فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۸۱ تا ۷٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از نقاط حساس و ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه از لحاظ منابع نفت و گاز و همچنین امور سیاسی امنیتی و نظامی، حوزه ی خزر می باشد. اهمیت این حوزه برای ایران به صورت راهبردی بوده و تمام تغییر و تحولات در آن بر استراتژی ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار می باشد. پس از فروپاشی شوروی سابق در دسامبر 1991 و ظهور سه کشور جدید ساحلی آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان باعث به وجود آمدن چالش ها و فرصت هایی برای ایران در این منطقه شده است، حضور بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، به منظور بهره برداری از انرژی نفت و گاز از یک سو و منابع سطحی و زیرسطحی این دریا از سویی دیگر و همچنین تعیین رژیم حقوقی این دریا باعث پیچیدگی و اهمیت استراتژیک آن شده است. این تحقیق به دنبال پرسش های اساسی زیر بوده است: 1- پدیده های چالش آفرین برای ایران در حوزه ی خزر کدامند؟ 2- چه فرصت هایی برای چالش های ایران در حوزه ی خزر وجود دارد؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که با استفاده از توان ها و استعدادها و شناخت محیط جغرافیایی حوزه ی خزر، می توان چالش ها را به فرصتی برای رسیدن به اهداف ملی و منافع ملی تبدیل نمود
تبارشناسی به مثابه روشی برای تحلیل تحولات نقشِ شهر (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
173 - 193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تشریح چگونگی و چرایی کاربرد روش تبارشناسی برای تحلیل تحولات نقش شهرها در طول زمان تدوین شده است. برای تحلیل تحولات نقش شهرها رویکردهای متعددی نظریه پردازان اقتصادی و جغرافیای شهری ارائه کرده اند. شهر و نقش آن از منظر تبارشناسی فوکو تحت تأثیر قدرت و روابط قدرت در فضاست. تحلیل چگونگی ایجاد نقش های مسلط کنونی شهر به کمک ابزار و محصولات دانش وابسته به قدرت امکان پذیر می شود. تبارشناسی نقش شهر مشهد با هدف بررسی نقش های مسلط کنونی، گفتمان پدیدآورنده این نقش ها و قدرت و ظرفیت نهفته در شهر برای تنوع بخشی به نقش های جدید تدوین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نقش مسلط شهری مشهد در مقاطع تاریخی مختلف و در میانه گسست های تاریخی در نتیجه روابط فضایی بین عناصر کلان و خُرد قدرت و دانش در فضای شهری به وجود آمده است. شبکه درهم تنیده دانش- قدرت در شهر متأثر از فلسفه های سیاسی حاکم در طول دوره های تاریخی پهنه های گفتمانی متفاوتی را با اثرهای متنوع در طول زمان خلق کرده است و روند توسعه شهری و تحولات کالبدی-انسانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. این شهر به دلیل موقعیت ویژه خود در ساختار نظام شهری ایران و پذیرش نقش سیاسی- مدیریتی دارای کارکردهای مرتبط با این نقش است و همچنین از نقش و کارکرد منحصربه فرد زیارتی و گردشگری برخوردار بوده که این نقش چشم انداز توسعه شهر مشهد از گذشته(زمان پیدایش نقش) تا کنون را رقم زده است.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای کاهش آسیب پذیری نواحی شهری در برابر تهدیدات نظامی (نمونه موردی: ناحیه یک از منطقه ۱۱ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1209 - 1228
حوزههای تخصصی:
تحولات ایجادشد ه ناشی از تمرکز فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ، و سیاسی در شهرها و نیز بی توجه ی به ویژگی های یک محیط ایمن و آماده در برابر تهدیدات نظامی طی دهه های اخیر آسیب پذیری شهرهای امروزی ، به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری ، را در مواقع بحران افزایش داده است. بر این اساس ، برنامه ریزی شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی ساکنان و ساختن شهری ایمن و امن برای زندگی در همه شرایط ، ب ه ویژه در زمان بحران ، است که راه دست یابی به این مهم از طریق شناخت اصول پدافند غیرعامل به منظور کاهش آسیب پذیری شهرها در زمان بروز تهدیدات نظامی است . بنابراین ، در این تحقیق به عوامل م ؤ ثر د ر کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر تهدیدات نظامی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل شناسایی شده و سنجش آن ها در کلان شهر تهران ، به عنوان پایتخت سیاسی و اقتصادی کشور ، پرداخته می شود. در این پژوهش از ناحی ه یک منطق ه 11 شهر تهران به عنوان محدود ه مطالعاتی استفاده شده است. این ناحیه در بیشتر طرح های فرادست بخش مهمی از هست ه مرکزی شهر تهران معرفی شده است و به علت استقرار طیف وسیعی از کاربری های مهم شهری، فراشهری ، و ملی در حملات هوایی آسیب پذیر به نظر می رسد. بر این اساس ، روش مطالع ه حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهد ه میدانی ، و پیمایشی (توزیع پرسش نامه) بهره گرفته شده است. همچنین ، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ARCGIS ، SPSS ، و EXPERT CHOICE استفاده و از روش AHP برای وزن دهی شاخص های پدافندغیرعامل و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی راهبردهای کاهش آسیب پذیری ناحی ه مطالعاتی در مواقع بروز تهدیدات نظامی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد معیارهای پراکنش جمعیت (وزن: 0.230)، ویژگی های کالبدی بافت و فرم (وزن: 0.221) ، و سازگاری کاربری ها (وزن: 0.147) بیشترین وزن را در میان معیارهای آسیب پذیری کسب کردند و 68 درصد از سطح نمون ه مطالعاتی نیز دارای آسیب پذیری متوسط رو به بالا در برابر تهدیدات نظامی است. همچنین ، مهم ترین راهبردهای کاهش آسیب پذیری در برابر تهدیدات نظامی به ترتیب توسع ه کاربری های چندعملکردی در محدوده با سامان دهی کاربری های فرهنگی و مذهبی ( W 7 O 8 )، سامان دهی و مکان یابی فضاهای سبز و باز در محدوده برای تعریف مراکز پشتیبان در زمان بحران ( W 6 O 5 ) ، و توجه به ایجاد فضاهای امن در محدوده ( S 4 O 4 ) شناسایی شده است.
تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه بازآفرینی شهری سیاستی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهر ها است به نحوی که منجر به ارتقای شاخص های زیست پذیری و کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه فراهم شدن توسعه پایدار شهری می شود، هدف از پژوهش حاضر تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار با نمونه موردی منطقه ده تهران (محله بریانک) می باشد. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و می دانی انجام گرفته به این صورت که جهت جمع آوری داده ها از کتاب ها، مقالات، و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل آن نیز از پرسشنامه و spss بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش منطقه ده تهران و محله بریانک بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت ارتقا کیفیت سکونت در این محله از طریق بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، می توان زمینه تأمین خدمات و فضا های باز و سبز را در محله فراهم آورد و نقش مسکونی محله را ارتقا بخشده و مطلوبیت شرایط زندگی را در آن را افزایش داد. اگر عملکرد ها و کاربری های با مقیاس شهری در محله مستقر شوند زمینه مراجعات بیشتر به محله را فراهم آورده و می تواند زمینه ایجاد مشاغل جدید و رونق اقتصادی را در محله فراهم نماید. مهمترین مسأله برای برون رفت از شرایط موجود محله، و موفقیت در بازآفرینی شهری در آن، بهبود ساختار اجتماعی – اقتصادی می باشد و البته ناگفته پیداست که بدون دخالت و مشارکت دادن ساکنان که مهم ترین و اصلی ترین گروه های مواجه با معضلات این محله هستند، این مسأله راه به جایی نخواهد.
ارزیابی کالبد سکونتگاه های خودانگیخته در پیوند با ساختار زندگی ساکنین (نمونه موردی: سکونتگاه های پهنه شمالی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده در سکونتگاه های خودانگیخته مناطق حاشیه نشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیت های روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تأثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین پهنه شمالی شهر تبریز است. رویکرد مدنظر این پژوهش کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته، مشاهده و برداشت های پلانی استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 40 نفر از ساکنین این مناطق مشارکت داشته اند و تعداد 30 نمونه از خانه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساماندهی فضاها و الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته در رابطه با سه ساختار مشروع، معنا و سلطه بیشتر تابع ساختارهای مشروع و معنایی بوده است. در این روند ویژگی های زندگی ساکنین و سیستم شکل گیری کالبدی محیط در رابطه با این ساختارها بر مولفه های محیطی چون حضورپذیری کودکان و ایجاد قرارگاه اجتماعی در محله، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری کالبد، بسط پذیری کالبدی در سکونت گسترده (اشاره به همزیستی نسل ها)، ادغام پذیری فضای زیستی و کار، افزایش زیست پذیری فضای باز و توجه به محرمیت و ارزش های مذهبی(حجاب، مراسمات و ...) اشاره داشته اند. این مقولات از جمله موارد ضروری است که می بایست در طراحی و بهسازی مناطق حاشیه نشین بدان اهتمام داشت تا بتوان کالبد را در همسویی با شکل زندگی ساکنین قرار داد؛ فرایندی که منجر به پایداری و انس با مکان نیز خواهد شد.
بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری، نمونه موردی: خیابان عاشوری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری در محدوده خیابان عاشوری با طول حدود 2100 متر، واقع در منطقه یک شهر بوشهر انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی و برداشت به صورت میدانی و چک لیست مشاغل بود. در این پژوهش، ابتدا کلیه اصناف آلاینده و مزاحم تقسیم بندی، سپس نوع آلایندگی و مزاحمت های آن تعیین و سپس ارزیابی های کمی و کیفی مربوط به آن ها انجام شده است. بررسی های کمی نشان داد که 28 نوع کاربری مزاحم و آلاینده شهری که تعداد آن ها بالغ بر 60 واحد فعال یود، در این خیابان وجود دارد. در تحلیل کیفی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS، تراکم کاربری های مزاحم و سپس سازگاری کاربری ها و همچنین مطلوبیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که کاربری ها از لحاظ سازگاری، در حد نسبتاً سازگار و در ماتریس مطلوبیت شرایط آن ها نسبتاً نامطلوب می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر وضعیت نامناسب کاربری ها می باشد؛ در این محدوده بایستی به توسعه درون بافتی اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک و باز توزیع فضایی- مکانی کاربری ها پرداخت.
بررسی و تحلیل نقش جاذبه های مؤثر بر توسعه گردشگری مطالعه موردی: مناطق ده گانه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش از نوع کاربردی بوده که به صورت توصیفی- تحلیلی و استنباطی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران وارد شده به کلان شهر تبریز تشکیل می دهند (1500000نفر). با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. داده های مورد نیاز به صورت پرسشنامه آماری و پرسشنامه دلفی گردآوری شد. متغییرهای این پژوهش، 51 متغییر مرتبط با جاذبه های گردشگری است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغییره و آزمون همبستگی پیرسون و برای اولویت بندی معیارها و مناطق شهری از مدل ANP استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی منجر به کاهش 51 متغییر به 5 عامل (مراکز تاریخی- فرهنگی، غذا، سوغاتی و صنایع دستی، مراکز خرید، مراکز تفریحی و آموزشی، مراکز درمانی و اشتغال) شد که توانایی تبیین 08/95 درصد از تغییرات واریانس را دارند. نتایج پیرسون نشان داد که متغییرهای بازار تاریخی تبریز، کفش تبریز، خانه های تاریخی، فرش تبریز و موزه ها، همبستگی بیشتری با توسعه گردشگری دارند. نتایج یافته های رگرسیون ضمن اینکه مؤید اثرگذاری متغییرهای فرهنگی و تاریخی به عنوان جاذبه اصلی گردشگری شهر تبریز بوده، نشان داد که 1/71 درصد از تغییرات واریانس توسط متغییرها قابل تبیین است. نتایج یافته های ANP نشان داد که منطقه 8 کلان شهر تبریز به دلیل وجود عناصر تاریخی و محل عرضه فرش و سوغاتی تبریز نسبت به سایر مناطق، امتیاز بیشتری دارد. با توجه به تفاوت ماهیت جاذبه های گردشگری در مناطق مختلف کلان شهر تبریز، پیشنهاد می شود برنامه ریزی گردشگری در هر منطقه متناسب با پتانسیل های گردشگری آن منطقه ولی هم راستا با اهداف سند توسعه گردشگری این شهر باشد.
تحلیل راهبردی چالش های مدیریتی کلان شهر تهران با رویکرد مدیریت یکپارچه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان کلیتی بهم پیوسته، به سازمانی مقتدر با مدیریتی یکپارچه نیازمند است. تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امورشهری از چالش های مدیریت کلانشهری تهران است. توسعه و گسترش کانون های شهری اطراف کلانشهر تهران باعث به وجود آمدن برخی مشکلات در درون کلان شهر شده اند. هدف پژوهش حاضر ارائه راهبردهای مدیریتی کلان شهر تهران با رویکرد مدیریت یکپاچه شهری می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی پیمایشی (توزیع پرسشنامه) است و برای تحلیل از تکنیک های SWOT و دلفی بهره گیری شده است. جامعه آماری 30 نفراز کارشناسان خبره مباحث مدیریت شهری تهران انتخاب گردیده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از مجموع 45 عامل درونی و بیرونی تأثیرگذار بر مدیریت یکپارچه شهری کلان شهر تهران، مجموع امتیاز وزنی عوامل داخلی 67/2 و عوامل خارجی، 25/2 می باشد لذا باید جهت موفقیت در یکپارچگی مدیریت کلان شهر تهران راهبردهای بازنگری را به اجرا درآورد بدین صورت که نقاط ضعف درونی مدیریت یکپارچه درکلانشهر تهران را کاهش داده و نهایت بهره گیری را از فرصت های بیرونی به عمل آورد. برخی از راهبردهای بازنگری عبارتند از: حرکت به سمت تمرکززدایی از قدرت وسازمانهای دولتی و ساختارهای بوروکراتیک و واگذاری اختیارات به حکومت های محلی و مدیریت شهری و همچنین واگذاری اختیار تهیه طرح های توسعه شهری و منطقه ای به نهادهای محلی. Abstract City, as an integrated generality, needs a strong organization with an integrated management. The multiplicity of management and incoordination of governmental and private organizations – which are in charge of urban affairs – is of main issues in the area of urban management. The rapid spread of surrounding urban societies has rendered some problems and challenges in Tehran metropolis. The purpose of the present study is to show some management strategies in Tehran metropolis with the approach of integrated urban management. In view of purpose, it is applicable, and considering method, it is descriptive - analytical. Collecting data has been performed through library studies and measuring, and SWOT and Delphi models have been used in order to analyze data. The statistical society includes 30 expert technicians of urban management. The results show that from 45 internal and external elements influencing on integrated urban management in Tehran metropolis, sum of weight point is 2.67 for internal elements and 2.25 for external elements, so, revision strategies should be used in order to succeed in the integration of managing Tehran metropolis, so as to decrease the internal weak points of integrated management of Tehran metropolis and to exploit the external opportunities. Some of review strategies include: moving to decentralization of strength and governmental organizations and bureaucratic structures and vesting authorities to local governments and urban managements and also, vesting the authority of preparing plans of urban and regional expansion to local organizations.
تحلیل ساختار تولید و توزیع درآمد در سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اهمیت توزیع مناسب درآمد در بخش روستایی کشور، در این مطالعه رابطه تخصیص منابع بین بخش های اصلی اقتصاد ( کشاورزی، صنعت و خدمات) و توزیع درآمد روستایی در ایران به تفکیک استانهای محروم، برخوردار و نیمه برخوردار طی دوره (1393-1386) در قالب داده های پانلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو برای مناطق نیمه برخوردار نشان داد که انتقال سهم ارزش افزوده خدمات به بخش کشاورزی و صنعت و همچنین انتقال سهم ارزش افزوده بخش صنعت به بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی و انتقال سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و صنعت به خدمات موجب افزایش نابرابری درآمد روستایی است. این در حالی است که نتایج الگو در مناطق محروم و برخوردار حاکی از آن بود که تغییر در سهم ارزش افزوده بخش های اقتصادی استان ها بر نابرابری درآمد روستایی مناطق مذکور تأثیر معنی داری ندارد. بررسی نتایج دلالت بر آن داشت که افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق نیمه برخوردار موجب کاهش نابرابری روستایی است. همچنین تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق محروم در صورتی به کاهش نابرابری درآمد روستایی منجر می شود که برخورداری این مناطق از امکانات افزایش یابد و در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در مناطق برخوردار، تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی نمی شود.
بازشناسی تأثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه های تاریخی کاشان (مطالعه موردی: خانه بروجردی ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۰۹-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای معماری تاریخی کاشان استفاده از نورگیرهای سقفی در خانه های تاریخی این مناطق بوده است. پژوهش ها نشان داده کیفیت و عملکرد این نورگیرها به عواملی مانند نوع آن، فاصله از دیگر بازشوها، اندازه و مصالح، زاویه انسداد، مساحت روشنایی ایجاد شده، تعداد و میزان بهره وری آن ها وابسته است. لذا برای ارزیابی تأثیر عملکرد این نورگیرها بر معماری خانه های تاریخی کاشان، باید تمامی موارد فوق مورد ارزیابی قرار گیرند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی به تحلیل تأثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه بروجردی ها به عنوان نمونه انتخابی می پردازد. نتایج نشان می دهد که عملکرد نورگیرها از طریق تعداد، اندازه و مساحت فضای روشن شده توسط آن بر تناسبات معماری مؤثر بوده است. همچنین ساختار سه جزئی نورگیرها هندسه و فرم معماری فضاهای مرتبط را مشخص می کرده و رسمی بندی جزئی از ساختار نورگیرهای سقفی در کاشان بوده که راه حلی برای هدایت نور به درون بنا بوده است؛ همچنین فاصله نورگیرها از یکدیگر نشان می دهد که مقیاس و ابعاد فضا در ارتباط با آن ها شکل گرفته است و ضریب بهره وری 50 درصدی نورگیرها نشان از عملکرد قابل قبول و انتخاب درست مصالح آن ها در تأمین نور بنا دارد.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
تبیین تحقق فضایی چشم انداز استان فارس بر اساس علیت عدم قطعیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
105 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی اسناد توسعه منطقه ای استان فارس همواره نشان داده است که فاصله بین ایده آل های مطرح شده تا واقعیت های محقق شده بسیار زیاد است و سبب مسئله شدن چگونه فائق آمدن بر عدم قطعیت های پیش روی نیروهای پیشران چشم انداز گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی عدم قطعیت های پیش روی چشم انداز توسعه استان فارس و تعیین چارچوب فضایی حاصل از سناریوهای مختلف به رشته تحریر درآمده است. به این منظور با استفاده از روش خبرگی، از متخصصان امر خواسته شد تا با توجه به چشم انداز توسعه استان فارس به بیان عدم قطعیت ها بپردازند. سپس با مقایسه دو دویی عدم قطعیت ها در تحلیل ساختاری، هفت عدم قطعیت شبکه های آزاد راهی و بزرگ راهی، سرعت زیرساخت های فناوری اطلاعات، حمل و نقل بار هوایی، دسترسی به دریا، تکنولوژی و فناوری و شبکه ریلی به عنوان عدم قطعیت های کلیدی حاصل از این دو روش تعیین گردید. اما بنا به نقش مهم، دو متغیر (مدیریت منطقه ای و منابع آب در تحقق چشم انداز استان فارس) نیز به عنوان عدم قطعیت در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد با در نظر گرفتن روندهای چشم انداز توسعه استان در کنار عدم قطعیت های شناسایی شده اقدام به تعیین سناریوهای قوی به کمک تحلیل آثار متقاطع متوازن گردید. نتایج این تحلیل نشان دهنده 21 سناریو قوی در تحقق پذیری چشم انداز است که به سه سناریو کلی تر شامل: عملکرد قوی محلی با چند عملکرد ملی، عملکرد قوی ملی با چند عملکرد بین المللی و عملکرد قوی بین المللی با یک عملکرد ملی تلفیق شد و به ازای هر یک از این سناریوها، راهبردها و شاخص های نظارتی تعریف گردید.
رشد هوشمند شهری با تأکید بر روش TDR درجهت تأمین زمین خدمات شهری (مورد شناسی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین تأمین زمین خدمات شهری که از تلفیق رشد هوشمند شهری و پایداری شهری حاصل شده، روش انتقال حق توسعه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ارسال و دریافت حق توسعه و همچنین شناسایی نواحی دارای پتانسیل بالای حق توسعه و شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر در اجرای الگوی TDR است. جامعه آماری پژوهش شهر یاسوج و حوزه نفوذ مستقیم (حریم) آن است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و وزن دهی شاخص های پژوهش از مدل GRA و نرم افزار Arc GIS و برای طراحی نقشه های نهایی پژوهش از نرم افزار IDRISI Selva و شناسایی پیشران های کلیدی از مدل روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر یاسوج به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مناطق ارسال، پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش با وزن 7246/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مشارکت شهروندان و اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم با وزن 6279/0 و 5403/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق دریافت نیز پارامتر مشارکت با وزن 9471/0 و تمایل به افزایش تراکم و ساخت و ساز با امتیاز 3241/ 0 در اولویت دوم قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، ناحیه 2 و 3 از پتانسیل بسیار بالایی در ارسال حق توسعه و همچنین ناحیه 4 پتانسیل بسیار بالایی برای دریافت حق توسعه دارد. درنهایت نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن بوده که 4 پیشران کلیدی از جمله شاخص های تمایل به افزایش تراکم و ساخت وساز، برخورداری از شبکه معابر، آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش، اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم از میان 15 عامل شناسایی شده، بیشترین تأثیر و همچنین شاخص مشارکت، ضمانت حقوقی و قانونی بالا، وجود ساختار و سازمان اداری منسجم به عنوان عوامل تنظیم کننده بین عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بیشترین شدت را در شناسایی و توسعه تأمین زمین خدمات شهری یاسوج دارند. درنتیجه این پیشران ها باید به عنوان عوامل پایه اصلی در روش TDR در آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
ارزیابی نماد ورودی شهرها بر مبنای مؤلفه های کالبدی طراحی مطالعه موردی: نماد ورودی شرقی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
81 - 91
حوزههای تخصصی:
شهر مجموعه ای از علائم و نشانه هایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان می نماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهم ترین مکان های قرارگیری نشانه ها و نمادها در ساختار شهری محسوب می گردند؛ لذا نشانه های ساخته شده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل می گردند که تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب دارند. در این راستا اِلِمان های ورودی شهرها به عنوان یک نماد شهری، عناصری هستند که باید دقت لازم در طراحی آن ها اعمال گردد تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصور مناسبی از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اصول لازم در طراحی نمادهای ورودی شهرها و ارزیابی کیفیت نماد ورودی شهر قزوین بر اساس معیارهای کالبدی به دست آمده می باشد. در راستای نیل به هدف مذکور، معیارها و شاخصه های لازم با مطالعه ی منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و اِلِمان ها مینودر، به عنوان نمادی نوساز در ورودی شرقی شهر قزوین مورد مطالعه قرار گرفته است. نظرات مخاطبین بر اساس دو گروه مردم و دانشجویان،کارشناسان و متخصصان معماری و شهرسازی در مورد نماد بررسی شده و تحلیل داده ها در نرم افزارSPSS انجام پذیرفته است. بر مبنای موارد مطرح شده، روش انجام این پژوهش را می توان توصیفی- مطالعه موردی دانست. زیبایی، خوانایی اثر و معرفی شهر، سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی یک شهر می باشند. بر مبنای مطالعات انجام گرفته، عمده ضعف موجود در نماد ساخته شده ورودی شهر قزوین، عدم ارتباط با هویت شهر و سختیِ درک معنای آن توسط مخاطب می باشد.
تدوین چارچوب مفهومی از خوانش نام و پیام مکان در ارتباط با ماهیت و ظرفیت مکان مطالعه موردی: مکان های شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
71 - 84
حوزههای تخصصی:
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان می آید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، می تواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
تبیین ضرورت تاب آوری پویا در طرح های آمایش سرزمینی رهیافتی در جهت انعطاف پذیری اقتصاد منطقه ای (نمونه مورد مطالعه: استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبنای نظری و فکری این مقاله، براساس نظریه آدام رز (2009) شکل گرفته است که در آن تاب آوری و انعطاف پذیری اقتصاد منطقه ای را در دو دسته عمده تقسیم بندی می کند. نخست تاب آوری اقتصادی ایستا (Static Economic Resilience) و دوم تاب آوری اقتصادی پویا (Dynamic Economic Resilience). استان خراسان جنوبی با توجه به شاخص های توسعه انسانی و فناوری و وجود مخاطرات فرامرزی از قبیل ناآرامی های افغانستان و مخاطرات طبیعی همچون خشکسالی های پیاپی به نظر می رسد بیشتر از سایر استان های کشور در معرض آسیب ها، شوک ها و بحران ها قرار دارد به طوری که اقتصاد محلی، شهری و منطقه ای استان به شدت شکننده می باشد. با توجه به این ضروریات، این پژوهش توجه به اهمیت تاب آوری را در طرح آمایش سرزمین استان خراسان جنوبی مورد تاکید قرار می دهد و سؤال اصلی تحقیق را بر این منوال پی ریزی می کند که با توجه به در نظر گرفتن اصل تاب آوری در تهیه طرح آمایش سرزمین استان خراسان جنوبی، مهم ترین مزیت های توجه به تاب آوری پویا را برای توسعه فضایی پایدار استان در بخش های مختلف بیان نماید. روش شناسی: رویکرد حاکم بر این مقاله از منظر روش توصیفی تحلیلی و از نظر نوع کاربردی توسعه ای می باشد. در گام نخست به مطالعه ادبیات و مبانی نظری و فکری موجود در این زمینه پرداخته شد. در گام بعدی مهم ترین پیشران های توسعه خراسان جنوبی براساس طرح آمایش سرزمینی مورد مداقه قرار گرفت که براساس دسته بندی های تاب آوری مورد سنجش قرار گرفتند. پیشران های توسعه در استان براساس روش دلفی و با استفاده از متخصصان دردسترس مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. بحث و نتیجه گیری: جهت گیری های توسعه استان خراسان جنوبی عمدتاً بر پایه استخراج معادن و تولید و صادرات محصولات کشاورزی تمرکز دارد و پیش ران های مهم این بخش ها عمدتاً بر پایه مواردی نظیر سرمایه گذاری خارجی، ارتقاء صادرات و یا بهبود زیرساختها قرار دارد که با توجه به وجود تحریم های اقتصادی بین المللی این موارد در ارتباط مستقیم با شوک ها و مخاطرات قرار دارد. اصولاً هر نوع توسعه ای نیازمند توجه به نیازهای محلی و بومی است و این مسئله بویژه در مناطقی همچون خراسان جنوبی که با مشکلاتی نظیر خشکسالی و کمبود منابع مواجه است، دارای اهمیت بیشتری می باشد. بدون مشارکت مردم محلی زمینه برای آلودگی های زیست محیطی و عدم وجود آب برای ادامه ی زندگی مهیا می شود. این رویه سبب خواهد شد که نواحی مرزی و روستایی به شدت جمعیت خود را از دست بدهند. اکنون این مسئله برای شهرستان نهبندان و جنوب استان صدق می نماید. براین اساس این پژوهش با رویکرد تاب آوری پویا و اجتماع محور در صدد است که پیشنهاد توسعه ی تجارت خارجی، مشاغل دانش بنیان و تکمیل زنجیره ی ارزش را برای محصولات و تولیدات استان مطرح نماید. Abstract This research is based on Rose Adam theory in which Resilience and flexibility divided in two parts: Static Economic Resilience and Dynamic Economic Resilience. Indexes of HDI, technology, drought and cross- border threats in South Khorasan province demonstrates this province is more vulnerable than other provinces in Iran causing fragile local, urban and regional economy in this province. This research is conducted for examination of necessity of resilience in South Khorasan territorial Planning and try to this question that what is the most important advantages of considering Dynamic Economic Resilience in territorial Planning of south Khorasan provinces. The approach taken by this paper is descriptive-analytical and application-oriented development. In the first step literature and theoretical and intellectual foundations in this field has been studied. In the next step, The most important drivers of south Khorasan province’ development recognized according to territorial Plan of that province has been evaluated based on resiliency categories. Drivers of province’s development has been examined using Delphi method via available experts. Result & Discussion: This research revealed that orientation of development in south Khorasan province is based on mining and farm production and export and main drivers of these sectors are mainly based on things like foreign investment, export promotion or infrastructure improvement that given the existence of international economic sanctions, these cases are directly linked to shocks and dangers. Basically, any kind of development requires attention to local and indigenous needs, and this issue is even more important, especially in areas such as South Khorasan, facing problems like drought and resource shortages. Without the participation of local people, there are grounds for environmental pollution and lack of water for life. This process will cause the border areas and rural areas to lose their populations. Now this applies to the Nehbandan and Southern provinces of the province. the research, based on a dynamic and community-based approach, seeks to propose the development of foreign trade, knowledge based businesses, and the completion of a value chain for products and products of the province.
بررسی تأثیر بازارهای دورهای در هویت بخشی و افزایش حس تعلق ساکنان (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش ازپیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند؛ این در صورتی است که در راستای تبیین و تدوین شاخص های معماری و شهرسازی بر بنیاد الگوی اسلامی–ایرانی، ضروری می نماید علاوه بر محاسبه های فنی و مهندسی، ویژگی های اقلیمی، جمعیتی و ملاحظات حقوقی شهروندان نیز مدنظر قرارگرفته و با اتکا بر آموزه های دین محور، رویکردهایی فرهنگی باهدف حفظ منزلت انسانی موردتوجه قرار گیرد و کرامت انسانی و سایر مؤلفه های مترتب بر الگوی اسلامی نیز در فضاهای شهری متجلی گردد. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای دوره ای، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه اسلامی در محلات/مراکز محله ای، مشاهده کرد. در این پژوهش، بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی و مطالعات اسنادی میزان تأثیر بازارهای دوره ای بر تعاملات اجتماعی و رابطه شهروندان با محله و همسایگان در محله سکونتشان بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد. بر همین اساس، ساکنین 3 محله ای که در آن بازارهای دوره ای شنبه بازار، سه شنبه بازار و پنج شنبه بازار دایر می باشد، با 3 محله متناظر که در آن بازار دوره ای برپا نمی شود، مقایسه و موردبررسی قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احیای بازارهای دوره ای و ساماندهی آن ها، چنانچه مبتنی بر مکان یابی هوشمندانه و نیاز محور باشد، در ترغیب و تشویق شهروندان برای حضور بیشتر در محلات خود بسیار راهگشا بوده و ضمن افزایش تعاملات و صمیمیت بین ساکنین، به عنوان یک مولفه معنایی، باعث هویت بخشی محلات/ مراکز محله در شهرهای ایران اسلامی می شود.
بررسی شاخصه های طراحی مسکن چند واحدی معاصر (پلکس) در ارتباط با الگوهای معماری بومی اقلیم گرم و خشک مورد پژوهی؛ مسکن بومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
319 - 338
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش دست یابی به شاخصه های طراحی مسکن در اقلیم گرم و خشک و میزان انطباق پذیری مسکن پلکس به عنوان نوعی مسکن جدید با الگوهای گذشته معماری در ابعاد کالبدی و اقلیمی و هم چنین، دست یابی به معیارهایی که به احیاء معماری بومی گذشته و شناخت اصولی آن منجر می شود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با ماهیت کاربردی است. بعد از شناخت شاخصه های معماری بومی اقلیم گرم و خشک و شناخت مسکن پلکس از راه مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) ومروربرخی اسناد کتابخانه ای شاخصه های موردنظر در نمونه های مطالعاتی با سیستم امتیازدهی ارزیابی شده و از زاه مقایسه کمی (امتیازات کسب شده در نمونه های مسکن بومی و مسکن پلکس) و مقایسه کیفی (بررسی معیارهای به دست آمده از مطالعات انجام گرفته) به انطباق پذیری و استنتاج شاخصه های معماری هر یک از این دو نوع مسکن پرداخته شده است. یافته ها: نتایج مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی از طریق ویژگی های مفهومی و کالبدی مسکن بومی و مسکن پلکس در قالب شاخصه کالبدی ، اجتماعی و اقلیمی و تحلیل و سنجش شاخصه های موردنظر پس از طبقه بندی در قالب مؤلفه و معیارهای مربوطه ، هم پیوندی ، ارتباط و میزان انطباق شاخصه های طراحی در معماری مسکن بومی و مسکن پلکس به عنوان یک الگوی معاصر در طراحی مسکن جدید را نشان می دهد. مسکن بومی متأثر از مؤلفه های اقلیمی، فرهنگی و معیشتی است، اما مسکن پلکس حاصل شیوه ها و نگرش های جدید زیستی و اجتماعی است، ولی باوجود ریشه های متفاوت مسکن بومی وپلکس، می توان ویژگی های مشترکی در آن ها یافت. این معیارها نشان می دهد که مباحث مربوط به اصول پایداری اقلیمی جزء مباحث مهم و اساسی درزمینه طراحی معماری بومی می باشند که در مسکن پلکس تحقق یافته است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که تعامل نزدیکی بین معیارهای طراحی مسکن پلکس با مسکن بومی اقلیم گرم و خشک ,وجود دارد و این نوع مسکن می تواند به عنوان شکل جدیدی از مسکن معماری در ارتباط با اقلیم و ایجاد هم پیوندی با معماری گذشته در پاسخ گویی به محیط و ایجاد مسکن پایدار مفید، احیاء معماری مسکن بومی در معماری معاصر را در پی داشته باشد.
بررسی شکل توسعه فیزیکی شهر، فشرده یا پراکنده(نمونه موردی شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش شدید جمعیت و گسترش گرایش به زندگی شهری یکی از چالش های فرآروی بشردر قرن بیست و یکم جستجو برای یافتن فرم شهر ایده آل است.یعنی آن شکل از شهر که بتواند هم امتیازات تکنولوژیک و هم روحیه سالم زندگی را بر اساس ایده های روشنفکرانه عدالت اجتماعی بیان کند.هدف اصلی این مقاله بررسی روند توسعه فیزیکی شهر قروه طی یک دوره ده ساله می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات ثانویه و اسنادی گردآوری شده است. شهر قروه دارای 28 محله است که توسعه فرم شهر با توجه به شاخص های تراکم کاربری تجاری، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت در طی یک دوره ده ساله 1375 تا 1385 با استفاده از مدل موران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی است که شکل شهر قروه اگرچه به صورت فشرده است اما روند توسعه به صورت بسیار آرام در حال گسترش به شکل پراکنده است. به نظر می رسد جلوگیری از توسعه ساخت و سازها در حومه شهر در صورت وجود زمین بایر در داخل شهر، وضع قوانین مناسب در رابطه با توسعه شهر و نظارت موثر بر اجرای این قوانین، ایجاد حریم حفاظتی در اطراف شهر از رشد ناموزون شهر جلوگیری خواهد نمود.
سنجش و تحلیل شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.