فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
35-46
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. در دوران معاصر طراحی اقلیمی عکس العمل منطقی به بحرانهای ناشی از کمبود منابع تولید انرژی و افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی بودهاست. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاصاز اهمیت بیشتری برخوردار است. توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه و پیشبینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمانها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی در هر اقلیم خواهد شد که سابقه چند هزارساله بخصوص در ایران دارد. در ایران، یکی از اقلیمهایی که توجه به شرایط زیستمحیطی به منظور ایجاد آسایشحرارتی و رسیدن به معماری همساز با اقلیم در آن نقشحیاتی دارد، اقلیم گرم و خشکاست که همواره دمای بالایی دارد. این اقلیم به منظور تهویه و سرمایش غیرطبیعی نیاز به مصرف انرژی دارد. این پژوهش درصدد است که با توجه به مباحث مربوط به طراحی اقلیمی، فرم مناسب سقف جهت استفاده بهینه از تهویه طبیعی در شهر اصفهان که با مشکلات ناشی از گرما مواجه میباشد، را ارزیابی نماید. از آنجا که در ساختمانهای فشرده و متراکم که جریان هوای زیادی به بدنه ساختمان برخورد نمیکند، سقفدر سازوکار تهویه نقشاساسی دارد در این مقاله با مدلسازی سه نوع سقف منحنی، شیبدار و مسطح راهکارهای کالبدی به منظور رسیدن به سازوکار بهینه تهویه طبیعی در ساختمانهای شهر اصفهان بررسی شده است و درنهایت فرم بهینه سقف در ارتباط با تهویه طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از دادههای پایگاه هواشناسی و منابع اسنادی معتبر جمعآوری شده است. همچنین از مدلسازی رایانهای در نرم افزار (Flow Design Autodesk) به منظور راهکارهای معماری و سنجشاستفاده شده است.
طبقه بندی استراتژی های ساختمان های سنتی و معاصر سازگار با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
41-54
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدی برای عملکرد ساختمان ها و سکونتگاه های انسانی مطرح شده است. گرمایش جهانی بزرگ ترین چالشی است که زمین با آن روبرو است و این در حالی است که وابستگی فزاینده به سوخت های فسیلی قدرت انطباق با گرمایش اقلیمی در آینده را کاهش خواهد داد. تاب آور سازی سیستم های معماری و شهرسازی برای مقابله با این مخاطره در آینده ضروری است و آنچه ساخته یا طراحی می شود باید باهدف غلبه بر تغییرات اقلیمی باشد. حتی اگر غلظت گازهای گلخانه ای در جو تثبیت شود، حوادث شدید اقلیمی به دلیل بی تحرکی جو چندین قرن ادامه خواهد داشت. لذا، سازگاری یک راهکار لازم جهت تلاش برای کاهش کربن دی اکسید خواهد بود؛ بنابراین این سؤال مطرح می شود که چه استراتژی هایی در برابر های سنتی پاسخگوی تغییرات اقلیمی، ساختمان ها را تاب آور و سازگار می کند؟ بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند که مسکن چنین شرایطی هستند. در مقابل در استراتژی های معاصر، اصول تکامل یافته و فنّاوری وجود دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی به مفهوم تاب آوری و سازگاری اقلیمی می پردازد و سپس استراتژی های معماری سنتی سازگار با تغییرات اقلیمی و کارکرد آنها در اقلیم گرم و خشک را معرفی می کند و به بررسی این استراتژی ها در یک نمونه خانه سنتی و یک نمونه خانه معاصر جریان ساز می پردازد و در نهایت معماری سنتی و معاصر معمول اقلیم گرم خشک از نظر میزان سازگاری اقلیمی مقایسه شده است.
هموارسازی فضایی نرخ باروری در نواحی روستایی ایران (1395-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
734 - 749
حوزههای تخصصی:
باروری یکی از فرایندهای اساسی جمعیت است که تأثیر مهمی در پویایی و تغییر ساختار جمعیت دارد. کاهش باروری پدیدهای جهانی است؛ در دهه های گذشته، کشورهای توسعه یافته و امروزه بسیاری از کشورهای درحال توسعه آن را تجربه می کنند و در ایران نرخ باروری کلی به کمتر از سطح جانشینی رسیده است. برآورد نرخ باروری در نواحی روستایی عمدتاً متأثر از اندازه جمعیت و اندازه واحد فضایی است. به همین دلیل برآورد نرخ باروری و تهیه نقشه در مناطق جغرافیایی کوچک و کم جمعیت چالش برانگیز است. این پژوهش با هدف برآورد صحیح و شناسایی الگوهای فضایی باروری نواحی روستایی با استفاده از روش های هموار سازی فضایی برای سال های 1395و1390 انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش های هموارساز بیز تجربی و بیز تجربی فضایی استفاده شد. درحالی که میانگین GFR سال های 1390 و 1395 به ترتیب 1/51و 6/71 (فرزند به ازای هر 1000 زن) است، یافته ها نشان می دهد که روش های هموارسازی فضایی و به ویژه روش بیز تجربی فضایی در برآورد باروری در مناطق کوچک کارایی مناسبی دارد به طوری که میزان تعدیل نرخ باروری در مناطق پرجمعیت، کمتر و در مناطق کم جمعیت تعدیل قابل توجهی را ایجاد می کند. نتایج همچنین وقوع باروری بالای روستایی در نواحی مرزی کمتر توسعه یافته (جنوب شرق، شرق و جنوب)و گسترش روند باروری پایین روستایی از شمال به جنوب و سپس روستاهای مرکزی و غربی را نشان می دهد. تداوم باروری پایین در بخش عمده ای از نواحی روستایی، کشور را با چالش های جدی در حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی روبه رو می کند.
اثر بخشی سازمان ها و نهادهای کارآفرین در ایجاد کسب وکارهای کوچک مورد: روستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت کسب وکارهای کوچک در تأمین اشتغال برای افراد و ایجاد درآمد برای آنها از یک سو و کاهش بیکاری در سطح کلان از سوی دیگر، نقش بنیادها و سازمان های کارآفرین را در شکل گیری و پایایی این مشاغل نمایان کرده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیرسازمان ها و نهادهای کارآفرین درایجادکسب وکارهای کوچک درروستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله انجام شده است. پژوهش حاضر ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است، جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 30 روستا و تعداد 384 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، ArcGIS و با استفاده از مدل تاپسیس و آزمون های آماری T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج ضریب پیرسون نشان داد که بین مهمترین راهبرد سازمان های کارآفرین و ایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه مورد مطالعه رابطه کاملا معنی داری برقرار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شاخص حمایت مالی با مقدار ضریب بتای 396/0 مهم ترین راهبرد سازمان های کارآفرین درایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه در روستاهای شهرستان کلاله است. نتایج نشان می دهد،از میان 3 شاخص مورد بررسی شاخص صنعت با میانگین (78/2) بالاترین میانگین و شاخص خدمات با میانگین (74/2) پایین تر میانگین است و این بدین معنی است که فقط شاخص صنعت در وضعیت مناسبی قرار دارد و سایر شاخص ها در وضعیت نامطلوب قرار دارند..
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای ایمنی گروه های آسیب پذیر در تقاطع های شهری (نمونه موردی: سه راه تهران پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران ایمنی معابر شهری و هزینه های ناشی از حوادث رانندگی یکی از چالش های مهم توسعه کشورهاست. در میان کاربران جاده ای، عابران پیاده از آسیب پذیرترین گروه ها شناخته می شوند. تقاطع های کنترل نشده به عنوان محل هایی با نرخ بالای تصادف عابران هستند. سه راه تهران پارس یکی از مهم ترین تقاطع های شرق شهر تهران بوده که حدود نیمی از تصادفات در آن، خسارتی است و عدد قابل توجهی از مصدومیت های عابران پیاده در آن اتفاق می افتد. روند رو به افزایش تعداد تصادفات در محدوده تقاطع، لزوم توجه به آن را بیش ازپیش نمایان می سازد. پژوهش پیش رو ضمن بررسی وضعیت این تقاطع، به تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر در ایمنی افراد در آن می پردازد و ازلحاظ روش، در دسته پژوهش های توصیفی-تحلیلی و درعین حال کاربردی قرار دارد. داده های پژوهش در چارچوب مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و طرح پرسشنامه (جامعه آماری شامل ساکنین منطقه و کاربران فضا با حجم نمونه 333 نفر) گردآوری و مقایسه وضعیت میانگین و انحراف معیار متغیرهای مورد پرسش با وضعیت ایده آل صورت گرفت. همچنین از مدل معادلات ساختاری برای سنجش نحوه ارتباط عوامل مؤثر بر ایمنی افراد استفاده شد. میزان اعمال قانون و نظارت (4/3) بیشترین میانگین را از نگاه افراد داراست. بررسی بارهای عاملی مدل حاصل در عوامل مؤثر بر ایمنی گروه های آسیب پذیر این تقاطع بر ابعاد انسانی (97/0)، کالبدی (96/0) مدیریتی (95/0) و تجهیزات مسیر (908/0) نشان از معناداری این روابط و نقش پررنگ شاخص های معیار انسانی است. ارتباطات موجود میان متغیرهای بیرونی و درونی، معیار کالبدی و متغیر ترکیب کاربری اراضی (بار عاملی 71/0) بیشترین همبستگی را نشان می دهد که انتظار آن می رود در اقدامات پیشنهادی مبنای برنامه ریزی در این تقاطع قرارگیرد.
نقش مراکز تجاری در افزایش سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی مرکزخرید کوروش شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1473 - 1489
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری در کلان شهر تهران یکی از مهم ترین کاربری های فضاهای شهری و بخشی از سیستم فضای شهری محسوب می شوند که اثر های قابل توجهی دارند. این مراکز خرید ، به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در سرزندگی شهری ایفا می کنند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل نقش مرکز تجاری کوروش بر سرزندگی فضای شهری است. این مرکز تجاری واقع در اتوبان شهید ستاری در منطق ه 5 کلان شهر تهران با داشتن بیش از 500 واحد تجاری و بزرگ ترین پردیس سینمای کشور، و کافی شاپ های متعدد، یکی از بزرگ ترین مراکز تجاری، خرید، و تفریحی در کشور محسوب می شود. هشت مؤلف ه اصلی سرزندگی شهری (ایمنی و آسایش، تراکم، دسترسی و نفوذپذیری، ظرفیت سازمانی، ارتباطات، خلاقیت، هویت و تمایز، تنوع) از دیدگاه چارلز لاندری در این پژوهش بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، بر اساس فرمول کوکران، 385 نفر از بازدیدکنندگان این مرکز تجاری را تشکیل می دهد. برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار ناپارامتری و نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان می دهد که متغیر مستقل می تواند بیش از 80 درصد از واریانس سرزندگی فضای شهری را تبیین نماید و از مجموع شاخص های فرعی در این پژوهش 22 شاخص برای بیان سنجش سرزندگی فضاهای شهری مناسب است. شاخص های اصلی همچون ایمنی و آسایش، تراکم، دسترسی و نفوذپذیری نقش مؤثری در سرزندگی فضای شهری دارند؛ به طوری که ضریب تولرانس در این شاخص ها به ترتیب با 98 / 0، 94 / 0، و 91 / 0 بالاترین ضرایب را به خود اختصاص داده اند و نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری در این پژوهش اند و عمده ترین رضایت شهروندان از سرزندگی متعلق به سه شاخص ایمنی و آسایش، تراکم، دسترسی و نفوذپذیری است. متغیرهای دیگر این پژوهش همچون ظرفیت سازمانی با شاخص رفتار مناسب فروشندگان با آماره 5 / 1- = T و متغیر ارتباطات با شاخص حمل و نقل عمومی آماره 2 / 1- = T و شاخص ضوابط برای افراد با نیازهای خاص با آماره 1 / 1-= T کمترین تأثیرگذاری را از منظر شهروندان به سرزندگی شهری داشته است. که باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا میزان سرزندگی مجتمع تجاری کوروش افزایش یابد.
تحلیلی بر ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری با رویکرد شهرخلاق (مطالعه موردی:شهر لار)
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق شهری است که در آن فعالیت های نو رخ می دهد و افراد مسئولانه و خلاقانه و با تفکر جمعی برای حل معضلات و بهبود شرایط زندگی و کیفیت های محیطی شهر، در کنار هم فعالیت می کنند. هدف این مقاله بررسی راه های ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با رویکرد شهر خلاق است و در آن به بررسی عوامل موثر بر کیفیت فضاهای عمومی این شهر پرداخته است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی –تحلیلی است. مبانی نظری و شاخص های موثر در ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهر از طریق بررسی منابع مکتوب، و کیفیت فضاهای شهری از طریق نظرخواهی از مردم بررسی شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش ساکنین 15 سال به بالای شهر لار و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با381 نفر است. نتایج حاصله نشان می دهد که کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با توجه به شاخص های خلاقیت شهری در هر دو مولفه ی مورد بررسی یعنی مولفه مکان گزینی و طراحی با میانگین 89/2، و مولفه کیفیت مدیریت و برنامه ریزی فضاهای عمومی با میانگین 13/3، مناسب نیست. بر اساس تحلیل عاملی انجام شده مهم ترین عوامل موثر در کیفیت فضاهای عمومی شهر لار، احساس تعلق و تناسب، زیبایی و طراحی، نشاط و تعامل اجتماعی، دسترسی و حس سرزندگی و مناسب سازی فضاها هستند. موثرترین راهبردها در ارتقای کیفیت فضاهای عمومی برای تقویت خلاقیت نیز، استفاده از روحیه مشارکت پذیری شهروندان در جهت رفع مشکلات فضاهای شهری و نگهداری از فضاهای عمومی و بهبود فعالیت های ورزشی، فرهنگی و هنری و تعامل با مراکز دانشگاهی شهر است.
نقد و بررسی فیلم مستند علف در ایل بختیاری از منظر جامعه شناسی قوم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «علف» از نخستین فیلم های مستندی است که درون مایه مردم نگارانه دارد، فیلمی به کارگردانی مریان کوپر، شود ساک و هریستون امریکایی که در سال1304 هجری شمسی (میلادی1925) ساخته شد. هدف پژوهش: هدف این فیلم، روایت تصویری کوچ طایفه بابااحمدی از ایل بختیاری به سرپرستی حیدر خان و پسرش لطفعلی بعنوان شخصیت اصلی است، که از نوع تحقیقات میدانی مشاهده همراه با مشارکت محسوب می شود. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به نقد جامعه شناختی و بررسی فیلم با استفاده از روش «اتنوگرافی» متاثر از نظریه رمانتیک آمریکایی و مقایسه آن با نظریه مالینوفسکی در گینه نو پرداخته است. روش پژوهش، اسنادی و تاریخی و بر اساس تحلیل محتوی، فیلم «علف» به شکل «تاویل گرایانه» است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهرستان های کوهرنگ، لالی و مسجدسلیمان می باشد. بر اساس فیلم علف، تعداد افراد کوچ رو بیش از پنجاه هزار نفر زن و مرد به همراه احشام زیادی، کوچ را از خوزستانبه سمت چهارمحال و بختیاری به فاصله بیش از 500 کیلومتر در فصل بهار(اوایل اردیبهشت ماه) آغاز نمودند. یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل ثانویه، یافته های مرتبط با فیلم «علف» مورد بررسی و نقد قرار گرفت، سپس با تطبیق یافته های بدست آمده و مقایسه آن با اصل محتویات فیلم، به شکل انتقادگرایانه درون مایه آن بررسی و تحلیل شد. در نهایت ضمن بررسی و انتقادات وارده بر فیلم مشخص شد که: «عدم رعایت بازتابندگی» در قوم نگاری مشهود است. نتایج: بر اساس روش «امیک» در روش قوم نگارانه می توان گفت که کوپر و همکارانش وقایع پیرامون را بیشتر از زاویه دید خود می نگریستند تا مردمان کوچرو ایل بختیاری. همچنین بر اساس رویکرد «اتیک»(نگاه درونی به اتفاقات پیرامون)، درون مایه فیلم مورد نقد قرار گرفت، چرا که مطابق دیدگاه ژرژلاپاساد، مشاهده گری فعال و همراه با مشارکت همواره باید در میدان تحقیق شکل گیرد. همچنین می توان گفت که فیلم «علف» از یک نوع نگاه «اورینتالیستی»(از دیدگاه ادوارد سعید) برخوردار است، چون، «اورینتالیسم»، تاریخ دروعینی از شرق به شیوه دلخواه و مورد علاقه غربیان است.
تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
662 - 683
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علت های عمده عدم تحقق سیاست های توسعه ای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقش آفرینی ذی نفعان متعددی است که می بایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تاب آوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و هم افزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته انجام شد. به منظور شناسایی ذی نفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آن ها و طی چهار مرحله دلفی ذی نفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذی نفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذی نفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذی نفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمان های دولتی بودند که در بین آن ها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذی نفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
بررسی تأثیر تغییرات نظام فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سبک زندگی ناشی از رفتارها و فعالیت ها است، پژوهش در این زمینه تغییراتی را که در طول زمان رخ داده اند و همچنین فاصله میان آنچه نظام ارزشی در گذشته یاد می شد با آنچه امروزه تحقق می یابد را آشکار می سازد. بدین منظور این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از روش نحو فضا در خانه های برداشت شده از شهر مشهد در سده اخیر، به تحلیل نتایج حاصل بپردازد تا از این طریق تاثیر تداوم و تغییر در نظام کالبدی فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی مردم را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی با بهره گیری از ابزار مشاهده، برداشت، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا (UCL Depthmap) صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره پهلوی اول و نیمه اول پهلوی دوم، در هر دو سازماندهی مرکزی و محوری بیشترین تغییرات در فضای باز (حیاط و تراس-ایوان) و کمترین تغییرات در این دوره مربوط به فضای نشیمن و اتاق بوده است؛ لیکن از دوره نیمه دوم پهلوی دوم تاکنون، توجه از فضای باز و بیرون به فضای درون به خصوص فضای عمومی و نیمه عمومی مانند نشیمن و پذیرایی معطوف می گردد. بنابراین در خانه های قبل از سال1340ه.ش، عملکرد حیاط به عنوان فضایی که بخشی از فعالیت های فرهنگی، اعتقادی، رسوم سنتی و فعالیت اجتماعی، تفریحی و سرگرمی در آن رخ می داد تغییر کرده و همان طور که نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهند، از نیمه دوم پهلوی دوم به بعد این فعالیت ها در فضاهای دیگر خانه مانند پذیرایی- مهمان خانه و نشیمن رخ می دهند. از سال 1340ه.ش به بعد با ایجاد فضایی بعنوان اتاق کار، فضایی مختص فعالیت های معیشتی در خانه ها ایجاد گردید که این فضا در خانه های قبل از سال 1340ه.ش مشاهده نمی شود. همچنین در خانه های بعد از سال 1340ه.ش به بعد فضایی بعنوان نهارخوری نیز به خانه ها افزوده می شود که قسمتی از فعالیت های زیستی در آن رخ می دهد.
ارزیابی مفاهیم زیبا شناسی و منظر شهری در انعطاف پذیری مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی و منظر دو مولفه بسیار حیاتی در سرزندگی فضاهای شهری و معماری به حساب می آیند که موجب یکپارچگی بصری و ساختاری در ساختمان ها، خیابان ها می شوند. زیبایی از وجود انسان نشات می گیرد و به همین دلیل لازمه سعادت و تعالی زندگی فردی و اجتماعی است. ماهیت زیبایی را باید در روابط عاطفی میان انسان و جهان پیرامون جست و جو کرد. کارکرد اصلی زیبایی ایجاد هماهنگی عاطفی میان انسان، طبیعت و جامعه است و به همین دلیل نقش تعیین کننده ای در هدایت انسان به سمت سعادت، بهروزی و شادکامی به عهده دارد. همچنی زیبایی پدیده ای ارزشی و هدفمند است. در واقع تلاش انسان برای جذب و خلق زیبایی نوعی تلاش برای تقویت ارزش های زندگی و عناصر موافق زندگی و نفی پدید های منفی و زشت در زندگی است. بر این اساس هدف از مقاله حاضر بررسی معیارهای زیبایی شناسی در مجتمع مسکونی نارون اراک می باشد. مطالعه ادبیات موجود و نظرات خبرگان نشان می دهد که معیارهای منظر شهری زیبا با زمینه و متن شهرسازی، عناصر سازنده منظر شهری زیبا، عناصر سازنده منظر شهری زیبا از جمله معیارهای موثر می باشند. اولویت بندی معیارها بر اساس مدل ANP بوده و با استفاده از نظرات خبرگان که در زمینه تئوری و عملی زیبا شناسی و منظرشناسی تخصص داشته اند صورت گرفته است. زیرمعیارهای تباین، ریتم، و تنوع کاربری ها از تثیر گذارترین مولفه ها در انعطاف پذیری فضای مسکونی برخوردار هستند. معیار ادراکی در بین متغیرهای تحقیق بیشتریم وزن را به خود اختصاص داده است.
آشکارسازی و تحلیل منطقه ای تغییرات پوشش سبز شهری در مناطق 22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش آشکارسازی تغییرات ده ساله پوشش سبز کلانشهر تهران از سال 1389 تا 1398 با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهواره های لندست 5، 7 و 8 می باشد. آشکارسازی تغییرات در دو مقیاس زمانی سالانه و ده ساله انجام و تحلیل نتایج، هم در سطح کلانشهر تهران و هم به تفکیک مناطق 22 گانه آن صورت پذیرفت. آشکارسازی تغییرات با رویکرد پس از طبقه بندی انجام شد. نوآوری این تحقیق شامل تلا ش ها برای اخذ بهترین نتیجه در مرحله طبقه بندی تصاویر است که در این راستا علاوه بر باندهای اپتیکی و حرارتی، از ویژگی های مختلفی شامل شاخص های مختلف گیاهی، آب و مناطق ساخته شده، مولفه های بافت تصویر و مولفه های اصلی استفاده شد. سه روش طبقه بندی بیشترین شباهت، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان پیاده سازی شدند. مقایسه نتایج نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان با میانگین دقت کل 06/91 درصد نتایج بهتری داشته است. آشکارسازی تغییرات حاکی از کاهش 58/10 درصدی پوشش سبز در دوره مورد بررسی است. بیشترین کاهش پوشش سبز به میزان 46/7 کیلومتر مربع در دوره 91-1390 اتفاق افتاده و بیشترین افزایش در دوره 95-1394 به اندازه 61/7 کیلومتر مربع بوده است. مناطق یک و 22 بترتیب با 2/5 و 37/2 کیلومتر مربع بیشترین میزان کاهش و مناطق 2 و 19 نیز به ترتیب با 5/0 و 47/0 کیلومتر مربع بیشترین افزایش در پوشش سبز شهری را در بین مناطق داشته اند.
شناخت و بررسی تاثیر بازار بر ساختارشهری ، در راستای حفظ بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین نمودهای عینی معماری و شهرسازی سنتی ایران مجموعه های بازار شهری است که به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش می کند. در واقع ؛ بازار پدیده ای است شهری و در عین حال عاملی است برای شهرنشینی که همواره به صورت بافت تغذیه کننده اصلی شهر عمل نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به شناخت پیرامون نقش و شکل گیری بازار در شهرسازی و تبیین محتوایی و کارآمدی و کارآیی بازار قزوین و تاثیر آن در شهرسازی این شهر می پردازد و با استفاده از تکنیک SWOT به تحلیل نمونه ی مذکور در راستای اهداف پژوهش گام برمی دارد؛ اهمیت پژوهش حاضر از آن جهت است که علاوه بر بیان نقش بازار در شکل گیری شهرها و... به بررسی موقعیت بازار و عناصرآن در شهر نیز می پردازد، به طور کلی از نتایج پژوهش میتوان بیان نمود که؛ عموما شهرهای تاریخی ما حول محوری به نام بازار شکل کالبدی به خودگرفته اند تا جایی که میتوان گفت بازار یکی از شریان های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی شهر است، همچنین با بررسی نمونه موردی مذکور در میابیم که بازار قزوین برخلاف بیشتربازارها که شکل خطی دارند و در راستای یک راسته ی اصلی شکل گرفته اند ؛ دارای تناسبات مرکزی می باشد و راسته هایی مستقیم به شکل شطرنجی دارد که نشانگر آن است که آگاهانه ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی محلات مرکزی شهر کاشان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مبحث تاب آوری در جهت ایجاد جامعه ای انعطاف پذیر در برابر بلایای طبیعی حائز اهمیت فراوانی است. افزایش تاب آوری شهرها در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها نقشی اساسی در افزایش تاب آوری جوامع شهری در برابر زمین لرزه دارند. مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. هدف از انجام این تحقیق سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی در محلات مرکزی شهر کاشان می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.
تبیین ظرفیت ها و زمینه های توسعه پایدار روستایی با تاکید بر گردشگری طبیعی در روستاهای شهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک فعالیت اقتصادی جایگزین، در یک اقتصاد تک محصولی میتواند روند توسعه را با تنوع بخشی اقتصاد ملی تسریع نماید.هدف این مقاله معرفی جاذبه های گردشگری طبیعی در شهرستان بندر انزلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بر مبنای منابع کتابخانه ای ومشاهدات میدانی بوده و از ابزارهای مانند فیش برداری، عکس و نقشه استفاده شده است روش تجزیه تحلیل اطلاعات که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است بر پایه تحلیل و توصیف جامعه آماری تحقیق روستائیان شهرستان بندر انزلی هستند که تعداد نمونه با استفاده از جدول استاندارد مورگان انتخاب شده است و پرسشنامه ها بصورت تصادفی بین آنها توزیع شده است نتایج نشان داد گردشگری طبیعی امتیازات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی قابل ملاحظه ای را برای نواحی روستایی و کمتر توسعه یافته از طریق توسعه درآمدی و زیرساختی ایجاد می نماید.گردشگری در سطح محلی می تواند رشد اقتصادی فراهم کند و یک جایگزین بالقوه برای فعالیتهای سنتی در روستاها و کارگران محلی ارائه دهد. گردشگری روستایی در کنار فعالیتهای روستایی موجب کسب درآمد جانبی قابل توجّهی برای خانوارهای کشاورز می شود.
قابلیت ها و سرمایه های مؤثر در توسعه کارآفرینی و فقرزدایی روستایی مورد: شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیت ها و ظرفیت های انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیم های لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصت های موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیت های کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی سرمایه های نهادی و نیز قابلیت های موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایه های نهادی و قابلیت های کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیر گذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان می دهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همین طور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایه ها و قابلیت ها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده می شود.
واکاوی عدالت فضایی در تخصیص کاربری های اراضی شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
637 - 662
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری یکی از هسته های مهم در نظام برنامه ریزی شهری است. بدین منظور نظم فضایی و توزیع منابع و امکانات در مناطق شهری (از جمله شهر اردبیل) و برخورداری از عدالت فضایی برای بهره مندی مردم و نیازهای جامعه شهری حائز اهمیت است. در همین خصوص، رشد جمعیت و مهاجرت به همراه رشد فیزیکی شهر اردبیل به طرف روستاهای پیرامون موجب شده است در برخی موارد کاربری اراضی شهری آن به صورت نامتناسب و دور از اصول ایجاد شود که در نگاه اول نشانگر توزیع و مکان گزینی ناهمگون و ناسازگار کاربری ها در سطح شهر است. از همین رو هدف این پژوهش واکاوی عدالت فضایی در تخصیص کاربری های اراضی شهری با استفاده از تکنیک های تحلیل منطقه ای در مناطق پنج گانه شهر اردبیل است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی و جمع آوری منابع و اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. برای سنجش وضعیت عدالت فضایی در شهر اردبیل از مقایسه سرانه ها، سطوح اشغالی و تحلیل شاخص ظرفیت از مدل LQI و GIS و تکنیک های تحلیل منطقه ای نظیر آنتروپی شانون و ضریب اختلاف یا پراکندگی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در ارزیابی کمی با توجه به مقایسه مناطق در شهر اردبیل، کاربری مسکونی بیشترین و کاربری تأسیسات شهری کمترین سطوح اشغالی و سرانه را به خود اختصاص داده است. مقایسه کاربری ها با استفاده از مدل ضریب مکانی با خط نرمال LQI بیانگر آن است که بیشتر کاربری ها پایین تر از خط نرمال یک قرار دارند که این مسئله نشان دهنده کمبود امکانات در مناطق شهرداری اردبیل است. براساس بررسی مدل ضریب آنتروپی با توجه به Ln به دست آمده، همه کاربری های موردمطالعه در مناطق، دارای وضعیت نامتعادل و نامتوازن فضایی است. همچنین بررسی ضریب پراکندگی بیانگر آن است که به غیر از ضریب پراکندگی کاربری مسکونی، سایر کاربری ها نیز دارای ضریب پراکندگی بسیار بالا هستند که نشان می دهد توزیع فضایی بسیار نامتعادل و عدم تحقق اصل عدالت محوری در توزیع شاخص های موردمطالعه در مناطق پنج گانه اردبیل است.
تحلیلی بر سیر تحول فضاهای تجاری معاصر شهر تبریز با تاکید بر بازار سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
123 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل سیر تحول فضاهای تجاری معاصر شهر تبریز با محوریت بازار سنتی بوده است. تحقیق از نوع کیفی مبتنی بر دو روش کتابخانه ای و میدانی با راهبرد منطق پس کاوی است. روش جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانه ای از طریق مرور نظام مند اسناد طرح های شهری و مطالعات مربوط به مسئله موردنظر و در بخش میدانی با استفاده از روش پدیدارشناسی و به کمک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته می باشد. مصاحبه شوندگان از بین بازاریان و کارشناسان امر انتخاب شده و مصاحبه از افراد، تا اشباع اطلاعات انجام گرفته است (14 نفر). نوآوری این مقاله در فهم پدیدارشناسانه روند تاریخی بازار با عوامل سیاسی و جغرافیایی و اقتصادی شهر و منطقه باشد . از این رو، در ترسیم چشم اندازی آینده بازار، توجه به ارتباط متقابل اثرگذار یک ضرورت جدی می نماید. نتایج نشان می دهد که این بازار قبل از ورود محصولات تولیدی جدید، دارای فضاهای تولید، فروش و خدمات بوده و توانایی بالایی در ایجاد ارزش افزوده، تجمیع و شکل گیری خوشه های فعالیتی بوده که با ورود کالا و خدمات جدید و طبعا ظهور فضاهای جدید و خلل مدیریتی، دچار رکود شده و از رقابت بازماند. فضاهای جدید تجاری نیز، به دلیل ضعف در بنیان های تولید و عدم ایجاد ارزش افزوده، ضعف در شکل دهی به خوشه های فعالیتی، نمی توانند نقشی بنیادین در اقتصاد شهری ایفا کنند. استفاده از تجارب گذشته در جهت احیاء فعالیت های تولیدی- کارگاهی به شیوه امروزی، تبدیل بازار به فضایی چندمنظوره با اولویت تولید و بازتولید و وجود سیستم قوی مدیریت از جمله روش هایی است که می تواند موجب حفظ و توسعه مجدد بازار شود.
تبیین رفتار آکوستیکی و کیفیت منظر صوتی راسته های بازار تبریز مبتنی بر ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
83 - 98
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی حوزه ای از مطالعات شهری است که به کیفیت صدای شنیده شده در فضاهای شهری می پردازد و متأثر از شاخصه های متعددی است. یکی از این شاخصه ها رفتار آکوستیکی فضاست که وابسته به ویژگی های محیطی فضاست. تراز فشار صوت و زمان واخنش(پایداری صدا پس از تولید صدا) دو مؤلفه ای هستند که روشن کننده رفتار آکوستیکی فضاها هستند. کیفیت ادراکی مناظر صوتی نیز با ارزیابی های ذهنی مشخص می گردد. چگونگی اثرگذاری ویژگی های محیطی در رفتار آکوستیکی راسته بازارهای بازار تبریز و تأثیر آن در کیفیت مناظر صوتی راسته بازارها، مسئله ای است که پژوهش پیشِ رو به آن می پردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش کمی_کیفی براساس ارزیابی های عینی، رفتار آکوستیکی راسته بازارها و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و با ارزیابی های ذهنی، مطلوبیت مناظر صوتی راسته بازارها روشن شده است. ارزیابی های عینی بر مبنای اندازه گیری تراز فشار صوت و زمان واخنش و ارزیابی ذهنی بر اساس پرسشنامه توصیفی منظر صوتی انجام پذیرفته است. نتایج نشان داد، فضاهایی مانند راسته بازارها که در طول آنها فرم کالبدی و مصالح یکسان است، رفتار آکوستیکی ثابتی بروز می دهند. در صورتی که این تجانس با تغییرات کالبدی از قبیل تغییر در محور فضا و الحاق فضایی به مثابه کاواک همراه باشد، رفتار آکوستیکی و صدای شنیده شده دستخوش تغییر می گردد. همچنین با کاهش شدت صدا، آسایش صوتی الزاماً افزایش پیدا نمی کند. حتی در فضاهای آرام شهری که تراز فشار صوت پایین است، با بروز پدیده اختلاف تراز فشار صوت، آرامش و کیفیت منظر صوتی افت پیدا می کند. در واقع تبعیت صرف از مقادیر استاندارد برای آرامش صوتی کافی نیست. مقادیر تراز فشار صوت و زمان واخنش که نشان دهنده رفتار آکوستیکی فضا هستند، می توانند به نحوی در ارزیابی افراد از منظر صوتی دخیل باشند، ولی به تنهایی نمی توانند مبنای سنجش کیفیت منظر صوتی باشند. ویژگی ها و کیفیات محیطی فضاها از قبیل نورپردازی، میزان ازدحام و جذابیت کالاهای عرضه شده در راسته بازار تأثیر مستقیم در خوشایندی منظر صوتی دارد.
بررسی رقابت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک چین و هند در اورآسیا: کریدورهای ارتباطی و ژئوپلیتیک بنادر چابهار و گوادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
213 - 226
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر دو کشور چین و هند با رشد اقتصادی بالا و حجم بزرگ اقتصادی و تجارت گسترده به عنوان دو قدرت آسیایی و حتی جهانی مطرح شده اند. دو کشور آرمان های بزرگ منطقه ای و جهانی دارند؛ به گونه ای که چین با طرح ابرپروژه ابتکاری کمربند و جاده به دنبال نظام جدیدی از روابط قدرت و مناسبات بین الملل است و هند می کوشد با سیاست اورآسیایی، ضمن گسترش حوزه نفوذ خود، همگرایی جدیدی از مناسبات قدرت را ایجاد کند. هر دو کشور با اتخاذ استراتژی ژئواکونومیک سیاست اتصال و دسترسی به حوزه های ژئوپلیتیکی اورآسیا را دنبال می کنند. در این چارچوب، فضای پاکستان و ایران گزینه های مناسبی برای ایجاد کریدورهای ارتباطی در اورآسیا از سوی چین و هند انتخاب شده اند که نقطه محوری آن ها دو بندر گوادر و چابهار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین رقابت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک میان چین و هند در کریدور اقتصادی چین - پاکستان و کریدور بین المللی حمل و نقل شمالی - جنوبی و بررسی نقش دو بندر چابهار و گوادر در این رقابت است. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد هند در تلاش است تا از طریق بندر چابهار و کریدور ایران وزن ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک خود را در برابر چین و پاکستان بهبود بخشد و از طریق آن نوعی توازن و تعادل قدرت منطقه ای با چین برقرار کند.