فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
193-210
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط محیطی، پیامدها و دامنه ی تغییرات آب و هوایی بر زندگی ساکنان هر بخش از کره ی زمین متفاوت است. در این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات آب و هوایی بر پدیده ی شرجی شهرهای ساحلی منتخب استان هرمزگان پرداخته شد. از این رو از شاخص شدت شرجی به منظور شناسایی این پدیده استفاده شد. نقشه های پهنه بندی ماهانه شرجی استان و نمودار ماهانه میانگین رخداد شرجی نشان می دهند که در ماه های آذر تا بهمن در هیچ منطقه ای از استان شرجی دیده نمی-شود و بیشترین میزان شرجی مربوط به ماه های تیر و مرداد است. با استفاده از نمودار رگرسیون تعداد روزهای رخداد شرجی در هر سال، تغییرات سالانه این پدیده در ایستگاه های مورد مطالعه بررسی شد. شیب مثبت در تمام ایستگاه ها بیانگر افزایش رخداد شرجی در طی سال های مورد مطالعه است، که بیشترین شیب خط مربوط به جاسک و کمترین مقدار آن مربوط به بندرعباس است. پدیده ی شرجی بر سلامتی انسان، مصرف انرژی، آلودگی هوا و غیره تأثیر منفی دارد و با افزایش رخداد آن در شرایط تغییرات آب و هوایی بر آثار نامطلوب و حتی غیرقابل تحمل آن در شهرهای ساحلی بویژه در عرض های جغرافیایی پایین، افزوده می شود؛ بنابراین لازم است تا برنامه های مناسب برای کاهش رخداد و یا مقابله با پیامدهای آن انجام گیرد.
ارزیابی توان اکولوژیکی برای تعیین کاربری زراعت در شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
690 - 707
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار و استفاده بهینه و کارا از منابع، در گرو شناخت جامع و دقیق از امکانات، توان ها و محدودیت هایی است که در رسیدن به وضع مطلوب با آن مواجهیم. توسعه و حفظ توان اکولوژیک نیز زمانی محقق خواهد شد که از سرزمین به تناسب قابلیت ها و توانمندی های آن استفاده گردد. در شهرستان قلعه گنج با مساحت حدود 10440 کیلومترمربع، از استان کرمان شرایط متفاوت محیطی با توان محیطی متفاوت برای زراعت وجود دارد. این پژوهش به بررسی و ارزیابی توان های محیطی برای تعیین توان زراعت منطقه پرداخته است. هدف اصلی، تعیین مکان مناسب برای توسعه زراعت است که بیشترین بازده تولیدی را در حال حاضر و در بلندمدت به دنبال داشته باشد. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیکی در پژوهش حاضر با استفاده از روش ارزیابی چند متغیره(MCE) صورت گرفت که پس از تعیین کاربری، معیارهای متناسب با هر کاربری با استفاده از مدل های ارزیابی مخدوم برای کاربری های کلان و نیز نظرات کارشناسی انتخاب گردید که این معیارها به دو دسته فاکتور و محدودیت تقسیم شده است. پس از آن استاندارسازی نقشه ها بر اساس دو منطق فازی و بولین صورت گرفت و پس از آن وزن دهی به فاکتورها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گردید. خروجی ترکیب وزنی داده شده شایستگی برای مکان یابی هر کاربری است که در این مطالعه با استفاده از این روش محدوده های مناسب و با توان بالا برای زراعت در شهرستان قلعه گنج به مساحت 89/34615 هکتار پیشنهاد گردید. نرم افزارهای استفاده شده در این مطالعه Expert Choic و Idrisi Selva است.
ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی:منطقه یک شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
53 - 68
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت ساکن شهرها هستند و روند روزافزون حضور آنان در محیط های کار و فعالیت اجتماعی شهری سبب می شود تا در مکانیابی و طراحی و ساخت کالبد شهر حضور گسترده این قشر در عرصه های عمومی مورد توجه قرار گیرد. حضور در فضاهای عمومی، برنامه ریزی برای ارتقای امنیت زنان را ضروری می سازد. مرحله قبل از برنامه ریزی، ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر امنیت زنان است. هدف این پژوهش ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری منطقه یک شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها جزو پژوهش های توصیفی_پیمایشی و به طور کامل مدل یابی معادلات ساختاری است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با هفت شاخص (نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی) و 35 گویه بر مبنای پاسخ های زنان ساکن منطقه یک با حجم نمونه 381 نفر انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS21 و smart- PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد شاخص های نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز تأثیر می گذارند. ضریب مسیر در شاخص دسترسی 549/0، شاخص اجتماعی 558/0، شاخص کالبدی 611/0.، شاخص مبلمان 284/0، شاخص محیطی 541/0، شاخص نظارتی 614/. و شاخص رفتاری 443/0 به دست آمده است. شاخص نظارت بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان منطقه یک شهر اهواز دارد و بعد از آن به ترتیب شاخص کالبدی، شاخص اجتماعی، شاخص دسترسی، شاخص محیطی و شاخص رفتاری و در آخر شاخص مبلمان کمترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز دارد.
تحلیل روند تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان از 1385 تا 1390 و ارائه الگوی مکانیابی بهینه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان و مکان یابی بهینه آن در منطقه 2 شهرداری زنجان است. روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی بوده و از لحاظ نوع پژوهش، کاربردی می باشد. روند تغییرات کمّی وکیفی براساس مدل LCM و مقایسه دودوئی محاسبه گردید . جهت وزن دهی به معیارهای مکان یابی فضای سبز شهری از مدل تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزاری سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که سرانه فضای سبز در سال 1385 از 64/34 متر مربع به 46/12 متر مربع در سال 1390 کاهش یافته است. همچنین در سال1385 بیش ترین میزان تغییرات کمّی و کیفی به نفع مناطق فاقد فضای سبز 91/69 درصد بوده که این میزان در سال1390 به 69/80 درصد افزایش یافته است. طی سال های1390- 1385 بیش ترین میزان مساحت افزایشی در مناطق فاقد فضای سبز با حدود تقریبی250 هکتار و بیش ترین مساحت کاهشی از مناطق با فضای سبز کم با حدود تقریبی250 هکتار بوده است. طی این باز ه زمانی افزایش ساخت و ساز ها و سرریز جمعیتی به این منطقه از عوامل مؤثر در کاهش فضای سبز است. از کل مساحت 2250 هکتاری منطقه، 356 هکتار معادل 15 درصد از کل مساحت منطقه، وضعیتی کاملا سازگار برای گسترش فضای سبز دارد. در یک بررسی کلی می توان گفت که طی این سال ها میزان فضای سبز به نفع سایر کاربری های خدماتی افزایش داشته و این میزان در سال1390 شدت گرفته که نیازمند اتخاذ تمهیدات و انجام اقدامات پیش گیرانه از کاهش بی رویه کاربری فضای سبز است.
ارزیابی میزان رضایت روستائیان از عملکرد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی طرح های هادی (مطالعه موردی روستاهای شهرستان نیمروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روستا در برنامه ریزی های توسعه ای کشور، تاکنون طرح های متعددی در جهت تسریع روند توسعه یافتگی روستا مطرح و اجرا شده است، تا به نوعی شدت نابرابری های بین نقاط شهری و روستایی کاهش یابد. یکی از این طرح ها طرح هادی است که درصدد دستیابی به ایجاد زمینه توسعه و عمران روستاها، تامین عادلانه امکانات، هدایت وضعیت فیزیکی روستا، تسهیلات بهبود مسکن و خدمات محیط زیستی و عمومی، بهبود کیفیت بافت روستا و ایجاد بستر لازم جهت فراهم شدن زمینه صدور سند مالکیت املاک واقع در بافت مسکونی روستا است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی میزان رضایت روستائیان از اثرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی طرح های هادی در روستاهای شهرستان نیمروز می باشد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهای دارای سابقه طرح هادی و حجم نمونه شامل روستاهایی است که حداقل 4 سال از زمان اجرای طرح هادی در آنها سپری شده باشد. بر این اساس در این پژوهش 10 روستا با 2813 خانوار مورد بررسی قرار گرفته است. که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 338 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که در تمامی متغیرهای تحقیق، میزان عملکرد طرح هادی در ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پایین تر از میانه ی نظری (3)، است.
تبیین الگوی بوم آورد از رهیافت توسعه خوشه ای شهر (CCD) (مطالعه موردی: شهرستان های غرب استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق به عنوان بستر سکونت و شکل گیری فعالیت های شهری و روستایی، امروزه با چالش های اساسی در زمینه های مختلف مواجه هستند؛ از این رو برنامه ریزی برای آن ها امری مهم و اجتناب ناپذیر است. توسعه خوشه ای شهر، رویکردی شهر-محور است که برای دستیابی به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار در مناطق پیشنهاد شده است. این رویکرد با بهره گیری از هشت عامل کلیدی به شناسایی کانون های شهری همگن و ارائه طرح توسعه مشترک در مناطق پرداخته و قابلیت عملکرد و فعالیت شهرها را با بررسی زمینه های مشترک ارزیابی می کند. هدف این پژوهش تبیین مدل مفهومی از ابعاد و شاخص های مؤثر در این رویکرد و بررسی آن در بخشی از استان تهران است. براساس سوابق نظری، پیدایش خوشه های شهری با مفهوم حوزه شهری ارتباط دارد، اما از آنجا که شاخص های مؤثر این مفهوم در دوره های زمانی مختلف و بنا به شرایط هر منطقه متفاوت است، حوزه های شهری در پنج الگو بررسی و ارتباط آن با عوامل کلیدی مشخص شده است. براساس تحلیل فوق، از هشت عامل مؤثر، چهار مورد در تشخیص خوشه های همگن و مابقی در طرح پیشنهادی قابل ارائه است. این رویکرد در شش شهرستان غرب استان تهران با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای و PROMETHEE بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد، بخشی از شهرستان های مورد بررسی عملکرد و فعالیتی هماهنگ با یکدیگر دارند و تقسیم آن ها به شهرستان های مجزا به دلیل نبود مدیریت یکپارچه نمی تواند موجب توسعه هماهنگ مناطق شود.
آسیب شناسی و بررسی عوامل شهری مؤثر در امنیت فضاهای عمومی شهری (مورد پژوهشی: میدان 22 بهمن شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
امنیت شهری یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب می شود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها تلاش می کنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده ی امنیت به ویژه در فضاهای عمومی، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. در راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل شهری مؤثر در امنیت فضای عمومی میدان 22بهمن شهر ایلام به روش تحلیلی- تفسیری و از نوع کاربردی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 384 نفراز آنها با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 939/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از تعیین 7 عامل تبیین کننده احساس امنیت به ترتیب اثرگذاری شامل: امنیت شبانه، اجتماع پذیری، پیاده مداری، زیبایی شناسی، آسایش محیطی، ساختار محیط و نظارت مستقیم است.
تبیین جامعه شناختی پایداری اجتماعی در محلات تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ارکان اساسی در توسعه پایدار است و نقش کلیدی مباحث اجتماعی در طرح ها و برنامه ریزی های شهری آن را به یکی از مهمترین ابزار ها و سیاستگذاری های شهری تبدیل کرده است پایداری اجتماعی به معنای ارتقای کیفیت زندگی و توسعه منابع انسانی و در نهایت خودتوانی برای غلبه بر چالش ها و مسائل درونی و واکنش در برابر تغییرات بیرونی و مدیریت حفظ ارزش هاست . پدیده نابرابری و رشد نامتوازن از جمله مشکلات شهرنشینی کشورهای در حال توسعه است. این نابرابری در خدمات شهری باعث تفاوت بین محلات شهری شده است. چنانکه این عامل باعث ازهم پاشیده شدن محلات شهری شده است. کم رنگ شدن احساس تعلق و وابستگی، عدم امنیت اجتماعی و....که روند پایداری اجتماعی محلات را به مخاطره می اندازد. شهرتبریز امروزه به عنوان پارک شهر در کانون توجه برنامه ریزان و مدیران قرار گرفته است. این شهر امروزه در پناه جذب سرمایه های ملی و بین المللی و جذب توریسم می تواند نقش آفرین توسعه اقتصادی در مناطق همجوار باشد. به همین خاطر، مقاله حاضر به تبیین جامعه شناختی پایداری اجتماعی در محلات تبریز با استفاده از تئوری های پارسنز، دورکیم، ریگ گیتز ، وینگتنر و ... پرداخته است. تحقیق موجود به لحاظ هدف یک مطالعه کاربردی و به لحاظ زمانی، مقطعی است از نظر گرداوری داده های یک بررسی پیمایشی است. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است؛ که اعتبار آن از طریق اعتبار صوری بدست امد. جامعه آماری بررسی حاضر، شامل شهروندان تبریز بوده که بر اساس فرمول کوکران، 400نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل های داده ها SPSS و Amoss بوده است. نتایج تحقیق بیانگر تایید فرضیات تحقیق (تاثیر سلامت شهری، رضایت از مسکن و مدیریت شهری بر پایداری اجتماعی می باشد .
تحلیل و ارزیابی شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی شهری با تأکید بر رویکرد عدالت (مطالعه موردی: نواحی منطقه 1 شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بسترهای ایجاد جامعه پویا و رو به رشد، تحقق رفاه شهروندان در اجتماع است. با تکیه بر تقویت شاخص های رفاه اجتماعی و در سایه عدالت اجتماعی می توان مسائلی مانند نابرابری های غیرعادلانه را در شهر به حداقل رساند. پژوهش حاضر کاربردی است و با هدف ارزیابی و تعیین سطح شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی منطقه 1 شهر قزوین با تأکید بر رویکرد عدالت اجتماعی تدوین شده است. این نواحی هسته شکل گیری شهر را در خود جای داده است و ممکن است با گذشت زمان و تزریق شاخص های مربوط، در مقایسه با سایر مناطق شهر به سطح عادلانه رفاه رسیده باشد. روش پژوهش، آمیخته و از نوع «تحلیل محتوا» و «پیمایشی» است. با نظرخواهی از صاحب نظران، 22 شاخص رفاه اجتماعی در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی انتخاب، و برای بررسی توزیع عادلانه این شاخص ها، از آزمون t استفاده شد که با توجه به نتایج، شاخص های رفاه اجتماعی در منطقه 1 عادلانه نیست؛ بنابراین، برای شناسایی تأثیرگذارترین عامل برقرارکننده رفاه اجتماعی با بهره گیری از آزمون فریدمن، تمام شاخص ها اولویت بندی می شود که سه شاخص درآمد سرانه، وضعیت اشتغال و رضایت شغلی به ترتیب بیشترین تأثیر را دارد. درنهایت با توجه به محدوده های ضعیف تر در هریک از شاخص ها در دو ناحیه درمی یابیم که در تقویت شاخص های ضعیف، رفاه اجتماعی و تزریق شاخص های مکمل در نواحی شهری برای رسیدن به سطح عادلانه زندگی ضروری است.
ارزیابی عوامل مؤثر در تعیین ظرفیت تراکم ساختمانی محدوده های تاریخی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809 - 826
حوزههای تخصصی:
در طرح های توسعه شهری نگرش موزه ای برخی برنامه ریزان و طراحان به محدوده های تاریخی سبب شده است تا با حکم محدودیت ارتفاع و حفظ کالبد فرسوده موجود، امکان افزایش تراکم ساختمانی و به دنبال آن صرفه اقتصادی نوسازی برای مالکان و ساکنان از بین برود و احیای محدوده های تاریخی به تأخیر بیفتد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در محدوده های تاریخی با توجه به شاخص های مؤثر در تعیین تراکم است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. پس از مطالعه منابع مرتبط، 10 شاخص براساس موجودبودن اطلاعات برای شهر ارومیه انتخاب و اهمیت شاخص ها نیز با توجه به روش AHP محاسبه شد. برای استانداردسازی شاخص ها، روش بولین و توابع فازی کاربرد داشت؛ به طوری که رابطه هرکدام از شاخص ها را با هدف پژوهش مدنظر قرار می دهد. براساس نتایج ترکیب شاخص های وزن دار، 9 درصد محدوده تاریخی از نظر ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در پهنه ظرفیت تراکم خیلی کم، 8 درصد در پهنه ظرفیت تراکم کم، 18 درصد در پهنه تراکم متوسط، 60 درصد در پهنه تراکم ساختمانی زیاد و 5 درصد در پهنه تراکم ساختمانی خیلی زیاد قرار دارد؛ بنابراین با درنظرگرفتن شاخص های مؤثر در تعیین تراکم و ظرفیت های محدوده تاریخی شهر ارومیه می توان اذعان داشت که محدوده مذکور توان افزایش تراکم ساختمانی را براساس ظرفیت ها و حریم آثار تاریخی دارد. در انتها نیز پیشنهاد هایی برای پاسخگویی به پرسش پژوهش به صورت زیر بیان شده است: - توجه هم زمان به شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، جمعیتی و اقلیمی برای شناخت ظرفیت های محدوده های تاریخی برای بارگذاری تراکم ساختمانی؛ - تأکید توأمان بر رویکردهای حفاظت و توسعه برای احیای محدوده های تاریخی.
تحلیل عدالت جغرافیایی در نظام بین الملل پس از جنگ سرد بر اساس نظریه جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان رالز اندیشه ی سیاسی خود را حول محور عدالت و طراحی جامعه ای عادل (جامعه ی بسامان) بیان نموده است. در این راستا وی از جایگاه برجسته ای در تبیین مفهوم عدالت در عرصه داخلی جوامع معتقد به لیبرال دموکراسی برخوردار است و به همین جهت به اعتقاد بسیاری، بزرگ ترین فیلسوف اخلاقی- سیاسی قرن بیستم لقب گرفته که سعی نموده ایده عدالت به مثابه انصاف را به عنوان یک آرمان عام بشری تبیین و به مرحله اجرا در آورد. بنا بر تفکر رالز، اگر جوامع، لیبرال دموکراتیک باشند جهان صلح آمیزتر خواهد بود و این امر به سطح نظام بین الملل نیز کشیده خواهد شد. سؤال اصلی مقاله این است که بر اساس نظریه جان رالز عدالت جغرافیایی در نظام بین الملل پس از جنگ سرد در چه سطحی قرار دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال اصلی در صدد بررسی آن هستیم این است که به نظر می رسد توسعه اقتصادی در قرن بیست و یکم در میان این کشورها ناموزون و نامتناسب و با عدالت بین المللی جان رالز همخوانی نداشته باشد. نتایج مقاله نشان می دهد که نظام بین الملل پس از جنگ سرد از نظر عدالت جغرافیایی نامتوازن است زیرا برخی کشورها با داشتن امکانات و توانایی های مالی و تکنولوژیک، مراحل جدیدی از رشد و توسعه را خواهند پیمود و عده ای دیگر نیروی خود را برای تهیه نیازهای اولیه بسیج خواهند نمود. امروزه دولت ها می بایست ضمن تأمین امنیت سیاسی و نظامی خود، به دنبال امنیت اقتصادی و انباشت سرمایه و ثروت باشند، اما برخی از دولت ها در عرصه نظام بین المللی از چنین توانایی برخوردار نیستند، این کشورها عمدتاً کشورهای درحال توسعه هستند؛ که از اصطلاحات دیگری هم چون فقیر و جنوب جهت توصیف کشورهای مذکور نام برده می شود؛ بنابراین برخلاف نظریه عدالت جان رالز ما در دوران پسا جنگ سرد با رویدادها و آمارهایی در سطح جهان مواجه می شویم که نشانگر بی عدالتی و نابرابری های ژرف در جهان است. این رویدادها و آمارها می توانند درباره خشونت، فقر، بیماری و نابرابری میان انسان ها باشند. بی تردید نظام ناعادلانه جهانی با منافع کشورهای ثروتمند و شهروندانشان گره خورده است و در برابر اصلاحات ساختاری مقاومت می کند. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گرداوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و استفاده از مقالات علمی و پژوهش خواهد بود.
بررسی روش های ارتقای عملکرد اجتماعی محله های شهری نمونه موردی: محله شالمان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله از تجمع و به هم پیوستگی معاشرت نزدیک، روابط محکم همسایگی و اتحاد غیر رسمی میان گروهی از مردم به وجود می آید. هدف از این پژوهش بررسی روش های ارتقاء عملکرد اجتماعی محله های شهری با توجهبهاصل پاسخگوییبهنیازهای اجتماعی انسانبهعنوانمخاطبینفضا، جهتتبیینوطبقه بندیمولفه هایکیفیفضااست. جهت رسیدن به هدف پژوهش از سه فرضیه در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. متغیر مستقل در این تحقیق عملکرد اجتماعی محله و متغیر وابسته فضاهای باز و عمومی،آرامش، امنیت، تعلق اجتماعی، روابط اجتماعی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری محله شالمان سنندج و حجم نمونه 100 نفر از اهالی محله است.روش نمونه گیری، طبقه ای است. برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات و بررسی فرضیات از نرم افزار SPSS وجهت بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش با توجه به مقدار همبستگی پیرسون (052/0)، (027/0)، (223/0) در فرضیه های 1و2و3 نشان می دهد که ویژگی های استفاده کنندگان از فضا و شیوه های طراحی شهری در تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری تأثیرگذار نیست اما فضاهای عمومی و باز بر ظهور و بروز خلاقیت و تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری مؤثر است. بنابراین جهت ارتقاء عملکرد اجتماعی محله ی شالمان باید به راهبردهایی همچون ارتقاء کیفیت کالبدی- فضایی، ارتقاء کیفیت محیطی، ارتقاء کیفیت اجتماعی و فرهنگی از طریق سیاست هایی همچون افزایش سرزندگی، افزایش ایمنی ترافیکی، ارتقا سطح شبکه معابر، گسترش فضاهای سبز و مکث، ارتقاء کیفیت و عملکرد مبلمان شهری، افزایش امنیت و سطح بهداشت، افزایش سطح مشارکت توجه نمود.
بررسی تأثیر ساختار کالبدی بر رفتار فضایی بهره بران با رویکرد روان شناسی محیط (مطالعه موردی: پایانه مسافربری استان همدان)
حوزههای تخصصی:
با توسعه جوامع انسانی، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضا و ساختار کالبدی آن افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری در جهت شکل دادن به محیط زندگی و پاسخ گویی به توقعات و نیازهای انسان، اهمیت بیشتری یافته است. رفتار فضایی فرد، در محیط جغرافیایی که در آن زندگی می کند، متأثر از عناصر تشکیل دهنده محیط و ساختار کالبدی پیرامون او، بر پایه ی ویژگی های روان شناختی، شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی شخص بوده، که در فضا رخ می دهد. ساختار کالبدی محیط، فرصت های متعددی را برای بروز رفتار فضایی افراد ایجاد می کند. مکان پایدار به عنوان محیط ایده آل و پاسخده، نشانگر میزان کیفیت محیط بوده و به نسبتی که قابلیت های عرضه شده در محیط بیشتر باشد، افراد بر اساس فرایندهای ادراک- شناخت و انگیزش های درونی، ارتباط مؤثرتری با محیط برقرار می کنند. درواقع ساختار کالبدی، مجموعه ایست متشکل از فضاها و عناصر فرعی که در کنار یکدیگر عنصر اصلی و کلیت طرح را شکل می دهند. این عناصر شامل: فضاهای داخلی، خارجی، مکان یابی، چیدمان و غیره است که متغیر های فیزیکی همچون صدا و نور رفتار فضایی فرد را در محیط تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش موجود، محصول مطالعه چندین منبع و مرجع هماهنگ با موضوع (روش کتابخانه ای) و میدانی (مشاهده عینی-مصاحبه دقیق) بوده و هدف از ارائه این مقاله، بررسی عوامل و مؤلفه های کالبدی مؤثر بر رفتار فضایی و تبیین راهکارهای مناسب در جهت بهبود کیفیتی، در ساختار کالبدی محیط فیزیکی است. در این پژوهش پایانه مسافربری استان همدان، به عنوان نمونه موردی، انتخاب شده است.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
تأثیر تصویر ذهنی ساکنان از محل سکونت خود بر میزان حمایت آنان از گردشگری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی (مثبت یا منفی) که ساکنان یک منطقه از محل سکونت خود دارند بر میزان حمایت آن ها از گردشگری در آن منطقه تأثیر بسزایی داشته و می تواند بر توسعه گردشگری نقش تعیین کننده ای داشته باشد. بنابراین در این مطالعه به بررسی میزانحمایتساکنانازتوسعهگردشگری و تبیین عوامل مؤثر بر سطح حمایت (تصویر ذهنی) پرداخته شده است. تحقیقحاضرازنظرهدف، کاربردیوازنظرشیوه گردآوریاطلاعات،تحقیقیتوصیفی – تحلیلیاست. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. ابزاراصلیگردآوری اطلاعات نیز پرسشنامهمی باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه بهروش نمونه گیری طبقه ای ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 (تیرماه الی شهریورماه) بین جامعهآماری تحقیق که شامل سهگروهخانوارهایساکنمعمولی،فعالانبخشتجاری-خدماتیومسئولینبخشعمومیبوده، توزیع گردیده است. نتایجتحقیقنشانمی دهد ارتباط مثبت و معناداری بین تصویر ذهنی ساکنان از شهر تبریز و حمایت آنان از توسعه گردشگری وجود دارد. بالاترین میزان حمایت از توسعه گردشگری به ترتیب مربوط به ساکنان شاغل در بخش تجاری و خدماتی (ضریب مسیر 376/0)، ساکنان شاغل در بخش عمومی (ضریب مسیر 227/0) و درنهایت خانوارهای ساکن معمولی (ضریب مسیر 212/0) می باشد. حمایتاندکساکناناز توسعهگردشگری می تواند ناشی ازنگرانی های آن هانسبتبه اثراتوپیامدهاینامطلوبتوسعهگردشگرییا عدم بهره مندی از منافع حاصل از گردشگری در جامعه میزبان باشد. بنابراین علی رغم اینکه هر سه گروه از توسعه گردشگری حمایت می کنند، میزان این حمایت اندک بوده و مسئولان امر باید سیاست گذاری های مناسبی جهت افزایش حمایت جامعه میزبان ترتیب دهند.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
تحلیل عوامل موثر بر کاهش فقر در نواحی روستایی شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر قدمتی به طول تاریخ بشر داشته و به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیائی شناخته می شود. بین فقر وزندگی روستایی ضریب ارتباط زیادی وجود دارد، زیرا بیش از سه چهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی می کنند. به همین جهت بررسی راهکار های کاهش فقر روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی راهکار های کاهش فقر با تأکید بر متنوع سازی اقتصاد روستایی در شهرستان میاندوآب می باشد، که ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. این تحقیق به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می شود که در قسمت کیفی با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری حاصل شد و در قسمت کمی نیز 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 701/0 به دست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد آن می باشد. برای انتخاب نمونه آماری از روش های هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نظریه مبنایی (روش زمینه ای) رگرسیون، تحلیل مسیر و نمودار اثر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، مهم ترین راهکار های کاهش فقر در این محدوده عبارت اند از: اعطای اعتبارت خرد، بیمه و حمایت مالی دولت، تنوع بخشی اقتصاد روستایی و غیره. همچنین نتایج تحلیل های کمی نشان داد، شاخص تنوع بخشی غیرکشاورزی (غیرزراعی) با مقدار تأثیر 826/0 در رتبه اول اهمیت و شاخص بهبود زیرساخت های تولیدی و رفاهی با مقدار تأثیر 451/0 در رتبه دوم اهمیت به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در کاهش میزان فقر روستایی در محدوده موردمطالعه داشته اند و تنوع بخشی از طریق تحریک بخش های درآمدی (کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات) موجب کاهش فقر روستایی می شود.
تحلیل فقر مسکن شهری از بُعد اجتماعی (مطالعه موردی: محلات منطقه 17 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فقر مسکن دارای ابعاد اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است، که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متفاوتی هستند، وضعیت این شاخص ها در مناطقی که گروه های کم درآمد و اقشار آسیب پذیر ساکن هستند نسبت به مناطق مرفه نشین نامناسب است. روش: هدف پژوهش تحلیل فقر مسکن از بعد اجتماعی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- پیمایشی صورت گرفته است، بدین صورت که با استفاده از منابع اسنادی - کتابخانه ای و مرور پیشینه تحقیق، نسبت به تدوین مبانی نظری و جمع آوری شاخص های پژوهش اقدام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t ، روش آنتروپی شانون و مدل ویکور استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد میانگین شاخص های اجتماعی مسکن در محلات منطقه17 از میانگین این شاخص ها در شهر تهران بالاتر است، لذا در این منطقه فقر اجتماعی مسکن وجود دارد. نتایج بدست آمده از آنتروپی شانون نشان داد، شاخص کمبود مسکن با وزن (0.134)، نفر در اتاق با وزن (0.102)، خانوار در واحد مسکونی با وزن (0.095) به ترتیب در بین شاخص های اجتماعی مسکن بیشترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. شاخص نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی با وزن (0.058) و شاخص خانوار در اتاق با وزن (0.076) به ترتیب کمترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. نتایج مدل ویکور نشان داد محلات زمزم ، زهتابی و ابوذر شرقی به ترتیب دارای بیشترین میزان فقر اجتماعی مسکن در بین محلات منطقه 17 هستند. نتایج: لذا با توجه به یافته های تحقیق می توان استنباط کرد که شاخص های کمبود مسکن، نفر دراتاق و خانوار در واحد مسکونی دارای بیشترین تاثیر در فقر اجتماعی و همچنین شاخص های نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی، خانوار در اتاق دارای کم ترین تاثیر در فقر اجتماعی مسکن می باشند.
Investigating the Role of Non-Governmental Organizations in Achieving Sustainable Rural Development (Case Study: Golestan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The importance of non-governmental organizations in underdeveloped or developing countries such as Iran is more than anything due to the ability of such organizations in advancing culture in the most basic sectors of society. The purpose of this research is to analyze the role of non-governmental organizations in Golestan province in achieving sustainable rural development. Design/methodology/approach - This research is descriptive-correlative. The experts of consulting firms of Golestan province constituted the statistical population (n=706) of whom 249 were selected as the sample using stratified random sampling method. The validity of the research instrument was evaluated by faculty members and experts. The pre-test and questionnaire validation were conducted by giving the questionnaires to 30 subjects other than the statistical sample. A Cronbach's alpha of 0.88 was calculated for the reliability coefficient. Finding- According to the results, collective performance of tasks, the use of information and communication technology in providing services, the promotion of skills in producers and beneficiaries of the agricultural sector, improvement of agricultural knowledge in producers and beneficiaries, agricultural technical-vocational training, teaching of management skills and administration of entrepreneurial business along with group dynamics were the major roles of non-governmental organizations in achieving sustainable rural development. The results showed that the communicative and economic knowledge factor and economy with a specific value of 6.86 had the highest power in explaining variables, followed by the educational-promotional factor with a specific value of 6.38 and the social-facilitating factor with a specific value of 5.97. In total, about 65.2% of the total variance was explained. Practical implications- In order to achieve sustainable rural development, it is suggested that non-governmental organizations play their roles in raising income and improving the living standards of farmers, accessing resources and facilities for providing services, diversifying agricultural and agricultural activities, reducing costs and establishing contact with farmers. It also promotes the level of knowledge and skills of producers and beneficiaries in the agricultural sector.
تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل نظام تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. جامعه آماری پژوهش ناحیه مرکزی استان گیلان، شامل ۹۳۹ روستا می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها به نسبت روستاهای هر شهرستان در ناحیه و با توجه به جمعیت و وضعیت جغرافیایی، تعداد 120 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه، نظر کارشناسان و متخصصان امر جمع آوری گردید. بعد از جمع آوری داده ها و استخراج اطلاعات، طبقه بندی و تهیه جداول توزیع فراوانی داده ها به منظور آزمون فرضیه ها و ارزیابی آن ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور س نجش بعد محیطی- اکولوژیک، 26 گویه در پرسشنامه طراحی شد. میانگین کل گویه های محیطی- اکولوژیک برابر 68/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد محیطی- اکولوژیک روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، بهبود وضع زیست محیطی روستا، همکاری با واحدهای امدادرسانی در زمان وقوع حوادث، مراقبت بر سلامت دام، طیور و آبزیان از طریق واکسیناسیون، تهیه طرح های پیشنهادی در زمینه های محیطی-اکولوژیک، حفظ منابع طبیعی از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرارگرفت. به منظور سنجش بعد کالبدی- فضایی، 12 گویه در پرسشنامه طراحی شد. در مجموع، میانگین کل گویه های کالبدی- فضایی برابر 94/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد کالبدی-فضایی روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، گویه های «صدور پروانه ساخت در محدوده قانونی روستا»، «توسعه زیرساخت های مختلف در روستا»، «میزان همکاری با بنیاد مسکن در اجرای طرح هادی»، «ارتقاء کیفیت خانه های روستایی و مقاوم سازی آن ها» در بخش کالبدی- فضایی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها، از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرار گرفت.