فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- Aim of this study was to interpret the effect of perceived quality and perceived value on tourists’ loyalty by the mediation of satisfaction and destination image in the three tourism target villages of Yazd province (located in central Iran). Design/methodology/approach- Present study is applied research regarding the objective and the type of research is a descriptive correlation. The population of the study consists of all incoming tourists to three tourism villages of Yazd province (Kharanagh, Saryazd, and Sadeghabad). Participants were 200 visitors to three villages of Yazd province that were selected using the convenience sampling method. They all completed the perceived quality, perceived value, satisfaction, destination image, and loyalty scales in a questionnaire. Data were analyzed using the path analysis model (LISREL software). Findings- The study shows that there is a positive and significant relation between tourists’ loyalty and perceived quality, between tourists’ loyalty and perceived value, between tourists’ loyalty and destination image, and between tourists’ loyalty and satisfaction. Moreover, perceived quality and perceived value have a direct, significant effect on tourists' loyalty. Perceived quality by the mediation of destination image has an indirect effect on tourists 'loyalty; perceived quality by the mediation of satisfaction has an indirect and meaningful effect on tourists 'loyalty; perceived value by the mediation of destination image has an indirect effect on tourists' loyalty; perceived value by the mediation of satisfaction has an indirect and meaningful effect on tourists' loyalty.
مفهوم سازی پدیدارشناسانه هسته نهادی برنامه ریزی فضایی راهبردی کیفیت محیطی روستاهای شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
234 - 249
حوزههای تخصصی:
پژوهش کنونی به دنبال مفهوم سازی هسته نهادی با رویکردی استفهامی - قیاسی در برنامه ریزی فضایی کیفیت محیطی روستاهای سُمغان و مُله انبار است. خط مشی های برنامه ریزی در این سکونتگاه ها بدون مشارکت بهره وران و بیشتر از بالا به پایین بوده که پیامدهای اجرای این سیاست ها بی توجهی به بن مایه درونی جریان های فضای زیست (شهروندان، فعالیت و کسب وکارها) با کیفیت محیطی پایین بوده است. همچنین تخصص محوری و بخشی نگری در برنامه ریزی توسعه پایدار فضایی روستاهای مزبور و وجود رویکرد غالب کالبد ی که به جریان های اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اکولوژیکی توجه لازم نداشته اند. هدف از انجام این پژوهش تدوین فرآیند مفهوم سازی هسته نهادی کیفیت محیطی برنامه ریزی فضایی بر پایه رویکرد مشارکتی و ذی نفعان روستایی است. این پژوهش که به روشی کیفی و رویکردی پدیدارشناسی در دو روستای سُمغان و مُله انبار و با مشارکت 42 تن از ذی نفعان این دو روستا با توجه به تجربه های زیسته آن ها به این موضوع پرداخته است که در طی پژوهش با تمرکز بر گروه های روستایی و آیین و الگوهای رفتاری زندگی روزانه آن ها در قالب کارگاه های مشارکتی و با روش گلوله برفی به مطالعه کیفیت محیطی پرداخته است، افزون بر آن در چهارچوب این دو رویه روش برنامه ریزی از رویکردهای ارزیابی مشارکتی کیفیت محیطی، ارزیابی مشارکتی ارتباطات روستایی به تحلیل مفهوم ها پرداخته شد که با ابزارهایی مانند مصاحبه، بحث گروهی در چهارچوب مفاهیمی با 9 مصاحبه نیمه ساختاریافته و 9 کارگاه مشارکتی به سرانجام رسیده است که هسته نهادی آن از دیدگاه مشارکت کنندگان تعریف روستا، کیفیت ارزش ها، دانش، راهبری، برنامه ریزی راهبردی، یکپارچگی، پیوندهای روستایی شهری و حقوق شهروندی تعیین گردید.
عوامل مؤثر بر ایجاد تعاونی های تولیدی مبتنی برکسب وکارهای خانگی و خانوادگی روستایی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، نوآوری فنّاورانه در گسترش عملکرد مشاغل کوچک نقش بسزایی دارد، و شناسایی عوامل نوآورانه بر توسعه فعالیت های شرکت های تعاونی تولیدی ازجمله مهم ترین پیش نیاز اقدام به منظور استقرار این بخش در کسب وکارهای خانگی می باشد. بنابراین، هدف از این پژوهش امکان سنجی، شناسایی و رتبه بندی عوامل فنّاورانه در ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی در روستاهای استان سمنان است. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی در ادارات تعاون استان سمنان در بررسی اول 60 نفر از کارشناسان و متخصصان و در مرحله دوم از 10 نفر از خبرگان باسابقه کاری بیش از 15 سال برای مطالعه انتخاب شدند. پس ازاین مرحله داده های جمع آوری شده از مرحله اول، توسط تحلیل عاملی تأییدی تجزیه وتحلیل شد، و با استفاده از خروجی پرسشنامه دوم و اعمال نظر خبرگان این حوزه، وزن هر شاخص با تکنیک ANP تعیین و با روش PROMETHEE رتبه بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل فنی و ارتباطی به ترتیب مهم ترین عوامل فنّاورانه در مطالعات امکان سنجی ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی هستند. این مهم از آنجایی موردتوجه قرار می گیرد که نتایج پژوهشی در خصوص سطح پیشرفتگی فنّاوری مورداستفاده در کسب وکارهای خانگی، در ارزیابی سطح همسویی استراتژی فن آوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار در تعاونی های تولیدی کوچک و متوسط، بیانگر آن بود که، هنوز جایگاه فناوری در کسب وکارهای کوچک و متوسط نهادینه و بالغ نشده است . بنابراین، به منظور ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی، با توجه به مزایای ایجاد تعاونی در روستاها، می بایست پارامترهای فنی و فنّاورانه، ارتباطی، و قابلیت های واحد تولیدی و مرتبط با محصول موردتوجه کارآفرینان روستایی قرار گیرد .
تحلیل ذینفعان توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
323 - 341
حوزههای تخصصی:
تحقق توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) به عنوان رهیافت توسعه ای مبتنی بر استفاده از ابزارهای نوآورانه برای جذب دانشگران و توسعه فعالیت های دانش بنیان مستلزم توجه به ابعاد نهادی توسعه به ویژهتحلیل ذی نفعان کلیدی و به کارگیری ابزارهای ظرفیت سازی و شبکه سازی از طریق گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری و انسجام شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی است. در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ذی نفعان کلیدی برای گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی پاسخ گوی KBUD اصفهان است. راهبرد کلی پژوهش، مطالعه موردی و با جهت گیری پارادایمی پراگماتیستی است و از نظر هدف کلی کاربردی و از نظر هدف عملیاتی توصیفی- اکتشافی است. از سویی، رویکرد روش شناختی پژوهش از نظر ماهیت داده ها ترکیبی و با استفاده از ابزارهایی کمّی (آمار پارامتریک) و کیفی همچون مصاحبه نیمه ساختاریافته است. همچنین، با استفاده از ماتریس قدرت- منفعت، درکی از میزان و نوع قدرت و منفعت ذی نفعان و چگونگی اعمال قدرت آن ها با توجه به نوع منافعشان ارائه شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که تحقق KBUD اصفهان منوط به پیگیری منافع مشترک و اجرای اقدامات مشترک بین ذی نفعان مختلف است. بدین ترتیب، دسته بندی ارائه شده برای تحلیل ذی نفعان کلیدی KBUD اصفهان، به دلیل فراهم کردن امکان مقایسه نوع قدرت و منافع ذی نفعان و امکان تعریف راهبردهای مشترک و اقدامات هم افزایانه ذی نفعان بر اساس منافع مشترکشان، ابزار مناسبی برای ظرفیت سازی، شبکه سازی، و ارتقای مشارکت و تعامل بین آن ها در فرایند سیاست گذاری KBUD اصفهان به دست می دهد.
سطح بندی توسعه گردشگری روستاهای بخش برزک در شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش بسیار مهمی از فعالیت های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره مند شدن از طبیعت است که اکوتوریسم نام گرفته و مناطقی که دارای توان های طبیعی با ارزش تری باشد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. بخش برزک یکی از چهار بخش تابع شهرستان کاشان در استان اصفهان است که در قسمت جنوب غربی این شهرستان قرار گرفته و دارای جاذبه های طبیعی و انسانی زیادی است. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره ANP ابتدا مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی با تأکید بر توسعه اکوتوریسم در منطقه شناسایی شده و سپس با استفاده از نظرسنجی از تعداد 12 نفر از کارشناسان و مسئولان آشنا به منطقه، روستاهای منطقه جهت توسعه گردشگری اولویت بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان 17معیار مورد بررسی 3 معیار: مشارکت سرمایه گذار محلی، برگزاری تورهای بازدید از منطقه و استفاده از راهنمای محلی به ترتیب بیشترین امتیاز را کسب کرده و از میان 11 روستای منطقه نیز 3 روستای مرق، سادیان و ویدوجا به ترتیب اولویت اول تا سوم را جهت توسعه گردشگری روستایی به خود اختصاص داده است. از دیگر یافته های تحقیق آن است که نقش و حضور جوامع محلی به دلیل حس تعلق خاطری که آنان به محیط زندگی خود دارند، نقشی تأثیرگذار است و استفاده از آنها در برنامه های عمرانی همواره نتایج مثبتی در افزایش ضریب موفقیت و مثمرثمر بودن به همراه خواهد داشت. به علاوه توجه و حمایت مسئولان محلی و دهیاری ها نیز در کنار آن بر بهبود نتایج برنامه های توسعه ای تأثیر خواهد داشت.
خوانش ترجیحات استفاده کنندگان در تجربه فضاهای عمومی تجاری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 194
حوزههای تخصصی:
«محیط شهری» فضایی است مادی، با ابعاد اجتماعی و روان شناختی به منظور جریان یافتن زندگی روزمره و بستری برای تجارب متنوع. درعین حال، فضای عمومی به ما این امکان را می دهد که حضور مردم، تجربه و درک شود و شناخت دیدگاه ها را فراهم می کند. بررسی ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای شهری رویکردی درجهت دستیابی به تجارب شهری جمعی است؛ درحالی که مسئله پیشِ رو در جهان مدرن، جایگزین شدن تجربیات جمعی با تجربیات آنی در فضای شهری و بی توجهی به ترجیحات محیطی استفاده کنندگان فضایی است. هدف از این پژوهش، خوانش ترجیحات استفاده کنندگان فضاهای تجاری شهر اصفهان است و درپی پاسخگویی به این هدف، مقایسه ای تطبیقی بین ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای تجاری سنّتی و فضاهای تجاری نوظهور برمبنای نظریه تکاملی انجام گرفته است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های بررسیِ تجربه و ترجیحات استفاده کنندگان، روش کِیفی بوده و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر است و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی در پنج فضای شهری هم مقیاس (شهری-فراشهری) اصفهان با کارکرد تجاری (میدان نقش جهان، میدان امام علی، مجموعه سیتی سنتر، ارگ جهان نما، مجتمع پارک) ارزیابی شده است. در این پژوهش، سه بُعد اساسیِ تجربه در مدل ترجیحات مکان (بُعد منظر عینی، بُعد منظر ذهنی و بُعد منظر ارزیابانه) در نظر گرفته شده است که درنهایت می توان نتایج حاصل از بررسی شاخص های سه گانه ترجیحات شهروندان را در ابعاد تجربه مکان موردسنجش قرار داده و بر این مبنا فضا های شهری را در یک مقایسه تطبیقی بررسی کرد. جمع بندی صورت گرفته از یافته ها و مقایسه شاخص ها در هر فضا و در مقایسه با سایر فضاها نشان می دهد که از میان ابعاد مطرح شده، شاخص های مطرح در بُعد ارزیابانه فضا (ازجمله شاخص امنیت) منجر به ترجیح فضا می شود؛ هرچند شاخص های منظر ذهنی (ازجمله شاخص خوانایی) و شاخص منظر عینی (ازجمله شاخص وجود عناصر طبیعی و سبز) نیز لازمه ترجیح یک فضای شهری است.
مدل سازی ریسک سقوط درختان چنار خطرآفرین در فضای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت درختان خطرآفرین به بررسی احتمال خطر درختان در محیط های طبیعی و انسان ساخت می پردازد. از آنجاییکه درختان خطرآفرین در فضای سبز شهری از اهمیت بالایی برخوردارند، شناسایی و کمی سازی شدت ریسک این درختان اجتناب ناپذیر است و فقط در این صورت امکان مدیریت ریسک و انجام اقدامات پیشگیرانه و به موقع فراهم می گردد. در این مطالعه در مجموع 200 درخت چنار خطرآفرین با ساختار ناپایدار در شهر کرج شناسایی و اطلاعات مربوط به ویژگی های عمومی و عیوب آنها ثبت گردید و شدت ریسک آنها با توجه به سال آسیب پذیری ارزیابی شد. در این تحقیق به کمک الگوریتم آموزشی پس انتشار خطا در محیط شبکه های عصبی مصن وعی، شدت ریسک سقوط درختان چنار خطرآفرین (دو کلاسه شدت خطرآفرینی بر اساس سقوط اجزا در سال اول و دوم) بر اساس مقادیر کمی مشخصه های عمومی و عیوب درختان شبیه سازی شد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت قطر تاج، طول تاج درخت، انحراف تنه درخت و قطر یقه درخت به ترتیب بیشترین تاثیر را در طبقه بندی شدت ریسک درختان خطرآفرین داشته اند. صحت مدل با مقایسه خروجی آن و شاخص های محاسبه شده شامل ضریب تعیین (87/0 کلاس یک و 9/0 کلاس دو)، میانگین خطای مطلق (17/0 کلاس یک و 18/0 کلاس دو) و میانگین مربعات خطا (084/0 کلاس یک و 085/0 کلاس دو) سنجیده شد. مدل شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالا در کلاسه بندی شدت ریسک چنارهای خطرآفرین در اکوسیستم های شهری، مدل SFHR را به عنوان یک مدل پیش بینی در ارزیابی احتمال سقوط درختان چنار معرفی نمود.
بررسی ویژگی های اقتصادی مسکن و برآورد نرخ سودآوری و بهره وری عوامل تولید مسکن (مطالعه موردی: سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
571 - 586
حوزههای تخصصی:
مسکن در ایران از نظر اقتصادی دووجهی است؛ یعنی در عین مصرفی بودن، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، همواره کالایی سرمایه ای محسوب می شود. ارزش سرمایه ای مسکن در شرایطی که سایر بخش های تولیدی و تجاری کشور در حال رکود هستند و این کالا یکی از بخش های محدود جذب کننده نقدینگی های مردم به شمار می آید، بیشتر می شود. با توجه به جایگاه و اهمیت مسکن در اقتصاد خانوارها و اقتصاد کلان کشور، تحولات هریک از بخش های کلان اقتصادی کشور در بازار مسکن تأثیرگذار است و هر تغییر در ویژگی های اقتصادی بخش مسکن، پیامدهای زنجیره ای در اقتصاد کلان به دنبال دارد. در شهر سنندج با توجه به شرایط توپوگرافی و محدودیت در عرضه زمین مرتبط با نرخ رشد جمعیت (به ویژه مهاجرت پذیری)، اقتصاد مسکن شرایط ویژه و مهمی دارد. تأمین مالی و سهم پس انداز خانوارها نیز عاملی تعیین کننده است. در این مقاله، با بررسی اجمالی بازار تولید و عرضه زمین و مسکن، سهم مسکن در سبد هزینه ای خانوارها تحلیل شده است. همچنین با بررسی نرخ حمایت در بازار زمین و حجم یارانه ها، نرخ سودآوری اقتصادی در بازار زمین و ساخت وساز محاسبه شده است. بررسی برآورد بهره وری عوامل تولید، به عنوان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار در رونق یا رکود این بخش در پایان صورت گرفته است. پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و میدانی است و نتایج آن نشان می دهد میان تقاضای مؤثر و تقاضای بالقوه شکاف معناداری وجود دارد. همچنین درحالی که نرخ سودآوری در بازار زمین و ساخت وساز بسیار بالاست، بهره وری عوامل تولید مسکن درمجموع مثبت و روبه رشد است.
ارائه مدل الگوی مشارکت اجتماعی در توسعه پایدار محلات شهری (مطالعه موردی منطقه ۶ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر عبارت است از شناسایی متغیرهای اصلی اثرگذار بر تمایل شهروندان در مشارکت و نیز تعیین میزان و سهم اثرگذاری هریک از این متغیرها بر متغیر وابسته تحقیق و همچنین ارائه راهکارها وپیشنهادهای جدید جهت بالا بردن میزان مشارکت اجتماعی در بین شهروندان منطقه 6 تهران. در این پژوهش از روش میکس متود استفاده شده است تا ابعاد مشارکت شهروندان به نحوی بهتر و کاملتر مشخص شوند. به این مفهوم که ابتدا از روش کیفی استفاده شد و با 20 نفر از شهروندان منطقه 6 تهران مصاحبه شد تا عوامل موثر بر مشارکت شهروندان این منطقه در توسعه پایدار را گردآوری گردد، سپس از روش کمی استفاده شد و پرسشنامه ای بر اساس ملاکهای عنوان شده توسط شهروندان در مصاحبه تهیه گردید تا بین تعداد بیشتری از شهروندان منطقه 6 تهران توزیع شود و تحلیل آماری لازم صورت گیرد. با توجه به بررسی های انجام شده مشخص شد که میزان اعتماد پاسخگویان، متوسط بوده؛ و پاسخگویان نسبت به شهر و محیط اجتماعی خود احساس تعلق و وابستگی متوسطی داشته اند. میزان مسئولیت پذیری پاسخگویان نیز در حد خوبی بوده ولی میزان رضایت شهروندان از خدمات شهری نسبتا ضعیف بوده است. اکثر مردم نگرش مثبتی نسبت به مشارکت داشتند ولی اذعان داشتند امکان مشارکت کمی برای مشارکت شهروندان فراهم است. همچنین پاسخگویان از نظر ذهنی آمادگی نسبتاً بالایی جهت مشارکت اجتماعی داشته اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی داشته اند. بنابراین بطورکلی میزان مشارکت اجتماعی افراد در حد نسبتا پایینی بوده است
شناسایی موانع دستیابی به شهر پاک با تکیه بر جمع آوری زباله با استفاده از تئوری بنیانی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
773 - 790
حوزههای تخصصی:
تولید زباله در شهرها یکی از مهم ترین چالش های مطرح در برنامه ریزی شهری است که برای دستیابی به شهر سالم و به تبع آن شهر پاک مطرح می شود. پدیده زباله از ابتدا با موضوعات مهمی از جمله چگونگی جمع آوری، بازیافت، نحوه دفع، مکان یابی دفع و... همراه است که هریک از آن ها نیازمند بررسی، و به نوعی مکمل یکدیگر هستند. جمع آوری زباله از سطح شهرها، موضوعی مرتبط با پاکیزگی شهری و نخستین حلقه مطرح شده است. این مقوله تأثیری مستقیم در سیمای شهر دارد؛ از این رو سهل انگاری در آن، شهرها را با مشکلات بسیاری مواجه می کند. همچنین علاوه بر مسائل مربوط به فناوری، با مقوله های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و... درگیر است؛ بنابراین، شناسایی و رتبه بندی این مقوله ها می تواند در نحوه برخورد با مسئله مورد نظر مفید باشد. در پژوهش حاضر، تنگناهای موجود در زمینه جمع آوری زباله در شهر رشت با به کارگیری روش کیفی و استفاده از تئوری بنیانی مطالعه شده است. براساسروشنمونه گیریهدفمندونظر، 48 نفرازشهروندانبه عنواننمونهانتخابشدند. گردآوری داده هاواطلاعاتلازم بامصاحبهنیمه ساختاریافته ومشاهداتمیدانیصورت گرفت. مصاحبه هانیز تاحصول مرحلهاشباعتئوریکادامه یافت. برمبنای نظریهبنیانی،داده هادرسهمرحله کدگذاریتحلیلشدند. نتایجحاصلازآن ها،استخراجپنج مقولههسته ایشاملعوامل تأثیرگذار اجتماعی-فرهنگی،اقتصادی، زیرساختی، مدیریتی وقوانین است.
نقش تنوع فعالیت های اقتصادی در کیفیت زندگی مهاجران بازگشته به روستاها مورد: روستاهای غرب شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای سطح کیفیت زندگی و تبدیل محیط های روستایی به محیط های قابل زیست؛ جهت کار، فعالیت و زندگی، آرمان اصلی برنامه ریزان توسعه به منظور جلوگیری از مهاجرت های گسترده، جذب و بازگشت مهاجرینی است که از روستاها به دلیل فقر و بیکاری مهاجرت نموده اند. در این راستا امروزه تنوع بخشی اقتصادی راهکار مطمئنی است که توانایی ترسیم چشم انداز روشنی از ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را با پایدارنمودن معیشت آن ها دارد. به منظور تبیین این اثرگذاری، پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مقایسه دو دوره قبل(سکونت در شهر) و بعد(بازگشت به روستاها) به بررسی وضعیت کیفیت زندگی خانوارهای روستایی بازگشته به نقاط روستایی بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان پرداخت که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی انجام شده، با بازگشت مهاجران روبرو شده است. جمع آوری داده ها در بخش نظری، به روش اسنادی و در بخش عملی به روش پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 144 سرپرست خانوار روستایی بازگشته به روستاها به روش تمام سرشماری و مصاحبه با آن ها انجام پذیرفت. پس از تجزیه وتحلیل با آزمون های آمار استنباطی(ویلکاکسون، تی زوجی و همبستگی)، نتایج نشان داد که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی ایجادشده و بازگشت مهاجران به روستاها جهت منتفع شدن از منافع آن، کیفیت زندگی آن ها نسبت به دوره سکونت در شهر بهبودیافته و این شاخص اقتصادی کیفیت زندگی است که بیشترین تأثیر را در ارتقای سطح کیفیت زندگی مهاجران بازگشتی دارد .
تحلیلی بر زیست پذیری مسکن شهر کرج با رویکرد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه بوده که شناخت و بررسی وضعیت و برخورداری آن درقالب عدالت اجتماعی منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار می باشد. همچنین ارتقا مسکن قابل استطاعت و افزایش انتخاب گزینه های مسکن مناسب برای تمامی افراد نیز یکی از اهداف عمده زیست پذیری می باشد. روش: از اینرو هدف تحقیق بررسی زیست پذیری مسکن برای رسیدن به زیست پذیری شهرها در سایه عدالت اجتماعی می باشد. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و شاخص های مورد بررسی تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مناطق شهر کرج می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره TODIM و در نهایت تلفیق شاخص ها در مدل مربوطه و تشکیل لایه های آن ها در نرم افزار ArcGIS و نقشه برخورداری مناطق به نمایش درآمده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که منطقه 8 شهرداری کرج نسبت به سایر مناطق از نظر شاخص های زیست پذیری مسکن در رتبه اول و سایر مناطق با اختلاف کمی در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشانگر سطوح زیست پذیری متفاوت در درون هر منطقه می باشد که نشان از عدم پیوستگی میان محلات موجود در مناطق است. نتایج: این عدم پیوستگی نشان از عدم برخورداری محلات از تسهیلات و امکانات برابر می باشد که عدالت اجتماعی را در آنها کم رنگ کرده است.
واکاوی تأثیرات شهرسازی مدرن در ساخت اقتصادی و تجاری بافت های کهن شهری (مطالعه موردی: بافت کهنِ شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی مدرن، محصول انقلاب صنعتی در مغرب زمین است. موفقیت های اوّلیه این الگو در پاسخ گویی به نیازهای عصر صنعت، آن را به پارادایمی مسلّط در عرصه شهرسازی تبدیل کرد؛ در نتیجه، خیلی زود مورد توجّه و تقلید دیگر کشورهای جهان قرار گرفت. در کشور ما نیز گرته برداری و اقتباس عاری از زمینه سازی به مشکلات عدیده ای در شهرهای کشور دامن زد. بافت های کهن به عنوان فضاهای سکونتگاهی که بر اساس الگوی سنّتی ساخت و ساز شکل گرفته اند، پهنه هایی در شهرها بودند که در تقابل با الگوی مدرنیست ها در شهرسازی قرار گرفتند. یکی از این تأثیرات، تأثیر شهرسازی مدرن در ساخت اقتصادی و تجاری بافت کهن بود. در این مطالعه به تحلیل تأثیرات شهرسازی مدرن در ساخت اقتصادی و تجاری بافت کهن شهر زنجان پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی و علی (پس رویدادی) بوده و از روش های کتابخانه ای (اسنادی) و پیمایشی (میدانی) به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. نتایج این تحقیق در دو بخش پیامدهای مثبت و منفی مورد توجّه قرار گرفته و تبیین شده است. از پیامدهای مثبت تأثیرات شهرسازی مدرن در بافت کهن شهر زنجان، تسهیل نقل و انتقال کالا و خدمات و فراهم ساختن علل تغییرات کارکردی بازار سنّتی شهر است که به تفصیل در این باره توضیح داده شده است. از نتایج منفی آن نیز بر هم زدن تعادل اقتصادی و تجاری و افت کیفیت فضاهای اقتصادی و تجاری بافت کهن است.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.
مقایسه ی تطبیقی دموکراسی لیبرال و دموکراسی گفتگویی (رویکرد کشورهای غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره ی دموکراسی مقوله ای بنیادی در سپهر اندیشه سیاسی است که همواره دغدغه ی متفکران و فیلسوفان سیاسی بوده است. از این حیث، در مقایسه و نسبت سنجی با انواع حکومت های دیگر، می توان مدعی شد که گفتمان دموکراسی و مدل های معتنابه آن، کم و بیش با استقبال چشم گیری مواجه بوده و به آرمانی جهانی تبدیل شده است. به نحوی که اکثر کشورها در جهان نظام سیاسی خود را دموکراتیک می دانند. از میان این اشکال مختلف دموکراسی، دو نمونه ی مهم، یعنی دموکراسی لیبرال و دموکراسی گفتگویی، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. اما این دو با وجود شباهت ها، وجوه تفارقی نیز دارند که درک و دریافت و مداقه در آن می تواند ما را در جهت فهم بهتر و شکل متعالی تر این آرمان حیات بشری یاری رساند. بدینسان، سؤال اصلی این مقاله می تواند اینگونه طرح شود که مبانی نظری و توان تبیینی دو جریان نظریه های دموکراسی لیبرال و نظریه های دموکراسی گفتگویی را در فلسفه سیاسی معاصر چگونه می توان مقایسه کرد؟ مطابق یافته های تطبیقی این پژوهش در مباحثی همچون آزادی، شهروندی، برابری و عدالت دموکراسی لیبرال بر شکاف بنیادین بین دولت و جامعه مبتنی است و فقط از طریق فرایند دموکراتیک، این رابطه برقرار می شود و از درک ماهیت بین الاذهانی سیاست غافل است و عقلانیت ابزاری را به جای عقلانیت مفاهمه ای یا ارتباطی جایگزین کرده است به همین جهت نظریه دموکراسی گفتگویی (مشورتی) از حیث تبیین مطلوبیت دموکراسی تواناتر است
بررسی سلامت زیست ساکنین محلات حاشیه نشین از ابعاد امنیت غذایی و سلامت تغذیه (مورد پژوهش؛ محله شادقلی خان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله سلامت زیست شهری در پرتو دسترسی به تغذیه سالم و امنیت غذایی با توجه به رشد روزافزون جمعیت، شهرنشینی، مهاجرت، فقر و حاشیه نشینی که به روند غالب جهان، به ویژه درکشورهای توسعه نیافته تبدیل شده، از اساسی ترین مسائل مطرح در مباحث جغرافیای پزشکی و توسعه پایدار می باشد. از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی امنیت غذایی و سلامت تغذیه(مصرف گوشت، شیر، میوه و سبزیجات، به عنوان مهم ترین گروه های غذایی مؤثر بر سلامت افراد)که مسائل مطرح در زمینه بررسی سلامت زیست افراد است و با تدوین فرضیه به نظر می رسد حاشیه نشینان شادقلی خان از تنوع غذایی و سلامت تغذیه مناسبی برخوردار نمی باشند. به مطالعه موارد مذکور در یکی از مهم ترین محلات حاشیه نشین شهرقم(شادقلی خان) می پردازد. روش مطالعه در مقاله حاضر، بر مطالعات میدانی و تحلیلی-توصیفی استوار بوده و تعداد380 پرسشنامه نیز بر اساس مدل کوکران درمیان ساکنین توزیع شد، طوری که نظرات سرپرست خانوارهای محل ه از طریق پرسشنامه به دست آمده است. در ادامه جهت تحلیل پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون هایی چون آزمون Chi-Square,Mann-Whitne استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه به علت ضعف مفرط اجتماعی، فرهنگی، بویژه اقتصادی، ساکنین محله مورد مطالعه، دسترسی مناسبی به امنیت غذایی و سلامت تغذیه ندارند که این عوامل منجر به اُفت سلامت زیست اهالی ساکن در محل شده است.
سنجش شاخص ها و الگوهای اثرگذار در تاب آوری بافت های شهری (مطالعه موردی محلات تجریش، جنت آباد شمالی و فردوسی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری چه در کلان شهرها و چه شهرهای کوچک در برابر بحران مطرح می شود. وقتی از بحران در شهرها صحبت می شود، عموماً هم بلایای طبیعی همچون سیل، توفان، زلزله یا آتش سوزی و هم بحران های مصنوع است. کلان شهر تهران از جمله شهرهایی است که در مورد تاب آوری کلان و خرد و محله محور آن مباحث بسیاری وجود دارد. هدف اصلی این مقاله سنجش شاخص ها و الگوهای اثرگذار در تاب آوری بافت های شهری محلات تجریش، جنت آباد شمالی و فردوسی شهر تهران است. سؤال اصلی مقاله این است که وضعیت محلات مورد مطالعه در این مقاله از نظر شاخص ها و الگوهای اثرگذار در تاب آوری بافت های شهری چگونه است؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخگویی به سؤال اصلی فوق در صدد تجزیه و تحلیل آن برآمده ایم این است که به نظر می رسد الگوها و شاخص های تاب آوری در شهر تهران در شرایط بحرانی چندان انعطاف پذیر نبوده و بایستی مجدداً با استفاده از الگوهای علمی تاب آوری شهری اصلاح و بازنگری شوند. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از واقعیات موجود در کتاب های و مطالعات صورت گرفته و مشاهدات میدانی به تحلیل و تبیین موضوع مورد بررسی پژوهش پرداخته شود. نتایج مقاله نشان می دهد که شهر تهران و محلات مورد مطالعه در صورت مواجهه شدن با بحران از چهار بعد اجتماعی (مهاجرت، ازدحام و شلوغی جمعیت ساکن و ضعف آگاهی در مورد مواجهه با شرایط بحران و راحت طلبی و ضعف قوای جسمانی)، اقتصادی (متکی بودن بر خدمات، نداشتن زیرساخت های اقتصادی بومی، تولید محور نبودن، میزان مصرف بالا و وابستگی شدید به نهادهای خدمات رسان دولتی) ، نهادی (عدم برخورداری نهادهای شهری از تجهیزات مدرن و کافی، عدم برخورداری از کارکنان کارآزموده و آماده، تعدد و هم سویی و عدم تفکیک وظایف نهادها و بودجه ناکافی) و کالبدی ( سرانه محیط زیست ناکافی، تخریب محیط زیست ادامه دار، تأسیسات و زیرساخت های فاقد ظرفیت و گنجایش حجم جمعیت کنونی) تاب آوری قدرت مقاومت و بازگشت پذیری ضعیفی خواهند داشت.
شناسایی و رتبه بندی عوامل تشکیل دهنده معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی (مورد مطالعه: روستای شهریار، بخش فلارد، شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
368 - 381
حوزههای تخصصی:
توجه به کیفیت محیطی و نگرانی های مرتبط با آن از شاخصه های اصلی زندگی مدرن و معاصر امروزی به ویژه در نواحی روستایی است. تحقق کیفیت محیطی در نواحی روستایی نیز مستلزم تبعیت از معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی است. در این میان تعیین اولویت ها و رتبه بندی جنبه های این معماری (از نگاه مردم و کارشناسان محلی) در فرآیند برنامه ریزی روستایی اهمیت بسیاری دارد. این مقاله بر محوریت دو سؤال معماری کیفیت محیطی کدام اند؟ و کدام یک از ارجحیت برنامه ریزی برخوردارند؟ شکل گرفت. از این رو روستای شهریار از توابع بخش فلارد شهرستان لردگان (با 2342 نفر جمعیت) که بسیاری از طرح های اجرایی در قالب برنامه ریزی روستایی در آن اجرایی شده است، به منظور پاسخگویی به سؤالات و ترسیم چشم اندازی از معماری کیفیت محیطی، انتخاب شده است. تعداد 6 کارگروه با تعداد 36 نفر نمونه (با روش نمونه گیری هدفمند) انتخاب شده اند. در این مقاله، به منظور گردآوری داده ها و تحلیل آن ها از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. با مساعدت و همراهی مردم و کارشناسان محلی، شاخص های 24 گانه معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی تعیین شد که 11شاخص در قلمرو اصول، 7 شاخص در قلمرو چارچوب و 6 شاخص در قلمرو فرآیند قرار گرفتند. مصادیق هر شاخص در روستای موردمطالعه (شهریار) مشخص و در کارگروه ها بر اساس طیف لیکرت (از بسیار کم تا بسیار زیاد) به رأی گذاشته شد. درنهایت جنبه های این معماری (اصول، چارچوب و فرآیند) رتبه بندی شد که (از نگاه مردم و کارشناسان محلی) اصول در رتبه اول و فرآیند و چارچوب به ترتیب در رتبه های دوم و سوم ارجحیت در معماری کیفیت محیطی برنامه ریزی روستایی قرار گرفتند.
تدوین و اعتبارسنجی معیارها و شاخص های توسعه شهر هوشمند (موردمطالعه: منطقه سه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است به شناسایی معیارها و شاخص های شهر هوشمند متناسب با شرایط فرهنگی شهر اصفهان و به ویژه منطقه سه بپردازد تا بتواند اقدامات اصلاحی در جهت شهر هوشمند فراهم آورد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در این مطالعه در ابتدا با بررسی ادبیات موضوع و دیدگاه های مختلف در حوزه شهر هوشمند و تجارب جهانی، 85 شاخص در شش بُعد مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند، زندگی هوشمند، حرکت هوشمند، حکمرانی هوشمند و محیط هوشمند تدوین گردید. جهت بررسی انطباق فرهنگی شاخص ها و اطمینان از اینکه شاخص ها به بهترین نحو برای اندازه گیری انتخاب شده اند؛ از طریق پرسشنامه دو شاخص؛ ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) مورد قضاوت 30 نفر از متخصصان قرار گرفت. سپس از میان کل شاخص ها با نظر کارشناسان حدود 26 شاخص، مورد قضاوت ساکنین منطقه سه قرار گرفت. در انتها میانگین نظرات دو گروه با استفاده از آزمون آماری"مقایسه میانگین دو جامعه مستقل " موردبررسی قرار گرفت؛ نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین نظرات دو گروه برابری وجود دارد و از میان 85 شاخص موردبررسی، 60 شاخص مناسب شناسایی شدند.