فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
39 - 57
حوزههای تخصصی:
آب منبع حیات و مهم ترین عامل پیوستگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای انسانی است که پایداری آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. مناطق روستائی به عنوان یکی از مهمترین سکونتگاههای روستائی در کره زمین همواره تاثیرپذیری زیادی از ویژگیهای منابع آب داشته و علاوه بر شرب، اشتغال آنها(کشاورزی) نیز به منابع آب وابستگی مستقیم دارد. . هدف این پژوهش ارزیابی تاثیرات منابع آب بر ویژگیهای پایداری مناطق روستائی در شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان می باشد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روشهای میدانی و کتابخانه ای است بدین صورت که ابتدا با استفاده از آمارها و همچنین مطالعات میدانی، ویژگیهای منابع آب روستاهای مورد مطالعه بررسی و روستاهای دارای تنش آبی در فصول مختلف سال شناسائی شد، سپس پرسشنامه های مربوط به بررسی ویژگیهای پایداری روستاها در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی در روستاهای مورد مطالعه جامعه آماری تکمیل شدند. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاهای شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان می باشد، که در این میان، روستاهای بالای 20 خانوار به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند که شامل 12 روستا می شود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ها از نرم افزار ها SPSS استفاده شد و نقشه های مختلف منطقه نیز با استفاده از نرم افزار Arc Gis تهیه گردید. نتایج نشان داد که پایداری مناطق روستائی مورد مطالعه، در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیطی از حد متوسط بالاتر است. در همین رابطه و با استفاده از روش تحلیل واریانس نتایج نشان می دهد که از لحاظ وضعیت پایداری در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. بین منابع آب با پایداری بعد اقتصادی و بعد اجتماعی فرهنگی رابطه معنادار آماری ولی بین منابع آب با پایداری محیطی روابط معنادار نمی باشد. به طور کلی، بین وضعیت منابع آب با پایداری روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری وجود دارد.
شناسایی سناریوهای امنیت غذایی پایدار در مناطق روستایی استان آذربایجان شرقی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
268 - 291
حوزههای تخصصی:
ارائه سناریوهای واقع گرایانه برای افق متصور، در بستر مطالعه مبتنی بر آینده پژوهی می تواند افق روشن را پیش روی برنامه ریزان و سیاست گذاران برنامه ریزی روستایی قرار دهد که هدف اصلی تحقیق حاضر است. جهت دستیابی به اهداف این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل استفاده شد. خبرگان و متخصصان حوزه صنایع غذایی و برنامه ریزی توسعه کشاورزی و همچنین متخصصان آینده پژوهی دانشگاه تبریز در این پژوهش شرکت داشتند. نظرسنجی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته برای خبرگان انجام شد و تعداد 31 پرسشنامه تکمیل شد. برای محاسبه روایی از روش و تکنیک روایی محتوایی و صوری همچنین برای سنجش پایائی پرسشنامه، پرسشنامه طراحی شده در اختیار تعدادی از خبرگان قرار گرفت تا قابلیت آن در سنجش تأثیرات متقابل پیشران ها بررسی شود. بر اساس وضعیت های احتمالی آینده پیش رو، در کل، 33 وضعیت مختلف برای 11 عامل کلیدی به دست آمده، طراحی شده است که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می شود و تعداد وضعیت های هر عامل نیز از تعداد سه وضعیت احتمالی تشکیل شده است. همچنین نتایج به دست آمده برای سناریوهای ضعیف، شامل 7894 سناریو می باشد که با توجه به ضعیف بودن این سناریوها و منطقی نبودن به پرداختن 7894 سناریو، این نوع سناریوها هم جزو سناریوهای مطلوب محسوب نمی شوند و نمی توان به آن ها تکیه کرد؛ بنابراین آنچه منطقی به نظر می رسد این است که از بین سناریوهای قوی (2 سناریو) و سناریوهای ضعیف (7894 سناریو)، سناریو با سازگاری یک یا سناریو با سازگاری بالا در نظر گرفته شود که بر اساس نتایج به دست آمده تعداد 81 سناریو می باشد. «برنامه ریزی منسجم و کارآمد در راستای کاهش دورریزها و هدر رفت غذا بین مزرعه تا مصرف و نیز توسط مصرف کنندگان» به عنوان سناریو با ارزش سازگاری بالا شناسایی شد.
نقدینگی و تأثیر آن بر سرمایه گذاری در بازار مسکن و مستغلات در ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
451 - 476
حوزههای تخصصی:
با توجه به جمعیت بالای نیروی جوان و نیاز این قشر به مسکن، تاثیر بازار مسکن در رشد و توسعه اقتصادی از طریق ایجاد فرصت های سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی و نقش مهم بخش خصوصی در تأمین قسمت عمدهای از این نیازها، لازم است بررسی هایی با نگرشی دقیق و موشکافانه صورت پذیرد. برای این منظور از مدل خود توضیح برداری با وقفه های گسترده استفاده می شود. علاوه بر این از مدل تصحیح خطا برای بررسی پویاییهای کوتاه مدت و ارتباط آ ن ها با رابطه بلند مدت ارائه شده است. نتایج تخمین حاکی از یک ارتباط معنی دار بین سرمایه گذاری بخش خصوصی و نقدینگی، شاخص بهای خدمات ساختمانی و درآمد ملی می باشد. تغییرات در درآمد ملی که می تواند حاصل تغییرات سوی حقوق و دستمزد و درآمد مشاغل باشد تاثیر مثبتی روی سرمایهگذاری بخش خصوصی در جهت تامین نیاز بازار اقدام به سرمایهگذاری بیشتر در بخش مسکن خواهد کرد و برعکس. در مورد نقدینگی نیز شرایط تقریباً شبیه همین مورد میباشد، که افزایش نقدینگی باعث افزایش قدرت خرید مردم و پیامد آن افزایش میزان تقاضا و در نتیجه موجب ترغیب برای سرمایهگذاری بیشتر در بخش مسکن خواهد شد.
سنجش تاب آوری کالبدی بافت های روستاشهری در برابر زلزله؛ مطالعه موردی: بافت روستاشهری اکبرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب های مخاطرات طبیعی به کالبد سکونتگاه ها موجب شده است تا ارتقای تاب آوری کالبدی موردتوجه برنامه ریزان شهری و روستایی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد در برابر زلزله و دستیابی به رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی در عرصه های روستاشهری است. پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. روش تحقیق: در این راستا، ابتدا شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری از مطالعات اسنادی استخراج شدند و روایی آن ها با مصاحبه با کارشناسان تأیید شد. سپس با دریافت نظرات کارشناسان و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص ها معین گردید تا در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ابزار آنالیز هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی که بیانگر تاب آوری کالبدی بلوک های مختلف عرصه روستاشهری اکبرآباد شهر یزد است، ایجاد شود. نهایتاً بر مبنای هریک از شاخص های مورداستفاده در پژوهش، رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی جهت بافت های روستاشهری، ارائه شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه بین 7/34-2/17 واحد متغیر است و بلوک جنوبی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد با تاب آوری کالبدی بین 2/17 تا 23 واحد، لازم است در اولویت اقدام برای ارتقای تاب آوری کالبدی قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید آن است که قدمت تاریخی و ساخت با مصالح قدیمی مهم ترین علت پایین بودن تاب آوری کالبدی در بافت های روستاشهری است؛ حال آنکه در بافت های دیگری همچون سکونتگاه های غیررسمی، این امر عمدتاً ناشی از اوضاع اقتصادی خانوار است. بنابراین، توانمندسازی ساکنان و اقدامات و رهیافت هایی نظیر اطلاع رسانی عمومی، افزایش سطح آگاهی ساکنین و تکمیل بانک های اطلاعاتی نهادهایی که در جهت مقاوم سازی ساختمان ها و کاهش کاربری های آسیب رسان فعالیت می کنند، تهیه نقشه مناطق گریز و مسیرهای امدادرسانی، تغییر کاربری های پرخطر موجود در عرصه، تجمیع بلوک های کوچک و ایجاد ضوابط مقاوم سازی ابنیه و نماسازی نیز در ارتقای تاب آوری کالبدی عرصه های روستاشهری مؤثر است.
اصول برنامه ریزی جدید برای بازاندیشی چارچوب نظری طرح هادی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با داشتن حدود نیم قرن تجربه برنامه ریزی، پر سابقه ترین کشورها در زمینه برنامه ریزی است؛ اما ارزیابی برنامه های توسعه نشان می دهد که به علت حاکم بودن ساختار بخشی بر تدوین برنامه ها، هنوز شاخص های توسعه سکونتگاه های روستایی کشور از وضعیت مناسب برخوردار نیستند. طرح هادی، اگرچه زمینه ساز پیامدهای مثبتی از جمله جلوگیری نسبی از ساخت و سازهای غیرقانونی، تعریف نیاز و تأمین کاربری ها و خدمات عمومی و نظم و نسق بخشی به گسترش فیزیکی در روستاهای سطح کشور ایران شده است ولی با این وجود بایستی به ایت نکته نیز اشاره داشت که این طرح علاوه بر پیامدهای مثبت خود، پیامدهای منفی را نیز برای روستا و روستاییان به دنبال داشته است. با توجه به اهمیت طرح هادی روستایی در برنامه ریزی توسعه روستاهای سطح کشور و همچنین با آگاهی از نارسایی ها و چالش های پیش روی طرح هادی روستایی، ضروری است تا چارچوب برنامه ریزی مناسبی برای طرح هادی روستایی ارائه گردد. در این راستا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع کیفی (مبتنی بر پدیدارشناسی) است. داده های مورد نیاز به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با 30 تن از کارشناسان و خبرگان (دارای تجربه زیسته در تهیه، ارزیابی و تصویب طرح هادی) جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که در طرح هادی روستایی، برنامه ریزی باید با رویکرد اجتماع محور انجام شود. این نوع برنامه ریزی بر اصول بنیادینی مانند یکپارچگی، مشارکت دست اندرکاران محلی، مسئله محوری، تدریج گرایی و پایش و ارزشیابی تأکید دارد.
استخراج و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی خوب در مخاطرات شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش آسیب پذیری و کاهش تاب آوری شهر و ساکنانش در برابر انواع مخاطرات انسانی، طبیعی، تکنولوژیک، بیولوژیک و حتی جنگ و ترور را می توان تهدید جدی و روزافزون برای امنیت و آسایش شهروندان دانست. ازاین رو ضروری است مدیریت شهری همسو با این تنوع مخاطرات، نوعی سازوکار هماهنگ، گسترده، کارا و جامع را برای کنترل، کاهش و تاب آوری شهر ارائه دهد. حکمروایی شهری یک استراتژی موفق مبتنی بر اصول پذیرفته شده جهانی است که برای مواجه و مدیریت چالش های ذکرشده به کار گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر، مفهوم سازی و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی در برابر مخاطرات شهری و تعیین میزان و نحوه اثر گزاری و اثرپذیری این مؤلفه ها برای تحقق چشم انداز حکمروایی خوب شهری است. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در بخش میدانی و به منظور بهره گیری از آراء خبرگان و مدل سازی ساختاری در نرم افزار میک مک، از 50 کارشناس و خبره متخصص دانشگاهی و مدیران شهری استفاده شده است. در نهایت، در بخش یافته ها، 34 مؤلفه مبتنی بر اصول جهانی حکمروایی خوب و منطبق با مدیریت مخاطرات شهری ایران، مفهوم سازی شد. از بین مؤلفه های منتخب، 10 پیشران کلیدی با بیشترین اثر در تحقق حکمروایی در مخاطرات شهری شناخته شدند. همچنین نتایج این تحلیل نشان داده است که بر اساس مجموع اثرگذاری مؤلفه ها، اصول اثربخشی و کارایی هر یک با سه مؤلفه بیشترین اثر را در تحقق حکمروایی در برابر مخاطرات شهری ایران داشته است.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه اجتماعی در شهرستان باشت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
705 - 720
حوزههای تخصصی:
وجود نظام تأمین اجتماعی در هر جامعه ای سبب بالا رفتن امید به زندگی، بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر و متعادل نمودن توزیع درآمد و موضوعاتی از این دست می شود، به همین علت در سال های اخیر برنامه های حمایت اجتماعی و تأمین اجتماعی به سرعت در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران گسترش یافته اند. در پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک آیداس به تحلیل فضایی نماگرهای توسعه و تأمین اجتماعی در استان کهگیلویه و بویراحمد اقدام شده است و درصدد بوده است که جایگاه شهرستان باشت را در این زمینه نشان دهد. پژوهش از نوع کمی و تحلیلی است و داده های مورد نیاز آن از سالنامه آماری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمده است. امتیاز نهایی تکنیک تصمیم گیری آیداس نشان می دهد که شهرستان بویراحمد با امتیاز(0.996)، شهرستان گچساران با امتیاز(0.725) و شهرستان کهگیلویه با امتیاز(0.557) بیشترین امتیازات تکنیک آیداس را در نماگرهای توسعه و تأمین اجتماعی به خود اختصاص داده اند. امتیاز تکنیک آیداس برای شهرستان دنا (0.180)، شهرستان بهمئی (0.147)، شهرستان باشت (0.085)، شهرستان لنده (0.000) و شهرستان چرام (0.000) به دست آمده است. شهرستان باشت با کسب امتیاز (0.085) و جایگاه ششم کهگیلویه و بویراحمد در زمینه شاخص های توسعه اجتماعی وضعیت مطلوبی ندارد و برنامه ریزی برای نماگرهای توسعه و تأمین اجتماعی در این شهرستان مستلزم توجه جدی است.
تحلیل شاخص های مدیریتی موثر بر توسعه محلات شهری (مطالعه موردی: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
پیامدهای حاصل از فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری غیر مشارکتی به اذعان متخصصان حوزه شهری چندان موفقیت آمیز نبوده است. بر این اساس در پی گسترش شهرنشینی پارادایمی از نگاه حکومتی به نگاه حکمروایی شکل گرفته و لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه ها و رویکردهای مدیریت شهری شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های مدیریتی موثر در توسعه شهر کنگان است. نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز با مطالعه منابع کتابخانه ای، اسنادی و همچنین مطالعات میدانی بدست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش AHP انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 90 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری می باشند که حجم نمونه به روش گلوله برفی تعیین شده است. بر اساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی معیارهای مدیریتی/ سیاسی و اجتماعی/ فرهنگی به ترتیب در اولویت اول و دوم قرار گرفته اند. همچنین با توجه به رتبه بندی ها در مدل AHP محلات چهار و دو به ترتیب با امتیاز 181/0 و 167/0 دارای رتبه های اول و دوم و رتبه های آخر به محلات هشت و ده تعلق گرفته است و در نهایت پیشنهاد می شود زیرمعیارهایی چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولان، انگیزش و بینش راهبردی، عدالت اجتماعی، جامعه محوری و اقدام جمعی، اقدامات عمرانی و زیرساخت های شهری و مدیریت و دانش زیست محیطی در اولویت های برنامه ریزی این شهر قرار گیرند.
بررسی و تحلیل پیش بینی رفتار حفاظت از برق خانگی با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده، مطالعه موردی: خانوارهای روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
159 - 177
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و با توجه به گسترش شبکه برق به روستاها و افزایش تعداد محور مصرف کنندگان، رفتارهای حفاظت از برق و صرفه جویی در مصرف برق دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این مطالعه بررسی رفتار خانوارهای روستایی استان خوزستان با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده نسبت به حفاظت از برق بوده است. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی دو شهرستان باغملک و حمیدیه در استان خوزستان (8450=N) تشکیل داده و با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 440 خانوار تعیین و از روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای تصادفی، خانوارها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن توسط متخصصین شامل دو گروه اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان سازمان آب و برق تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد که بین 71/0 تا 95/0 بود و مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل مدل معادله های ساختاری نشان داد، متغیرهای هویت خود، نگرش، هنجار اخلاقی و هنجار ذهنی متغیرهای مؤثر بر قصد رفتاری خانوارهای روستایی به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم می باشند و این متغیرها در نهایت توانستند به ترتیب 51 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای قصد رفتاری و رفتار خانوارهای روستایی را برای حفاظت از برق خانگی پیش بینی کنند
خلاقیت کودکانه در فضا؛ مقایسه تجربه فضای باز و بسته در سن پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که کودکان بیشتر در فضاهای بسته و محیط های شهری رشد می کنند، طراحی هوشمندانه فضاهای بازی و آموزشی که زمینه تجربه های حسی، کشف و تعامل با محیط را فراهم کنند، نقش کلیدی در شکوفایی خلاقیت و توسعه شناختی کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نحوه تجربه فضا و تعامل کودک با محیط در دو حالت طبیعی/باز و ساخته شده/بسته و شناسایی ویژگی های فضایی مؤثر در بروز و رشد خلاقیت کودکانه است. این پژوهش از نوع کاربردی و از لحاظ روش اجرا، دارای طرح توصیفی–مقایسه ای به دنبال شناسایی نقش محیط در بروز خلاقیت کودکان پیش دبستانی و فراهم کردن اصول طراحی فضاهای مناسب برای این گروه سنی است. در این مطالعه، پنج مؤلفه تفکر خلاق شامل «سیالی»، «ابتکار»، «انعطاف پذیری»، «بسط» و «خلاقیت کل» با استفاده از آزمون استاندارد تورنس (TTCT) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دوره پیش دبستانی ساکن منطقه ۲ شهرستان مراغه تشکیل می دادند. از میان این جامعه، دو گروه نمونه انتخاب شدند که به ترتیب در محیط های باز و بسته فعالیت داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای مشخص (مانند سن، مقطع تحصیلی و نوع محیط فعالیت) انجام گرفت تا امکان مقایسه مؤثر بین دو گروه فراهم شود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تعامل مستقیم با محیط طبیعی نقش به سزایی در تقویت و شکوفایی خلاقیت کودکان دارد؛ به طوری که کودکانی که در فضای باز و طبیعی فعالیت داشتند، نسبت به گروهی که در محیط سنتی مهدکودک فعالیت می کردند، افزایش معناداری در مؤلفه های تفکر خلاق (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری، بسط و خلاقیت کل) نشان دادند. در این پژوهش، تأثیر نوع فضا بر مؤلفه های خلاقیت به صورت تفکیکی بررسی شد؛ نتایج نشان داد که مؤلفه «ابتکار» در فضای باز و مؤلفه «انعطاف پذیری» در فضای بسته بیشترین رشد را داشته اند که بیانگر اثر متفاوت محیط ها بر ابعاد گوناگون تفکر خلاق است.
متاورس؛ فرصت ها و چالش ها در پایداری شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
متاورس، به عنوان یک جهان مجازی موازی، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و دوقلوهای دیجیتال، به یکی از مفاهیم کلیدی در بازتعریف زندگی شهری و توسعه شهرهای آینده تبدیل شده است. این فناوری پتانسیل ایجاد تحولاتی بنیادین در نحوه زندگی، کار، تعاملات اجتماعی و مدیریت شهری را داراست. هدف این پژوهش، بررسی جامع تأثیرات متاورس بر پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای هوشمند است و با بهره گیری از روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد علمی به انجام رسیده است. در تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی استفاده می شود که در آن مفاهیم کلیدی استخراج و در دسته بندی های مرتبط مانند چالش ها، فرصت ها و نقش های متاورس در پایداری شهری قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که متاورس می تواند از طریق بهینه سازی مدیریت منابع، کاهش مصرف انرژی در حمل ونقل فیزیکی، و ایجاد فرصت های جدید برای تعاملات اجتماعی مجازی، نقش بسزایی در تقویت پایداری شهری ایفا کند. همچنین، متاورس با ارائه محیط های شبیه سازی شده برای آموزش، طراحی شهری و برنامه ریزی، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند. این فناوری می تواند ابزار مؤثری برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از طریق مدل سازی دقیق و اجرای سیاست های هوشمند باشد. بااین حال، توسعه متاورس با چالش های قابل توجهی نیز همراه است، از جمله مصرف بالای انرژی برای زیرساخت های دیجیتال، تعمیق شکاف های اقتصادی و اجتماعی ناشی از دسترسی نابرابر به فناوری، و نگرانی های اخلاقی و حریم خصوصی. علی رغم این چالش ها، نتایج پژوهش نشان می دهد که متاورس ظرفیت بی نظیری برای بازتعریف محیط های شهری و تقویت ابعاد مختلف پایداری دارد و افق های جدیدی برای تحقیقات و نوآوری های آینده فراهم می کند
بررسی جایگاه جامعه عشایری ایران در نظام برنامه ریزی کتاب های درسی آموزشی کشور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
94 - 102
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری سابقه ای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. از زمان های گذشته تاکنون بخشی از مردم در پهنه جغرافیایی ایران نوعی از زندگی را برگزیده اند که به استفاده از منابع طبیعی محیط زیست پرداخته اند. جامعه عشایری در کنار جامعه شهری و روستایی جامعه سومی را به وجود آورده است و این جامعه با گذشت ،قرون در اثر عوامل گوناگون اهمیت خود را از دست داده است و بسط و توسعه شهرنشینی و دگرگونی های عمده در ساختار اقتصادی و شیوه های تولید سبب بر هم خوردن تعادل جامع عشایری شده است. هدف از این مقاله تحلیل محتوای کتب درسی ۱۲ ساله نظام آموزشی جدید بر محور موضوع عشایر است تا مشخص شود که چه محتوایی در این کتب مطرح شده و آیا دانش آموزان با مطالعه ی این محتوا به اهمیت وجود عشایر در یک سرزمین و ظرفیت هایی که این قشر ایجاد می کند پی خواهند برد یا خیر؟ به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده و کتاب های دوره های ابتدایی و متوسطه مشترک رشته های مختلف تحصیلی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند نتایج به دست آمده گواه آن است که مبحث عشایر بیشتر در کتاب های مطالعات اجتماعی و کمتر در کتاب های علوم تجربی مورد توجه قرار گرفته است و بنظر میرسد محتوای ارائه شده آنقدری بوده است که می تواند این پیام را به دانش آموزان منتقل کند که "اولا بتوانند عشایر و زندگی عشایری را توصیف کنند و اطلاعات نسبتاً خوبی داشته باشند و ثانیا بتوانند پتانسیل ها و ظرفیت هایی که عشایر میتواند برای یک کشور به ارمغان بیاورد را بشناسند.
بررسی مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: روستای قلعه بالا شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش عظیمی از ذخایر کالبد تاریخی و سرمایه های فرهنگی در روستاها قرار دارد و زندگی روستایی با معماری بومی عجین شده است. معماری بومی در سکونتگاه های روستایی، گواهی بر پیشینه معماری و فرهنگ ارزشمند آن سرزمین است، اما در تحولات امروزی ساختار روستاها، به معماری بومی کمتر توجه شده است. لذا شناخت معماری بومی، می تواند زمینه ای را برای مرتفع ساختن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش فراهم نماید و در انتقال فنون معماری و تجارب فرهنگی به دیگر مناطق نیز مؤثر باشد. ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی و نمود آن ها در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه اسناد کتابخانه ای، ابعاد معماری بومی و مؤلفه های آن مشخص گردیده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری بیان شده است. در ادامه با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، نمود آن در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود موردبررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اقتصادی-معیشتی، اجتماعی-فرهنگی، اقلیمی-محیطی در شکل گیری معماری بومی در سکونتگاه های روستایی مؤثر هستند. در بعد اقتصادی-معیشتی، مؤلفه نوع کارایی و کارکرد، نوع معیشت و وضعیت درآمد و نوع مصالح ساخت و در بعد اجتماعی-فرهنگی، مؤلفه امنیت و آرامش، روابط و تعاملات اجتماعی، حس تعلق خاطر، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد محیطی-کالبدی، مؤلفه ساختار فضایی و کالبدی، آسایش محیطی و هماهنگی اقلیمی، انعطاف پذیری فضایی و عملکردی تأثیرگذار است. نتیجه گیری: ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی در عین واحد بودن، روی یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بافت و مسکن روستای قلعه بالا شاهرود از تمامی این مؤلفه ها و شاخص های آن تأثیر پذیرفته و معماری روستای قلعه بالا شاهرود نمونه ای از معماری بومی منطبق با اقلیم، فرهنگ و زندگی روستایی است.
شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
74 - 93
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران با داشتن نقاط ضعف فراوان در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا، هر روز با چالش های زیادی روبرو هستند. چالش هایی که در بیشتر موارد به یک معضل تبدیل شده و زندگی را برای ساکنان این شهرها سخت کرده است؛ تا زمانی که راهبردهای توسعه بلندمدت در کشور مشخص نباشد، راهبرد ایجاد شهرهای جدید در خدمت توزیع و استقرار نظام فضایی مطلوب و توسعه همه جانبه نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)، پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (مصاحبه) گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید، کارشناسان و مدیران شهر جدید رامشار در می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای (گراندد تئوری)، استفاده شد. از نتایج تئوری زمینه ای جهت شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، مقولات (توسعه متوازن، شرایط خاص ژئوپولوتیکی، شناسایی دقیق ویژگی های کمی و کیفی منطقه، مدیریت توسعه منطقه ای، حکمرانی خوب شهری و گفتمان سازی بین سازمان های ذی ربط) در قالب رویکرد آمایشی، شناسایی شد. این نتایج نشان داد مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، رویکرد آمایشی، است.
بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی تاثیرگذار در ترویج رفتار مصرف غذای سالم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
587 - 597
حوزههای تخصصی:
تغذیه سالم در جوامع مختلف ضمن تامین سلامت نسل های آینده، نقش حیاتی در ارتقای سلامت فردی و کاهش بار اقتصادی نظام های بهداشتی ایفا می کند. با این وجود، شیوع جهانی چاقی و سوءتغذیه به ویژه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، لزوم مداخلات مؤثر را آشکار می سازد. علاوه بر این در تحولات دنیای امروز، رفتار تغذیه سالم با موانع چندلایه ای از جمله دسترسی محدود به غذای مناسب در مناطق کم برخوردار، پویایی های خانوادگی و ناکارآمدی راهبردهای ترویجی روبه روست. در این زمینه، پژوهش حاضر به بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی مبتنی بر افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری نوین در ترویج رفتار غذای سالم پرداخته است. این راهبردها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، در مناطق شهری اغلب بر ترویج مصرف غذاهای جدید و در مناطق روستایی بر مصرف محصولات محلی و سنتی تأکید دارند. همچنین، متغیرهای اجتماعی-فرهنگی مانند قومیت، سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، واکنش مخاطبان به محتوای تولیدی تاثیرگذاران را تعدیل می کنند. با این حال، چالش های اخلاقی نظیر عدم شفافیت در تبلیغات پولی و انتشار اطلاعات نادرست، لزوم تنظیم مقررات سختگیرانه تر و همکاری نهادهای بهداشتی با تأثیرگذاران را برای تضمین اصالت محتوا آشکار می سازد. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که بهره گیری مسئولانه از قابلیت های تأثیرگذاران، همراه با در نظر گرفتن تفاوت های منطقه ای و فرهنگی، می تواند به عنوان راهبردی کارآمد در تغییر الگوهای تغذیه ای و مقابله با بحران های سلامت عمومی عمل کند.
توسعه گردشگری غذا و نقش آن در توانمندسازی زنان ، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری غذا یکی از انواع جدید گردشگری است که در مسیر رشدقرار گرفته است. زنان در گردشگری غذا نیز مانند سایر بخش های گردشگری نقش دارند. یکی از شروط رشد مدوام گردشگری، بهروری مناسب از منابع انسانی است و زنان به عنوانی نیمی از جامعه انسانی قابل چشم پوشی نیستند. هدف این پژوهش، بررسی نقش توسعه و رشد گردشگری غذا در توانمند سازی زنان شهرستان مریوان است. جامعه آماری جهت انجام این پژوهش از میان زنان شاغل در گردشگری غذا و زنانی که به صورت مستقیم با این زنان در ارتباط بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثر متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله ی نرم افزار اسمارت پی ال اس، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری غذا در شهرستان مریوان در چند سال اخیر رشد داشته و رشد این بخش از صنعت گردشگری به نوبه خود توانسته روی توانمندسازی زنان به عنوان بخشی حائز اهمیت در جامعه هم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و هم از لحاظ روانشناختی موثر باشد و زنان در طول سال های اخیر از لحاظ هرکدام از این شاخص ها توانسته اند جایگاه خود را تغییر داده و نسبت به قبل رشدکرده اند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان و وابسته بودن به بازارچه مرزی، رشد و توسعه گردشگری بخصوص گردشگری غذا با وجود تنوع بالای غذاهای محلی، می تواند سبب افزایش رفاه اقتصادی و افزایش توانایی مالی و تغییر شرایط زندگی این منطقه گردد. بررسی ها نشان داد که فعالیت های انجام شده و مقدار رشدی که در چند سال اخیر ایجاد شده توسط فعالیت های مردمی با دو هدف افزایش اشتغال و حفظ تنوع غذایی منطقه انجام گشته است.
تحلیل احساسات کاربرانِ پارک های شهری مبتنی بر داده های فضای مجازی؛ با بهره گیری از روش های مدل گرا و غیرمدل گرا، مطالعه موردی: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری، فضاهای سبز شهری و پارک ها، به عنوان تنفس گاه های شهر، عرصه هایی سرسبز و آرامش بخش هستند و، به عنوان بستر فضایی پژوهش انتخاب شده اند. بنابراین این مقاله، با هدف تحلیل احساسات کاربران از پارک ملت تهران، در قالب پژوهشی تحلیلی و مبتنی بر روش کمی (رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده و مبتنی بر لغت) است. داده ها پس از پیش پردازش و برچسب گذاری، با دو روش: مدل گرا و غیرمدل گرا، بررسی و تحلیل احساسات با زبان برنامه نویسی پایتون، انجام شده است. مقایسه این دو روش نشان داد که از میان الگوریتم های یادگیری ماشین، ایکس. جی.بوست با بیشترین دقت (87%)، کی-نزدیکترین همسایه و ماشین بردار پشتیبان با دقت کمتر، قابلیت پیش بینی احساسات در فضاهای سبز را دارند. روش لغوی (استفاده از فرهنگ لغت ویدر) در مقایسه با یادگیری ماشین، قابلیت پیش بینی کمتری دارد. در نهایت مدل یادگیری گروهی از نوع پشته سازی که برای بالا بردن دقت مدل استفاده شده که بر اساس نتایج ماتریس درهم آمیختگی (96%) قابلیت پیش بینی احساسات را دارد. بنابراین با بهره گیری از روش مبتنی بر داده های فضای مجازی، می توان، به پیش بینی احساسات کاربران سایر فضاهای سبز شهری با سرعت و دقت بالا در شهر تهران دست یافت.
مدل معادلات ساختاری رابطه ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای روستایی با ناپایداری جمعیتی آنها (نمونه موردی: سکونتگاههای روستایی شهرستان فردوس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پایداری جمعیتی و استمرار سکونت در روستاها تابعی از وضعیت مهاجرتی آن ها است. ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هر نظام فضایی روستایی در ناپایداری جمعیتی آن مؤثّر است ولی تاثیر این شرایط در سکونتگاه های روستایی مختلف شدت و ضعف متفاوتی دارد. این تحقیق به بررسی رابطه ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی روستاهای دارای سکنه شهرستان فردوس با ناپایداری جمعیتی آن ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری پرداخته است. جهت بررسی کیفیت مدل از معیارR2، معیارQ2 ،آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا استفاده شده است. مقدارR2 مدل، 35/0 و بیشتر از 33/0 و مقادیرQ2 متغیر ناپایداری برابر با 297/0 و نشانگر قابلیت متوسط پیش بینی مدل است. مقدار آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیز مقادیر پایایی ترکیبی هر سه متغیر بالاتر از7/0 و نشانگر پایایی مناسب و مورد پذیرش بودن اعتبار ترکیبی سازه ها است. مقدار AVE برای هر سه متغیر بیشتر از4/0 و نشان دهنده همگرای مناسب مدل است. نتایج تحقیق نشان داد؛ مقدار آماره t اثر ویژگی های طبیعی بر ناپایداری برابر با 01/5 بر ویژگی های اجتماعی برابر با 03/3 و بر ویژگی های اقتصادی برابر 36/2 و بیشتر از رقم 96/1 و سطح معناداری آزمون از سطح خطای 05/0 کمتر است که نشانگر ارتباط ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مورد استفاده در این مدل با ناپایداری جمعیتی روستاها می باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که با کاهش منابع آب، افزایش ارتفاع، کاهش میزان سواد، افزایش افراد بالاتر از 65 سال، کاهش تعداد امکانات خدماتی، کاهش نسبت شاغلان صنایع دستی و شاغلان بخش صنعت و خدمات و افزایش مالکان غایب از روستا، ناپایداری جمعیتی روستاها افزایش یافته است.
اثر ساختار و عملکرد فضاهای شهری در زون بندی نوین اقلیمی، مطالعه موردی: منطقه شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها فضاهایی با غلبه مناظر ساختمانی با ویژگی های هندسی، پوششی و جریان های آیرودینامیکی مشخص هستند که شرایط اقلیمی متنوعی را به نمایش می گذارند. تنوع بالای پوشش های سطحی، موزاییکی از اقلیم ها را در مقیاس های محلی و خرد ارائه می دهد. برای شناسایی و طبقه بندی این اقلیم ها، ابزارها و روش های مدرن موردنیاز است. نقشه زون اقلیم محلی یک روش نوین برای طبقه بندی مناطق اقلیم شهری است که به شناسایی جزایر گرمای شهری تأکید دارد. در این مطالعه از تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2023 و ماه های می، ژوئن، آگوست و نوامبر برای طبقه بندی زون های اقلیم محلی شهر اردبیل استفاده شد. در فرایند پردازش و تولید نتایج، برنامه ها و ابزارهای متنوعی برای پیش پردازش و پردازش تصاویر، نمونه گیری زون های اقلیمی و طبقه بندی و تحلیل های عددی استفاده گردید. پس از انجام پردازش های لازم، نقشه اقلیم محلی شهر اردبیل با 14 طبقه اقلیمی استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین طبقه اقلیم محلی شهر اردبیل مربوط به طبقات LCZ2 و LCZ3 است که شامل محلاتی با بافت ساختمانی متراکم و ارتفاع متوسط و کوتاه می باشد. وجود دریاچه شورابیل و فضاهای سبز پیرامون آن در محدوده شهر با محیط هفت کیلومتری، اضافه بر نقش تفرجی، ظرفیت بالایی در خنک کنندگی فضای شهری اردبیل دارد. تراکم ساختمانی و سازه های انسانی با رویه های بتونی و آسفالتی نفوذناپذیر باعث کاهش پوشش گیاهی و پتانسیل جابجایی و تهویه طبیعی هوا شده که همراه با افزایش انتشار گرمای ناشی از فعالیت انسانی، منجر به تشدید ظرفیت شکل گیری جزیره گرمای شهری در مناطق مرکزی شهر می شود.
ارزیابی تاب آوری کالبدی محله های ناکارآمد شهری، مطالعه موردی منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از قابل توجه ترین مسائل در بافت های فرسوده شهری امنیت کالبدی در زمان وقوع بحران است. لذا تاب آوری با افزایش توانایی محیطی، ایجاد آمادگی، ظرفیت های سازگاری و مقابله ای و کاهش اثرات منفی خطرات طبیعی و مصنوعی می تواند به طور چشم گیری آسیب ها را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف ریشه یابی عوامل آسیب پذیری کالبدی منطقه 12 شهر تهران به دنبال افزایش تاب آوری منطقه است. تحقیق حاضر با ماهیت کاربردی به تحلیل میزان تأثیرات متغیرهای مؤثر در تاب آوری کالبدی در جامعه آماری 13 محله منطقه پرداخته است. منبع داده های موردبررسی؛ سرشماری مرکز آمار، طرح تفصیلی سازمان نوسازی و شهرداری است. بعد از انتخاب شاخص ها با استفاده از اجماع نظر خبرگان تعداد 10 شاخص جهت رسیدن به اهداف پژوهش انتخاب شده است. بعد از استخراج میزان اهمیت هر شاخص با روش ANP، تاب آوری کالبدی با استفاده از روی هم گذاری لایه ها و روش (MCDM) در محیط نرم افزار GIS تاب آوری فیزیکی به دست آمده سپس از طریق میانگین هندسی تاب آوری نهایی استخراج گردید. جهت تحلیل عوامل مؤثر در تاب آوری نهایی نیز از روش رگرسیون جغرافیایی (GWR) استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که محلات فرسوده شهری به خودی خود تاب آوری فیزیکی بسیار پایین تری نسبت به سایر بافت های شهری دارند. همچنین 3 عامل استحکام، فاصله از ایستگاه آتش نشانی و دسترسی به فضاهای سبز عمومی نقش تعیین کننده در تاب آوری را بر عهده دارند. شناخت زمینه های آسیب پذیری بافت های فرسوده می تواند در ارتقا تاب آوری و معضل بافت های فرسوده شهری در برابر زلزله کمک نماید.