فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۰۱ تا ۵٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
127 - 149
حوزههای تخصصی:
از پیش شرط های اساسی برنامه ریزی به منظور ارتقای کیفیت زندگی و افزایش سطح پایداری در جوامع گوناگون، شناسایی عوامل و عناصر تأمین کننده و مؤثر بر زیست پذیری شهری است که نقش بسیاری در برنامه ریزی های راهبردی دولت دارند. یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر تمام جنبه های زندگی شهری، به ویژه زیست پذیری شهری عوامل اقتصادی مانند شغل مناسب، درآمد مناسب، مسکن مناسب و... است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی –تحلیلی و به کمک تکنیک مدل سازی ساختاری–تفسیری (ISM) در پی آن است که شاخص های اقتصادی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تبریز را شناسایی، سطح بندی کند. درنهایت نیز مدلی مناسب با وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز ارائه شود. در ابتدا شاخص های مورد نیاز پژوهش به کمک روش تحلیل محتوا، روش دلفی و مصاحبه با خبرگان در قالب 12 شاخص شناسایی شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری – تفسیری وضعیت شاخص ها و سطح بندی آن ها انجام شد و درنهایت به کمک تکنیک میک مک نوع شاخص ها در قالب چهار نوع شاخص مستقل، وابسته، پیوندی و کلیدی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد پنج شاخص وضعیت امنیت شغلی، درآمد مناسب و کافی، داشتن شغل مناسب، فرصت های شغلی مناسب و فرصت های درآمدزایی در منطقه با میزان تأثیرگذاری 12، مؤثرترین شاخص های اقتصادی در زمینه بهبود وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز هستند؛ بنابراین بهره برداری از اقتصاد قوی بازار در راستای ایجاد شغل مناسب و سرمایه گذاری در منطقه پیشنهاد می شود.
مطالعه عوامل فرهنگی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی سازهای پیچیده و چند بعدی است که جامعه انسانی همواره بدان نیاز داشته است. احساس امنیت اجتماعی بعد ذهنی امنیت اجتماعی را شکل میدهد و به اعتقاد برخی اندیشمندان دارای اهمیت بیشتری نسبت به بعد عینی امنیت است. در این پژوهش به دنبال مطالعه عوامل فرهنگی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهر خرم آباد هستیم. جمعیت آماری این پژوهش تمامی افراد بالای 15سال شهر خرم آباد و حجم نمونه آماری آن برابر با 384نفر میباشد. شیوه نمونه-گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان احساس امنیت کمی بیش از حد متوسط است و دینداری، سرمایه فرهنگی و رسانه های جمعی بر متغیر احساس امنیت اجتماعی در این شهر مؤثر هستند.
تحلیل نقش هیدروپلیتیک هریرود بر چالش های ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
1000 - 1023
حوزههای تخصصی:
امروزه رودخانه های مرزی با توجه به کارکردها در زمینه هایی مانند کشاورزی ، سدسازی ، انرژی ، نفت و صنعت و.. همواره به عنوان مهمترین منافع کشورها محسوب شده است. در طی سال های اخیر اختلافات گسترده ای را در حوزه های روابط بین الملل میان ایران و کشورهای همسایه خویش رخ داده است که بخش عظیمی از این اختلافات ، اختلافات بر سر رودهای مرزی بوده است و در این میان اختلافات ایران با کشور جمهوری افغانستان در این زمینه بیش از سایر کشورهای همسایه بوده است. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی، به تبیین نقش هیدروپلیتیک هریرود بر روابط بین الملل (مطالعه موردی:ایران و افغانستان) پرداخته است . در راستای گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق ، از اسناد کتابخانه ای استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که مصرف آب هریرود در افغانستان بیش از سایر کشورهای منطقه می باشد و در زمینه هیدروپلیتیک نیز عوامل سیاسی بر افزایش اختلافات هیدروپلیتیک موثر می باشند که در این زمینه دیدگاه رهبران سیاسی ، احداث سدها و تغییرات مسیر رودخانه هریرود به منظور مصرف کشاورزی و توسعه اقتصادی افغانستان ، مشکلات سیاسی افغانستان و نیز دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان از جمله چالش های هیدروپلیتیکی در سطح روابط بین الملل میان دو کشور ایران و افغانستان است .
تحلیلی بر یکپارچگی فضایی نواحی روستایی مبتنی بر تحلیل شبکه ای جریان های فضایی (مورد شناسی: بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و روستا به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. این جریان ها مابین سکونتگاه ها در اثر حوادث طبیعی، اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی دستخوش تحول و دگرگونی می شوند. یکی از قلمروهای جغرافیایی که از جنبه طبیعی تحول یافته است، ناحیه بن رود و جلگه شهرستان اصفهان است. در این ناحیه، تعاملات بین سکونتگاه های شهری و روستایی به وسیله جریان های گوناگون جمعیتی، کالا، خدمات، سرمایه، اطلاعات، ارتباطات و... تحقق یافته و زمینه شکل گیری سازمان فضایی را فراهم کرده است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. تحقیق حاضر، بر اساس ماهیت، اکتشافی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه همه سکونتگاه ها (شهری و روستایی) در سطح ناحیه هستند. داده ها و اطلاعات اولیه موردنیاز با استفاده از روش میدانی، فن پرسشگری و با ابزار پرسشنامه (روستا- شهر) جمع آوری شده است. داده های ثانویه نیز با مراجعه به سازمان ها و نهادهای متولی به دست آمده، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزار NodeXL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، عدم تعادل فضایی در توزیع امکانات و خدمات مختلف در سطح ناحیه باعث افزایش جابه جایی ها و شکل گیری پیوندهای گوناگون اجتماعی- فرهنگی شده است؛ از این رو دو شهر هرند و ورزنه رتبه های اول و دوم و روستای امام زاده عبدالعزیز در رتبه سوم، به مکان های اصلی تردد درون ناحیه ای تبدیل شده اند. نتایج نشان می دهد که الگوی جریان ها، الگویی روزانه، منظم و یک سویه است. این الگو در بسیاری از جهات مطابق با مشخصات نظریه قطب رشد است و از الگوهای شبکه ای فاصله زیادی دارد؛ چراکه در بیشتر سکونتگاه ها پیوند های یک سویه برقرار است. همچنین خشکسالی دهه اخیر باعث تقویت قطب های منطقه ای با کارکرد شهری شده و الگوی قطبی را در منطقه تقویت کرده است.
بررسی جغرافیای جرم در کلان شهرهای ایران: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جغرافیایی نخستین کوشش علم جغرافیا در باب تحلیل رابطه میان محیط و رفتار انسان است. بررسی ها نشان می دهد که معماری و شهرسازی بر میزان وقوع جرم تأثیر دارد. محیط های شهری کم تردد، تاریک و غیرقابل رؤیت مانند حاشیه شهرها معمولاً به محل تجمع معتادان، محل مناسبی برای خرید و فروش مواد مخدر و اموال مسروقه تبدیل می شود. پدیده جرم یکی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی و از خطرناک ترین آفت های ممکن است، با مروری بر تاریخ در می یابیم پیشگیری از جرم در تاریخ عمدتاً به مفهوم پیشگیری از تکرار جرم بوده نه پیشگیری از وقوع جرم. آنچه در بررسی جغرافیایی جرائم ش هری اه میت دارد، رابطه فضا و محیط شهری با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی و تحلیل نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها است. سؤال اصلی مقاله این است که نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها چگونه است؟ فرضیه ای را که برای تحلیل و بررسی این سؤال در صدد آزمون آن هستیم این است که برخی مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران وقوع جرم را تسهیل کرده است. روش انجام این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی – تحلیلی و از طریق بررسی متون قانونی و نظریات حقوقدانان و فقهای در خصوص موضوع حاضر است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روز رسانی شده خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری و بانک های اطلاعاتی است. روش تجزیه وتحلیل در این مقاله به صورت کیفی و استدلالی خواهد بود. بدین شیوه که متغیرهای موضوع را مورد بررسی قرار داده و ضمن توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده به صورت نظامند به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداخته و با گذار از آنچه هست به آنچه باید باشد، داده ها مورد استدلال قرار می گیرند
تحلیل بسترهای نهادی تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده (منطقه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده بر استفاده از ظرفیت نهادهای موجود تأکید می کند و بسترهای نهادی میان کنشگران را به منظور ایجاد سازمان تصمیم گیری و تصمیم سازی پایدار مهیا می کند. اصلاح ابعاد رویه ای مدیریت شهری به عنوان بسترهای نهادی و مبتنی بر تعامل میان کنشگران مختلف مبتنی بر نقش، وظایف و عملکرد آن ها می تواند زمینه تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار را فراهم کند؛ از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی تحقق پذیری مدیریت یکپارچه در فرایند بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. همچنین براساس مطالعات و برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنان، پرسشنامه، بهره مندی از آزمون های آماری میانگین، تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر ضمن احصای چالش های نهادی میان کنشگران اصلی مدیریت شهری کلان شهر اهواز براساس متغیرهای اثرگذار در قالب چهار مؤلفه، دوازده شاخص اصلی و 53 گویه و چگونگی تحقق مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد به مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار زمانی محقق می شود که روابط متقابل کنشگران این فرایند با یکدیگر به صورت آگاهانه و براساس تعامل و گفت وگو و اعتماد متقابل باشد و از سوی دیگر نظام رسمی میان کنشگران اجتماع مدار، یکپارچه و متکی بر بسترهای نهادی باشد.
تحلیلی بر تعارض منافع در پروژه های بزرگ مقیاس مشارکتی در شهر با تاکید بر مدل شراکت عمومی-خصوصی-مردمی مطالعه موردی: پروژه ارگ جهان نمای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
90 - 104
حوزههای تخصصی:
توسعه های شهری با هدف ایجاد منفعت عمومی صورت می پذیرد ولی گاهی به ایجاد تضادها بین اهداف و نتایج مورد قبول گروه مختلف و تعارضات منجر می گردد. از آنجا که تأثیر تعارضات مقوله ای زمینه دار است، اهمیت مدیریت آن را به مثابه یک رویکرد روش شناختی و عملی برجسته می سازد. مدل های جدید مدیریت تعارضات، مدل مشارکت عمومی خصوصی در توسعه شهری(3P) و مدل مشارکت عمومی و خصوصی و مردمی(مدل شراکت) (4P) است. 4P یک مفهوم نسبتاً جدید است که هدف آن به کارگیری انواع بازیگران در فرایندهای برنامه ریزی با هدف ایجاد برنامه ریزی اثربخش تر و همه شمول تر برای پاسخ به چالش های مشارکت بخش های عمومی خصوصی با تقویت جایگاه مشارکت مردمی در برنامه ریزی است. روش تحقیق در این مقاله از منظر هدف، کاربردی و از منظر راهبرد تحقیق، استفهامی است که با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش مروری ساده به کشف و توصیف مؤلفه های 3P و 4P پرداخته و مدیریت تعارضات در مدل جدید 4P را مطرح می نماید. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه شبه ساختار یافته به منظور فهم مشکلات پروژه ارگ جهان نمای اصفهان و تعیین تعارضات بین کنشگران اعم از گروه های ذی نفع و ذی نفوذ با استفاده از نمونه گیری هدفمند است و داده های متنی مکتوب اعم از اسناد شهری و خبری، مطالعات پژوهشی و گزارشات مربوط به پروژه و محدوده آن، قبل، حین و بعد از انجام پروژه با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار(قیاسی) بررسی و درنهایت با استفاده از «ماتریس دستیابی به اهداف» تعارضات میان گروهی در این پروژه تحلیل شده است. تعارضات بین سازمانی و گروه های مردمی در این پروژه در سه حوزه تملک اراضی(مالکان قطعات موجود در کاروان سرای تحدید)، نوع کاربری پیشنهادی برای محدوده(تغییر کاربری فضای سبز به فرهنگی و درنهایت تجاری) و ساخت پروژه جهان نما از لحاظ کالبدی(عدم توجه به حریم ارتفاعی و خط آسمان میدان نقش جهان) به وجود آمده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عدم شناخت کنشگران در پروژه جهان نما و عدم توجه به مشارکت و در مفهومی فراتر، شراکت (شریک بودن در سود و ضرر و نوآوری های یک طرح) گروه های مختلف اعم از بخش عمومی، خصوصی و مردمی در فرآیند طرح باعث ایجاد تعارضات شده و این امر منجر به عدم تحقق اهداف طرح گردیده است.
بازآفرینی فرهنگی اجتماعی فضاهای شهری با هدف ارتقاء هویت محله ای (مطالعه موردی: محله سنگ شیر همدان)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به ویژگی های خاص مکانی و فرهنگی و ارزش های بومی و محلی در فرآیندهای توسعه شهری منجر به یکنواختی سیما و ظاهر شهرها شده است و محلات شهری به عنوان مکان تبلور فرهنگ جایگاه و هویت خود را ازدست داده و همچنین جذابیت های ناشی از تمایزات مکانی و فرهنگی در این راستا کم رنگ شده است. در این راستا لزوم بازنگری در اقدامات مربوط به بازآفرینی در بافت های تاریخی به منظور استفاده از امکانات و پتانسیل ها و ارتقاء حس تعلق و درنتیجه هویت مندی محلات احساس می گردد. نقش محلات تاریخی در شهرهای گذشته به عنوان مکان تبلور فرهنگ جاری در فضا بسیار پررنگ و حائز اهمیت است. این پژوهش به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در حوزه بازآفرینی فرهنگی در راستای ارتقاء هویت محله ای، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت محله ای بر مبنای شاخص های بازآفرینی فرهنگی است. همچنین، مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده محله سنگ شیر همدان به دلیل دارا بودن هویت تاریخی غنی که امروزه در حال از دست دادن هویت محله ای خود است، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء بازآفرینی فرهنگی فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردیده است. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از تکنیک آماری SPSS استفاده شده است. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق در حوزه بازآفرینی فرهنگی، راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و کیفیت های محیطی و جنبه های فرهنگی –اجتماعی محلات شهری را در راستای ارتقاء هویت محله ای بررسی نماید. در پایان با تأکید بر این معیارها، محله سنگ شهر همدان که محله ای تاریخی و واجد هویت غنی می باشد، بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد با توجه به چهار معیار اصلی بازآفرینی فرهنگی و شش معیار اصلی هویت محله ای و ارتباط قوی بین این معیارها با یکدیگر می تواند به ارتقاء هویت محله ای محلات تاریخی کمک نموده و از این طریق حس تعلق شهروندان را موجب گردد.
شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق و تأثیر آن بر پایداری رفتار از دیدگاه گردشگران در مناطق روستایی شهرستان بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
696 - 711
حوزههای تخصصی:
مقصدهای گردشگری روستایی به علت بهره مندی از قابلیت های متنوع طبیعی و انسانی می تواند به عنوان مقصدی خلاق محصولات و خدمات خلاق به گردشگران ارائه نماید. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی های میدانی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 102 سؤال و جامعه آماری پژوهش گردشگران روستایی به تعداد 159000 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد و به روش تصادفی توزیع گردید. تحلیل های توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی صورت گرفته است. همچنین مدل سازی معادلات ساختاری برای شناسایی رفتارهای پایدار و بررسی اثر گردشگری خلاق بر آن در نرم افزار AMOS مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج رتبه بندی عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن بیشترین پتانسیل را با بار عاملی 90/0 به شاخص اطلاع رسانی و تبلیغات اختصاص داده است. رفتارهای پایدار گردشگران با استفاده از آزمون تحلیل عاملی در سه بعد عوامل فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مشخص شده است که به ترتیب پایداری فرهنگی 9/33 درصد، پایداری اقتصادی 8/14 درصد و پایداری زیست محیطی 75/11 درصد رفتارهای پایدار گردشگران را تبیین نموده است. البته باید متذکر شد وجود زمینه های گردشگری خلاق در منطقه اثری بر بروز رفتارهای پایدار گردشگران روستایی نداشته است.
An Overview on Success of the LEADER Approach in European Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aimed at identifying the successful aspects of the LEADER Approach in European countries. Design/methodology/approach- The methodology in this study is a systematic overview. The statistical population of the present research consisted of 30 scientific articles on the LEADER Approach published in different journals during 2000-2017. Findings- The results showed the success cases (items) of the LEADER Approach in European countries can be defined in four general categories contains: economic, social, environmental, and management dimensions. Moreover, among the successes of the LEADER Approach, the economic dimension with a rate of 38.4% has the highest percentage relative to the other dimensions. One factor behind the success of the LEADER to European countries, which is an important guide for rural development programs in Asian countries including Iran, is a very important issue of networking in the rural development process, which has recently been intensely debated in the discussions of academic and executive development spheres in the EU countries. However, the effects of LEADER vary from region to region, so any generalizations between regions are likely to be unreliable. Therefore, it is still difficult to judge its true impact on rural development. Originality/Value- The LEADER Program is one of the performed programs being implemented by European Union countries in the new vision of rural development planning. When the European Union started its new program with a completely new approach, there were a lot of skeptics against the initiative based on local development. LEADER has often been praised as a successful approach to rural development, although its implementation is not without scholarly critiques.
مکان یابی بهینه ایستگاه سینوپتیک با روش منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، مورد مطالعه: شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان تنکابن دارای 13 ایستگاه باران سنجی و یک ایستگاه کلیماتولوژی غیر فعال می باشد. نظر به بعد مسافتی این شهرستان با ایستگاه های سینوپتیک موجودمی توان با توجه به مساحت شهرستان تنکابن به مکان یابی یک ایستگاه جدید سینوپتیک در شهرستان تنکابن اقدام نمود تا ضمن حل مشکل فاصله بین ایستگاه های موجوددر مطالعات اقلیمی و برنامه ریزی های شهری و عمرانی نیز از داده های ایستگاه جدید استفاده کرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و ترکیبی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای گرافیک مبنا مانند ARC GIS10 و آمار مبنا شامل PASW و Choise Expert استفاده گردیده است. هم چنین جهت تلفیق و استخراج وزن های موثر در عملیات مکان یابی از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش هم پوشانی وزنی و منطق فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد با توجه به تلفیق فاکتورهای هفتگانه با مدل هم پوشانی وزنی و استفاده از مدل AHP81/6 کیلومترمربع از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک می باشداین منطقه در شمال شهرستان متمرکز شده است و در حدود 38/0 درصد مساحت شهرستاناین قابلیت را دارا می باشد. هم چنین نتایج تلفیق نقشه های فاکتور با مدل فازی،1/2 کیلومترمربع از مساحت شهرستان را دارای قابلیت بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می نماید. با توجه به مقایسه دو نقشه نهایی مدل فازی به دلیل قابلیت انعطاف بالاتر نسبت به مدل هم پوشانی وزنی به عنوان مدل بهینه جهت اولویت بندی شهرستان به منظور احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می گردد.
بررسی علل مهاجرت روستاییان و پیامدهای حاصل از آن در شهرستان بوکان (مورد : دهستان ایل گَوَرک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با تحولات گسترده اقتصادی- اجتماعی و تکنولوژیک از جمله در زمینه ایجاد شبکه های ارتباطی؛ روابط شهر و روستا بسیار گسترده و متنوع شده است. یکی از مهم ترین ابعاد این روابط جریان جمعیت یا بعبارت دیگر مهاجرت از روستاها به سمت شهرها و بالعکس می باشد. این پژوهش که با رویکردی کاربردی و با انجام عملیات پیمایشی انجام گرفته است، هدف از آن بررسی عوامل مؤثر در مهاجرتهای روستایی دهستان ایل گَورک از توابع شهرستان بوکان و نیز پیامدهای فضایی حاصل از اینگونه مهاجرتها در روستاهای مورد مطالعه می باشد. بر این اساس تعداد90 خانوار مهاجر که به شهرهای منطقه کوج نموده اند، انتخاب و مورد پرسشگری واقع شده اند. برای بررسی پیامدهای مهاجرت نیز سه روستای قزل گنبد، گلولان سفلی و قروچای علیا انتخاب و وضعیت روستاها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر تأثیرگذاری محدودیتهای طبیعی و نیز مسایل اقتصادی– اجتماعی روستاها در افزایش مهاجرتهای روستایی به طور هماهنگ است. گرچه 5/65 درصد از جامعه نمونه نقش نارساییهای اقتصادی موجود در روستاها را مهم ترین عامل در مهاجرت خود بیان داشته اند. در این راستا مهاجرفرستی روستایی، بافت جمعیتی ناحیه را به هم زده است. همچنین مهاجرت افراد در سنین کار، جمعیت روستاهای دهستان ایل گورک را به صورت دو قطبی درآورده است. این کاهش نیرویهای مولد در روستاها در گذر زمان سبب تغییر در الگوی کشت، پایین آمدن راندمان تولید، درآمدزایی و به تبع افزایش نسبی فقر در روستاهای دهستان گردیده است. به لحاظ فرهنگی نیز رفتار مهاجرین سبب تغییر و دوگانگی نسبی در فضای ارزشی روستاییان و به هم زدن بافت سنتی اجتماعی روستاهای مورد مطالعه شده اند.
تحلیل فضایی نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از خدمات شهری با الگوهای تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از موضوعات بررسی در شهرهای امروزی دستیابی به توسعه پایدار است. از راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و امکانات و خدمات موجود در شهر است. هدف این مقاله تعیین میزان برخورداری هریک از نواحی هفده گانه شهر بروجرد از امکانات و خدمات شهری است و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا سرانه وضع موجود هریک از کاربری های شهری از نقشه تفصیلی برای هریک از نواحی به طور جداگانه استخراج و سپس با بهره گیری از روش تاپسیس به ارزیابی هریک از نواحی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری پرداخته شد. در این پژوهش سرانه کاربری های تجاری، آموزشی، فرهنگی، جهانگردی - پذیرایی، بهداشتی - درمانی، اداری - انتظامی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات و ورزشی در هریک از نواحی، شاخص های پژوهش و نواحی 17 گانه شهر، گزینه ها در نظر گرفته شده اند. نتایج به دست آمده بیان می کند بیشتر نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری وضعیت مناسبی ندارند؛ به طوری که می توان نواحی شهر را از لحاظ توسعه یافتگی در چهار سطح توسعه قرار داد؛ به این ترتیب که ناحیه 17 در سطح اول توسعه، نواحی 2، 12 و 15 در سطح دوم توسعه، نواحی 1، 4، 5، 8، 9، 11 و 16 در سطح سوم توسعه و نواحی 3، 6، 7، 10، 13 و 14 در سطح چهارم توسعه قرار دارند؛ بنابراین، توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و شیوه توزیع جمعیت، ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی ایجاد فضاهای شهری مخصوص بانوان در شهر تهران از دید زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصاص فضاهایی ویژه بانوان به عنوان یکی از راهکارهای تسهیل حضور و امنیت زنان در فضای عمومی توسط شهرداری تهران پیگیری می شود و موافقین آن را مصداق عدالت جنستی و مخالفین آن را به عنوان تبعیض جنسیتی در نظر می گیرند. در این تحقیق اثربخشی آنها از دید زنان و مردان تهرانی به عنوان ذینفعان اصلی سنجیده و مقایسه شده است. در این مطالعه از تحقیق ارزشیابی بهره گرفته شده و برای جمع آوری داده ها در تحقیق میدانی از مصاحبه فردی و در پیمایش از ابزار پرسشنامه استفاده شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل: میزان آشنایی، میزان ضرورت برنامه ها، میزان رضایت و میزان اعتماد به انجام درست برنامه است. در پیمایش، 400 زن و 100 مرد با تلفیق دو روش خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. شهروندان تهرانی اعم از زن و مرد از سه برنامه مورد بررسی رضایت نسبی خوبی دارند و تفاوت زیادی بین نظرات آنها بجز در موارد محدود وجود ندارد؛ هرچند کیفیت پایین برخی خدمات و مشارکت ضعیف گروه های مختلف شهروندان در برنامه ها همچنان جای نقد دارد. بسط فضاهای زنانه با توجه به محدویت های زنان در حضور و احساس امنیت در فضاهای عمومی موافقین زیادی هم در زنان و هم در مردان دارد؛ هر چند باید توجه داشت ادامه و بسط این روند در جداسازی و تفکیک جنسیتی می تواند نتایج منفی و معکوسی در در دراز مدت در جامعه داشته باشد و به تعاملات سالم و پویای آن صدمه بزند.
سنجش و ارتقای کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی دروازه های ورودی و خروجی شهر در راستای توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
دروازه شهر اولین فضایی است که مسافر در هنگام ورود به شهر با آن مواجه می شود و همچنین آخرین فضایی است که در هنگام خروج از شهر مخاطب بعد از طی نمودن آن، از شهر خارج می شود؛ بنابراین، دروازه شهر در ایجاد خاطره ذهنی، نقش مؤثری برعهده دارد. در فضای دروازه شهر، ویژگی های طبیعی بیرون و پیرامون شهر و همچنین خصوصیات محیط انسان ساخت داخل شهر قابل مشاهده است. فضای دروازه شهر با توجه به موقعیتی که دارد، باید عملکردها و کیفیت های متنوع محیطی داشته باشد تا در زمان ها و شرایط مختلف به کار گرفته شود. مطلوبیت کیفیت های محیطی دروازه شهر و وجود عملکردهای متنوع در آن موجب می شود که این عرصه به یک کانون فعالیتی برای جذب جمعیت تبدیل شود و فعالیت گردشگری در آن ادامه یابد. این مقاله از نوع کاربری و با روش آمیخته انجام شده است. براساس سنجه های درنظر گرفته شده برای بررسی کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی در دروازه های شهر بانه، برداشت های میدانی انجام شده و برای بررسی میزان مطلوبیت سنجه ها از آزمون z با میزان اطمینان 95 درصد استفاده شده و نتایج به دست آمده، تحلیل و بررسی شد. سپس در راستای توسعه گردشگری در دروازه های شهر بانه راهکارهای بهبود کیفیت کالبدی فضاهای جمعی، افزایش قابلیت دعوت کنندگی فضای دروازه، افزایش قابلیت حضور افراد در فضاهای دروازه در فصل های مختلف سال و در طول شبانه روز، حفظ و ارتقای ایمنی و امنیت، بهبود کیفیت معابر و دسترسی ها، ایجاد اختلاط کاربری و سازگاری میان کاربری ها، آرام سازی ترافیک در طول مسیرهای ورود به شهرو افزایش کارایی اقتصادیارائه شد. برای هریک از راهکارهای یادشده، سیاست های ویژه ای برای تحقق آن ها تعریف شده است.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 58
حوزههای تخصصی:
«افزایش جمعیت شهرنشین» در طول چند دهه گذشته، هرچند مزایایی برای ساکنان شهرها به ارمغان داشته، اما این پدیده بسیاری از شهرها و ساکنان را با مسائل و چالش هایی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و کالبدی روبرو ساخته است. تداوم این وضعیت موجب فاصله گرفتن شهرها از وضعیت پایداری و تنزل کیفیت زیست و زندگی ساکنان شده است.. بر این مبنا، «زیست پذیری شهری» به عنوان یکی از رویکردهای برآمده از مبحث توسعه پایدار، و به منظور حل چالش ها و مسائل شهری مطرح گردید. بر این اساس، تحقیق حاضر به سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در محلات منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی باهدف کاربردی است و داده های موردنیاز تحقیق از طریق جمع آوری پرسش نامه ساکنان فراهم شده است. نتایج نشان می دهد امتیاز زیست پذیری در منطقه با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و با در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد متوسط، برابر با 46/2 به دست آمده است که در بین ابعاد 5 گانه موردبررسی، بعد مدیریتی با امتیاز 78/1 و بعد اجتماعی - فرهنگی با امتیاز 81/2 به ترتیب دارای بدترین و بهترین وضعیت زیست پذیری در محله بوده اند. همچنین نتایج مدل کوپراس نشان داد در بین محلات منطقه 15، محله ابوذر با امتیاز 0576/0 و محله مینابی با امتیاز 0476/0 به ترتیب بهترین و بدترین محلات منطقه 15 ازنظر شاخص های زیست پذیری بوده است.
تبیین نقش الگوی مدیریت زمین شهری مبتنی بر توسعه کالبدی فضایی شهرها (موردپژوهی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
67 - 82
حوزههای تخصصی:
الگوی کنونی مدیریت زمین شهری در ایران تحت تأثیر عواملی از جمله تمرکزگرایی در ساختار قدرت، موازی کاری های نهادی، واسطه گری، ضعف بسترهای قانونی و ... زمینه ساز بروز ناپایداری کالبدی- فضایی به خصوص کلانشهرهایی چون تهران گردیده است. هدف پژوهش بررسی الگوی مدیریت زمین شهری مبتنی بر پایداری کالبدی- فضایی منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و به منظور تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. جامعه آماری نهادهای متولی مدیریت زمین شهری و مراجعه کنندگان بوده که به ترتیب 336 و 130 نمونه می باشد. سنجش اعتبار الگو بر اساس طیف سه تایی (کم:1- متوسط:2-زیاد:3) با میانگین مفروض (2) و تعداد 7 معیار صورت گرفت. این معیارها شامل متناسب بودن، اثربخشی و کارایی، مشروعیت، پیوستگی، انعطاف پذیری، مطلوبیت و قدرت الگو و قابلیت تعمیم هستند. بر اساس نظرات خبرگان میانگین کل حاصل از سنجش اعتبار الگو برابر با (2.81) می باشد که از میانگین مفروض (2) بالاتر بوده و به 3 (مقدار زیاد) نزدیک است. میزان واریانس تبیین شده الگوی بهینه توسط مؤلفه های متغیر پیش بین (0.63) است که معنی دار است. بنابراین 63 درصد الگوی بهینه تحت تأثیر مؤلفه های مزبور است و تناسب و مطلوبیت بالایی داشته و از قدرت تبیین و پیش بینی لازم در زمینه موضوع پژوهش برخوردار است. نتایج نشان می دهد که الگوی کنونی مدیریت زمین شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران منجر به بروز ناپایداری های کالبدی- فضایی شده است.
تدوین الگوی توسعه پایدار شهری مبتنی بر توسعه مجدد با استفاده از الگوریتم خوشه بندی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعه ی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهه های اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدوده های شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزی های همجوار منجر شده است. این در حالی است که توسعه میان افزا و به ویژه بازیافت زمین و توسعه مجدد به عنوان رویکردهایی کارا می تواند در جهت کاهش آسیب به محیط زیست و تحقق توسعه پایدار شهرها مورد نظر قرار گیرد. در این راستا هدف این تحقیق تدوین الگویی برای شناسایی اراضی با قابلیت توسعه مجدد و بکارگیری آن در شهر اراک به عنوان نمونه است. بنابراین این تحقیق سعی در پاسخگویی به این پرسش ها دارد که چگونه می توان اراضی با قابلیت توسعه مجدد را(در راستای تحقق توسعه پایدار شهری) شناسایی نمود؟ و این اراضی در شهر اراک کدامند؟ بدین منظور الگوریتمی ابداعی به منظور شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد طراحی شده است که در آن قطعات شهری بر اساس 8 معیار کیفیت ابنیه، عمربنا، ریزدانگی نفوذپذیری، قیمت زمین، نرخ سرپرستی، نسبت مهاجرت و دسترسی به فضای سبز مورد ارزیابی قرار می گیرند. این الگوریتم ابداعی به صورت نمونه در شهر اراک پیاده سازی شده است. نتایج نشان می دهد الگوریتم ابداعی(خوشه بندی توانی بر مبنای ده) قابلیت خوبی در ترکیب با نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی دارد و در شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از الگوریتم مذکور در شهر اراک منجر به شناسایی 4178 قطعه با قابلیت توسعه مجدد شد که مساحتی برابر با 85.8 هکتار دارند و می تواند به منظور تحقق توسعه میان افزا در شهر اراک مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه ی موردی: استان بوشهر)
حوزههای تخصصی:
استان بوشهر با برخورداری از توان بالقوه و بالفعل محیطی و اقتصادی، در زمینه ی توسعه با توزیع ناعادلانه ی امکانات و خدمات در کنار موقعیت مرزی با عدم تعادل فضایی و چالش های اجتماعی روبه رو است. توسعه ی استان در نظام برنامه ریزی می تواند نقش تعیین کننده ای در پایداری و امنیت پایدار منطقه ی جنوب داشته باشد. هدف گذاری پژوهش از نوع کاربردی و روش شناسی آن توصیفی و تحلیلی است. ابتدا اوزان شاخص ها به روش FUZZY محاسبه و سپس با استفاده از مدل VIKOR شهرستان ها اولویت بندی شده است. مطابق تحلیل ها، شهرستان بوشهر برخوردارترین شهرستان استان و در رتبه ی بعدی شهرستان های عسلویه، کنگان و جم قرار دارند. شهرستان دشتستان نیز پایین ترین سطح برخورداری را دارد. صنعت به عنوان بخش پیشروی اقتصادی بیش ترین نقش را در تعیین سطح توسعه ی شهرستان ها و هم چنین ایجاد عدم تعادل ها ایفا کرده است. بارگذاری بیش از ظرفیت صنعت در شهرستان ها موجب بروز آلودگی ها و آثار مخرب زیست محیطی شده و ساختار نظام سکونتگاهی را با چالش و تهدیدهای اساسی روبه رو خواهد کرد هم چنین عدم تعادل های ایجاد شده پیامدهایی نظیر بیکاری، فقر، ناامنی و ناپایداری سکونتگاه ها را به وجود خواهد آورد. برنامه ریزی در قالب آمایش سرزمین در ایجاد ساختار فضایی متعادل منطقه ضروری تشخیص داده می شود. از مهم ترین پیشنهادهای پژوهش می توان به بهره گیری از تمام ظرفیت های استان در راستای تعادل بخشی اشاره کرد به طوری که شمال محدوده از ظرفیت و توان بالایی در زمینه ی گردشگری برخوردار است که در صورت بهره گیری از آن می تواند نقش بسزایی در بهبود و تعادل بخشی منطقه داشته باشد.
The Entrepreneurial Marketing Mix in Rural Women's Local and Traditional Art Business(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural women are the carriers of traditional culture and art of Iranian ethnicities inherited naturally and mainly through generations. Iranian rich and native culture can creatively be presented and protected; this can lead the unemployment to be erased, especially in rural areas, while at the same time rural businesses can thrive by promoting the potential of rural entrepreneurial women. Design/Methodology/Approach- This was a descriptive-analytic study aiming to describe the primary and secondary factors involved in the marketing mix of Iranian local art businesses using a consent-based Likert scale questionnaire developed by Mobaraki et al. (2016). A total of 28 local art entrepreneurs responded to the questionnaire in Tehran and across Iran. The five primary components called 5C including the "networking and communications", "content of local artwork", "creativity", "cultural value" and "artwork creator" and 32 related items were evaluated. Findings- The reliability of the questionnaire was confirmed with the Cronbach's alpha of 0.94. Data were analyzed by comparing the means of variables using the Friedman test. The most influential subset in the marketing mix of local art businesses was related to the category of the artwork content, composition and harmony. And the impact of other elements was also determined by considering their impact factors through mean comparison using the Friedman test. Research Limitations & Implications- There were plenty of shortcomings observed in the theoretical foundations of marketing the artworks and traditional arts, while the number of women active in manufacturing marketing traditional arts and participating in the relevant research processes was very limited. Practical Implications- Relying on the findings of this research and the model presented for the entrepreneurial marketing mix of traditional rural women's arts as well as training, we can expand business establishments active in marketing and also enhance the selling artworks and traditional arts. Originality/value- The results of this research can be applied in marketing the traditional artworks of Iranian rural women.