فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
258 - 273
حوزههای تخصصی:
یکی از رهیافت های ترویجی که به کارگیری آن در شرایط کشاورزی ایران جهت حل برخی از مشکلات این بخش مناسب است، رهیافت تخصصی کالا است. این رهیافت در چهارچوب نظام های کشاورزی قراردادی به کار گرفته می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردها و چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه با استفاده از رویکرد کیفی، صورت گرفت. مشارکت کنندگان در این تحقیق، شامل کارفرمایان طرح های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه و کشاورزان طرف قرارداد آنان بودند. جهت انتخاب کشاورزان، از روش نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها با استفاده از روش های مصاحبه انفرادی، مصاحبه گروه متمرکز و مشاهده انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد سه کارکرد اصلی کشاورزی قراردادی از دیدگاه کشاورزان شامل افزایش دانش کشاورزان، توسعه توان اقتصادی کشاورزان و کاهش ریسک ادراک شده تولیدکنندگان است. کارفرمایان نیز مدیریت ریسک تأمین مواد خام برای کارخانجات، ترویج و توسعه کشاورزی، ایجاد برند و اعتبار و ایجاد اشتغال را به عنوان کارکرد کشاورزی قراردادی معرفی نمودند. چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه نیز شامل مشکلات مربوط به عدم پایبندی کافی به تعهدات اجرای قرارداد، مشکلات مربوط به مرحله راه اندازی و توسعه طرح های کشاورزی قراردادی و همچنین محدودیت طرح های کشاورزی قراردادی استان است. نتایج این مطالعه می تواند برای سازمان های دست اندرکار توسعه کشاورزی از جمله، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری و اتاق بازرگانی مورداستفاده قرار گیرد.
رویکرد مسکن اندک افزا به مثابه سیاست ارتقای مسکن در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتاً مهاجران روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاه ها نتیجه ناکارآمدی نظام تأمین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار مسکن رخ می دهد. این پژوهش بر سیاست مسکن اندک افزا به مثابه فرآیندی برای بهسازی کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی در شهر چابهار تأکید دارد و می تواند برای بهبود کیفیت فضایی_کالبدی زاغه ها و ادغام آن با مناطق رسمی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکردی است در جهت تطبیق سیاست مسکن این نوع بافت و محلات با محدودیت ها و قیود تأمین منابع مالی و شرایط اقتصادی ساکنان. در الگوی پیشنهادی به حفظ ساختارهای حائز اهمیت مردمان محدوده پژوهش توجه جدی شده است. تأکید بر حفظ ساختار فضایی ساکنان که منطبق بر فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح است و از الگوهای فعالیتی حیات روزمره ایشان تبعیت می کند، از اهداف پژوهش پیشِ روست. نتایج تحقیق نشان می دهد که با بهره گیری از مسکن اندک افزا و رویکردهای مرتبط با آن افراز، تجمیع و تکمیل فضایی می توان به مدلی مطلوب و بهینه دست پیدا کرد که در آن راهبرد عمودی از بالا به پایین و بی توجه به ساکنان جای خود را به شکل همدلانه تری از توسعه داده است. روش پژوهش با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق و مصاحبه های عمیق با ساکنان همراه بوده تا شیوه برآمده از تجربه زیسته آنها شناسایی و در ارائه الگو استفاده گردد. طراح در این فرآیند عمدتاً نقش پیش ران یا کاتالیزور را خواهد داشت و نه فراتر. طراح قرار است صرفاً تسهیل گر باشد و در ادامه خود ساکنان می توانند تصمیم به افراز، تجمیع یا تکمیل درون واحدهای سکونتی خود را بگیرند.
بررسی الگوی کاشت گیاهان در مقیاس بصری مطلوب در پارک های محله ای، نمونه مورد مطالعه: پارک های محله ای منطقه 18 و 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
31 - 42
حوزههای تخصصی:
پارک های محله ای در ارتباط بین مردم با طبیعت نقش مهمی را ایفا می کنند. در واقع فضای سبز مهمترین انگیزه برای حضور و تفریح در پارک است. به منظور ارتقای کیفیت فضای سبز پارک های محله ای و افزایش مشارکت مردمی، طراحی منظر پارک در ارتباط با ترجیحات مردم و ادراک آنها از منظر مطلوب ضروری به نظر می رسد، در حالی که در این زمینه کاستی هایی وجود دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی پسندهای بصری مردم در راستای طراحی مطلوب پوشش گیاهی است. پژوهش حاضر قصد دارد این پسندها را در زمینه ترکیب فضایی پوشش گیاهی بر اساس شاخصه مهم و تأثیرگذار مقیاس بصری، مورد مطالعه قرار دهد. در این بررسی عوامل زمینه ای سن، جنسیت و تفاوت سطح اجتماعی _ اقتصادی در نظر گرفته شد. روش پژوهش حاضر ترکیب روش کیفی و کمی است؛ ابتدا با مطالعه منابع و مشاهده میدانی ترکیب فضایی گیاهان در ایجاد انواع مقیاس بصری مورد شناسایی قرار گرفت سپس برای روش علی _ مقایسه ای، داده ها مبتنی بر پیمایش جمع آوری شدند. با نمونه گیری تصادفی، 363 نفر از مراجعه کنندگان به پارک های محله ای در دو منطقه شهر تهران، مورد پرسش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل داده ها بیانگر این مهم است که بین نظرات پاسخ دهندگان در زمینه مقیاس بصری مطلوب در گروه های مختلف تفاوت کمی قابل مشاهده است. برای همه گروه ها مقیاس بصری کاملاً بسته و دید کاملاً باز مطلوب نیست. مناظر با مقیاس بصری میانه و دید باز در فضای سایبانی مطلوب تر هستند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، الگوی کاشت بر اساس ترکیب گیاهان در لایه های عمقی فضای سبز و در ارتفاعات مختلف پیشنهاد شد. پژوهش حاضر گام های نخستین را در برنامه ریزی منظر براساس آگاهی از پسندهای عمومی برداشته و این یافته ها ارائه کننده راهکارهای عملی برای طراحی کاشت در منظر هستند.
تحلیل فضایی دسترسی پذیری گروه های آسیب پذیر به خدمات عمومی با رویکرد شهر فراگیر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد شهر فراگیر با تمرکز بر گروه های آسیب پذیر، اقلیت ها و افراد محروم خواهان برقراری عدالت و کاهش نابرابری ها در عرصه های مختلف است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل فضایی میزان فراگیری فضاهای شهر تهران به منظور بررسی وضعیت گروه های آسیب پذیر در دستیابی به خدمات شهری است. افراد آسیب پذیر در پژوهش کمی حاضر شامل زنان، کودکان، سالمندان، بی سوادان، بیکاران، مهاجران و خانوارهای دارای معلولیت هستند که به عنوان گروه های هدف ارزیابی شده اند. همچنین در این پژوهش با مقایسه و اعتبارسنجی از سه روش مختلف از روش های داده کاوی فضایی به نام های تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی طیفی و همچنین نگاشت خودسازمان ده استفاده شده است. اعتبارسنجی و ارزیابی گزینه های مختلف در خوشه بندی، با استفاده از چهار شاخص ارزیابی درونی روش های خوشه بندی و مقایسه بهترین روش و بهینه ترین تعداد خوشه ها انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش، روش نگاشت خودسازمان ده و همچنین پنج خوشه به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. بر مبنای خروجی های نهایی، حدود 31 درصد از مساحت اراضی دارای جمعیت شهر تهران دسترسی پذیری کمتر از متوسط دارند که توزیع فضایی آن ها نشان دهنده از استقرار بیشتر این مناطق در نواحی نزدیک به مرز و همچنین مناطق غربی و جنوبی است. از سوی دیگر مناطق مرکزی و شمالی شهر تهران، دسترسی پذیری مناسب و بسیار مناسبی دارند که حدود 40 درصد از مناطق مسکونی تهران را تشکیل داده اند. نتایج تحلیل گروه های آسیب پذیر نیز بیان کننده سکونت بیش از 30 درصد زنان، کودکان و بی سوادان در مناطق دارای سطوح دسترسی پذیری پایین تر از متوسط است. درمجموع با ارزیابی اطلاعات استخراج شده از میان گروه های آسیب پذیر، به ترتیب مهاجران، سالمندان و بیکاران بهترین شرایط و همچنین خانوارهای دارای معلولیت، زنان و بی سوادان وضعیت نامناسب تری از سایر گروه ها دارند.
سنجش نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساختی در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقاد بر این است که تجهیز یک کشور یا منطقه به زیرساخت های کافی و مناسب، یک عامل مهم برای تداوم رشد اقتصادی، جذب سرمایه گذاری خارجی و گسترش تجارت است. با وجود این، نتایج چند پژوهش حاکی از این است که دسترسی به امکاناتِ زیرساختی در شهرستان های استان اردبیل نابرابر بوده است و زیرساخت های کافی برای بهره برداری از توان های بالقوه طبیعی این استان درجهت رشد اقتصادی وجود ندارد. با آگاهی از نبود مطالعه ای جامع در مورد زیرساخت های استان اردبیل، پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساخت ها در استان اردبیل انجام شده است. هدفِ پژوهش، کاربردی؛ رویکرد آن، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوردی داده ها، کتابخانه ای- اسنادی بوده است. برای نیل به این هدف، 100 شاخص زیرساختی به کار برده شد که در شش گروهِ زیرساخت های حمل ونقل و ارتباطات، اجتماعی- رفاهی، آب و انرژی، کشاورزی، مالی و مناطق سبز دسته بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل این شاخص ها از مدل بولزای در قالب اعداد خاکستری سه پارامتره استفاده شد که وزن آن ها با روش انتخاب ارجحیت (PSI) محاسبه شد. محاسبات این مدل نشان داد که در بولزای مثبت (486/0) و نسبی (522/0)، شهرستان مغان و در بولزای جامع (488/0)، شهرستان اردبیل در جایگاه اول قرار دارند. شهرستان پارس آباد در هر سه جواب با امتیازهای 57/0، 19/0 و 776/5 به عنوان محروم ترین شهرستان ها شناخته شد. محاسبه بولزای جامع به تفکیک گروه های زیرساختی نشان داد که شهرستان «بیله سوار» در زیرساخت حمل ونقل و ارتباطات، شهرستان «پارس آباد» در زیرساخت اجتماعی- رفاهی، شهرستان «نیر» در زیرساخت انرژی، شهرستان «خلخال» در زیرساخت کشاورزی، شهرستان های «خلخال و مغان» در زیرساخت مالی و شهرستان «اردبیل» در زیرساخت سبز دچار کمبود شدیدی هستند. با توجه به تأثیر زیاد زیرساخت های سلامت بر توسعه ناخالص داخلی استان، اولویت سیاست اقتصادی و سرمایه گذاری عمومی، به زیرساخت های بهداشت و درمان داده شد. نتیجه این است که در استان اردبیل در توزیع امکانات زیرساختی، نابرابری وجود دارد و برنامه ریزی درست برای رفع این کاستی ها به مطالعاتی فراتر از پژوهش حاضر درجهت افزایش تولید ناخالص داخلی، همگرایی درآمد و رشد اقتصادی نیاز دارد.
تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1523 - 1541
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب به عنوان مفهومی جدید در مدیریت روستایی از آن جهت اهمیت دارد که کشور در سال های اخیر به دنبال اجراکردن نقش پُررنگی برای مشارکت مردم در همه سطوح است؛ از جمله روستایی و ایجاد سازوکارهای مدیریتی چون شوراهای روستایی و دهیاری ها . از این رو، حکمروایی روستایی را می توان چنین تعریف کرد: فرایند تأثیرگذاری همه ارکان دخیل روستایی بر مدیریت روستایی با همه سازوکارهایی که با آن ها بتوان به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. حکمروایی روستایی همانا به اجرا درآوردن تصمیمات و سیاست های مردم روستایی هم سو با منافع خودشان است که درعین حال با منافع ملی، منطقه ای، و محلی نیز سازگار است. با توجه به اهمیت روستاها و مدیریت آن ها، این پژوهش در پی تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی- کیفی است. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای مشخص کردن نرمال یا غیرنرمال بودن داده ها استفاده شد. با توجه به نرمال بودن داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t در نرم افزار آماری SPSS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. از آنجا که میزان خطای رابطه کمتر از 05 / 0 بود و با توجه به ضریب تعیین رابطه که در این تحقیق 95 درصد درنظر گرفته شده بود، نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین افزایش کارایی، اثربخشی، و مشارکت روستایی و حکمروایی خوب و بهبود آن در محدوده مورد مطالعه رابطه مستقیم وجود دارد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص مسکن (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تاکید بر شاخص مسکن می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. از نرم افزارهای GIS، SPSS و مدل ویکور و آنتروپی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. براساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، تراکم نفر در واحد مسکونی در شهر مشهد 4/3 نفر می باشد. بیشترین سرانه مسکونی با 9/56 و 8/56 مترمربع مربوط به منطقه 13 و 8 بوده است. همچنین کمترین سرانه با 7/20 و 1/20 در منطقه 4 و 5 مشاهده می شوند. به لحاظ شاخص های قدمت، دوام، مالکیت، دسترسی به فاضلاب شهری و قیمت مسکن بهترین وضعیت به ترتیب مربوط به مناطق 12، 12، 1، 11 و 1 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منطقه 11 کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص مسکن می باشد. پس از منطقه 11، مناطق 10 و 9 به لحاظ مسکن دارای بهترین شرایط می باشند. بدترین منطقه هم به لحاظ مسکن، به ترتیب مناطق 5، 4 و 13 می باشند. حدود 38 درصد مناطق شهر مشهد در سطح بسیار نامطلوب مسکن به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
بررسی پراکنش آلاینده ها در مجموعه های ورزشی روباز شمال غرب تهران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه :هدف از مطالعه حاضر بررسی پراکنش آلاینده ها در مجموعه های ورزشی روباز شمال غرب تهران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)می باشد . این تحقیق به لحاظ زمان اجرا از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها از نوع کاربردی است و به لحاظ تجزیه و تحلیل از نوع توصیفی – تحلیلی و نیز تطبیقی است. جامعه آماری فضاهای ورزشی روباز شمال غرب تهران می باشد که تعداد آن 40 مورد است. نمونه آماری به صورت کل شمار 40 فضاهای ورزشی روباز متوسط و بزرگ در نظر گرفته شده است . به منظور درون یابی داده ها، از روش کریجینگ استفاده شد.پس از برآورد میانگین غلظت داده های آلاینده ها، با استفاده از روش کریجینگ توسط نرم افزار ArcGIS برای تمامی ایستگاهها پهنه بندی انجام گردید. مبنای سنجش میزان آلاینده ها، براساس شاخص کیفیت هوا (AQI)، تنظیم گردید .سپس، از طریق تکنیک IO اقدام به رویهم گذاری لایه موقعیت مکانی مجموعه های ورزشی روباز و لایه های پهنه بندی آلاینده ها گردید. یافته ها نشان داد که شاخص کیفیت هوا در سرتاسر محدوده مطالعاتی دارای وضعیت سالم بوده ولیکن هیچ منطقه ایی از مناطق مطالعاتی پاک (50-0) گزارش نشده است. پراکنش فضاهای ورزشی از الگوی مناسبی تبعیت نمی کند .بنابراین برای کاهش آلودگی هوا بایست ساخت وسازهای شهری، طراحی شبکه ها و محورهای ارتباطی را مورد توجه قرار داد.
نقش هویت ملی و سرمایه فرهنگی در ارتقای آموزش شهروند جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی در ارتقای آموزش شهروند جهانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی کمی) و رویکرد کیفی از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری (بازمحوری انتخابی) و رویکرد کمی، روش پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان (اعضای هیأت علمی استان هرمزگان)، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و اصل اشباع، 14 نفر انتخاب شدند و در بخش کمی جامعه آماری از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی و غیردولتی استان هرمزگان با استفاده از جدول مورگان انتخاب و نمونه آماری 185 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از فیش برداری و مصاحبه حضوری نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های هویت ملی (تعلق خاطر به نمادها، اسطوره های ملی و مذهبی، فرهنگ و روش اسلامی، نقش تاریخ، احساس تعلق به فرهنگ، روش زندگی ایرانی، آشنایی با میراث جهانی) و سرمایه فرهنگی (حالت تجسم یافته ذهنی، حالت تجسم یافته عینی، حالت نهادی شده) بر روی آموزش شهروند جهانی دارای بار عاملی بالای 5/0 هستند و از لحاظ آماری در سطح معنی دار قرار دارند و مدل ارائه شده با توجه به شاخص های AGFI، GFI، RASEA دارای برازش مناسب است و به مسئولان نظام های آموزشی پیشنهاد می شود جهت افزایش و ارتقای سطح آموزش شهروند جهانی به مؤلفه های سرمایه فرهنگی تأکید و توجه خاص داشته باشند.
تحلیل رضایت از محیط مسکونی و تأثیر آن بر پژمردگی شهری، نمونه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
131 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت مسکن و محیط مسکونی ازجمله عوامل اثرگذار در میزان رضایت از محل زندگی است. عدم رضایت از محل سکونت منجر به ترک محل توسط ساکنان و در صورت استمرار، کاهش جمعیت را در پی دارد. اصطلاح پژمردگی شهری درواقع کاهش مستمر جمعیت در یک محله در درازمدت را شامل می شود که در ادامه منجر به زوال یک شهر می گردد. این مطالعه به شکل خاص به بررسی این موضوع در منطقه ثامن شهر مشهد می پردازد . منطقه ای در مجاورت حرم مطهر امام هشتم علیه السلام، که طی سال های اخیر با کاهش جمعیت همراه بوده است. روش: شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و سؤال اصلی پژوهش؛ سنجش کیفیت و رضایت از محیط مسکونی و تأثیر آن بر سرزندگی و پژمردگی بافت این محدوده است. برای این منظور با بهر ه گیری ابزار پرسش نامه و تکمیل آن از ساکنان محدوده اقدام به جمع آوری اطلاعات موردنیاز گردید. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار PASS و با سطح اطمینان 95 درصد، 112 نفر تعیین شد. اطلاعات جمع آوری شده با تکیه بر مدل مفهومی پژوهش و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بررسی عوامل گوناگون در این زمینه نشان داد که شاخص شرایط ویژگی های محله (شامل9متغیر) به میزان 88 درصد، بیش ترین اثرگذاری را در این خصوص داشته است. شاخص ویژگی مسکن (شامل4 متغیر) با 28 درصد و شاخص ویژگی فعالیت و اقتصاد (شامل3 متغیر) با 17درصد در رتبه های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که طی بازه زمانی 1365-1395 به میزان 5/86 درصد از جمعیت منطقه، خارج شده اند، که حاکی از پژمردگی منطقه است.
تدقیقی بر موانع تحقق شهر هوشمند در کلان شهر اهواز از منظر نظریه آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه، تحقق شهر هوشمند به عنوان پارادایمی مطرح در سطح جهان به منظور رهایی از مشکلات و پیچیدگی های روزافزون ناشی از شهرنشینی گسترده، بیش از پیش مطرح می باشد. پژوهش حاضر نیز، به منظور بهره گیری از نظریه آشوب در چارچوب پارادایم پیچیدگی و درک شرایط پیچیده کنونی کلانشهر اهواز در راستای تحقق شهر هوشمند در این کلانشهر به تحقیق پرداخت. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج درجه ای لیکرت می باشد؛ که در جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری میانگین، t تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن با استفاده از نرم افزار spss بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان شاغل در دستگاه های اجرایی دخیل در حیطه شهری اهواز می باشند. نمونه آماری این پژوهش، 380 نمونه است که با روش نمونه گیری گلوله برفی و شبکه ای نظارت شده انتخاب گردیدند. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، نظریه آشوب در کلانشهر حاکمیت داشته و به سبب ضعف مفرط در مؤلفه تعادل بخش خودسازماندهی از یکسو و توان بالا در سه مولفه آشوبناک اثر غیرخطی، اثر پروانه ای و مجذوب کننده های ناشناس، حاکمیت نظریه آشوب مانعی جدی در راستای تحقق شهر هوشمند در کلانشهر اهواز می باشد. نتایج: بنابراین جهت مدیریت بهینه استقرار شهر هوشمند در کلانشهر اهواز ، برنامه ریزی دقیق برای ارتقای مؤلفه تعادل بخش خودسازماندهی در مقابل شناخت دقیق از سه مولفه آشوبناک اثر غیرخطی، اثر پروانه ای و مجذوب کننده های ناشناس و ضرورت دارد.
تبیین نظری ساختار شهر فشرده چندهسته ای به منظور ایجاد فرم شهری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
253 - 286
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها پس از تغییرات تکنولوژیک و افزایش رشد جمعیت، تغییرات زیادی کرده و از ساختار تک هسته ای فشرده به ساختار گسترده و پراکنده تبدیل شده که چالش های زیادی را ایجاد کرده و زندگی و رفاه انسان را با مشکل مواجه کرده است. تلاش برای دستیابی به ساختار و فرم شهری پایدار بعد از نیمه دوم قرن بیستم شدت بیشتری گرفت و راهکارهایی مانند رشد هوشمند، نوشهرگرایی، توسعه میان افزا و شهر فشرده ارائه شده است. در ادامه روند تغییر ساختار شهرها، ساختار شهر چندهسته ای در شهرهای بزرگ نمود پیدا کرده است. شکل گیری ساختار چندهسته ای در شهرهای بزرگ اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین برای افزایش پایداری در فرم شهری و تحقق توسعه پایدار شهری، لازم است تا ساختار چندهسته ای با رویکردهای پیشین، مانند شهر فشرده ترکیب شود. هدف اصلی پژوهش، تبیین نظریِ رویکرد ساختار فشرده چندهسته ای در چارچوب نظریه های برنامه ریزی شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش مرور مطالعات مرتبط با پراکنده رویی، شهر فشرده و ساختار چندهسته ای، چارچوب نظری برای ترکیب ساختارهای شهر فشرده و چندهسته ای ارائه شد. دستاورد پژوهش این است که شهر فشرده چندهسته ای با شاخص هایی مانند افزایش تراکم، تقویت حمل ونقل عمومی، افزایش کاربری ترکیبی، تسهیل خدمات رسانی، کاهش فاصله بین محل سکونت و محل کار، تشدیدسازی و میان افزایی به عنوان آخرین ساختار برای تحقق توسعه پایدار شهری پیشنهاد می شود. رویکرد شهر فشرده چندهسته ای از سه ساختار پراکنده رویی، شهر فشرده و ساختار چندهسته ای برای دستیابی به فرم شهر پایدار بهره می گیرد. شهرهایی که با پدیده پراکنده رویی مواجه می شوند، می توانند با ایجاد و تقویت هسته ها فشردگی را افزایش دهند.
تعیین میزان توسعه یافتگی مناطق یازدهگانه شهرستان شیراز از نظر شاخص های خدمات شهری و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را لازم ساخته است. در این راستا مفهوم توسعه پایدار شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع در راستای دستیابی به رشد اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی حرکت می کند. بررسی و شناخت نواحی شهری و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرآیند برنامه ریزی شهری اهمیتی بسزا دارد. روش: هدف اصلی این پژوهش ارزیابی توسعه یافتگی مناطق یازده گانه شهر شیراز از نظر معیارهای توسعه پایدار شهری "خدمات شهری و فرهنگی" در غالب 24 شاخص است. این پژوهش از نظر هدف، نظری کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی _کمی و تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و آمارنامه سال 1397 گردآوری شده است. برای تحلیل، ابتدا داده ها استانداردسازی شده و در نهایت، با بهره گیری از روش های موریس و اسکالوگرام مناطق یازده گانه شهر شیراز رتبه بندی شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اساس روش موریس نشان داد که از نظر شاخص خدمات شهری و فرهنگی منطقه 1 و 8 با امتیازهای 87/47 و 13/42 در رتبه نخست و دوم و مناطق 5 ،4 و 11 با امتیازهای 55/22 و 93/15 و 52/12 در جایگاه آخر می باشند.هم چنین، بر اساس روش اسکالوگرام نیز مناطق یک و 8 با امتیازهای 55 و 49 در مرتبه نخست قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از وجود شکاف بین مناطق یازده گانه شیراز از نظر بهره مندی از شاخص های مورد بررسی است و در این بین منطقه 1 با توجه به مرکزیت سیاسی و اقتصادی به دلیل وجود امکانات شهری در رتبه نخست از نظر توسعه یافتگی قرار گرفته است.
تحلیل تأثیر طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
816 - 831
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف تأثیر اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان انجام شد. روش این تحقیق، توصیفی - همبستگی بود که با استفاده از تکنیک پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، روستائیان شهرستان مریوان بودند که در میان آن ها طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اجرا شده بود که 8127 نفر را شامل می شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین مؤلفه های متغیر ا طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد (پیشگیری و کاهش سوء مصرف مواد) در سطح کم به دست آمد (<2). میانگین مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی متغیر کیفیت زندگی کمتر از سطح متوسط (3>) و برای مؤلفه کالبدی متغیر کیفیت زندگی بالاتر از سطح متوسط محاسبه شد (>3). نتایج به دست آمده از مدل ساختاری تحقیق نشان داد که طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اثر مثبت و معنی داری بر متغیر کیفیت زندگی داشت، به طوری که این متغیر 76 درصد از تغییرات کیفیت زندگی روستائیان مورد مطالعه را تبیین نمود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری در اعتیاد نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان داشته است.
تحلیل ارتباط بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی ساکنان بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1009 - 1031
حوزههای تخصصی:
در فرایند برنامه ریزی شهری، توجه به مباحث اجتماعی جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود؛ چرا که انسان ها در تعامل با فضاهای شهری به عنوان محیطی پاسخگو به نیازها و فعالیت هایشان به آن ها معنا می بخشند و سرانجام به آن ها دلبسته می شوند که در این صورت پایداری اجتماعی در فضاهای شهری نمود می یابد. پایداری اجتماعی، فرایندی برای ایجاد مکان های پایدار و موفق، درواقع به معنای ارتقای کیفیت زندگی و درنهایت توانمندسازی اجتماعات محله ها است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل ارتباط بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی ساکنان بافت تاریخی شهر ارومیه است. رویکرد حاکم بر پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور گردآوری داده ها، از مطالعات و اسناد کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد بافت تاریخی ارومیه از پایداری اجتماعی و معیار های آن (هویت، مشارکت، ایمنی، امنیت و کیفیت زندگی) برخوردار است و تنها معیار سرمایه اجتماعی در این محدوده از وضعیت مناسبی برخوردار نیست؛ زیرا میانگین آن کمتر از حد متوسط است. این آزمون نیز نشان می دهد میزان دلبستگی مکانی از نظر شهروندان، مطلوب ارزیابی شده است و بافت در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین مطابق نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، میانگین معیار های پایداری در بافت تاریخی ارومیه با هم متفاوت هستند و بین آن ها ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف بیانگر آن است که متغیرهای پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی نرمال است. یافته های آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده آن است که بین پایداری اجتماعی و دلبستگی مکانی بافت تاریخی شهر ارومیه همبستگی وجود دارد. شدت همبستگی به دست آمده متوسط و جهت رابطه بین آن ها مثبت و مستقیم است.
ارزیابی شاخص های اقتصادی محلات منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
195 - 214
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و توزیع نامناسب و ناهماهنگ امکانات و خدمات شهری، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق شهر تهران است؛ بنابراین هدف این مقاله، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی و تعیین رتبه بندی محلات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، در حیطه پژوهش های پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری را ساکنان محلات تشکیل داده اند که از بین ساکنان محلات، 341 نفر به عنوان نمونه به روش غیراحتمالی هدفمند قضاوتی درجهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP و برای رتبه بندی محلات از روش تاپسیس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در بین شاخص های اقتصادی، توان پرداخت هزینه های زندگی با وزن 154/0 رتبه اول، میزان پس انداز ماهیانه با وزن 153/0 رتبه دوم و استطاعت تأمین مسکن با وزن 131/0 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس روش تاپسیس، ابوذر ناحیه 2 رتبه اول ، افسریه جنوبی ناحیه 5 رتبه دوم و مشیریه ناحیه 4 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس یافته ها، پیشنهاد می شود که شهرداری با حمایت و مشارکت نهادهای دولتی درجهت کاهش فاصله طبقاتی، توزیع برابر منابع، فراهم کردن مسکن مناسب و شرایط پایدار اقتصادی برای همه افراد، اقدامات و سرمایه گذاری برای زیرساخت حمل ونقل عمومی، برنامه ریزی منسجم درجهت استفاده از منابع، فرصت برابر به منظور دستیابی همه افراد به مشاغل را دربرگیرد.
مدیریت خشکسالی در نواحی روستایی با تأکید بر رویکرد تاب آوری (مورد مطالعه: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند فزاینده ای در بروز بلایای طبیعی وجود دارد؛ روندی که در طول زمان افزایش یافته و بلایای مرتبط با تغییر اقلیم از جمله خشک سالی شایع ترین آن ها بوده است و هنگامی تبدیل به مسئله می شود که اثرهایی در جامعه داشته باشد و این نیز به آسیب پذیری جامعه نسبت به خشک سالی بستگی دارد. بنابراین،آنچه اهمیت دارد نحوهمواجهه با آن است؛یعنی با توجه به اثرهایچشم گیری که دارد، چه اقداماتی برای مقابله با آن انجامگرفته است. به این معنی که اعمال مدیریت در خشک سالی گامی مهم در جهت کاهش میزان خسارت این پدیده و تحت کنترل درآوردن آثار آن است. رویکرد غالب برای مدیریت آن در بیشتر نقاط جهان هنوز انفعالی است؛به این صورت که تمرکز اقدامات پس از وقوع حادثه را شامل می شود. بنابراین، با واردکردن رویکرد تاب آوری به فعالیت های چرخه مدیریت بلایا می توان به رویکرد جامعی برای مدیریت خشک سالی دست یافت که در آن با به کارگیری ظرفیت های روستایی می توان اثرهای نامطلوب خشک سالی را به حداقل رساند. در این رویکرد بر ظرفیت ها، مشارکت، و توانمندسازی و یادگیری جامعه روستایی برای مقابله با بلایا تأکید می شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به روش کمّی انجام شده است.نگارندگان در صدد بررسی ارتباط بین سرمایه های اجتماع و تاب آوری با میانجیگری متغیرهای مدیریت بلایا در برابر خشک سالی اند. داده های مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 13000 نفر از افراد روستایی شهرستان کنگاور است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 492 نفر انتخاب شده است. پایایی پژوهش با روش آلفای کرونباخ نشان دهنده پایایی0 / 7است که ضریب به دست آمده قابل اتکاست. به منظور بررسی وضعیت سرمایه های اجتماع قبل و بعد از اقدامات انجام شده از آزمون تی زوجی استفاده شد که نشان دهنده معناداربودن تفاوت بود. همچنین، به منظور بررسی ارتباط و تأثیر متغیرها معادلات ساختاری به کار گرفته شد که با استفاده از آزمون تی روابط بین متغیرها معنادار شناخته شد و سرمایه های اجتماع با میانجیگری چرخه مدیریت بلایا 50درصد از تغییرات تاب آوری را تبیین می کند؛ به این صورت که سرمایه اجتماعی کمترین و سرمایه فیزیکی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری داشته است.
ارزیابی اثربخشی آموزش راهبردهای برگرفته از طبیعت بر فرآیند طراحی معماری زیست مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران انسان خردگرای مدرن که انسان سرچشمه ی تمام ارزش ها و طبیعت منبعی پایان ناپذیر در جهت توسعه ی صنعت و برآوردن نیازهای وی بود، بحران های زیست محیطی بوجود آمد. در مواجه با این بحران ریشه های فکری تلفیق طبیعت-تکنولوژی و مفاهیم پایداری مطرح گردید؛ معماری که به ابزاری برای رفع نیازهای مادی تنزل یافته بود، معماران را به فکر ابداع رویکردی در معماری انداخت که کمترین زیان ممکن را برای کره زمین داشته باشد. مطالعه ی راهبردهای طبیعت و کسب دانش جامع از کاربرد این راهبردها در معماری برای توسعه ی فضای سازگار با محیط زیست می تواند از تمرین و آموزش طراحی بدست آید. از این رو در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای برگرفته از طبیعت بر فرآیند طراحی معماری زیست مبنا با هدف پایداری و تحول در فرآیند طراحی معماری زیست مبنا انجام گردید. پس از مطالعه در حوزه ی معماری زیست مبنا با هدف توسعه ی پایداری، با بهره گیری از راهبردهای برگرفته از طبیعت و گزینش راهبردها (اصول هانوفر، بیومیمیکری، اکولوژیک) به تدوین روش پیمایش در جامعه ی هدف و نمونه گیری از دانشجویان به بررسی و تحلیل میزان تمرکز بر سطح درک و بکارگیری راهبردها، نوع انتخاب و تمرکز دانشجویان بر مفاهیم و همچنین سطح نتایج حاصله پرداخته شد. این مطالعه نشان می دهد راهبردهای برگرفته از طبیعت دامنه ی راه حل های طراحی دانشجویان را گسترده تر می کند؛ چالش های شناختی طراحی برگرفته از طبیعت شامل چالش هایی نظیر مدل های نادرست ذهنی، شناسایی و استخراج اصول راهبردها و کاربست مناسب الگوهای مستخرج، تمرکز و استفاده از ویژگی ها و اصول در فرآیند طراحی و حل مسئله، نادیده گرفتن و یا ناشناس ماندن برخی جنبه های مؤثر برای توسعه ی فضای سازگار با محیط زیست می باشد. انتظار می رود در آینده ابزار و روش های طراحی برگرفته از طبیعت طراحان را تشویق به توسعه ی کانسپت بر پایه ی منابع بیولوژیکی نماید، که شامل انگیزه و نگرش های گوناگون با اصول پایه ای مشترک، ارائه دهنده ی راه حل های بدیع، ترکیب ساختارهای دسته بندی شده ی اطلاعات و همچنین چکیده ای از داده های بیولوژیکی باشند.
بررسی تابع تقاضای انرژی در بخش خانگی خانوارهای شهری و روستایی استان ایلام با استفاده از رگرسیون معادلات به ظاهر نامرتبط
حوزههای تخصصی:
الگوسازی تقاضای انرژی در بخش های مختلف مصرف کننده، گام مهمی برای مدیریت بهتر و سیاست گذاری مناسب به منظور افزایش بهره وری در بخش انرژی است. بخش خانگی یکی از مهم ترین اجزای مصرف کننده انرژی در کشور و استان ایلام است. این مطالعه با هدف بررسی تابع تقاضای انرژی در بخش خانگی استان ایلام انجام شده است. روش پژوهش با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل و رگرسیون معادلات به ظاهر نامرتبط برای دوره ی زمانی سال های 1367 تا 1397 انجام شد. نتایج برآورد مدل به صورت مقید و غیرمقید نشان می دهد که کشش خودقیمتی در این دو حالت تفاوت معناداری با هم ندارند و کلیه ی کشش های قیمتی موافق مبانی نظری تقاضا و منفی می باشند. از آن جایی که وجود قید همگنی در این مدل تأیید شده است نتایج کشش درآمدی نشان می دهد این گروه برای خانوارهای استان ایلام کالایی ضروری محسوب می شود. کشش قیمتی تقاضای انرژی شامل گاز و برق در مدل غیرمقید 02/2- و در مدل مقید 04/1- می باشد که نشان دهنده ی پرکشش بودن این گروه کالایی در سبد مصرفی خانوار های ایلامی می باشد. هم چنین نتایج کشش درآمدی مدل غیرمقید نشان می دهد گروه کالایی انرژی (شامل برق و گاز طبیعی)، گروه کالایی سایر، پوشاک و مسکن در زمره ی کالاهای لوکس، و گروه کالایی بهداشت و خوراک جزء کالاهای ضروری به شمار می روند. هم چنین بر اساس کشش های درآمدی مدل مقید گروه کالایی انرژی(برق و گاز طبیعی) کالایی نیمه ضروری محسوب می شود. گروه کالایی مسکن و سایر نیز جزء کالای لوکس، هم چنین گروه های کالایی خوراک و پوشاک از گروه کالاهای نیمه ضروری و گروه کالای بهداشت جزء کالای ضروری محسوب می شوند.
Investigating Spatial-Physical Consequences of Polygamy Phenomenon in Border Villages of Iran (Case Study: Hirmand County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The most common type of marriage in Iran is monogamy, however polygamy is sometimes happening. It seems that the situation of polygamy, as well as the causes and factors involved in it, is varied in different geographic regions and even within the geographical regions of Iran. Also, the phenomenon in different regions will have many physical consequences. So, the basic question is, given the particular geographical situation and ethnic diversity in the region, what are the physical consequences of polygamy on rural settlements in Hirmand County? The purpose of this study was to analyze the situation and spatial consequences of polygamy phenomenon in rural areas of Hirmand County in Sistan and Baluchistan province, Iran. Design/methodology/approach- The research is descriptive-analytical and based on, field studies and completion households’ questionnaires. The statistical population of the study consisted of 303 villages, which after the consultation with members of the councils, local experts in the study area, 30 villages with prevailing occurrence of polygamy had been selected by proportional allocation method according to their destination to the border. SPSS and ArcGIS soft wares were used for data and statistical analysis and zoning. Findings- The results of the study confirm that the less distance between the villages of Hirmand County from the border of Iran and Afghanistan, the more polygamy cases in villages within a radius of 5 km of the border is more common than other villages. In this regard, the results of Kendall test confirm the significant relationship between this lifestyle and its impact on the physical development of villages. Originality / Value- A review in the literature of research shows that this issue has not been taken into consideration in previous studies related to the field of geography. To this regard, the study, understanding the necessity and importance of this issue, sought to study and analyze the situation of polygamy as well as to analyze its physical consequences on the rural settlements in Hirmand County.