فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان محله ولیعصر شمالی منطقه 18 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی – مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان محله ولیعصر شمالی واقع در ناحیه 1 منطقه 18 شهرداری تهران تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 390 شهروند به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی (توزیع پرسشنامه) صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS20 و LISREL8.5 بهره گیری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، عمرانی-کالبدی و ویژگی های درون سازمانی با سرمایه اجتماعی در ابعاد آگاهی، اعتماد و مشارکت، رابطه مثبت، مستقیم و معناداری به ترتیب برابر با (91/0)، (93/0) و (95/0) وجود دارد به عبارتی هر چقدر عملکرد مدیریت شهری کارآمدتر باشد به همان میزان هم سرمایه اجتماعی شهروندان مطلوب تر خواهد بود.
تبیین آثار سیاست های تمرکز زدایی در توسعه سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ؛استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان های جدید در کشور از یک سو به دلیل افزایش جمعیت و تمرکز آن در نقاط مختلف استان های بزرگ و از سوی دیگر به سبب نارضایتی مردم یک شهرستان و محرومیت آن ها از خدمات لازم ایجاد می شوند. بر این اساس، استان قزوین در سال 1376 در نقشه سیاسی ایران متولد گردید. اعمال سیاست های تمرکززدایی از یک طرف حاکی از واگذاری اختیارات به حکومت های محلی است و از طرف دیگر تداعی کننده خلق فرصت ها برای زیربخش های تقسیمات کشوری تا بتوانند از فرصت های به دست آمده در جهت رشد کمّی و کیفی سکونتگاه های روستایی بهره ببرند. مقاله حاضر به تبیین سیاست های تمرکززدایی در سکونتگاه های روستایی استان قزوین می پردازد و تلاش می کند به این سؤال پاسخ دهد که سیاست های تمرکززدایی در ایران چه آثاری بر ساختار کلی روستاهای استان قزوین ایجاد کرده است. بدین جهت، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از گویه های تبیین کننده اداری و مالی و سیاسی، در قالب طیف لیکرت، و با بهره گیری از روش پانل گذشته نگر، مبتنی بر سنجش نگرش در دو دوره قبل و بعد از استان شدن، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای اطلاعات جمع آوری شد. چهل و پنج مدیر اجرایی، شامل دهیاران و شوراهای اسلامی، از چهل و پنج روستا، در سطح پنج شهرستان استان قزوین برای این کار انتخاب شدند که نشان دهندة جامعة نمونة تحقیق هستند. البته باید اشاره کرد، بعد از استان شدن قزوین، در سکونتگاه های روستایی توانمندی هایی به وجود آمد که نشان می دهد اگرچه سیاست های تمرکززدایی توانسته زمینه رشد و ترقی روستاها را پدید آورد، این سیاست ها، از منظر کارشناسان و مسئولان محلی، آثار متفاوت داشته است. با وجود این، سیاست های تمرکززدایی در استان قزوین شتاب دهنده توسعه روستایی قلمداد شد و زمینه را برای افزایش مشارکت مسئولان محلی و مردم فراهم آورد.
ارزیابی هویت مکانی محله های شهری، مطالعه موردی: محله سنگلج، منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های کلان شهر تهران از اساسی ترین عناصر اجتماعی – کالبدی بوده و به عنوان حلقه ارتباطی میان شهروندان محسوب می شوند. یکی از مسئله های مهم محله های شهری هویت مکانی آن ها می باشد. بی توجهی به این امر باعث می شود، شهروندان یک محله احساس تعلق به محل زندگی خود نداشته باشند و در نتیجه محله ای ناپایدار شکل می گیرد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و تحلیل هویت مکانی محله سنگلج واقع در منطقه 12 تهران، به عنوان یکی از محله های قدیمی شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام ساکنان بالای 18 سال محله سنگلج می باشد که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران، 115 نفر تعیین و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیر احتمالی استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های تعلق مکانی، اجتماع پذیری، آسایش و دسترسی به خدمات، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سن و هویت مکانی نیز رابطه معنادار به دست آمد. بعلاوه بین هویت مکانی و مدت سکونت تفاوت معنادار مشاهده شد و شهروندانی که مدت سکونت بیش تری داشتند، هویت مکانی محله سنگلج را مطلوب تر ارزیابی کرده اند. به طور کلی از نظر ساکنین محله مورد مطالعه، هویت مکانی ساکنان محله در سطح مطلوب قرار ندارد.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی وتحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی همراه با مدیریت نحوه مناسبات انسان با محیط خود و منابع در دسترس، دغدغه اصلی در فرایند رسیدن به توسعه در معنی متعالی آن یعنی توسعه پایدار است.جامعیت و تعادل در برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار و آگاهی از روند پراکنش این شاخصها امری است که امروزه در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در کشور ما، به علت وجود نابرابریهای موجود در میان مناطق در جهت دستیابی به توسعه متوازن به عنوان ویژگی بارز توسعه پایدار امری ضروری میباشد. در پژوهش حاضر که به شیوه «توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای پایداری در روند توسعه با ارزیابی حدود 40 شاخص از شاخصهای فرعی توسعه در جهت ارزیابی میزان پایداری آن در قالب شاخصهای کلی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، درمانی، ارتباطی و تجهیزات شهری در شهرستانهای استان کرمانشاه نشان داده شود. در این راستا دو هدف آگاهی از وضعیت پراکنش شاخصهای توسعه منتخب با توجه به دادههای آماری شهرستانهای استان کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)) و میزان تأثیر شاخصهای منتخب در توسعه پایدار استان با استفاده از مدل تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد اولاً وضعیت پراکنش شاخصهای اقتصادی از میان شاخصهای منتخب در میان شهرستانهای استان دارای وضعیتی نابرابر است و ثانیاً رابطه عمیقی بین شاخصهای منتخب برای ارزیابی توسعه پایدار در استان و پایداری توسعه استان وجود دارد.
طیف سنجی سرزندگی در بافت ها و محلات شهری با تلفیق رویکردهای توسعه ی پایدار، رشد هوشمند و نوشهرگرایی و کاربرد مدل الکتر (نمونه ی موردی: محلات شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
نقش حکمروایی شایسته در ارتقاء کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان،مطالعه موردی: محله باغ فردوس منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست را می توان کیفیت زندگی تلقی نمود و از عوامل مهم توسعه پایدار می باشد. در این راستا حکومت های محلی تأثیر بسیاری بر چگونگی توسعه روابط محیط زیست شهری دارند. هدف پژوهش بررسی نقش حکمروایی شایسته در ارتقای کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان و بررسی وضعیت محیط زیست شهری محله باغ فردوس است که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با ساکنان با حجم 374 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در شاخص مشارکت، تمایل به شرکت در تصمیم گیری های محیط زیستی در سطح محله، در شاخص پاسخگویی، توجه مسئولان به بهبود وضعیت محیط زیست محله شما، در شاخص اثربخشی و کارایی، تأثیر برنامه های اعمال شده شهرداری در کاهش آلودگی ( هوا، آب و...) محل زندگی شما، در شاخص شفافیت، میزان اطلاع شما از اجرای طرح ها و برنامه های زیست محیطی در محله، در شاخص مسئولیت پذیری، میزان مسئولیت پذیری مدیران شهری در قبال حفظ محیط زیست شهری، در شاخص قانون محوری، میزان برخورد قانونی مسئولین با عوامل آلوده کننده محلی، در شاخص عدالت و برابری، میزان دسترسی به فضاهای باز و سبز و فضاهای زیست محیطی در محله دارای بار عاملی بیش تری بودند.
ارزیابی طرح های جابه جایی روستایی از نظر مکان یابی (مورد مطالعه: روستاهای لرینی علیا و سفلی و فرخ آباد- استان ایلام)**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اتخاذ تصمیم دربارة جابه جایی یک روستا، تعیین محل جدید، یکی از اصلی ترین مراحل فرایند جابه جایی است، زیرا نتایج این تصمیم در طولانی مدت ظاهر می شود و آثار زیادی در جنبه های مختلف دارد و تجربه نیز نشان داده است سهل انگاری در مکان گزینی سکونت گاه جدید بارها موجب ضعف یا شکست برنامه های جابه جایی شده است. هدف از این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است، ارزیابی طرح های جابه جایی روستاهای لرینی علیا و سفلی و فرخ آباد در استان ایلام از نظر مکان یابی با روش مک هارگ است. نتایج این تحقیق نشان داد از نظر اکثر معیارهای مورد بررسی، روستاهای مورد مطالعه در شرایط مناسب و نیمه مناسب قرار دارند و فقط روستاهای لرینی علیا و سفلی از نظر شیب و روستای فرخ آباد از نظر قرارگرفتن در اراضی کشاورزی در شرایط نامناسب قرار دارند. لذا از آنجا که مکان یابی یک سکونت گاه در مکانی که همة استانداردها را دارد، در بعضی مناطق بسیار مشکل و حتی غیرممکن است، مکان یابی روستاهای مورد مطالعه از نظر معیارهای مورد نظر مناسب بوده است.
تأثیرات فرهنگی گردشگری در مناطق روستایی از دید جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع درآمدیِ بسیاری از کشورها به حساب می آید. اما گردشگری از نظر ماهوی قبل از آنکه به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد، یک امر فرهنگی است و فرهنگ به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب می شود. با توجه به آسیب پذیری و شکنندگی خاص میراث فرهنگی، توسعه گردشگری در مواردی می تواند موجب صدمه دیدن الگوهای فرهنگی بومی گردد. این امر در رابطه با گردشگری روستایی، که از جمله گزینه های مطرح و مهم برای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی است، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. روستای ابیانه، به اعتبار پیشینه و آثارِ اصیل فرهنگی و تاریخی آن، از جمله شاخص ترین روستاهای گردشگری ایران در حوزه گردشگری فرهنگی به حساب می آید. با توجه به سابقه و شدت رونق گردشگری در این روستا، پژوهش حاضر با بهره گیری از فنون پیمایشی، به ارزیابی تأثیرات فرهنگیِ این پدیده از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس دیدگاه طیفیِ تداوم / گسستِ فرهنگی، بیانگر تأثیرگذاری فرهنگیِ معنی دار گسترش گردشگری، در همه حوزه هایِ آداب و رسوم محلی، روابط و انسجام اجتماعی، مبادلات فرهنگی، کالایی شدن فرهنگ محلی، توجه به میراث فرهنگی، آگاهی های عمومی، ناهنجاری های فرهنگی، نمودهای رفتاری و تغییرات یا واگشت های فرهنگی، در سطح روستا از دیدگاه ساکنین محلی است. گذشته از تفاوت های جزئی و انگشت شمار، ارزیابی جامعه محلی حاکی از تضعیف همه موارد فوق و به عبارتی بروز این تغییرات در محدوده گسست فرهنگی، البته با شدت های ملایم، بوده است.
تحلیلی بر الگوهای تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز فضایی صنایع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تأکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مسأله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سؤال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه یِ افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه یِ تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتاً در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
بازشناسی مفهوم قرارگاه های رفتاری مروری بر تعاریف و ویژگی های قرارگاه رفتاری با تأکید بر مرور تحلیلی متن شوگن
حوزههای تخصصی:
قرارگاه رفتاری که در بستر روانشناسی اکولوژیک و در پی پژوهش های بارکر و همکارانش معرفی شد، در حوزه روانشناسی اکولوژیک، در پی تشریح ارتباطات رفتار و محیط در قالب زمان و مکان مشخص است. اگرچه به وسیله بررسی قرارگاه های رفتاری بیشتر به تحلیل رفتار در بستر محیطی – محیط ساخته شده – پرداخته می شود، ولی با توجه به این که بارکر نشان داد که یک قرارگاه رفتاری در رسیدن یک فرد به رضایت مندی نتیجه دارد، می توان با نتیجه گیری از تحلیل قرارگاه های رفتاری موجود برای ارتقاء دادن اصول راهنما و دانش طراحی طراحان، به طراحی فضاهای جدید بهره برد. ابتدائی ترین اقدام در خصوص تسلط بر این مبحث ارائه تعریف و بازشناسی قرارگاه های رفتاری است که از خلال این مطالب نیز می توان به راحتی بر آزمون ساختاری قرارگاه های رفتاری، به عنوان اولین قدم تشخیص قرارگاه ها، تسلط یافت. از این رو در این پژوهش با مروری بر ادبیات این حوزه و به ویژه مروری تحلیلی بر کتاب "قرارگاه های رفتاری" شوگن اقدام به ارائه تعریف قرارگاه های رفتاری و اجزاء آن یعنی الگوی جاری رفتار، محیط، هم ساختی محیط و رفتار و غیره پرداخته تا در نتیجه بتوان قرارگاه های رفتاری محیط های ساخته شده را شناخته تا بدین وسیله در دو مقوله بررسی محیط های ساخته شده و دانش طراحی طراحان از این بازشناسی بهره برد.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردم در طرح های عمرانی مورد شناسی: پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانة انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش [1]حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیة (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیّرها، پرسشنامة خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبتِ جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطة معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق ِخاطر به مکان، میزان ارائة خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد. 1- این مقاله مستخرج از پایان نامة کارشناسی ارشد است.
پیامدهای اقتصادی تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری مورد: روستاهای دهستان جی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع جمعیت کشور به ویژه در شهرهای بزرگ، پیامدهای گسترده ای به همراه داشته که از آن جمله می توان به تغییر کاربری اراضی روستایی اشاره نمود. در این میان شهر اصفهان با توجه به رشد شتابان جمعیت و تقاضا برای مسکن و خدمات موردنیاز با سرریز جمعیت به روستاهای پیرامون مواجه بوده که این امر منجر به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اختصاص یافتن سطح زیادی از اراضی به ساخت وسازهای مسکونی و غیرمسکونی شده است. در نهایت این مسئله سبب ایجاد تغییرات (منفی) عمده ای در فضای جغرافیایی، به ویژه از بعد اقتصادی برای جامعه روستایی پیرامون شهرها شده است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای اقتصادی ناشی از تغییر کاربری اراضی در روستاهای دهستان جی است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از روش های کتابخانه ای و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه) جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه روستاهای دهستان جی (17 روستا) با جمعیتی بالغ بر 19190 نفر تشکیل می دهد. حجم نمونه 225 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک سنجش ازدور (استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 و 8 طی سال های 2015-2001) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در سال 2015(1394) نسبت به سال 2001(1380) اراضی کشاورزی 8/9 درصد و مرتعی 9/10 درصد کاهش یافته و در عوض ساخت وسازهای مسکونی 10/56 درصد افزایش داشته است. همچنین اینکه، تغییر کاربری اراضی کشاورزی، رابطه مستقیمی با تغییر عملکرد اقتصادی در بخش های مربوط به زمین و مسکن در روستاهای مورد مطالعه داشته و به هر میزان که عملکرد روستاها تغییر نموده، می توان شاهد تغییرات بیشتری در کاربری اراضی کشاورزی بود.
آمایش حوضه آبخیز تیلآباد گلستان، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)
حوزههای تخصصی:
آمایش اراضی علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیکی سرزمین و شرایط اقتصادی اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز 965,33 هکتاری تیلآباد گلستان که موضوع این تحقیق است، نقشههای طبقات ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، بافت خاک، زمینشناسی، همباران، همدما، فرسایش خاک، عمق خاک، ساختمان خاک، تولید علوفه، وضعیت مرتع، گرایش مرتع، تاج پوشش، اقلیم و زهکشی، رقومی شده و به روش سیستمی بر اساس مدل طراحی شده برای حوضه در محیط Arc View با یکدیگر تلفیق شده و توان هر سرزمین نسبت به کاربریهای کشاورزی، مرتعداری، توسعه روستایی، تفرج و حفاظت تعیین شده و با توجه به مطالعات اقتصادی، اجتماعی منطقه و پیشفرضهای مدل، اولویتبندی شده و در نهایت، نقشه نهایی آمایش سرزمین تولید گردید. نتیجه ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نشان میدهد که 94/63 درصد سطح حوضه تیلآباد باید به کاربری حفاظت، 63/13 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 1، 44/1 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 2، 63/9 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 1 (اراضی آبی و باغ)، 25/1 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 2 42/5 درصد به کاربری جنگل تنک، 85/4 درصد به کاربری ارس کم تراکم و 06/0 درصد به کاربری توسعه روستایی اختصاص یابد
نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری مورد شناسی: محله های منطقه 1 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی، آنچه در ادبیات علمی داخل و خارج کشور مغفول مانده است، نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری است. این سازمان ها که به دو دسته قدسی و غیرقدسی تقسیم می شوند، به دلیل ظرفیت ایمانی شان دارای اثربخشی مضاعف نسبت به دیگر سازمان ها هستند. از یک طرف این سازمان ها همواره زمینه ساز و تقویت کننده هویت، خاطره های معنوی و حس تعلق به مکان، مشارکت و تقسیم کار در شهرها و محله های مختلف جهان اند و از طرف دیگر به دلیل گستردگی ابعاد و تغییر ماهیت مسائل شهری و محله ای و پیچیدگی این مسائل، جامع نگری و توجه به ابعاد و جنبه های مختلف مسئله به منظور حل پایدار آن ها (از جمله توجه و آگاهی به اثرات عملکردی اجتماعی-اقتصادی، آموزشی و زیست محیطی این نوع سازمان های محلی) را اجتناب ناپذیر ساخته است. از این رو یکی از کارآمدترین ابزار های اجرایی سیاست های دولتی، سازمان های غیرانتفاعی هستند و سازمان های ایمان محور بارزترین جلوه این سازمان هایند که به دلیل انگیزه های درونی و ایمانی شان به طور مضاعف ظرفیت اجرای خط مشی ها را دارند. در این مقاله، سنخیت و نقش و عملکرد سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محلات منطقه یک شهر تهران در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری بررسی می شود. نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های منطقه یک شهر تهران بدین قرار است: از حیث مفهومی و عملکردی، سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محله های منتخب منطقه یک شهر تهران قابل انطباق و سنخیت با همدیگر هستند و این امر موجب تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای شده است. شناخت، آگاهی، تعلیم و توجه در زمینه های خدمات اجتماعی - آموزشی، زیست محیطی به ویژه نیازهای اساسی ساکنان از مهم ترین وجوه کارکردی سازمان های ایمان محور (البته با سازمان های محله محور) هستند که باعث شکل گیری و تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای در محدوده مورد مطالعه (محلات منطقه 1 تهران)گردیده است. سازمان های کامیونیتی محور و سازمان های ایمان محور در کاهش مشکلات ناشی از فقر شهری مؤثرند. ناکافی بودن و نامشخص بودن سام ها، هم در ایران و هم در محدوده مورد مطالعه و در نتیجه عدم تشخیص دقیق این سازمان ها از دیگر سازمان های کامیونیتی محور.
تحلیل تحولات فرم فضایی شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم در ارتباط با پایداری شهر، الگوی رشد شهر است. الگوی رشد شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکنده و الگوی شهر فشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای پایداری شهری امری اساسی است. در این ارتباط شهر یزد در دهه های اخیر رشد زیادی را تجربه نموده که بررسی الگوی گسترش آن، جهت نیل به توسعه پایدار و تدوین سیاست های مناسب ضروری است. بر این اساس، با طرح مسئله چگونگی تحولات فرم فیزیکی شهر یزد و در ادامه با تدوین چارچوب نظری تبیین کننده آن، دو فرضیه ارائه گردید: 1) به نظر می رسد توزیع فضایی جمعیت و فعالیت در شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390 نامتعادل تر شده است؛ 2) به نظر می رسد از نظر میزان تجمع و پراکندگی جمعیت و فعالیت؛ شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390 به سمت پراکندگی پیش رفته است و گرایش چندانی به سمت تمرکز ندارد. در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی جهت آزمون فرضیه اول از ضرایب آنتروپی و جینی و برای آزمون فرضیه دوم نیز از ضرایب موران و گری و G عمومی استفاده شد. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه گردآوری شد. نتایج ضمن رد فرضیه اول نشان داد که توزیع فضایی جمعیت و اشتغال متعادل تر شده است اما تراکم پایین این دو پارامتر در سطح شهر، بیانگر پراکنده تر شدن الگوی رشد شهر می باشد. نتایج تحلیل مرتبط با فرضیه دوم نیز ضمن تایید آن نشان داد که شهر یزد دارای الگوی تصادفی متمایل به سمت پراکندگی است و گرایشی به سمت تمرکز ندارد. نتیجه اینکه الگوی گسترش فیزیکی این شهر به سمت پراکندگی پیش رفته است و نیازمند بکارگیری راهبردهای رشد هوشمند می باشد.
وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین نیازهای اساسی توسعه و اولویت بندی مؤلفه های آن در مناطق روستایی، از ضرورت های برنامه ریزی روستایی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی این شهرستان (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونة لین، 566 خانوار روستایی مطالعه و بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها، افزون بر اسناد، پرسشنامة محقق ساخته به کار رفت و برای تعیین اعتبار بخش های مختلف پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ، 955/0-561/0 به دست آمد که بهینگی پرسشنامه را نشان می داد. داده پردازی پژوهش با استفاده از نرم افزار MATLAB7.10 انجام گرفت. با نگرش اندام وار به توسعة پایدار روستایی، شاخص ها انتخاب شدند و سپس برای عملیاتی کردن شاخص ها از استانداردسازی فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب جینی و آنتروپی شانن استفاده شد. نتایج وضعیت شناسی شاخص ها ازلحاظ پایداری حاکی از آن بود که 32 درصد از شاخص های بررسی شده در وضعیت پایدار، 32 درصد در وضعیت پایداری متوسط و 36 درصد نیز در وضعیت ناپایدار قرار داشتند. افزون بر آن، نتایج ضریب جینی نشان داد که شاخص ها به صورت مناسب توزیع نشده اند. بنابراین، لازم است که درخصوص تعیین مراکز و کانون های اصلی خدمات رسانی براساس نظام سلسله مراتبی سکونتگاه ها بازنگری صورت گیرد.
ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در گسیختگی فضایی ساختار شهری (مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد. این سکونتگاه ها ضمن آن که سیمایی آشفته و بی نظم در بخش خاصی از شهر بوجود می آورند، لطمات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی گسترده ای را برکل مجموعه شهر تحمیل می کنند. امروزه سکونتگاه های غیررسمی شهرگنبدکاووس شامل محلات افغان آباد، سیدآباد، بدلجه و چای بوئی می باشند. این محلات، نابرابری های فضایی - اجتماعی در شهر را تشدید کرده و مدیران شهری را با چالشی جدی مواجه نموده اند. لذا این پژوهش باهدف ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در گسیختگی فضایی ساختار شهری گنبد کاووس انجام گرفت. روش تحقیق بکاررفته نیز؛ ترکیبی ازروشهای تحلیلی- توصیفی و پیمایشی میباشد تا بتواند با تجزیه وتحلیل آماری داده های بدست آمده به اهداف تحقیق نزدیکترشود. لذا در این مقاله از متغیرهای مندرج در 384 پرسشنامه(حجم نمونه) برای پیشبرد تحقیق بهره گرفته شده است. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کای- دو و نیز همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد اکثر زمینهای محلات مورد نظر فاقد مجوز و سند رسمی برای ساخت و ساز می باشند. با این وجود از خدمات و تسهیلات شهری استفاده نموده و به رشد خود در بدنه شهر همانند محلات دیگر ادامه می دهند لیکن با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نابسامان خود نوعی گسیختگی را برکل فضای شهر گنبد کاووس تحمیل نموده اند.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با استفاده از مدل های آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری در کشورهای جهان، در برخی از شاخص ها، روند رو به رشدی داشته است. این امر در کشورهای جهان سوم، ملموس تر می باشد و موجب رشد فزاینده کلا ن شهرها و عقب ماندگی تدریجی برخی از نواحی گردیده است. از جمله مباحث مطرح شده و قابل بررسی در این زمینه، فرایند توسعه و عدالت اجتماعی در سکونتگاه های انسانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با به کارگیری شاخص های ترکیبی امور زیربنایی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی است. با استفاده از مدل آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی، نتایج تحقیق نشان دادند در بین شهرستان های این استان از لحاظ سطح توسعه یافتگی، نابرابری وجود دارد؛ به گونه ای که شهرستان اردبیل دارای برخورداری بیشتری می باشد و از شهرستان های دیگر، فاصله زیادی دارد. طبق تجزیه و تحلیل های به دست آمده از مدل های تاکسونومی عددی و AHP، شهرستان مشکین شهر بعد از اردبیل، در سطح اول توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مد ل ها، 19/0 و 2/18درصد و شهرستان خلخال در سطح دوم توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مدل ها، 71/0 و 8/13درصد می باشد.
تحلیل وضعیت شهر اشنویه به لحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبرد توسعه شهری (حکمروایی خوب، بانکی بودن، قابل زیست بودن، رقابتی بودن) در شهر اشنویه از دیدگاه سه گروه مسئولین، شهروندان و نخبگان شهری است که توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده اند. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی - تحلیلی است. در این راستا، 355 پرسشنامه بین شهروندان، 50 پرسشنامه بین نخبگان شهری و 50 پرسشنامه بین مسئولین و کارشناسان ادارات و سازمان های شهر اشنویه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس چند متغییره MANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میانگین کلی شاخص های CDS در شهر اشنویه از دیدگاه مسئولین برابر با 80/2 و از دیدگاه هر دو گروه شهروندان و نخبگان شهری برابر با 46/2 است. از نظر هر سه گروه، میانگین تمامی شاخص های CDS در شهر اشنویه از میانگین نظری پرسشنامه ها که (3) است، کمتر بوده است. در کل میانگین نظرات دو گروه نخبگان شهری و شهروندان نسبت به وضعیت شاخص های CDS در شهر اشنویه بسیار به هم نزدیک است و وضعیت شهر را به لحاظ شاخص ها نامناسب توصیف کرده اند؛ اما میانگین نظرات مسئولین در مقایسه با دو گروه دیگر متفاوت است و از دیدگاه مسئولین، میانگین شاخص ها به حد متوسط، بسیار نزدیک است. نتایج حاصل از آزمون مانوآ نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری به لحاظ شاخص های CDS تفاوت معناداری وجود دارد و فقط در شاخص بانکی بودن با رویکرد فناوری اطلاعات است که بین میانگین نظرات گروه ها تفاوتی دیده نمی شود؛ در حالی که در سایر شاخص ها بین دیدگاه های گروه ها نسبت به شاخص ها تفاوت معناداری وجود دارد.