فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ژرفکاوی الگوی توسعه عمودی در ابنیه مسکونی از منظر فقه شیعی است و مسئله ای که محور این پژوهش را تشکیل می دهد عبارت است از «مطلوبیت یا عدم مطلوبیتِ فقهیِ توسعه عمودی در ابنیه مسکونی و تبیین علل آن». برای ژرفکاوی این مسئله از روشی ترکیبی در این پژوهش استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است اما در مقام تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی بهره گیری شده است. بر اساس یافته های پژوهش، توسعه عمودی در ابنیه مسکونی به دلایل متعدد فقهی، مطلوبیت ندارد که این دلایل را می توان به دو دسته ادلّه صریح و ادلّه غیر صریح تقسیم نمود. از مهمترین دلایل دسته اول می توان مواردی همچون موضوع اِشراف و ایجاد مزاحمت ساختمان های بلند در تهویه ابنیه مسکونی مجاور را برشمرد که به صراحت در متون فقهی مورد نهی قرار گرفته است و قبل از این پژوهش، در سایر پژوهش های مشابه نیز کمابیش مورد بحث قرار گرفته است؛ اما نوآوری این پژوهش در تبیین دسته دوم (ادلّه غیر صریح) است که در این خصوص می توان به مواردی همچون تقابل با انجام برخی تکالیف شهروندی و اجتماعی، تقابل با برخی از سنن معصومین (ع) نظیر سنت استهلال و تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه اشاره نمود که همانطور که اشاره شد، تحلیل و استنتاج یافته ها از این نوع ادلّه از ابداعات این پژوهش است.
Investigating Water Conflict Management Strategies among Irrigated Wheat Growers of Doroudzan Dam Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The irrigated wheat farms of Doroudzan District in Marvdasht County, Fars Province face agricultural water deficit challenges due to mis-management of water resources. This research aims at investigating water conflict strategies among the irrigated wheat farms of Doroudzan Dam Network. Design/methodology/approach- The study was descriptive regarding its nature and used survey research procedure. The statistical population included 803 wheat farmer households residing in Ramjerd 2 and Abarj Dehestans in Doroudzan District. According to Krejcie and Morgan's (1970) sample size table, the samples were 260wheat farmers selected based on simple random sampling technique. Systematic questionnaires were used to collect data by means of face-to-face interviews. The validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts, and a pilot study was also done to assess the reliability of the questionnaire. The estimated Cronbach's alpha coefficients were between the accepted range (i.e. 0.50 - 0.75) for the different measures used in this study. Findings- Results revealed that the most prevalent conflicts were intra-group conflicts among the counterparts. Verbal conflicts were the current form of water conflicts regarding the conflict intensity in the region. Physical attacks and third party (police) controls were placed in the second and third position. The results of cluster analysis indicated three clusters of farmers; “educated aggressors”, “low-literate aggressors” and “peace-oriented farmers”. All the clusters were statistically different regarding their demographic characteristics (age and education level), farming-system portfolio (area under cultivation, annual income and cost) and water conflict in response to water shortages. According to the contingency table, collaboration strategy was the prominent conflict management strategy among the three groups followed by compromising strategy. Research limitations / implications- The lack of institutional support to get information on conflict attacks among the rural residents and the time-consuming nature of the survey study are the most important challenges in this study. Practical implications-According to the findings, it is of prominent importance to provide the context of problem solving with counterparts. As a result, it needs more attempts to share all the stakeholders’ interests to reach a common decision. It seems that reaching a satisfactory solution needs drawing out different parties’ expectations to help them get organized through collaboration. Originality/value- Numerous studies have been carried out on water deficiencies. However, this study is the first in the context of rural settlement and valued based on the analysis of the conflict management strategies among famer groups that has not been addressed in previous studies.
سنجش و تحلیل جایگاه مسکن در بخش های اقتصادی ملی و منطقه ای (سال های 1380 و 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
95 - 108
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی منطقه ای مسکن ملی و منطقه ای دو رویکرد برنامه ریزی های مرسوم طرح جامع مسکن و برنامه ریزی موضوعی مسکن وجود دارد. در شیوه ی طرح جامع مسکن در سطح استانی و ملی فارغ از مسائل اقتصادی است و صرفا در انتهای فرایند برنامه ریزی به عوامل و شاخص های اقتصادی رجوع می شود که این موضوع، مسئله ی فاصله گرفتن این طرح ها از ابعاد اقتصادی را به وجود آورده است. اما در برنامه ریزی موضوعی مسکن ،مسئله اصلی و اثرگذار موضوعی به عنوان مبنا قرار می گیرد و با توجه به اهمیت بخش اقتصادی ، این بخش به عنوان موضوع مبنایی برنامه ریزی منطقه ای مسکن به شمار می رود. چنانچه گام های آنها عکس یکدیگر می باشند و گام انتهایی طرح های جامع مسکن یعنی سنجش اثرات و جایگاه بخش مسکن در سایر بخش های اقتصادی، به عنوان گام نخستین و مسئله اصلی برنامه ریزی موضوعی مسکن در رویکرد دوم می باشد. در تحلیل روابط جایگاه مسکن بین بخش های اقتصادی ، محاسبه ضریب بسشمار بخش های اقتصادی با استفاده از جداول داده ستانده به عنوان هدف راهبردی اولیه می باشد تا در ادامه فرایند برنامه ریزی مسکن مورد استفاده قرار گیرد. ضریب تکاثر بدست آمده برای بخش مسکن در برنامه ریزی عملیاتی جهت برآورد میزان سرمایه گذاری ، اثربخشی و اثر دهی اقتصادی ، اشتغال تولید شده ، نیاز واردات و حجم صادرات کاربرد خواهد داشت. با جمع آوری اطلاعات و بهره مندی از جدول داده ستانده ملی در سال 1380 بازه زمانی 10 ساله در قلمرو ملی و 30 استان برگزیده شد. در سطح ملی بخش مسکن در سال 1380با ضریب بسشمار 1.25 در رده چهارم بخش های پیشرو اقتصادی و در سال 1390 بخش مسکن با ضریب بسشمار 1.167 رتبه سوم بخش اقتصادی پیشرو در سطح ملی را به خود اختصاص داده است. با استفاده از روشRAS و تخمین نسبی داده ستانده های استانی مشخص گردید در سطح استانی بخش مسکن به عنوان بخش پیش رو اکثر استان ها است و در عمده ی استان ها رتبه ی دوم تا چهارم ، در استان های کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان ، بخش مسکن رتبه نخست و در استان های سمنان ، زنجان ، قزوین و مرکزی ، بخش مسکن رتبه های 6 ، 6 ، 8 و9 را در بین بخش های اقتصادی استان خود دارند.
عوامل مؤثر بر تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار (موردمطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
684 - 699
حوزههای تخصصی:
رفاه جامعه گردشگری روستایی با میزان تاب آوری آن ها در ارتباط است. با وجود اهمیت تاب آوری جامعه و پتانسیل آن برای تحقق توسعه اقتصادی دراز مدت، عوامل مؤثر بر تاب آوری جامعه گردشگری برای توسعه پایدار، غالباً در مراحل برنامه ریزی پروژه های توسعه گردشگری نادیده گرفته شده است. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار گردشگری در ارتباط با سه مؤلفه آن یعنی تاب آوری اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی است. برای این منظور، مطالعه عمیق ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان حوزه توسعه گردشگری روستایی و آشنا با توسعه پایدار صنعت گردشگری با رویکرد اکتشافی تحلیل تم صورت گرفت که به پدیدار شدن 3 بعد، 9 مولفه و 45 شاخص منجر شد. سپس با استفاده از پرسشنامه و روش مدل سازی ساختاری - تفسیری (ISM) و همچنین به کارگیری نرم افزار MATLAB، موقعیت، میزان اهمیت، اثرگذاری و اثر پذیری این عوامل در پنج سطح ارائه شد. یافته ها نشان دادند، مؤلفه حمایت مالی دارای بیشترین اثرگذاری و سنگ زیربنای تاب آوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعه پایدار گردشگری است و مؤلفه بهداشت و ایمنی نیز دارای بیشترین اثرپذیری است.
ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری ساحلی رشد چشمگیری داشته و مزایای اقتصادی فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه آورده است. مدیریت سازمان های متولی گردشگری ساحلی نقش مهمی در فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع انسانی و مادی در برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل به منظور دستیابی به اهداف سازمانی در فرایند توسعه مقاصد گردشگری ساحلی دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی است. برای این منظور، از پرسشنامه ای در شش بعد طراحی و استفاده شد. تحلیل بهکمک آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. حجم نمونه پژوهش نیز 22 نفر، شامل مدیران و کارشناسان سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی مورد مطالعه است. براساس نتایج، در میان ابعاد مدیریت سازمان، بالاترین میانگین به مدیریت مالی (06/1) و پایین ترین میانگین به مدیریت اجتماعی (1/0) اختصاص دارد. میانگین کل مدیریت نیز 53/0 است. بدین ترتیب، این سازمان ها مدیریت ضعیفی دارند که نتیجه آن توسعه پایین مقاصد ساحلی است.
شناسایی عوامل موثر در ایجاد پیاده راه با استفاده از مدل تحلیل مسیر مطالعه موردی: شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
31 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابان های امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیاده راه می تواند زمینه ساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیاده راه در سرعین را معرفی نماید تا زمینه ای برای ایجاد مطلوب پیاده راه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمع آوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق می افتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیاده راه را معیارهای هشت گانه تحقیق تبیین می کنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنی داری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیاده راه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیاده راه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حمل و نقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیاده راه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیارهای معابر و حمل و نقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیاده راه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
نقدی بر پارادایم تحلیل فضایی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای اقتصادی در جهان، از آغاز تا کنون پارادایم های متفاوتی را وفق نیاز زمان تجربه کرده است. یکی از پارادایم هایی که به طورعمیقی به ویژه در ایران مرسوم شده و تداوم دارد، پارادایم تحلیل فضایی است که در آن متغیرهای" موقعیت مکانی"، "دسترسی"و " وفور منابع طبیعی"، از عوامل اصلی رشد اقتصادی نواحی تلقی می شوند. هدف مقاله حاضر، نگاهی انتقادی به دیدگاه تحلیل فضایی در جغرافیای اقتصادی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای است. در این مقاله از منطق رئالیسم انتقادی استفاده شده است. بنا بر ماهیت تحقیق، اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری شده است و دو نوع نمونه به عنوان مصداق معرفی شده و در آن ها داده های مورد نیاز تحقیق جمع آوری شده است. یکی از این نمونه ها، استان خوزستان و استان یزد به عنوان" نواحی مختلف درسیستم سیاسی- نهادی واحد"، و دیگری ناحیه " نوگالس آریزونا " ، در ایالات متحده و " نوگالس سونورا"در کشور مکزیک به عنوان" نواحی واحد در نظام های سیاسی- نهادی مختلف " است. در تبیین داده های جمع آوری شده از تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه نشان می دهد که موقعیت مکانی و ماهیت ذاتی نواحی و منابع طبیعی، تعیین کننده نقش اقتصادی نواحی نیست. زیرا ناحیه، بازیگر اقتصادی نیست و مجاورت جغرافیایی در هر شرایطی به توسعه اقتصادی منجر نمی شود. نمونه های خوزستان، یزد و نوگالس سونورا، حاکی از آن است که به رغم ویژگی های اکولوژیکی مشابه، نتایج اقتصادی یکسانی حاصل نمی شود زیرا توسعه اقتصادی محصول درهم تنیدگی غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان( تثلیث مقدس ) است. به همین دلیل، نوگالس آریزونا که از نظر اکولوژیکی، شرایطی مشابه نوگالس سونورا دارد، ولی به دلیل وجود درهم تنیدگی های غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان، از توسعه اقتصادی به مراتب بالاتری برخوردار است.
نوسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد مشارکت مردمی (نمونه موردی: محله 6 شهر چالوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولفه های جغرافیای سیاسی تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی دولت حسن روحانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای اعتماد و سرمایه اجتماعی از اصلی ترین مولفه های پایداری و کارآمدی هر نظام سیاسی محسوب می-شوند. مولفه های جغرافیای سیاسی مانند قومیت، تراکم و یا پراکندگی جمعیت، سطح توسعه اقتصادی، ویژگی هایی جغرافیایی محل سکونت، مرزنشینی، مذهب و... تاثیر زیادی بر سطح سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در رابطه شهروندان و نظام سیاسی دارند. هدف پژوهش حاضر تبیین مولفه های جغرافیای سیاسی تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دولت حسن روحانی است. سوال اصلی مقاله این است که چگونه مولفه های جغرافیای سیاسی سطح سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را در جمهوری اسلامی ایران به ویژه دولت حسن روحانی تحت تاثیر قرار داده است؟ روش این مقاله توصیفی- پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات میدانی از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده می شود. همچنین جهت تدوین مبانی نظری و ادبیات تحقیق از مطالعات و اطلاعات کتابخانه ای، اینترنت و سایر منابع فارسی و لاتین استفاده خواهد شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان فرمانداری شهر تهران می باشند و حجم نمونه نیز 300 نفر است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج مقاله نشان می دهد که مولفه های شفافیت، کارآمدی، کیفیت مقررات، اثربخشی دولت، حاکمیت قانون، ثبات سیاسی و عدم خشونت، پاسخگویی، مبارزه با فساد و حق اظهار نظر بسته به ویژگی های جغرافیای سیاسی مناطق جغرافیایی ایران بر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جمهوری اسلامی ایران تاثیر دارند که جغرافیای انتخابات ریاست جمهوری و آرای حسن روحانی نشان دهنده این ارتباط است.
بررسی الگوی فضایی آسیب پذیری شهرها از زلزله و پیشنهاد الگوی بهینه (نمونه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی بیش از پیش سکونتگاه های انسانی به ویژه شهرهای بزرگ را با خطر بحران روبرو ساخته است. از یک سو، رشد شتابان شهرنشینی سبب بارگذاری و تراکم بیش از اندازه جمعیت، دارایی ها، تأسیسات زیربنایی، منابع تولیدی و خدماتی در شهرها شده و از سوی دیگر، عدم رعایت ظرفیت ها و استانداردها در ساخت و سازها و در برنامه ریزی و طراحی شهری باعث آسیب پذیر شدن شهرها شده است. از این رو، این پژوهش به مطالعه الگوی فضایی آسیب پذیری شهرها در زمان زلزله و ارائه الگوی بهینه در شهر کرمانشاه پرداخته است. روش پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی و نوع آن کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر کرمانشاه و همچنین استفاده از اسناد، مجله ها و کتاب های مرتبط با موضوع به دست آمده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای AutoCAD، ArcGIS، Super Decisions و از مدل ANP که مدلی مناسب جهت پهنه بندی آسیب پذیری در مناطق شهری می باشد، استفاده شده است. نتایج این پژوهش معلوم کرد که مناطق مختلف شهر کرمانشاه به ویژه بخش های شمالی و جنوبی آن از لحاظ آسیب پذیری وضعیت مناسبی ندارند. بنابراین، نتایج این مطالعه می تواند به مدیریت بحران به ویژه جهت خدمات امداد و نجات و برنامه ریزان و طراحان شهری برای درک و اولویت بندی مسائل شهری و به ویژه ساماندهی بافت های فرسوده شهر و یافتن راه حل هایی برای رفع مشکلات کمک نماید.
بررسی و تحلیلی بر نقش و جایگاه آئین های بومی و سنتی در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: منطقه سوادکوه در استان مازندران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شکلی نوین از توریسم با عنوان توریسم فرهنگی و روستایی تجسم یافته است. با علم به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در قالب طرح پژوهشی، به مطالعه این مهم در محدوده مورد اشاره پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش که بر مطالعه موردی استوار است، توصیفی و تحلیلی می باشد که جهت دسترسی به داده های تحلیلی مورد نیاز با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی به مطالعه پرداخته شده است. نتایج این مطالعه که با استفاده از نرم افزار تحلیلی SPSS و آزمونهای مختلف آماری به دست آماده است، نشان می دهد که امروزه آئین های بومی و سنتی فراوانی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد که با توجه به استقبال و ذهنیت مردم محلی، زمینه های واقعی توسعه پایدار گردشگری روستایی را می تواند ایجاد نماید. البته در این مسیر، مسائل و مشکلاتی نیز شناسایی شده است و جهت کاهش آن برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری نیز پیشنهاد گردیده است.
کاهش تراز آب دریاچه ارومیه و ناپایداری روستاهای پیرامون (مورد مطالعه: شهرستان های آذرشهر و میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش بحران های محیطی مانند کم آبی و خشکسالی جوامع روستایی را در معرض خطر قرار داده و هزینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی زیادی را به همراه داشته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر ناپایداری روستاهای پیرامون آن بوده است. نوع تحقیق کاربردی، ماهیت روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های کمی صورت پذیرفته است. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای واقع در شعاع 20 کیلومتری دریاچه اورمیه که در شهرستان های میاندوآب و آذرشهر استقرار دارند، بوده است. نتایج نشان داد سکونتگاه های شرقی تأثیرات بیشتری از خشک شدن دریاچه ارومیه نسبت به سکونتگاه های جنوبی متحمل شده است. بیشترین اثرات منفی در هر دو شهرستان در بعد محیطی (همچون شور شدن اراضی، کاهش تنوع محصولات زراعی و باغی، تخریب باغات و مراتع) و سپس بعد اجتماعی (نظیر کاهش مشارکت و همیاری روستاییان، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش امنیت در داخل روستاها و افزایش بزهکاری) بوده است. کمترین اثرات کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در بعد اقتصادی (شامل کاهش فرصت های شغلی غیرکشاورزی، کاهش درآمدهای متنوع و پایدار، کاهش زمینه های اشتغال و افزایش قیمت مسکن) مشاهده شده است.
تحلیلی بر تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله (نمونه موردی: محله تلگرد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمبود عناصر هویت بخش در یک محله منجر به عدم ارتباط بین شهروندان، از بین رفتن تعاملات اجتماعی و درنهایت نیز منجر به از بین رفتن حس تعلق به محیط شهری می شود. این عناصر را بر اساس نوع می توان شامل عناصر کالبدی- عملکردی و معنایی به شمار آورد. بر این اساس مطالعه پیش رو سعی دارد تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله تلگرد واقع در منطقه4 شهرداری مشهد را مورد سنجش قرار دهد. این محله از گذشته به عنوان مرکز تولید جارو در شهر مشهد محسوب می شده است به گونه ای که 150 کارگاه جاروبافی در این محدوده فعالیت داشته اند و کلیه نیازهای شهر را تأمین می کرده اند. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و شیوه جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power و با توجه به جمعیت محله (27328 نفر)، 377 نفر برآورد شده است. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های خی دو، فریدمن، تائوبی کندال و پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. این مطالعه نشان داد که عناصر هویت محله در شرایط فعلی از نظر ساکنین، کارگاه های جاروبافی و کاربری مذهبی (مسجد جوادالائمه) است به گونه ای که ارتباط معناداری میان حضور کارگاه های جاروبافی، حس تعلق و هویت به محله تلگرد وجود دارد. این درحالی است که تعداد این کارگاه ها در شرایط فعلی روبه کاهش است. این کارگاه ها امروزه نیز باعث تمایز محله، ایجاد اشتغال و عامل همبستگی اجتماعی در محله شده است. با این که کارگاه های جاروبافی برطرف کننده نیاز شهر هستند ولی از نظر هویت بخشی فیزیکی نیازمند توجه بیشتر در برنامه ریزی های شهر و همچنین مرمت می باشند.
ارائه مدل توزیع عادلانه خدمات شهری مبتنی بر عدالت اجتماعی مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های عمده شهرها، توزیع ناعادلانه خدمات شهری است و عدالت اجتماعی به عنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه در شهرها بر توزیع عادلانه خدمات تأکید دارد. در منطقه 11 تهران علی رغم وجود مراکز حیاتی کشور، توزیع خدمات شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته، که موجب ناهمگونی هایی در قسمت های مختلف منطقه شده است. توزیع نابرابر خدمات در منطقه 11 شهر تهران به علت بی توجهی به عدالت اجتماعی، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به نیاز شهروندان اس ت. بنابراین به منظور کاهش بحران های ناشی از بی عدالتی و حرکت در راستای توسعه؛ تحقق عدالت اجتماعی شهری به منظور توزیع هر چه عادلانه تر خدمات امری ضروری است. در این پژوهش سعی شده است تا از طریق روش توصیفی-تحلیلی به گردآوری معیارهای استاندارد در دو حوزه عدالت اجتماعی و خدمات شهری پرداخته شود و به وسیله مدل سازی در نرم افزار Smart PLS، مدل توزیع عادلانه خدمات شهری مبتنی بر عدالت اجتماعی ارائه شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حالت اجرای مدل در مرتبه اول، سه معیار تفاوت، آزادی و فرصت برابر به ترتیب با ضریب مسیر 886/0، 868/0 و 828/0 بیشترین تأثیر را در تحقق عدالت اجتماعی و به طور غیرمستقیم تأثیر در توزیع عادلانه خدمات شهری دارا می باشند و به طورکلی متغیر مستقل عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 788/0 تأثیر مستقیم قابل ملاحظه ای در عملی شدن توزیع عادلانه خدمات شهری دارد. همچنین در حالت اجرای مدل در مرتبه دوم، معیارهای فرصت برابر، آزادی و تفاوت به ترتیب با ضرایب 516/0، 471/0 و 393/0 بیشترین تأثیر مستقیم را در توزیع عادلانه خدمات شهری دارند. بنابراین ضروری است در راستای تمرکز بر محرومان جامعه در بهره گیری از منفعت، رعایت حقوق و آزادی های فردی و دسترسی برابر و یکسان به فرصت ها و امکانات گام اساسی برداشته شود.
سنجش مؤلفه های شخصیت در گرایش روستاییان به کارآفرینی (مورد مطالعاتی: شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمک به توسعه روستاها و خروج از مشکلات جاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی، نیازمند گرایش به عرصه های نوین و کارآمد است. یکی از این عرصه ها کارآفرینی است که شناخت نگرش روستاییان و درک آنان از ویژگی های شخصیتی برای ورود به این عرصه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر با هدف سنجش مؤلفه های شخصیت در گرایش روستاییان به کارآفرینی، در بخش مرکزی شهرستان خدابنده بررسی شده است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی به وسیله پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل روستاییان دهستان حومه و بخش مرکزی شهرستان، و نمونه مورد بررسی شامل روستاهای زواجر، شیخ الو، بیجقین و توپ قره با مجموع 1039 خانوار است. در این پژوهش، 348 نفر از روستاهای مذکور به عنوان نمونه مورد مطالعه، براساس فرمول کوکران تعیین شدند و شاخص های مؤلفه شخصیت شامل موارد زمینه ای، توانایی های درونی، امیال فردی، برداشت های فردی و توانایی های ارتباطی افراد بررسی شد. برای آزمون فرضیات، از روش های آماری T و آزمون F در نرم افزار Spss استفاده شد. نتایج نشان می دهد روستاییان از میان مؤلفه های شخصیت، به شاخص امیال و برداشت فردی برای ورود به کارآفرینی گرایش دارند. همچنین مطابق نتایج، تحصیلات، کسب سود، اراده و پشتکار، و آشنایی با منابع اطلاعاتی، مهم ترین نماگرها در هر شاخص به شمار می آیند.
نقش و جایگاه قانون در مدیریت شهری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش شناسایی و ردیابی موانع و مسائل اجرایی برنامه های حوزه ی مدیریت شهری و نقش و جایگاه قانون در آن است. با توجه به نظریات مطرح شده، نتیجه گیری مباحث مطالعه شده ذکر شده و پیشنهادات لازم مطرح شده است و تصویر وضع موجود سامانه مدیریت شهری در ایران، تصویری مغشوش است. امور جاری در کشورها براساس مجموعه قوانین آنها اداره می گردد و قوانین و مقررات، نقش ابزار اجرایی مدیران شهری را به عهده دارد؛ اما، علی رغم گسترش شهرها و به تبع آن پیچیده تر شدن مسائل شهری و گسترش حیطه وظایف مدیران شهری، هنوز هم قانون مصوب 1334 شهرداری (با اصلاحات) به عنوان قانون اصلی در شهرداری کلان شهر تهران به حساب می آید و این امر موجب بروز مشکلات عدیده ای گردیده است. مطالعه ی منابع و ماخذ حقوقی، ناکارآمدی و قدیمی بودن قوانین مدیریت شهری را نشان می دهد که روزآمدی این قوانین موجبات ساماندهی بخشی از مشکلات این حوزه را فراهم می نماید. یکی از اقداماتی که می تواند جهت اصلاح روندهای نادرست و یا بهبود وضع موجود موثر واقع شود، آسیب شناسی اجرای طرح های شهری است، چرا که با دیدگاه نقادانه مسائل و مشکلات اجرایی چنین طرح هایی نمایان شده و از این طریق می توان راه هایی را برای جلوگیری از شدت یافتن مسائل و ریشه کن کردن آن ها پیشنهاد داد.
تحلیل بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهرها با رویکرد سناریونویسی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهرها، به دلیل برخورداری از مرکزیت جغرافیایی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی- فرهنگی دارای توان بالقوه بالایی است. علیرغم ویژگی های مثبت بخش مرکزی شهرها، محلات مسکونی آن با مشکلات کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، ازجمله فرسودگی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها مواجهند. یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای، بخش مرکزی شهر همدان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که توانسته با دید یکپارچه همه ابعاد مطروحه را در حل مسائل بخش مرکزی شهرها داشته باشد، رویکرد «بازآفرینی شهری پایدار» است. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های بازآفرینی پایدار و دستیابی به سناریوهای پیش رو در بخش مرکزی همدان می باشد. اطلاعات برای مطالعه وضع موجود از طریق اسناد فرادست و پرسشنامه شهروندان به دست امد در ابتدا رتبه بندی قطاع های شش گانه بخش مرکزی همدان از منظر شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بر اساس مدل الکتر فازی بدست آمد. بطوریکه قطاع اول، پنجم و چهارم به ترتیب با تعداد چیرگی 5، 4 و 3 وضعیت بهتری از نظر شاخص های بازآفرینی پایدار به خود اختصاص داده اند. در ادامه برای دستیابی به آینده های پیش رو بخش مرکزی همدان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 30×30 در مجموع 2 سناریو قوی، 12 سناریوی باور کردنی و 242 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 3 سناریو (هگمتانه، دارینه و عراق عجم) با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بخش مرکزی شهر همدان است. مطلوب ترین سناریو، سناریوی هگمتانه است.
Sustainability Evaluation of Rural Settlements in South Donbaleh Roud Dehestan of Izeh County Using V-Promethee Technique and Fuzzy Inference(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Due to the dewatering of Karun Dam, the village of Southern Donbaleh Roud of Izeh County has been surrounded by water since 2004 until now and has been deprived of services and amenities and communication. Moreover, their access to the cities of Dehdez and Izeh has been limited. Given the importance of the issue, the aim of this study is to assess and evaluate the sustainability of development in rural areas of Southern Donbaleh Roud District. Design/methodology/approach- This research is based on the applied purpose and has an analytical- descriptive nature. Required data were collected using library and field (questionnaire) method. The area under study includes 18 villages and 1460 households. The sample size was estimated based on Cochran formula of 300 family guardians and the questionnaires were distributed among them. To analyze the data from the questionnaire, the Prometheus model (in the visual Prometheus software environment) and the fuzzy inference system (in MATLAB software) were used. Finding- Based on the Prometheus model, the villages are ranked according to three positive (Phi+), negative (Phi-) and pure flows. The villages with the highest positive minimum negative flows are in the first place, and the villages with the least positive and the most negative flows are at the last place of development sustainability. The results obtained from the Fuzzy inference system also indicate that the sustainability of the studied rural area is between the medium and low levels. Originality/value - There have been a lot of changes in spatial organization of the studied villages due to water logging of the villages. These changes have created disruptions in the system and functioning of the settlements and have affected the quality of life and wellbeing of the inhabitants. Because the construction of dams has destroyed the communicative routes between villages and the city, agricultural lands and gardens, schools, rural healthcare centers, residential houses, provincial villages and… and the villages have been left behind the dam so far. Therefore, considering the special circumstances of these settlements, the problems of these villages have been scientifically examined and addressed to planners and officials. Because, through this, the authorities and development experts gain knowledge about the opportunities and capabilities, limitations and impasse of the villages.
تحلیل وضعیت سرمایه های معیشت پایدار روستایی در شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیط زیست است. در طی سال های أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهره وری منابع، حفظ مالکیت و فعالیت های درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایه های معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهره گیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایه های معیشتی (معیارها) در بین دهستان های شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافته ها نشان داد، در بین سرمایه های پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایه های فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستان های مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبه ی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستان های ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کله گان و بم پشت و کشتگان در رتبه های بعد قرار گرفتند.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از روش های ارزیابی چند معیاره مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مکان یابی فضای سبز شهری در منطقه 4 تهران و تعیین مکان های مناسب برای ایجاد فضای سبز می باشد. مکان یابی مناسب فضای سبز در سیمای شهرها، علاوه بر جنبه های زیبابی و تفریحی، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ تعادل محیط زیست داشته و اثرات اجتماعی مثبتی مانند سرزندگی و نشاط دارد. روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر در مکان یابی فضای سبز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش چانگ (AHP فازی) انجام گرفت. نقشه معیارها در محیط GIS تهیه و در محیطIDRISI استانداردسازی شد. سپس با استفاده از تکنیک OWA، وزن های ترتیبی معیارها محاسبه و نقشه نهایی مکان یابی فضای سبز حاصل شد. نتایج نشان داد فاصله از مراکز مسکونی با 157/0 و فاصله از مراکز صنعتی با 053/0 به ترتیب بیش ترین و کم ترین وزن معیار را در مکان یابی مناسب فضای سبز شهری دارند. بنابراین مناسب ترین و نامناسب ترین مکان ها برای ایجاد فضای سبز با توجه به اولویت پارامترها و سازگاری کاربری ها با فضای سبز تعیین گردید. نوآوری این مطالعه در استفاده از تکنیک OWA، در مکان یابی فضای سبز است برای منطقه 4 تهران می باشد.