فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجارب چند دهه اخیر نشان می دهد که راهکارهایی از قبیل توسعه مسیرهای جدید و افزایش ظرفیت راه ها، توقف گاه ها و تقاطع ها در مناطق شهری نمی تواند به عنوان پاسخی راهبردی در درازمدت در برابر مشکلات روزافزون ترافیکی باشد. در مقابل، بسترسازی فنی، محیطی و اجتماعی برای افزایش سهم حمل و نقل انبوه بر و غیرموتوری یک راهکار پایدار محسوب می شود و امروزه در دستورکار مدیریت شهری در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. در کشور ما، اجرایی شدن زیرساخت های حمل و نقل جمعی و غیرموتوری، ضرورت تخصیص بودجه کافی از سوی هم دولت و هم شهرداری ها را ایجاب می کند. در این راستا، در برنامه عمرانی پنج ساله شهرداری ها (قالب مصوب وزارت کشور)، عبور و مرور شهری یکی از فصول ده گانه برنامه عنوان شده است. این مقاله به بررسی محتوایی و اسنادی مرتبط با میزان تخصیص بودجه به بخش عبور و مرور در برنامه های پیشین شه رداری شی راز پرداخته و از روش تحلیل قیاسی برای بررسی جایگاه و اهمیت توسعه حمل و نقل پایدار در نزد برنامه ریزان و مدیریت شهری بهره گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل، نشان دهنده آن است در حالی که برای توسعه شبکه معابر سواره و تقاطع های غیرهمسطح هزینه های کلانی تخصیص یافته، در همان حال، سیستم های حمل و نقل عمومی و شبکه دوچرخه سواری و پیاده روی به عنوان گزینه های حمل و نقل پایدار، کمتر مورد توجه بوده است. به نظر می رسد، دستیابی به توسعه پایدار در بخش حمل و نقل شهری، نیاز اساسی به تغییر پارادایم توسعه حمل و نقل درون شهری و تجدید نظر در نگرش های مدیران و برنامه ریزان داشته و در این میان، اصلاح چرخه تنظیم برنامه عمران شهری همراه با بازنگری در سازوکار تخصیص بودجه و تعریف طرح ها و پروژه ها در بخش های مختلف، ضروری می نماید.
سوداگری شهری و واگرایی فضایی تحلیل تحولات فضایی کلان شهر تهران مبتنی بر اقتصاد نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضا و تحولات فضایی از موضوعات پرچالشی است که در عرصه علوم مختلف نظیر جغرافیا، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری مطرح است و به منظور تبیین و روشنگری در این عرصه، طی چند دهه گذشته رویکرد و مفاهیم مختلفی شکل گرفته اند که بحث حول عنصر قدرت(سیاست) از مهمترین آنهاست و در ادامه بحث های انتقادی و در قالب رویکردهایی نظیر اقتصاد سیاسی فضا معرفی شده است که با تعمیمی فضایی از رهیافت رادیکالی اقتصاد سیاسی- انتقاد از مناسبات سرمایه داری در حوزه فضا- به واکاوی و پویش در این حوزه می پردازد، لذا برای تطبیق رویکرد اقتصاد سیاسی فضا در کشورهای متکی بر اقتصاد نفت، مؤلفه های فضایی منبعث از نظام سرمایه داری ازجمله سوداگری در تولید فضا و به تبع آن جدایی گزینی های فضایی در کلان شهر تهران موردمطالعه قرار گرفته است. نتایج نیز گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه در فعالیت های ساختمانی را آشکار کرده است که شکاف و جدایی گزینی شمال و جنوب تهران نیز پیامد این گرایش ها می باشد.
بررسی وضعیت امنیت زنان در فضاهای شهری (نمونه موردی: پل های عابرپیاده شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمی از استفادهکنندگان فضاهای شهری زنان هستند و مسئله احساس امنیت در فضاهای شهری از عوامل تأثیرگذار بر استفاده زنان از این فضاها است. از فضاهای شهری، که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست و امنیت آن برای زنان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، پلهای عابر پیاده است. ازاینرو، هدف این پژوهش سنجش امنیت فضایی پلهای عابرپیاده شهر رشت با استفاده از شاخصهای کالبدی(مکانی)، کارکردی(عملکردی) و محیطی- رفتاری(ذهنی) از دیدگاه زنان استفادهکننده از این فضاها است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات به شیوه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بودهاست. جامعه آماری شامل زنان بالای 18سال شهر رشت، که از پلهای عابرپیاده استفاده کردهاند، بودهاست که بهصورت تصادفی برای هر پل عابرپیاده 30نفر و درمجموع 270نفر انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان دادهاست که احساس ناامنی درکشده توسط زنان از پلهای عابرپیاده شهر رشت در هر 3شاخص بیشتر از حد متوسط است و بیشترین احساس ناامنی درکشده توسط زنان در شاخص کالبدی بوده و شاخص کارکردی کمترین نقش را در احساس ناامنی زنان داشتهاست. همچنین، پل عابرپیاده جانبازان به سمت میدان امامحسین(ع) دارای کمترین میانگین از لحاظ احساس ناامنی درکشده توسط زنان بوده و پلهای عابرپیاده واقع در بلوار شهید بهشتی و سپس بلوار خرمشهر بیشترین ناامنی را در بین پلهای عابرپیاده داشتهاند. مهمترین عوامل مؤثر بر احساس ناامنی و ترس زنان از حضور در پلهای عابرپیاده شهر رشت تاریکی پلها در شب و نصبنبودن روشنایی کافی در پل عابرپیاده بهویژه در ساعتهای 24-19 بودهاست. نتایج این پژوهش ضرورت توجه به برنامهریزی و طراحی صحیح پلهای عابرپیاده و توجه به زنان بهعنوان یکی از استفادهکنندگان مهم این پلها را بیشازپیش آشکار ساختهاست.
بررسی تأثیر برنامه های دولت بر گسترش افقی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیش شرط های مهم تحقق آن، بهینه سازی انواع بهره گیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بی رویه می شوند. تاکنون مدل های مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی بر آن دارد تا از طریق مدل های مختلف مانند تحلیل زمانی تراکم شهری، روش توزیع چارکی، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع و مدل هلدرن، میزان گسترش افقی شهر تهران را در دهه های مختلف محاسبه نموده و سپس از میان عوامل موثر برگسترش افقی شهر تهران، تأثیر برنامه های دولت را مورد توجه قرار دهد. در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مطالعات کتابخانه ای و با توجه به طرح های شهر تهران، سهم نقش دولت در گسترش افقی شهر نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت در فرآیند شتاب زده عرضه زمین و الحاق عرصه های وسیعی به صورت بافت های روستایی کم تراکم و اراضی کشاورزی و بایر به محدوده شهر و هم چنین به دلیل فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین و تفکیک های غیرقانونی، شهر تهران را دچار گسترش افقی نموده است؛ در نتیجه با توجه به اصول توسعه پایدار شهری این شکل نمی تواند شهر تهران به سمت پایداری سوق دهد. بنابراین بایستی با استفاده از سیاست های کنترلی از گسترش بیش تر این پدیده در همه شهرهای کشور جلوگیری کرد.
ساختار داخلی مادرشهر در کره جنوبی
حوزههای تخصصی:
باغ نظر: کازرون و شیراز
ارزیابی و اولویت بندی مراکز ثقل شهری و ارائه راهکارهای دفاعی از منظر پدافند غیر عامل (با نگرش موضوعی به بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر پدافند غیرعامل یکی از مؤثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات خارجی در اکثر کشورهای جهان می باشد. از آنجاییکه هر کشوری بنا به موقعیت استراتژیک، اقتصادی و سیاسی خود دارای دوستان و دشمنان فراوانی است، بایستی خود را برای هر نوع دفاعی آماده کند. شناخت اصول پدافند غیرعامل و تطابق اصول شهرسازی و معماری آن باعث می گردد که محل زیست ش هری در زمان رخداد پدیده های مخرب محیطی و یا حملات احتمالی دشمن از آسیب پذیری کمت ری برخ وردار ب وده و از ایجاد فجایع جبران ناپذیر در مقابل پدیده های غیر مترقبه محیطی و انسانی جلوگیری نموده و به طبع آن از به هدر رفتن منابع انسانی و اقتصادی جلوگیری به عمل آید. یکی از سرمایه های ملی هر کشوری، مراکز ثقل آن می باشند که در صورتیکه بر اساس اصول آمایش دفاعی مورد بررسی قرار گیرند، می توانند بصورت طبیعی نقش بسزایی در کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات دشمن به کشورها ایفاء نمایند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی اولویت بندی مراکز ثقل شهری در بندر بوشهر به عنوان یکی از بنادر کشور با عملکرد بالای اقتصادی می پردازد. روش تحقیق به کار برده شده استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نهایتاً جدول SWOT راهبردهای دفاعی برای این شهر پیشنهاد خواهد شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پراکنش کاربری های حیاتی و حساس، کاهش امکان شناسایی کاربری های حساس توسط سامانه های شناسایی دشمن، بهسازی شبکه معابر موجود در محدوده مراکز مهم به همراه کاهش خطر ناشی از کاربری های خطرزا می توانند در کاهش خطرات ناشی از حمله دشمن در سطح شهر بوشهر از جمله راهبردهای مؤثر باشند.
بررسی راهکارهای موثردر ایجاد محله پایدار با رویکرد مشارکتی (مطالعه موردی:محله راهنمایی یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قالب فرآیندی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور توسعة محلّه ای از چندین دهة گذشته با تأکیدی خاص در کشورهای توسعه یافته، به عنوان محور برنامه های توسعة پایدار شهری قرار گرفت.ساختار مدیریت شهری در ایران با دارا بودن ویژگیهای غیر مشارکتی، متمرکز، از بالا به پایین، سیاست زده، فقدان همگرایی افقی، عدم ارتباط دوسویه مابین سطوح مختلف شهری، دیدگاه های نوین مدیریت شهری بر پایة سلول های بنیادین شهر (محلّه) را دچار نُقصان آشکاری ساخته است. این پژوهش که درمحدوده ی قانونی شهریاسوج به شیوه توصیفی-تحلیلی با رویکرد غالب اسنادی-پیمایشی درسطح محله راهنمایی در ناحیه یک شهری در یاسوج درسال 1393 انجام شده است به دنبال آسیب شناسی تنگناها و پتاسیل های برنامه ریزی محله محور پایدار در سطح محله مورد مطالعه بوده است. در مطالعة حاضر نشان داده شده است که تحقّق رویکرد نوین محلّه محوری در شهریاسوج به دلیل ویژگیهای سیستم کلان ومحلی مدیریتی کشور و به دنبال آن ناپایداری آشکار ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیک محله ی راهنمایی دریاسوج، نیازمند سازماندهی مجدد و برنامه ریزی در چهار محور مدیریت یکپارچه، منابع مالی پایدار، نیروی انسانی کارآمد و متخصص شهری و نیز قوانین و مقرّرات پشتیبانی کننده- به عنوان عوامل مشترک تحقّق محلّه محوری است. این مهم جز با عبور از رویکرد سنّتی کنونی و دقّت نظر در عناصر برنامه های موفّق جهانی و سپس تحلیل، به روز رسانی و بومی سازی آنها مطابق با فرهنگ و شرایط اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ایران و شهر یاسوج میسر نخواهد شد.
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
واکاوی اثرات خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای مورد پژوهی: خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
بررسی عوامل و پدیده های مؤثر بر بروز جرائم و آسیب های اجتماعی در کلان شهرها (با تأکید بر مناطق حاشیه نشین)
حوزههای تخصصی:
جایگاه شهرهای کوچک در سازماندهی فضایی و توسعه ملی (مورد؛ استان زنجان)
حوزههای تخصصی:
کمک های خارجی انگیزه های پرداخت و اهداف پرداخت کنندگان
حوزههای تخصصی:
برآورد قیمت مسکن شهری با استفاده از تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی مورد شناسی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای ناهمگن، بادوام، غیر منقول، سرمایه ای و مصرفی با پیامدهای جانبی، سهم زیادی از بودجة خانوارها را به خود اختصاص می دهد و همچنین نقش زیادی در اشتغال و ارزش افزودة کشورها دارد؛ بنابراین، تعیین و برآورد قیمت مسکن برای برنامه ریزان و تصمیم گیران، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این برآورد به ویژه اگر بتواند سهم عوامل تأثیر گذار در ارزش مسکن را به خوبی منعکس کند، می تواند در سیاست گذاری های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل تأثیر گذار در تعیین قیمت مسکن و برآورد قیمت مسکن شهری در کوی ولیعصر تبریز بپردازد. اغلب از روش تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان روش های رگرسیون چند متغیّره به منظور برآورد قیمت مسکن استفاده می شود. برای فراهم سازی متغیّرهای اثر گذار در قیمت مسکن، از روش دلفی بهره گرفته شد. داده ها نیز از طریق پیمایش و پرسشگری جمع آوری شدند. یافته ها میزان و ضریب اهمیت هر کدام از متغیّرها را در تابع هدانیک نشان می دهد. طبق یافته ها، نتایج تابع هدانیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی از دقت کمتری در برآورد و پیش بینی قیمت مسکن برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای فضایی و قیمت مسکن در کوی ولیعصر تبریز، همبستگی وجود دارد. این همبستگی برای متغیّر فاصله از پارک، مثبت و برای متغیّرهای فاصله از مراکز خرید، حمل و نقل، خیابان اصلی و مسجد، معکوس است. همچنین، نتایج به دست آمده نشان می دهد، شبکه عصبی در صورتی که آموزش کافی ببیند، قابلیت بالایی در برآورد دقیق قیمت هر متر مربع مسکن دارد.
بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز (با استفاده از تکنیک ادغام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع ناعادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، پراکنش بهینه و اصولی خدمات و امکانات شهری، منطبق با عدالت اجتماعی، در فرآیند برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در سطح مناطق 7 گانه شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. جهت رسیدن به اهداف، 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل های تصمیم گیری چند معیار شامل تاپسیس فازی و ویکور و برای رسیدن به یک نتیجه ی واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک ادغام (میانگین وزن ها، روش بردا و کپ لند) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل شاخص ها بیانگر آن است که مناطق 3 و 4 تقریباً در همه مدل های مورد استفاده، برخوردارترین مناطق و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که شاخص های مذهبی، ورزشی و آموزشی در سطح مناطق نسبت به دیگر شاخص ها از تعادل بیشتری برخودار هستند.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان دلفان با استفاده از مدل تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی: دهستان خاوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تأکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
تحلیلی بر روند تحولات جمعیت شهری استان اصفهان در سه دهه ی 1365 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و روند شهرنشینی در ایران در دهه های اخیر تحولات عظیمی راپشت سر گذاسته است. به گونه ای که طی سه دهه ی اخیر تعداد و جمعیت شهر ها وتوسعه ی فضایی آنها ابعاد بی سابقه ای یافته. استان اصفهان نیز به عنوان یکی از بزرگترین استان های کشور از این تحولات دور نمانده است، استان مذکور به دلیل موقعیت ویژه ی جغرافیایی در فلات مرکزی، استقرار در پهنه ای پایکوهی و گسترش در امتداد زاینده رود از دیرباز از جاذبه های طبیعی به منظور استقرار اولیه ی جمعیت برخوردار بوده است. پژوهش حاضر در پی بررسی روند تحولات جمعیتی استان اصفهان طی سه دهه ی1365، 1375و1385 است. روش تحقیق اسنادی، تحلیلی و توصفی است که از نرم افزارهایEXCEL ٍ، SPSS، GIS به منظور ارائه نتایج و دستیابی به اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روندتحولات جمعیت شهری در اصفهان به تنهایی ناشی از افزایش طبیعی آن نیست بلکه عوامل اقتصادی، سیاسی واجتماعی بر رشد شتابان جمعیت و تحولات آن در طی سه دهه ی مذبور تأثیرگذار بوده است. پراکنش مکانی نا متعادل و نامتناسب خدمات، تاسیسات و صنایع نه تنها باعث نوسانات شدید جمعیتی در سطح استان گردیده است بلکه ناهماهنگی و نابرابری های ناحیه ای راسبب شده است. چالشی جدی که باید با دیدی اصولی و نظام وار در راستای ساماندهی و مدیریت خردمندانه ی آن گام برداشت.
پایش چرخه حیات گردشگری پایدار با استفاده از مدل تلفیقی آلن-باتلر (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر رضایتمندی روستاییان از مسکن روستایی (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی سطح رضایت روستاییان منطقة اورامانات استان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی آن ها از واحد مسکونی خود است.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه جامعة آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. ازاین میان، 280 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونة آماری انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که اعضای هیأت علمی دانشگاه و کارشناسان بنیاد مسکن روایی صوری آن را تأیید کردند و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (84/0) تأیید شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که رضایتمندی افراد موردمطالعه از مسکن خود پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد رضایتمندی روستاییان منطقة موردمطالعه از واحد مسکونی خود درمورد چهار شاخص رفاهی، بهداشتی، کالبدی و تأسیسات، در همة شهرستان های منطقة اورامانات در سطح 99% اطمینان معنا دار است. نتایج تست دانکن نشان داد شهرستان جوانرود به لحاظ سطح رضایتمندی روستاییان از واحد مسکونی ای که در آن زندگی می کنند، در پایین ترین سطح رضایت قرار دارد.
محدودیت ها: بالابودن هزینة تکمیل پرسشنامه ها، با توجه به گستردگی محدودة موردمطالعه، از اصلی ترین چالش های پیش روی محققان در پژوهش حاضر بود.
بررسی رابطه ی بین سطح توسعه یافتگی با میزان اعتبارات و منابع مالی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخصیص و توزیع نامناسب اعتبارات در مناطق شهری بویژه در کلان شهرها به یک مسئله حاد اقتصادی- اجتماعی بدل گشته است. به گونه ای که بخشی از نابرابری ها در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و در مجموع توسعه نیافتگی مناطق، اغلب متأثر از توزیع ناعادلانه اعتبارات بوده است. این پژوهش با هدف سنجش و مقایسه مناطق 22 گانه کلان شهر تهران از منظر رابطه بین سطح توسعه یافتگی و میزان اعتبارات و منابع متمرکز هر منطقه در راستای عدالت توزیعی انجام یافته است. بنابراین از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر حسب ماهیت تحقیقی توصیفی- تحلیلی می باشد. محدوده جغرافیایی مورد پژوهش، کلان شهر تهران و جامعه آماری آن مناطق 22 گانه شهرداری تهران است. تعداد نمونه این پژوهش بر حسب ماهیت موضوع و حجم پایین تعداد جامعه آماری، همان 22 منطقه در نظر گرفته شد. گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای بوده است. برای سطح بندی مناطق بر اساس شاخص های توسعه یافتگی (شاخص های کاربری زمین، عناصر خدماتی و اقتصادی شهر)، از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین از روش های آماری نظیر ضرایب رابطه دو متغیره ترتیبی از جمله گاما و جدول تقاطعی برای نشان دادن نوع و چگونگی رابطه بین متغیرهای تحقیق استفاده گردیده است. از نرم افزارهای تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این رابطه نیز می توان به نرم افزارهای EXCEL، SPSS، GIS اشاره کرد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سطح توسعه یافتگی و میزان اعتبارات در بین مناطق 22 گانه کلان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد. بدین ترتیب که مناطق توسعه یافته اعتبارات زیادتری نسبت به مناطق در حال توسعه و یا توسعه نیافته به خود اختصاص می دهند. اما این موضوع با عدالت توزیعی منافات داشته و در واقع وضعیت حاکم بر مناطق 22 گانه کلان شهر تهران از این منظر رضایتبخش نبوده و در راستای عدالت نیست.