فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 63
حوزههای تخصصی:
بافت های باارزش تاریخی از مهم ترین بخش های شهری محسوب می شوند که نقش کلیدی در هویت یک شهر دارند. به علاوه دارای کارکردهای بالقوه اقتصادی و اجتماعی نیز می باشند. امروزه، به دلیل رشد سریع شهرنشینی و تغییر کاربری شهرها، این بافت ها دچار افول شده اند. در این راستا رویکرد گردشگری به ویژه گردشگری تاریخی، یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حفظ و احیاء بافت های باارزش تاریخی می باشد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های تاریخی و سپس تحلیل میزان تأثیر هر یک از عوامل بر توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. در نهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان گردشگری و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که با استفاده از نرم افزار Sample Power اقدام به برآورد حجم نمونه آماری گردید. سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل شناسایی شده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل امنیت، مدیریت منابع مالی و انسانی و تسهیلات رفاهی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 دارا هستند. نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل امنیت در رتبه اول و مهم ترین عامل در زمینه موفقیت توسعه گردشگری منطقه است. همچنین عامل تصویر ذهنی در رتبه چهارم و بالاتر از عواملی همچون کیفیت جاذبه ها و دسترسی قرار دارد که خود دلالت بر اهمیت ادراکات و برداشت ذهنی از مقصد دارد.
بررسی عوامل انگیزشی گردشگری سلامت در دریاچه ارومیه
حوزههای تخصصی:
شناسایی و تجزیه و تحلیل انگیزه های گردشگران با هدف ارائه خدمات درخور و مناسب به آن ها از مهم ترین روش های بخش بندی در بازار این صنعت است. گردشگری سلامت یکی از حوزه هایی است که می تواند نقش به سزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. دریاچه ارومیه، یکی از بهترین جاذبه های گردشگری در چارچوب طبیعی و کنش گران انسانی محسوب می شود که می توان از طریق شناخت قابلیت ها و ترسیم راهبردهای آینده، با اتکاء به این جاذبه گردشگری، زمینه رشد و صنعت گردشگری و توسعه منطقه ای را در ابعاد متفاوت، با نگرشی در چارچوب پایداری منابع در این منطقه مهیا کرد و این مهم با شناسایی انگیزه های گردشگران بهتر محقق می گردد. بنابراین شناسایی انگیزه های گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه هدف اصلی پژوهش حاضر را در بر می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق گردشگران ورودی به شهر ارومیه تشکیل می دهد که 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه علیزاده ثانی و همکاران (با آلفای 925/0) است که بین حجم نمونه به روش خوشه ای توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها نشان داد که 8 عامل انگیزشی رانشی؛ کسب دانش و درمان بیماری ها، افزایش ارتباطات، تفکر و گرفتن مشاوره زندگی، به دنبال آرامش، افزایش چرخه اجتماعی، دیدن مناظر گوناگون، تمدد اعصاب و شناخت سایر فرهنگ ها و 4 عامل انگیزشی کششی دسترسی آسان و راحت و تنوع، ماجراجویی، تاریخ و فرهنگ و رخدادها و فعالیت ها به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی در بین گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه شناسایی شدند.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و ماندگاری گردشگران در هتل ها (مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزینه های موردنیاز برای جذب مشتریان جدید، همواره بیشتر از هزینه های حفظ مشتریان فعلی است، لذا توجه به وفاداری مشتریان، به عاملی مهم در صنعت هتلداری مبدل شده است. بر این اساس، هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و ماندگاری گردشگران در هتل های پنج ستاره شهر مشهد است. در این تحقیق، میزان وفاداری و ماندگاری گردشگر در هتل های پنج ستاره شهر مشهد در ارتباط با عوامل عمومی، اعتبار، اطمینان، پاسخ گویی، همدلی، و وفاداری بررسی شده است. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 354 نفر موردبررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شده است. به طورکلی نتایج نشان می دهد که عوامل عمومی (ضریب 788/0)، اعتبار (ضریب 823/0)، اطمینان (ضریب 703/0)، پاسخ گویی (ضریب 717/0)، همدلی (ضریب 640/0)، و وفاداری (ضریب 725/0) بر وفاداری و ماندگاری گردشگر در هتل های پنج ستاره شهر مشهد، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
شناخت و دسته بندی پدیدارشناسانه میدان شهری و کاربرد ماتریس USCCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان شهری، بعنوان اصلی ترین نمود فضای شهری، نیازمند شناخت کلی در ساختار دسته ای است و تعداد رویکردهای دسته بندی میدان های شهری که توسط نظریه پردازان تا به اکنون ارائه شده است، دارای ساختار فرم گرا یا محتواگرا بوده و به ندرت هر دو این ابعاد را داراست و تمامی معیارهای قابل استخراج به روش مهندسی معکوس، برای شناخت میدان، مخاطب را به نوعی ابهام و پیچیدگی سوق می دهد. هدف این پژوهش، تبیین نوع جدیدی از نگاه و نیز معیارهای مستتر در امر شناختی یک پدیده است که می تواند دسته بندی کاملی را ارائه کرده که در این پژوهش با نام دسته بندی پدیدار شناسانه [1] میدان با تببین ماتریس جامع شناخت میدان شهری[2] قابلیت کاربردسازی را داراست. نوع پژوهش مزبور تحلیلی – توسعه ای بوده که با تبیین نوع استفاده از محصول، کاربردی نیز محسوب می شود. با کاربرد این ماتریس تحت عنوان USCCM در تعداد 35 میدان شهری در چندین کشور اروپایی و با در نظر گرفتن تمامی جوانب فرمی و محتوایی آن، تمامی نمونه های موردی در ماتریس مزبور مورد شناخت واقع شده و در ساختار مشخصی دسته بندی شده اند. نتیجتاً با استفاده از این ماتریس می توان، بعنوان ابزار مقایسه در کیفیت میدان های شهری و رتبه بندی آنها نیز، مورد استفاده قرار داده و نهایتاً با الگو برداری از این دسته بندی، معیارهای ذکر شده را برای بررسی در امر ارزیابی و تحلیل میدان شهری نیز در پژوهش های آتی مورد واکاوی قرار داد. Abstract The categorization system is an approach, and at the same time, a generic process for generating groups of ideas, objects, or concepts that all recognize them, while at the same time differentiating them into an entirely perceived one. Urban squares, as important urban space, needs a comprehensive understanding of the category structure. The number of classification approaches, as represented by theorists, has a formal or content-oriented construction and rarely has both of these dimensions. Only the stated categories do not really have the comprehensiveness to have a full-fledged methodology, and virtually all the standards that can be extracted by reverse engineering, for field recognition, lead the audience to some degree of ambiguity and complexity. The purpose of this research is to explain the new type of view and also the criteria for the cognitive phenomenon of an urban square, which can provide a complete categorization, which in this research is called the phenomenological category of the field, which is characterized by an Urban Square Comprehensive Cognition Matrix the urban capability Applies to. The type of research is analytic - an extension that is also used to explain the type of product used. With the use of this USCCM matrix in 35 urban squares in several European countries and taking into account all aspects of its form and content, all case examples are identified in the matrix and are categorized in a specific structure. Consequently, using this matrix can be used as a comparison tool in the quality of urban fields and their ranking, and finally, by modeling this category, the criteria mentioned for the assessment of urban square analysis It was also discussed in future studies.
اثر ویژگی خانوار در انتخاب مسکن: واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه «ادوار زندگی» مهم ترین ابزار برای درک صحیح از ویژگی های مسکن و خانوارها است که رفتار خانوارها در سطح شهر را منعکس می کند. در این نظریه، خانوارها براساس ویژگی هایی نظیر بعد خانوار، تعداد فرزندان محصل، وضعیت اشتغال سرپرست، دهک درآمد و ... تعریف می شوند و در نتیجه هر خانوار اولویت های متفاوتی در انتخاب مسکن دارد. هدف این پژوهش تحلیل ویژگی های مؤثر خانوارها بر انتخاب مسکن است که در دو بخش واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات تدوین شد. به منظور سنجش متغیرها، شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شد و داده های پژوهش از طرح هزینه-درآمد مرکز آمار و برداشت کاربری طرح تفصیلی شهر تهران اخذ شده است. در ابتدا و با استفاده از روش مولتی نامینال تک متغیره و تحلیل خوشه ای، از میان دو گروه ویژگی های «واحد مسکونی» و «کیفیت دسترسی به خدمات»، ویژگی های مؤثر در مدل انتخاب مسکن شناسایی شدند، متغیرهای مؤثر در انتخاب «واحد مسکونی» شامل متراژ زیربنا، نوع اسکلت بنا و متغیرهای مؤثر در «دسترسی به خدمات» شامل دسترسی به خدمات آموزشی و سیستم حمل ونقل عمومی بودند که در مجموع 6 حالت برای انتخاب واحد مسکونی و 8 حالت برای دسترسی به خدمات ایجاد شد. سپس ارتباط میان ویژگی خانوار و انتخاب مسکن با استفاده از روش رگرسیونی مولتی نامینال چند متغیره در نرم افزار R اجرا شد. تحلیل نتایج مشخص کرد، (1) واحدهای مسکونی با متراژ 60–90 مترمربع برای خانوارهای دارای محصل بیشترین جذابیت را دارد، هرچند در پیشینه پژوهش، رابطه میان محصلان و متراژ واحد مسکونی اثبات شده است لیکن در این پژوهش مساحت مشخصی برای خانوارهای دارای محصل مشخص شده است و در سایر متراژ زیربناها، این رابطه وجود ندارد. (2) با افزایش دهک درآمدی تمایل خانوارها به سکونت در نزدیکی فضاهای آموزشی و فاصله گرفتن از سیستم حمل ونقل عمومی بیشتر می شود. (3) خانوارهای با وضعیت اشتغال سرپرست در گروه کارگر غیرساده در مقایسه با خانوارها با سرپرست کارگرساده، تمایل بیشتری به انتخاب سکونت در نزدیکی به سیستم حمل ونقل عمومی دارند که نشان دهنده ی اختلاف استطاعت مالی این دو گروه خانوار است. نتیجه ی مهم دیگر در گروه متغیرهای «محل سکونت» و «ویژگی خانوار» آن است که تنها متغیرهای مرتبط با شغل و درآمد در انتخاب محل سکونت مؤثر است و سایر ویژگی های اجتماعی و جمعیتی خانوارها رابطه ی معناداری با محل سکونت خانوار ندارد که خود می تواند بازتابی از شرایط سکونت، نداشتن هویت و پرستیژ محله های شهر، جدایی گزینی اجتماعی در شهر تهران، سیاست گذاری های نادرست در حوزه کالای عمومی و شرایط نامناسب توزیع مسکن در این شهر است.
مدل پیشنهادی تراکم سکونت و توزیع فعالیت برای انطباق با اصول TOD مطالعه موردی: منطقه ۱۲ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرح های توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاه های گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روش شناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامه ریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) است. مقاله حاضر به دنبال پیشنهاد مدلی برای تعیین تراکم و اختلاط کاربری متناسب با این رویکرد است. توسعه حمل ونقل عمومی محور را عموماً مشتمل بر سه بعد طراحی، تراکم و تنوع (اختلاط) کاربری ها دانسته اند. در این پژوهش دو بعد تخصیص بهینه تراکم و تنوع (اختلاط) کاربری ها در قالب یک مسئله برنامه ریزی ریاضی با اهداف چندگانه مدل سازی شده است. در این مدل هدف نخست بیشینه سازی تراکم در مجاورت ایستگاه ها و هدف دوم کمینه سازی اختلاف نسبت شغل به سکونت از الگوی ایده آل (نسبت شاغلان ساکن به تعداد واحد مسکونی) در هر محدوده TOD است. مجموعه ای از محدودیت ها از جمله محدودیت های سقف جمعیت و فعالیت قابل تخصیص به منظور عدم مغایرت اساسی با طرح های فرادست نیز به مدل افزوده شده اند. مدل غیرخطی به دست آمده با استفاده از تبدیلاتی به یک مسئله برنامه ریزی خطی با اهداف چندگانه و سپس با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تعمیم یافته به یک مسئله برنامه ریزی خطی تک هدفه تبدیل گردیده است. در نهایت مدل پیشنهادی در نمونه موردی منطقه 12 کلانشهر تهران پیاده سازی و نتایج به دست آمده به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با اجرای مدل، مجموعه ای از پاسخ های بهینه پارتویی برای مسئله استخراج گردید. این پاسخ ها نقش گزینه های پیشِ روی مجموعه مدیریت شهری را ایفا می کنند و به تصمیم سازان و سیاست گذاران شهری امکان می دهند تا بنا بر اولویت ها، محدودیت ها و مقتضیات زمانی و مکانی هر یک از اهداف اختلاط و تراکم، گزینه بهینه را انتخاب کنند. این مدل و نتایج حاصل از آن می تواند مبنای تهیه طرح های توسعه شهری آینده قرار گیرد.
نقش ارزش های فرهنگی در اضطراب مسیریابی گردشگران مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 19
حوزههای تخصصی:
اضطراب مسیریابی تأثیرات منفی متعددی بر رفتار مسیریابی گردشگران دارد و تصویر ذهنی نامناسبی از شهر در ذهن گردشگران ایجاد می کند. یک اصل اساسی در کاهش اضطراب مسیریابی گردشگران در شهرهای گردشگر پذیر، طراحی کاربر محور و در نظر گرفتن ویژگی های فرهنگی گردشگران است. زیرا گردشگری شهری از جابجایی انسان ها بافرهنگ های مختلف به وجودمی آید و هر یک از گردشگران با توجه به ویژگی های فرهنگی خود بر وجوه خاصی از مسیریابی تأکید می ورزد. بنابراین هدف اصلی پژوهش تبیین تأثیر ارزش های فرهنگی بر اضطراب مسیریابی گردشگران خرده فرهنگ های آذری و مازنی در منطقه 8 مشهد برای تسهیل مسیریابی این گردشگران می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی بوده است. جامعه آماری، گردشگران داخلی مشهد در سال 98 است (30 میلیون نفر) که دو گروه گردشگر موردبررسی (تعداد 97 نفر) در منطقه 8 به صورت هدفمند نمونه گیری شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارزش های فرهنگی «فردگرایی/جمع گرایی، مرد طبعی/زن طبعی، اجتناب از عدم اطمینان، جهت گیری، سهل گیری/سخت گیری» با خرده فرهنگ گردشگران ارتباط برقرار کرده و تفاوت معناداری بین گردشگران آذری و مازنی ایجاد نمودند. طبق مقایسه مؤلفه های اضطراب مسیریابی، مؤلفه های «گُم شدن، عدم آشنایی با محیط، پیچیدگی محیط، زمان محدود برای مسیریابی، محیط های ناامن، حافظه فضایی، میزان ماجراجویی، استراتژی پیمایشی» تفاوت معناداری بین گردشگران آذری و مازنی داشتند که بر اساس ارزش های فرهنگی هر یک از دو گروه گردشگر موردبررسی قابل تبیین هستند. نتایج، حاکی از ارتباط معنادار میان عوامل اضطراب مسیریابی گردشگران و ارزش های فرهنگی آنان است. زیرا میزان اضطراب و موقعیت های اضطراب آور در مسیریابی گردشگران آذری و مازنی و حتی نوع راهکارهای مورداستفاده توسط آن ها پس از احساس اضطراب کاملاً متفاوت بوده و برگرفته از ارزش های فرهنگی آن ها است. بنابراین طراحی فرم ها، انتخاب عملکردها و ویژگی های معنایی عناصر راهنمای مسیریابی، متناسب باارزش های فرهنگی گردشگران، موضوعی مهم در تسهیل مسیریابی گردشگران بافرهنگ های مختلف می باشد.
تبیین مفهوم عدالت فضایی در اجرای طرح های جامع شهری (نمونه موردی: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
981 - 1008
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مشهود در برنامه ریزی شهری در ایران، ارائه نشدن الگوهای مؤثر در زمینه کاهش نابرابری های موجود شهری و ترویج عدالت فضایی است. تبیین مفهوم عدالت فضایی در شهر و کاربردی کردن آن می تواند به برنامه ریزی شهری کمک شایانی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عدالت فضایی در اجرای طرح های توسعه در شهر گلپایگان می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن انجام شده است. شاخص های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مفاهیم برابری و مساوات، تنوع فضایی، منافع عام، آزادی و مشارکت مردمی، شفافیت، تفاوت، سازش و عمومیت داشتن بررسی شده است. نتایج بررسی طرح ها نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی این طرح ها در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های عدالت فضایی در طرح جامع شهر گلپایگان دارای اولویت چندانی نسبت به یکدیگر نیستند. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب نیز به آن ها اشاره نشده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و نهادهای خدماتی نشانگر تبیین نشدن جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی به خصوص در طرح های توسعه و عمران است.
مدل سازی ساختاری تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه بحث مهاجرت و مسائل مربوط به آن از اهمیت زیادی در برنامه ربزی شهری برخوردار است، یکی از مسائلی که مهاجران با آن مواجه هستند تحرک اجتماعی می باشد، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان است. روش: روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد، حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر نمونه از جمعیت 20هزار نفری مهاجران افغانستانی شهر کاشان محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنی دار بودن شاخص های تقدیرگرایی، اعتماد اجتماعی و سرمایه فرهنگی در تحرک اجتماعی می باشد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص سرمایه فرهنگی ذهنی اکتسابی بیشترین بار عاملی را با وزن 0.98 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل سرمایه فرهنگی ذهنی پس از ذهنی اکتسابی با بار عاملی 0.85 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های سرمایه فرهنگی عینی، تقدیرگرایی و اعتماد اجتماعی نیز با بارهای عاملی 0.82، 0.26- و 0.22- در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. نتایج: بنابراین پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور میزان اعتماد به خویشاوندان، میزان مطالعه کتاب، میزان آشنایی با زبان های خارجی ،ورزش کردن، تلاش کردن هرکس برای رسیدن به آنچه می خواهد در تحرک بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان تشخیص داده شد.
ارزیابی شاخص های شهر خلاق در ایجاد گردشگری خلاق شهری (مطالعه موردی: خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1509 - 1522
حوزههای تخصصی:
گردشگران به دنبال مقاصد جدیدی با اهداف متفاوت برای اوقات فراغت اند. گردشگری خلاق به دنبال برجسته نمودن خرده فرهنگ ها در جامعه محلی و احیای میراث ملموس و ناملموس و تعامل آموزشی، احساسی و اجتماعی گردشگر، و همچنین مشارکت وی با مکان و فرهنگ مردم مقصد است. در عصر گردشگری خلاق، گردشگران فقط به دنبال دیدار آثار تاریخی و طبیعی نیستند، بلکه به دنبال درک عمیق تری از جامعه مقصدند. با توجه به تنوع فرهنگی و پیشینه تاریخی و آثار هنری و صنایع دستی در خوی، توجه به گردشگری خلاق در این شهر بیش از پیش احساس می شود. با توجه به اهمیت موضوع گردشگری خلاق و موقعیت جغرافیایی خوی در رابطه با مرز ترکیه و وجود جاذبه های گردشگری آن، این پژوهش در راستای تحقق چنین امری انجام گرفته است. ایجاد یک مکان گردشگری خلاق به کاربستِ شاخص های مهم شهر خلاق اعم از مشارکت، تنوع شهری، سرزندگی فضاهای شهری، کارایی، و تکنولوژی ارتباطی نیاز دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان مناطق دوگانه خوی است و حجم نمونه 383 نفر تعیین شد. هدف از این مقاله ارزیابی شاخص های شهر خلاق در ایجاد گردشگری خلاق شهری در خوی است. در این راستا، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. اخذ داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه از شهروندان) است. نتایج پژوهش نشان می دهد میان شاخص های شهر خلاق و میزان تحقق پذیری گردشگری خلاق شهری رابطه معنی داری وجود دارد. اما شهر خوی دارای شاخص های مناسب برای ایجاد گردشگری خلاق نیست و در مؤلفه های گوناگون شاخص های شهر خلاق در خوی ضعف های اساسی وجود دارد.
بررسی توسعه درونی شهر و الگوی توسعه کالبدی با تأکید بر وضعیت مسکن شهری(مطالعه موردی: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهر نشین و هجوم جمعیت مهاجر در سال های اخیر به شهرهای بزرگ و لزوم پاسخ گویی به نیازهای جمعیت شهرنشین و نیز ارائه خدمات شهری ، ضرورت به کارگیری تمام توان ها و ظرفیت های موجود شهر را بیش از پیش نمایان می سازد. بنابراین لازم است تا به جای توسعه و رشد بی رویه شهر به صورت افقی ، از طریق پر کردن بافت موجود شهر به رشد و توسعه پایدار در شهر دست پیدا کرد. بنابراین در این پژوهش هدف، ارزیابی تأثبر ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، دسترسی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت مسکن شاهین شهر بر میزان زمین های بایر و رها شده و توسعه میان افزای شهری می باشد.این پژوهش از نظر هدف ، کاربردی و از نظر روش ، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا شاخص ها و ابعاد مناسب موضوع در غالب پرسشنامه تهیه گردید و سپس در محیط SPSSمورد آزمون قرار گرفت. پس از آن نیز با استفاده از تکنیکSWOT نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدید ها مشخص شدند و به ارائه راهبردهای مناسب پرداخته شدکه نتایج حاصل از تکنیک سوات نشان داد که استراتژی غالب در پژوهش از نوع تدافعی با ضریب 03/8 می باشد. پس از آن نیز نواحی 5 گانه شاهین شهر با استفاده از تکنیکSAW رتبه بندی شدند که ناحیه فردوسی با امتیاز 23/0 رتبه اول و گلدیس با امتیاز 12/0 رتبه پنجم را به خود اخصاص داد. سپس نتایج حاصل از این تکنیک با استفاده از نرم افزارArc GIS نشان داده شد.
Analysis of Factors Affecting the Inefficiency of Spatial Policies in Rural Areas of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The inefficiency of rural development policy as a multidimensional phenomenon is due to various factors and causes. It has adverse outcomes in rural areas and in different dimensions of the territorial (spatial), organizational and intersectoral activities. Since the present study has practical purposes, the analysis of the effective factors, and analysis of the effects of each factor in the process of inefficiency of rural spatial policies in rural areas are considered. Design/Methodology/Approach - The strategic question is: “What are the factors affecting the ineffectiveness of the planning policy for rural development in Iran?” To answer the question, an analytical methodology based on Delphi tool and interpretive structural modeling have been used. In this regard, a library method (research background) and questionnaires and interviews (experts’ opinions of the National Planning and Budget Organization, and the Provincial Management and Planning Organization- 20 people) were used to collect information. Factors contributing to the inefficiency of planning policy for rural development in Iran were determined. In the next step, using Interpretative Structural Modeling (ISM), the relationships between the factors affecting the ineffectiveness of the planning policy for rural development in Iran were specified and analyzed in a unified manner. Finally, using the MICMAC analysis, the types of variables are clustered according to the reciprocal influence on other variables . Findings- The results show that the factors of over-dependence on oil revenues, unstable rural development policy and centralized policy-making system, planning and decision making with the driving power of 16 have had the greatest influence and acts like the base of the model. In order to start and reform the structure of the rural development policy system in the country, it should be emphasized first. The factor of diversity, plurality, dispersion and underdevelopment of rural settlements with the driving power of 1 has the least influence.
شناسایی میزان تأثیر هویت بافت های محلات بر رضایت ساکنان از محیط زندگی نمونه موردی: محله علی قلی آقا و ولیعصر در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر محلات قدیمی اصفهان هویت دارند؛ اما رشد برون زای شهر، تزریق عملکردهای متعدد در بخش های مختلف و گسترش آن باعث شد که این بافت ها به تدریج با مشکلاتی روبه رو شوند. امروزه نیز شاهد به وجودآمدن محلاتی هستیم که جز تفاوت در نامشان، هیچ ویژگی متمایز دیگری نسبت به یکدیگر ندارند. این سیر نادرست و حرکت های معیوب، چنان وضعی را به وجود آورده است که در بافت های جدید شهری، ویژگی سنتی محله از بین رفته و ارزش هایی، همچون روابط همسایگی، آرامش و...، همگی رنگ باخته است. حال پرسش های مطرح این است: آیا محله ای باهویت، ساکنان راضی تری دارد؟ هویت بافت های سنتی چه تأثیری بر رضایت مردم دارد؟ هدف این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش هاست؛ یعنی بررسی میزان تأثیر هویت محلات بر رضایت مردم از محله زندگی شان و ارتباط این دو مفهوم؛ بنابراین تأثیر مؤلفه های هویت بخش محله علی قلی آقا به منزله محله ای با هویت تاریخی و محله ولیعصر به منزله محله ای جدید بر رضایت ساکنانشان بررسی و با هم مقایسه شده اند. بدین منظور، از روش مطالعه کتابخانه ای، پیمایشی و پرسش نامه استفاده شده است. حجم نمونه با روش کوکران محاسبه (126نمونه) شده، روش نمونه گیری از نوع تصادفی بوده و درنهایت تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شده است. نتایج به دست آمده بیان کننده میزان رضایت زیاد ساکنان محله جدید و حس تعلق بسیار ساکنان محله سنتی به دلیل بومی بودن و هویت تاریخی محله است. درنتیجه هویت تاریخی محله به تنهایی نتوانسته است باعث رضایت ساکنان خود شود.
بررسی کارآیی تبلیغات در راستای گردشگری مبتنی بر جغرافیایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ارقام گردشگری و درآمدهای ناشی از آن در ایران ، با آمارهای جهانی ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری نشان می دهد که کشور ما سهم و جایگاه مناسب خود را در صنعت گردشگری کسب نکرده است. ما نه تنها در جذب گردشگر خارجی با مشکل مواجه ایم، بلکه گردشگری داخلی ما نیز با مشکلات فراوانی دست به گریبان است. در این میان توجه به بحث شیوه های نوین تبلیغاتی با در نظر گرفتن اقلیم جغرافیایی از جمله راهکارهایی است که می تواند این وضعیت را بهبود ببخشد. هدف این مقاله بررسی کارآیی شیوه های نوین تبلیغاتی مبتنی بر اقلیم جغرافیایی برای توسعه گردشگری است. سؤال اصلی ای که مقاله در صدد پاسخگویی بدان است این است که تبلیغات چه نقشی در رونق و شکوفایی گردشگری شهری می تواند ایفا کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی در صدد تحلیل آن هستیم عبارت از این است که تبلیغات نقش واسطه را میان توسعه گردشگری و توسعه ملی ایفا می کند و به این ترتیب باید از شگردهای مشخص تبلیغاتی، یعنی شناخت و توجه به قواعد تجارت، سنت ها، آداب و رسوم، زیبایی شناسی و آگاهی از جاذبه ها و امکانات بهره گیرد و با توجه هم زمان به تبلیغ و آموزش، به عنوان دو رکن از ارتباطات، نقش اساسی خود را در توسعه گردشگری ایفا کند. نتایج مقاله نیز نشان می دهد که اهمیت انتخاب صحیح حامل های پیام تبلیغاتی را نباید نادیده گرفت، زیرا بیشتر سهم هزینه های تبلیغاتی، صرف این وسایل یا رسانه ها می شود و موفقیت هر تلاش تبلیغاتی، به طور مستقیم، همبستگی کامل با انتخاب وسیله ای دارد که برای رساندن پیام و آگهی تبلیغ به کار می رود. مبلغان باید بهترین رسانه ها را برای تبلیغات خود گزینش کنند. در واقع بهترین آن ها را که با مقاصد و اهداف راهبرد تبلیغات گردشگری هماهنگ و متناسب است، انتخاب کنند و به نحوی کارآمد و اثربخش از آن بهره بگیرند. بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع کارآیی شیوه های نوین تبلیغات مبتنی بر اقلیم جغرافیایی در راستای توسعه گردشگری پرداخته شود.
امکان سنجی ایجاد منطقه ویژه اقتصادی کاشمر راهکاری برای توسعه خوشه های صنعتی و کسب و کار در راستای توسعه پایدار ناحیه ترشیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه جغرافیایی که کاشمر در آن واقع شده است دارای پتانسیل های زیادی برای توسعه خوشه های در سطح محلی، ملی و بین المللی دارد که در عصر رقایت پذیری های شهری و منطقه ای ضرورتی انکارناپذیر است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت آن توصیفی –تحلیلی می باشد و از نظر هدف کاربردی است. ابتدا با بررسی ادبیات مورد نظر به ماهیت خوشه های صنعتی و اثرات مرتبط با توسعه اقتصادی و منطقه ای تمرکز شده و سپس به بررسی پتانسیل های منطقه ویژه اقتصادی کاشمر در مقیاس محلی، منطقه ای و بین المللی پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از مطالعات اسنادی در ایران و خارج از کشور به ویژه اسناد کشور افغانستان تهیه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های مورد نظر از نرم افزار GIS و مدل Vikor و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که منطقه ویژه اقتصادی کاشمر با توجه به موقعیت جغرافیایی به عنوان منطقه ویژه لوژیستیکی سایر مناطق ویژه اقتصادی و بازارجه های مرزی شرق ایران عمل نماید. از سوی دیگر با توجه به پتانسیل های محلی، منطقه ای و بین المللی، تشکیل منطقه ویژه اقتصادی بر پایه خوشه های خشکبار مبتنی بر اقتصاد سبز به ویژه با توجه به محصولات استراتژیک و صادراتی و همچنین بازار افغانستان می تواند مهمترین کارکرهای منطقه ویژه اقتصادی کاشمر باشد
ترانزیت جاده ای و اثرات آن بر توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت های مختلفی صورت می پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل جاده ای می باشد . در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده ای انجام می شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار های ( SPSS ) و ( Expert Choice ) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان های منطقه سیستان می باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان های مورد مطالعه، شهرستان های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده ای به خود اختصاص داده اند.
تحلیل شاخص عدالت فضایی در روستاهای گردشگرپذیر (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
551 - 569
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های عدالت فضایی با هدف کلی شناخت نحوه توزیع منابع و جلوگیری از بروز نابرابری ها اهمیت دارد. در این میان، ضرورت شناخت نحوه توزیع بهینه کاربری ها در روستاهای گردشگرپذیر از اهمیت اساسی برخوردار است؛ زیرا در این روستاها، استفاده از زمین و فضا به عنوان منبع عمومی، باید براساس اصول علمی برنامه ریزی کاربری زمین صورت بگیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص عدالت فضایی کاربری اراضی در 48 روستای توریستی استان آذربایجان شرقی انجام شده است. برای این منظور، 42 شاخص عدالت فضایی در ابعاد مختلف انتخاب و اطلاعات مورد نیاز به تفکیک وضع موجود و مطلوب به روش میدانی و داده های سرشماری سال 1390 و منابع موجود در اداره ها استخراج شد. پس از محاسبه شکاف وضع مطلوب و موجود، از مدل وایکور استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اختلاف کاربری های مختلف، آزمون تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی دانکن کاربرد داشت و برای سطح بندی از آزمون تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین کمبود در میان کاربری ها، به کاربری های رفاهی-خدماتی مربوط است؛ به نحوی که هشت شاخص رفاهی و خدماتی با میانگین 829/0 بیشترین شکاف را داشته اند. همچنین نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد وضعیت عدالت فضایی در سطح مناسب با مقدار 5/45 درصد بیشترین فراوانی را دارد. علاوه براین، میان جمعیت، سطح برخورداری، طرح هادی و تیپ روستا با میزان عدالت فضایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. درنهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی در زمینه توزیع بهینه کاربری های اراضی ارائه شد.
Presenting a Paradigm Model of Home Business Development in Rural Areas of Counties in Isfahan Province Based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Employment and unemployment, which are very important issues in rural areas, can be solved in general through home-based businesses and their development. The issue of home-based businesses can be very influential in creating employment in rural areas The main purpose of this study is to provide a paradigmatic model of home business development in rural areas of Isfahan province based on basic theory. Design/Methodology/Approach- This study was conducted in 2020. The present research is among the basic and qualitative researches that have been done with the approach of the foundation data theory approach. The interview collection tool was structured. The interviews were conducted among experts and experts in the field of home-based jobs, and the opinions of the interviewees were theoretically saturated from the 29th interview. Findings - After the emergence of concepts (139 references) and open, central, and selective coding, led to the design of the conceptual framework of the research model and the presentation of the paradigm model. Based on the results of the Grounded Theory, the pattern of home-based businesses to achieve development in rural areas of Isfahan province has been drawn. This model includes causal conditions (including managerial factors and comprehensive policy system), intervening conditions (educational-promotional factors, motivational factors, and attitudinal factors), contextual conditions (infrastructure factors, marketing, skill factors, and promotion of financial and credit resources). This includes strategies (stakeholder participation, information system, and support factors) and social consequences (increasing the level of participation and sense of responsibility and cooperation among residents, reducing social harms, empowering local people, Reduce the migration of local people to the city, move towards sustainable development) and economic consequences (rural growth and development, reducing the dependence of local people on government credits and facilities and assistance such as subsidies, promoting economic welfare, improving local livelihoods) has it. Research limitations/implications- The limitations of the present study include the following: Research is time-consuming; some people are not cooperating to collect data, it is difficult to assess the relative importance of the components and factors of the proposed theory.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی در روابط متقابل انسان و محیط در خانه های قاجاری تبریز با تأکید بر مؤلفه های روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر موضوع روانشناسی محیطی و روابط انسان و محیط و قابلیت ترجمه آن به زبان محیط و معماری در آثار تاریخی، مورد توجه پژوهشگران این حوزه از دانش قرار گرفته است و متخصصان این حوزه تلاش نموده اند تا با کاربست این مفاهیم در معماری امروز، به تعالی بناهای امروزی منبعث از شناخت بناهای تاریخی بپردازند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی روابط متقابل انسان و محیط از طریق شناخت عوامل کلیدی این حیطه در خانه های قاجاری تبریز از روانشناسی محیطی است. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر، توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است و رویکرد حاکم بر آن، اسنادی و پیمایشی است. در تحقیق حاضر، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مطالعات ساختاری در قالب نرم افزار میک مک (تحلیل آثار متقابل) جهت شناسایی عوامل کلیدی سیستم، استفاده به عمل آمده است. در این راستا، از تعداد 50 کارشناس متخصص در حوزه روانشناسی محیط و معماری جهت وزن دهی به شاخص ها استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، 10 عامل نیازهای مادی، نیازهای روانی، نیازهای عقلانی، نگرش ها(فرهنگ)، ارزش های اجتماعی، باورها، تجربیات گذشته، انگیزه ها، وحدت و مقیاس جز عوامل کلیدی بسیار تأثیرگذار سیستم شناسایی شدند. همچنین 10 مؤلفه بسیار تأثیرپذیر سیستم شامل عوامل سکون، نیازهای روانی، مقیاس، خوانایی و وضوح، انگیزه ها، خلوت، مردم واری، انعطاف پذیری، حریم و چشم انداز شناسایی شد. همچنین بر اساس نمودار پراکندگی عملکرد متغیرهای تحقیق، سیستم دارای شرایط ناپایدار است.
تحلیلی بر ارتباط فضامندی بی عدالتی و بی عدالتی فضامندی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تحلیل چگونگی توزیع خدمات شهری و وابستگی آن به ساختارهای فضایی شهری و خلق مزیت های مکانی در توسعه شهری از منظر عدالت فضایی است؛ بدین منظور بررسی عدالت فضایی مستلزم نگاه از سه مقوله تشخیص بی عدالتی، علل به وجود آورنده آن و پیامدهای این بی عدالتی هاست که در مطالعه موردی (کاشان) این مهم سعی شده است مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد آن توصیفی– تحلیلی است. با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل AHP و با استفاده از نرم افزار های مختلف، 15 نوع از خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها و اطلاعات لازم از منابع آماری سال 1385 مرکز آمار ایران و اطلاعات طرح جامع شهر کاشان (سال 1384) جمع آوری شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد روند جابه جایی ها و تغییر توجهات، سبب جدا شدن محدوده تاریخی و میانی از محدوده در حال رشد شهر و گیر افتادن آن در تله فضایی و شکل گیری نوع خاصی از توسعه (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) در محدوده پیرامونی گردیده است. دوگانگی فضایی و خلق ساختار فضایی مداوم برای مزیت و برتری مکانی، در حالی رخ می دهد که خدمات عمومی عملاً در آنها نقش اثرگذاری ندارند و ارزش مبادله ای زمین و مسکن، سیاست های کاهنده بی عدالتی فضایی را نیز به خدمت خود می گیرد.