فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۶۱ تا ۷٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگرچه ازون تروپوسفری به مقدار متعارف در تروپوسفر وجود دارد ولی تشکیل مقادیر نامتعارف این مولکول طی فرآیندهای فتوشیمیایی اتمسفر، آن را به یکی از مهمترین آلاینده های هوای شهرها تبدیل نموده است. در این پژوهش با تکیه بر رویکرد محیطی به گردشی، اقدام به شناخت وضعیت ازون تروپوسفری در دوره زمانی 2011-2001 گردید. مقادیر ازون تروپوسفری و مقادیر عناصر آب و هوایی از طریق مرکز پایش آلودگی محیط زیست استان تهران وابسته به سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران وابسته به شهرداری دریافت گردید. داده های جو بالا نیز از طریق پایگاههای NCEP NCAR/ تهیه شد. به دنبال آن الگوهای گردشی تبیین کننده بیشنه این آلاینده به کمک تحلیل خوشه ای، استخراج و طبقه بندی گردید. نتایج نشان می دهد بیشترین تمرکز و شدت این آلاینده در دوره گرم سال یعنی ماههای ژوئیه و اوت اتفاق می افتد که مهمترین الگوهای گردشی تبیین کننده آن کم فشار سطحی و پرفشار جنب حاره هستند. اگرچه در فصول دیگر سال نیز بیشینه ازون مشاهده شده است. به طور کلی آنچه باعث تراکم ازون تروپوسفری در کلانشهر تهران می شود پایداری سطحی است. چراکه پایداری، فرآیندهای فتوشیمیایی جو و متعاقب آن غلظت ازون تروپوسفری را افزایش می دهد. عوامل بوجود آورنده این پایداری، الگوهای پرفشار دینامیکی فوقانی نظیر پرفشار جنب حاره در تابستان و همچنین الگوهای پرفشار حرارتی در سطح زمین نظیر پرفشار سیبری در زمستان هستند.
تحلیل عوامل مؤثر بر حس مکانی شهروندان در شهرهای جدیدمطالعه موردی: شهر جدید صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان راهی برای توصیف رابطه عاطفی بین شخص با یک مکان خاص می باشد. شهرهای جدید اصولاً در مکان هایی استقرار پیدا می کنند که سابقه سکونتگاه های انسانی در آن وجود نداشته است، بنابراین افرادی که برای اوّلین بار در این نواحی استقرار یافته ذهنیت و حس مکانی خاصی نسبت به مکان سکونتی جدید ندارند. در این پژوهش سعی می شود تا با شناسایی عوامل موثر بر حس مکان، آینده شهرهای جدید را برای پذیرش جمعیت هموارتر نمود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی توسعه ای بوده و روش جمع آوری منابع پژوهش نیز مبتنی بر مطالعات اسنادی تحلیلی و پیمایشی می باشد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل های آماری انجام شده و ضریب همبستگی اسپیرمن و کندال معیار آزمون فرضیات پژوهش قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده از این آزمون ها نشان می دهد، هر چه میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات رسانی مدیران شهری بیشتر باشد، به همان اندازه حس مکان در بین شهروندان افزایش می یابد؛ از سوی دیگر با تامین امنیت ساکنین و زیباسازی شهر می توان زمینه جمعیت پذیری این سکونتگاه ها و وابسته شدن ساکنین به محل زندگی جدیدشان را بیشتر نمود.
سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در خانواده های گسترده و هسته ای مطالعة موردی: مناطق روستایی بخش پشت آب زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است برای ترسیم رفاه در جامعه. ازآنجاکه نوع و ساختار خانواده در کیفیت زندگی فرد تأثیر دارد، هدف اصلی این پژوهش، سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی خانواده های گسترده و هسته ای در مناطق روستایی بخش پشت آب است. منطقة مورد مطالعه شامل 9 روستا از دهستان های ادیمی و قائم آباد بخش پشت آب زابل است. جامعة آماری شامل 296 خانوادة گسترده و هسته ای است، که از سال 1385 به بعد زندگی مشترک را آغاز کردند. این خانواده ها به صورت نمونه گیری تصادفی و با کمک دهیاران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که داده های اولیه از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و سایت های علمی جمع آوری شدند و پس از بررسی منابع، شاخص های کیفیت زندگی برای دو خانوادة گسترده و هسته ای در قالب پرسشنامه طراحی و در روستاهای نمونه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و از روش های آماری ازجمله توزیع فراوانی داده ها برای تعیین درصد ویژگی پاسخگویان، و آزمون T-test برای سنجش تفاوت معناداری در میزان رضایت زوج های جوان در قالب شاخص های کیفیت زندگی در دو نوع ساختار خانواده استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که دو نوع خانواده در میزان رضایت از شاخص های کیفیت محیطی و تسهیلاتی روستا، کیفیت کالبدی مسکن (درونی و بیرونی) و بهزیستی عاطفی تفاوت چندانی نداشتند؛ لیکن این دو نوع خانواده در میزان رضایتمندی و احساس رفاه در قالب شاخص خودمختاری و آزادی عمل و شاخص روحی و روانی، تفاوت معناداری داشتند.
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
ارزیابی و تحلیل مدیریّت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود دنیای به شدت شهری شده امروز لزوم بازنگری مدیریت شهری را ضروری ساخته و مدیریت شهری نوین به دنبال طرح هایی در انطباق با ویژگی های بومی و محلی می باشد.از مؤثرترین شیوه های برخورد با مسائل شهری، ظرفیت سازی نهادها، مدیریت کارآمدتر و انتخاب الگوی بهینه برای مدیریت این مسائل می باشد.یکی از الگوهای مطرح شده در مدیریت شهری، حکمروایی مطلوب شهری می باشد که به عنوان مدیریت شفاف و پاسخ گو با هدف نیل به توسعه اقتصادی،اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی از جایگاه نظام حکمروایی مطلوب شهری در ساختار مدیریتی شهرخرم آباد می باشد. شیوه جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ومدل swot صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از شهروندان و ۳۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری انتخاب شده است. نتایج بدست آمده از مدل سوات نشان می دهد که موقعیت شهر خرم آباد از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، تدافعی و رقابتی در بدترین وضعیت ممکن یعنی موقعیت تدافعی قرار دارد.نتایج بدست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر شهروندان در مورد شاخص های حکمروایی مطلوب مثبت نمی باشد و فاصله اطمینان تفاوت میانگین نیز منفی می باشد که نشان می دهد شاخص های اندازه گیری شده میانگینی پایین تر از مقدار آزمون که در اینجا عدد۳ می باشد، دارند. همچنین از دیدگاه کارشناسان غیر از دو شاخص پاسخگویی و قانون مداری بقیه شاخص ها نامطلوب ارزیابی شد.
تحلیل رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اهداف عمده برنامه ریزی شهرهای جدید، دستیابی به بیشترین مطلوبیت و رضایتمندی ساکنان در ابعاد گوناگون در این شهرها است. چرا که شهرهای جدید از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبوده و نیستند و همین امر سبب به وجودآمدن تفاوت های آشکاری در کیفیت محیط زندگی آنها و مادرشهرها شده است. هدف از تحقیق حاضر سنجش شاخص های ذهنی و رضایتمندی از کیفیت محیط در شهر جدید پرند، به عنوان یکی از چهار شهر جدید پیرامون کلان شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقای شرایط کیفی سکونت در این شهر جدید است که تا به امروز کمترین میزان موفقیت را در جذب جمعیت کلان شهر تهران داشته است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، یک پیمایش میدانی از 370 نفر از ساکنان شهر جدید پرند انجام گرفت. شاخص های تحقیق با نگاه ذهنی به ابعاد کیفیت زندگی در 5 بعد محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، کیفیت مسکن، ارائه خدمات شهری و کیفیت دسترسی و حمل ونقل طبقه بندی و با استفاده از آزمون T-test تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب هم بستگی اسپیرمن (Spearman) و ضریب هم بستگی وی کرامر (Cramer’s V) در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت محیط سکونت از دیدگاه ساکنان شهر جدید پرند در همه شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. فقط شاخص دسترسی و حمل ونقل را نزدیک به متوسط ارزیابی کرده اند و از دیگر شاخص ها به طور کلی اظهار نارضایتی کرده اند. کمترین میانگین به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شهر پرند تعلق دارد. در سطح دوم مدل، شاخص کیفیت دسترسی و حمل ونقل تأثیر بیشتری بر شاخص سطح بالاتر خود، یعنی رضایت ساکنان از کیفیت محیط و سکونت در شهر جدید پرند دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که ویژگی های اقتصادی و اجتماعی افراد نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک آنها نسبت به مقوله کیفیت زندگی دارد. در این میان شاخص های اجتماعی و اقتصادی کیفیت زندگی بیشترین تأثیرپذیری را از ویژگی های فردی داشته است. شناخت ارتباط میان کیفیت محیط شهر جدید پرند و تأثیر آن بر سطوح مختلف رفتاری، احساسی و ادراکی ساکنان اهمیت خاصی دارد. بی تردید، جذب جمعیت در پرند هر چند بر مبنای اصولی ترین قواعد علمی پیاده شود، اگر بر مبنای درک محیطی نباشد، رضایت چندانی را کسب نخواهد کرد.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
ارزیابی میزان موفقیت طرح های توسعه شهری در دستیابی به معیارهای توسعه پایدار(مورد: طرح های حوزه ی میانی غربی مشهد و تحقق شهر فشرده)
حوزههای تخصصی:
با وجود تاکید مدیران بر معیارهای توسعه پایدار برای دستیابی به شهر متناسب و قابل زندگی، به دلایل گوناگون تهیه کنندگان طرح های شهری در عمل این معیارها را مورد توجه قرار نمی دهند. هدف از تدوین این مقاله، ارزیابی طرح های توسعه شهری مشهد در قبال نحوه ی برخورد با معیارهای توسعه پایدار به خصوص رویکرد فشردگی در حوزه ی میانی غربی این شهر و همچنین بررسی مطلوبیت یا عدم مطلوبیت فشردگی برای شهر مشهد می باشد. به همین منظور، در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، ابتدا شاخص های کمی شهر فشرده معین شده و بر آن اساس، طرح های توسعه عمران شهر مشهد به خصوص حوزه ی میانی غربی این شهر، با رویکرد شهر فشرده مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن است که طرح تفصیلی حوزه ی میانی غربی مشهد، بیشترین میزان انطباق با شاخص های شهر فشرده را به دست آورده و طرح توسعه عمران، کمترین امتیاز را به لحاظ فشردگی کسب نموده است. با توجه به این که طرح اخیر هم اکنون در حال اجرا می باشد، به نظر می رسد ارزیابی مجدد اهداف و روندهای مورد نظر می تواند ضمن جلوگیری از هدر رفت اعتبارات، نتایج مناسب تری را نصیب شهر و شهروندان نماید.
ارزیابی عملکرد سرای محلات در راستای توسعه مدیریت محلی نمونه موردی: سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه سیاست های پایداری شهری بیش از پیش اهمیت واحدهای همسایگی و اجتماعات محلی را در چارچوب مفهوم توسعه پایدار روشن ساخته است. از اینرو توجه مدیریت شهری در برنامه ریزی به سوی سطح خرد گرایش یافته است. در کشور ما توجه به سطح خرد در شهرها از سابقه طولانی برخوردار نیست اما در سالهای اخیر مدیریت شهری تهران با تشکیل شورایاری ها و بعد از آن ایجاد سرای محلات به عنوان محلی برای فعالیت مدیریت محله گامی جهت محقق شدن آن صورت گرفته است. در این مقاله حکمروایی خوب شهری، برنامه ریزی محله محور، اهمیت و ضرورت توسعه مدیریت محله در راستای مشارکت شهروندان و توجه به توانایی ها و ظرفیت های محلات مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی عملکرد سرای محلات در راستای مدیریت محلی می باشد که در این ارتباط سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران در منطقه یک شهرداری تهران به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته و سه محور اطلاع رسانی و آگاهی، مشارکت شهروندان در اداره امور محله و استفاده از ظرفیت ها و توانایی های محلات از طریق پرسشنامه و مصاحبه استخراج گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، هر سه سرای محله در این محورها دارای تفاوت عملکردی هستند. در محور اطلاع رسانی- آگاهی بخشی و مشارکت ساکنین، سرای محله اوین نسبت به سرای محله تجریش و نیاوران عملکرد بهتری داشته است. در زمینه محور سوم توانمندسازی، استفاده از پتانسیلها و ظرفیت های محلات هم با وجود تفاوت در ویژگی های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی محله ها، مدیریت شهری در تعریف محورهای فعالیت مدیریت محله(خانه های چهارده گانه) به این ظرفیت ها و توانایی های ویژه محلات توجهی نکرده است و هنوز مدیریت محله از اصول برنامه ریزی محله محور و حکمروایی خوب شهری فاصله زیادی دارد.
بررسی میزان اثربخشی سیستم اتوبوس های تندرو در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالان عرصه حمل و نقل و ترافیک و کارشناسان یکی از راه های برقراری عدالت اجتماعی و سرعت دادن به ظرفیت های حمل و نقل ع مومی در کلان شهرها را توس عه مسیرهای ویژه اتوبوس رانی می دانند، اتوبوس های تندرو یکی از راهکارهای موقتی, کوتاه مدت و کم هزینه برای حل مشکلات ترافیک کلان شهرهای جهان سوم می باشد. کلانشهر مشهد سالیانه پذیرای حدود 15 میلیون زائر و گردشگر خارجی است و در این صورت فشار بر زیرساخت ها و به ویژه سیستم حمل و نقل و ترافیک چندین برابر می شود بنابراین به کارگیری سیستم بی آرتی از سال 1387 برای حل مشکل ترافیک شهر مشهد مطرح شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی می باشد و هدف از آن ارزیابی میزان اثربخشی سیستم بی.آر.تی در شهر مشهد می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی بوده و ابتدا عوامل مؤثر در میزان اثربخشی اتوبوس های تندرو جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی میزان کارایی هر یک از مسیرهای بی آرتی در شهر مشهد مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی بالای مسیر 1013 که شرق به غرب کلانشهر مشهد را پوشش می دهد می باشد.
سنجش تطبیقی ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان دربافت های جدید و قدیم شهری با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: محله حسینیه «قدیم» و کوی قائم «بافت جدید» شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دنبال نارسایی و انتقادات وارده به روند برنامه ریزی شهری قبل از دهه 1950 (چون طرح های ش هری کالبد محور) شاهد ورود و کاربست م فهوم مشارکت و برنامه ری زی مشارکتی در ادب یات برنامه ری زی، ابتدا در ک شورهای توس عه یافته و سپس نشر و نمو آن در ک شورهای در حال توس عه می باشیم. آگاهی از ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان بافت های مختلف شهری برای تحقق برنامه ها و رسیدن به اهداف برنامه ریزی امری ضروری است. از این رو شناخت ابعاد مختلف مشارکت و سنجش آن در محلات شهری منجر به درک درست تفاوت های موجود عناصر سیستم شهری (محلات شهری) شده و فرایند برنامه ریزی شهری را متناسب با تفاوت های موجود، نظام داده و عملیاتی می کند. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کمی، در چارچوب مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل همبستگی سعی نموده است به مقایسه تطبیقی ظرفیت مشارکت مردم در بافت های فرسوده و جدید شهری با نمونه موردی محله حسینیه (بافت قدیم ) وکوی قائم (بافت جدید) شهر زنجان بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود مشکلات عدیده در بافت های فرسوده ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان آن در ارتقا محیط محل بالاتر از بافت های جدید است.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات در سطح محلات منطقه شش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به معنی توزیع عادلانة خدمات و امکانات شهری برای رسیدن به جامعه ای متوازن، و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقة شش براساس جمعیت، مساحت و سرانة کاربری های خدماتی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور تحلیل نحوة توزیع خدمات در سطح محلات منطقة شش، مدل های L.Q ، ضریب امتیاز استانداردشده و مدل VIKOR به کار گرفته شده است. سپس با به کارگیری مدل کپ لند (Copeland) نتایج مدل های مذکور تلفیق شد. نتایج نشان می دهد خدمات شهری به طور عادلانه در سطح محلات منطقة 6 توزیع نشده است. به طوری که محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر در بهترین وضعیت، و محلات فاطمی و قزل قلعه در پایین ترین سطح برخورداری از توزیع خدمات قرار دارند. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که توزیع فضایی جمعیت و خدمات نیز به طور عادلانه انجام نگرفته است. بنابراین، با توجه به ساختار منسجم و سیستمی شهر، باید به عدالت فضایی در نحوة پراکنش خدمات در سطح محلات منطقة 6 و توزیع این خدمات با توجه به جمعیت آن توجه شود.
تحلیل فضایی برخورداری استان های ایران در شاخص های سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک ارزش سعی در کاهش تفاوت های میان گروه های مختلف افراد درون جامعه دارد، و دسترسی عادلانه همه افراد جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی پیش زمینه ایجاد عدالت در جامعه و موجب ارتقای سطح سلامت و ایجاد فرصت های برابر در جامعه خواهد شد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی سطوح برخورداری استان های کشور از لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرها شامل 24 شاخص در زمینه شاخص های سیمای سلامت استان های کشور مربوط به سال 1387و 1385، که در نهایت به 6 عامل از طریق چرخش واریماکس در تحلیل عاملی تبدیل، که در مجموع 67/82 درصد از واریانس را می پوشاند. به منظور آگاهی از رتبه استان های کشور در عامل های بارگذاری از روش مؤلفه های اصلی و همچنین از تکنیک تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی نهایی استان های کشور در عامل های تلفیقی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توزیع جغرافیایی شاخص های سیمای سلامت در بین استان های ایران به صورت نابرابر صورت گرفته است، به طوری که استان های سمنان، خراسان رضوی و یزد برخوردار و استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، آذربایجان شرقی و لرستان محروم هستند. در پایان با استفاده از رگرسیون چند متغیر، نسبت به پیش بینی اولویت توسعه استان های کشور اقدام، که بر این اساس ضروری است که عامل های خدمات واحدهای بهداشت و درمان، خدمات حمایتی، خدمات مشاوره ای و اجتماعی، خدمات نهادی و نیروی انسانی، خدمات مراکز و پایگاه های بهداشت و خدمات نیروی انسانی متخصص در اولویت توسعه ی استان های کشور به ترتیب برای استان های خیلی محروم، محروم، کمتر برخوردار، تا حدودی برخوردار، برخوردار و خیلی برخوردار قرار گیرند.
مدیریت و دفع رواناب های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک River tools (مطالعه موردی: منطقه یک شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهر اهواز یکی از کلان شهرهای ایران و به لحاظ توپوگرافی، جزو مناطق پست و جلگه ای با شیب بسیار کم است. در این شهر ساخت و ساز های غیر اصولی و بارش های آنی و رگباری از عوامل مهم آب گرفتگی معابر هستند. این عوامل، باعث شده است تا به این موضوع پرداخته شود.
روش: این پژوهش که به روش توصیفی/ تحلیلی انجام شده و مبتنی بر روش علی و معلولی است با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک River tools به بررسی، شناسایی و مدیریت آب های سطحی و سیلاب های شهری در منطقه یک کلان شهر اهواز، به هنگام بارندگی پرداخته است و نقشه های شیب، جهت شیب و مناطقی که در هنگام بارندگی دارای پتانسیل آب گرفتگی هستند، برای این منطقه تهیه گردیده است.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه به علت شیب کم امکان تخلیه ثقلی و به علت هزینه زیاد امکان پمپاژ آب به رودخانه کارون وجود نداشته است، ولی با استفاده از تحلیل های GIS بهترین مسیر طبیعی منطبق بر خیابان ها برای تخلیه رواناب، مشخص شده است و در نهایت، نقشه شبکه پیشنهادی دفع آب های سطحی از منطقه مورد مطالعه ارایه شده است.
نتیجه گیری: در منطقه یک شهر اهواز، شبکه آب راهه درختی یا سلسله مراتبی جمع آوری آب سطحی منطبق بر خیابان ها و کوچه های بافت شهری، پیش بینی شده است. تا آب جمع آوری شده از این منطقه به این کانال های پیش بینی شده هدایت و از آنجا به رودخانه کارون سرازیر شود.
تحلیلی بر علل شکل گیری اسکان غیررسمی با استفاده از مدل تحلیل مسیر، مطالعه موردی: محله ی شادقلی خان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل علل شکل گیری اسکان غیررسمی در محله ی شادقلی خان شهر قم به روش توصیفی- پیمایشی است. با توزیع پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای و تکمیل آن توسط 200 سرپرست خانوار ساکن در محله ی شادقلی خان، متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مؤثر بر ایجاد اسکان غیررسمی در این محله و اثرات فضایی - مکانی آن بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 10 عامل به عنوان مهمترین عوامل اثرگذار در پدید آمدن محله ی شادقلی خان نقش آفرین است. با بکارگیری تکنیک رگرسیون، ضریب اثرگذاری هر یک از این عوامل مشخص و با استفاده از مدل تحلیل مسیر چگونگی اثرگذاری این عوامل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج بدست آمده، در شکل گیری محله ی شادقلی خان دو دسته عوامل قبل از مهاجرت شامل؛ مالکیت اولیه، دلایل مهاجرت، مهاجر بودن یا نبودن و شغل قبلی و عوامل بعد از مهاجرت شامل؛ شغل فعلی، سند مالکیت، دلایل سکونت، پروانه ساخت، میزان درآمد و سال مهاجرت، دارای بیشترین اثرگذاری می باشد. در مجموع با محاسبه ضریب تأثیر عناصر و متغیرهای مختلف مستقل اثرگذار و با تفکیک آنها از یکدیگر، مشخص گردید که عوامل قبل از مهاجرت به میزان 6/56 درصد و عوامل بعد از مهاجرت به میزان 4/43 درصد در پدید آمدن محله ی شادقلی خان اثرگذار بوده اند. بنابراین، چنانچه برنامه ریزان و سیاست گذاران درصدد حل مشکلات ناشی از اسکان غیررسمی در شهرها هستند، می بایست ریشه های آن را در عوامل اثرگذار قبل از مهاجرت و در روستاها جستجو کنند و پس از حل این ریشه ها به حل مشکلات فعلی اسکان غیررسمی بپردازند.
تحلیل فضایی تنش روانی زنان در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی از نظر ساختار اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) در معرض خطرهایی قرار دارند که زمینه ساز تنش و پریشانی جسمی و روانی است. در این میان، زنان با زندگی در مناطق روستایی با تبعیض و محرومیت بیشتری مواجه اند و ازاین رو موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تری دارند. در این مقاله با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی-تحلیلی به شیوة پیمایشی استرس زنان روستاهای بخش مانه سنجش و ارزیابی شد. حجم نمونه به شیوة تصادفی طبقه بندی شد و با احتساب ویژگی هایی نظیر «میزان جمعیت روستاها، وضعیت طبیعی روستا، نیز دوری و نزدیکی به شهر» تعیین گردید، و درمجموع تعداد 240 زن از 16 روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مطالعه شده، بیشتر دچار استرس اقتصادی با میانگین 9/27 و سپس استرس محیطی با 8/16 و استرس اجتماعی با میانگین 5/13 هستند. نتایج به دست آمده از طبقه بندی خوشه ای روستاهای نمونه از نظر میزان استرس (روستاهای با استرس کم، روستاهای با استرس متوسط و روستاهای با استرس زیاد)، نشان می دهند که 7 روستا در طبقة اول، 4 روستا در طبقة دوم و 5 روستا در طبقة سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اقتصادی بیشترین تنش را در زنان روستایی به همراه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین استرس کل زنان روستایی بخش مانه و تمامی شاخص های مکانی-فضایی به کار گرفته شده در این مقاله از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
پهنه بندی کاربری توسعة شهری با استفاده از منطق فازی (fuzzy) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعة موردی: گرگان، گنبد و علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین، منبعی محدود و آسیب پذیر است، اما اگر از سودمندی های آن به درستی استفاده شود، این منبع، ابدی و قابل تجدید خواهد بود. برای بهره برداری از سرزمین، با صرفة اقتصادی و مستمر باید روند بهره برداری را در چارچوبی برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت اجرا کرد. چنین تفکری، مقدمه ای برای آمایش سرزمین یا برنامه ریزی برای استفاده از اراضی شده است. ایجاد و به کار گیری سامانه های اطلاعات جغرافیای (GIS)، در بسیاری از زمینه ها از جمله آمایش سرزمین، محیط زیست و توسعة شهری، به بروز تغییرها و جهش های عظیمی منجر شد. این پژوهش، تلاش می کند بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد امکان توسعة شهری و تخمین قابلیت اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شهرستان های علی آباد، گنبد و گرگان در استان گلستان را تأمین کند و مناطق مستعد توسعة شهری را بیابد. در این تحقیق، برای جمع آوری داده های مورد نیاز در سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشة تناسب اراضی برای کاربری توسعة شهری از روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) و فازی سازی (Fuzzy) استفاده شد و عوامل مورد بررسی با توجه به روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP)، در محیط نرم افزار IDRISI Kilimanjaro و ArcGIS آماده شد. نتایج نشان می دهد که 3،845،306،130 متر مربع از مساحت منطقه با توان بالا، 36،553،066 متر مربع با توان متوسط و 5،067،405،586 متر مربع نیز با توان ضعیف است.
تحلیل فضایی رابطه نوع کاربری زمین با ارتکاب بزهکاری با استفاده از مدل آنتروپی محلی (مطالعه موردی: رابطه کاربری های مسکونی، تجاری و بانک با وقوع بزه شرارت در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع و میزان کاربری اراضی و نحوه استفاده از زمین در سطح شهرها تأثیر غیرقابل انکاری در شکل گیری الگوهای رفتاری هنجار و نابهنجار دارد. در بسیاری از موارد کمبود یا نبود یک کاربری خاص تسهیل کننده یا مانع بروز بزهکاری است. بنابراین، شناسایی ارتباط نوع و میزان کاربری با وقوع جرایم نقش تعیین کننده ای در فرایند برنامه ریزی پیشگیری از جرم دارد. در پژوهش حاضر با هدف تحلیل نوع کاربری اراضی در فضاهای شهری و وقوع بزهکاری ارتباط بین نوع و میزان وجود کاربری های مسکونی، تجاری و بانک ها با ارتکاب بزه شرارت مورد سنجش قرارگرفتهاست. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست. داده های پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی گردآوری و به منظور تحلیل مکانی ارتباط بین متغیرهای مورد بررسی از مدل آنتروپی محلی استفاده شده است. نتایج حاصل از خودهمبستگی مکانی متغیرهای پژوهش نشان دهنده الگوهای خوشه ای معنادار درزمینه وقوع بزه شرارت در شهر تهران است. با توجه به تراکم بزهکاری در مناطق خاصی از شهر تهران انطباق و ارتباط معنادار جرایم و کاربری های مورد پژوهش در برخی از محدوده ها بسیار قوی است و بیانگر معناداری بسیار بالایی(در سطح بونفرونی) است. هرچند تمامی کاربری ها تأثیر یکسانی بر وقوع بزه -شرارت- ندارد. یافته های پژوهش بر ضرورت انجام پژوهش های بیشتر به منظور تشخیص عوامل بروز بزهکاری تحتتأثیر نوع کاربری های خاص تنها در محدوده لکه های شناسایی شده و سعی در کاهش تأثیر این عوامل به منظور پیشگیری و کنترل بزهکاری در این محدوده های خاص را نشانمی دهد.
سنجش نابرابری در کلانشهر شیراز با استفاده از شاخص پاندی و نتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری درآمدی محاسبه شده با استفاده از ضریب جینی دیدگاه محدودی از نابرابری رایج در جامعه را نشان می دهد. این پژوهش به سنجش نابرابری در شهرها با استفاده از شاخصی ترکیبی که از نابرابری های درآمدی، مرگ و میر و استانداردهای زندگی مشتق شده می پردازد و ضمن نقد ضریب جینی روش جدیدی برای اندازه گیری نابرابری اقتصادی- اجتماعی با استفاده از شاخص ترکیبی کیفیت زندگی ارائه می دهد. ضریب جینی توزیع درآمد تنظیم شده ی کیفی به عنوان معیار نابرابری اقتصادی- اجتماعی معرفی می شود. الگوی پیشنهادی با استفاده از داده های امید به زندگی دهک های درآمدی در مناطق شهری توضیح داده می شود. پژوهش از نوع کمّی- تحلیلی بوده و قلمرو پژوهش را مناطق نه گانه ی شهر شیراز در سال 1390 تشکیل می دهند. با استفاده از داده های میدانی که از سرپرستان خانوار (384 خانوار) جمع آوری شده، وضعیت دهک های درآمدی در مناطق کلانشهر شیراز مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه ی آماری از خانوارهای شهر شیراز که تعداد آنها طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 برابر با 344533 خانوار بوده است، تشکیل می شود. حجم نمونه ی پژوهش با توجه به دهک های درآمدی محاسبه شده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی و متناسب با حجم خانوارها در مناطق نه گانه ی شیراز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص نابرابری در منطقه ی مورد مطالعه از آنچه با معیار سنتی ضریب جینی و دیگر شاخص های نابرابری درآمدی نشان داده می شود، بیشتر است.
ارزیابی روش های استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله و ارائه ی الگوریتمی بر پایه لایه های GIS و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ها از بلایای ویرانگر طبیعی تهدید کننده بشر می باشند. از جمله مشکلات بعد از وقوع یک زمین لرزه می توان به موضوع ارزیابی خسارت اشاره کرد. ناحیه، میزان، نرخ و نوع آسیب، اطلاعات ارزشمندی را به منظور فعالیت های بشردوستانه، امداد و بازسازی در منطقه آسیب دیده در اختیار قرار می دهد. عوامل اصلی تعیین کننده هزینه کلی یک بحران، هم به لحاظ آسیب های اقتصادی و هم به لحاظ تلفات جانی، روشن شدن این مسئله است که با چه سرعتی رویداد مورد پاسخ قرار گرفته و با چه کیفیتی اقدامات واکنشی سازماندهی می گردد. تکنیک های سنجش از دور بدلیل دارا بودن قابلیت هایی از جمله واکنش سریع، عدم تماس فیزیکی، هزینه پایین و دید وسیع، نقش ارزشمندی را در استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان ها دارا می باشند. امروزه بدلیل دسترسی به انواع داده های سنجش از دور، روش های متعددی برای ارزیابی خسارت ساختمان ها طراحی و گزارش شده است. هدف از این تحقیق، مروری بر این روش ها بر مبنای بکارگیری تصاویر نوری در سه دسته: رویکرد تصاویر تک زمانه، چند زمانه و تلفیق داده های بُرداری و تصاویر و همچنین ارائه و پیاده سازی یک روش خودکار به منظور تعیین ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا و لایه های GIS می باشد. در روش پیشنهادی، پس از استخراج توصیفگرهای بافتی از تصاویر قبل و بعد از زلزله برای هر ساختمان و تعیین توصیفگرهای بهینه، یک سیستم استنتاج فازی عصبی برای تعیین وضعیت ساختمان ها در چهار کلاس «سالم تا تخریب ناچیز»، «تخریب متوسط»، «تخریب سنگین» و «ویران» طراحی شد. نتایج نشان می دهد که این سیستم، صحت کلی 89%در دسته بندی ساختمان ها به 4 کلاس تخریب را دارا می باشد.