فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
703 - 725
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد مالکیت و گرایش روزافزون مردم به خودروهای شخصی در شهرها، سبب افزایش حجم ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شده است؛ از این رو در دیدگاه های معاصر شهرسازی، رویکرد « توسعه حمل ونقل محور» با گرایش به گسترش حمل ونقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن، یکی از راهکارهای مقابله با این جریان است که موفقیت سامانه حمل ونقل عمومی در آن، منوط به پذیرش و اجرای الزاماتی است. بدین منظور، سامانه اتوبوس های تندرو شهر تهران از نظر انطباق با الزامات فیزیکی این رویکرد و اهداف کیفی آن مطالعه شد. پژوهش حاضر کاربردی-توسعه ای، و توصیفی-تحلیلی است که پس از تشریح مفاهیم، به منظور بررسی میزان انطباق دو خصوصیت فیزیکی توسعه فشرده و اختلاط کاربری ها، با استفاده از تکنیک خوشه بندی فازی، با خطوط ترکیب شد. سپس نقشه های پهنه بندی آلودگی برای بررسی ارتباط میان اهداف کیفی، یعنی زیست پذیری (آلودگی هوا) با استفاده از روش های خوشه بندی فازی و میان یابی ترسیم، و با نقشه الزامات مطابقت داده شد. براساس نتایج بخش اول، مناطق 10، 12، 13، 14، 15، 16 و 20 کمترین میزان انطباق را با الزامات فیزیکی دارند. در بخش دوم هم مشخص شد که کیفیت هوای مناطق 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16 و 20 در بحرانی ترین وضعیت قرار دارد. پس از مقایسه دو نقشه مشاهده شد وضعیت کیفیت هوای مناطقی با کمترین مطابقت، در نامناسب ترین حالت قرار دارد. به طورکلی می توان گفت فراهم نبودن الزامات رویکرد در اطراف خطوط مانع از تحقق اهداف شده است.
مسافرت کوتاهی به نیجریا
حوزههای تخصصی:
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
تدوین ابزار سنجش میزان انطباق محیط سکونت شهری با نیاز شهروندان به فعالیت فیزیکی و کاربست آن در محله حجاب مشهد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
88-104
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی طی دهههای اخیر، موجب افزایش نابرابری های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاس وسیع بین ساکنان بسیاری از شهرها شده است، از میان مهم ترین پیامدهای آن، می توان به کم تحرکی شهروندان در سراسر دنیا و ایران اشاره نمود. عدم فعالیت فیزیکی، به عنوان یکی از مسائل مهم سلامت عمومی، با محیط سکونت و فعالیت های روزانه شهروندان در ارتباط است، و از آنجا که معیارهای مشخص و قطعی برای اندازه گیری آن در محیط شهری وجود ندارد، لذا جهت سنجش نحوه تأثیرگذاری فعالیت فیزیکی بر کیفیت محیط سکونت شهری، تدوین معیارهایی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور معیارهای بدست آمده از مطالعات نگارندگان، در قالب چارچوب نظری، ابزار سنجش را مشخص نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نخست، تدوین ابزار سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی و سپس بررسی معیارهای حاصل در محدوده مطالعاتی (محله حجاب مشهد) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است، لذا گردآوری مبانی نظری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در ادامه از طریق تدوین پرسشنامه، ابزار بدست آمده در محله حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج، تحلیل عاملی تأیید می کند که اولاً، موضوع فعالیت فیزیکی شهروندان از چهار متغیر عملکردی، دسترسی، اجتماعی و زیبایی شناختی تأثیر می پذیرد. ثانیاً با توجه به نتایج تحلیل و اندازه تأثیر هر کدام از متغیرها بر متغیر فعالیت فیزیکی می توان نتیجه گرفت که عامل عملکردی بیشترین تأثیر را بر کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی شهروندان دارد. عامل دسترسی، عامل اجتماعی و عامل زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان دیگر معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت فیزیکی شهروندان می باشند.
نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی (مطالعه موردی بخش دیلمان شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط جغرافیایی، به ویژه بستر طبیعی آن، پهنه تمامی کنش ها و واکنش های حاصل از پدیده های مستقر در سطح زمین است. شناخت خصوصیات جغرافیایی محیط از لحاظ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی آن از یک طرف می تواند موجب وسعت بینش و معرفت از محیط گشته و از طرف دیگر امکان هرگونه حرکت سنجیده و اندیشیده را در محیط از سوی انسان در قالب یک سیستم منظم فراهم سازد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی به طور کلی و به ویژه بخش دیلمان شهرستان سیاهکل است. سؤال اصلی مقاله این است که عوامل محیطی چه نقشی در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل ایفاء می کنند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله اینکه توسعه اقتصادی دارای چه ویژگی هایی است و منظور از محیط جغرافیایی چیست و چه نظریاتی در مورد تأثیر محیط جغرافیایی بر زیست انسانی مطرح شده است. فرضیه ای که در این مقاله در صدد بررسی ان بوده ایم این است که عوامل محیطی و توسعه اقتصاد روستایی دارای رابطه ای دو سویه و متقابل هستند به نحوی که از یک طرف شرایط مساعد محیطی بستر توسعه اقتصاد روستایی را فراهم می کند و از سوی دیگر توسعه اقتصادی نیز کیفیت بهره برداری از طبیعت را ارتقاء داده و توسعه پایدار برای منطقه به وجود می آورد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بخش دیلمان با توجه به توان های غنی طبیعی، انسانی، تاریخی و اجتماعی از توان مناسبی جهت رشد و توسعه برخوردار است؛ بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی و نیز نمودارها و نقشه های جغرافیایی نقش عوامل محیطی را در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل تحلیل و تبیین نمائیم.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزههای تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
چرا نهاوند شناسی؟
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
ارزیابی نابرابری توسعه منظومه های روستایی لارستان با بهره گیری از تکنیک تحلیل چندمتغیره الکتره در چارچوب تئوری زیست منطقه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، نظام برنامه ریزی توسعه روستایی از روندی پایدار و منسجم برخوردار نبوده، و فقدان رویکرد سیستمی و جامع و عدم توجه هم زمان به عوامل تأثیرگذار طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موجب شکل گیری نظام فضایی نامتعادل در عرصه های روستایی شده است. به این ترتیب، بروز نابرابری موجب ضعف کانون های روستایی و تسریع روند نابودی این سکونتگاه ها شده است. این نابرابری ها و تفاوت های منطقه ای برنامه ریزان را بر آن داشته که فنون و روش هایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبه بندی مناطق بتوانند به شناخت و تحلیل علل یا عوامل نابرابری های منطقه ای دست یابند. در تحقیق حاضر به بررسی وضعیت توزیع فضایی شاخص های توسعه روستایی در شهرستان لارستان پرداخته شده است. هدف از تحقیق آن بوده که نابرابری توسعه منظومه های روستایی این شهرستان مورد ارزیابی قرار گیرد. روش بررسی توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل کمّی، و شیوه گردآوری داده ها عبارت است از استفاده از منابع مکتوب، نقشه های معتبر، منابع اینترنتی و سازمان های مرتبط. برای تحلیل کمّی داده ها در راستای هدف تحقیق، از مدل تصمیم گیری چند متغیره الکتره به منظور رده بندی منظومه های روستایی استفاده گردید. ضمن پیاده سازی الگوی الکتره، از مدل AHP برای وزن دهی به معیارها در محیط نرم افزار Expert Choice بهره گیری شد. چارچوب تئوریک تحقیق حاضر بر محور نظریه زیست منطقه گرایی قرار داشته و تمامی مراحل تحقیق اعم از منطقه بندی، تعیین معیارها، وزن دهی به معیارها، تنظیم جداول، و تفسیر نتایج و ارائه پیشنهادها بر مبنای نظریه مزبور انجام گرفته است. نتیجه نهایی کاربرد الگوی الکتره نشانگر این واقعیت است که منظومه های روستایی جویم و صحرای باغ با شاخص نهایی 5 در رتبه اول، و منظومه روستایی علی آباد با شاخص نهایی 6- در رتبه ششم قرار می گیرد.
تبیین مسائل حکمروایی شهری در سناریوهای آینده کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد تبدیل سناریوهای کیفی به کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 62
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های عملکردی، ساختاری و ذاتی شهرهای امروزی و انبوه عدم قطعیت های ناشی از این پیچیدگی ها در کنار رشد برق آسای شهرها در همه ابعاد، پرداختن به آینده های بلندمدت آن ها را بسیار دشوار کرده است. در این بستر است که سناریو نگاری در مدیریت شهری رواج پیداکرده و اخیراً با استقبال گسترده ای از طرف مدیران، تصمیم گیران و تحلیل گران موضوعات شهری روبه رو شده است. باوجوداین، کاربردی ساختن سناریوها در برنامه ریزی و مدیریت شهری یک دغدغه کلیدی است که در پاسخ به این دغدغه استفاده روش های ترکیبی سناریو نگاری و تبدیل داستان های سناریوها به مدل های کمی و قابل ارزیابی موردتوجه قرارگرفته است. گرچه تمرکز بیشتر مطالعات صورت گرفته بر استفاده از روش های ترکیبی برای ساخت سناریوهای محیطی (تغییر اقلیم، آب، تغییر کاربری اراضی و..) بوده است، اما از ظرفیت این رویکرد برای بهره گیری در سناریوهای حکمروایی شهری نباید غافل بود. در این پژوهش سناریوهای کیفی حکمروایی شهری کلان شهر تهران با استفاده از روش نقشه شناختی فازی مدل سازی شده و میزان تأثیرگذاری هر سناریو بر مسائل کلیدی حکمروایی شهری به صورت کمی ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس سه عدم قطعیت بحرانی: 1- مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در مدیریت شهری، 2- تأثیر فرآیند جهانی شدن بر کلان شهر تهران و 3- میزان تغییر و اصلاحات در نظام اداره کشور، هشت سناریوی ممکن شکل خواهد گرفت، که دراین بین پنج سناریوی سازگار آینده های متفاوتی برای حکمروایی کلان شهر تهران رقم خواهند زد. میزان تأثیرگذاری هرکدام بر هفت مسئله کلیدی حکمروایی شهری متفاوت است و بر اساس مدل سازی صورت گرفته، غیر از سناریوی اول که حکمروایی شهری تهران در وضعیت ایده ال قرار دارد، در همه سناریوهای باقی مانده مسائل حکمروایی تشدید خواهند شد.
بررسی و تحلیل متغیرهای حق به سلامت شهری (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
285 - 309
حوزههای تخصصی:
حق به سلامت یکی از اساسی ترین و مهم ترین حقوق شهروندان در شهر است که بسیاری از گزارش ها، منشورها، قوانین، رویکردها و نظریه های جهانی بر آن تأکید دارند. در حق به سلامت شهری تأکید می شود هرکس با هر ویژگی، نگرش و پایگاه اقتصادی-اجتماعی و در هر مکانی از شهر که زندگی می کند، حق به سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی و همچنین حق به عوامل تعیین کننده سلامت شهری اعم از امنیت و ایمنی، تغذیه مناسب، درآمد مناسب، شغل مناسب، مسکن مناسب، آب آشامیدنی سالم، پارک و فضای سبز، هوای پاک، پیاده روهای قابل پیاده روی، حمل ونقل عمومی، سازمان های پاسخگو، قوانین سلامت محور، فرهنگ سالم و... دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر متغیرهای حق به سلامت شهری، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. پژوهش حاضر نیمه بنیادی-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات آن به صورت کیفی-کمی صورت گرفت. گردآوری داده ها و اطلاعات به کمک روش های کتابخانه ای و پیمایشی (مصاحبه) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار میک مک فازی انجام شد. براساس نتایج، 57 متغیر حق به سلامت شهری شناسایی شدند. این متغیرها در مرحله انتخاب نهایی که به روش مصاحبه دلفی انجام شد به 31 متغیر کاهش یافتند. براساس نتایج تجزیه و تحلیل اثرات که با نرم افزار میک مک فازی انجام شد، متغیرهای درآمد مناسب، آموزش و اطلاعات، عدالت اجتماعی، سلامت اجتماعی، قوانین و سیاست ها، فرهنگ سالم، محیط فیزیکی سالم، سلامت روان، همکاری بین بخشی و شرایط کاری مناسب به ترتیب تأثیرگذارترین متغیرها به شمار می آیند. همچنین متغیرهای سلامت اجتماعی، مشارکت در سلامت، عدالت اجتماعی، سلامت روان، سرمایه اجتماعی، امنیت و ایمنی، سلامت جسم، فرهنگ سالم و محیط فیزیکی سالم، به ترتیب تأثیرپذیرترین متغیرهای حق به سلامت شهری محسوب می شوند. براساس نتایج پژوهش، توجه اساسی به متغیرهای تأثیرگذار نقش بسزایی در تحقق و پایداری حق به سلامت شهری دارد.
تحلیلی بر الگوی فضایی، ابعاد و عوامل مرتبط با رشد شهرنشینی دوره معاصر در ایران (با تأکید بر شاخص های توسعه ای و معیشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
تبیین معیارهای حیات مبتنی بر علم بیونیک در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت طی میلیاردها سال به سعی و خطا پرداخته و در این مدت فقط کارآمدترین ساختارهای طبیعی باقی مانده اند که می توانند با واسطه علم بیونیک منبع الهام انسان و راه گشای چالش های انسانی باشند. از طرفی، سکونتگاه های انسانی، به عنوان مهم ترین و عمده ترین بخش از زیستگاه های انسانی، با وجود فناوری های پیشرفته، در مقایسه با گذشته کیفیت مطلوبی ندارند. از این رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که معیارهای حیات بر مبنای اصول علم بیونیک به منظور استفاده در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ضروری است اصول علم بیونیک شناخته شود تا بتوان با نگاه عمیق تر در سیستم های زنده کیفیات ویژه و حیات را به سکونتگاه های انسانی بازگرداند. پژوهش حاضر براساس هدف بنیادی است که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. در بخش اول نظریه های پایه به روش کتابخانه ای جمع آوری و متناسب با هدف و در جهت شکل گیری چارچوب نظری پژوهش به روش استدلال منطقی تجزیه و تحلیل شده است. در ادامه، با استفاده از روش دلفی و طی سه راند پیمایشی متوالی معیارهای حیات جمع آوری، دسته بندی، تعدیل، تلخیص، رتبه بندی، و عرضه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد حیات کیفیت ویژه ای از طبیعت است که هم به جاندار هم بی جان اطلاق می شود و دارای مراتب و ترازهای مختلف و قابل اندازه گیری است. معیارهای حیات در قالب چهار معیار اصلی (مجموعیت، تکامل، سازگاری، بهینه سازی)، یک معیار بنیادی (نظم)، و دو معیار مکمل (نفوذپذیری و مرکز نیرومند) عرضه شده اند که حیات بخشی به سکونتگاه های انسانی فقط در پرتو توجه به همه معیارها محقق می شود.
تحلیل نابرابری های فضایی سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی سکونتگاه های روستایی در ایران متعادل نمی باشد. این مقاله به بررسی و کشف الگوی فضایی سکونتگاه های روستایی براساس شاخصهای مختلف و نیز ارائه مدلی برای تحلیل و الگوسازی مطالعه نابرابری های فضایی می پردازد. برای انتخاب واحدهای پایه از نظریه MAUP که توسط اوپن شاو ارائه شده، استفاده شد. براساس این نظریه مناطقی که برای تلفیق داده ها انتخاب می شوند اختیاری است. در این زمینه دو موضوع مطرح می باشد یکی انتخاب مقیاس تلفیق و دیگری نحوه تلفیق می باشد. برای مدل سازی و انتخاب واحدهای پایه از مدل شش ضلعی استفاده شده است که در جغرافیا سابقه طولانی دارد. برای الگوسازی اختلافات فضایی از شاخص های عمومی و محلی خودهمبستگی فضاییاستفاده شده است. درسطح عمومی از شاخص I موران و در سطح محلی از شاخص های LISA استفاده شده است. شاخص های محلی الگوی فضایی و به عبارتی محلی خوشه ها را نشان می دهند. تحلیل و یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که از نظر شاخص های مختلف مورد مطالعه، نابرابری های فضایی وجود دارد ولی در مورد هر شاخص این الگو ممکن است متفاوت باشد.
تأثیر مبادلات اقتصادی در توسعه شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
1049 - 1065
حوزههای تخصصی:
بخشی از رشد و توسعه شهری کشورها تابع موقعیت جغرافیایی آن هاست. توسعه شهرهای مرزی بیشترین وابستگی را به موقعیت جغرافیایی و فاکتورهایی مانند مبادلات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن ها با فضای پیرامونی دارد. پیرانشهر در آذربایجان غربی، یکی از این شهرهای مرزی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی اش، به لحاظ توسعه در وضعیت حاشیه ای قرار گرفته است. در این مقاله، نقش موقعیت جغرافیایی در توسعه شهر مرزی پیرانشهر و تأثیرات آن بر تحولات ناشی از گسترش اقتصاد مرزی آن بررسی می شود. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و مستندات و داده های مورد نیاز آن، با مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان ها و آمارنامه ها و همچنین مطالعات میدانی گردآوری شده است. مطابق نتایج، مبادلات اقتصادی با کردستان عراق موجب اشتغال زایی، تغییر نقش و کارکرد اقتصادی شهر، گسترش کالبدی و تغییر کاربری زمین شده است. همچنین مشاهدات نشان می دهد درنتیجه مبادلات مرزی، نقش اولیه نظامی-امنیتی شهر به سوی کارکرد تجاری-خدماتی در حال تغییر است. با توجه به این مهم، ضروری است ضمن توجه به نقش واسطه ای - فراهم سازی مواد اولیه مورد نیاز داخلی و ایجاد دریچه ای برای صادرات محصولات تولیدی - توجهی ویژه به مقوله ساماندهی و مدیریت یکپارچه مبادلات و حداقل سازی پیامدهای منفی آن صورت گیرد.
رتبه بندی زیرساخت های گردشگری شهری با استفاده از تکنیک کوپراس مطالعه موردی: استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
31 - 41
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی به شمار می آید. این صنعت نامرئی گسترده ترین صنعت خدماتی دنیا در عرصه-های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می باشد. در واقع گردشگری پدیده قرن است و در برگیرنده جریانی از سرمایه، انسان، فرهنگ و سرزمین که در فضاهای جغرافیایی آثار مختلفی بر جای می نهد. یکی از راهبردهایی که امروزه به منظور رشد و توسعه شهرها به آن توجه می شود، گردشگری است. محیط های شهری، در سراسر جهان برای سالیان متمادی بیشترین جاذبه را برای همه اهداف گردشگری داشته اند. هدف تحقیق حاضر، رتبه بندی شهرستان های استان زنجان از نظر دسترسی به زیر ساخت های موجود گردشگری است. با توجه به هدف تحقیق و موضوع مورد مطالعه، سوال پژوهش به صورت ذیل تبیین شده است: آیا وضعیت شهرستان های استان زنجان از نظر زیرساخت های موجود گردشگری یکسان است؟ روش شناسی پژوهش، توصیفی – تحلیلی بر مبنای شیوه اسنادی می باشد که در این مسیر از تکنیک کوپراس استفاده شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد در استان زنجان، شهرستان های زنجان به ترتیب با ارزش نهایی (0.061)، خرمدره (0.155)، از نظر زیرساخت های گردشگری وضعیت مطلوب و مساعدی جهت گردشگری دارند. شهرستان های ایجرود با ارزش نهایی(0.417) و خدابنده (0.326) از حداقل زیرساخت های لازم برای گردشگری برخوردار هستند و بقیه شهرستان های استان از نظر رتبه بندی وضعیت بینابین دارند.
تحلیل نقش هم افزایی میان نهادی در بازآفرینی شهری با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
241 - 261
حوزههای تخصصی:
سیستم مدیریت شهری زمانی موفق است که نهادهای مدیریتی آن هم در بین واحدهای مستقل خود هم در بین نهادهای مدیریتی دیگر هماهنگی برقرار کند. در این راستا، رویکرد هم افزایی به عنوان یکی از نتایج مدیریت یک پارچه مطرح می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش هم افزایی میان نهادی در نهادهای متولی بازآفرینی منطقه ۸ شیراز است تا اولاً شناخت صحیحی از وضعیت مناسبات نهادهای ذی ربط با یکدیگر حاصل شود و همچنین مشکلات و مسائل هم افزایی نهادهای متولی بررسی شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و، به منظور تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه و نیز مصاحبه، از روش کمّی تحلیل شبکه و نیز تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد شاخص های کلان شبکه در هر سه شاخص هم افزایی شامل مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی دچار ضعف اند. بر این اساس، شاخص تراکم در سه شبکه مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی به ترتیب 7/32، 41، و 2/28درصد است که در هر سه شبکه کمتر از میانگین 50درصد بوده است. میزان شاخص دوسویگی نیز بیانگر سطح پایداری کمتر از 50درصد در اغلب نهادهای ذی ربط بازآفرینی است. شاخص انتقال یافتگی به ترتیب با میزان 22/22، 36/25، و 85/17درصد در سه شبکه مذکور بیانگر عدم نهادینه شدن روابط در شبکه کلان است. همچنین، باتوجه به وجود رابطه معنی دار (Sig< 0.00) بین سه شاخص هم افزایی(مشارکت به عنوان متغیر وابسته و اعتماد و اطلاع رسانی به عنوان متغیرهای مستقل) این نتیجه حاصل می آید که ایجاد مشارکت مؤثر بین نهادهای بازآفرینی نیازمند بهبود سازوکارهای اطلاع رسانی و نیز اعتماد است.
سرمایه داری مستغلات و تحولات فضا در ناحیه پیرامونی شاهدشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه داری مستغلات،یکی از انواع سرمایه داری است که در آن سرمایه برای کسب سودبیشتر، به جای ایجاد خلاقیت و رقابت در تولید کالا و خدمات، به سودا گری یا بورس بازی زمین و مسکن اختصاص داده و موجب تضعیف فعالیت های مولد می شود. این نوع سوداگری به زمین ومسکن، خصلت"ارزش دارایی" می بخشد. هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای سرمایه داری مستغلات در ناحیه پیرامونی شاهد شهر و اثرات فضائی- مکانی آن در بازه زمانی 95-1375 است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم و با روش تحقیق کیفی کیو انجام گرفت. نقشه های دو بازه زمانی ، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزار GIS تهیه شده است. نتیجه نشان داد که پنج عامل دولت رانتیر، سود آوری سرمایه داری مستغلات، ضعف قوانین و جامعه مدنی، ضعف فعالیت های مولد و سرمایه داری تولیدی، نقش مهاجرت و تقاضای بالای زمین و مسکن موجب رونق سرمایه داری مستغلات شده و در نهایت سرمایه را از مسیر تولیدی خارج ساخته است. همچنین نتایج حاصله از تحولات فضایی شاهدشهر به روش دلفی نشان داد که عقب نشینی فضای زراعی و بایر به نفع باغ ویلا و ساخت ساز شهری با میانگین 8/7، فشردگی بافت از نظر افقی و ارتفاعی با میانگین 2/7، ادغام قومی و کاهش انسجام اجتماعی با میانگین 7/8 ،تغییرات ساختار اشتغال با میانگین 9/8، تخریب باغ ها با میانگین 8/8،کاهش آب زراعی به نفع آب شرب شهری با میانگین 6/5 درصد، از جمله اثرات فضایی گسترش سرمایه داری مستغلات در ناحیه بوده است. در نهایت می توان نتیجه گرفت سرمایه داری مستغلات در فضاهای شهری با تحولات و دگرگونی هایی که در اندام فضا به دنبال دارد، منجر به آشفتگی های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی فضا و کج نمودن مسیر حیات در جهتی غیر پیش روی به سوی توسعه و ترقی شده است.
تدوین استراتژی گردشگری بر اساس ماتریس SWOT (مطالعه موردی: خوشه گردشگری شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله صنعت گردشگری کشور به عنوان یکی از قدرتمندترین صنایع ایران مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته و در بایان پیشنهادات و راهکارهایی نیز ارائه می شود. سوال اصلی مقاله عبارت است از این که استراتژی مناسب برای توسعه خوشه های گردشگری کدام است؟ هدف تحقیق هم شناسایی وضعیت و شرایط استراتژیک گردشگری استان تهران می باشد. در این تحقیق نقاط قوت و ضعف صنعت گردشگری و سپس فرصت ها و تهدیدات این صنعت، مورد بررسی و با تدوین استراتژی های متنوعی از بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، بازاریابی و . . .، ماتریس SWOT طراحی شد. در ادامه با توزیع پرسشنامه ها میان دست اندرکاران و مسئولان این صنعت، و رسم ماتریس QSPM، بهترین استراتژی ها برای بهبود وضعیت این صنعت در بازارهای جهانی مشخص شدند که به ترتیب اهمیت، عبارتند از: 1- بسترسازی برای سرمایه گذاری در مناطق گردشگری از طرف بخش خصوصی با اعطای کمک ها و معافیت های دولتی با نمره (2.33)، 2- بهبود بخشیدن به نواحی موجود گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه نواحی در حال ظهور با نمره (2.28) 3- گسترش امکانات و تسهیلات مورد نیاز گردشگران بویژه توجه به تسهیلات اقامتی با هدف جذب گردشگران و توجه به ورزش های آبی و کوهنوردی با نمره (2.19).
تبیین و تحلیل نابرابری های خدمات توسعه سلامت و بهداشت با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ( نمونه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های بهداشت و درمان و نحوه پراکنش آن ها در فضاهای مختلف جغرافیایی باعث می شود تا عدم تعادل در توزیع امکانات بهداشتی بهتر مشخص شود و برنامه ریزی در جهت توزیع عادلانه آن ها و دسترسی تمام افراد جامعه به خدمات مورد نظر، به نحو مطلوبی محقق شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از 11 شاخص بهداشتی- درمانی، به تحلیل و تبیین نابرابری در خدمات بهداشتی- درمانی و نحوه توزیع آنها در سطح شهرستان های استان گلستان پرداخته است که در این راستا از تکنیک های TOPSIS ، SAW و ضریب چولگی پیرسون برای رتبه بندی و آنتروپی شانون، به منظور امتیازدهی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری EXCEL و برای بی مقیاس سازی داده ها از روش نروم و خطی استفاده شده است. همچنین برای نمایش فضایی از نرم افزار ARC GIS 9.3 استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گشته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که پراکنش شاخص های بهداشتی درمانی در پهنه استان گلستان به صورت قطبی و ناموزون است؛ به گونه ای که شهرستان گرگان مرکز استان؛ برخوردارترین شهرستان و شهرستان مراوه تپه محروم ترین شهرستان استان بوده است. نتایج پژوهش ضرورت نگاهی عدالت محور در عرصه برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد استقرار فضایی بهینه تر این خدمات و شاخص ها را در سطح استان گلستان آشکار می سازد.