فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۶۱ تا ۸٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش شدید جمعیت و گسترش گرایش به زندگی شهری یکی از چالش های فرآروی بشردر قرن بیست و یکم جستجو برای یافتن فرم شهر ایده آل است.یعنی آن شکل از شهر که بتواند هم امتیازات تکنولوژیک و هم روحیه سالم زندگی را بر اساس ایده های روشنفکرانه عدالت اجتماعی بیان کند.هدف اصلی این مقاله بررسی روند توسعه فیزیکی شهر قروه طی یک دوره ده ساله می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات ثانویه و اسنادی گردآوری شده است. شهر قروه دارای 28 محله است که توسعه فرم شهر با توجه به شاخص های تراکم کاربری تجاری، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت در طی یک دوره ده ساله 1375 تا 1385 با استفاده از مدل موران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی است که شکل شهر قروه اگرچه به صورت فشرده است اما روند توسعه به صورت بسیار آرام در حال گسترش به شکل پراکنده است. به نظر می رسد جلوگیری از توسعه ساخت و سازها در حومه شهر در صورت وجود زمین بایر در داخل شهر، وضع قوانین مناسب در رابطه با توسعه شهر و نظارت موثر بر اجرای این قوانین، ایجاد حریم حفاظتی در اطراف شهر از رشد ناموزون شهر جلوگیری خواهد نمود.
نقش مدیریت محلی در توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی؛ (مطالعه موردی: شهرستان آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود زمینه و پشتوانه های قانونی برای ایفای نقش مدیریت محلی و مداخله در فرایند توسعة روستا و از جمله توسعه و گسترش فیزیکی سکونتگاه های روستایی، بررسی نقش آفرینی و میزان تأثیرگذاری مدیریت روستایی سطح خرد نیازمند کنکاش و تحقیق است. مقالة حاضر به ابعاد مختلف فرایند توسعة فیزیکی سکونتگاه های واقع در محدودة یک حوزة روستایی پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش غالب تحقیق پیمایشی است. این تحقیق مبتنی بر روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) در 11 روستای دارای طرح هادی، واقع در محدودة شهرستان آران و بیدگل، و با مراجعه به 11 دهیار و 22 عضو شورای اسلامی و 192 خانوار نمونه انجام شد. برای طراحی پرسشنامه، در آغاز، تعدادی نماگر، در قالب هفت معیار عمده، انتخاب شد و سی تن از متخصصان حوزه های مطالعاتی مرتبط (جغرافیا، برنامه ریزی روستایی، مدیریت، جامعه شناسی)، با استفاده از روش دلفی، آن را ارزیابی و تأیید کردند. سنجش پایایی نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامة ساکنان محلی معادل 913/0 و برای پرسشنامة مدیران 807/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق بر نقش آفرینی و تأثیرگذاری مدیریت محلی در توسعة کالبدی روستایی صحه می گذارد. در همین زمینه، جز در معیار مسکن، در معیارهای مورد بررسی بین دیدگاه دو جامعة آماری تفاوتی معنادار وجود دارد. در عین حال، از طریق آزمون اندازه گیری مکرر تفاوتی معنادار بین معیارهای توسعة کالبدی روستاهای نمونه آشکار شد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که، به رغم غیر مشارکتی بودن فرایند تهیه و اجرای طرح های کالبدی روستایی، به دلیل تأثیرگذاری نتایج حاصل از اجرای طرح هایی مانند طرح هادی در زندگی ساکنان روستا و حساسیت مدیریت محلی (شورای اسلامی و دهیاری) برای انجام دادن وظایف قانونی دخالت آنان نه فقط در مرحلة اجرا، بلکه در فرایند تهیه و تصویب طرح های کالبدی ضرورت تام دارد.
نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوت های آسیب پذیری اجتماعی شهر تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری بالای شهر تهران نسبت به زلزله بخصوص «محله ها و خانوارهای جنوبی شهر» مسأله ای است که نیازمند راه حل های مبتنی بر مطالعات کل نگر می باشد، امّا تمرکز بر راه حل هایی چون ارتقای دانش و نگرش ریسک این سوال را مطرح می کند که «نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوتهای آسیب پذیری در برابر زلزله چقدر است؟» سوالی که پاسخ صحیح به آن جهت هدایت سیاستهای کاهش آسیب پذیری ضروری است. بنابراین جهت تبیین تئوریک، پیشبنة آسیب پذیری بررسی، مفاهیم تبیین کنندة مسأله انتخاب و مدل نظری و مطابق آن فرضیه های پژوهش ارائه گردید. برای داوری فرضیه ها، واحد تحلیل خانوار در محله تعیین، حجم نمونه با روش کوکران محاسبه و با روشهای خوشه ای و سیستماتیک نمونه گیری شد. داده های مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامه گردآوری و از طریق روشهای همبستگی، واریانس یکطرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل گردیدند.
نتایج نشان داد که نه تنها دانش و نگرش ریسک رابطة معکوس و نسبتا ضعیفی با میزان آسیب پذیری دارند و در تبیین تفاوتهای آن، نسبت به متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی و محله از نقش بسیار پایین تری برخوردارند، بلکه خود عمدتا متأثر از پایگاه و شرایط اجتماعی اقتصادی خانوارها هستند. بنابراین ارتقای دانش و نگرش ریسک به تنهایی و بدون توجه به سیاستهای کاهش فقر و افزایش دسترسی به منابع بخصوص برای طبقه های متوسط و پایین تر نتیجه بخش نخواهد بود.
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
کاربرد مدل SWOT- QSPM در تدوین استراتژی توسعه گردشگری شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از مهمترین راههای توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار می رود، ولی در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر کاشان علیرغم شرایط جغرافیایی و تاریخی مناسب و برخورداری از معماری اصیل ایرانی، خانه های تاریخی، مساجد، بازار، تپه های باستانی، صنایع دستی، آیین ها و مراسم خاص مانند: گلابگیری و قالی شویان و بسیاری جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی دیگر، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیت های بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد. هدف این مطالعه، بررسی مزیت ها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهرکاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری منطقه است. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است، به بررسی یافته های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین گردشگران و همچنین مصاحبه با کارشناسان حوزه گردشگری پرداخته است. تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری در سطح ملی و بین المللی، تعدد تصمیم گیران، ضعف مدیریتی، فقدان ثبات در مدیریت گردشگری منطقه و همچنین نامناسب بودن زیرساخت های محیطی و کالبدی را به عنوان موانع اساسی در جهت رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. در عین حال، جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آن است که از میان پنج استراتژی برگزیده، استراتژی تأکید بر توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه، نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
بررسی هویت شهری در فرآیند بازسازی بعد از زلزله (مطالعه موردی: شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی از جمله معماهایی است که بشریت پیوسته با آن دست به گریبان بوده است، از بین بلایای طبیعی زلزله یکی از شایع ترین انواع مخاطرات طبیعی است که از گذشته تا کنون بیش ترین آسیب را بر جامعه بشری وارد نموده است. زلزله دی ماه 1382بم دراستان کرمان از جمله زلزله های بسیار زیانباری بود که آسیب های فراوانی به لحاظ تلفات انسانی و شدت و بعد تخریب کالبدی به همراه داشت. آشکار است که بعد از حادثه بازسازی و برگشت به حالت عادی یک از وظایف سنگین برنامه ریزان است. یکی از اصولی که در بازسازی باید مورد توجه قرار گیرد، حفظ هویت شهر است به گونه ای که با یک نگاه به شهر بتوان گفت که این همان شهر قبلی است که بازسازی شده، نه شهر جدید. در غیر این صورت تنها نامی از آن شهر باقی خواهد ماند و هیچ تضمینی برای بازگشت مردم وجود نخواهد داشت. شهر بم به دلیل ویژگی های فرهنگی و تاریخی خاص خود که به خصوص در فضاهای مسکونی و عمومی آن نمودار بود دارای ارزش های کیفی ویژه ای بود که در راستای اجرای یک بازسازی موفق و همگام با خواسته های سانحه دیدگان شناخت، سنجش و ارزش گذاری این مؤلفه ها بسیار حائز اهمیت است . بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف حفظ هویت شهر در فرآیند بازسازی مانند جاذبه های منحصر به فرد تاریخی نظیر ارگ بم و هویت طبیعی(ویژگی خانه باغی) و هویت کالبدی، اجتماعی است. این تحقیق به لحاظ روش ، پیمایشی و مبتنی براستفاده از ابزار پرسشنامه است. به منظورتحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS وروش های آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون های آماری پارامتریک T برای متغیرهای مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در فرآیند بازسازی بسیاری از جنبه های هویتی و نشانه ای شهر بم مورد غفلت واقع شده است؛ از جمله از بین رفتن بافت خانه باغی شهر بم که نتیجه طبیعی و تبعی آن کاهش حس تعلق مکانی شهروندان بوده است.
تحلیل عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی شهرستان های استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات اقتصادی، اجتماعی دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی؛ به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرار گاه های انسانی منجر شده است. عدم تعادل میان مراکز روستایی و شهری در زمینه های مختلف توسعه، موجب برهم خوردن نظم فضایی سکونتگاه ها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است. نمونه آن، نامتعادل بودن ساختار فضایی استان زنجان است. قطبی شدن جمعیت آن در شهرستان زنجان، تمرکز انواع فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهر زنجان، باعث برهم خوردن سلسله مراتب منطقی و منظم در مرتبه و اندازه سکونتگاه ها گردیده است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی، با استفاده از روش اسنادی و آماری و بهره گیری از مدل گاتمن اسکالوگرام، به تحلیل عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های ایجرود، خدابنده، طارم و ماهنشان به طور کلی، از مدار توسعه استان زنجان فاصله دارند و لازم است که در برنامه ریزی ها در اولویت قرار گیرند.
بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوار روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و علی رغم وضعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند. آنان علاوه بر مسئولیت مدیریت منزل و تربیت فرزندان، در فعالیت های کشاورزی و دامداری در خانواده نیز مشارکت دارند. اما متأسفانه با وجود تلاش زیاد زنان در جوامع روستایی، نقش این گروه غالباً در فعالیت های تولیدی و اقتصادی نادیده گرفته می شود. با این نگرش هدف مقاله حاضر بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با فعالیت های زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری در طی دوره های ماهانه جمع آوری، سپس میزان درآمد( در صورت دریافت دستمزد) برآورد گردید. در ادامه به نقش کار پنهان زنان روستایی(با توجه به تعدیل عامل مداخله گر درآمد همسر) در سطح رفاه خانوارها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد، برآورد ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی شهرستان هامون در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه 7405000 ریال می باشد همچنین بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان زنان تفاوت معنا داری دیده می شود. لذا پیشنهاد می گردد:با توجه به اینکه کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد خانواده است، فرهنگ سازی های لازم در زمینه ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است صورت گیرد و دولت با حمایت از طرح های کوچک زود بازده تولیدی و ارائه تسهیلات مالی زمینه استفاده از این نیروی عظیم انسانی را فراهم آورد.
بررسی میزان آسیب پذیری ساختمان ها در برابر زلزله (مطالعه موردی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یک پدیده طبیعی است که همه ساله در نقاط مختلف دنیا به وقوع می پیوندد و همه ساله باعث بوجود آمدن خسارات گسترده ای می گردد البته دامنه این خسارات در کشورهای و مناطق مختلف متفاوت می باشد. یکی از مهمترین عوامل در کاهش خسارات ناشی از زلزله وجود آمادگی های قبلی و همه جانبه در برخورد با این پدیده می باشد کاهش آسیب پذیری در شهر علاوه بر اقدامات مقاوم سازی سازه ها در تمامی سطوح برنامه ریزی (از معماری تا آمایش سرزمین ) باید مورد توجه قرار گیرد و ارائه راهکارهای علمی و فنی و شناسایی ریشه های آسیب پذیری شهر و کاهش اثرات زلزله از عوامل موثر در رشد و توسعه پایدار بشری محسوب می گردد. هدف اصلی در این مقاله شناخت ساختمان های آسیب پذیر در شهر سمنان در برابر زلزله می باشد از اینرو با توجه به برخی از ویژگی های ساختمانی این کار صورت می پذیرد و محله ها و ساختمان های آسیب پذیر معرفی می گردند. در این مقاله مهمترین ویژگی های ساختمان ها در آسیب پذیری معرفی می گردد و با توجه به آن ها تجزیه و تحلیل انجام می گیرد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روشAHP و ترکیب لایه ها این تحقیق انجام می پذیرد و در نهایت محله های آسیب پذیر با استفاده از ویژگی های ساختمانی و جمعیتی معرفی می گردد و در نقشه نهایی اولویت بندی ساختمان ها جهت نوسازی و مقاوم سازی نمایش داده می شود و نشان داده می شود که ساختمان هایی که در قسمت های جنوبی و مرکزی شهر قرار دارند از بالاترین اولویت های پیشنهادی جهت نوسازی و مقاوم سازی برخوردار می باشند.
شناخت و تحلیل علل ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت نواحی روستایی یکی از مهم ترین اجزای دست یابی به توسعة پایدار در سطح ملی است که بدون بهره گیری از شیوه های مدیریتی توانمند و کارآمد میسر نخواهد شد؛ بنابراین، شناخت مشکلات پیش روی مدیریت محلی در سطح نواحی متنوع جغرافیایی کشور و تلاش برای حل آن ها ازطریق راهکارها و اقدامات مناسب می تواند راهگشا باشد. در ایران معاصر، به ویژه پس از اصلاحات ارضی دهة1340، نفوذ دولت در مدیریت سکونتگاه های روستایی سبب کنار زدن مدیریت سنتی شد؛ اما بعد از گذشت چندین دهه، هنوز دولت نتوانسته است جایگزین مناسبی برای الگوهای سنتی مدیریت روستایی ارائه دهد. این مسئله طی دهه های گذشته همواره از دیدگاه های گوناگون موردتوجه کارشناسان و پژوهشگران عرصة مطالعات روستایی در ایران بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی ترکیبی (کیفی و کمی)، مشکلات مدیریت روستایی از دیدگاه جامعة محلی در روستاهای یزدل، محمد آباد و علی آباد که از توابع بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل هستند، مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر 23 علت تأثیر گذار بر ناکارآمدی مدیریت روستایی در مقیاس محلی است که این علل در چارچوب 8 مقولة کلی، شامل ضعف در شایسته سالاری، ضعف در اطلاع رسانی، ترجیح منافع شخصی و قومی بر منافع جمعی، ضعف در سرمایه های اجتماعی و انسانی، ضعف در برنامه ریزی در زمینه های فرهنگی و اجتماعی، محدودیت مالی و بودجه ای، ضعف در آینده نگری و نیز محدودیت قانونی و اجرایی دسته بندی شده اند. مجموعة این عوامل به طور سیستماتیک با یکدیگر درارتباط هستند؛ به طوری که به نظر می رسد تنها راه حل برون رفت از این مشکلات، نگرش یکپارچه و سیستمی به موضوع مدیریت روستایی در چارچوب نظام توسعة ملی است.
کاربرد تکنیک های خودهمبستگی فضایی در تحلیل جزیره حرارتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی 1986 تا 2010 هستند(13 تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(2001)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای 1986 تا 2010 مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: 1- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. 2- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای 1986 تا 2010 به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق 18، 19، 21 و 22) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال 1986 بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه9) و بخشهایی از مناطق 21 و 22 حاکم بوده است، در طول این 25 سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه 19 ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
ساختار کارگزار: چارچوبی تئوریک برای فهم و ارزیابی پدیده «مرز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها یکی از مفاهیم اساسی و مهم در عرصه مطالعات جغرافیای سیاسی به حساب می آیند. این اهمیت تا جایی است که امروزه علاقه به مطالعه و پژوهش در خصوص این پدیده رشد چشمگیری را نسبت به دهه های قبل تجربه نموده است. اما نکته مهم در مورد مطالعات صورت گرفته در این حوزه، عدم توجه به ارائه مدل یا نظریه ای از سوی اندیشمندان و صاحب نظران عرصه مذکور می باشد. لذا نوشتار حاضر با ارزیابی و نقد مطالعات پیشین درباره مرز، سعی نموده تا با استفاده از نظریه سازه انگاری و رویکرد ساختار کارگزار موجود در این نظریه، ارتباطی ساختاری و کارگزاری میان چهار عامل؛ 1)نیروهای بازار و جریانات تجاری، 2)خط مشی های مربوط به سطوح چندگانه حکومت ها درباره مرزهای همجوار، 3)نفوذ ویژه سیاسی اجتماعات مرزی و 4)فرهنگ ویژه اجتماعات مرزنشین، برقرار نموده و از این طریق مدل و چارچوبی برای فهم دقیق تر از پدیده مرز ارائه نماید. استدلال اصلی نوشتار حاضر آن است که، برآیند تاثیر این چهار عامل این است که چنانچه این چهار دیدگاه نظری تحلیلی یکدیگر را تقویت یا تکمیل نمایند، پیامد آن مناطق مرزی همگرا به لحاظ فرهنگی خواهد بود. لذا، با عنایت به تحولات معرفت شناختی و روش شناختی صورت گرفته در حوزه علوم و بویژه علوم اجتماعی و انسانی، مطالعه پدیده «مرز» از مطالعه صرف جغرافیایی/ سنتی گذار نموده و نیازمند مطالعاتی میانه رو همچون نظریه سازه انگاری می باشد، که دربرگیرنده عناصری همچون عوامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می باشد.
مکان یابی احداث پیست های اسکی از دیدگاه گردشگری (مطالعه موردی: مناطق شمالی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش اسکی، یکی از ورزش های زمستانی در بسیاری از کشورها محسوب می شود و مسافران و گردشگران زیادی از مناطق مختلف برای انجام اسکی مبادرت می روزند. بنابراین شناسایی مکان های مستعد احداث پیست اسکی در جهت جذب گردشگر، ضرورت پیدا می کند. ارتفاعات استان تهران به خاطر شرایط مساعد اقلیمی و طبیعی و همچنین وجود شهرهای بزرگ و جاذبه های اطراف آن، از مناطق مستعد احداث پیست اسکی در کشور می باشد. اما از آنجایی که این پیست ها با اهداف متفاوتی ساخته شده و ممکن است شاخص های مختلف استاندارد اسکی به ویژه از نگاه گردشگری در این پیست ها کاملاً رعایت نشده باشد، بنابراین مکان یابی بهنیه احداث پیست به ویژه در جهت حذب گردشگر در این منطقه ضروری می باشد. در این تحقیق از 13 شاخص استاندارد برای احداث پیست اسکی استفاده شد. در مرحله اول، ضریب نهایی هر شاخص از طریق فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) تعیین شد و سپس لایه های اطلاعاتی هر شاخص در نرم افزار ARC GIS ساخته و طبقه بندی گردید و سپس با ترکیب این لایه ها، نقشه نهایی تهیه و 6 پیست اسکی مستعد انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که بخشهایی از دهستان رودبار قصران در شهرستان شمیرانات، بخش مرکزی دهستان آبعلی در شهرستان دماوند و بخش مرکزی و غربی شهرستان فیروزکوه، مستعدترین مناطق برای احداث پیست اسکی می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که هر سه پیست اسکی موجود در منطقه به ویژه پیست آبعلی، تقریبا با یافته های تحقیق، همخوانی و سازگاری دارد
انتقال پایتخت؛ مخالفان و موافقان
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات جزو جدایی ناپذیر برای توسعه جوامع بشری شده و نیاز به آن برای توسعه روز به روز محسوستر می شود. با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی می کنند و از مراکز شهری دور هستند، برای خدمات رسانی بهتر و مناسبتر به این مناطق روستایی ایجاد مراکز ICT روستایی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به بررسی نقش ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران در شهرستان ماهنشان می پردازد. روش پژوهش بصورت توصیفی ـ تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد، هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که ایجاد مراکز ICT روستایی در توسعه و رفاه مردم منطقه تاثیر داشته است؟ و برای تعیین این موضوع از آزمون T استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه با 10 روستای دارای دفاتر ICT روستایی وN (1186) خانوار که بر اساس فرمول کوکران تعداد 206نمونه انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین تاثیر دفاترICT درتوسعه روستایی مربوط به ایجاد رفاه و راحتی مردم است و همچنین خدمات ارایه شده از سوی دفاتر و ارایه خدماتی که روستاییان متقاضی آن هستند از عوامل موثر در میزان رضایت مشتریان از خدمات پست بانک در منطقه است و روایی آن با آلفای کرونباخ 752/0 مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاکی از میزان رضایتمندی مردم از دفاترICT روستایی در بخش انگوران دارد.
به کارگیری نرم افزار شبیه ساز به منظور تخمین مقدار آلاینده های تولیدشده در بزرگراه (مطالعه موردی بزرگراه نیایش تهران)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات مسئولین مدیریت شهری در کلان شهر تهران، همواره تولید آلاینده ها در سطح شهر بوده است که با توجه به اهمیت روز افزون آلاینده های ناشی از تردد خودروها در سطح شهر مدیریت حمل ونقل و ترافیک شهری و مدیریت تولید آلاینده های هوا در سطح شهر دو جزء کاملاً لاینفک به حساب می آیند. در سال های اخیر برنامه ریزی و اثرسنجی راهبرد های ترافیکی توسط نرم افزارهای شبیه ساز ترافیک رشد قابل توجهی یافته است و با ترکیب نرم افزار شبیه سازی ترافیک و مدل های تولید آلاینده، عملاً ابزاری بسیار قوی برای تصمیم گیری بر اساس میزان تولید آلاینده در اختیار مدیران شهری قرارگرفته است. در این مقاله پس از کالیبراسیون و دقیق نمودن مدل شبیه سازی برای بزرگراه نیایش تهران، میزان تولید آلاینده در این بخش از شبکه، بدون اعمال راهبرد های مدیریت شبکه و با اعمال استراتژی کاهش سرعت جریان ترافیک در معبر محاسبه گردید. با مقایسه راهبرد های مذکور به خوبی می توان گزینه بهتر را یافته و در شبکه واقعی با اطمینان بسیار بیشتر به کار برد.
تلفیق شبکة عصبی RBFLN و فن چندشاخصة ORESTE برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری در فضای شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز مالی و تجاری از مهم ترین مراکز فعالیت های فضای شهری محسوب می شوند و توجه به موقعیت و مکان استقرار آن ها، از مهم ترین عوامل سودآوری و موفقیت این مراکز است. در این مطالعه، برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری، سامانه شبکة عصبی RBFLN، که شکل تغییریافته ای از شبکة عصبی بر پایة تابع شعاعی (RBFNN) است، در تلفیق با فن چندشاخصة ORESTE به کار گرفته شد. داده های دو و چند کلاسة پارامترهای اقتصادی و تجاری، آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، رفاهی و تفریحی، اداری، جمعیتی، حمل و نقل و ترافیکی بر اساس شعاع تأثیرگذاری، به عنوان بردارهای چندبعدی وارد شبکة عصبی شدند. به منظور یادگیری شبکه، 69 شعبة نمونه در شهر تهران و 34 نقطه غیربهینه به کار گرفته شد. نتایج تحقیق شبکة RBFLN دوکلاسه با دفعات تکرار 800 بار را با کمترین میزان خطای آموزش و طبقه بندی، به عنوان مناسب ترین کلاس برای شناسایی مناطق بهینة (غربالگری) استقرار مراکز مالی و تجاری نشان می دهد. نتایج این غربالگری مناطق بهینة پیشنهادی اولیه را تشکیل می دهند که در ادامه، با فن رتبه بندی چندشاخصة ORESTE با معیارهای کیفی حاصل از مشاهدات میدانی اولویت بندی شدند. این فرایند در شهر تهران و بر روی هر 22 منطقة این شهر اجرا شد.
کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه انتخاب محیط مسکونی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«محیط مسکونی» و «فرآیند انتخابِ آن»، از موضوعات اصلی در مطالعات برنامه ریزی شهری محسوب می شوند. عدم قطعیت و پیچیدگیِ رفتار انسان، چه شهروندان و چه تصمیم سازان، بر فرآیند انتخاب اثر می گذارد. در سال های اخیر، برای مطالعه ی قواعد مولد و عوامل اثرگذار بر این فرآیند، از روش های ارزش گذاری اقتصادی و به ویژه، روش انتخاب تجربی استفاده شده است. با گذشت بیش از سه دهه از ظهور و کاربرد گسترده ی روش انتخاب تجربی، در کشور ما به این روش کمتر پرداخته شده است. هدف این مقاله، معرفی کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه ی انتخاب محیط مسکونی شهری است. طبق نتایج این پژوهش، استفاده از روش انتخاب تجربی فرصتی مناسب برای سنجش ارزش های محیطی است که کمتر در برنامه ها و پروژه های شهری مورد توجه بوده اند. شناسایی و رتبه بندی ارزش های محیطی، سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد، ارزیابی سیاست ها و ارائه ی پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود، از دیگر مزیت های کاربرد روش انتخاب تجربی در این زمینه است.
بررسی وضعیت فضای سبز شهر فیروزآباد و مکانیابی آن با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون وجود فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در پژوهش حاضر وضعیت کاربری فضای سبز شهر فیروزآباد مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و پس از بررسی کمی و کیفی کاربری فضای سبز در شهر فیروزآباد، مکانیابی فضایی آن در سطح شهر مورد ارزیابی قرار گرفته و با مقایسه وضعیت موجود این کاربری با استانداردها و سرانه ها به لحاظ کمی، پخشایش آن در شهر مورد ارزیابی و تحلیل واقع شده است. نهایتاً با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار GIS و پس از طی مراحل مختلف، مکان های مناسب جهت ایجاد این نوع کاربری پیشنهاد گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، نسبت فضای سبز موجود در سطح نواحی و محلات شهر نامتناسب بوده و کمبود سطحی در حدود 255886 متر مربع وجود دارد. همچنین سرانه این نوع کاربری معادل 50/0 متر مربع برای هر نفر می باشد که با سرانه های استاندارد تفاوت و اختلاف اساسی دارد.
ارزیابی میزان آگاهی های عمومی شهروندان پیرانشهر از حقوق شهروندی و قوانین شهری
حوزههای تخصصی:
نظام حقوقی شهر زمانی می تواند کارآمد باشد که شهروندان از حقوق شهروندی و قوانین شهری آگاهی داشته باشند. زیرا این آگاهی موجب می شود مشارکت شهروندان در کارهای شهری از پایداری، استمرار و مسئولیت پذیری بیشتری برخوردار شود و زمینه انجام هر چه بهتر مدیریت امور شهری و کاهش معضلات آن را ایجاد گردد و مدیریت شهری در دستیابی به شهری پایدار و مطلوب یاری گردد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان آگاهی عمومی شهروندان پیرانشهر از حقوق شهروندی و قوانین شهری و با تحلیل محتوایی گزیده ای از قوانین و مقررات، با استفاده از مطالعات میدانی به سنجش میزان آگاهی شهروندان این شهر پرداخته است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها نیز متکی بر اسناد کتابخانه ای و برداشت های میدانی با استفاده از پرسش نامه بوده است و در تحلیل پرسش نامه ها از نرم افزار Spss بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان آگاهی جامعه آماری پیرانشهر در زمینه حقوق شهروندی و قوانین شهری در سطح پایینی است و شاخص مذکور (آگاهی) با شغل افراد ارتباط معناداری دارد، اما تحصیلات دانشگاهی افراد بر این شاخص تأثیر خاصی نداشته است. مجموعه این عوامل نشانگر آن است که بیشتر افراد آگاه به صورت تجربی و در جریان درگیری های حقوقی با بخش های مختلف شهرداری، یا در اثر فعالیت در مشاغل مرتبط با امور شهری، آگاهی لازم را به دست آورده اند.