سیاسی در سطح دهستان (44 دهستان) به عنوان واحد کاری استفاده شد. آسیب پذیری اکولوژیکی با استفاده از نقشه های شیب، جهت، ارتفاع، میانگین دمای سالانه، نقاط همباران، حساسیت به فرسایش، پراکنش گسل ها، عمق خاک، پوشش گیاهی، ذخیره گاه های جنگلی و مناطق حفاظت شده و روی هم گذاری با واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل تخریب به تعداد 13 عامل شناسایی و شدت آنها در هر یک از واحدهای کاری تعیین شد. تراکم فیزیولوژیک جمعیت نیز از تقسیم جمعیت موجود در هر واحد کاری بر وسعت زمین های قابل کشت به دست آمد. با وارد کردن مشخصه های مدل در نرم افزار Excell، ضرایب تخریب در هر یک از دهستان ها محاسبه و برحسب شدت تخریب در 6 طبقه تقسیم بندی شدند. از نظر شدت تخریب در گذشته، از کل مساحت استان، %4/64 مستعد توسعه بیشتر، %9/31 دارای قابلیت توسعه مشروط به انجام عملیات بهسازی و %7/3 دارای قابلیت محدود توسعه است
ارزیابی الگوی روابط ارگانیک و غیرارگانیک روستایی- شهری در روستاهای پیراشهری (مطالعة موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، روستاهای پیرامون شهر بابل که در ارتباط با شهر تحولات زیادی از آن پذیرفته اند، به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا- شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیرارگانیک بودن در رویکرد شبکة یکپارچه ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل 32 روستا در پیرامون شهر بابل بود. برای تعیین حجم نمونه در پرسشنامة خانوار، از کل 7288 خانوار در روستاهای نام برده شده، براساس فرمول کوکران، 745 خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة روستا به دهیاران و شوراهای روستاهای موردمطالعه اختصاص یافت. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T برای دو گروه وابسته، فریدمن وکای دو در SPSS، تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است که در حوزة اقتصادی، در مؤلفه های هزینه و درآمدهای روستایی، عرضه و تقاضای روستا از شهر، معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال، گردشگری روستایی و در حوزة اجتماعی، در تغییرات ارزش ها و باورهای اجتماعی، رابطة شهر بابل و روستاهای موردمطالعه غیرارگانیک بوده است.
محدودیت ها/ راهبردها: برای تحقق ایجاد الگوی متعادل و ارگانیک، انجام تحقیقاتی درزمینة تعامل و پیوندهایی فضایی نظیر جریان افراد، کالاها، پول، سرمایه، اطلاعات و مواد به طور جداگانه و با هدف ژرف نگری بیشتر برای شناخت مسائل و شکاف های موجود در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون و تلاش برای ارائة الگوی متعادل و ارگانیک پیشنهاد می شود.
راهکارهای عملی: در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون، برنامه ریزی درزمینة توسعة گردشگری شهری در روستاهای پیرامون شهر بابل، ایجاد فعالیت های صنعتی تکمیلی و فرآوری تولیدات کشاورزی، با هدف افزایش و تنوع اشتغال، مدیریت درجهت معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، با هدف ممانعت از بورس بازی زمین و مدیریت بهینه و کنترل مسئولان درزمینة هجوم بی رویة جمعیت و اسکان آن ها در روستاهای پیرامون شهر بابل در منطقة موردمطالعه ارائه می شود.
اصالت و ارزش: این تحقیق الگوی موجود روابط روستایی- شهری را از ابعاد اجتماعی و اقتصادی، با توجه به رویکرد شبکة یکپارچة منطقه ای که رویکردی بهینه در روابط شهر و روستا است، موردتوجه قرار می دهد.
سنجش سطوح توسعه یافتگی سکونتگاه های شهری با به کارگیری مدل تحلیل خوشه ای (نمونه تحت مطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت موجود سکونتگاه های شهری برای سنجش سطوح توسعه یافتگی آنها از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی شهری برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف شهرها، برای ارائه طرح ها، سیاست گذاری ها و برنامه های شهری ضروری است. در واقع استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، بهداشتی و غیره می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه سکونتگاه های شهرها باشد که با مقایسه شهرها با توجه به شاخص های توسعه، زمینه های رفع مشکلات و نارسایی های موجود برای دستیابی به توسعه مطلوب و واقعی به وجود می آید. با تعیین و ارزیابی سطوح توسعه سکونتگاه های شهری مشخص می گردد که کدام شهر نیاز به سرمایه گذاری بیشتر نسبت به دیگر شهرها دارد.
هدف این مقاله تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان تهران با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای است. برای سطح بندی، 36 شاخص در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی و کالبدی انتخاب گردید و با به کارگیری روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، طبقه بندی شهرستان های این استان صورت پذیرفت. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و نیز از نرم افزار GIS برای سطح بندی سکونتگاه های شهری استفاده شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های استان از نظر شاخص های توسعه در یک سطح قرار ندارند. نتیجه به کارگیری روش خوشه ای سلسله مراتبی این است که شهرستان های استان تهران در سه خوشه سطح بندی می شوند. شهرستان تهران در خوشه اول به عنوان برخوردارترین شهرستان و شهرستان های دماوند، پیشوا، پاکدشت، ری، بهارستان، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، قدس، ملارد و شمیرانات در خوشه دوم قرار گرفته اند. البته با اینکه 12 شهرستان در یک خوشه قرار گرفته اند، با توجه به امتیاز شاخص ها به 7 سطح رده بندی می شوند که از بین آنها شمیرانات بعد از تهران وضعیت بهتری دارد. شهرستان فیروزکوه در خوشه سوم قرار دارد. در نهایت فیروزکوه به عنوان محروم ترین شهرستان برای سامان دهی و سامان بخشی باید در اولویت قرار گیرد. بنابراین با تهیه طرح های کوتاه مدت فوری و سرمایه گذاری مناسب می توان وضعیت رفاهی و معیشی افراد این شهرستان را ارتقا بخشید. البته این بدان معنا نیست که بقیه شهرستان ها نیاز به ارائه خدمات رفاهی ندارند، بلکه با توجه به شاخص ها، این شهرستان نسبت به دیگر شهرستان ها به تمهیدات و برنامه های ویژه نیاز دارد.
بررسی راهکارهای افزایش تعاملات اجتماعی به واسطه معماری سرای محلات (مورد پژوهی: سرای محلات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۳۶۳-۳۵۱
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی نحوه توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی؛ نمونه موردی: شهر بومهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۶۸-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
ظرفیت سنجی ارتقای نقش شهرداریها در مدیریت مسکن شهری (نمونه موردی: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۸۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
تحلیل جغرافیایی صنایع دستی در شهرستان املش و نقش آن در توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی بعنوان هنری باارزش، صنعتی مستقل، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی می تواند به عنوان یک جاذبه مکمل در توسعه گردشگری مؤثر باشد. پژوهش حاضر در محدوده ی شهرستان املش واقع در استان گیلان در راستای پاسخگوی به این سوال که آیا صنایع دستی ظرفیت های لازم جهت توسعه گردشگری در منطقه را دارد، انجام گرفته است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی -تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. بدین منظور ابتدا صنایع دستی شناسایی و معرفی و سپس به پهنه بندی جغرافیایی آن پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگران ورودی به منطقه و خانوارهای فعال در تولید صنایع دستی است که تعداد 384 گردشگر با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی و تعداد226 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و جهت ارزیابی فرضیه ها از روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که 9/68 درصد از گردشگران، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد و همچنین 5/76 درصد از خانوار فعال در تولید صنایع دستی، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد دانسته اند که نیازمند برنامه ریزی،سرمایه گذاری و حمایت های لازم از هنرهای دستی است.
تبیین نسبت و همبستگی توسعه و امنیت عمومی در چارچوب تقسیمات کشوری ایران مطالعه موردی: شکل گیری استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین ارتباط دو مؤلفه توسعه و امنیت عمومی در بستر تقسیمات کشوری، موضوع اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. توسعه امری چندبعدی است که مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم، تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری ها و ریشه کن کردن محرومیت است. محرومیت از دید بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، فقط در معنای اقتصادی و مادی آن فهمیده نمی شود و تمام جنبه های زندگی اجتماعی را شامل می شود. رویکرد اصلی در این پژوهش، محرومیت نسبی است. محرومیت نسبی یکی از ابعاد اساسی توسعه بوده و یک احساس است. یکی از نمودهای اصلی احساس محرومیت نسبی، احساس تبعیض است. احساس تبعیض زمینه ساز بروز نارضایتی و آشوب های اجتماعی بوده و ممکن است امنیت عمومی یک کشور را با مشکل مواجه کند. این پژوهش با استفاده از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط توسعه و امنیت عمومی، نظام تقسیمات کشوری ایران را متأثر کرده است؟ فرضیه در نظر گرفته شده آن است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، توانایی تأثیرگذاری بر نظام تقسیمات کشوری ایران (و منطقه مورد مطالعه) را دارد. همه بررسی های تاریخی و رویدادهای جاری حاصل از این پژوهش در منطقه مورد مطالعه (استان قزوین)، گویای این واقعیت است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، بر تقسیمات کشوری ایران تأثیرگذار بوده است.