فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose - The study of social capital in the context of location/space is a new approach that is dominated by the science of geography, and is seen as a way of distinguishing it from other sciences. The purpose of this study was to evaluate the impact of livelihood capitals on social capital in rural areas of Bojnourd County. Design/methodology/approach - This study was a fundamental research, conducted in a descriptive-analytical method. Documentary methods and field works have been employed to collect the data. The population consisted of 22 villages with more than 20 households in Bojnourd County, selected from various population classes and distances from Bojnourd. Using Cochran formula and random sampling method, 298 households were selected from a total of 4849 households in the rural areas of the study area. Partial least squares technique and Smart PLS software were used to test the conceptual model of the research and the impact of livelihood capitals on social capital. Geographically Weighted Regression (GWR) was used to evaluate the model efficiency at Bojnourd County level. Findings - According to the results, the coefficients of T among the main variables of the study were above 2.58, which means the relationship is significant and direct. Thus, local-spatial factors have a significant and positive effect on social capital. Based on total coefficients, human capital with the coefficient of 0.348 and physical capital with the coefficient of 0.136 respectively had the most and the least effect on social capital. The results of spatial analysis using GWR showed that the impact coefficient of livelihood capitals on social capital was highest in the villages of Atrabad Olia and Gharajeh, and in total about 45% of villages in the study area had an impact coefficient of 0.90 to 0.91. Research limitations/implications - As the study of livelihood capitals and analysis of their relationship with social capital is a fundamental challenge in achieving sustainable rural development that is missing in current studies, it is recommended that future studies pay more attention to social capital and the impact of livelihood capitals on its creation and rural development. Practical implications - Rural areas suffer from the lack of social capital, which is one of the most important types of development capital required to achieve sustainable rural development. Thus, enhancing the social capital and informing the villagers about the value and importance of local-spatial factors and the material and non-material capitals available in rural areas should be on the agenda of rural development researchers and planners.
مطالعه مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاها طی دو دهه ی اخیر (مورد شهرستان قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهاد ها است. مدیریت روستایی از سالیان متمادی در برنامه های عمرانی کشور وجود داشته و بااینکه در هر مقطعی از فعالیت خود با اسمی خوانده شده ولی مدیریت خود را در روستاهای ایران اعمال کرده است. کدخدا، دهبان، همیار، دهیار و...گونه های مدیریت روستایی در ایران بوده است. اثرات توجه به بعد نهادی- مدیریتی در برنامه های توسعه در بعداز پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته اما با برچیده شدن نظامهای پیشین، روستاهای ایران تا سالیان اخیر از یک نظام مدیریتی ثابت برخوردار نبوده و عدم مدیریت واحد روستایی باعث مشکلات و معضلات عدیده ای در سطح روستاها شده بود تا اینکه در سالهای اخیر قانون تشکیل دهیاری ها به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از عملی شدن این قانون از ابتدای دهه هشتاد مدیریت روستاها به دهیاری ها واگذار گردید. یکی از کارکردهای مهم دهیاری ها نقش آنها در برنامه ریزی توسعه روستایی براساس خواست و نیازهای مردم روستا می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها و اطلاعات از طریق روش هایاسنادی- کتابخانه ای و میدانی- پشمایشی به بررسی مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاهای شهرستان قائمشهرطی دو دهه ی اخیر پرداخته شده است. به منظور بررسی و رسیدن به اهداف تحقیق دو نوع پرسشنامه اختصاصی روستا (مدیران و کارشناسان روستایی) و پرسشنامه ی عمومی روستا تهیه و تکمیل گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد که برنامه های دولت طی دو دهه ی اخیر در برنامه پنجم در مقایسه با سایر برنامه های بعد از انقلاب، بیشتر به بعد نهادی- مدیریتی توجه داشته و در همین راستا مدیران محلی نیز مشکلات روستائیان را پیگیری نموده و در مجموع فعالیتهای دهیاران، منجر به توسعه روستایی در سطح روستاهای محدوده مورد مطالعه شده است.
تدوین چارچوب نظری منظر شهری به کمک نظریه تولید فضا و نیروهای مؤثر بر منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشته های طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشت های بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژه های منظر و چشم انداز از معنای اولیه ی خود فاصله گرفته اند و به منظورهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور مفهوم منظر در ادبیات موجود و برشمردن پیچیدگی های این مفاهیم، ضرورت تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری را نشان دهد. مرور مفاهیم نشان می دهد مفهوم منظر متأثر از رهیافت های مختلف فلسفه ی علم بوده است و اکنون شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است که می توان دگرگونی های اجتماعی را نیز نشان دهد. این مطالعه نشان می دهد تعریف پیشین منظر شهری مبتنی بر رهیافت های «اثبات گرایانه» (پوزیتویستی) و «عقل گرایی انتقادی» است. با توجه به این دو رویکرد است که منظر شهری، مستقل از جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری، نیازمند بازنگری بنیادین در این رهیافت هاست. رهیافتی که به جای توصیف صرف منظر و مؤلفه های آن، به چرایی و چگونگی منظر بپردازد. این تحقیق از نوع کیفی است و در این راستا، از رهیافت واقع گرایی علمی، جهت تدوین نظریه منظر شهری کمک گرفته است. با این نگاه و با استفاده از تحلیل محتوا و به کمک نظریات هانری لوفور، سعی در بازتعریف مفهوم منظر می شود. منظر را نمی توان به منظر ذهنی و منظر عینی تقسیم کرد و رابطه ی این دو نیز تنها یک رابطه ی پدیدارشناختی نیست. بنابراین «منظر نه سوژه است و نه ابژه، بلکه برونداد یک واقعیت اجتماعی است که در یک ارتباط پدیدارشناسانه و نشانه شناسانه از سوی استفاده کنندگان از فضا به صورت پویایی مورد ادراک قرار می گیرد.»منظر به سه زیر تعریف تقسیم می شود که به واسطه ی نیروهای مؤثر بر منظر شهر، تولید و بازتولید می گردند؛ «منظر ادراک شده»، «منظر تصور شده» و «منظر زیسته». سپس به کمک مفهوم نیروهای مؤثر بر منظر، تلاش می شود ابهام های نظریه تولید فضا رفع شده و آن را برای چارچوب نظری منظری شهری متناسب کرد.
ارزیابی عملکرد مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران مقصدهای گردشگری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در صنعت گردشگری به راهبردهای دانش گرا اشاره دارد و یکی از راهبردهای تجاری معاصر و مطلوب می باشد. تحقیقات اخیر که از تئوری های مدیریت راهبردی بر مبنای هوش و دانش الهام گرفته اند، نشان داده اند که ساخت و پایداری مزیت رقابتی از طریق مدیریت دانش یک موضوع مشترک برای شرکت های خدماتی می باشد. نظر به این که مقصدهای گردشگری قادر نیستند تا خود را از تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارند، این ویژگی نیاز به یک سیستم مدیریت دانش در سراسر مقصد گردشگری که برای همه انواع سازمان ها در دسترس باشد را تأکید می نماید به نحوی که زیرساخت لازم را برای همکاری بین سازمان ها فراهم آورد. مدیریت دانش به عنوان یک سازمان دهنده مهم شناخته شده است که می تواند به مدیریت بحران مقصدهای گردشگری کمک شایانی نماید. بدین جهت پژوهش حاضر به ارزیابی مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل پرداخته و بدین منظور پنج مؤلفه شامل کسب،خلق،ذخیره سازی، تسهیم و بکارگیری دانش را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. نمونه آماری تحقیق، تعداد 120 نفر از مدیران و کارشناسان 19سازمان موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه هابا استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون T و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از ارزیابی ضعیف وضعیت مدیریت دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد به نحوی که کلیه مؤلفه های مدیریت دانش پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است. براساس یافته ها تسهیم دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل نزدیک به حد متوسط ارزیابی شده و بقیه مؤلفه ها به ترتیب شامل کسب دانش، بکارگیری دانش، خلق دانش و ذخیره سازی دانش می باشد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان دربرنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده ازبرنامه ها و طرح ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
258 - 275
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله سرمایه اجتماعی در مدیریت منابع محیطی توسط مردم و مشارکت در برنامه های مختلف توسعه به مثابه یکی از عناصر مهم مدیریت و توسعه روستایی است؛ که در رفع مشکلات اجتماعی اقتصادی و توزیع بهینه خدمات و امکانات، به منظور افزایش رفاه و آسایش روستاییان مؤثر است. بااین وجود، اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان به درستی تشخیص داده نشده است. بدین ترتیب، ایفای نقش مردم و مشارکت آن ها در جهت تسریع فرآیند توسعه آن چنان که باید موردتوجه قرار نگرفته است. بر این شالوده، این پژوهش رابطه بین بهبود سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در برنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی فرهنگی ادراک شده از اجرای برنامه ها و طرح ها توسط روستاییان در روستاهای استان تهران را آشکار می سازد. یافته های پژوهش حاضر که به روش توصیفی پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 400 خانوار نمونه و در 33 روستای نمونه انجام شد، بیانگر تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه روستایی است؛ به سخن دیگر با بهبود آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه های اجتماعی نسبت به اجرای برنامه ها و طرح های اجتماعی اقتصادی توسط مدیریت محلی، مشارکت روستاییان در اجرای طرح ها و شراکت در فعالیت های اجتماعی و سرمایه گذاری اقتصادی در روستاها افزایش یافته که درنتیجه موجب بهبود میانگین ابعاد توسعه پایدار روستایی شده است.
بررسی مطلوبیت موقعیت مکانی مراکز مدیریت بحران در راستای دستیابی به یک مدل راهبردی (مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی نظیر سیل، زلزله، توفان و مخاطرات انسانی مانند جنگ، آتش سوزی و غیره سبب گسسته شدن روند زندگی مردم می شود و تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی باقی می گذارد و خسارتهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی گسترده ای بر جوامع تحمیل می کند. منطقه 8 شهرداری تهران جزء مناطق شلوغ و پرتردد شهر تهران به حساب می آید که در صورت وقوع مخاطرات طبیعی نیاز به امداد رسانی سریع دارد. بنابراین مدیریت بحران در این منطقه امری ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر علم و فن آوری سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS) با قابلیت های بالا در اخذ داده های مکانی و غیر مکانی، ذخیره سازی، نمایش، مدل سازی و تحلیل اطلاعات مکانی می تواند در جهت ساماندهی، تجزیه و تحلیل جامع و سریع اطلاعات، اخذ تصمیمات و برنامه ریزی های مناسب تر و کارآمدتر در مدیریت بحران مورد استفاده قرار می گیرد.این تحقیق جزء تحقیقات هدف گراست و برای بررسی اهداف تحقیق در ابتدا شاخص های مکان گزینی پایگاه های مدیریت بحران بر اساس روش دلفی و منابع و اطلاعات کتابخانه ای شناسایی شده است، بعد از شناسایی این معیارها و زیر معیارها با استفاده ازمدل AHPو نرم افزارExpert Choiceوزن و درجه اهمیت هرکدام از آنها مشخص شد و در نهایت با استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مکان گزینی پایگاه های مدیریت بحران در سطح منطقه 8 مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و در نهایت مکانهای اولویت دار برای دستیابی به یک مدل راهبردی مشخص گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که، پایگاه های مدیریت بحران در منطقه 8 به لحاظ مکان گزینی در سطح مناسب و خیلی مناسبی قرار دارد.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
ارزیابی بازتاب های کالبدی فضایی الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها (مطالعه موردی شهر ملایر و روستای ازناو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر الحاق یا ادغام روستاهای پیرامونی به شهرها مورد توجه کارشناسان و مسئولان شهری قرار گرفته است، اما تلاش و اقدامات چندانی در ارزیابی بازتابهای کالبدی فضایی آن و ارائه راهکارهای مناسب جهت کاهش و ممانعت از بروز مشکلات و مسائل ناشی از آن صورت نگرفته است. این پدیده طی دو دهه اخیر زمینه ساز الحاق بسیاری از سکونتگاههای روستایی به شهرها به ویژه کلانشهرهای کشور بوده است. در این مقاله سعی شده است که تأثیر وابستگیهای فضایی و روابط شهر و روستا در الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها و همچنین بازتابهای کالبدی فضایی ناشی از الحاق روستاهای پیرامونی، با مطالعه موردی شهر ملایر و روستای ازناو مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی توصیفی است. یافته های پژوهش حاضر، بیانگر تأثیر وابستگیهای فضایی و روابط شهر و روستا در الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها است. بازتابهای کالبدی فضایی ناشی از این الحاق عمدتا موجب بروز مسائل متعددی است که در قالب آسیب شناسی بیان شده است. الحاق روستای ازناو به شهر ملایر نتیجه گسترش بطئی و خزش شهر ملایر در پیرامون است، که در آن تصمیم گیری اداری و دولتی تأثیر گذار بوده است. از بین رفتن اراضی کشاورزی، مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، آسیبهای زیست محیطی از جمله بازتابهای کالبدی فضایی الحاق روستای ازناو به شهر ملایر است
تحلیل عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه شرکت های کوچک و متوسط کارآفرینی در نواحی روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط با دارا بودن ویژگی های هستند که با وضعیت اقتصادی روستاهای ایران دارند. این پژوهش کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل 598 نفر از کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی فعالان اقتصادی روستاها (کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و اساتید دانشگاه بودند. برای پایایی گزاره های پژوهش، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و از روش غربال زنی نیز برای اعمال روایی در پرسشنامه استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام گزاره ها، مقادیر بیشتر از 0.873 داشته اند که نشانگر تأیید پایایی پرسشنامه است. برای افزایش روایی علاوه بر تأیید آن ا زطریقِ غربال زنی، روایی صوری پرسشنامه نیز، توسط اساتید دانشگاه نیز بازنگری و تأیید شد. در این پژوهش از میان 38 متغیر شناسایی شده ، بعد از انجام بررسی های لازم و زمینه شمولیت متغییرها، در مجموع 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعه شرکت های کوچک و متوسط، در روستاها شناسایی شدند. پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از روش کیسر استفاده شد. برپایه این ملاک، عوامل تامین مالی و نهاده های تولیدی، عوامل حمایتی و ترغیبی، عوامل آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی روستاییان در چهارچوب مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
580 - 593
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر تمایز سطوح مختلف درآمدی و موفقیت سرمایه گذاری در کسب وکارهای کشاورزی در روستاهای شهرستان اسلامشهر است. اثربخشی و سودآوری متفاوت فعالیت کشاورزی، آسیب پراکندگی و تفاوت وضعیت معیشتی کشاورزان و عدم توازن صرفه های اقتصادی بین فعالان کسب وکار کشاورزی در یک منطقه روستایی را تشدید می کند. با توجه به تنوع سطح زیر کشت بهره برداران زراعی در منطقه، روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب و حجم نمونه آماری به تعداد 195 نفر محاسبه و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه ها تکمیل گردید. در این مطالعه بر اساس رهیافت توصیفی و استنباطی، با استفاده از چهارچوب مدل سه وجهی الگوی سه شاخگی و مدل آماری تحلیل تمایزی چندگانه به ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی کشاورزان روستایی پرداخته شد. نتایج نشان داد که اکثر کشاورزان مالک زمین زراعی بوده و میزان تحصیلات بیشتر آنان در سطح تحصیلات متوسطه و دیپلم است. متوسط تجربه فعالیت کشاورزی حدوداً 20 سال و شغل اصلی غالب آنان کشاورزی است. اکثر زمین های زراعی در منطقه همچنان از روش های سنتی آبیاری استفاده می کنند و بیش از 28 درصد کشاورزان، وضعیت دسترسی به آب را مطلوب نمی دانند. نتایج نشان داد عوامل ساختاری و محیطی مهم ترین عوامل مؤثر بر شکاف درآمدی در سطح کشاورزان می باشند و در شاخه عوامل ساختاری، نوع مالکیت زمین و سطح زیر کشت مهم ترین عامل در احتمال قرار گرفتن در گروه با کمترین درآمد دیگر دارد.
بررسی الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی و فضایی و اثرآن بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، بررسی اثر الگوی پراکنش فضایی و جمعیتی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در ایران ، بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری ،استانهای ایران و داده ها از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی89 - 1388 استخراج شدند. میزان تمرکز در الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ،در مقیاس فضایی و جمعیتی، با استفاده از تکنیک سنجش سطح تمرکز بدست آمد. تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی و جمعیتی و نیز تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران، با استفاده از تکنیک ضریب توزیع محاسبه شد و برای تحلیل روابط بین متغیر ها، تکنیک تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 1/71درصد تغییرات متغیر وابسته ( تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران) توسط متغیر مستقل (تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی)تبیین میگردد و تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی تاثیری بر تغییرات متغیر وابسته ندارد.یافته ها هم چنین نشان میدهد که در بین دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در ایران، مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه پیام نور و موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی ،بیشترین سهم را در افزایش تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران دارند.
ارزیابی ویژگی های شهر پایدار از منظر حکمت اسلامی مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
شهر پایدار ازنظر حکمت اسلامی شهری است که بتواند بسترها، زمینه ها و ملزومات آدمی را برای طی طریق و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی فراهم سازد. هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین انطباق پذیری ویژگی های حاکم بر شهر زنجان با معیارها و اصول شهر پایدار در حکمت اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. برای تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی و آزمون نیکوئی برازش کلموگروف-اسمیرنف و تحلیل رگرسیونی لجستیک با کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید.طبق یافته های تحقیق، مقدار آماره کلموگروف-اسمیرنف (K-S) شاخص اقتصادی 869/0، شاخص کالبدی-محیطی 697/0، و شاخص اجتماعی 619/0 است. با توجه به مقدار (K-S)، بیشترین انطباق ویژگی های شهر زنجان با شهر حکمت اسلامی در شاخص های اقتصادی می باشد. همچنین، بر اساس مقدار ضریب کاکس و اسنل در شاخص اقتصادی، 1/60 درصد و شاخص اجتماعی 6/51 درصد، بیشتر از شاخص های مدیریتی و کالبدی، تغییرات متغیر پاسخ گو توسط متغیرهای پیشگو تبیین می شود. که احتمال بهبودی این شاخص ها در آینده جهت انطباق پذیری با شاخص های شهر حکمت اسلامی بیشتر است.
بررسی تأثیر مشارکت روستاییان در فرایند مدیریت پسماندهای روستایی (مورد شناسی: بخش نیمبلوک، شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش رفت و آمد در مکان های روستایی برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت به ویژه در فصل بهار و تابستان، باعث وجود حجم انبوهی از زباله های پراکنده در روستاها شده و از طرفی منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مسئله ضرورت حفظ محیط زیست را در روستا از طریق مدیریت پسماند دو چندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش، یافتن راهکارهایی برای افزایش مشارکت مردم روستا در فرایند مدیریت پسماند در بخش نیمبلوک، شهرستان قائن است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش نیمبلوک پرداخته شد. در این تحقیق روستاهای که بیشتر از 70 خانوار هستند، به عنوان روستاهای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. حجم جامعه برابر با 2555 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 160 سرپرست خانوار روستایی با میزان خطای 0.075صدم محاسبه شد. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آن ها از نرم افزار smart pls2 و spss، و برای اولویت بندی روستاها از نظر میزان مشارکتشان در مدیریت پسماند از مدل VIKOR استفاده شد. نتایج یافته های به دست آمده در این رابطه نشان داد که با توجه به سطح معناداری کمتر از 0.05 و اینکه کران های بالا و پایین تمام مؤلفه ها مثبت بوده، بنابراین تفاوت آماری معناداری بالاتر از حد متوسط مورد تأیید است و فرض H1 تأیید می شود.
تحلیل پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
612 - 629
حوزههای تخصصی:
اهمیت کسب وکارهای روستایی، به خاطر تأثیری که در رشد و ایجاد تنوع در فعالیت های اقتصادی می گذارد، روزبه روز افزایش پیدا می کند. در این میان رویکردهای جدیدی برای توسعه اقتصاد روستایی و جوامع روستایی شناسایی شده است. یکی از این رویکردها، شناسایی فرصت های ملی و بین المللی است که منجر به رشد و توسعه کسب وکارهای روستایی شده است. ازاین رو توجه به عوامل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی، ضروری و همسو با معانی و افزایش توسعه اقتصادی، صنعتی و ایجاد اشتغال گوناگون در جوامع است. روش پژوهش حاضر برحسب هدف، بنیادی و برحسب روش گردآوری اطلاعات، فراترکیب است. همچنین جامعه آماری، مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های داخلی، اسکو پوس و وب آو ساینس بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات داده های ثانوی کتابخانه ای است. در فرآیند این تحقیق ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد و مؤلفه های محتمل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی یادشده شناسایی شد. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان، نتایج حاصل مورد تحلیل و راستی آزمایی قرار گرفت. بر این اساس 110 مقاله مورد تحلیل و بررسی و کدهای آن ها استخراج شد. سپس کدهایی که مفهوم مشترک را می رساندند در قالب 24 مفهوم دسته بندی شده و سپس در 7 زمینه اصلی طبقه بندی شدند. از 24 مفهوم، 17 مفهوم در 5 زمینه اصلی عوامل داخلی سازمان؛ سرمایه اجتماعی، ویژگی های مدیر، کیفیت منابع انسانی، سرمایه مالی، توانمندی استراتژیک سازمانی و 7 مفهوم در 2 زمینه اصلی عوامل محیطی سازمان، فاکتورهای مرتبط با کشور مبدأ، فاکتورهای مرتبط با کشور میزبان طبقه بندی شده اند.
مقایسه تطبیقی نقش عوامل محیطی-کالبدی بر میزان سلامت اجتماعی در دو محله سنتی و جدید مطالعه موردی: محله های دردشت و ملاصدرای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
99 - 110
حوزههای تخصصی:
ویژگی های کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار می رود این رشته با ماهیتی میان رشته ای و تأکید و تمرکز بر جنبه های کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگی ها (شاخص های) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخص های بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخص های مؤثرتر در پیش بینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخص های مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان داده اند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخص های دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیش بینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیش بینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخص های وجود فضاهای گردهمایی و پاتوق ها، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیش بینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخص ها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاع های قومی هستند.
تحلیل و بررسی چالش های بازارچه های مرزی در ایران: مطالعه موردی بازارچه های مرزی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که یکی از ظرفیتهای کشورها برای توسعه مبادلات اقتصادی، مناطق مرزی هستند، تأسیس بازارچههای مرزی مشترک در نقاط صفر مرزی ایران و کشورهای همسایهیکی از راهکارهایی است که به منظور توسعه اقتصادی مناطق مرزی و اشتغالزایی و نیز جلوگیری از روند مهاجرت مرزنشینان از سوی وزارت کشور در نظر گرفته شده است. با وجود این هدف اما بازارچههای مرزی برای ایفای نقش خود با چالشهایی عمدهای مواجهه هستند. هدف این مقاله تحلیل و بررسی چالشهای بازارچههای مرزی در ایران با تأکید بر بازارچههای مرزی استان بوشهر است. سؤال اصلی مقاله این است که بازارچههای مرزی در ایران و به ویژه استان بوشهر با چه چالشهایی مواجهه هستند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح میشود از جمله این که بازارچههای مرزی دارای چه پیشینهای در ایران و جهان هستند و این که چه نظریاتی برای تحلیل این بازارچهها ارائه شده است؟ فرضیهای که در این مقاله برای پاسخگویی به این پرسش طراحی شده است این است که به نظر میرسد که بین عدم امنیت مرزی، نوسانات نرخ ارز و نرخ تورم و عدم ثبات وضعیت سیاسی کشور و چالشهای بازارچههای مرزی رابطه معناداری وجود دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است، با استفاده از دادههای پرسشنامهای جمع آوری شده در سال 1394 از نمونه 200 نفری در استان بوشهر (فعالان اقتصادی) و روشهای آمار استنباطی و آزمون ناپارمتریک دوجملهای و فریدمن و نرم افزار SPSS به شناخت تهدیدها و عوامل مؤثر بر عملکرد بازارچههای مرزی در استان بوشهر پرداخته شود. برای روایی و پایایی پرسشنامه، از آزمون آلفای کورنباخ استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد که کیفیت راههای ارتباطی، امکانات رفاهی و خدماتی موجود در مسیر راههای منتهی به بازارچههای مرزی، رقابتپذیری ضعیف کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی، عدم امنیت مرزی، نوسانات نرخ ارز و نرخ تورم و عدم ثبات وضعیت سیاسی کشور از عوامل تهدیدآمیز در بازارچههای استان بوشهر به شمار میآیند و عواملی نظیر هزینههای حمل و نقل، حمایتهای بیمهای شاغلین و توسعه روابط تجاری با کشورهای همجوار بر عملکرد بازارچههای مرزی تأثیر معنادار دارد.
ارزیابی تاب آوری ساختاری-طبیعی کاربری اراضی شهری مطالعه موردی: منطقه 4 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
109 - 122
حوزههای تخصصی:
کلان شهرها جمعیت قابل توجهی را در خود جای داده اند و مملو از فضاهای انسان ساخت می باشد. بهره جستن از رویکرد تاب آوری کاربری اراضی شهری به برنامه ریزان و مدیران شهری امکان می دهد تا هنگام وقوع بلایای طبیعی با داشتن آمادگی کافی، احتمال وقوع خسارت های جانی و مالی را به حداقل برساند. هدف پژوهش شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر بر تاب آوری ساختاری-طبیعی و تعیین شاخص های ارزیابی تاب آوری کاربری های شهری در منطقه 4 شهر تهران است. پژوهش حاضر در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در قالب روش کتابخانه ای با مرور متون نظری و تجربی مرتبط با موضوع تحقیق، چارچوب نظری پژوهش تدوین شد و در قالب روش میدانی نیز به وسیله مشاهده در محیط موردمطالعه، اطلاعاتی در مورد منطقه موردمطالعه جمع آوری شد. معیارها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کاربری اراضی با مرور منابع تهیه شده و برای تهیه لیست نهایی معیارها و اولویت بندی آن ها از پرسشنامه استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص در حوزه برنامه ریزی شهری و روستایی، برنامه ریزی محیط زیست و شهرسازی، معیارها با روش FANP وزن داده شد. پوشش زمین استخراج شده از روی تصاویر ماهواره های لندست سال 2017، در نرم افزار ENVI 4.8 طبقه بندی شد. سپس لایه های طبقه بندی شده در محیط IDRISI فازی و در ARC MAP روی هم گذاری شد. با تأثیر وزن هرکدام از معیارهای مؤثر در میزان تاب آوری لایه ها و ترکیب نقشه ها، میزان تاب آوری مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین تاب آوری ساختاری- طبیعی کاربری اراضی این منطقه 86/0 و تاب آور است.
تحلیل اثرات پرداخت نقدی یارانه ها بر توانمندسازی گروه های هدف روستایی (مطالعه موردی: روستاییان عضو کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود پیشرفت های جهانی وجود فقر اقتصادی و به تناسب آن شکاف های اجتماعی، به ویژه در جوامع روستایی از چالش های اساسی برنامه ریزان و مدیران توسعه است. بر اساس این، در سال های اخیر دولت ها تلاش کرده اند تا از طریق هدفمندسازی پرداخت یارانه های نقدی، زمینه های توانمندسازی گروه های هدف و روستاییان نیازمند را فراهم کنند؛ از این رو هدف مطالعة حاضر، بررسی میزان تأثیرگذاری پرداخت یارانه های نقدی بر توانمندسازی گروه های هدف در روستاهاست. روش شناسی تحقیق از نوع تحلیلی- تبیینی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه براساس شاخص های شانزده گانه صورت گرفته است. برای این منظور، 365 خانوار روستایی عضو کمیتة امداد و بهزیستی شهرستان خدابنده به عنوان نمونة مورد مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که در اغلب موارد میانگین شاخص ها و گویه های مطالعه شده، پایین تر از حد متوسط نظری است. براساس آزمون کای دو، بیشترین تأثیرگذاری یارانه های دریافتی، به ترتیب به شاخص بهبود دسترسی بهداشتی و درمانی، شاخص تنوع بخشی رژیم غذایی، و افزایش توان و قدرت خرید تعلق دارد. بررسی همبستگی بین متغیر وابسته و مستقل نیز گویای وجود رابطة همبستگی بین آن هاست، اما نکتة مهم این است که میزان رابطه بین آن ها شدت و ضعف های متفاوتی دارد. نتایج آزمون رگرسیون بیانگر تأثیر زیاد یارانة نقدی بر شاخص های افزایش ریسک پذیری اقتصادی (با ضریب بتای 184/0)، تنوع بخشی رژیم غذایی (با ضریب بتای 181/0) و افزایش توان و قدرت خرید (با ضریب بتای 169/0) است.
تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤثر بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روستاییان - به عنوان رویکرد جدید توسعه - در افزایش درآمد و توسعه سکونتگاه های روستایی مؤثر است. به بیانی دیگر، توسعه روستایی بدون توانمندسازی روستاییان امکان پذیر نمی شود. چراکه تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان از فرآگرد توانمندسازی، بستر توسعه روستایی پایدار است و همچنانکه روستاییان از ایده ها و روش های تازه استقبال می کنند، به دنبال آن، افکارشان نیز متحول می شود و در نتیجه، نگرش تازه ای در آن ها نسبت به فعالیت های کشاورزی و دیگر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار روستایی را فراهم می سازند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و رتبه بندی سکونتگاه های روستایی از نظر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان بخش چَندار شهرستان ساوجبلاغ بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش، کمّی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل ساکنان 10 روستای پرجمعیت بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ با جمعیت 12764 تن است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد و براساس جمعیت هر روستا، نسبت نمونه هر روستا مشخص گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. برای مقایسه و رتبه بندی روستاها از شش شاخص ترکیبی (مولفه) شامل علاقه و انگیزه افراد، آموزش، مشارکت روستائیان، گردشگری، خدمات کمیته امداد و ظرفیت های جغرافیایی به عنوان عوامل اثرگذار بر توانمندسازی استفاده شده است. به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دیمتل و برای رتبه بندی از مدل ویکور بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روستای کُردان در رتبه یک و بعد از آن به ترتیب مزرعه گزل دره، فشند، مزرعه حسن آباد، ازنق، سبیستان، هرجاب، کوشک زر، امامزاده شاه حسین و بانوصحرا قرار گرفته اند. در میان شاخص های موثر بر توانمندسازی به ترتیب شاخص های مشارکت، علاقه مندی و انگیزه، بیشترین نقش را داشتند و سپس، ظرفیت های جغرافیایی، آموزش و خدمات کمیته امداد در رتبه های بعدی قرار دارند. شاخص گردشگری با اختلاف در رتبه آخر قرار گرفته است.