فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزههای تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس جهت ایجاد فضای توریستی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس برای ایجاد فضاهای توریستی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی و بررسی لایه های جغرافیایی شهر بندرعباس می پردازد. هدف مطالعه حاضر این است که با توجه به معیارها و لایه های اطلاعاتی موجود در فرایند برنامه ریزی گردشگری شهر ساحلی بندرعباس مکان های مستعد جهت احداث پروژه های گردشگری تعیین شوند. برای مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس لایه های محدوده ساحل، تأسیسات گردشگری و هتل های موجود، حمل ونقل و پارک های موجود ارزیابی شده، و وزن و ارزش هریک از این لایه ها در نظر گرفته شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. درنهایت، با بهره گیری از مدل تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی مکان یابی مناسب برای ایجاد پروژه های گردشگری مشخص شد و با تجزیه و تحلیل انجام شده، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مستعد ترین نقاط در نزدیکی محدوده ساحل و کم استعداد ترین منطقه منطبق بر اراضی که فاصله زیادی از محدوده ساحل دارند تعیین شد. با این حال، مکان یابی مناسب تر مستلزم معیارها و استانداردهای دقیق تر برای تصمیم گیری و برنامه ریزی گردشگری شهری است. در واقع، چالش اساسی در مدیریت گردشگری شهری بندرعباس فقدان استاندارد ها و معیارهای مناسب جهت احداث سایت های گردشگری است. این امر مستلزم ساختار سازمانی و مدیریتی مناسب و همچنین سلسله مراتبی از برنامه ریزی و طراحی فعالیت ها در راستای توسعه پایدار گردشگری با رعایت همه استانداردهاست.
سطح بندی و تحلیل تطبیقی درجه توسعه یافتگی مورد شناسی: شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تخصیص بهینه منابع بایستی وضعیت توسعه یافتگی نواحی مختلف تبیین گردد. این پژوهش می کوشد تادرجه توسعه یافتگیشهرستان هایاستان کرمانشاه به لحاظ شاخص های مختلف توسعه را با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از مدل HDIو شاخص موریس تعیین نماید. در راستای تحلیل بهتر فضایی توسعه، نتایج محاسبات با استفاده از نرم افزار Arcgis به ترسیم نقشه ها منجر شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 واحد اداری استان کرمانشاه می شود. 55 متغیر مورداستفادهدراینپژوهش،طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه شهرستان ها تاکید دارند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که شهرستان های استان به لحاظ توسعه در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، زیرا به لحاظ مجموع شاخص ها در سطح استان هیچ شهرستانی نمره بالای 5/0 را کسب نکرده است که این امر لزوم هدفمندی برنامه ها را به منظور توسعه متوازن استان ضروری می نماید. همچنین نتیجه کلی تحقیق بیانگر آن است که، شاخص موریس کارآیی بیشتری نسبت به شاخص توسعه انسانی در تبیین وضعیت توسعه یافتگی مناطق محدوده مورد مطالعه را داراست.
تبیین نقش کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی در تقویت تصویر ذهنی گردشگران (مطالعه موردی: روستاهای مقصد گردشگری بخش رودبار قصران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلق تصویر ذهنی مثبت در گردشگران برای بازار رقابتی توسعه گردشگری روستایی دارای اهمیت فراوانی می باشد. یکی از مهمترین شاخصهای تاثیرگذار در تقویت ارزش ادراک شده و تصویر ذهنی گردشگران، کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی میباشد. برای این منظور منطقه روستایی رودبار قصران با 15 روستا برای مطالعه در نظر گرفته شد. روش شناسی مطالعه از نوع تحلیلی- تبیینی بر اساس مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و مطالعه میدانی میباشد که دادهها از طریق پرسشنامه بین 160 نفر از گردشگران روستایی تکمیل گردید. نتایج نشان میدهد که با توجه به کیفیت محیطی مناسب روستاهای مقصد گردشگری، ارزش های ادراک شده محیطی و تصویر مثبت ذهنی مقاصد توسط گردشگران در روستاهای مقصد قابل قبول بوده و در کلیه موارد از سطح معناداری بالاتر از آلفا 05/0 برخوردار میباشند که این ارتباط از طریق آزمون همبستگی پیرسون بین مولفه های چهارگانه کیفیت محیطی با متغیر ادراک محیطی و تصویر ذهنی مقصد توسط گردشگران تایید میگردد. همچنین، با توجه به نتایج بدست آمده در آزمون رگرسیون چندگانه می توان استنباط کرد که مولفه کیفیت زیباشناختی و فرمی دارای بیشترین اثرگذاری بر ارزش ادراکی گردشگران از محیط(مقدار بتا 541/0) و خلق تصویر ذهنی مثبت(مقدار بتا 514/0) از مقصدهای روستایی در منطقه موردمطالعه از دیدگاه نمونهها می باشد.
ارزیابی پایداریِ گردشگری در اماکن تاریخی فرهنگی با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی (مطالعه موردی: خانه کرد، شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در عرصه های علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد. بنابراین، مطالعات و اقدامات تجربی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته است. اما به رغم همه این اقدامات، نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر، مطالعات نخستین در کشور نیز حاکی از وجود چالش های عمده در جهت دستیابی به پایداری توسعه گردشگری به ویژه در اماکن تاریخی فرهنگی است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی و مطالعات میدانی، پایداری گردشگری در ((خانه کرد)) شهر سنندج به منزله یکی از اماکن تاریخی فرهنگی ارزیابی شود. به این منظور، علاوه بر گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز اولیه در مورد این مکان تاریخی فرهنگی، پرسش نامه ای نیز در میان گردشگران مراجعه کننده به این مکان (در سال 1391) توزیع شد تا خود میزان تولید زباله و استفاده از سوخت های مختلف برای حمل و نقل را بیان کنند. با توجه به اینکه تعداد گردشگران خانه کرد به طور متوسط سالیانه 11034 نفر است، بنابراین حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر برآورد شد. به منظور ارزیابی سطح پایداری نیز از مدل جاپای بوم شناختی استفاده شده است. این مدل می تواند میزان پایداری را به صورت کمّی و در قالب میزان زمینی که تأمین کننده نیازهای گردشگران به این مکان است مشخص کند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان جاپای بوم شناختی گردشگری برای خانه کرد در سال 1391 برابر با 39/1783 هکتار جهانی بوده است. با توجه به مساحت 6/3850 هکتاری این عمارت، می توان گفت این مکان توانایی جبران فشارهای زیست محیطی گردشگری را ندارد و برای جبران این تأثیرات به فضاهای پشتیبان نیازمند است. در میان بخش های مختلف جاپا نیز، مصرف سوخت برای حمل ونقل بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
تنگناهای ژئومورفولوژیک توسعه کالبدی شهر جوانرود با استفاده از مدل Fuzzy Logic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اندازه شهرها گسترش پیدا کنند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی زیادتر می شود. لذا اهمیت شناخت ویژگیهای محیط های طبیعی جهت تشخیص نقاط مناسب برای ایجاد بناها از مناطق نامساعد معلوم می شود. هدف از این پژوهش علاوه بر بررسی توسعه شهر جوانرود، با توجه به عوامل طبیعی و ژئومورفولوژیکی در سه دوره گذشته، تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهر در منطقه مورد مطالعه می باشد. به همین منظور در گام اول نه معیار مؤثر در توسعه شهر در نظر گرفته و با استفاده از مدل AHP / Fuzzy Logic ، ابتدا معیارهای مذکور وزن دهی و هر کدام از لایه ها در محیط نرم افزارGIS از طریق برنامه نویسی توابع فازی بین طیف صفر تا یک فازی شدند. در نهایت عملگر گامای فازی 7/0 بر روی آنها اجرا و نقشة حاصله در 5 کلاس تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، شهر در دوره اول توسعه بیشترین رشد بر روی عوارض ژئومورفولوژیکی داشته است. همچنین در راستای توسعه آتی شهر، مناسبترین مکانها بیشتر در محدوده شمالغربی شهر با مساحتی برابر34/1 درصد کل منطقه می باشد که پراکندگی فضایی این اراضی نشان می دهد بخش اعظم منطقه دارای تناسب خیلی کم برای توسعه شهر می باشد.
سیستان و بلوچستان، مدیریت و توان های محیطی
حوزههای تخصصی:
تبیین تحولات نظام زراعی، عوامل و نتایج آن: مطالعه موردی شهرستان ترکمن، استان گلستان، 1390-1370(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر اسکان عشایر بر میزان مشارکت زنان در تأمین درآمد خانوار (مطالعه موردی: زنان عشایر سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر همواره در فعالیت های روزمره نقش شایان توجهی داشته اند، اما با اجرای سیاست اسکان و دگرگونی زندگی عشایر کوچنده، و به دنبال آن نقش و کارکرد زنان عشایر نیر تغییر و تحول کرده است. آنچه در عمل اتفاق می افتد، فروپاشی از یک سو و اسکان خودجوش و هدایت شده از سوی دیگر است. در این روند، به طورکلی نه تنها وضعیت کوچندگان، بلکه نقش زنان عشایری به طور خاص، به دلیل ماهیت زندگی شان وخیم تر شده است و نقش زنان در تأمین معاش خانواده نیز به شدت کاهش می یابد. این تحقیق از نوع توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری، شامل پنج سامانه اسکان یافته شهرستان زابل واقع در سیستان با 250 خانوار است. با استفاده از فرمول کوکران از طریق نمونه گیری تصادفی، همسران 141 سرپرست خانوار انتخاب شد، که به دلیل دوری سامانه ها از هم و مشکلات ناشی از دسترسی به آن ها از 124 زن پرسش شده است. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه اول توسط زنان عشایر و پرسشنامه دوم توسط خبرگان محلی پر شده است.با توجه به بررسی تطبیقی از دو مقطع قبل و بعد اسکان، وضعیت عمومی عشایر اسکان یافته نامناسب است و نقش زنان عشایر در تولید فرآورده های لبنی و صنایع دستی پس از اسکان تضعیف و درآمد خانوار نیز کاهش یافته است. به عبارتی بین تضعیف نقش تولیدی زنان و درآمد خانوار، رابطه معنی داری وجود دارد. براساس یافته ها می توان گفت که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است.
مفهوم فضا و تحدید آن در مطالعات منظر شهری تصویرپذیر: از ماهیّت و هستی شناسی تا کاربست آن
حوزههای تخصصی:
در هر مطالعه ای و به تبع آن در مطالعات منظر شهری عدم توجه به مفاهیم و تحدید نکردن جنبه های مختلف آنها می تواند منجر به برداشت های ناصحیح گردد. آنچه که مسلم است، این است که تأکید صرف بر هر یک از فلسفی اندیشی ها، می تواند منجر به سردرگمی در مطالعات مربوط به فضا باشد. ولی در این میان لازم است تا هر علمی و به تبع آن هر مطالعه ای که در زمینه ی فضا انجام می گیرد، بسته به حیطه ی خود فلسفی اندیشی خاص خود را برگزیند. فضا به عنوان بخشی از محیط می تواند بر رفتار اثر گذارد و نسبت به رفتار نقش کنترل کننده ای داشته باشد. یعنی رفتارهایی را تضعیف و رفتارهایی را تشویق نماید. در صورتی که در مورد فعّالیّت ها، فضا می تواند تنها امکان یا عدم امکان یک فعّالیّت را فراهم آورد. لذا تأثیر فضا بر رفتار بسیار مستقیم تر و قطعی تر می باشد. در این میان در پژوهش هایی که منظر شهری را از بعد تصویرپذیری آن مورد مطالعه و کنکاش قرار می دهد، آن فضایی مد نظر است که، عمدتاً مربوط به فضای رابطه ای- ادراکی شهروندان در شهر است. هر چند که گونه های دیگر فضا نیز در آن دخیل هستند، مانند فضای روزمره و عملی که پیش شرط فضای ادراکی است، یا فضای وجودی- جغرافیایی که در ارتباط با نیازها و تجربه های شهروندان است، یا فضای معمارانه و برنامه ریزی که اندیشه و عمل بازنمایی را به هم پیوند می دهد و در پایان فضای شناختی و انتزاعی که به عنوان پایه ای برای این فضاها عمل می کنند. آنچه مسلم است اینکه نمی توان صرفاً از یک بعد به مقوله ی فضا نگریست و باید ابعاد و جنبه های مختلف را در هر مطالعه ای در نظر گرفت.
بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیش تر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت «توصیفی- تحلیلی» و از نظر هدف «کاربردی» است و در راستای پاسخ به این سوال است که: آیا توانمندسازی مؤلفه های «جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیم گیران و برنامه ریزان) و رقابت پذیری مقاصد گردشگری» در توانمندسازی توسعة گردشگری استان آذربایجان غربی مؤثر است؟ جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی است که به علت گستردگی محدوده پژوهش و عدم اطلاع دقیق از تعداد افراد جامعه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و هم چنین در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (کی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های توانمندسازی جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیم گیران و برنامه ریزان) و رقابت پذیری مقاصد گردشگری با توانمندسازی توسعة گردشگری استان رابطة معناداری دارند و از بین آن ها، مؤلفه «توانمندسازی نیروی انسانی(تصمیم گیران و برنامه ریزان)»، بیش ترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. توجه به بافت فرسوده و رفع ناپایداری آن ها به موضوع محوری در شهرها بدل شده به گونه ای که بازآفرینی شهری با رویکرد توسعه گردشگری به عنوان چاره ای برای حفظ این گونه بافت های ارزشمند توصیه می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری انجام شد. تحقیق حاضر با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این تحقیق در 7عامل اجتماعی، کالبدی و زیرساختی، اقتصادی، سیاسی، ضوابط، فرهنگی و بافت فرسوده تقسیم بندی شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در مقدار (Di+Ri) نشان داد که بعد اقتصادی با امتیاز نهایی 159/3 با اهمیت ترین مؤلفه در بین مؤلفه های مورد مطالعه جهت توسعه گردشگری در بافت های قدیمی شهر اهواز می باشد. همچنین نتایج در مقدار (Di-Ri) نشان داد که در گروه علّی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی قرار دارد و اثرگذارترین آن ها بعد اجتماعی با امتیاز نهایی 615/0 و در گروه معلول مؤلفه های فرهنگی، بافت فرسوده و ضوابط قرار دارد که اثرپذیرترین آن ها بافت فرسوده با امتیاز نهایی 4723/0- شناسایی شد.
برنامه ریزی سبزراه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
بررسی نقش اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی نمونه موردی: دهستان لکستان شهرستان سلماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان روستایی به معنی قدرت بخشیدن به این قشر از جامعه برای ایفای نقش برجسته در توسعه و مشارکت فعال آنها در تصمیم گیری است که یکی از ضرورت های دستیابی به توسعه پایدارمی باشد. در این میان اعتبارات خرد می تواند دسترسی به اهداف توانمندسازیرا تسهیل نماید. این پژوهش درپاسخ به این سوال اصلی است: آیا اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی و روانی (اعتماد به نفس) زنان دهستان لکستان شهرستان سلماس موثر واقع بوده است؟داده های مورد نیازاز روش کتابخانه ای، میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری گردید. جامعه آماری این پژوهش کل زنان دهستان لکستان بود که از آنها نمونه ای 225 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. نتایج با استفاده از آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی مؤثر بوده است. گروهی از زنانی که وام گرفته بودند نسبت به گروهی که وام دریافت نکرده بودند از لحاظ اقتصادی توانمندتر شده و از نظر روانی(اعتماد به نفس) نیز در وضعیت بهتری قرار داشتند.
پتانسیل یابی مناطق توسعه شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 196
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و توسعه شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به درک الگو و فرایندهای پیچیده رشد شهری با روش علمی و کارآمد نیاز دارد. لازمه ایجاد رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعه شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت کشور و یکی از چهار شهر نخست ایران از نظر حادبودن معضل حاشیه نشینی است. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل توسعه شهری در این شهر است. بدین منظور، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوات به کار رفت و داده های مؤثر در توسعه شهری به عنوان لایه های ورودی به شبکه تعیین شد. این لایه ها که در سه گروه اجتماعی-اقتصادی، کاربری زمین و بیوفیزیک قرار می گیرند، شامل 16 لایه هستند. در ادامه، پانصد نقطه به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه و ۱۲ لایه میانی نیز تعیین شدند. مطابق نتایج، با دورشدن از امکانات و مناطق شهری، پتانسیل ها به شدت کاهش پیدا می کنند و بیشتر مناطق دارای پتانسیل توسعه شهری در نزدیک ترین فاصله این امکانات و مناطق شهری قرار دارند. بیشترین مناطق پتانسیل دار توسعه شهری، در جنوب غرب شهر کرمانشاه و در اطراف جاده های اصلی کرمانشاه-اسلام آباد و کرمانشاه-کنگاور واقع است. مناطق شمالی شهر به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، پتانسیل اندکی برای توسعه دارند. همچنین ضریب رگرسیون کلی 9۵ درصدی شبکه که حاصل شرکت تمامی داده ها در شبکه است، کارایی زیاد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه را در این مطالعه نشان می دهد.
سنجش وضعیت مؤلفه های پایداری محله ساغریسازان شهر رشت با استفاده از تحلیل پستل (PESTEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
در ایده های نوین شهرسازی، توجه به نقش ساکنان در برنامه ریزی در مقیاس خرد افزایش یافته و در راستای تحقق اهداف توسعه شهری پایدار، رویکرد توسعه محله ای، مورد توصیه قرار گرفته است. سنجش توسعه شهری پایدار در مقیاس محلی با عدم قطعیت و ذهنی گرایی مواجه است و متاثر از تعریف شاخص های اندازه گیری و میزان شناخت سنجش کننده از شرایط محلی ست. بهر حال، سنجش شاخص های توسعه پایدار، یکی از اقدام های نخستین برای برنامه ریزی و طراحی هدفمند می باشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش وضعیت موجود شاخص های توسعه پایدار شهری در محله ساغریسازان از شهر رشت است. این پژوهش در رسته پژوهش های کاربردی می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان محله ساغریسازان بوده که تعداد 362 مورد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده و مورد مشاهده قرار گرفته اند. از مدل تعیین محرک های تغییر در محیط در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فنی، محیطی و قانونی موسوم به مدل پستل (PESTEL) برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب استفاده شده است. سپس راهبردهای پیشنهادی با کمک تکنیک QSPM الویت بندی شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که محله ساغریسازان در ابعاد چهارگانه کالبدی (4/2)، اجتماعی (6/2)، اقتصادی (9/1) و زیست محیطی (5/2) با پایداری اندکی مواجه بوده و در این میان پایین ترین امتیاز، به پایداری در دو بعد اقتصادی و کالبدی تعلق گرفته است. در این راستا، توسعه گردشگری محله ای برای تقویت وضعیت درآمدی ساکنان و شاغلان و کمک به بهبود پایداری اقتصادی پیشنهاد می شود. همچنین برای ارتقا پایداری کالبدی، تقویت دسترسی به خدمات ضروری و ارتقا کمی و کیفی خدمات مذکور توصیه می شود.
تبیین عوامل موثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامل مفهومی توسعه در قالب توسعة پایدار و فصل مشترک آن با رفاه اجتماعی، زمینة تقویت رویکرد جدیدی شده که چالش های فکری ویژه ای را به دنبال داشته است. با این حال، رفاه اجتماعی روستایی را فرایندی مستمر و پویا و پایدار می دانند که از طریق دولت ها و نهادهای مدنی و سازمان های مسئول، به ایجاد مجموعه شرایط و کیفیت در توانمندسازی مردم روستایی منجر می شود تا به صورت مستمر، کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف این مقاله، تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر است. این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر مراجعه شد که جامعة آماری پژوهش را تشکیل می دهند. تعداد کل روستاییان شهرستان مشکین شهر 90,359 نفر است. برای تعیین حجم نمونة ساکنان مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، از فرمول کوکران استفاده شد. درنهایت، حجم نمونه 197 نفر تعیین شد، اما برای افزایش میزان دقت و اعتبار یافته ها، به 200 نفر افزایش یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای رفاه اجتماعی ساکن در منطقة مورد مطالعه شامل شش مؤلفة توانمندسازی اقتصادی و بازتوزیع درآمد، توانمندسازی اجتماعی و تقویت سرمایة اجتماعی، توانمندسازی محیطی، نهادسازی و ارتقای پذیرش اجتماعی، توانمندسازی روان شناختی، تقویت مشارکت اجتماعی و ارائة خدمات ترویجی است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی این شش عامل، 5/68 است. همچنین، یافته های استنباطی پژوهش نشان داد جز عامل توانمندسازی روان شناختی، بین عامل توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی، محیطی، نهادسازی و تقویت مشارکت اجتماعی با ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، رابطة معنادار وجود دارد. درنهایت، براساس نتایج پژوهش، پیشنهادهای کاربردی ارائه می شود.
ارزیابی تغییرات سلسه مراتبی شهرستان های استان کرمانشاه از نظر شاخص های جمعیتی مسکن در دوره های سرشماری 1375تا 1395
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۹۳-۱۰۸
حوزههای تخصصی:
مسکن از جمله مهم ترین مسائلی است که انسان ها همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای رفع این مسئله و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده اند. لزوم توجه به شاخص های مسکن برای درک بهتر مشکلات بخش مسکن بسیار ضروری به نظر می رسد، در این میان شهر کرمانشاه به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت مشکلی حاد درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ که بسیار نگران کننده به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی وضعیت شهرستان های استان کرمانشاه در دوره های سرشماری 1395-1375 و تغییر جایگاه این شهرستان ها در برخورداری از شاخص های جمعیتی مسکن می پردازد. روش تحقیق، تحلیلی و مقایسه ای می باشد. در این مطالعه 21 شاخص کمی و کیفی مؤثر در بخش مسکن شناسایی شدند، سپس جهت اختصاص اوزان به هر یک از آن ها، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج وزن دهی بر طبق این روش نشان داد که شاخص های ضریب کمبود مسکن و خانوارهای دارای حداقل برق به ترتیب در سال های 1375 و 1395 با اهمیت ترین شاخص ها هستند. سپس از مدل ویکور برای رتبه بندی شهرستان ها استفاده شد. نتیجه رتبه بندی بیانگر آن است که در سال 1375 شهرستان روانسر در رتبه نخست و شهرستان هرسین در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. در سال 1395 نیز شهرستان اسلام آباد در رتبه نخست برخورداری و شهرستان دالاهو در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت آن ها، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با فاصله آن ها از مرکز استان، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد.