فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده شدن ساختارهای شهری، مشارکت شهروندان در امور شهرها دیگر یک انتخاب و حتی حق شهروندی نبوده، بلکه نیازی در اجرا و پیشبرد امور قلمداد می گردد. این نیاز، در فرآیند نوسازی بافت های فرسوده شهری به عنوان رویکرد اصلی در توسعه درونی شهرها، نیز ضروری می نماید. منطقه ۱۴ شهرداری تهران از جمله مناطقی در این شهر است که در بخش غربی خود سطح گسترده ای از بافت فرسوده را در خود جای داده و زمینه ساز بروز مشکلاتی برای ساکنان شده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی مؤثر در افزایش تمایل ساکنین این منطقه به مشارکت در فرآیند نوسازی و همچنین شناخت شاخص های اصلی در این زمینه جهت پیشبرد امور مشارکتی در بافت های فرسوده سایر نقاط کشور بوده است. بدین منظور اقدام به توزیع ۳۸۰ پرسش نامه در میان ساکنین محلات گردید. تحلیل نتایج این پرسش نامه ها با استفاده نرم افزار SPSS نشان داده است که میزان تمایل ساکنان به مشارکت در سطح متوسط بوده و نبود تصویری از چشم انداز آینده محله پس از فرآیند نوسازی، مهم ترین معرفی بوده که تأثیرب قوی بر کاهش تمایل به مشارکت داشته است.
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
ساختار و ماهیت منظر شهری آکسفورد
حوزههای تخصصی:
تأثیر مهاجرت بر توسعه شهری با استفاده از مدلSWOT، مورد مطالعه: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بستر مهم ترین فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب می شوند. مطالعه روند رشد شهرنشینی نشان دهنده این موضوع است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش بوده و شهرها با نرخ بالای رشد جمعیت مواجه و تاکنون نیز قادر به کنترل مشکلات ناشی از این رشد نبوده اند. پدیده مهاجرت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین معضلات کشورهای جهان سوم مطرح است. بدیهی است کشور ما نیز از این مسائل به دور نبوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات مهاجرت بر توسعه شهر بابل هست. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و تعداد 322 به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS و مدل SWOT استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که باید در نحوه اجرای طرح های احیاء شهری با بازنگری پایداری به عنوان عاملی مهم در پایداری پروژه های شهری در نظر گرفته شود. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها با مدل سوآت از دیدگاه کارشناسان، برنامه ریزان، مسئولان و مدیران شهر بابل نشان می دهد که نقاط ضعف و تهدیدات مهاجرت بر توسعه شهر بسیار بیش تر از نقاط قوت و فرصت های آن می باشد. بنابراین مهاجرت به شهر باعث ناپایداری در شهر شده و راه رسیدن به توسعه پایدار را مشکل کرده است.
جزیره کیش (2)
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگردی تفرجگاه بند ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه برنامه و طرح های اجرا شده برای توسعه روستاها، موفقیت چندانی در مشکلاتی چون فقر، بیکاری، مهاجرت روستاییان، سطح بهداشت و...، نداشته است، امروزه برای حل این مشکلات بسیاری از برنامه ریزان و صاحب نظران معتقدند، یکی از راهکارهای توسعه همه جانبه روستاها، گسترش گردشگری در این مناطق است. تفرجگاه بند، یکی از مناطق گردشگری شهر ارومیه، به دلیل نزدیکی به شهر و طبیعت زیبایش، نظر گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است، ولی به دلیل نبود برنامه ریزی و مدیریت گردشگری، سود اقتصادی چندانی برای ساکنان محلی به همراه نداشته است. با توجه به اینکه هدف هر نوع برنامه ریزی دستیابی به رفاه و توسعه است، این پژوهش نیز با هدف برنامه ریزی راهبردی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه، به منظور افزایش درآمد، بالا بردن سطح اشتغال و بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است و از لحاظ تحلیل در چارچوب روش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد، ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را سه گروه ساکنان محلی، گردشگران و مسئولان شکل داده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعیین شد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه به کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت، سپس با استفاده از روش SWOT و QSPM، راهبردهایی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد شده است. با توجه به نتایج پژوهش، منطقه از شروط اولیه توسعه گردشگری برخوردار است، لذا برای پایداری آثار گردشگری و بهره مندی از آثار اقتصادی ناشی از این فعالیت در منطقه مورد مطالعه، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
سنجش سطوح توسعه یافتگی سکونتگاه های شهری با به کارگیری مدل تحلیل خوشه ای (نمونه تحت مطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت موجود سکونتگاه های شهری برای سنجش سطوح توسعه یافتگی آنها از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی شهری برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف شهرها، برای ارائه طرح ها، سیاست گذاری ها و برنامه های شهری ضروری است. در واقع استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، بهداشتی و غیره می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه سکونتگاه های شهرها باشد که با مقایسه شهرها با توجه به شاخص های توسعه، زمینه های رفع مشکلات و نارسایی های موجود برای دستیابی به توسعه مطلوب و واقعی به وجود می آید. با تعیین و ارزیابی سطوح توسعه سکونتگاه های شهری مشخص می گردد که کدام شهر نیاز به سرمایه گذاری بیشتر نسبت به دیگر شهرها دارد.
هدف این مقاله تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان تهران با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای است. برای سطح بندی، 36 شاخص در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی و کالبدی انتخاب گردید و با به کارگیری روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، طبقه بندی شهرستان های این استان صورت پذیرفت. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و نیز از نرم افزار GIS برای سطح بندی سکونتگاه های شهری استفاده شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های استان از نظر شاخص های توسعه در یک سطح قرار ندارند. نتیجه به کارگیری روش خوشه ای سلسله مراتبی این است که شهرستان های استان تهران در سه خوشه سطح بندی می شوند. شهرستان تهران در خوشه اول به عنوان برخوردارترین شهرستان و شهرستان های دماوند، پیشوا، پاکدشت، ری، بهارستان، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، قدس، ملارد و شمیرانات در خوشه دوم قرار گرفته اند. البته با اینکه 12 شهرستان در یک خوشه قرار گرفته اند، با توجه به امتیاز شاخص ها به 7 سطح رده بندی می شوند که از بین آنها شمیرانات بعد از تهران وضعیت بهتری دارد. شهرستان فیروزکوه در خوشه سوم قرار دارد. در نهایت فیروزکوه به عنوان محروم ترین شهرستان برای سامان دهی و سامان بخشی باید در اولویت قرار گیرد. بنابراین با تهیه طرح های کوتاه مدت فوری و سرمایه گذاری مناسب می توان وضعیت رفاهی و معیشی افراد این شهرستان را ارتقا بخشید. البته این بدان معنا نیست که بقیه شهرستان ها نیاز به ارائه خدمات رفاهی ندارند، بلکه با توجه به شاخص ها، این شهرستان نسبت به دیگر شهرستان ها به تمهیدات و برنامه های ویژه نیاز دارد.
نقش دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در توسعه ی پایدار روستایی شهرستان مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان یک ابزار توسعه ی پایدار روستاها در راستای کاهش فقر، کاهش شکاف دیجیتالی و جلوگیری از مهاجرت بی رویه ی روستاییان به شهرها شناخته شده است. بنابراین ICT روستایی مقوله ای پیچیده بوده و توسعه ی آن، مستلزم تعامل همزمان ابعاد سه گانه ی فناوری، خدمات و آگاه سازی است تا بتواند به سوی توسعه ی پایدار روستایی به کار گرفته شود. پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش دفاتر ICT در توسعه ی پایدار روستایی شهرستان مشکین شهر انجام گرفته است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای و جست وجوی اینترنتی، همراه با روش پیمایشی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نمونه ی مطالعاتی شامل 234 نفر از جمعیّت 14روستای منتخب دارای دفاتر ICT است. یافته ها و نتایج رگرسیونی، نشانگر تأثیر مثبت دفاتر ICT بر استفاده ی روستاییان از خدمات پایه ی دفاتر، بازاریابی، تولیدات متناسب با نیاز بازار، ایجاد زمینه های شغلی جدید، افزایش درآمد، ایجاد مشاغل مرتبط با ICT، اقتصاد روستایی و توانمند سازی است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که روستاییان از خدمات اطلاع رسانی و خدمات اختصاصی دفاتر نسبت به خدمات پایه، استفاده کمتری داشته اند. بنابراین تأثیر دفاتر ICT بر جنبه های مختلف در سطح روستا به صورت همه جانبه انجام نگرفته است.
ارزیابی و اولویت بندی اثرات گردشگری در سطح ملی با استفاده از تکنیک Topsis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر توسعه صنعت گردشگری در سطح کلان و خرد، باعث تغییر در اقتصاد، اجتماع و نگرش سیاسی جوامع شده است. گردشگری، محیط، فرهنگ، هنر، سبک زندگی، ارتباطات، اعتقادات، سیاست، اقتصاد و نوع توسعه را در یک جامعه تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو قابل مطالعه است. در این پژوهش از طیفی از اثرات گردشگری برای شناسایی عوامل عمده اثرات گردشگری در مقیاس ملی استفاده خواهیم کرد. در این راستا تحقیق حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و با استفاده از تکنیک رتبه بندی بر اساس تشابه به راه حل ایده آل به ارزیابی و اولویت بندی اثرات منفی و مثبت گردشگری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و سیاسی در مقیاس ملی بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در بین پیامد های گردشگری بیشترین آثار مثبت مربوط به بعد اقتصادی و در مرحله بعد اجتماعی بوده است. بالاترین اولویت اثرات اقتصادی و اجتماعی گردشگری شامل اشتغال زایی و کمک به توسعه منطقه ای و تغییر در الگوهای فرهنگی و ارتقاء سطح آگاهی بود. همچنین عمده ترین پیامد های منفی مربوط به آثار محیطی بود. در بین عوامل مؤثر بر آثار و تبعات سیاسی گردشگری تقلیل کشمکش های سیاسی و در مرحله بعد فعال شدن دیپلماسی نظام با اهمیت ترین شاخص ها در ارزیابی عوامل مؤثر بر این تبعات بودند.
سنجش میزان رضایتمندی از پروژه های مسکن مهر مورد شناسی: مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر با رشد و گسترش شهر نشینی در کشورهای جهان سوم به خصوص در کشورمان، تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری به یکی از مسائل و چالش های پیشِ روی دولت تبدیل شده است. یکی از سیاست های تأمین مسکن برای این گروه های کم درآمد، پروژة مسکن مهر به عنوان بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود؛ از این رو، هدف از این تحقیق سنجش رضایتمندی از پروژة مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی بهره جسته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از مدل های تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیّره در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان رضایتمندی از مسکن مهر شهر جدید سهند در 8 عامل ترکیبیِ ویژگی های کالبدی؛ روشنایی، تهویه و دید و منظر؛ تسهیلات و زیر ساخت ها؛ روابط همسایگی؛ دسترسی ها و حمل و نقل؛ مدیریت و نگهداری ساختمان؛ ویژگی های اقتصادی و امنیت قرار گرفته اند گه در مجموع 78.409 درصد از واریانس را تبیین می کنند. همچنین، نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین رضایتمندی مربوط به عامل اول، یعنی ویژگی های کالبدی است که به تنهایی 15.729 درصد از واریانس را تبیین می کند. کمترین میزان رضایتمندی نیز مربوط به عامل های اقتصادی و امنیت است که به ترتیب 6.732 و 4.227 درصد از واریانس را تبیین می کنند.
بررسی نگرش روستاییان به مقوله مشارکت در روستاها با هدف کاهش محرومیت در شهرستان رومشگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت مردمی در سطوح مختلف یکی از راهبردهای کاهش محرومیت جامعه روستایی در ابعاد مختلف به شمار می رود و می تواند نقش مؤثری در افزایش آگاهی مردم در ارتباط با حقوق مدنی و شهروندی به منظورِ دخالت در مدیریت روستاها، امور نهادها و دفاع از حقوق مردم روستایی به دنبال داشته باشد. در این مقاله تلاش شد تا نگرش مردم و مدیران روستایی نسبت به مشارکت مردمی در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، ازنظرِ هدف، کاربردی و ازنظرِ روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساسِ مطالعات میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) و با روش نمونه گیری تصادفی (320 نفر نمونه در سطح منطقه) گردآوری شده است. یافته های مطالعه براساسِ نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین همه شاخص های موردنظر وجود دارد؛ ولی در اکثر مؤلفه ها کمتر از حد مطلوبیت عددی (3) موردنظر ارزیابی شده است. همچنین در توزیع فضایی رابطه بین سطوح مشارکت مردمی و کاهش محرومیت جامعه فقط در دو روستای ولیعصر و رشنوده همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی ازلحاظِ ابعاد مشارکت در محدوده موردمطالعه وجود دارد و در دیگر روستاها ضعیف برآورد شده است؛ بنابراین با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل ایجاد تشکل های مردمی مرتبط با آموزش مردم در جهتِ کاهش محرومیت جامعه روستایی، ایجاد بسترهای اجتماعی- فرهنگی موردنیاز برای بالا بردن میزان مشارکت مردم در ابعاد مختلف توسعه روستایی، ایجاد انگیزه برای شرکت خودجوش مردمی در تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و غیره پیشنهاد شده است.
دستور کاری تازه برای کلانشهرها
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اثرات مجتمع صنایع چوب و کاغذ مازندران بر توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی شهرستان ورامین در زمینة کارآفرینی به منظور راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات توسعة روستایی در کشورها نشان می دهند که توسعة روستایی فقط با تزریق سرمایه و فناوری محقق نمی شود و عوامل بسیاری در این زمینه مؤثرند. یکی از عواملی که امروزه به عنوان راهکار اساسی در توسعة روستایی شناخته می شود، توجه به آموزش های کارآفرینی به جوانان روستایی است. هدف پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی در زمینة کارآفرینی برای راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی بود. در تحقیق حاضر از روش کمّی استفاده شد. جامعة آماری تحقیق، جوانان روستایی شهرستان ورامین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که براساس مطالعات نظری و مصاحبه با کارآفرینان نوپا تدوین شد و روایی آن از طریق روایی صوری و محتوایی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و نشان داد که شاخص های تحقیق پایایی نسبتاً مناسبی دارند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که در بعد دانشی نیازهای بازاریابی و روش های تأمین مالی؛ در بعد مهارتی، فعالیت با منابع محدود و توانایی ارائة مطلب و در بعد نگرشی؛ خودآگاهی و پشتکار اولویت های نخست را به خود اختصاص دادند. طبق نتایج به دست آمده، جوانان در هر سه بعد نیازمند آموزش هستند و سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی باید به آن توجه کافی داشته باشند.
تحلیل شکل گیری تعاملات اجتماعی در مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب با استفاده از روش چیدمان فضا در مسکن جلگه ای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدیاد جمعیت، کثرت تنوعات اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه کنار گذاشته شدن الگو های بومی در طراحی مسکن، ضرورت انجام پژوهش در زمینه رابطه تعاملات اجتماعی و نوع طراحی مسکن را دو چندان کرده است. معماری حاشیه خزر، از نمونه های بسیار کارآمد معماری بومی در اقلیم معتدل و مرطوب ایران است که در تعامل و رابطه تنگاتنگ با عوامل محیطی طبیعی و انسانی مانند جغرافیا، اقلیم، اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی به خوبی پاسخگوی کلیه نیازهای اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین بومی بوده است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب در فضای جلگه ای گیلان چگونه بر شکل گیری تعاملات اجتماعی منطقه تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در پی آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد معماری بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران به دلیل آن که در تعامل متقابل با عوامل محیط طبیعی و انسانی شکل گرفته است نوع خاصی از تعاملات اجتماعی را نیز شکل داده است. روش پژوهش مورد استفاده در مقاله، توصیفی- تحلیلی و برای تبیین یافته های مقاله نیز از نرم افزارهای تخصصی و تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه به صورت غیر تصادفی انتخ اب گردیده و با استفاده از تکنیک چیدمان فضا نمودار توجیهی برای هر نمونه ترسیم و سپس به وسیله روشهای نرم افزاری، مؤلفه های تعاملات اجتماعی در سه مقیاس خرد، میانی و کلان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الگوی مسکن روستایی جلگه ای گیلان، دارای ساختار یک لایه و از عمق کمی برخوردار است. ایوان و تالار در معماری خانه های روستایی اقلیم معتدل و مرطوب، فضاهایی اجتماع پذیر بوده بیشترین ارتباط بین خانه و فضای بیرون از طریق ایوان و دسترسی به سایر فضاها نیز از طریق ایوان و سپس تالار انجام می شود. ایوان کم عمق و هم پیوند ترین عنصر فضایی است که وظیفه ارتباطی بین فضای بیرونی و سایر فضاها را داشته و تالار در مرتبه بعدی قرار می گیرد. تالار با قرار گیری در عمق میانه و ارتباط کمتر با دیگر فضاها، فضایی نیمه خصوصی و مناسب جهت مناسبات و تعاملات اجتماعی را فراهم می آورد. Abstract Population growth, plurality of social and cultural diversity and as a result, abandoning canvas patterns in the design of housing, has done the need for research on the relationship between social interactions and the type of housing design is twofold. The Caspian margin architecture is one of the most effective examples of native architecture in the moderate and humid climate of Iran which interacts and closely interacts with natural and human environmental factors like geography, climate, economics, culture, and social conditions, it has responded well to all the climatic, cultural and social needs of indigenous inhabitants. The main question of the present article is that rural housing in a moderate and humid climate in the plain space of Gilan how has the region affected the formation of social interactions? The hypothesis we are testing to answer the main question of the article is that the architecture of the moderate and humid climate of Iran seems to be due to its interaction with natural and human factors, a particular type of interactions Social has also shaped. The research method used in the article is descriptive-analytical and for the explanation of the findings of the article, specialized software and space layout techniques have been used. The samples were randomly selected and using space layout technique, a graph of justification was drawn for each sample, and then by software methods, the components of social interaction in three macro, middle and macro scales were investigated. The results show that the rural housing model of Gilan plain has a single-layer structure with a small depth. Porch and Hall in the architecture of rural houses in a moderate and humid climate, Spaces are social the greatest connection between the home and the outside through the porch and access to other spaces is also done through the porch and then the hall. The porch is the diminutive and interconnected element of space which has a duty to communicate between outer space and other spaces and the hall is next. The hall is located in the middle depth and less connected with other spaces, provides a semi-private space suitable for social relationships and interactions.
ارزیابی رابطة میان شهر هوشمند و کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از ویژگی های شهر هوشمند به روشی مهم درجهتِ کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی شهرها تبدیل شده است. مسئلة اصلی در این پژوهش، ارزیابی رابطة میان شهر هوشمند و کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی در شهر ساری است. نوع پژوهش، کاربردی و مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلیمی باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و روش میدانی مانند پرسش نامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعة آماری موردِ نظر شامل مناطق سه گانة شهر ساری است و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل، آزمون های آماری مختلفی به کار برده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون کروسکال والیس در شهر ساری، منطقة 2 بالاترین میانگین رتبه یعنی معادلِ 93/303 و منطقة 3 با 21/86 پایین ترین میانگین رتبه را بین مناطق سه گانة شهر ساری از لحاظِ برخورداری از شاخص های شهر هوشمند دارد. همچنین سطح معنی داری نشانمی دهد که بین مناطق سه گانة شهر ساری از لحاظِ شاخص هوشمندی تفاوت وجود دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشانمی دهد که وضعیت هوشمندی در شهر ساری از نظرِ پاسخ دهندگان در وضعیت مطلوبی است. نتایج آزمون فریدمن نشانمی دهد که پویایی هوشمند با 21/4 رتبة اول، حکومت هوشمند با 04/2 رتبة آخر را دارد. خروجی حاصل از ضریب همبستگی مجذور اتا نشانمی دهد که میان جنس، سطح تحصیلات، سن و اشتغال افراد و شاخص هوشمندی رابطة معناداری وجود دارد؛ ولی میان وضعیت تأهل افراد و شاخص هوشمندی رابطة معناداری وجود ندارد. در نهایت نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشانمی دهد که نسبت برتری در متغیّر تحصیلات بالاتر از 1 است و از میان همة متغیّر های مستقل تحصیلات با 37/1 بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی شهروندان از حمل و نقل دارد.
تحلیل مکانیابی استقرار بهینه بازارچه مرزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع عادلانه و مناسب سرمایه ها، امکانات و خدمات در هرکشور معمولا در روندهای متفاوتی صورت گرفته و با پیچیدگی های مختلفی مواجه است. برای رفع این پیچیدگی ها، دولت ها با اعطای مزیت های ساختاری و نسبی در برطرف کردن مشکلات و توزیع عادلانه ثروت، سرمایه ها و امکانات مالی و غیر مالی اقدام می کنند. ناتوانی های بالقوه طبیعی- اقتصادی مناطق کشور و دوری از کانون های قدرت سیاسی- اقتصادی و تصمیم گیری، باعث انزوا، توسعه نیافتگی و ایجاد تفاوت بین نواحی مرزی با دیگر نواحی کشور می شود. ایجاد بازارچه مرزی یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی- فضایی برای رفع تبعیض و توزیع عادلانه ثروت در نواحی مرزی است که موجب اشتغال، کاهش مهاجرت جمعیت از مرزها، قانونمند کردن ترددها، کاهش قاچاق کالا، استفاده از منابع مشترک کشورهای همسایه، توسعه اقتصادی و درنهایت، توسعه وامنیت پایدار منطقه و کاهش تنش های ژئوپلتیکی دو کشور با افزایش مبادلات کالا و کم کردن فاصله مرکز- پیرامون و استفاده بهتر از اقتصاد فضا می شود. هدف این تحقیق، تحلیل مکانیابی بهینه بازارچه مرزی روستایی در شهرستان گنبد کاووس بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. برای انجام آن، از روش تصمیم گیری تاپسیس استفاده گردیده و اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مشاهده میدانی تهیه شده است. جامعه تحقیق، مشتمل بر روستاهای مرزی استان گلستان در شهرستان گنبد کاووس بوده است. نتایج نشان داد در بین روستاهای کلیجه، ترشکلی، کرند، داشلی برون و خیرخوجه، روستای مرزی داشلی برون با شاخص شباهت 596/0 از اولویت برتری برای ایجاد بازارچه مرزی برخوردار است و پس از آن، به ترتیب روستاهای ترشکلی،کلیجه،کرند و خیر خوجه قرار دارد. همچنین شاخص های امکانات سکونتگاه ها و فاصله بازارچه تا مرز، نقش مؤثری در مکانیابی بازارچه های مرزی روستایی داشته که این امر در بالا بردن گردش مالی منطقه و شکل گیری مدل مطلوب اقتصاد فضا و نیز افزایش امنیت مناطق مرزی موثر بوده است.
تدوین راهبردهای باززنده سازی بافت قدیم شهر سمنان با استفاده از تکنیک های FAHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیری گذرا بر سیمای شهر سمنان، بافت های قدیمی با ارزشی را به نمایش می گذارد که همگی در گذشته نه چندان دور، از تحرک، نشاط و سرزندگی مطلوب برخوردار بودهاند. کم توجهی به برنامه های ساماندهی و احیای بافت های قدیم در طول سالیان متمادی سبب شده تا آنها رونق، کارایی و فعالیت پیشین را از دست داده و به عنوان بافت مسئله دار و چالش برانگیز در سیستم شهری مطرح گردند. در همین راستا مقاله حاضر با هدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم تدوین شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را خبرگان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری سمنان و تنی چند از اساتید رشته جغرافیا تشکیل داده اند. در گام اول شاخص های مناسب سنجش مؤلفه های باز زنده سازی احصاء و در گام دوم جهت تعیین نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت شاخص ها توسط آزمون t استیودنت مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. سپس راهبردهای مؤثر باز زنده سازی بافت قدیم توسط تکنیک SWOT تدوین و با کمک تکنیکFAHP اولویت بندی شد. در این راستا و جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت و مقایسات زوجی استفاده شد. نظرات اساتید و استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوا و سازه، ابزار سنجش را تأیید نمود. همچنین ضریب پایایی 0.856 برای ابزار سنجش محاسبه شده است که میزان مناسبی است. نتایج نهایی حاصله از تکنیک FAHP نشان می دهد سه راهبرد بازنگری در سیاست های اطلاع رسانی از جمله برگزاری کارگاههای آموزشی و اطلاع رسانی به مردم و بازاریان و سرمایه گذاران در خصوص فرصت های سرمایه گذاری، آموزش به ساکنان بافت قدیم در خصوص نحوه نگهداری و حفظ محل سکونت خود و تهیه نقشة جامع زیر ساخت ها جهت هماهنگی ارائه خدمات مؤثرترین راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم شهر سمنان هستند.