فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۰۱ تا ۸٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسجد قلب تپنده شهر است. شهر با خانه ها و مغازه ها و بازارها گرد این قلب ساخته می شود و از وجود آن حیات می یابد؛ مسجد، نقطه ای که هنر رنگی الهی به خود می گیرد معماری اسلامی چنین است. ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم وبیش آگاهانه از محیط است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد این حس عاملی که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد که حس مکان نام دارد. این پروژه به بررسی دو مسجد معاصر سنتی و نوآور و به نقش طرح کالبدی در حس مکان بر اساس روانشناسی محیطی می پردازد و با ارائه پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده های استخراج شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ارائه عوامل مهم در بهبود فضاها و ارتباط فرد و محیط با رویکرد روانشناسی محیطی و مدلی مفهومی از پدیده حس مکان در مسجد نو ارائه می دهد.
واکاوی موانع و چالش های توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه دنا؛ دیدگاه جامعه ی میزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گام نخست در توسعه ی گردشگری روستایی، شناسایی موانع و چالش های آن است. بنابراین، هدف این مقاله شناسایی دیدگاه روستانشینان منطقه دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد پیرامون موانع و چالش های توسعه ی گردشگری در این منطقه بود. برای این منظور از روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای ساده با انتصاب متناسب استفاده به عمل آمد. در مرحلهی نخست، روستاهای گردشگری منطقهی دنا شناسایی و با استفاده از جدول نمونهگیری، حجم نمونه 115 خانوار روستایی برآورد گردید. آنگاه، سهم هر روستا از نمونه تعیین شد. در هر خانوار از یک زن و مرد (زوج) مصاحبه ی ساختارمند به عمل آمد. در مجموع 230 زن و مرد روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 57/0 برای متغیر های گوناگون به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS17 و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج هشت مانع توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه ی دنا منجر گردید که 45/66 درصد از واریانس کل را تبیین مینمودند. این موانع عبارتند از: سازمانی (34/32%)، اجتماعی (65/11%)، رفاهی(83/4%)، تسهیلاتی (07/4%)، فرهنگی (89/3%)، ارتباطی (68/3%)، مردمی (10/3%)، و اقتصادی (87/2%). بنابراین، برای توسعهی گردشگری روستایی در منطقه دنا توصیه می گردد در بُعد سازمانی، ایستگاهها یا واحدهای خصوصی گردشگری در روستاهای هدف ایجاد گردد، تا ضمن راهنمایی، به سازماندهی، اطلاعرسانی و نصب و تجهیز تابلوهای راهنما همت گمارند. در بُعد اجتماعی نیز با برگزاری کارگاههای آموزشی و جشنوارههای گردشگری جامعه میزبان را آماده پذیرش گردشگران نمایند. فزون بر آن، در جهت توسعهی زیرساخت های گردشگری در منطقه دنا از سیاستهای حمایتی و تشویقی بهره گیری شود. بر همین اساس، خدماترسانی بهینه در زمینه ی امور زیربنایی نظیر راه های ارتباطی، آب، برق و تأسیسات ورزشی و بهداشتی نیز میتواند مؤثر واقع شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای زراعی با تأکید بر رفتار کشاورزان سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی در منطقة سیستان نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغال روستاییان این منطقه دارد و بررسی عملکرد و عوامل رفتاری تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو در مطالعة حاضر ضمن بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی روستاییان، به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای کشاورزی در این منطقه پرداخته شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه به دست آمد. برای تحلیل نتایج و یافته ها از بستة نرم افزاری Eviews7 استفاده شد. نتایج مطالعهنشان دادند که سطح زیر کشت و تجربه اثر معناداری بر عملکرد کشاورزان منطقه داشته است. لذا تقویت زیرساخت های گفته شده برای بهبود عملکرد کشاورزی سیستان پیشنهاد می شود.
شناسایی روش های بومی مدیریت خشکسالی مطالعة موردی: شهرستان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ شان با محیط طبیعی و محدودیت فرصت های شان از دیرباز در معرض نیروهای مخرب طبیعی به ویژه خشکسالی قرار داشتند و کشاورزان هر منطقه به تجربه اقداماتی را برای سازگاری و مقابله با آن انجام می دهند. هدف کلی پژوهش کیفی حاضر که به روش پدیدارشناسی انجام شد، بررسی و شناسایی روش هایی است که کشاورزان در برخورد با خشکسالی از خود نشان می دهند. جامعة مطالعه شده در این پژوهش را روستاییان شهرستان سرپل ذهاب، که بیشترین خشکسالی ها را در سال های اخیر داشتند، تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلولة برفی شناسایی شدند. داده های تحقیق با روش مصاحبة عمیق و مشاهدة مستقیم جمع آوری و براساس الگوی کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که کشاورزان روش های متفاوتی را در مقابله با خشکسالی به کار می گیرند. برخی از شرکت کنندگان در تحقیق حاضر روش هایی نظیر تغییر الگوی کشت، ذخیرة علوفه، تغییر زمان کاشت و برداشت، تنوع معیشت، ترمیم جوی های آب و اصلاح شیوه های آبیاری را به منظور سازگاری به کار می گیرند و از روش هایی مانند چرای مزارع خشک شده، خرید آب، کاهش تعداد دام، قطع درختان و نذر و نیاز کردن به منظور مقابله با خشکسالی استفاده می کنند.
کارکرد برنامه های آموزشی در دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی (مورد: روستاهای ناحیه اورامانات در کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش و عملکرد برنامه های آموزشی در دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی در ناحیه روستایی اورامانات است. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و با فن پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 130 نفر از روستاییان ناحیه اورامانات استان کرمانشاه است. حجم نمونه براساس جدول مورگان به تعداد 100 نفر تعیین گردید و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی صوری و محتوایی آن براساس نظر جمعی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان دستگاه های اجرایی مربوطه مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 98/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد، بین زن و مرد، پاسخگویان با سطح تحصیلات مختلف، آنهایی که برنامه های آموزشی تلویزیونی استان را می دیدند و آنهایی که نمی دیدند، همچنین بین روستاییان شهرستان های مختلف اورامانات اختلاف معنی داری نسبت به اثربخش بودن برنامه های آموزشی مشاهده شد. همچنین، براساس مدل کرک پاتریک از دیدگاه روستاییان، مصاحبه با کشاورزان نمونه، اعتمادداشتن به توصیه های کارشناسان برنامه آموزشی، میزان پذیرش و عمل به این توصیه ها و انتقال پیام های آموزشی به ساده ترین شکل ممکن به کشاورزان، در حد متوسط به بالا در اثربخشی برنامه های آموزشی و بکارگیری شیوه های نوین کشاورزی مؤثر بود.
تحلیل وضیعت بهداشت مسکن روستاهای جنگلی- کوهستانی و عوامل مؤثر بر آن در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:یکی از اجزای حقوق بشر، داشتن مسکن مناسب است. پس از هوا، غذا و پوشاک، دراختیارداشتن مسکن مناسب از اساسی ترین ضروریات برای زندگی باعزت و همراه با کرامت انسانی است و یکی از پایه های مهم استانداردهای زندگی مطلوب می باشد و مقدمه ای برای دست یابی به عدالت اجتماعی محسوب می گردد.
روش:تحقیق حاضر ازنوع کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است و هدف آن، ارزیابی وضیعت بهداشت مسکن روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن می باشد. روستاهای جنگلی بخش بندپی شرقی از توابع شهرستان بابل جامعة آماری این تحقیق هستند که از بین 235 روستای جنگلی- کوهستانی، 36 روستا به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام مند، به-عنوان نمونة آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند. داده های این تحقیق ازطریق پرسشنامه، مصاحبة نیمه عمیق و همچنین، از داده های بهداشتی مرکز بهداشت گردآوری شده اند و سپس، در چارچوب نرم افزار SPSS و Excel و آزمون-های آماری تجزیه وتحلیل گردیده اند.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده ترین چالش های بهداشتی خانه های روستایی، وجود موش ها و سایر حیوانات موزی، برخوردار نبودن از کپسول اطفای حریق، وجود خطرهای برقی، آتش سوزی و دفع غیربهداشتی زباله در منازل هستند که نیاز به توجه ضروری دارند. امنیت سقف، کف اتاق، شناز ساختمان، حفاظ پله و دیوار و پنجره ها در اولویت دوم قرار دارند. وضعیت روشنایی و نور منازل، آشپزخانه، دستشویی، حمام و محوطة حیاط و همچنین، نبود درب اضطراری در اولویت بعدی قرار دارد. عوامل اقتصادی (درآمد)، نوع شغل، تحصیلات و وضیعت مالکیت، رابطة معنی دار و مستقیمی با بهداشت مسکن دارند و همچنین، عوامل بعد خانوار، فاصله از شهر، فاصله از جاده و سن با بهداشت مسکن، رابطة معنی دار و معکوس دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: گردآوری داده ها و کمبود منابع تحقیقاتی دربارة موضوع موردمطالعه، ازجمله موانع انجام این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: همکاری بین سازمانی اداراتی که در امر بهبود کیفیت مسکن مؤثر هستند، ارتقای سطح توان اقتصادی خانوارهای روستایی، افزایش جلب مشارکت روستاییان و ارتقای سطح آگاهی روستاییان، ازجمله راهکاری عملیِ ارتقای سطح بهداشتی مساکن روستایی هستند.
اصالت و ارزش: در این مقاله، به موضوع بهداشت مسکن در روستاهای جنگلی- کوهستانی که شرایط خاصی دارند، توجه شده است و برای مسئولان ملی و محلی اداراتِ بنیاد مسکن، بهداشت و درمان و سایر سازمان هایی که با مسائل بهداشتی روستاها به طور عام و بهداشت مسکن به طور خاص در ارتباط اند، مفید واقع می شود.
تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه بر توسعة اقتصادی اجتماعی روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة مرزی سیستان جزء نقاط پیرامونی و کمترتوسعه یافتة کشور است که قرارگیری آن در همسایگی کشور افغانستان و میزبانی مهاجران افغان بر توسعه نیافتگی این منطقه دامن زده است. در واقع، سکونت افاغنه باعث ایجاد شرایط خاصِ اقتصادی – اجتماعی در منطقة سیستان شده است و بر بسیاری از کارکردهای منطقه، به ویژه کارکردهای روستاهای مرزی تأثیر گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه و سطح توسعة اقتصادی - اجتماعی روستاهای مرزی سیستان است. روش تحقیق تحلیلی– همبستگی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه است و اطلاعات جمع آوری شده با روش تاکسونومی و آزمون اسپیرمن در نرم افزار SPSS ارزیابی شد. نتایج سطح بندی تاکسونومی نشان داد از 31 روستای مورد بررسی 6 روستا در سطح مطلوب توسعه هستند و 25 روستای دیگر نیز سطح توسعة متوسط و پایین دارند. همچنین، نتایج آزمون اسپیرمن با سطح اطمینان 99 درصد گویای همبستگی معکوس بین سطح سکونت افاغنه و سطح توسعة اقتصادی (814/0-) و اجتماعی (672/0-) روستاها است، به طوری که با افزایش افاغنه سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها کاهش، و با کاهش افاغنه، سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها افزایش می یابد.
تحلیل اکتشافی ابعاد اجتماعی- اقتصادی کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله می-باشد که با روش اکتشافی و تأییدی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی است که داده های آن بوسیله پرسشنامه و مصاحبه از بین 160 تن از کارکنان روستایی 35 واحد پرورش ماهی منطقه بصورت تمام شمار گردآوری شده است. ابتدا با انجام یک مطالعه تطبیقی اسنادی از بین ادبیات پیشین و یک مطالعه راهنما که در جریان مصاحبه با 15 تن از اعضای جامعه صورت گرفت، به تکمیل روایی و پایایی ابزار تحقیق در قالب یک پرسشنامه استاندارد پرداخته شد و در این میان مقیاسی مرکب از 12 شاخص و 34 گویه از اثرات دو بعد اقتصادی و اجتماعی برای مطالعه حاضر گزینش شدند. روش تحلیل نیز با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود که با کمک نرم افزار spss و آزمونهای مورد نیاز در سه مرحله صورت گرفت: در مرحله اول با تشخیص شاخص کفایت نمونه برداری و ضریب بارتلت و با اعمال چرخش واریماکس، 7 عامل اولیه استخراج شدند، در مرحله دوم با روش تأییدی به شناسایی 5 متغیر مستقل از طریق تعریف تابع رگرسیونی پرداخته شد که قابلیت تبیین اثرات کیفیت زندگی کارکنان روستایی پرورش ماهی در منطقه را دارا باشند، در مرحله سوم تحلیل رون شد که متغیرهای زمینه ای وضعیت تأهل، میزان درآمد و وضعیت مسکن بر روی کیفیت زندگی اعضای جامعه اثرگذار می باشند. جمعبندی نتایج سه تحلیل اکتشافی، تأییدی و زمینه ای نشان داد که سهم عوامل برگرفته از بعد اجتماعی بر کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله بیشتر از بعد اقتصادی می باشد. از آنجایی که هدف اصلی تأسیس واحدهای پرورش ماهی دستیابی به اشتغال و امنیت پایدار اقتصادی- اجتماعی در منطقه بوده و از اهمیت بسیاری برخوردار است، ولی این امر غفلت از بعد زیست محیطی توسعه پایدار را طلب نمی کند.
بررسی نقش مدیریت شورایی در دگرگونی ساختار شهر نمونه موردی (شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوراها از ابزار جامعه مدنی بوده که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با عنایت به تاکیدات قرآن کریم و سیره ی معصومین و نیز با توجه به ضرورت اجرای سیستم عدم تمرکز و وجود سازمان های محلی ، تشکیل آن ها مورد توجه واقع شد و با اختصاص چند اصل از قانون اساسی، پس از چند سال وقفه در سال 1377 انتخابات اولین دوره ای شوراهای اسلامی در سراسر کشور برگزار گردید. شوراها با توجه به مفاد قانون اساسی و قوانین عادی از سه رسالت تصمیم گیری، نظارت، مشورت و همکاری برخوردارند و در این راستا بررسی عملکرد و تعیین میزان موفقیت شورا ضروری است تا نقاط قوت و ضعف آن ها مشخص شود. این تحقیق به صورت اسنادی و پیمایشی است که با طرح سوالاتی ضمن نظر سنجی از شهروندان، با بررسی مصوبات دوره های اول، دوم و سوم شورای اسلامی و فعالیت کمیسیون های شورا به بررسی عملکرد شورای اسلامی شهر دهدشت می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد علی رغم بحران های اولیه ی ناشی از شکل گیری شورا به عنوان نهاد تاثیرگذار در مدیریت شهری ، شورای شهر دهدشت از عملکرد قابل قبولی در دوره های بعد برخوردار بوده است . تاثیر شورا بر دگرگونی ساختار شهر، با نقاط ضعفی همراه بود ( مسائلی مانند نوپا بودن شورای شهر، عدم اشراف به قوت ها و ضعف های شهر و عدم استفاده از نظر صاحبنظران و کارشناسان، عدم همکاری سایر سازمان های موثر در مدیریت شهر ) ولی به مرور زمان و با تثبیت جایگاه، شاهد یک تاثیر مثبت در ساختار شهر دهدشت هستیم.
مقایسه تطبیقی سرزندگی شهری در محلات مجیدیه جنوبی و سعادت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر و ساختن شهری مناسب برای زندگی (سرزندگی) است. راه دستیابی به این مهم از طریق شناخت بهتر موضوع و عوامل موثر بر آن امکان پذیر است. بنابراین در این تحقیق عوامل موثر بر سرزندگی شهری بررسی شده، به بررسی و تبیین تفاوت آن در محلات مختلف پرداخته شده است. روش تحقیق مبتنی بر پیمایش میدانی و نظرسنجی از کارشناسان و اساتید دانشگاه است. بنابران تعداد 384 پرسشنامه در سطح محلات مجیدیه جنوبی و سعادت آباد تهران توزیع شده، سپس معیارها و زیرمعیارهای مورد نظر تحقیق در قالب فرایند تحلیل سلسه مراتبی و توسط اساتید دانشگاه وزن دهی شدند. تحلیل داده ها با ادغام داده های گرداوری شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مطلوبیت کیفیت محیط در درجه اول اهمیت است. سپس به ترتیب دسترسی به خدمات محلی (به خصوص گذران اوقات فراغت) و امنیت شهری بیشترین تاثیر را در سرزندگی محله دارند. نتیجه آزمون فرضیه اصلی تحقیق نیز نشان می دهد محله سعادت آباد سرزنده تر از مجیدیه جنوبی است که به دلیل مطلوبیت نسبی کیفیت محیط و دسترسی مناسب به خدمات محلی در این محله است. تفاوت دو محله به لحاظ معیار پویایی اجتماعی معنادار نمی باشد.
واکاوی دستاوردهای دانش شهرسازی: تحلیل محتوای مقالات علمی- پژوهشی در حوزه شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوا یکی از مباحث مهم و کاربردی است که پژوهشگران با استفاده از این روش، به وارسی داده های محتوایی بصورت عمیق می پردازند. با بهره گیری از این روش می توان به تحلیل مجموعه ای از نوشتارها از قبیل مقالات و کتاب ها پرداخت. هدف این مقاله تبیین خطوط فکری اصلی نوشتارهای شهرسازی و مباحث پرمخاطب و برجسته و از دیگر سو، بررسی کمبودها و کاستی های موجود در روند طی شده است. این مقاله دارای رویکردی کمی بوده و جامعه آماری موردنظر شامل 954 مقاله منتشر شده در 13 نشریه مرتبط با حوزه شهرسازی در بازه زمانی 1387تا 1390می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که بخش عمده مقالات منتشر شده با محور شهرسازی به چاپ رسیده اند. همچنین، مقالات گرایش برنامه ریزی شهری و منطقه ای در نشریات یاد شده به مراتب پرمخاطب تر از گرایش های مدیریت شهری و طراحی شهری بوده اند. لازم به یادآوری است که بحث بر سر کاربری های شهری، داغ ترین بحث سه سال گذشته به شمار می رود.
سنجش پایداری اجتماعی محلات بر اساس دیدگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۹۲-۷۳
حوزههای تخصصی:
تمرکز توسعه در شهر ها و توجه به مفاهیم کالبدی و هندسی و غفلت از اهداف اجتماعی در طرح های توسعه شهری، شهرها را با چرخه نامطلوبی از عدم تعادل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روبرو کرده و چالش های زیادی را از نظر فقر، جرم و بزهکاری، تعارضات فرهنگی، نزول کیفیت زندگی، از هم گسیختگی های اجتماعی و غیره به وجود آورده است. رویکرد توسعه پایدار، برنامه ریزی و مدیریت شهری را از خردترین واحد شهر یعنی محله مورد توجه قرار داده و با رویکرد اجتماعی سعی در شناسایی ظرفیت های موجود در محله ها و کاربست آنها به منظور ترمیم و بهبود شرایط موجود و و ایجاد انعطاف لازم برای حل مشکلات آینده دارد. در این میان تلقی شهروندان از محله خود در تحلیل وضع موجود به دلیل انعکاس شرایط عمومی محله و محیط زندگی افراد حائز اهمیت می باشد. همچنین برداشت شهروندان از محله خود بسیاری از واقعیت های محیط را نمایان می سازد که از جنبه های اجتماعی برنامه ریزی درخور اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان پایداری اجتماعی در سطح محله فیض آباد شهر کرمانشاه با استفاد از دیدگاه ساکنین است تا از این طریق بتوان راهکارهایی را برای ترمیم و بازخوانی پایداری اجتماعی استخراج و پیشنهاد نمود. راهبرد اصلی تحقیق کمی است که در آن با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، همبستگی معیارهای تدقیق شده شناسایی و میزان پایداری اجتماعی محله بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، تمام معیارها تاثیر مستقیمی بر میزان پایداری اجتماعی محله می گذارند اما شدت تاثیر معیارها متفاوت است. از این نظر، معیارهای رضایتمندی، امنیت اجتماعی و ثبات اجتماعی دارای بیشترین همبستگی با مفهوم پایداری اجتماعی در سطح محله بوده و از دیدگاه ساکنان بیشترین تاثیر را بر سطح پایداری اجتماعی محله دارند.
تحولات ساختاری- کارکردی فضاهای روستایی در ایران و اثرات آن بر توسعه بافت در نواحی روستایی، مورد پژوهی: روستاهای جوانمردی و باغبهزاد، شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۱۷-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
بررسی مؤلفه های کیفیت زندگی در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر لامرد)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. سنجش وضعیّت موجودِ کیفیّت زندگی در شهرها با توجه به عوامل بیرونی نظیر فناوری تولید، زیرساخت ها، روابط اجتماعی، نهادهای اجتماعی (عوامل درونی)، محیط زیست و مانند آن ها تحت تأثیر قرار می گیرد. به طور کلی، کیفیّت زندگی، علاوه بر مسائل اقتصادی، نگرانی های اجتماعی و محیط زیست را نیز مدنظر قرار می دهد. با وجود این اندیشمندان برنامه ریزی به ویژه برنامه ریزان شهری اعتقاد دارند برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیّت زندگی باشند. از طرفی، بهبود کیفیّت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. چون بهبود کیفیّت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه است. در طول سه دهه اخیر، کیفیّت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله بررسی مؤلفه های کیفیّت زندگی در فضای شهری لامرد می باشد که متغیّرهای از قبیل حمل ونقل و شبکه معابر (کیفیّت فضا، احساس ایمنی و ...)، کیفیّت تسهیلات شهری (چراغ های روشنایی، نیمکت های استراحتگاهی)، کیفیّت محیط اجتماعی (آموزش و سلامت)، کیفیّت اقتصادی (هزینه اجاره، درآمد، هزینه های زندگی، پس انداز) و کیفیّت محیط (آلودگی منظر، سرانه فضای سبز، زیباسازی شهر) استفاده شد. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی)، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای 200 خانوار و به شیوه تصادفی تدوین شده و سپس به منظور تحلیل متغیّرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر میانگین پاسخ ها، آزمون آماری پارامتریک T برای متغیّرهای مستقل استفاده شده است. نتایج، نشان دهنده این مطلب است که سطح رضایت از شاخص کلی کیفیّت زندگی شهری و همچنین تمامی شاخص های نه گانه آن بین کم و متوسط می باشد. نتایج همچنین نشان می دهد که در شهر لامرد، مؤلفه های کیفیّت محیط اقتصادی، کیفیّت محیط کارکردی، کیفیّت حمل و نقل و کیفیّت اجتماعی در وضعیّتی پایین تر از سطح متوسط قرار دارند. و ضریب همبستگی نشان داد که میان شاخص های کیفیّت زندگی همبستگی وجود دارد و با بهبود وضعیّت مسکن و دسترسی به خدمات می توان به ارتقاء سطح کیفیّت زندگی در شهر لامرد کمک کرد .
تحلیل مکانی-فضایی مراکز انتظامی بر اساس اصول پدافند غیرعامل با تاکید بر معیارهای کالبدی-طبیعی، اجتماعی و اقتصادی (مورد مطالعه؛ شهر بیرجند)
حوزههای تخصصی:
در ارائه خدمات شهری، توجه به برخی اصول ازجمله اصول پدافند غیرعامل در ساختارها، سبب افزایش کارایی سیستم شهری در راستای ارائه خدمات بهتر به شهروندان و همچنین توسعه شهر پایدار می شود. بر طبق اهداف اصول پدافند غیرعامل که پیشگیری و کاهش مخاطرات طبیعی و انسانی است و همچنین قابلیت های مهم GIS درزمینهٔ برنامه ریزی و تصمیم گیری بهتر، این پژوهش به تحلیل فضایی-مکانی مراکز انتظامی در شهر بیرجند بر اساس اصول پدافند غیرعامل پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به دو صورت کتابخانه ای و مطالعات پیمایشی می باشد. تکنیک مورداستفاده در تحلیل، نیز فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مبتنی بر نظر کارشناسان و مقایسه زوجی بین شاخص ها، 17 معیار و گزینه های هر معیار در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. نتایج نشان داد که بیش از 45.89 درصد از سطح شهر بر اساس اصول پدافند غیرعامل مناسب و بسیار مناسب می باشد. به طورکلی وضعیت مکانی-فضایی مراکز انتظامی در شهر بیرجند تقریباً مطلوب است. بااین وجود برای افزایش کارکردی بهتر این مراکز، در برخی موارد نیاز به بازنگری و تغییرات می باشد.
نقش طراحی محیطی در پیشگیری از وقوع جرائم شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهرها منجر به بروز مشکلات و مسائل پیچیده، به ویژه وقوع انواع ناهنجاری های اجتماعی شده است. افزایش جرم و جنایت در شهر ها، امنیت و آسایش شهروندان را تهدید می کند. ساختار کالبدی شهرها در بروز جرایم تأثیر بسزایی دارند و توزیع فضایی متفاوت بزهکاری را در سطح شهرها پدید می آورد. در این میان خصیصه های جمعیت شناسی و اجتماعی – اقتصادی در مورد مکانی که بزهکاران و مجرمان در آن زندگی می کنند،یکی از عناصر اصلی اکولوژی (بوم شناسی) جرم است و دیگر عنصر اکولوژیکی مکانی است که جرم در آن اتفاق می افتد. توجه به CPTED (پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی) می تواند کمک شایانی به این امر نماید. این اصطلاح به تئوری طراحی مناسب و کاربری موثر از فضا و محیط ساخته شده، که منجر به کاهش فرصت های مجرمانه، ترس از جرم و بهبود کیفیت زندگی می شود، مربوط می شود. این تئوری تاکید دارد که با بهینه سازی فرصت های نظارت، تعریف مشخص و واضح از قلمرو، کنترل دسترسی ها و مواردی از این قبیل که به عنوان استراتژِیهای (CPTED) شناخته می شوند می توان مجرمان را از ارتکاب جرم دلسرد نمود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد و از پرسشنامه به عنوان ابزاری برای گردآوری اطلاعات در بین شهروندان بخش مرکزی اصفهان استفاده گردیده است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به اصول و شاخص های طراحی بهینه محیط و مساعدت شهرداری می تواند در کاهش وقوع جرائم نقش بسزایی ایفا کند.
مدرنیته و تأثیر آن بر هویت یابی زنان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر مدرنیته را منش و شیوة زندگی امروزی و جدید که به جای شیوة کهن نشسته و آن را نفی کرده است تعریف کنیم، درمی یابیم که دگرگونی های مداومی داشته و هرگز دست یافتنی نبوده است. این پدیده در مسیر تاریخی خود با مسئله تغییر شکل شهرها و رشد شهرنشینی و پیدایش نهادهای جدید اجتماعی، حضور مردم در عرصه های مختلف و ایجاد نظام های قانونی همراه شده است. مدرنیته همه ابعاد زندگی را در جهان و به ویژه در کشورهای جهان سوم مانند ایران دگرگون کرده است. یکی از مهم ترین دگرگونی ها در شهرهای ایران حضور زنان در فضای عمومی شهری است. هدف این مقاله بررسی دگرگونی های شکل گرفته در عرصه های عمومی شهری، به عنوان عرصه تجلی مدرنیته برای پذیرش زنان است. برای بررسی این تحولات، پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری مدرن که از نتایج مدرنیته به شمار می رود، انتخاب شده است. تأکید در اینجا بر دگرگونی های عرفی و ساختاری حاکم بر جامعه و نیز تأکید بر انتخابی بودن حضور در عرصه عمومی است. به عبارت دیگر، پیدایش نهادهای مدرنی مانند دانشگاه ها و مراکز آموزشی و نیز وارد شدن زنان به بازار کار، حضور آنها در عرصه عمومی را تا حد زیادی اجتناب ناپذیر کرده است. ولی اینها نمی تواند تنها عوامل گریزناپذیر حضور گسترده زنان در عرصه عمومی شهری باشد؛ بلکه دگردیسی در عرف ها، علایق، رفتار و سبک زندگی نیز تأثیر زیادی در این حضور دارد. روش تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیتِ تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و پیمایشیِ پرسش نامه و مصاحبه و روش های میدانی مشاهده و تجربه زیسته استفاده شده است. جامعه آماری از طریق توزیع پرسش نامه و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از زنان استفاده کننده از پارک ائل گلی به صورت تخمین شخصی 196 نفر بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، درست است که درباره نحوه حضور زنان امروزی در فضاهای عمومی نسبت به زنان سنتی دگرگونی های زیادی حاصل شده است؛ زنان از «چهاردیواری» و «اندرونی» بیرون آمده اند و امکاناتی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و غیره شکل های جدیدی از رابطه و فرصت های زیادی برای ارتباط با بیرون از خانه را برای آنان فراهم آورده است. با وجود این، غالب زنان استفاده کننده از پارک ها همراه خانواده به پارک می روند. البته درصد کمی از زنان نیز اظهار داشته اند که به تنهایی در پارک ها حضور پیدا می کنند که نشان دهنده تأثیرات پنهان مدرنیته در شکستن بسیاری از بت های ذهنی و ارزش های سنتی حداقل در بخشی از جامعه است. یعنی با وجود اینکه حضور گسترده زنان در فضاهای عمومی ناشی از ضرورت های مدرنیته است، اما بخشی از جامعه زنان حضور در فضاهای عمومی مانند پارک را به عنوان فرصتی برای آزادی، استقلال و هویت سازی مستقل از مردان برای خود می دانند؛ مانند کسانی که برای پرسه زنی، دوست یابی، دیده شدن و دیدن به پارک می روند.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای از محورهای اصلی توسعه و زیربنای پرورش نسل آیندة کشور قلمداد می شود. در دهه های اخیر با برجسته شدن مفهوم توسعة انسانی موضوع تغذیه ابعاد تازه ای به خود گرفته است. پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان متأهل روستایی شهرستان دیواندره بود (N=15421). با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 213 نفر به روش طبقه بندی تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران، و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید کرد. نتایج پژوهش نشان دهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و گروه های غذایی در خانوارهای روستایی مطالعه شده بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین درآمد خانوار، تعداد شاغلان خانوار، فاصلة محل سکونت تا شهر، بعد خانوار، مقدار زمین زراعی و باغی درتملک خانواده و تحصیلات مادر خانواده (مسئول تغذیه) با امنیت غذایی خانوار رابطة معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سه متغیر درآمد خانوار، تحصیلات مادر و نظام تولیدی مختلط می توانند تا 1/62 درصد از واریانس متغیر وابستة تحقیق (امنیت غذایی) خانوار را تبیین کنند.
سنجش سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی روستایی با تأکید بر زلزله مطالعة موردی: دهستان گشت، شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی در طول تاریخ جزء گزیرناپذیر زندگی انسان بوده اند و در میان آنها زلزله از مخرب ترین بلایا در جهان و ایران به شمار می آید. این بلای طبیعی سالانه خسارت های جانی و مالی بسیاری به مناطق روستایی کشور که آسیب پذیری شان بیشتر از مناطق شهری است وارد می آورد. مدیران بهره مند از دانش و آگاهی می توانند نقشی اساسی در مدیریت بحران های طبیعی مانند زلزله داشته باشند و آسیب های ناشی از آن را به حداقل برسانند. مدیریت محلی آگاه به اصول، مهارت ها و شیوه های مدیریت بحران در روستاها، نقش جدی در کاهش آثار بلایای طبیعی خواهد داشت. مطالعة حاضر با هدف بررسی میزان دانش مدیریت بحران میان مدیران محلی مناطق روستایی (دهیاران و شوراها) انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی تحلیلی ازطریق شیوة مطالعة اسنادی و پیمایشی برای پاسخگویی به پرسش تحقیق در منطقة روستایی دهستان گشت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل، از آزمون T برای مشخص کردن میزان دانش مدیریت بحران بین مدیران محلی و از مدل تصمیم گیری چندشاخصة الکتره (ELECTRE) برای اولویت بندی روستاهای منطقه براساس سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی استفاده شد. نتایج نهایی تحقیق نشان می دهند که براساس آزمون T، میانگین آمارة آزمونِ هیچ کدام از شاخص ها بالاتر از میانگین مطلوب نیست و سطح دانش مدیریت بحران میان مدیران روستاهای مطالعه شده پایین تر از حد متوسط است. نتیجة اولویت بندی مدیران محلی روستاها نیز نشان داد که روستاهای گشت، اله آباد و کسوری به ترتیب بالاترین سطح دانش مدیریت بحران را درمقایسه با سایر روستاها دارند و سطح دانش مدیریت بحران تقریباً نزدیک به متوسط است.
رتبه بندی شهرستان های استان گیلان ازلحاظ مدیریت پایدار تعاونی های پرة صید و صیادی با استفاده از تکنیک TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهی گیری یکی از زیربخش های مهم کشاورزی قلمداد می شود. در این زیربخش بیش از 100 میلیون تن از انواع آبزیان در هر سال تولید می شود که در تغذیه و رفاه نوع بشر نقش مؤثری دارد و وسیلة امرار معاش بیش از 200 میلیون نفر را فراهم می سازد. در زمان حاضر در صید ساحلی دریای خزر الگوی بهره برداری تعاونی وجود دارد که به تعاونی های پره مشهورند. استان گیلان با بیشترین شاغل در بخش صید ساحلی و کمترین میزان میانگین صید پنج ساله پرچالش ترین استان ازلحاظ عملکرد تعاونی های پره است. این مقاله درصدد است با اولویت بندی ابعاد مؤثر بر مدیریت صید ساحلی پایدار، دریابد که کدام بعد وضعیت بهتری ازلحاظ پایداری دارد و در ادامه با رتبه بندی شهرستان های استان دریابد که کدام یک از شهرستان ها ازلحاظ وضعیت ایده آل مدیریت صید ساحلی پایدار وضعیت بهتری دارند. وزن های محاسبه شده ازطریق تکنیک تحلیل مؤلفه های اصلی نشان می دهند که بعد سیاستی بالاترین وزن را در میان شاخص های مدیریت صید ساحلی پایدار تعاونی های پره دارد. با توجه به نتایج پژوهش، شهرستان لنگرود ازلحاظ مدیریت صید ساحلی پایدار کمترین فاصله را با وضعیت ایده آل دارد. شایان ذکر است که شهرستان های تالش و آستارا ناپایدارترین شهرستان های استان از نظر صید ساحلی هستند.