فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه در شهر تهران به دلیل تراکم، فشردگی بناها و نیز وجود ذرات معلق و آلاینده هوا دسترسی به نور روز مناسب کاهش یافته است. بنابراین طراحی بر مبنای نور روز به عنوان یکی از مزیت های مثبت برای معماران به شمار رفته است. در این تحقیق هدف، تعیین مناطق متداول شهر تهران دارای ساختمان های مسکونی براساس فراوانی شاخص-های طراحی نور روز است تا به این سوال پاسخ داده شود که کدام گونه ها فراوانی بیشتری از لحاظ شاخص های طراحی نور روز در مناطق 22 گانه داشته و اینکه بهترین گونه ها از لحاظ این شاخص ها کدام است. تا بدین وسیله گونه ها با شرایط مطلوب از لحاظ معیارهای طراحی نور روز در خارج از بنا را یافته و با فراهم آوردن معیارهای نور روز در داخل در مرحله طراحی ساختمان، محیطی مطلوب از لحاظ دسترسی به نور روز ایجاد کرد. به همین منظور در این تحقیق با شناسایی معیارهای طراحی نور روز در شهر تهران، به تبیین محدوده شاخص های ترکیبی گونه شناسی پرداخته و از طریق گونه شناسی توصیفی و با الگوی گونه شناسی داده بنیاد، به طبقه بندی مناطق شهر تهران پرداخته شد. در نهایت طبق معیارهای طراحی نور روزدر خارج از ساختمان؛ بافت، تراکم و الگوی معابر نشان داده شد که در شهر تهران منطقه4، ناحیه 5، محله تهران پارس غربی دارای فراوانی بیشتر و منطقه 15، ناحیه 5، محله افسریه وضعیت بهتری نسبت به مناطق دیگر دارند.
کاربرد مدل هدانیک در شناسایی مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر ترجیحات ساکنان (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
201 - 232
حوزههای تخصصی:
مدل هدانیک که در زمره روش های سنجش ارزش مسکن، از دیرباز مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، قابلیت شناسایی ترجیحات آشکارشده افراد و بدین واسطه، مفهوم «ارزش» در روند موجود توسعه مسکن شهری را دارد. از این منظر می توان مدعی شد که در صورت شمول طیف گسترده ای از داده های ارزش دهنده مسکن شهری، براساس آن می توان مفهومی از «ارزش» در مسکن شهری ارائه کرد که در این نوشتار به صورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اجرای روش هدانیک (رگرسیون چندمتغیره با شکل های خطی ساده و شبه لگاریتمی)، مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز بر مبنای ترجیحات ساکنان، ارائه شود. نمونه موردی مطالعات، سه نوع توسعه مسکن شهر تبریز شامل کاملاً برنامه ریزی شده (شهرک رشدیه)، هدایت شده برطبق طرح فرادست (کوی اشکان) و الگوی برنامه ریزی شده آپارتمانی (مجتمع مسکونی، شهرک شهید چمران) را در بر می گیرد. نمونه ها با تأکید بر واحدهای مورد دادوستد قرارگرفته در بازه سال های 1397 و 1398، از روش نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شده اند. مجموعاً 105 پرسشنامه، در سطح نمونه های موردی، برداشت و تجزیه وتحلیل شده اند. روایی محتوایی از نظر کمیت و کیفیت سؤالات و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.779، تأیید و اثبات شده است. مطابق با نتایج روش هدانیک، مسکن دارای ویژگی های ارزش بخش متعدد وگسترده ای است و براساس آن، مفهوم ارزش نیز ماهیت ثابتی ندارد. بااین حال ساختار شناسایی شده ارزش یکسان است؛ ازاین رو بخشی از محتوای ارزش متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی، زمانی، اقتصادی، اجتماعی و... تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، از منظر ترجیحات آشکارشده افراد، محتوای مشترکی ندارد؛ بنابراین نمی توان نسخه واحدی برای شهر ارائه داد. بااین حال، شاخص های ارزش دهنده مسکن غالباً دو بُعد ساختاری- فیزیکی و محیطی را پوشش می دهند و غلبه مؤلفه های اقتصادی بر سایر مؤلفه های ارزش دهنده مسکن، مشهود است. بیشترین قدرت تبیین کنندگی مربوط به شاخص های محله مسکونی (با ضریب 0.873) و گونه ساختمانی (با ضریب 0.141) بوده است که شکاف قیمتی فاحش بین محلات مسکونی و گونه های ساختمانی شهر تبریز را به خوبی نمایان می سازد. نهایتاً اینکه برای نیل به سوی برنامه ریزی مسکن ارزش مدار و توسعه بومی مسکن، شناسایی مفهوم ارزش فعلی مسکن و مفهوم ارزش مطلوب و واکاوی شکاف بین آن، ضروری خواهد بود.
ساختار کارگزار: چارچوبی تئوریک برای فهم و ارزیابی پدیده «مرز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها یکی از مفاهیم اساسی و مهم در عرصه مطالعات جغرافیای سیاسی به حساب می آیند. این اهمیت تا جایی است که امروزه علاقه به مطالعه و پژوهش در خصوص این پدیده رشد چشمگیری را نسبت به دهه های قبل تجربه نموده است. اما نکته مهم در مورد مطالعات صورت گرفته در این حوزه، عدم توجه به ارائه مدل یا نظریه ای از سوی اندیشمندان و صاحب نظران عرصه مذکور می باشد. لذا نوشتار حاضر با ارزیابی و نقد مطالعات پیشین درباره مرز، سعی نموده تا با استفاده از نظریه سازه انگاری و رویکرد ساختار کارگزار موجود در این نظریه، ارتباطی ساختاری و کارگزاری میان چهار عامل؛ 1)نیروهای بازار و جریانات تجاری، 2)خط مشی های مربوط به سطوح چندگانه حکومت ها درباره مرزهای همجوار، 3)نفوذ ویژه سیاسی اجتماعات مرزی و 4)فرهنگ ویژه اجتماعات مرزنشین، برقرار نموده و از این طریق مدل و چارچوبی برای فهم دقیق تر از پدیده مرز ارائه نماید. استدلال اصلی نوشتار حاضر آن است که، برآیند تاثیر این چهار عامل این است که چنانچه این چهار دیدگاه نظری تحلیلی یکدیگر را تقویت یا تکمیل نمایند، پیامد آن مناطق مرزی همگرا به لحاظ فرهنگی خواهد بود. لذا، با عنایت به تحولات معرفت شناختی و روش شناختی صورت گرفته در حوزه علوم و بویژه علوم اجتماعی و انسانی، مطالعه پدیده «مرز» از مطالعه صرف جغرافیایی/ سنتی گذار نموده و نیازمند مطالعاتی میانه رو همچون نظریه سازه انگاری می باشد، که دربرگیرنده عناصری همچون عوامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می باشد.
ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران مطالعه موردی : رود دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
65 - 82
حوزههای تخصصی:
رود دره های شهری توجه ما را معطوف به فضاهایی از شهر می نمایند که نواحی دارای پتانسیل، قابلیت و حساسیت های ویژه ای هستند و این پهنه های خاص در نظام سکونت فعلی نباید به جای اینکه محرک توسعه باشند، به مکان هایی برای بازتولید فقر و در عمل به جریان ضد توسعه تبدیل شوند، لذا در جهت پیوند ارزش های محیطی با شهر و حفاظت رود دره ها، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که در چارچوب نظری بازآفرینی پایدار و به کمک چه مدلی می توان به توسعه و حفاظت جامع یکپارچه رود دره های شهری تهران دست یافت؟ هدف کلی پژوهش ایجاد مدل مفهومی بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران و سپس تعیین میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها و شاخص ها در مدل مذکور می باشد. روش تحقیق، پیشنهاد مدل اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه برگرفته از چارچوب نظری و استفاده از تکنیک معادلات ساختاری جهت بهبود مدل و ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص ها و استفاده از ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب برای انتخاب بهترین مدل می باشد. یافته های پژوهش عبارت اند از 1) ارائه مدل پیشنهادی بازآفرینی پایدار رود دره درکه با رویکرد جامع توسعه و حفاظت 2) ارزش گذاری کمی مؤلفه ها و شاخص های مدل 3) تعیین تأثیر متقابل متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مدل 4) ارتباط بین متغیرهای آشکار مؤلفه ها با یکدیگر 5) راستی آزمایی مدل مفهومی اولیه. درنتیجه، ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های مدل بازآفرینی پایدار رود دره درکه انجام شد. به عنوان نمونه اهمیت ارزش مؤلفه های زیست محیطی با ضریب 1، اجتماعی-فرهنگی با ضریب 85/0، کالبدی با ضریب 81/0، اقتصادی با ضریب 79/0 و درنهایت مدیریتی با ضریب 71/0 به دست آمده است. این مقادیر کمی بیانگر اولویت اقدامات و وزن هر یک از مؤلفه ها می باشد و در همه سنجه ها و مؤلفه ها قابل تحلیل و تفسیر است که با توجه به مقادیر به دست آمده مدل پیشنهادی اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه بر اساس مقادیر کمی، اصلاح گردید.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در چارچوب شاخص های حکمروایی خوب روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
649 - 662
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب مفهومی است که در دهه های اخیر در ادبیات مدیریت جهان نمایان شده و به عنوان مرز بین حکومت و جامعه مدنی مطرح است. در این میان حکمروایی روس تایی نیز فراین د نوین ی اس ت ک ه ب ا اص ول، معیاره ا و شاخص های متف اوت از رویکرده ای مطرح شده در نظ ام مدیریت روس تایی پیش از خ ود، باع ث توانمندس ازی س اکنان روس تایی می شود. این درحالی است که تأسیس دهیاری در روستاها، نقطه عطفی برای حکمروایی روستاییان در مدیریت روستایی ایران است. این نهادها برآمده از مردم هستند و انتظار می رود عملکرد آن ها مبتنی بر حکمروایی خوب باشد. به همین دلیل مقاله حاضر عملکرد دهیاری ها در چارچوب حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی اصفهان را بررسی و ارزیابی کرده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای میدانی استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دهیاری های تحت مطالعه از نظر شاخص های حکمروایی خوب تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین نیز که 85/2 یعنی کمتر از حد متوسط بود، نشان می دهد که شاخص های حکمروایی خوب روستایی در سطح نسبتاً ضعیفی است. همچنین مقدار t به دست آمده برای تمام شاخص های حکمروایی خوب نشان داد عملکرد تمامی دهیاری ها در شاخص های مذکور، کمتر از حد مطلوب است.
تعیین راهبردهای هیدروپلیتیکی ایران در حوضه آبریز اروند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1529 - 1549
حوزههای تخصصی:
ضعف در مدیریت صحیح منابع آبی به خصوص در حوضه های آبی مشترک بین المللی، نداشتن دیپلماسی آبی کارآمد، و شیوه نامناسب بهره برداری از منابع آبی بین المللی در قرن 21 به کمبود شدید و افزایش روزافزون نقش و اهمیت آب و منابع آبی در روند زندگی ملت ها به خصوص در منطقه خاورمیانه منجر شده و می تواند زمینه ساز بحران های فراگیر منطقه ای شود. از جمله حوضه های آبی مشترک در منطقه خاورمیانه حوضه اروندرود است که از حساسیت و جایگاه خاص بنا بر موقعیت ژئوپلیتیکی حاکم برخوردار است؛ در دوره های مختلف تاریخی روابط دو کشور همسایه ایران و عراق متأثر از نحوه بهره برداری و مالکیت این حوضه آبی بوده است. بنابراین، لزوم اتخاذ استراتژی مناسب در روابط دیپلماتیک ایران با عراق بر سر نحوه مدیریت و بهره برداری این حوضه آبی مشترک بسیار مهم است. در همین راستا، در تحقیق پیش رو، با استفاده از نظر خبرگان، به شناسایی عوامل محیطی تأثیرگذار در هیدروپلیتیک اروندرود اقدام شد و با استفاده از تحلیل ماتریس SWOTمشخص شد راهبرد هیدروپلیتیکی ایران در حوضه اروند تهاجمی است و در ادامه اولویت بندی راهبردهای احصاشده حاصل آرای خبرگی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی AHPانجام گرفت و «تأکید به دولت مردان جهت توجه ویژه و اختصاص بودجه مناسب در راستای ارتقا و توسعه صنایع وابسته، تجهیزات زیربنایی و استراتژیک اقتصادی، هسته ای، و نظامی کشور با استفاده از ظرفیت ها و توان علمی و فنی و دانشگاهی درون کشور در راستای دست یابی به توازن و برتری نسبی نسبت به عراق» با کسب وزن (412/0) اولویت دارترین و مؤثرترین راهبرد انتخاب شد.
تحلیل و بررسی نقش دولت در مدیریت و برنامه ریزی بحران های گردشگری؛ مطالعه موردی بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی گردشگری کنشی است جمعی که بازیگران مختلفی از سازمان ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در آن نقش آفرین هستند. مدیریت این پدیده هم در حالت عادی و هم در مواقع بحرانی ضروری است. یکی از مهم ترین کنش گران حوزه مدیریت گردشگری دولت است که نقش تسهیل گر و مقررات گزاری این حوزه را بر عهده دارد. اما پدیده ای که اکنون صنعت گردشگری را در ایران و کل جهان تحت تاثیر منفی قرار داده است بحران کرونا است. هدف این مقاله بررسی نقش دولت در مدیریت تاثیر این بحران در صنعت گردشگری است. سوال اصلی مقاله حاضر است که دولت چگونه می تواند پیامدهای بحران کرونا را در صنعت گردشگری ایران مدیریت کند؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج مقاله نشان می دهد که دولت اولا بایستی برآورد درستی از میزان زیان-های ناشی از بحران کرونا در حوزه گردشگری داشته باشد و در ادامه با شناسایی حوزه هایی که کم و بیش دچار زیان و آسیب شده اند بخشش های مالیاتی را برای آن ها در نظر بگیرد. همچنین مهیا کردن فضای مجازی و فراهم کردن زیرساخت های این حوزه برای رونق بخش گردشگری از دیگر اقدامات مفید دولت برای حمایت از صنعت گردشگری در برابر بحران کروناست.
تحلیلی بر سرزندگی شبانه شهری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
531 - 555
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش از حد برنامه ریزان از فضاهای شهری تنها برای تأمین نیازهایی مانند مسکن و نیازهای اولیه، شهرها را به فضایی سرد و بی روح تبدیل کرده است. فضای شهری در این مفهوم سرزندگی لازم را ندارد و ساکنان شهرها را به افرادی افسرده تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزان سعی کرده اند سرزندگی را حداقل در بخش هایی از شهر ایجاد کنند. در این مسیر افزون بر جنبه فضایی، به جنبه زمانی ایجاد فضاهای سرزنده شهری نیز نگاهی داشته اند که از جمله آن تأکید بر ایجاد و توسعه فضاهای سرزنده شبانه شهری است. شکل گیری فضاهایی این چنین در شهرها، جنبه ای فرایندی دارد. بخش هایی از شهرها نیز به دلایل گوناگونی در ساعات مختلف و حتی در شب از تکاپوی ویژه ای برخوردارند. شناسایی چنین فضاهایی می تواند در توسعه سرزندگی شبانه شهری اهمیت فراوانی داشته باشد. شهر رشت به عنوان بزرگ ترین شهر شمال کشور و شهری شناخته شده در سطح ملی به منزله قطب گردشگری، به همراه ویژگی های فرهنگی مردم می تواند جایگاه مناسبی در این مسیر داشته باشد. براین اساس، هدف این پژوهش شناسایی فضاهای سرزنده شبانه شهر رشت و مطالعه ویژگی های این فضاهاست. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر سطح تحلیل در مناطق پنج گانه این شهر بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و برای تحلیل پژوهش از روش میانگین، آزمون ANOVA، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر رشت از نظر فضاهای سرزنده شبانه وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارد. همچنین از نظر شاخص های سرزندگی شبانه شهری، در بعد اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری در مناطق پنج گانه این شهر دیده می شود. از سوی دیگر، فضاهای سرزنده شبانه در این شهر به توزیع خوشه ای نزدیک تر هستند.
ارائه چارچوب سه مرحله ای نقش تسهیلگر در توسعه گردشگری پزشکی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه یک سفر مطمئن برای درمان و یا پیشگیری از بیماری، نیازمند به حضور منبعی مطلع در زمینه مقاصد و کشورهای مناسب و مجهز می باشد (تسهیلگران گردشگری پزشکی)، در این پژوهش سعی در ارائه چارچوب نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی که زیرشاخه گردشگری سلامت است، در مراحل قبل، حین و بعد از سفر بیمار شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده های پژوهش پیمایشی، و جامعه آماری شامل فعالان حوزه گردشگری پزشکی شهر اصفهان بوده و تعداد نمونه 78 نفر از اساتید دانشگاه ها، پزشکان، کارکنان سازمان گردشگری، آژانس های گردشگری و هتل های موجود در شهر اصفهان بوده است که درنهایت 66 پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردیده است. روایی با استفاده از تجربه خبرگان متخصص و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تائید قرارگرفته است. تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار spss و آزمون های دوجمله ای، علامت و آنتروپی شانون صورت گرفته و یافته های پژوهش نشان داده است که نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی قبل از سفر شامل برنامه ریزی، مذاکره با ارائه دهندگان خدمات، راهنمایی قانونی و مشاوره با پزشک، هماهنگی مربوط به درمان، فعالیت های ترویجی برای جذب بیمار، اتصال بیمار به کادر درمانی، کمک به یافتن مرکز درمانی، انجام سفر و انتخاب مقصد، رعایت حریم خصوصی، بررسی مشروعیت پزشکان و مراکز درمانی، برنامه ریزی برای حمل ونقل، حذف لیست انتظار طولانی، ویزا و در حین سفر، شامل راهنمایی برای بهره مندی از امکانات مقصد، امور پیش از درمان، گردش در مقصد، ملاقات با پزشک، برقراری روابط فرهنگی و اجتماعی، ایجاد محیط نقاهت، مراقبت باکیفیت، به صرفه و به موقع، مترجمی، در مرحله بعد از سفر، مطرح کردن پیشنهادهایی برای بهداشت مبدأ، بر عهده گرفتن مسئولیت آسیب های احتمالی بعد از بازگشت، ادامه درمان در خانه، حل مشکلات بیمار در مبدأ، ارزیابی رضایت بیمار و کیفیت درمان بوده است.
Investigating the Adaptability of Rural Physical Features to the Feeling of Security among the Residents of Toos Rural Area in Mashhad County(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The present study aims at examining the adaptability of physical features to feeling of security among the residents of the rural area of Toos. The achievements are supposed to be used in quality improvement of rural guidance plans in line with increasing security potentials of rural areas. Design/methodology/approach- The methodology of this study is correlative, and data collection was performed through library and field studies. The extracted physical indices were obtained from the studies and rural guidance maps, while feeling of security index was obtained through 386 researcher-made questionnaires filled by the residents of 13 villages in the countryside of Mashhad in Toos rural area. The validity of the questionnaires was confirmed through an expert board and their reliability in the security feeling variable was confirmed by Cronbach alpha 0.8. SPSS software was used for data analysis. Finding- The findings of the study indicated a significant negative correlation between many of the form and morphology indices of feeling of security. The correlation between the size of the village and feeling of security is significant and equals to -0.804. Moreover, a significant inverse correlation was found between population density and feeling of security which was equal to 0.592. Among the functional status indices, we can refer to an inverse moderate correlation between the distribution of services and the scale of land uses. Accessibility index indicates a strong inverse relationship of impenetrability (with correlation coefficient of 0.670) and the design of dead-end and narrow streets with feeling of security. Research limitations/implications- The limitation of this study includes the bureaucracy of the administrative network, lack of official data and the time-consuming data collection. Practical implications- Generally, the confirmation of the strong relationship among most of the variables indicates that it is required to develop principles of secured places and to give more consideration to the physical security in rural guidance plans, which are the most important related documents in the country. Originality/value- The relationship between them has been ignored in rural areas in spite of the extended volume of rural guidance plans based on their physical context, as well as insecurity of the rural areas at the urban fringe.
بررسی وضعیت مسکن پایدار شهری در ناحیه 1 منطقه 9 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه مسکن به مفهوم بسیار گسترده و پیچیده ای تبدیل شده است و با پیدایش مفهوم توسعه پایدار، اهمیت و گسترش مفهوم مسکن پایدار و بررسی جنبه های روزافزون آن آشکارشده است. طراحی مسکن پایدار با استفاده از یک طیف گسترده ای از اصول طراحی فعال و غیرفعال می باشد که جنبه های زیست محیطی و اجتماعی را بهبود می بخشد. این پژوهش باهدف بررسی و تحلیل شاخص های مسکن پایدار شهری در ناحیه 1 منطقه 9 تهران تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) جمع آوری شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که شاخص های پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. تراکم نفر در اتاق</strong> 11/3 نفر است و نشان از تراکم بالای جمعیت</strong> می باشد. نسبت تعداد واحد مسکونی به سطح کل 25/194 می باشد که وجود کوچکی قطعات و فرسودگی بافت، از دلایل افزایش تعداد واحدهای مسکونی می باشد. نسبت سطح فضای سبز به سطوح مسکونی 09/0 می باشد و نشان از وضعیت بسیار ضعیف این شاخص است. نسبت مساحت پارک ها و فضای سبز به کل مساحت 04/0 می باشد و نشان می دهد که کاربری فضای سبز در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد. سرانه مساحت فضای سبز و پارک ها 6/1 می باشد که میزان نامناسبی را نشان می دهد.</strong>
Evaluation of the Physical Quality Livestock Hygiene Environment Rule on the Development of the Health of Human and Livestock in the Rural Regions (Case Study: Rural Regions of Firouzeh County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Evaluation of zoonotic diseases have existed since the beginning of human life on earth, but in recent decades it has become much more important. Today, zoonotic diseases not only important in health area, but also in international economics and politics are also special place are important. the main objective of the present article is to assess the impact of the physical quality livestock building on the development of human and animal health in rural areas. Methodology: In this regard, a survey method has been used. After applying the Cochran formula, 382 questionnaires were prepared in the form of a form and a questionnaire. case study is rural regions of Firouzeh county. For measure the research hypotheses, Binomial test and Linear Regression and TOPSIS has been used. Therefore, the research method is descriptive and analytical. Results: Binomial test results show that the villages are unfavorable in terms of physical quality of livestock buildings. Linear regression results show that increased physical quality of livestock buildings has a direct impact on the development of livestock and human health. Also according to TOPSIS, Taghiabad village, Nayerabad and Shorab are ranked first to third in terms of the high quality of livestock buildings. Practical solutions: Provide trifle and long term loans to ranchers, making changes to the old buildings keeping the livestock according to the quality standards of the livestock building, having a regular program for washing and cleaning the livestock building, more systematic monitoring of health centers by collecting livestock excrements and preventing the accumulation of waste at public passages are suggestions that can help improve the quality of livestock building and human health. Significance of the Study: Regarding the approach to physical quality and its impact on the development of human health and livestock in rural areas and in terms of the area studied, this research has been the first research on the health of animals and humans in rural areas (Firouzeh villages).
عوامل مؤثر بر جلب اعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی و تعیین پروتکل های تقویت مشارکت جمعی شهروندان در اجرای طرحهای توسعه شهری می تواند بیشتر از لحاظ بعد امنیت اجتماعی، بعد عدالت اجتماعی و بعد رفاهی مورد توجه مجریان و متولیان قانونی احیای فضاهای شهری کلانشهرها قرار گیرد. از این رو مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل تاثیرگذار بر تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری در 384 نفر از شهروندان و 50 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مرور منابع و پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش اطلاعات جامعه شناختی و جلب اعتماد به مشارکت اجتماعی در توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تفاوت معناداری بین متغیر ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). همچنین تفاوت معناداری بین متغیر تأثیر پذیری طرح توسعه شهری از نظر نوع آن، برمیزان اعتماد شهروندان در راستای مشارکت جمعی از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر براعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری نشان داد این نظرات از دیدگاه شهروندان (098/413= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) و مدیران (411/27= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) متفاوت بوده و ترتیب آن بدین شرح است: 1) نوع و ویژگی طرح ها برای مشارکت، 2) ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت و 3) عوامل اعتمادساز در فضاهای مکان شناسی.
تحلیل ویژگی های رفتاری در فضای هنرستان و عواملی در جهت قدرت گرفتن قرارگاه ها (مطالعه موردی هنرستان تهذیب)
حوزههای تخصصی:
قرارگاه های رفتاری واحدهایی از محیط هستند که فرد در زندگی روزمره آن ها را تجربه می کند، با آن ها درگیر می شود و متناسب با وضعیت رفتارش را تغییر می دهد. در این راستا محیط های آموزشی به عنوان یک قرارگاه رفتاری بزرگ دارای حوزه های عملکردی در یک قرارگاه است که هرکدام نیز پذیرای رفتارهای متفاوتی است. پژوهش حاضر با تحلیل قرارگاه های رفتاری در هنرستان تهذیب و بررسی عوامل قدرت گرفتن قرارگاه های رفتاری در هنرستان از یک سو به بررسی الگوهای جاری رفتار در قرارگاه ها پرداخته و از سوی دیگر ویژگی های قرارگاه ها را موردبررسی قرار می دهد که نهایتاً با بررسی و مشاهده رفتارهای دانش آموزان در مدارس و الگوهای رفتاری در هر یک از حوزه ها راهکارهایی برای تقویت هر یک از قرارگاه ها بیان می دارد و این نتایج به دست می آید که در کلاس ها و کارگاه های هنرستان با ایجاد مبلمان قابل انعطاف، اندازه مناسب کلاس، نور طبیعی، استفاده از عناصر طبیعت، اختصاص بخشی از کلاس به فضای خلوت و غیره می تواند در تقویت قرارگاه کلاس تأثیرگذار باشد. ضرورت پژوهش بررسی ویژگی های هر قرارگاه و ایجاد راهکار برای هر قرارگاه است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در بخش اول به صورت تحلیل محتوا و در بخش میدانی مطالعات به صورت موردی انجام می گیرد.
سنجش عدالت فضایی در بستر نظام حمل و نقل عمومی با مدل تحلیل شبکه ای (مورد پژوهی: مناطق 2، 3، 4 و 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت مفهومی است که هیچ گاه دغدغه بشر از آن عاری نبوده است. نام گذاری دهه چهارم انقلاب بنام پیشرفت و عدالت بیانگر این واقعیت است که عدالت و پیشرفت بدون یکدیگر فاقد ارزش است. توسعه ای که در آن عدالت نباشد پیشرفتی را در بر نخواهد داشت؛ لذا پیشرفت بدون عدالت یعنی توسعه فقر. در برنامه ریزی شهری آنچه به تحقق پذیری بیشتر عدالت شهری کمک می کند، توجه به عدالت فضایی و تعادل بخشی بین تمرکز جمعیت و خدمات است. لذا پژوهش به دنبالِ تبیین جایگاه حقوق عمومی در نظام برنامه ریزی شهری با تأکید بر سیستم حمل و نقل همگانی و همچنین تحلیل شبکه ای سیستم حمل ونقل عمومی از منظر عدالت فضایی، در جهت دست یابی به عدالت اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، روش ترکیبی و از نوع مطالعات کاربردی- بنیادی است. پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار ARCGIS و با بهره گیری از تکنیک تحلیل شبکه ای (Network-Analyst) به بررسی سیستم حمل و نقل عمومی در چهار منطقه تهران (2 و 3 و 4 و 5) با استناد به استاندارهای دسترسی به ایستگاه ها پرداخته است. نتایج خروجی از تحلیل پژوهش، نشان می دهد شبکه حمل و نقل عمومی موجود (مترو و اتوبوس تندرو) سطح بسیار محدودی از مناطق 4 گانه مورد بررسی را تحت پوشش خدمات رسانی قرار می دهد. به نحوی که از کل سطح مناطق چهارگانه مورد مطالعه به ترتیب 14.5 درصد، 48 درصد، 36 درصد و 33.5 درصد تحت پوشش خدمات حمل و نقل عمومی می باشد؛ لذا دسترسی ساکنین سایر محله ها به ایستگاه ها در بازه های زمانی بسیار طولانی اتفاق می افتد که ناشی از عدم گسترش و توزیع فضایی نامتناسب شبکه حمل و نقل همگانی در سطح شهر تهران شده است که به دنبال آن تحقق عدالت اجتماعی را با چالش هایی مواجه کرده است.
تبیین سازوکارهای مجتمع های مسکونی از دیدگاه روانشناسی محیط در راستای ارتقا امید به زندگی ساکنان (مطالعه موردی: شهرک اندیشه رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روانشناسی محیط دربردارنده ی رفتار دو سویه میان انسان با محیط کالبدی و قابلیت های محیطی می باشد. الزام معماران به شناخت صحیح این روابط، توجه ویژه به آن ها در طراحی شهرک های مسکونی و پاسخ گویی صحیح به این امر تأثیر فراوانی بر روابط میان افراد، سلامت روان و افزایش امید به زندگی دارد. در شهرک اندیشه مشکلات متعددی از جمله آلودگی بصری، وجود زمین های بایر، نیمه ساز بودن برخی بلوک ها، آلودگی محیطی و غیره وجود دارد که مهم ترین آن ها عدم توجه به حریم و فضای شخصی و به دنبال آن نقصان امنیت می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی و اسنادی است. هدف تحقیق، بررسی ضرورت مؤلفه های روانشناسی محیط در مجتمع های مسکونی و نقش آن در بهبود امید به زندگی افراد می باشد. در این پژوهش پس از مطالعه ی تحقیقات پیشین، با در نظر گرفتن عوامل کمتر بررسی شده مرتبط با روانشناسی محیط به تحلیل شهرک اندیشه از طریق نرم افزار spss19 و smart pls پرداخته شد. از 420 پرسشنامه توزیع شده 390 پرسشنامه دارای پاسخ صحیح بود. نتایج نشان داد که کنترل استرس افراد بیشترین تأثیر را بر امید به زندگی دارد. معیارهای حرکت و مکث، کنترل استرس و نشانه های محیطی در مجموع 91 درصد از تغییرات امید به زندگی را توضیح می دهند.
جایگاه تعاونی های تولید روستایی در ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی جوامع محلی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
140 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تعاونی های تولید روستایی در شکل گیری و ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش پیمایش انجام شده است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1655 نفر از اعضای تعاونی های تولید روستایی شهرستان همدان بوده که 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی سؤالات ابزار تحقیق توسط متخصصان موضوعی انجام گرفت. محاسبه روایی سازه و پایایی آن نیز با محاسبه پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سطح ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی اعضا به ترتیب در سطح متوسط و ضعیف به دست آمد. نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی دار بین متغیرهای سن، سابقه عضویت در تعاونی، سابقه کشاورزی و تعداد دوره های آموزشی با متغیرهای ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی را تأیید می کند، در همین رابطه بین زنان و مردان تفاوت معنی دار ازلحاظ ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی وجود نداشت اما ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی مردان نسبت به زنان قابل توجه بود. نتایج کسب شده در رابطه با مقادیر شاخص های برازش به دست آمده نشان داد که هر دو مدل اندازه گیری ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی از برازش مناسبی برخوردار بودند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد تعامل درون گروهی (83/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و شبکه روابط رسمی (84/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی است.
تحلیل عوامل و زمینه های اجتماعی - فرهنگی شکل گیری مشکلات محیط زیستی: کاربرد نظریه داده بنیاد (مطالعه موردی: مناطق روستایی طوالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
536 - 551
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی زمینه های اجتماعی و فرهنگی مشکلات محیط زیستی در روستاهای غرب استان گیلان؛ مناطق روستایی طوالش با رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از روستاییان و کارشناسان در بهار 1399، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. روایی و پایایی این پژوهش بر اساس کنترل یا اعتباریابی توسط مشارکت کنندگان ارزیابی گردید. تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، 10 مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری، 29 مقوله عمده استخراج گردید. همچنین، از طریق کدگذاری انتخابی بین مقولات عمده، هسته اصلی کشف و مدل نهایی پارادایمی ترسیم شد. «تخریب محیط زیست» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: موانع زیرساختی، خلأ قانونی، ضریب مشارکت، خوش نشینی، فقدان آینده نگری، چگالی ارزش؛ شرایط مداخله گر شامل: گردشگری گذرا، آبادسازی متعارض، خلأ اعتباری و گذرگاه های خلاف قانون ارائه شد. در مجموع، یافته ها نشان داد که تخریب محیط زیست یک پدیده چند علیتی است که همگرایی مجموعه شرایط علّی و مداخله گر در بستر اجتماعی جامعه روستایی، زمینه های بروز آن را موجب شده اند. بازنگری در قوانین و تجهیز زیرساخت ها، توسعه بوم گردی و ارتقاء آموزش همگانی به عنوان راهبردهای تعاملی، پیامدهایی چون کاهش تصرف و تخریب، مدیریت بهینه پسماند، گردشگری پایدار و حفظ محیط زیست را به دنبال خواهد داشت.
ارزیابی و تحلیل پایداری نواحی روستایی: کاربرد تکنیک های دلفی فازی و شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
496 - 511
حوزههای تخصصی:
امروزه، توجه به مقوله پایداری به خصوص در نواحی روستایی از رکن های اساسی در سیاست ها و برنامه ریزی های کشورهای جهان تبدیل شده است. شناسایی وضعیت نواحی روستایی به لحاظ پایداری می تواند کمک شایانی به این مقوله داشته باشد. در همین راستا، هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پایداری نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی بود. پژوهش حاضر از منظر روش شناسی توصیفی تحلیل و ابزار جمع آوری اطاعات از طریق پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل روستائیان ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی بودند. در این پژوهش از تلفیق روش های فازی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی شاخص های پایداری بومی سازی و سپس با بهره گیری از روش شبکه عصبی مصنوعی نواحی روستایی به دو خوشه تقسیم شدند. نتایج نشان داد، پایداری مناسب و متوازنی در سطح نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه وجود دارد (062/CV= 0). همچنین نتایج تی تک نمونه حاکی از آن بود که در تمامی شاخص ها به غیر از شاخص همدلی و نسبت جنسیتی تفاوت معنی داری با حد معیار وجود دارد. از دیگر یافته ها می توان به یافته های مربوط به ابعاد پایداری اشاره کرد، در هر سه بعد حمایتی، انسانی و طبیعی نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی از توازن و برابری مناسبی برخوردار بودند. در نهایت، یافته نشان داد که روستاهای بورخیل و ایوک رتبه های اول و دوم و روستاهای حاجیکلا و بازیرکلا رتبه های 14 و 15 را به خود اختصاص دادند.
کارآفرینی کشاورزی و توسعه مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به شمار می آید؛ چراکه فعالیت های کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری) می انجامد. دراین راستا، کارآفرینی در مناطق روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به منظور دستیابی به توسعه روستایی است. از این رو با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی نقش عوامل موثرکارآفرینی در بخش کشاورزی در راستای توسعه مناطق روستایی دهستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته است. در این راستا، عوامل موثر بر کارآفرینی در 319 خانوار روستایی ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 بدست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری و نرم افزارهای Expert choice، SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بین ابعاد مورد مطالعه، عوامل فردی (603/46) بالاترین رتبه را دارا می باشد. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان رشتخوار روستای فتح آباد از بالاترین میزان تأثیرگذاری (050/0) نسبت به سایر روستاها از سطح عوامل موثر بر کارآفرینی در بخش کشاورزی برخوردار است و روستای فتح اباد از نظر ابعاد اثرگذار توسعه روستایی (047/0) در رتبه اول قرار دارد.