فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از تحلیل عاملی، شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر توسعه یافتگی و میزان تأثیر آنها و سطح بندی شهرستان هاست. و هدف تحلیل خوشه ای، ناحیه بندی مناطق جغرافیایی استان یا به عبارت دیگر شناسایی مناطق و نواحی همگن و تحقق استعدادهای ذاتی ناحیه ای در جهت اعمال برنامه ریزی ناحیه ای شهرستان های استان فارس می باشد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه " توصیفی تحلیلی" است که از مدل های کمی نظیر تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش با تحلیل عاملی نشان می دهد که، توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس در راستای برنامه ریزی ناحیه ای توسعه پایدار نبوده به طوری که در زمینه شاخص های تلفیقی (در 5 عامل: بهداشتی- آموزشی، اجتماعی – کشاورزی، صنعتی – زیربنایی، اشتغال و کشاورزی)، از مجموع 24 شهرستان در سال 85، شهرستان های شیراز و آباده، برخوردار؛ شهرستان های جهرم، لار، فسا، لامرد، نی ریز، ارسنجان و مرودشت نسبتاً برخوردار؛ و شهرستان های اقلید، خرمبید، بوانات، پاسارگاد، نورآباد ممسنی، کازرون، فیروزآباد، قیرکارزین، خنج، داراب و استهبان محروم؛ و شهرستان های زرین دشت، مهر، فراشبند و سپیدان بسیار محروم شناخته شده اند. عامل بهداشتی آموزشی بیشترین میزان تأثیر و عامل کشاورزی کمترین میزان تأثیر را در عوامل 5 گانه داشته اند. شهرستان های استان با تحلیل خوشه ای در 5 سطح در جهت برنامه ریزی ناحیه ای دسته بندی شده اند. رهیافت فوق نشان می دهد هیچ گونه برنامه ریزی برای نواحی همگن دیده نشده است. سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان ها، نشان دهنده رابطه معنی دار و همبستگی بالا بین توسعه نیافتگی و توزیع نامتناسب عامل های بهداشتی آموزشی، اقتصادی و زیربنایی است. شهرستان های نزدیک به مرکز استان نسبت به شهرستان های دورتر، کمتر توسعه یافته تر می باشند که این بازتاب و برآیند نظام برنامه ریزی و قطب رشد می باشد.
مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات جدید و قدیم شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامه ریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهت های بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت می شود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که می تواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ۱۸ سال در محله های مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قوی تر و اثرگذارتری بر سطح رضایت مندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایت مندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست می دهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
Analysis of the Effects of Housing Quality on Health (Physical and Mental) of Villagers (Case Study: Villages of Shandiz District in Binaloud County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Quality and living conditions of humans are heavily reliant on their housing. A suitable shelter will prevent illness and damage to a large extent and plays a crucial role in promoting people's mental and physical condition. This study seeks to analyze and evaluate the effects of improving the quality of housing on promoting the physical and mental health of villagers. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical method. The main data collection instrument is a questionnaire. The studied area is Shandiz district in Binalud town, Khorasan Razavi Province. The statistical population of this research consists of 11 villages, which according to 2017 Census accommodated 5921 households. The sample size was estimated at n=190 using the Cochran formula with an error of 0.07%. Data gathering tool comprised interview, field questionnaire and observation. The questionnaire items were designed based on a Likert scale. For the analysis of data, descriptive and inferential statistics (Pearson correlation test, single sample t-test and regression) were used in the SPSS software. The villages were ranked by WASPAS analysis (the weighing in WASPAS analysis is based on entropy). Findings - The results of Pearson correlation test showed that the quantitative (0.549), physical (0.513), the socio-cultural (0.505), and the environmental (0.522) dimension were significantly correlated with mental- psychological health. With regard to the physical health, there was only a direct and weak relationship with the physical dimensions (0.149). As for the health variable, the quantitative (0.651), physical (0.623), socio-cultural (0.605) and environmental (0.596) dimensions had a strong direct relationship, meaning that as dimensions of the quality of housing improves, the health of villagers is affected and their physical and mental health is promoted. The results of pathway analysis showed that among independent variables (quantitative, physical, socio-cultural and environmental variables) the quantitative dimension had the highest effect on dependent variable (physical and mental health) with a value of 0.564. Practical implications - According to the results, improving the quality of housing will promote the mental and psychologic health of villagers. Originality/value - Selecting a suitable rural housing model can definitely yield positive outcomes for promotion of health standards both in physical and mental dimensions.
Analysis of the Model of Sustainable Development Planning in Rural Economy of Iran (Case Study: Yazd Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study was undertaken to explore the model of the sustainable development planning of rural economy in Yazd province. Design/methodology/approach - This is an applied research that draws on an exploratory approach for data collection and is descriptive-analytical with regard to the description of characteristics. The main research instrument was a questionnaire coupled with semi-structured interviews. The statistical population of the study consisted of government actors in Yazd province, who were selected using multi-stage sampling method. Findings - The findings of this research indicated that planning sustainable development of rural economy in Yazd province has been consistent with the rational approach in terms of characteristics and compatible with the operational planning in terms of pattern. The central planning process has been top-down, and therefore, the local communities have not been involved in any of the planning processes. Research limitations / implications -The dominance of the traditional views on planning and the absence of stakeholders and locals in the planning framework has led to seven decades of ineffective development programs in Iran. Therefore, changing the planning pattern from the traditional (rational) to new (interactive-communicative) approach, which would lead to decentralization and the establishment of a public involvement in the planning system, especially in rural development, can help cope with the shortcomings of seven decades of rural development programs in Iran in general, and Yazd province in particular. Practical implications - Trusting people and utilizing the knowledge of rural people, especially the educated and young people, not only in planning but also in managerial positions such as district deputy in which the candidates are chosen among the local people, use of regional potentials such as Basij of Engineers to set up small knowledge-based circles at the city level and specialization of rural districts are some of the solutions that can trigger rural development under an interactive pattern. Originality/value : It is also important to identify the model that is employed by the dominant approach to development planning in a country. Based on this model, many features such as the extent of concentration and the role of people in the planning system, the role of local potentials and the limitations in planning, the place of monitoring and evaluation, among other things, in fostering development can be identified.
تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در برابر زلزله (با استفاده از آمار فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین، و غیرقابل پیش بینی ترین مخاطرات طبیعی شهری به شمار می آید. طبق اعلام سازمان مدیریت بحران کشور، 78درصداز مساحت کشور در محدوده خطر لرزه خیزی بالا قرار دارد و 10درصداز تلفات انسانی ناشی از بلایا در نتیجه زلزله است. استان گلستان جزو استان های رده دوم خطر زلزله و در رده خود اولین استان پُرخطر است. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل مکانی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در شرایط بحرانی به منظور تعیین نقاط نیازمند مداخله فوری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل مرزهای جغرافیایی شهر گرگان براساس سرشماری سال 1395 است. برای تعیین پهنه های آسیب پذیر از مدل هایی نظیر ANP و VIKOR استفاده شده است. برای تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی نیز از آماره فضایی Getis-Ord بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص مصالح ساختمانی با وزن 452/0 و شاخص ریزدانگی (مساحت قطعات) با وزن 126/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را در ارزیابی آسیب پذیری بلوک های شهر گرگان دارند. همچنین، بیشترین میزان آسیب پذیری از لحاظ کالبدی مربوط به مناطق مرکزی و جنوبی و حاشیه های شرقی و تا حدودی غربی شهر گرگان است. تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و جنوب را با سایر مناطق شهر گرگان نشان می دهد. درواقع، پهنه های آسیب پذیر شهر گرگان عمدتاً بر بافت های تاریخی و مناطق حاشیه نشین منطبق است.
عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران است. برای تحقق این هدف و تعیین روابط بلند مدت بین بهره وری توزیع درآمد و متغیرهای توضیحی، از روش هم انباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و الگوی تصحیح خطای برداری ( VECM ) استفاده شده است. یافته های حاصل از تخمین تابع بلندمدت مدل، بیانگر تأثیر منفی و معنی دار متغیرهای تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری در صنایع روستایی، بهره وری نیروی کار و شاخص نسبت سطح زیر کشت به تعداد نیروی کار بر ضریب جینی است. همچنین تأثیر رشد اقتصادی بر ضریب جینی مثبت و معنادار شده است، از این رو رشد بهره وری نیروی کار کشاورزی منجر به بهبود توزیع درآمد و کاهش فقر در مناطق روستایی می شود و افزایش سرمایه گذاری در صنایع روستایی، افزون بر بهبود توزیع درآمد، از درصد روستاییان کم درآمد نیز خواهد کاست. همچنین، مخارج تحقیقات و آموزش کشاورزی به کاهش ضریب جینی در راستای توزیع عادلانه تر درآمد خواهد انجامید. در این راستا می بایست، زیرساخت های اقتصادی که از عوامل بسیار مهم در رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است، در مناطق روستایی و مناطق دارای فقر گسترده، توسعه یابند تا بر میزان عدالت افزوده و از میزان فقر کاسته خواهد شود.
ارزیابی ژئومورفوسایت های شهرستان خور و بیابانک و طبس به منظور گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقصد های کویری و بیابانی به سبب داشتن ویژگی هایی مانند بکر بودن، آرامش، مهمان نوازی ساکنان و فرهنگ غذایی غنی، از مقصدهایی محسوب می شوند که قابلیت زیادی در گردشگری کم شتاب دارند. با تلفیق دو گونه گردشگری «کم شتاب» و «زمین-محور» و رعایت ضوابط پایداری محیط زیست، می توان از راه گردشگری کم شتاب، به حفظ ژئومورفوسایت ها دست یافت. این پژوهش درپی شناسایی و ارزیابی مقصدهایی است که با ویژگی های خود به ماندگاری بیشتر گردشگران در مقصد ها کمک کنند. اطلاعات این پژوهش توصیفی-کاربردی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اینترنت و گفت وگو با کارشناسان گردآوری شد و به کمک پرسشنامه، تعداد 20 ژئومورفوسایت از دو شهرستان طبس و خور و بیابانک با استفاده از روش فاسیلوس ارزیابی شد. دلیل انتخاب روش فاسیلوس، تعداد بیشتر معیارهای امتیازدهی و هم خوانی بیشتر آنها با معیارهای گردشگری کم شتاب است. داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با به کارگیری تحلیل عاملی اکتشافی، بررسی و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند که ژئومورفوسایت های دق سرد و گرم، کال سردر، معادن و روستای پروده، روستای بیاضه و کویر روح مرغوم به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری کم شتاب داشتند. همچنین، ژئومورفوسایت های کال نمک، تل خاکستری، آب معدنی گرمه، ریگ جن و روستای بیاضه به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری زمین-محور به دست آوردند. در پایان، راهکارهایی پیشنهاد شد، از جمله: تکمیل راه های ارتباطی، فضاهای تفریحی و امکانات گردشگری؛ تهیه و تولید نقشه و بروشور برای معرفی ژئومورفوسایت ها؛ سازگاری اقامتگاه ها با محیط؛ دوره های آموزشی برای گردشگران و مردم محلی؛ بهره برداری از گردشگری علمی برای جذب گردشگران و دیدار از مناطق.
تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
614 - 633
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی در ارتباط تنگاتنگی با مباحث اقتصادی بوده و این موضوع در مناطق کم برخوردار مانند مناطق روستایی اهمیت بیشتری دارد. ازاین رو، هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان بود. نمونه آماری پژوهش شامل 29 تن از دریافت کنندگان اعتبارات بانک کشاورزی بودند که به روش ارجاع زنجیره ای تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازنظر روش از نوع پژوهش های کیفی است و برای تحلیل محتوای مصاحبه ها از روش ترکیبی تحلیل روایت و اسنادی استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل تماتیک با استفاده از شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بود. روایی درونی ابزار پژوهش از راه اعتباریابی توسط اعضا و فرایند مثلث سازی؛ و روایی خارجی از راه تکنیک حداکثر تنوع در انتخاب نمونه ها تأیید شد. یافته ها نشان داد که تأثیر اعتبارات بر کیفیت زندگی بر پایه میزان و نوع اعتبارات با هم متفاوت است. دریافت اعتبارات خرد جاری در کوتاه مدت به بهبود کیفیت تولید و کیفیت سلامت و امنیت کمک کرده؛ درحالی که در بلندمدت، به دلیل انحراف در کارکرد موجب محرومیت نسبی افراد شده و کیفیت زندگی آنان کاهش یافته است. دریافت اعتبارات خرد سرمایه ای به دلیل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار زمینه ساز دسترسی به امکانات و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت زندگی در کوتاه مدت شده است. این اعتبارات در طول زمان به بهبود کیفیت زندگی افراد روستایی و رضایتمندی آن ها از زندگی کمک کرده است. دریافت اعتبارات کلان سرمایه ای نیز بهبود کیفیت اشتغال و درآمد، کیفیت دارایی ها، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت روابط اجتماعی و کیفیت محیطی را موجب شده است.
ارزیابی شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
671 - 686
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری کرمانشاه با هدف اولویت بندی گزینه های ایده آل در سیستم حمل ونقل این شهر ارزیابی، و بر شیوه های حمل ونقل عمومی تأکید می شود. بدین منظور، چهار گزینه تاکسی، اتوبوس، منوریل و پیاده روی به عنوان چهار شیوه حمل ونقل عمومی، با توجه به بیست شاخص در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی ارزیابی شده است. از آنجا که در پژوهش حاضر، شاخص های متفاوتی برای انتخاب گزینه ها به کار رفته است، به منظور تحلیل و ارزیابی، روش های تصمیم گیری چندشاخصه و تکنیک تاپسیس استفاده شده است. این پژوهش توصیفی است و جامعه آماری آن شامل متخصصان حوزه حمل ونقل در شهر کرمانشاه است. نمونه آماری این پژوهش شامل چهل نفرند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و درمجموع، از هر نفر بیست نکته درباره جنبه های مختلف پایداری پرسش شد. پاسخ ها در قالب طیف لیکرت پنج قسمتی دسته بندی شدند. پس از طی فرایند پیش آزمایش، سنجش روایی و پایایی آن صورت گرفت. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شد که حدود 734/0 است. بدین ترتیب، پرسش ها سازگاری درونی دارند. پرسشنامه های نهایی بین چهل نفر از متخصصان حوزه حمل ونقل شهری شامل کارشناسان این حوزه و استادان برنامه ریزی شهری توزیع شد. مطابق نتایج، پیاده روی در رتبه اول، تاکسی و اتوبوس در رتبه دوم و منوریل در رتبه نهایی از نظر اهمیت قرار دارند. در این بین، پیاده روی به دلیل هزینه کمتر، انعطاف پذیری بیشتر، افزایش تعامل اجتماعی و حمایت از محیط زیست، امتیاز بیشتری دارد. منوریل نیز به دلیل افزایش میزان سرمایه گذاری، تأثیر بیشتر بر پراکنش شهری، و انعطاف پذیری اندک، نامطلوب ترین گزینه است. از طرفی اختلاف اندکی میان گزینه های تاکسی، اتوبوس و پیاده روی وجود دارد؛ بنابراین، برای حفظ پایداری سیستم حمل ونقل شهری، ترکیبی از عناصر تاکسی، اتوبوس و پیاده روی برای سفرهای درون شهری پیشنهاد می شود.
پیامدهای ژئوپلیتیکی اختلافات سرزمینی ژاپن با چین و چشم انداز تحولات منطقه ژئوپلیتیکی شرق آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلافات ارضی نسبت به تعدادی از جزایر غیر مسکونی در دریای چین شرقی به مسئله مهمی در روابط دو کشور ژاپن و چین در سال های اخیر تبدیل شده است. جزایر مورد اختلاف در ژاپن به سنکاکو و در چین به دیائویو شناخته می شوند. این جزایر که در قلمرو دریایی، انحصاری اقتصادی دو کشور ژاپن و چین واقع شده اند، مورد ادعای مالکیت هر دو کشور می باشند. هدف این نوشتار واکاوی علل مناقشه ژاپن و چین بر سر جزایر سنکاکو یا دیائویو و تبیین ریشه ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی و چشم انداز تحولات این مناقشه در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای با روش توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیامدهای ژئوپلیتیکی در سطح منطقه ای: تشدید تعارضات ژئوپلیتیکی و رشد ملی گرایی، تغییر در توازن ژئوپلیتیکی و برهم زدن امنیت منطقه، تداوم بحران ژئوپلیتیکی و اخلال در همکاری های اقتصادی کشورهای منطقه را بدنبال دارد؛ در سطح فرامنطقه ای نیز ایالات متحده به عنوان بازیگر اصلی از یک سو حامی ژاپن و از سوی دیگر خواهان ثبات در منطقه با سیاست چرخش به آسیا برای پیشبرد اهداف راهبردی خود در شرق آسیا می باشد، که فرصت هایی را نیز برای نقش آفرینی بیشتر ایران در خاورمیانه فراهم می کند.
ارزیابی کارآیی تعاونی های تولید روستایی در شهرستان کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه توسعه بخش تعاون علاوه بر قانون اساسی در قوانین برنامه پنج ساله و بودجه کشور مورد توجه ویژه قرار گرفته، برآیند اقدامات انجام شده و سیاست های اخذ شده تاکنون، حاکی از حصول اهداف معین نبوده است. تعاونی های تولید روستایی از مهم ترین نهاد های تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود. تعیین میزان کارآیی یا عملکرد این نهاد ها می تواند نقش بسزایی در تصمیم گیری های مدیران وبرنامه ریزان بخش تعاون داشته باشد؛ به همین منظور، در این مطالعه به برآورد کارآیی اقتصادی تعاونی های تولید روستایی در شهرستان کاشمر به کمک روش تحلیل پوششی داده ها تصادفی ( SDEA ) اقدام شده است. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کارآیی تعاونی ها از مدل رگرسیون بوت استرپ استفاده گردید. داده های مورد نیاز مربوط به سال 94 -1393 بوده است که از تکمیل پرسشنامه از 40 تعاونی فعال و نمونه جمع آوری شد. برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحلیل داده های استخراجی از پرسشنامه ها به کمک نرم افزار Excel و نرم افزار GAMS نسخه 1/23 صورت گرفته است. نتایج نشان داد که کارآیی تصادفی تعاونی های تولید روستایی مناطق مورد مطالعه در سطح پایین (79 درصد) قرار دارد. همچنین، سطح تحصیلات مدیر عامل، برگزاری کلاس های آموزشی و بازدید از مراکز علمی و میزان سرمایه گذاری در تعاونی تأثیر معنی دار بر کارآیی و عامل مسافت تعاونی تا مرکز شهر اثر معکوس بر کارآیی تعاونی های تولید روستایی مورد مطالعه داشته است.
شناسایی و تحلیل انواع ریسک های مرتبط با کشت زعفران (موردمطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
796 - 813
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل منابع ریسک کشت زعفران در استان کرمانشاه با روش کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش زعفران کاران استان کرمانشاه به تعداد114 نفر بودند که به صورت تمام شماری از آن ها اطلاعات گردآوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی، شامل ویژگی های فردی و حرفه ای بهره برداران و گویه هایی جهت سنجش ریسک بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نظرسنجی و فرمول های مرتبط استفاده شد. از نظر زعفران کاران مهم ترین ریسک های تولید(عرضه نشدن به موقع نهاده ها بخصوص بنه های زعفران، وجود حیوانات و جوندگان و عدم شناخت سموم مختلف جهت مبارزه با علف های هرز)؛ ریسک انسانی (کمبود نیروی انسانی در دسترس برای برداشت زعفران، بیماری و مهاجرت افراد جوان خانواده و سرقت محصول و ادوات کشاورزی)؛ ریسک بازار(تضمین فروش، عدم وجود تجهیزات و امکانات بسته بندی و فروش فله ای محصول و قیمت گذاری سلیقه ای)؛ ریسک های مالی(دسترسی نداشتن به تسهیلات بانکی، عدم وجود نقدینگی کمبود سرمایه و فاصله زمانی کوتاه بین دریافت و بازپرداخت وام) و ریسک های نهادی(فقدان حمایت و کمک دولت در فروش و بازاریابی زعفران با قیمت مناسب، عدم وجود پوشش بیمه ای توسط دولت، عدم وجود شبکه ارتباطی بین زعفران کاران در سطح محلی و منطقه ای) هستند که لازم است به منظور توسعه کشت زعفران تلاش در جهت رفع ریسک های مربوطه صورت پذیرد.
ارزیابی پیامدهای محیط زیستی مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرها با استفاده از ماتریس RIAM و برنامه EMP، نمونه مورد مطالعه: مرکز تجاری ارگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
99 - 112
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربری های تجاری در شهرها، نقش برنامه ریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکان های مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیط زیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمع های تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیط زیستی ناشی از احداث مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامه ای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدل های ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیط زیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیط زیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط می شود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاس ها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیط زیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیط هاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافته ایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیط زیست هماهنگ نبوده و از شاخص های توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزه های آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفه جویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتش سوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهره برداری ارگ تجاری ارائه شده است.
تبیین و تحلیل توسعه پایدار شهری با تأکید بر مؤلفه های محیطی (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
75 - 86
حوزههای تخصصی:
تجسم یک بحران شهری حاصل از سناریوی جمعیت در افق نزدیک، تصوری دور از واقعیت نمی باشد. با شروع هزاره سوم، تخمین زده می شود که تقریباً نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری سکونت یافته باشند یعنی جاهایی که بیشترین منابع را مصرف و بیشترین ضایعات و آلودگی ها را تولید می کنند. توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات زیست محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گسترده ای مطرح گردید. بر این اساس توسعه پایدار شهری توسعه انسانی پایدار را نیز به همراه می آورد که به شکل گیری سرمایه اجتماعی و ایجاد عدالت اجتماعی مدد می رساند. این پژوهش از نظر روش تحقیق بصورت توصیفی– تحلیلی بوده و با هدف کاربردی تدوین شده است. در این مقاله، ساختار زیست محیطی شهر سنندج با استفاده از تکنیکSWOT در چهار مرحله مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافته ها با استفاده از روشAHP نشان می دهد که کل امتیاز و وزن دهی جدول ماتریس عوامل داخلی 319/0 و در جدول ماتریس عوامل خارجی 321/0 است که عدد حاصله پایین تر از میانگین بوده، در واقع از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدها استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند. بالاترین مقدار میانگین پایداری توسعه شهری مربوط (92/2) و مقدار میانگین مربوط به شاخص های محیطی (97/2) می باشد. در نهایت راهبردهایی برای توسعه پایداری محیطی شهر سنندج معرفی شده است، توجه به مدیریت یکپارچه محیط زیست و ارزیابی اثرات زیست محیطی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دستیابی به توسعه پایدار شهری مورد بررسی قرار گیرد و در واقع کوششی در جهت یافتن راه حل هایی است که تغییرات لازم در این جهت ترسیم نماید.
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
بررسی آثار تحریم های هسته ای بر کیفیت زندگی شهروندان شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مفاهیم در حوزه مطالعات شهری است که متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی داخلی و خارجی شهرها و کشورها دچار نوسان می شود. در ماه ژوئن 2012، به سبب تحریم های امریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، که در راستای توقف برنامه هسته ای این کشور اعمال شد، آسیب هایی به کشور ایزان وارد شده است. از این رو، هدف اصلی از این تحقیق مطالعه چگونگی و شدت تأثیرگذاری ابزار تحریم در کیفیت زندگی شهروندان در راستای آگاه کردن مدیران و سیاست گذاران شهری با شرایط بحرانی تحریم برای اعمال برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های منطقی تر است. هدف راهبردی این تحقیق نیز تببین ضرورت توجه به متغیر «تحریم»، به عنوان یک پیشران مؤثر در توسعه آتی شهرها، ولو به عنوان یک پیشران شگفتانه در قالب متغیرهای فراسیستمی بوده است. نویسنده اول این مقاله تحقیقی علمی در زمینه وضعیت کیفیت زندگی شهر آمل پیش از آغاز تحریم های مذکور انجام داده بود، که نتایج آن منتشر شد (خادمی،1393). انتخاب خانواده ها در آن به تعداد 350 خانوار و به شیوه تصادفی بوده است. نتایج تحقیق سال 1393 با تحقیقی که در این زمینه توسط نویسنده اول این مقاله در سال 1396 و زمان اجرای توافق «برجام» انجام پذیرفت در نرم افزار SPSSمقایسه شد. نتایج آزمون ها نشان داده که وضعیت کلی مؤلفه های اجتماعی، کالبدی، و اقتصادی شهر پیش از تحریم ها با میانگین 2 / 3 شرایط مناسب تری نسبت به میانگین 6 / 2 این شاخص ها در زمان اثرگذاری تحریم ها داشته است. چنانچه نتایج آزمون T در این نرم افزار نیز اختلاف معنی دار میانگین ها را در دو بازه زمانی تأیید کرده است.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه ای (موردمطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
124 - 139
حوزههای تخصصی:
سرعت بی وقفه و روبه رشد علم و فناوری و به نسبت آن نیاز اقتصادی جوامع مختلف به کارآفرینی فناورانه انکارناپذیر است و این مهم به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر احساس می شود. اما توسعه کارآفرینی فناورانه در مناطق مختلف همواره با موانع و مشکلات مختلفی رو به رو بوده است و مهم ترین کاربرد آن که نوسازی اقتصادهای درحال توسعه است را دچار چالش کرده است. منطقی است که از بین بردن این موانع، مستلزم شناسایی دقیق و موشکافانه آن هاست. ازاین رو در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، به تحلیل موانع کارآفرینی فناورانه در منطقه سرباز از توابع استان سیستان و بلوچستان پرداخته ایم. تحقیق پیش رو از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری خود را از صاحب نظران مشغول به کار در سازمان های مربوط به کارآفرینی و البته کارآفرینی فناورانه و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان که در منطقه موردنظر نیز فعالیت داشته اند و یا در حال فعالیت هستند، انتخاب کرده است. پس از جمع آوری داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با روش تحلیل تِم تجزیه وتحلیل شدند و درنهایت با تحلیل مصاحبه ها و داده ها، موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه سرباز احصاء گردید. این موانع عبارت اند از: موانع اقتصادی (13 مؤلفه)، موانع آموزشی (12 مؤلفه)، موانع روان شناسی (8 مؤلفه)، موانع زیرساختی (7 مؤلفه)، موانع فرهنگی (9 مؤلفه)، موانع سیاسی (6 مؤلفه)، موانع مدیریتی (7 مؤلفه)، موانع فناورانه (7 مؤلفه) و موانع حوزه منابع و سرمایه های انسانی (7 مؤلفه).
آمایش فضایی- جغرافیایی مکان یابی شهر مطلوب برای انتقال پایتخت: مطالعه موردی مؤلفه های جغرافیای طبیعی و نظام مطلوب برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال مشکلات عدیده ی شهری و جغرافیایی تهران مبحث انتقال پایتخت به عنوان راه حل سروصدای زیادی در محافل آکادمیک و نهادهای دولتی به راه انداخت و در این میان یکی از بحث ها یافتن مکان مناسب برای نقل مکان پایتخت و سنجش و اندازه گیری مؤلفه های مورد نیاز برای این مکان جدید بوده است. هدف این مقاله آمایش فضایی جغرافیایی مکان یابی شهر مطلوب برای انتقال پایتخت با تأکید بر مؤلفه های جغرافیای طبیعی و نظام مطلوب برنامه ریزی شهری است. سؤال اصلی مقاله این است که در آمایش فضایی جغرافیایی مکان یابی شهر مطلوب برای انتقال پایتخت از لحاظ مؤلفه های جغرافیای طبیعی و نظام مطلوب برنامه ریزی شهری چگونه بایستی انجام گیرد؟ علاوه بر این سؤال اصلی، سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله این که آمایش شهری چیست و این که از نظر جغرافیایی و علم برنامه ریزی شهر دلایل مطرح شدن طرح انتقال پایتخت چیست؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که آمایش فضایی فضای جغرافیایی و شهری با تأکید بر مؤلفه های جغرافیای طبیعی و نیز ویژگی های نظام مطلوب برنامه ریزی شهری مهم ترین و پر چالشت رین بخش های طرح انتقالی پایتخت در آینده به شما می روند. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی به تبیین و تحلیل آمایش فضایی جغرافیایی مکان یابی شهر مطلوب برای انتقال پایتخت با تأکید بر مؤلفه های جغرافیای طبیعی و نظام مطلوب برنامه ریزی شهری پرداخته شود.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
تحلیل فضایی دسترسی به پارک و فضای سبز در خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 124
حوزههای تخصصی:
تأثیرات فیزیکی و طبیعی فضای سبز در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع شهری تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. پراکندگی فضایی نامناسب و مکان یابی نادرست پارک ها و فضای سبز بیش از کمبود فضای سبز از نظر سطح و سرانه، منجربه عدم دسترسی مناسب به پارک ها در اغلب شهرهای ایران شده است؛ ازاین رو این پژوهش بر آن است تا میزان دسترسی مردم و بهره برداری مطلوب از پارک ها و فضای سبز را به صورت مطالعه موردی در شهر خمینی شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. داده های مورداستفاده در این پژوهش شامل: مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود کاربری اراضی شهری و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است. برای ارزیابی از تکنیک های تحلیل و توابع شعاع دسترسی، تحلیل زمان دسترسی و برای تحلیل فضایی از تکنیک های جهت حرکت به سمت پارک و نیز دسترسی در مقیاس های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که براساس تحلیل شعاع دسترسی، بیش از نیمی از جمعیت شهر خمینی شهر دسترسی به پارک در هیچ سطحی از محله ای، همسایگی، ناحیه ای و شهری ندارند. براساس زمان دسترسی مناسب به پارک که باید در شعاع دسترسی مناسب 400 تا 600 متر که معادل 10 دقیقه پیاده روی باشد، در خمینی شهر بسیاری از پهنه ها و بلوک ها و محله های شهر باید زمانی بیشتر از یک ساعت را پیاده طی کنند تا به نزدیک ترین پارک دسترسی پیدا کنند. همچنین بررسی جهت حرکت و میزان جاذبه پارک ها نشان می دهد که بخش قابلِ توجهی از مردم علی رغم صرف زمان بیشتر در پارک های حوزه جنوبی شهر جذب می شوند. براساس تحلیل دسترسی به پارک های با مقیاس همسایگی، 80 درصد بافت شهر خمینی شهر، پارکی در مقیاس واحد همسایگی ندارد.