فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۸۱ تا ۹٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
58 - 67
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر سازمان جهانی توریسم، صنعت گردشگری یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی است. رقابت پذیری نقش مهمی در توسعه صنعت گردشگری دارد، رضایت گردشگران و جذابیت محیطی عوامل تعیین کننده توسعه صنعت گردشگری می باشد. هدف تحقیق حاضر آن است که جذابیت و رقابت پذیری پارک گردشگری کوهسنگی مشهد را با استفاده از مدل"جذابیت ورقابت پذیری مکان گردشگری" (TDCA) مورد بررسی قرار دهد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق، پارک گردشگری کوهسنگی مشهد می باشد. این پارک دارای میراث تاریخی و فرهنگی بسیاری است که در آن جا تسهیلات فراغتی زیادی ایجاد شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه بر اساس مدل مزبور جمع آوری شده است. 241نفر از گردشگران در شهریور ماه 1389 به عنوان جامعه نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده اند. اعتبار داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (0.88) مورد تأیید قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس مدل مزبور و با استفاده از رگسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتیجه نشان داد که منطقه از نظر جذابیت به نسبت مناسب، ولی توان رقابت پذیری مطلوبی ندارد که بیانگر بی توجهی به این مسأله در برنامه ریزی گردشگری ناحیه است. واضح است که با توجه به موقعیت شهری و مسکونی منطقه، متولیان امور جهت گسترش تسهیلات و خدمات جذاب با محدودیت هایی روبرو هستند. از اینرو در حال حاضر ، ضمن حفظ جذابیت موجود، استفاده از عوامل مشوق گسترش توان رقابت پذیری ناحیه نیاز اساسی توسعه صنعت گردشگری ناحیه است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود کیفیت فضایی پیاده راه ها به منظور افزایش سطح تعاملات اجتماعی، مطالعه موردی؛ محورهای تربیت و ولیعصر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
95 - 104
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند.در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش ِ رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است. بنابراین ضرورت شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت این فضاها به منظور پاسخگویی به نیازهای شهروندان در راستای ارتقای حضور و سطح تعاملات اجتماعی ایشان، بیش از پیش مهم جلوه می نماید. کلانشهر تبریز نیز از این قاعده مستثنی نبوده و غلبه فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده، عرصه را بر حضور شهروندان در فضاهای شهری تنگ نموده است. مطالعه حاضر به بررسی نمونه هایی از فضاهای پیاده در این کلانشهر پرداخته است. متد پژوهش از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی،چارچوب مبانی نظری تحقیق (شامل مؤلفه های تأثیر گذار بر کیفیات پیاده راه ها) استخراج شده است.در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی مورد استفاده قرار گرفته، به مطالعه موردی محورهای تربیت و ولی عصر کلانشهر تبریز پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها،پژوهش حاضر از تکنیک پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی پیاده راه ها و میزان رضایتمندی شهروندان از این فضاها سود جسته است. برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و نرم افزار (G*POWER) و انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزار SPSS بهره برده است. نتایج حاصل از این پژوهش، نشانگر این مدعاست که مؤلفه های سرزندگی، خوانایی، ایمنی و امنیتو نفوذپذیری که از مؤلفه های اصلی کیفیت فضاهای شهری محسوب می شوند، ارتباط معنی داری با سطح تعاملات اجتماعی و میزان حضور شهروندان در فضاهای شهری پیاده محور کلانشهر تبریز دارند.
تحلیلی بر وضعیت مسکن در استان لرستان با استفاده از مدل های تحلیل عاملی (تاکسونومی عددی و ویلیامسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن عنصر اصلی جامعه پذیری افراد نسبت به جهان و مملو از ارزش های سمبلیک به عنوان نشانه منزلت و ترجمان زندگی و مهم ترین کاربری کمی و کیفی شهری محسوب می گردد و کمیت و کیفیت آن گویای وضعیت اجتماعی- اقتصادی شهر و بسیاری از واقعیت های جامعه است. مسکن یکی از شاخص های تعیین کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی است و به عنوان جزء لاینفک توسعه اقتصاد ملی مطرح می باشد. هدف این مقاله ارائه تصویری از وضعیت مسکن و تعیین نیازهای سکونتی استان لرستان و رتبه بندی شهرستان های استان از نظر وضعیت کمی و کیفی مسکن جهت اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن در سطح این استان می باشد. نوع تحقیق بنیادی-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی است. متغیر های مورد بررسی در این مقاله، مشتمل بر برآورد سری زمانی موجود مسکن، برآورد و مقایسه تطبیقی نرخ تخریب، رتبه بندی شهرستان ها بر اساس شاخص های ترکیبی مسکن، محاسبه شاخص شکاف درون منطقه ای و تعیین نقاط بحرانی استان از نظر شاخص های مسکن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان نرخ تخریب مسکن در استان لرستان 7/2 درصد، درمناطق شهری 4/2 درصد و در مناطق روستایی 2/3 درصد است. همچنین در بین شهرهای مورد مطالعه دلفان، کوهدشت، سلسله و پل دختر دارای بدترین وضعیت مسکن و خرم آباد و بروجرد دارای بهترین وضعیت مسکن در استان لرستان می باشند
تحلیلی بر نقش سرمایه های انسانی در توسعه شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر توسعه به عنوان یکی از بنیان های باثبات، در برنامه ریزی همه کشورها قرار دارد و مانند فراگردی جامع با ابعاد اقتصادی- اجتماعی، مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی و به عنوان راهبرد و مدلی متعالی مطرح می شود، در این تحقیق به سرمایه انسانی به عنوان یکی از پیش شرط های اساسی توسعه پرداخته شده است. سرمایه انسانی دارای ابعادی است که در این تحقیق سعی شده هر یک از آن ها بررسی شود. این ابعاد عبارتند از رسانه های ارتباط جمعی، آموزش و تخصص، انگیزه پیشرفت، کار آفرینی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی که رابطه آن ها با توسعه شهری سنجیده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان کاشانی سنین 20 تا 50 سال تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 336 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق اسنادی و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، خی دو و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. بررسی ها نشان می دهد که بین همه متغیرها به غیر از رسانه های جمعی، ارتباط معناداری با توسعه شهری دارند. همچنین نتایج مدل تحلیل مسیر نشان می دهد متغیر آموزش با 83 درصد، کارآفرینی با 78 درصد و سرمایه اجتماعی با 74 درصد، بیشترین تأثیر را بر توسعه داشته اند.
عوامل مؤثّر در جمعیّت پذیری شهرهای جدید اقماری(مطالعه ی موردی: شهرجدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهرنشینی در جهان و ایران و حاد شدن مسائل آن بازنگری در رویکردهای برنامه ریزی و طرّاحی شهری به ضرورتی گریزناپذیر در کشور بدل شده است. ساخت شهرهای جدید برای حرکتی اساسی در نظام شهرنشینی کشور، از دهه ی 1360 به عنوان راه حلّی اساسی آغاز شد که اکنون نیز ادامه دارد. اکنون، پس از گذشت بیش از یک دهه از فعّالیت این شهرها، بررسی دلایل رشد و جمعیّت پذیری برخی از این شهرها نسبت به دیگر شهرها لازم به نظر می رسد. برای این منظور شهرجدید اندیشه، به عنوان پرجمعیّت ترین شهر از مجموعه شهرهای جدید اطراف تهران را مورد بررسی قرار دادیم. در این پژوهش از داده های مرکز آمار ایران و تکمیل پرسش نامه و مشاهده ی میدانی استفاده شده که روش های مناسبی برای بررسی موضوع ذکر شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان فاصله از کلان شهر تهران و تفاوت قیمت زمین و مسکن میان تهران و شهر جدید اندیشه از مهم ترین عوامل مؤثّر در جذب جمعیّت به این شهر جدید بوده است. شهرهای جدید تهران در دسته ی شهرهای جدید اقماری هستند و هدف از ساخت این نوع شهرها، عرضه ی مسکن ارزان قیمت، همراه با خودکفایی شغلی و خدماتی است، به گونه ای که رفت وآمد روزانه به مادرشهر را تشویق نکند؛ اما از آن جاکه شهرهای جدید تهران، در زمینه ی خودکفایی شغلی و خدماتی استقلال کافی را ندارند و همواره برای بازار کار و تأمین نیازهای ساکنان به کلان شهرتهران وابسته هستند، بنابراین شهر جدید اندیشه که در سمت و سو توسعه ی تهران و در فاصله ی کمتری از کلان شهر قرار دارد، از رشد جمعیّتی بیشتری برخوردار بوده است.
بررسی و تحلیل تأثیر نابرابری ها بر امنیّت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک تأمین امنیّت کلان شهرهایی همچون مشهد تأثیر بسزایی در تأمین امنیّت ملّی کشور دارد. برقراری امنیّت در این گونه شهرها مستلزم رویکردهای عدالت محور در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... است. از سویی، از مهم ترین عوامل تهدید امنیّت ملّی، همانا نابرابری های شهری است. امروزه، با برهم خوردن توازن جمعیّتی در ایران به نفع شهرها و رشد بی سابقه ی شهرنشینی و افزایش نابرابری ها در مناطق مختلف شهری، جغرافیای سیاسی شهری ویژه ای را ایجاد کرده است. تأثیرپذیری شهرها از انگاره ها و تصمیم های سیاسی، حاشیه نشینی و نظایر آن، توجّه بیش از پیش به شناخت هر چه بیشتر این معضلات را ضروری می کند. در مقاله ی حاضر تلاش بر این بوده تا ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت، علیه اموال عمومِی و موادّ مخدّر، در مناطق دوازده گانه ی شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بین مناطق دوازده گانه ، منطقه ی 5 بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی افزون بر 2/17 درصد از مجرمان در این منطقه قرار گرفته اند. پس از این منطقه، مناطق 2 و 4 قرار دارند که این مناطق در قسمت های شمال و شرق شهر مشهد واقع شده اند. همچنین مناطق دوازده گانه از نظر شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت علیه اموال و موادّ مخدّر، تفاوت های قابل-ملاحظه ای را نشان می دهند. بنابراین وجود این نابرابری ها و شاخصهای مورد بررسی به علّت تمرکز جرم و جنایت در شمال و شرق شهر، مهم ترین منابع تهدیدهای امنیّت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شمرده می شوند. همچنین نابرابری و محرومیّت به مثابه آن روی سکهی توسعه، خطری مستقیم برای امنیّت اجتماعی به شمار میآیند. بنابراین هیچ گونه سیاست و تدابیر امنیّتی نمی تواند بدون توجّه و برنامهریزی عمومی برای از میان برداشتن نابرابریها انجام گیرد.
نقش نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ناحیه صنعتی خورآباد، استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله راهبردهای توسعه سکونتگاه های روستایی صنعتی کردن آنها در قالب ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی در جوار این مناطق است. کشور ما نیز از این قائده مستثنی نبوده بطوری که تا پایان سال 1389 تعداد نواحی صنعتی مصوب برابر با 335 ناحیه بوده است که این روند منجر به تغییرات عمده ای در مناطق روستایی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نقش ناحیه صنعتی خورآباد در توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون آن پرداخته است. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان ناحیه صنعتی خورآباد در استان قم هستند که در مناطق روستایی اقامت دارند، لذا 50 نفر از مجموعه 139 نفر شاغل در این ناحیه صنعتی شرط مورد نظر را دارا بوده که حجم نمونه را در این تحقیق تشکیل دادند. برای تعیین شاخص ها نیز از منابع معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است، تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و مک نمار صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از تفاوت معنادار در برخی از شاخص ها از جمله افزایش درآمد، تنوع شغلی، امنیت و رضایت شغلی، بهبود تغذیه و کیفیت زندگی است، هرچند در برخی دیگر از شاخص ها همچون مشارکت، مالکیت مسکن و تمایل به ماندگاری در روستا تفاوت معناداری در قبل و بعد از اشتغال در ناحیه صنعتی مشاهده نگردید.
فرایند شکل گیری اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در روستاهای منطقه سیمکان (فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط فعلی، کشاورزی مهم ترین فعالیت اقتصادی در اغلب روستاهای ایران بوده و علاوه بر تضمین نیازهای مصرفی جمعیت،ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و غیره نقش اساسی در اقتصاد خانوارهای روستایی دارد. در بسیاری از نواحی روستایی کشور کشاورزی به تنهایی جوابگوی معیشت خانوارهای روستایی نبوده و نقش فعالیت های اقتصادی مکمل از قبیل واحدهای تولیدی ذغال می تواند حائز اهمیت باشد. هدف از این تحقیق فرایند شکل گیری واحدهای تولید کننده ذغال و دلایل پیدایش آن در سطح روستاهای منطقه ی سیمکان در استان فارس بوده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی (پرسشنامه) کمک گرفته شده و بر اساس آن علاوه بر شوراها و دهیاران 40 روستای مورد مطالعه، از 249 خانوار روستایی نمونه پرسشگری به عمل آمده است. نتایج نشان می دهد که ظهور اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در نواحی روستایی مورد مطالعه از دهه 1370 شروع شده، امّا در دهه ی 1380 روند فزاینده ای به خود گرفته است و بیشترین تراکم آن در سطح دهستان پل به پایین و روستاهای کوشک سار، محیط آب و آب شیخ می باشد. مقایسه درآمد حاصل از واحدهای تولیدی ذغال در سطح روستاها با میانگین درآمد سالیانه ی هر خانوار روستایی نشان می دهد که هر خانوار تولید کننده ذغال 5/2 برابر سایر خانوارهای روستایی درآمد خواهد داشت. علاوه براین رابطه معناداری بین نرخ بیکاری (274/0=r) و سرانه اراضی کشاورزی (224/0- =r) و تعداد واحدهای تولید کننده ذغال وجود دارد که معرف همبستگی قابل قبول بین وضعیت اقتصادی خانوارهای روستایی و گسترش اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در سطح منطقه است. با توجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی از قبیل ایجاد کارخانه ی بسته بندی ذغال، تشکیل اتحادیه، پوشش بیمه ای پیشنهاد شده است.
تحلیل پایداری اجتماعی-اقتصادی تولید زعفران و تأثیر آن بر توسعه روستایی مورد: دهستان بالا ولایت شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری کشاورزی امروزه بی شک یکی از مهمترین بخشهای توسعه پایدار است. اتکای اصلی درآمد ساکنین روستا های شهرستان تربت حیدریه و دهستان بالاولایت، به محصولات کشاورزی و باغی به ویژه زعفران می باشد که از قدیم درمنطقه خراسان کشت می شده است. بنابراین توجه به پایداری آن در توسعه روستایی مهم می باشد. این تحقیق با هدف تحلیل پایداری تولید زعفران از دو بعد اجتماعی و اقتصادی انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی از طریقروش تحقیق توصیفی– همبستگی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی، دو نوع پرسشنامه تهیه گردید. پرسشنامه اول توسط دهیاران و بخشدار منطقه و پرسشنامه دوم از سوی 327 کشاورز زعفران کار انتخاب شده از طریق نمونه گیری مطبق از 20 روستای دهستان تکمیل گردیدند. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی روستاها از جمله درآمد پایین، نوسان قیمت زعفران، عدم تضمین قیمت ها، عدم بازاریابی مناسب، هزینه بالای تولید زعفران و ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایجاد تعاونی جهت بهبود خرید و فروش زعفران در ناپایداری اقتصادی تولید زعفران نقش دارند. همچنین با وجود برخی مشکلات اجتماعی از جمله دسترسی کم به نهادهای اجتماعی دولتی، مشارکت و همیاری مردم در قالب خود جوش و محلی در امور روستا و علاقه به تولید زعفران تأثیر مثبت بر پایداری داشته و به همین دلیل از لحاظ اجتماعی روستاها پایدارترند. همچنین، پایداری اجتماعی اقتصادی تولید زعفران با متغیرهای مستقل انسانی جمعیت و باسوادی دارای رابطه مثبت و معنی دار و با متغیر مستقل طبیعی فاصله از شهر، دارای رابطه منفی و معنی دار می باشد.
نقش الگوهای شکلی و اجتماعی در ساماندهی فضاهای باز مجموعه های مسکونی (قیاس تجارب شهرسازی قرن بیستم و نمونه های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
3 - 12
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای اجتماعی و شکلی در برنامه ریزی فضاهای باز مسکونی در نظریه ها و پروژه های شاخص شهرسازی قرن بیستم و قیاس آن با الگوهای بومی و معاصر کشور می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این نوشتار تفسیری– تاریخی با رویکردی استنتاجی است. از نمونه های موردی نیز در تحلیل و ارائه مصادیق گونه شناسی استفاده شده است. از نظر شکلی در نظریه های اوایل قرن بیستم، 4 گونه ساماندهی فضاهای باز شامل الگوهای «ساماندهی شبکه ای»، «خطی»، «مرکزی» و «مجموعه ای» قابل تشخیص هستند که در طول نیمه دوم قرن، به سمت الگوهای مجموعه ای تمایل بیشتری حاصل شده است. همچنین تلاش برای حذف سلسله مراتب اجتماعی، ایجاد برابری طبقاتی و مالکیت اشتراکی در فضاهای باز که در نیمه اول قرن مشهود بودند، جای خود را به پایداری اجتماعی، برابری اجتماعی و توجه توامان به فضاهای باز خصوصی و عمومی داده است. اما جریان معاصر ساخت و ساز در کشور، بیشتر ادامه راهبردهای آزموده ابتدای قرن هستند که عمدتاً از الگوهای شبکه ای و مرکزی استفاده می نمایند و فاقد الگوی اجتماعی معینی در طرح خود هستند. از اینرو با توجه به شرایط جهان کنونی و با عنایت به دستاوردهای بومی و اصول اعتقادی کشور، توجه به مفاهیم اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی و تعاملات اجتماعی در کنار الگوهای مناسب سازماندهی فضای باز (مانند مجموعه ای) ضمن تفکیک و عرصه بندی مشخص عرصه های عمومی-خصوصی و سنجش اولویت های عمومی پیشنهاد شده است.
توانمندسازی گامی اساسی در جهت نیل به توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی تا حدودی تابعی از توانمندسازی روستاییان است، زیرا تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان به توسعه روستایی منجر می شود. در این ارتباط، همان طوری که روستاییان از پذیرش روش های جدید و جدیدتر استقبال می کنند، به تبع آن افکارشان نیز متحول می گردد و در نتیجه نگرش جدیدی در آنها نسبت به فعالیت های کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار مناطق روستایی را فراهم می سازند. گفتنی است هدف کلی تحقیق حاضر، نقش توانمند سازی در توسعه روستایی است. روش تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی تبیینی یا تحلیلی به شمار می رود. علاوه براین، برای انجام تحقیق نوزده روستای نمونه به صورت تصادفی طبقه ای و 137 نفر از روستاییان از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه،مشاهده، پرسشنامه، اسناد و مدارک گردآوری شد. افزون بر این، برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان و تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شد. در نهایت، در مقاله حاضر برای پاسخ به سؤال تحقیق با تهیه یک سری شاخص های تبیین کننده توسعه روستایی و توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه شهرستان مشگین شهر، نگارنده به ارتباط معنادار بین توانمندسازی و توسعه روستایی با استفاده از آزمون آماری پیرسون دست یافته است.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری(مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای پیرامون شهری در واقع سکونتگاه هایی هستند که در عین حال عرصه های شکل گیری و رشد و تداوم فرصت ها و تهدیدهایی به شمار می آیند که بر کیفیت زیست و نحوه تأمین نیازهای ساکنان تأثیر می نهند. دسترسی به امکانات و خدمات موجود در شهرها از یک سو، و تهدیدهای بوم شناختی شهر و جذب جمعیت مهاجر از سوی دیگر، شرایط پیچیده ای را در این روستاها به وجود می آورد. لذا ارزیابی زیست پذیری در این روستاها به عنوان یکی از مفاهیم نو در پژوهش های برنامه ریزی سکونتگاهی اهمیت خاصی بیابد. سکونتگاه زیست پذیر به اختصار، محلی مناسب برای کار و زندگی تعریف شده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق، روستاهای پیرامون شهری در سطح شهرستان ورامین است، و در مجاورت چهار نقطه شهری واقع در آن قرار دارد. روش تحقیق تحلیلی است و با استفاده از یافته های میدانی انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن اند که زیست پذیری روستاها در مجموع شرایط مطلوبی ندارد و بیشتر روستاها در وضعیت نامطلوبی به سر می برند. دیگر اینکه ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیست پذیری روستاها در سطح متوسط است و بعد زیست محیطی در وضعیت نامطلوب قرار دارد.
ژئوپلیتیک انرژی ایران و امنیّت انرژی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن دومین منابع عظیم انرژی (نفت و گاز) و همچنین موقعیّت ژئوپلیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن درمیان دو کانون مهم انرژی دنیا (خلیج فارس و دریای خزر) در جایگاه ویژه ای از نظر تأمین انرژی و امنیّت آن قرار گرفته است. انرژی و امنیّت آن با توجّه به اهمّیّتی که برای مصرف کنندگان دارد، می تواند به یکی از محمل های پیوند ایران با قدرت های مؤثّر در نظام جهانی تبدیل شود. برقراری پیوندهای انرژی با کشورهای مهم و تأثیرگذار در عرصه ی بین المللی، افزون بر منافع اقتصادی، منافع امنیّتی قابل توجّهی را برای کشور در پی خواهد داشت؛ زیرا این کشورها را در تأمین یک کالای استراتژیک و امنیّت آن، به میزان قابل توجّهی به ایران وابسته می کند. از مصرف کنندگان بزرگ انرژی جهان می توان کشورهای عضو اتّحادیه ی اروپایی را نام برد که هم اکنون در کنار ایالات متّحده ی آمریکا، در صدر بزرگترین مصرف کنندگان انرژی جهان قرار دارند. زمینه های انرژی ایران، از جمله فرصت های پیش روی این کشورها برای تنوّع بخشی به بازار بزرگ تقاضای انرژی شان است، اما این کشورها با وجود نیاز بالا به واردات انرژی در طول دهه ی اخیر، به دلیل اختلاف های سیاسی، نه تنها پایین ترین سطح روابط انرژی را با جمهوری اسلامی ایران داشته اند، بلکه در مواردی نیز، به دلیل هم سویی با سیاست های ضدّایرانی آمریکا، مانع از تحقّق فرصت های ژئوپلیتیک انرژی ایران شده اند. ادامه ی این روند با توجّه به جایگاه ایران در امنیّت انرژی منطقه ای و جهانی و همچنین نیاز رو به افزایش کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز، در دراز مدّت، در راستای اهداف امنیّت انرژی کشورهای یاد شده نیست. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی ایران در امنیّت انرژی کشورهای اروپایی می پردازد و زمینه ها و موانع همکاری های انرژی طرفین را مورد تحلیل قرار می دهد.
وضعیت رضایت روستاییان و عوامل مرتبط با آن از عملکرد دهیاری ها (مطالعه موردی: روستاهای استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت مردم از عملکرد دهیاری ها نشانه توفیق مدیریت روستایی در زمینه های مهمی چون افزایش اثربخشی و پاسخگویی است. پرسش های اصلی این تحقیق این است که رضایت مردم از عملکرد دهیاری ها چه وضعیتی دارد؟ میزان رضایت از دهیاری ها در مقایسه با ارزیابی عملکرد مردم از سازمان دهیاری ها چگونه است؟ گونه شناسی رضایت از دهیاری ها از نگاه مردم، در چه محورهایی و با چه وزنی قرار دارد؟ و اینکه آیا متغیرهای زمینه ای بر رضایت از دهیاری ها تأثیر معناداری دارند یا خیر؟ تحقیق با روش پیمایشی انجام شده است و 200 نفر پاسخگو از 9 روستای شهرستان های قزوین، آبیک و البرز که به روش نمونه گیری تصادفی از روستاهای با ارزیابی عملکردی سازمانی بالا، متوسط و پایین، به پرسش ها پاسخ داده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که نزدیک به 70 درصد از پاسخگویان از عملکرد دهیاری ها در روستاهای شان رضایت دارند و هرچه ارزیابی عملکردی سازمانی از دهیاری بهتر باشد، میزان رضایت در روستا بیشتر می شود. این میزان از رضایت برای سازمانی که حدود یک دهه از فعالیت آن می گذرد، درخور توجه است. در تبیین این یافته می توان به دو عامل عام بودن دهیاری و رفع نسبی نابسامانی ناشی از برهم خوردن مدیریت روستایی از دهه 1340 خورشیدی به این سو اشاره کرد. دهیاری ها توانسته اند در روستاهایی که فاقد مدیریت بوده اند با انجام کارهای عمرانی مانند آسفالت معابر و تأمین پاکیزگی محیط، رضایت نسبی را کسب کنند.
موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه آزاد چابهار و تأثیر آن بر شکل گیری توسعه ی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر کشوری ممکن است باتوجه به توانمندی های سرزمینی خود اقدام به برنامه ریزی جهت توسعه اقتصادی کند. این برنامه ریزی های توسعه براساس ویژگی های هر منطقه تدوین می شود و باتوجه به میزان توانمندی آن منطقه به نتایج مشخصی دست می یابد. در این مقاله نیز نگارندگان سعی دارند با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی خاص منطقه آزاد چابهار به بررسی نقش این عنصر ژئوپلیتیکی در شکل گیری توسعه منطقه ای این منطقه آزاد بپردازند. بنابراین سوال اصلی این پژوهش این است که: موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه آزاد چابهار چه نقشی در شکل گیری توسعه منطقه ای آن خواهد داشت؟ فرضیه تحقیق نیز بدین صورت است که: به نظر می رسد موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه آزاد چابهار نقش مهم و انکار ناپذیری در شکل گیری توسعه منطقه ای آن خواهد داشت. لازم به ذکر است که مقاله حاضر به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
جغرافیای رادیکال؛ رویکرد میان رشته ای در جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور علوم میان رشته ای و تخصص طلبی بعد از تحولات علمی در قرن 19 محصول شرایط تاریخی بود. فقدان نظریه های عام و فراگیر، زمینه ساز تجزیه علوم اجتماعی و به تبع آن جغرافیا گردید. علم جغرافیا نیز در گذر زمان به دو رشته جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی تقسیم شد. هرکدام از این رشته ها از علوم مشابه و همجوار به منظور غنی سازی مبانی نظری و توسعه قلمرو مطالعاتی خود استفاده کردند. جغرافیای انسانی در قرن نوزدهم بیشتر از انسان شناسی تأثیر پذیرفت و در اول قرن نوزدهم و اول قرن بیستم تحت تأثیر جامعه شناسی بود و از نیمه قرن بیستم تاکنون متأثر از علوم زیستی، روانشناسی، اقتصاد سیاسی و نظریه های اجتماعی بوده است. یکی از زیرشاخه های جغرافیای انسانی که عمدتاً تحت تأثیر اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی های چپ قرار گرفت جغرافیای رادیکال بود. جغرافیای رادیکال با رویکردی بنیادستیز، بر عدالت اجتماعی تأکید می ورزد و با بررسی کیفیت زندگی انسان ها در فضاهای مختلف سعی در تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فضایی دارد. بنابراین پویایی و برخورد انتقادی از ویژگی های جغرافیای رادیکال است.
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت روستاییان در روند بازسازی روستاهای زلزله زده شهرستان بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک مشارکت استراتژیک
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی مدیریت بحران روستایی
تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ درجة کنترل و نظارت، میدانی، و از نظر روش، از نوع همبستگی به شمار می¬رود. جامعة آماری کلیة سرپرستان خانوارهای روستایی مناطق زلزله¬زدة شهرستان بم را دربرمی¬گیرد که از آن میان، نمونه¬ای به حجم 156 خانوار به¬روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای با انتساب متناسب انتخاب می¬شود. ابزار تحقیق پرسشنامه است که برای محاسبة پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ و برای تحلیل اطلاعات، از نرم¬افزار SPSS استفاده می¬شود. یافته¬های تحقیق بیانگر آن است که رابطة متغیر وابستة «میزان مشارکت» با متغیرهای سن، تحصیلات، شغل اصلی، شغل فرعی، سابقة فعالیت کشاورزی، عضویت در شورای روستا، کشاورز نمونه بودن، میزان درآمد از طریق فعالیت کشاورزی، انگیزش، و فعالیت شورای اسلامی روستا مثبت و معنی دار، و با متغیرهای میزان خسارت، تعداد اعضای جان¬باختة خانوار، و میزان اعتماد زلزله زدگان به مجریان بازسازی نیز معنی¬دار اما منفی است. همچنین، با استفاده از رگرسیون گام به گام، شماری از این متغیرهای مستقل در معادلة رگرسیون وارد می¬شوند و حدود شصت درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می¬کنند.