فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۶۱ تا ۸٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری در مناطق نمونه گردشگری روستایی مطالعه موردی: روستای نمونه گردشگری هجیج در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی راههای نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اجتماعی و اقتصادی توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی میباشد. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی توان محیطی منطقه نمونه گردشگری روستای هجیج و تدوین برنامه توسعه استراتژیک گردشگری با استفاده از مجموعه عوامل درونی(قوت و ضعف) و مجموعه عوامل بیرونی(فرصتها و تهدیدات) میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ ماهیت، کاربردی - توسعه ای میباشد. با استفاده از پیمایش دادههای حاصل از پرسشنامه و مطالعات میدانی به تعیین ابعاد چهارگانه تکنیک SWOT پرداخته شد. نمونهگیری پژوهش نمونهگیری تصادفی ساده و جامعه آماری را کارشناسان و صاحب نظران گردشگری استان میباشد. یافته های پژوهش نشان میدهد که در روستای هجیج تعداد قوت ها 11، ضعفها 11، فرصتها 12 و تهدیدات 6 مورد میباشند. که بر اساس اولویتبندی این عوامل S4, O2, W3 و T2دارای بیشترین امتیاز میباشند و استراتژیهای WOو SO در اولویت های اول و دوم برای برنامهریزی گردشگری میباشند. ارزیابی صورت گرفته در این پژوهش به تدوین برنامه توسعه گردشگری روستا هجیج انجامید که میتواند رهگشایی برای اصلاح و بهبود وضعیت گردشگری این منطقه باشد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی نواحی روستایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شتاب گرفتن عوامل درونی و بیرونی و پیوندهای حاصل از آن بر فضاهای روستایی در چند دهه اخیر با تحولات گستردهای روبرو بوده که ساختار و کارکرد نواحی روستایی را در مناطق مختلف کم و بیش متحول ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی در نواحی روستایی استان قم به روش توصیفی و تحلیلی – پیمایشی انجام شد، با بهرهگیری از تحلیل عاملی دیدگاههای 145 نفر از کارشناسان و مدیران خبره در برنامهریزی و توسعه روستایی هشت عامل به عنوان عوامل اثربخش بر تغییرات کارکردی از دیدگاه کارشناسان و مدیران استخراج و نامگذاری شدند. عامل اول، محدودیتهای توسعه کشاورزی و اشتغال در نواحی روستایی با تبیین بیش از 14 درصد از کل واریانس به عنوان مهمترین عامل معرفی شد. عوامل دسترسی و مراودات شهر و روستا، گسترش گردشگری، گسترش شهرنشینی، جاذبههای محیط روستایی، سرمایهگذاری جدید در روستاها، تحولات جمعیتی و امکانات و خدمات، به ترتیب، 79/12، 48/ 9، 50/ 8، 80/ 6، 20/5، 84/4 و 46/4 درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر برتغییرات کارکردی در نواحی روستایی را تبیین نمودند. که در مجموع 55/66 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند
ارزیابی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گردشگری خانه های دوم (مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری روستایی موجود در کشور، گردشگری خانه های دوم مهم ترین شکل آن است. در این نوشتار تلاش شده عوامل مؤثر اقتصادی و اجتماعی حاصل از گردشگری خانه دوم با توجه به نظرات پرسش شوندگان از گسترش این نوع گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، شناسایی شود. مطالعه مورد نظر در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل انجام گرفته است. پژوهش پیش رو از دید هدف کاربردی و از نوع پژوهش های پس رویدادی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ای گردآوری شده است که روایی آن با استفاده از فرمول کرونباخ با 80 درصد به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دائمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا و مسئولان امر گردشگری هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 60 نفر (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرهای آن، متناسب با نوع داده ها، از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگری آثار مثبت و منفی مختلفی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی منطقه برجای گذاشته است، مهم ترین آنها با توجه به دیدگاه کلی پرسش شوندگان درخصوص گسترش این نوع گردشگری در منطقه، به ترتیب در بُعد اقتصادی، افزایش شغل های فصلی مرتبط با گردشگری و در بُعد اجتماعی، افزایش امکانات محلی و افزایش رفتارهای ضد اجتماعی و متضاد با فرهنگ بومی است. بیشترین واگرایی در دیدگاه پرسش شوندگان در زمینه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و بیشترین همگرایی در زمینه تأثیرگذاری عوامل اقتصادی گردشگری خانه های دوم مشاهده شد. مسئولان بیشترین موافقت را با گسترش خانه های دوم داشتند و در رتبه بعدی، ساکنان خانه های دوم و مردم محلی، مخالف ترین گروه با گسترش این نوع گردشگری بوده اند. ساکنان دائم در روستا با وجود آگاهی از آثار مثبت اقتصادی حاصل از گردشگری، به دلیل آثار منفی آن بر ابعاد اجتماعی منطقه، با تداوم روند کنونی گسترش گردشگری مخالف هستند.
تحلیل محتوایی جایگاه توسعه پایدار روستایی در برنامه های بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در محیط درونی و بیرونی، به ویژه در عرصه های جهانی ما نند جهانی شدن، هموارهجامعه ی اطلاعاتی و جوامع روستایی را با تهدیدها یا فرص تهایی روبه رو می کند. به همین دلیلتدوین برنامه های مناسب و براساس اصول توسعه ی پایدار ، می تواند یکی از راهکارهایاساسی و مؤثّر در این زمینه باشد. در این چارچوب ارزیابی جایگاه برنامه ریزی روستایی دربرنامه های ملّی، بر اساس اصول توسعه ی پایدار و عدالت مکانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ومحیطی در پهنه ی ملّی، برای مدیریت و برنامه ریزی توسعه ی پایدار روستایی یک ضرورتاجتناب ناپذیر است. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شد تا با روش شناسی تحلیلیتوصیفی، ابتدا اصول و مبانی نظری برنامه ریزی توسعه ی پایدار روستایی و شاخص ها ی آناستخراج و به منزله ی معیارهای تحلیل محتوایی برنامه های توسعه بعد از انقلاب، در چارچوبقرار گیرد. سپس پرسش نامه ای طرّاحی و در اختیار EFQM مدل ارزیابی تعالی سازمانیخبرگان و متخصصان حوزه ی برنامه ریزی و توسعه ی روستایی قرار گرفت که از مجموع 30پرسش نامه، 14 مورد از آنها مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلی لها نشان دادکه با وجود افزایش سطح توجه به توسعه ی پایدار روستایی در برنامه های بعد از انقلاب کهبیشترین آن در برنامه ی چهارم توسعه مشاهده می شود، اما این توجه بر اساس ساختار مدلتعالی سازمانی، در تمام ابعاد پایین تر از میانگین است و نشان م یدهد که در برنامهها، عناصرتوانمندساز در باور خط مشیگذاران و برنامهریزان برای نهادینه کردن پایداری ب ه درستیشناخته نشده است و مدیریت اجرایی از ظرفیت لازم برای اجرای پایداری برخوردار نیست.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال وبختیاری(مطالعه موردی امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ در ایران امکان مذهبی مقدس فراوانی وجود دارد که تعدادی در زمره آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی نیز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زیارتى، دارای جاذبه های فرهنگی تاریخی نیز هستند؛ استان چهارمحال بختیاری با دارا بودن موقعیت استراتژیک، پیوند دهنده ناحیه گردشگری مرکز کشور به غرب و جنوب غربی و همچنین دارا بودن منابع و جاذبه های گردشگری، می تواند نقش قابل توجهی را در توسعه گردشگری مرکز و جنوب غربی کشور داشته باشد هدف از این تحقیق شناسایی اثرات مکان های مذهبی بر توسعه گردشگری است و امامزاده حمزه علی در شهرستان بروجن به عنوان یک نمونه موردی مطالعه قرار گرفته و سعی شده با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف و فرصتها و تهدیدهایی که این مکان مقدسه را تحت تاثیر قرا می دهد را بررسی کرده و سپس با ارائه راهکارهای مناسب به بهبود وضعیت فعلی کمک نماییم روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد منطقه مورد مطالعه با 29 نقطه قوت و امتیاز وزنی833/3و 10 فرصت و امتیاز وزنی 359/3در مقابل 16 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 2622/3و 14 تهدید و امتیاز وزنی 974/2توانمندی های نسبتا بالایی را برای توسعه گردشگری مذهبی در استان چهارمحال و بختیاری برخوردار می باشد و در صورت برنامه ریزی دقیق برای این پتانسیل های و مهمتر از همه اجرای دقیق این برنامه ها، می توان زمینه های توسعه گردشگری را در این استان فراهم سازد.
بررسی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی: مطالعه موردی روستای زیارت در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی است که به صورت مطالعه موردی در روستای زیارت شهرستان گرگان در استان گلستان به انجام رسیده است. تحقیق کمی حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی می باشد،که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان بومی و محلی روستای زیارت است که به روش جدول کرجسی و مورگان تعداد 192 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده گردیده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از متخصصان گردشگری استان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل پیامدهای فیزیکی- کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی توانستند 691/64 واریانس تغییرات مربوط به اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری روستایی در ناحیه مورد مطالعه را تبیین کنند. همچنین یافته های این قسمت بیانگر این بود که پیامدهای فیزیکی-کالبدی و پیامدهای اقتصادی مربوط به جنبه های مثبت (380/56%) گسترش گردشگری روستایی و پیامدهای محیط زیستی و پیامدهای اجتماعی (620/43%) نیز جنبه های منفی مرتبط با توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی را نشان می دهن که این امر بیانگر این بود که پیامدهای مثبت کمی بیشتر از پیامدهای منفی بوده است. به علاوه سایر نتایج نشان داد که زنان پیامدهای منفی بیشتری را از گسترش گردشگری درک کرده اند و گروه های شغلی کشاورزان، دامداران، و مغازه داران پیامدهای مثبت بیشتری را از گسترش گردشگری احساس کردند در حالی که گروه های کارمندان و بیکاران پیامدهای منفی بیشتری را بیان کردند. به علاوه نتایج بیانگر این بود که با افزایش سطح تحصیلات ادراک از پیامدهای منفی نیز افزایش یافته است.
بهینه سازی مدیریت ضایعات و بقایای زراعی: (مورد مطالعه روستای حسن آباد شهرستان روانسر استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم وسیعی از محصولات کشاورزی که با صرف هزینه های بالا تولید می شود به دلایل متعدد در چرخه تولید تا مصرف ضایع می شود که میزان این ضایعات در کشور ما بسیار بالاست. افزایش ضایعات بخش کشاورزی چالش مهمی برای دولت ها خواهد بود، زیرا ضایعات از یک سو تهدید کننده امنیت غذایی بوده و از سوی دیگر در ایجاد آلودگی های زیست محیطی تأثیر گذار هستند. هدف این تحقیق کیفی بهینه سازی مدیریت ضایعات زراعی در جامعه مورد مطالعه تحقیق یعنی شهرستان روانسر استان کرمانشاه می باشد. از این شهرستان، روستای حسن آباد به صورت هدفمند و به علت فعال و مهم بودن در فعالیت های بخش زراعی انتخاب شد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و اطلاعات با مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز حاصل شد و سپس با روش نظریه بنیانی تجزیه و تحلیل شد. کشاورزان، شرایط آب و هوایی نامساعد، آفات و بیماری، مشکلات مالی کشاورز و فرسودگی ماشین آلات مهمترین عوامل ایجاد ضایعات در این منطقه شناسایی شدند. کشاورزان برای مقابله با این شرایط راهکارهایی مانند آماده سازی زمین و کاشت بذر مرغوب در زمان مناسب، مبارزه با آفات، بیماری و علف های هرز، کشت مکانیزه و برداشت مناسب را به کار می گیرند. ضایعات ایجاد شده و بقایای کشاورزی برای بهبود حاصلخیزی خاک، تغذیه دام و طیور، تهیه بستر دام، پرورش قارچ و بی خاکورزی مورد استفاده قرار گرفته و مقداری از آن را دور ریخته شده یا سوزانده می شود. این در حالی است که مواد دفعی قابلیت استفاده برای تولید کمپوست را دارا هستند.
بررسی الگوی فضایی - مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت مردم در نواحی روستایی بخش جعفر آباد، شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
تحلیلی بر تاثیر صنعت حمل و نقل هوایی بر توسعه گردشگری مذهبی مورد مطالعه: فرودگاه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از انواع گردشگری است که صاحب نظران در این صنعت معتقدند به لحاظ موقعیت فرهنگی و مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر ، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه زیادی دارد . یکی از عوامل مهمی که در توسعه صنعت گردشگری به خصوص گردشگری مذهبی تاثیر گذار است صنعت حمل و نقل هوایی است . در حال حاضر با توجه به اهمیت فرودگاهها در جابجایی مسافران و در گیر بودن مسائل اقتصادی ،صنعتی ، گردشگری و...در این صنعت ضرورت دارد به بررسی نقش فرودگاه ها درتسریع فعالیتهای فوق پرداخته شود. بدین منظور در این مقاله با استفاده از اطلاعات مربوط به تعداد مسافران هوایی داخلی ورودی و خروجی ماهیانه فرودگاه مشهد(از13شهرکه دارای پرواز برنامه ای بوده اند) طی سالهای 85-1380 ،رتبه بندی فعالیتهای اقتصادی و صنعتی شهرهای مذکور ، تعداد گردشگران واردشده به فرودگاه مشهدو با کاربرد مدلهای جاذبه ،رگرسیون و سری زمانی و نرم افزار Spss وItsm به تحلیل نقش عامل فاصله درتقاضای سفرهوایی به مشهد(مدل جاذبه)،تاثیر فعالیتهای اقتصادی ،صنعتی و گردشگری در تقاضای سفر هوایی به مشهد(مدل رگرسیون)،و پیش بینی تعدادمسافران ورودی و خروجی مشهد طی سالهای 1393-1389(مدل سریی زمانی) پرداخته شده است. نتیجه تحلیل فوق مشخص می کند مهمترین عوامل موثر در تقاضای سفرهای هوایی به شهر مشهد طی سال های فوق عامل فاصله بین مشهد و سایر شهر هایی که طی سالهای فوق به مشهد پرواز داشته اند وفعالیت گردشگری بوده است.
نقش دفاتر تسهیل گری در سرعت بخشی به شهرسازی مشارکتی در بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 9 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسهیل گری در حقیقت آسان ساختن و سرعت بخشیدن به فرایند یا اتفاقی است که عموماً از راه فعالیت ها و یا ساز وکارهای اجتماعی انجام می شود. از این رو، چندی است که در بافت های فرسوده دفاتری با عنوان دفاتر تسهیل گری نوسازی بافت فرسوده ایجاد شده اند،که عمده ترین و اصلی ترین وظیفه آنها برقراری ارتباط با ساکنان بافت های فرسوده، معرفی مشوق ها، تسهیلات و معافیت های موجود و حل مشکلات احتمالی آنها در زمینه های نوسازی بناها و تجمیع ساختمان ها است. روش تحقیق تحلیلی– توصیفی و نوع پژوهش کاربردی می باشد. در این پژوهش سعی می شود تا برخی از تجربیات فعالیت های انجام شده در دفتر تسهیل گری و بافت فرسوده ناحیه یک منطقه 9 تهران مطرح شود. که نشان می دهد این دفاتر توانسته اند با بسترسازی، اعتماد سازی و توانمندسازی زمینه را برای مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده را فراهم کنند. در حوزه نوسازی بافت مسکونی تا قبل از تشکیل دفاتر خدمات نوسازی، فرایندکار بصورت کاملاً خود جوش و بدون برنامه مدون، با کارایی و بازده پایین و طولانی شدن زمان آن انجام می شده است. با تشکیل این دفتر ضمن حذف بروکراسی اداری، توانسته اند شکاف بین مدیریت کلان و مردم را پر نموده و با تسهیل گری و اطلاع رسانی موفقیت خوبی در زمینه نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد نظر بدست آورند. نتایج کالبدی نشان می دهد که در مدت سه سال تشکیل دفاتر خدمات نوسازی در این محله 2419 واحد مسکونی نوساز، 521 پروانه ساختمانی، 447 پلاک تجمیعی، و حدود 114372 مترمربع نوسازی صورت گرفته است. در زمینه اجتماعی، اقتصادی نیز 4 تعاونی تولیدی که حدود 2000 نفر عضو فعال دارد، تشکیل شده است که توانسته باعث درآمدزایی و کاهش بیکاری و معضلات اجتماعی محدوده شود.
تأثیر شورای اسلامی شهر تهران بر نگرش شهروندان تهرانی نسبت به مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران حاضر تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا نشان دهنده توزیع قدرت در جامعه مردم سالار دینی ایران و سیاست دموکراتیک کردن اداره امور محلی از ناحیه دولت است. انتظار آن است که با برخورداری از سازمان دمکراتیک محلی، شاهد گسترش نهادهای غیردولتی، افزایش مشارکت مردم در اداره امور خود و پاسخگو نمودن نهاد مدیریت امور محلی باشیم و تا اندازه زیادی به سمت توسعه یافتگی حرکت نمود. ایجاد شوراهای اسلامی شهر و روستا با چنین گستردگی و اهمیت در تاریخ ایران بی سابقه است. در پایان دهه هفتاد، با شکل گیری شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضور بی سابقه شهروندان جهت مشارکت در این شوراها شکل گرفت. اما بنا به دلایلی، مشارکت شهروندان در دوره های بعدی کاهش یافت. این تحقیق با رویکردی علمی و در چارچوب رهیافت رفتارگرایی، تأثیر عملکرد شورای شهر تهران بر نگرش شهروندان، نسبت به مشارکت سیاسی را مورد ارزیابی قرار داده است. بر این اساس، در یک پیمایش اجتماعی سوالاتی مطرح گردیده که پاسخ شهروندان ما را به یافته های علمی رهنمون ساخته است. از مهمترین نتایج این پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: در بعد شناختی، آشنایی شهروندان با وظایف شورای شهر و اقدامات آن بسیار ضعیف است. در بعد انگیزشی، تمایل به مشارکت بیشتر توسط شهروندان در شورای شهر مشاهده می شود و در بعد رفتاری حضور اندک پاسخ دهندگان در انتخابات شورای شهر مشهود بوده که با نتایج انتخابات شورای شهر نیز همخوانی دارد.
عوامل مؤثّر بر گسترش اعتیاد در نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان چهاردولی غربی شهرستان قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجودی که نواحی روستایی در بین مردم محیط امن شناخته می شود، اما زندگی روستایی نیز می تواند تنش زا باشد. این وضعیّت می تواند با دورافتادگی، بروز فشارهای روانی برای سازگاری، عدم توانایی برای پنهان شدن در جوامع یکپارچه، کمبود امکانات تفریحی، اعتیاد، جرم و فشار بازسازی اقتصادی مرتبط باشد. اعتیاد یکی از ناهنجاری های جامعه ی روستایی است که با گذر زمان فراگیرتر شده و سبب اختلال در زندگی روستایی می شود. اعتیاد در سال های اخیر، سبب تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و عدم تعالی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه و دلیل بسیاری از بزه کاری ها شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی علل گرایش و گسترش اعتیاد در روستاهای دهستان چهاردولی غربی شهرستان قروه، برای شناسایی عوامل مؤثّر بر افزایش تعداد معتادان ارائه شده است. جامعه ی آماری روستاهای دهستان چهاردولی غربی است و روش نمونه گیری برای تعداد روستاها، نمونه گیری مکانی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده که در این راستا، افراد ناظر به صورت تصادفی ساده و جمعیّت معتاد با استفاده از معتادان در دسترس انتخاب شده اند. روش تحلیل، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کیفی است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بر اثرگذاری عواملی چون، لذّت جویی، گذران اوقات فراغت، بیکاری، نزدیکان و دوستان معتاد، ازهم پاشیدگی نظام خانواده، فشارهای روانی، کنجکاوی و ماجراجویی، شکست در ازدواج، استفاده ی دارویی از موادّ مخدّر و از همه مهم تر، به وجودآمدن ناهنجاری فرهنگی جدید مصرف موادّ مخدّر، به عنوان تنقّل مهمانی های شبانه تأکید دارد. مهم ترین راهکارهای ارائه شده برای کاهش اعتیاد در این پژوهش عبارتند از: آموزش خانواده ها برای مقابله با مصرف موادّ مخدّر در مجالس شبانه و نظارت بر فرزندان، به ویژه در فصل کاری است.
بررسی گفتمان های امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار کوشش بر این بوده است تا به تحلیل و بررسی دو گفتمان امنیّتی موجود در جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون، سیر تکوینی و علل شکل گیری آن در جمهوری اسلامی ایران بپردازد. گفتمان نخست، به نام گفتمان انقلابی، مایه های نظریه ای خود را از اندیشه ی سیاسی اسلام، قانون اساسی و دیدگاه های تصمیم سازان دریافت می دارد که تفسیری فراملّی و امّت محور و از دیدگاهی گسترده تر و مستضعف نگر از امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران ارائه می کند. مشکلات درونی کشور، الزامات جغرافیایی و بین المللی، به معنای آغاز دوره ای نوین در ملاحظات امنیّت ملّی کشور بود. در این دوره، تلاش حاکمان جمهوری اسلامی کاهش سطح ایستارهای ایدئولوژیک تأثیرگذار در ملاحظات امنیّت ملّی کشور بود، البّته نباید از تغییرات در سطح کلان و بین المللی و تأثیر آن بر ایران در این دوره بی توجّه بود. این دوره را می توان گفتمان ملّی امنیّت جمهوری اسلامی معرّفی کرد. گفتمان دوم، یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با دوره ی ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد که با توجّه به شرایط داخلی و بین المللی حاکم بر کشور و ظهور تنگناهای داخلی و تهدیدهای خارجی، همچنین فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد و از سوی دیگر ضرورت بازسازی کشور ناشی از ویرانی های جنگ تحمیلی ایران، خود را با قوانین مستحکم جغرافیای حاکم بر این سرزمین هماهنگ ساخت و گفتمان امنیّتی حفظ محور مبتنی بر حفظ نظام، کشور و توجّه به داخل و تأمین نیازهای آن را مدّ نظر قرار داد. پس از گذشت چندین سال به مرور زمان، ضعف و ناتوانی این رویکرد امنیّتی نیز آشکار شد و امنیّت سخت افزاری و نگاه به بیرون، به عنوان بنیاد تهدیدهای داخلی ایران، مورد چالش و نقد اساسی قرار گرفت و ناکارآمدی امنیّتی این رویکرد نیز آشکار شد.
بررسی تأثیر سیاستهای فضایی بر ساختار فضایی شهری با تأکید بر تراکم ساختمانی مطالعه موردی: تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
89 - 104
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهر می تواند بر ابعاد مختلف توسعه شهری تأثیر جدی برجای گذارد، این مسئله با توجه به مشکلات محیطی مانند آلودگی هوا، ترافیک و تغییر کاربری اراضی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، توجه برنامه ریزان شهری را به خود جلب کرده است. از این رو هدف این مقاله بررسی ساختار فضایی تحت تأثیر سیاست های فضایی مربوط به تراکم ساختمانی در شهر تهران به عنوان یکی از شهرهای جهان سوم است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با بهره گیری از تکنیک های آنتروپی شانون، تراکم، آزمون T و مدل hot- spot به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون و hot- spot که در طی سال های58- 5731 انجام شده، نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی رشد پراکنده است. همچنین ساختار فضایی شهر تهران در هشت جهت جغرافیایی نشان می دهد که با توجه به توزیع تراکم ساختمانی و جمعیت، ساختار فضایی شهر تهران فاقد بخش مرکزی قوی می باشد؛ اما بعضی از شواهد حاکی از حرکت به سمت فشردگی نامحسوس در سال های اخیر است. الگو پراکنده می تواند تأثیرات منفی زیادی در بخش های مختلف اقتصادی _ اجتماعی و زیست محیطی به بار آورد، بنابراین ابعاد فضایی سیاست ها در برنامه ریزی تراکم ساختمانی باید مورد توجه قرار گیرد.
راهبردهای تقویت تعاملات انسانی در طراحی محیط زندگی از منظر اسلامی مطالعه موردی: بررسی بافت کهن کرمان در دو مقیاس محله، خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
31 - 46
حوزههای تخصصی:
اگر چه بررسی و معرفی اصول تقویت تعاملات اجتماعی از موضوعات شایع در تحقیقات امروز جهانی و ایرانی است، ولیکن تاکنون مبانی نظری اسلامی-_ایرانی آن کمتر مورد تحقیقات عمیق قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد، احکام و برداشت های دینی ناشی از آیات و روایات را (با استناد به منابع و تفسیر متفکران شیعی و با توجه به مستندات تاریخ اسلامی-_ ایرانی) در تخصص معماری و شهرسازی مورد بررسی قرار داده و اصول و روش های عملی تحقق بخش برای آنها بیابد. این مقاله به منظوردر جهت شناسایی این اصول، تدوین شده و چون در حوزه مطالعات دینی قرار دارد(که از تنوع روی آورد و تعدد روش تحقیق برخوردارند) لذا برای پاسخگویئی به مسئله پژوهش از الگوی مطالعات میان رشته ای استفاده شده است. نوع روش شناسی حاکم بر پژوهش نیز، روش تحلیلی-_ منطقی است. در این راستا از میان شهرهای سنتی که از نظرجهت تعاملات اجتماعی در عین تنوعات دینی و فرهنگی قابل توجه هستند، شهر کرمان انتخاب شده است. مهمترین اصول برخاسته از مبانی و قابل مشاهده در ساختار محیط های زندگی اسلامی را می توان در کلیت شهر در عرصه هایی همچون؛ لزوم ارتقایء مشارکت مردمی در راستای تقویت تعاملات، مبنا قرار دادن شعائر دینی مانند مراسم هاات و مظاهر نمادینِ اندیشه اسلامی، لزوم رعایت حقوق سایر شهروندان در هر نوع ساخت و ساز، و توجه به اصل عفاف در طراحی فضاهای شهری دانست. در انتخاب محله اسلامی نیز، اصل همسایگی و ارتباطات و همبستگی اجتماعی از مهمترین اصول می باشند. خانه ها نیز در محله و شهر به عنوان محل آسایش و آرامش خانواده بوده و نباید استقلال و حرمت آنها با هر نوع مزاحمتِ همجواری خدشه دار شود، یا متکبرانه خودنمایئی نماید. این مطالعه به بررسی تأاثیر اجرایی راهبردها در تقویت تعاملات انسانی در جامعه دینی می پردازد. و در نهایت اصول فوق در پرتو مصادیق، مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.
ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان مطالعه موردی: روستاهای بخش بخش شال شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. بدین صورت که کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و در نتیجه در توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان داشته باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت؛ کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛از نوع تحقیقات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم) قلمداد می شود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای 8 روستای بخش شال می باشد، که از طریق فرمول کوکران 196 خانوار به عنوان نمونه برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون کای دو و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی دارای ظرفیت های لازم جهت توسعه کارآفرینی نیستند؛ و نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که زمینه های زیرساختی و فردی بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی می گذارند. با تقویت این زمینه ها (فردی و زیرساختی) می توان انتظار داشت که کارآفرینی در روستاها افزایش یابد و مشکل بیکاری و مهاجرت حل شود، و در نتیجه درآمد افزایش می یابد و باعث توسعه روستا و توانمندی روستاییان می شود.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی مورد: روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی پیامدهای نامطلوبی در سطح جوامع روستایی دارد و مانعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار روستایی تلقی می گردد. توجه به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به شمار می رود. از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی در محدوده ی روستای قپچاق شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) انجام شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 163 خانوار تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین گسترش مولفه های سرمایه اجتماعی و کاهش فقر اقتصادی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام و ارتباطات اجتماعی) در کاهش فقر اقتصادی روستاییان تاثیر داشته و موجب کاهش آن می شود. در این میان مولفه ""انسجام اجتماعی"" با میزان (598/0) بیشترین تاثیر و مولفه ""اعتماد"" با میزان (197/0) کمترین تاثیر را در کاهش فقر اقتصادی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده در راستای تحقق توسعه شهری و افزایش عرضه مسکن همچنین مشارکت مردم در ایجاد محیط زندگی است. این پروژه بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با بهره مندی از مطالعات اسنادی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای تعاونی مسکن مهر، ساکنان بافت فرسوده و مدیران و کارشناسان اجرایی پروژه مسکن مهر در سطح شهر کرمانشاه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است و داده های جمع آوری شده، با برنامه SPSS-16 تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داد برنامه مسکن مهر گام مهمی در جهت خانه دار نمودن اقشار کم درآمد جامعه است. از سویی به نظرمی رسد اطلاعات شفاف و روزآمدی در خصوص اجرای مسکن مهر در بافت فرسوده وجود ندارد و بیشتر ساکنان در بی خبری بسر می برند و این نشان دهنده عدم ارتباط و هماهنگی بین مسئولین امر و ساکنین بافت فرسوده است. با اطلاع رسانی به موقع از طریق رسانه های عمومی، شفاف سازی و نظارت مستمر بر دستگاه های مجری، تملک اراضی بافت های فرسوده و واگ ذاری آن به انبوه سازان می توان به نتایج مطلوب تری در جهت سیاست های جاری توسعه مسکن (مسکن مهر) درراستای توجه به بافت فرسوده به منظور توسعه شهری پایدار برداشت. از سویی اعتماد و باور به عموم مردم و مشارکت دادن تمام شهروندان در تصمیم گیری ها می تواند در ساماندهی بافت های فرسوده مورد توجه قرار گیرد.