فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۰۱ تا ۷٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
جغرافیای کاربردی از زمان حیات انسان پا به عرصه وجود نهاد و پای به پای انسان و در تمام ابعاد زندگی او رخنه کرد و تکامل یافت. یکی ازین تکاملات ظهور فناوری نانو به عنوان موج چهارم انقلاب صنعتی بود که علاوه بر انقلابی که در جهان به پا کرد، هیاهویی در نظام های آموزش کشورهای دنیا به وجود آورد تا افراد متخصص را در این زمینه تربیت کند. برنامه های متنوع آموزشی برای رده های مختلف سنی نشان از توجه همه جانبه به سرمایه گذاری در این فناوری دارد. فناوری نانو، پدیده ای عظیم است که در تمامی گرایش های علمی راه یافته و از فناوری های نوینی است که با سرعت هرچه تمام تر درحال توسعه می باشد. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای استاندارد آموزشی، معایب و مزایای خدمات آموزشی و ارائه راهکارها و پیشنهاد الگوهای مناسب انتقال دانش و افزایش آگاهی دانش آموزان در ارتباط با مدل های مفهومی و هنرهای تجسمی آموزش دانش جدید نانو به زبان ساده و قابل فهم برای دانش آموزان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف از نوع کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی می باشد . برای دستیابی به ادبیات نظری پژوهش از روش های توصیفی و اسنادی با مرور ادبیات مربوط به مفاهیم فناوری نانو و همچنین روش های تحلیلی برای پاسخ سؤالات و شاخص های تأثیرگذار بر یادگیری نانو در مدارس محدوده موردمطالعه از نرم افزار spss استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق و نتایج به دست آمده از آزمون T test در تحلیل حاصل از نرم افزار spss نشان داد که مؤلفه هنرهای تجسمی که شامل گویه آموزش با استفاده از ابزارهای آموزشی (کتاب، عکس و...) با ضریب معناداری 68/3، آموزش با استفاده از انیمیشن های کمک آموزشی با ضریب 62/3 و گویه ها مدل های مفهومی که شامل تجهیز آزمایشگاه های دانش آموزی به فناوری نانو با ضریب 66/3 به ترتیب اهمیت بالاترین ضریب را به خود اختصاص داده اند. نتایج کلی تحلیل بیانگر این است که هنرهای تجسمی بیشترین ضریب و بیشترین تأثیر را در یادگیری و آموزش فناوری نانو تکنولوژی در مدارس خواهند داشت. همچنین برای نشان دادن تأثیر هر مؤلفه از تحلیل سلسله مراتبی AHP از طریق نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شد که محاسبه نشان داد که هنرهای تجسمی (A) با امتیاز 188/0 و مدل های مفهومی (B) با امتیاز 081/0 به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در آموزش کودکان تیزهوش با فناوری نانو تکنولوژی می باشند
بررسی آسیب پذیری مراکز ثقل کلان شهر تبریز از دیدگاه پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
41 - 54
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت هایی که در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته به وجود آمده و با توجه به نقش و جایگاه منحصربه فرد ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کلانشهر تبریز در کشور و وجود تنوع خطرپذیری در آن، بررسی حفاظت از شهروندان و زیرساخت های آن ضروری است. در این مقاله سعی شده با استفاده از اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل به مراکز ثقل شهر، نقش تدافعی و امنیت داده شود تا شهر بتواند در زمان تهدید مبنای خود یعنی حملات هوایی و موشکی، کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شود. تحلیل های لازم در مورد چگونگی پراکنش و نحوه استقرار مراکز ثقل در سطح کلانشهر تبریز با استفاده از نرم افزارهای GIS و تحلیل شبکه ای انجام شده است. نتایج بررسی های مدل تعیین سطوح مراکز ثقل کلانشهر تبریز نشان می دهد،از مجموع 32 دارایی ، یک دارایی به عنوان مرکز حیاتی، 16 دارایی به عنوان مراکز حساس، 13 دارایی به عنوان مراکز مهم و دو دارایی به عنوان مراکز قابل نگهداری طبقه بندی شده اند و در این بررسی ها با توجه به تهدید مبنا «حملات هوایی و موشکی» 20 مرکز از 32 مرکز مورد بررسی را این تهدید تحت شعاع آسیب خود قرار داده است. در تهیه نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری با استفاده از نرم افزار GIS حاصل از پنج معیار و بیست ودو شاخص مورد بررسی، نشان داد که 21 درصد از کل مساحت کاربری های اراضی شهر جزو مناطق آسیب پذیری بسیار بالا و 3/32 درصد جزو مناطق آسیب پذیری زیاد است. الگوی پراکنش فضایی زیرساخت های شهر تبریز با استفاده از مدل میانگین نزدیکترین همسایگی، نشانگر توزیع خوشه ای زیرساخت های شهر تبریز بود که این امر به دوراز اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل بوده و تشدیدکننده میزان آسیب پذیری مکانی شهر است.
بررسی شاخص های کمی و کیفی موثر در ارزیابی عملکرد سامانه اتوبوس های تندرو (BRT) با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
87 - 97
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدامات مهم پس از راه اندازی یک سیستم حمل ونقل نوین (همچون سامانه اتوبوس های تندرو) (BRT)، ارزیابی آن جهت اطمینان از عملکرد مناسب سیستم می باشد. حمل ونقل، یکی از مهم ترین دغدغه های مدیریت کلانشهر مشهد است. با وجود راه اندازی سامانه اتوبوس های تندرو در این شهر، به اعتقاد کارشناسان حوزه حمل ونقل، معیارهای کنونی در ارزیابی عملکرد در این شهر کافی نبوده و دارای کاستی هایی می باشند. از این رو، شناسایی و اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد این سامانه به ویژه با رویکرد توسعه پایدار ضرورت دارد. هدف از پژوهش حاضر، توسعه یک چارچوب ارزیابی پس از اجرا (Ex-post) بر پایه استفاده از روش های تصمیم گیری و محاسبه اوزان پارامترهای مؤثر در ارزیابی سامانه BRT در شهر مشهد است. در این راستا ضمن تعیین معیارهای مؤثر در ارزیابی کارایی این سامانه با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به اولویت بندی شاخص های هر معیار براساس تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با کارشناسان خبره در حوزه حمل ونقل و مدیریت شهری مشهد پرداخته شده است. براساس یافته های تحقیق، در بین معیارهای مورد بررسی، معیار "منافع کاربران" با شاخص های راحتی، صرفه جویی در هزینه، کاهش زمان سفر، کاهش استهلاک وسیله نقلیه شخصی، کاهش محرومیت اجتماعی و تنوع در گزینه های حمل ونقلی، بالاترین اولویت را در ارزیابی کارایی BRT کسب نموده و معیار " محیطی" (با وزن 377/0) در اولویت بعدی قرار گرفته است. در میان شاخص های این معیار، سلامت و ایمنی (با وزن437/0) و آلودگی هوا (305/0) از عواملی تعیین شد که سبب ارزیابی بهتر از کارایی این سیستم در شهر مشهد خواهد شد.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی بر اساس توانمندی های اقتصادی و جمعیتی (مطالعه موردی: دهستان سرپنیران- شهرستان پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات توسعه یک مکان جغرافیایی عوامل بسیار زیادی مؤثر می باشند که باعث ایجاد توسعه همه جانبه در آن مکان می گردند. لذا شناخت این عوامل و عناصر در قالب ظرفیت ها و پتانسیل های موجود و بالقوه هر منطقه می تواند صورت بگیرد تا بر اساس این شناخت، بتوان به یک سطح بندی و رتبه بندی از سکونتگاههای یک مجموعه سکونتگاهی دست پیدا کرد. که مطابق با آن سطح – با توجه به جایگاه فضایی و ویژگی های درونی و بیرونی خود- وظایف و کارکردهای معین و مشخصی را در چارچوب یک سلسله مراتب مکانی- فضایی عهده دار گردد. بر این مبنا بتوانند خدمات ضروری برای رفع نیازهای خود و به تفاوت، امکان برآوردن نیازهای واحدهای پیرامونی خود را دریافت دارند. در این پژوهش این سطح بندی بر اساس توان اقتصادی، جمعیتی و با استفاده از شاخص های تعیین مرکزیت در روستاهای دهستان سرپنیران از توابع شهرستان پاسارگاد انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در دهستان مورد مطالعه بترتیب روستاهای رکن آباد، نعیم آباد، گمبکان، مبارک آباد و مهرآباد، کته میان، کتوری، حسین آباد، احمدآباد و نهایتاً نجف آباد قرار گرفته اند.
مدل مفهومی و چارچوب تحلیلی پیاده مداری با تأکید بر رویکرد نوشهرسازی مطالعه موردی: فاز چهار مهرشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
81 - 96
حوزههای تخصصی:
یافتن «مسئله» برای تحقیق، همواره یکی از دشوارترین مراحل تحقیق علمی محسوب شده است. هر پژوهشگری در پی آن در گرانبهایی است که در بین هزاران سنگ ریزه پنهان شده است. اما چرا این عنصر با ارزش در تحقیق حاضر «پیاده روی» و به عبارتی «پیاده مداری» بوده است؟ پیاده روی قدیمی ترین و جذابترین شکل جابجایی انسان در فضا بوده است و این در حالی است که «کم تحرکی» به عنوان یکی از آسیبهای سلامت عمومی و از مقوله های کاهش کیفیت زندگی انسان معاصر محسوب می شود. پس آنچه رخ داده است، از دست رفتن یکی از ارزشهای بنیادین زندگی است: تجربه زیسته فضاهای شهری! تحقیق حاضر با هدف واکاوی مولفه ها و معیارهای موثر بر پیاده مداری و سنجش آن در محدوده مورد بررسی در دو بخش جامه عمل پوشیده است. در بخش اول که به بررسی پیشینه تحقیقاتی، مبانی نظری و تجارب جهانی معطوف بوده است، ترکیبی از استدلال قیاسی و استقرایی به کار گرفته شده و مدل مفهومی و عملیاتی تحقیق تدوین گردیده است. استراتژی غالب در این مرحله توصیفی بوده است. در مرحله بعد پس از آزمون اولیه مدل و بومی سازی، سنجش وضعیت در محدوده براساس معیارها و زیرمعیارهای مدل عملیاتی صورت گرفته است. با طراحی پرسشنامه براساس زیرمعیارهای مدل به روش لیکرت و با پذیرش 10% خطا در تعمیم نتایج، تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین ساکنین توزیع گردید. متعاقبا با تاکید بر استفاده از ترکیب ابداعی (مثلث بندی)، شیوه «مکان سنجی» نیز به یاری آمد و در کنار بررسی منابع و اسناد، زمینه لازم برای تشکیل ماتریسهای سوات (SWOT) فراهم آمد که تعداد آن تابع تعداد مولفه های مدل بوده و سنجش وضعیت براساس میزان تحقق معیارها و زیرمعیارها در ناحیه مورد بررسی صورت گرفته است که خود از ویژگی های ممتاز این تحلیل محسوب می شود. نتایج نهایی در قالب اهداف، راهبردها و سیاستهای اجرایی ارائه گردیده و لذا تحقیق حاضر کاربردی می باشد. روایی مدل تحقیق با طی مراحل مرور ادبیات، نظر سنجی از استادان و کارشناسان و آزمون مقدماتی در محدوده بدست آمده و نتایج بررسی میدانی، نشان داد علیرغم اهمیت کلیه مولفه های مدل، شرایط و اقتضائات فاز چهار مهرشهر کرج، نقش مولفه هایی چون کیفیت محیط، ایمنی و امنیت و مدیریت شهری کارآمد را در قیاس با سایر مولفه ها، پررنگ تر می نمایاند و لذا باید راهبردها و سیاستهای اجرایی ذیربط با این مولفه ها مورد توجه جدی قرار بگیرد.
سنجش و ارزیابی مناطق کلان شهر تهران از نظر شاخص های شکوفایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
75 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به منظور رقابت در عرصه بین المللی سعی در ارتقا زیرساخت های خود، جهت دستیابی به نوآوری و شکوفایی دارند. از این رو، بررسی جایگاه شهرها از منظر شاخص های شکوفایی شهری امر مهمی در بحث شهرسازی پایدار می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی مناطق کلان شهر تهران از نظر شاخص های شکوفایی شهری است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف گذاری آن کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های کمی آنتروپی شانون، واسپاس (WASPAS)، ضریب پراکندگی (C.V)، آمار خودهمبستگی فضایی موران و از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که الگوی توزیع فضایی شاخص های شکوفایی شهری در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران به صورت خوشه ای است و مناطق 22، 1 و 2 به ترتیب با کسب میزان امتیاز واسپاس 4492/0، 1981/0 و 1938/0 از لحاظ برخورداری از شاخص های شکوفایی شهری در بین مناطق 22 گانه در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. در سوی دیگر منطقه 8 با کسب کمترین میزان واسپاس 0439/0 در جایگاه آخر قرارگرفته است. از نظر آماری حدود 5/0 درصد از مناطق در وضعیت برخوردار، 36/0 درصد در وضعیت نیمه برخوردار و 59/0 درصد در وضعیت نامطلوب قرار دارند. از نظر جغرافیایی می توان گفت که برخورداری مناطق از شاخص های شکوفایی شهری از سمت شمال به جنوب و از شرق به غرب تهران سیر نزولی دارند و از میزان آن کاسته شده است.
تحلیل نگرش جامعه محلی نسبت به اثرات گردشگری (مطالعه موردی: محله نقش جهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت نگرش جامعه محلی در رابطه با توسعه گردشگری گامی مهم در توسعه گردشگری پایدار محسوب می شود. لذا ارزیابی نگرش جامعه محلی در مورد توسعه گردشگری جهت برنامه ریزی مطلوب برای آینده ضروری است. هدف تحقیق حاضر تحلیل نگرش ساکنان محله تاریخی- گردشگری نقش جهان در شهر اصفهان نسبت به گردشگری، و ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش رضایت ساکنان محله نسبت به توسعه گردشگری می باشد. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه (برای سنجش نگرش) و مصاحبه (ارائه راهکار) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله نقش جهان می باشند که براساس تعداد ساکنان محله و با فرمول کوکران 366 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، و دیدگاه آنها نسبت به گردشگری ارزیابی شد. از این تعداد 60 نفر برای انجام مصاحبه و ارائه راهکار مشارکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روشهای آماری تی تک نمونهای و تحلیل عاملی و برای ارائه راهکار از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد از دیدگاه جامعه محلی در محله نقش جهان اثرات مثبت گردشگری بیش از منفی بوده و جامعه میزبان نسبت به گردشگری رضایت نسبی دارند. بیشترین تأثیر مثبت بر حوزه های زیباسازی فضای شهری و فرصت اشتغال و تأثیر منفی در حوزه ازدحام جمعیت ارزیابی شد. از تحلیل مصاحبه 28 راهکار قابل عملیاتی در قالب 7 مقوله شامل توسعه ظرفیت های شغلی، جذب سرمایه، برنامه ریزی مشارکتی، تقویت تعامل جامعه میزبان و مهمان، فرهنگ سازی، تقویت امنیت شهری و تقویت زیرساخت های محله برای افزایش رضایتمندی جامعه محلی بدست آمد. نتایج: تسری منافع حاصل از گردشگری به کل محله، هم باعث ایجاد رضایتمندی جامعه محلی نسبت به گردشگری خواهد شد و هم با ارائه خدمات مطلوب تر به جامعه مهمان در رضایتمندی نهایی گردشگران، نقش مؤثری خواهد داشت.
دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی بخشی خطیر در زندگی، رفتار و زمامداری تمام دولت - ملتها به شمار می رود. اما در سال های اخیر به موازات پیچیده تر شدن روابط بین دولت ها، اهمیت آن حتی بیشتر نیز شده است. افزایش اجتناب ناپذیر در تعداد بازیگران بین المللی شامل سازمان های چندجانبه، بازیگران غیردولتی و حتی اشخاص، سیاست گزاری را پیچیده تر ساخته است. اعلام دستیابی ایران به فناوری چرخه سوخت هسته ای حوزه های گوناگون حسات در منطقه را تحت تاثیر قرار داده است . دراینمقالهبهاهمیتشناختاستراتژیآمریکادررابطهبابرنامههستهایجمهوری اسلامیایرانپرداختهشد. در واقع هدف از نگارش مقاله حاظر پاسخ به اینکه استراتژیاصلیآمریکادربرخورد بامناقشههسته ایایرانچیست؟ نگارندگان مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ، استراتژی آمریکا را ، مانع شدن برای دستیابی این مهم می داند و جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از پتانسیلهای بالقوه ی دیپلماسی خود در مقابل دشمن ادبیات مقاومت پیش می گیرد
سنجش و تحلیل شاخص های زیست پذیری شهر مشهد از دیدگاه زائران و گردشگران (نمونه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو، شناسایی و سنجش شاخص های زیست پذیری منطقه ثامن به عنوان قلب مذهبی و اقتصادی شهر مشهد از دیدگاه گردشگران ساکن در این منطقه می باشد. لذا در این مطالعه به شناسایی و تحلیل شاخص های زیست پذیری این منطقه پرداخته شد. جامعه آماری شامل دو گروه می باشد: الف) خبرگان شهرداری منطقه ثامن مشهد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی (25 N= ) جهت شناسایی شاخص های زیست پذیری و ب) گردشگران و زائران جهت بررسی عوامل مؤثر بر زیست پذیری منطقه که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 291 بصورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص های نهایی مؤثر بر زیست پذیری منطقه مشتمل بر 27 شاخص می باشد که در 4 گروه: اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی دسته بندی شد. همچنین، شاخص های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب از بیشترین و کمترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. علاوه براین، در میان زیرشاخص های اجتماعی، امنیت عمومی (89/0)، در میان زیرشاخص های فرهنگی، کیفیت خدمات زیارتی (84/0)، در میان زیرشاخص های اقتصادی، محل اقامت مناسب (87/0) و در میان زیرشاخص های زیست محیطی، وضعیت ترافیک (98/0) از بیشترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. در نهایت راهکارهایی که در ادامه به ان اشاره خواهد شد و در جهت بهبود وضعیت زیست پذیری منطقه و افزایش تعداد روزهای اقامت زائر و گردشگر ارائه شده است.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
تحلیلی بر روند تحولات جایگاه شهرهای کوچک در نظام شهری کشور در دوره 85-1335 با استفاده از مدل Balance Sheet(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر تغییرات نظام فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سبک زندگی ناشی از رفتارها و فعالیت ها است، پژوهش در این زمینه تغییراتی را که در طول زمان رخ داده اند و همچنین فاصله میان آنچه نظام ارزشی در گذشته یاد می شد با آنچه امروزه تحقق می یابد را آشکار می سازد. بدین منظور این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از روش نحو فضا در خانه های برداشت شده از شهر مشهد در سده اخیر، به تحلیل نتایج حاصل بپردازد تا از این طریق تاثیر تداوم و تغییر در نظام کالبدی فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی مردم را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی با بهره گیری از ابزار مشاهده، برداشت، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا (UCL Depthmap) صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره پهلوی اول و نیمه اول پهلوی دوم، در هر دو سازماندهی مرکزی و محوری بیشترین تغییرات در فضای باز (حیاط و تراس-ایوان) و کمترین تغییرات در این دوره مربوط به فضای نشیمن و اتاق بوده است؛ لیکن از دوره نیمه دوم پهلوی دوم تاکنون، توجه از فضای باز و بیرون به فضای درون به خصوص فضای عمومی و نیمه عمومی مانند نشیمن و پذیرایی معطوف می گردد. بنابراین در خانه های قبل از سال1340ه.ش، عملکرد حیاط به عنوان فضایی که بخشی از فعالیت های فرهنگی، اعتقادی، رسوم سنتی و فعالیت اجتماعی، تفریحی و سرگرمی در آن رخ می داد تغییر کرده و همان طور که نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهند، از نیمه دوم پهلوی دوم به بعد این فعالیت ها در فضاهای دیگر خانه مانند پذیرایی- مهمان خانه و نشیمن رخ می دهند. از سال 1340ه.ش به بعد با ایجاد فضایی بعنوان اتاق کار، فضایی مختص فعالیت های معیشتی در خانه ها ایجاد گردید که این فضا در خانه های قبل از سال 1340ه.ش مشاهده نمی شود. همچنین در خانه های بعد از سال 1340ه.ش به بعد فضایی بعنوان نهارخوری نیز به خانه ها افزوده می شود که قسمتی از فعالیت های زیستی در آن رخ می دهد.
ارزیابی تاثیر شهروندان بر کیفیت زندگی محلات شهری با تاکید بر جنسیت، مطالعه موردی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر شهروندان بر کیفیت زندگی در محلات شهری، نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های توصیفی نظیر میانگین، آزمون استنباطی پیرسون و آنوا، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در محله کارمندان و اسلام آباد میانگین شاخص های سرمایه های اجتماعی متفاوت بوده، اما در هر دو محله میانگین شاخص های مشارکت در امور محله و اوقات فراغت کم تر از میانگین متوسط حاصل شده است. هم چنین شاخص های کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان در سطح بالایی قرار داشته و در مقابل میانگین شاخص های تسهیلات مسکن و امکانات اوقات فراغت کم تر از متوسط میانگین حاصل شده است. در محله اسلام آباد شاخص های امنیت تردد، وضعیت دفع زباله و دسترسی به خدمات عمومی بیش تر از میانگین و در سطح پایینی ازلحاظ این شاخص ها نسبت به محله کارمندان قرار دارد. هر دو محله بیش تر ین میزان تأثیر در گروه های شغلی خانه دار و بازنشسته بوده است. تفاوت معناداری میان تأثیر اشتغال و کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان وجود دارد. درحالی که در محله اسلام آباد تفاوت معناداری میان اشتغال زنان و کیفیت محیط کالبدی وجود ندارد. اشتغال گروه های مختلف زنان نیز بر کیفیت محیط کالبدی آن تأثیر نداشته است.
تبیین نابرابری جغرافیایی فرصت های دسترسی به آموزش عالی و ارائه مدل به منظور آمایش و نیل به عدالت آموزشی (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
165 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نابرابری جغرافیایی فرصت های دسترسی به آموزش عالی بین شهرستان های استان آذربایجان غربی انجام گرفته است. تحقیق حاضر توصیفی -تحلیلی و جامعه آماری شهرستان های استان آذربایجان غربی است. نمونه گیری به صورت سرشماری بوده است. شیوه جمع آوری آمار و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تاپسیس، ضریب پراکندگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر،و شبکه های عصبی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی مناطق با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که بین شهرستان های استان نابرابری فرصت دسترسی به آموزش عالی وجود دارد و شهرستان ارومیه برخوردارترین و شهرستان چالدران محروم ترین شهرستان استان آذربایجان غربی اند. مدل ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری نشان داد که بیشترین میزان نابرابری75/0 در شاخص آموزشی و کمترینمیزان نابرابری 46/0 در شاخص زمینهفردی و خانوادگی بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص آموزشی دارای بیشترین و شاخص توسعه یافتگی جغرافیایی دارای کمترین تأثیرات مستقیم بر نابرابری فرصت های دسترسی به آموزش عالی هستند. نتایج پیش بینی با استفاده از شبکه عصبی نیز نشان می دهد شاخص های آموزشی و شاخص های توسعه یافتگی جغرافیایی به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در پیش گویی نابرابری فرصت های دسترسی به آموزش عالی بین شهرستان های استان آذربایجان غربی داشته اند.نتایج مبیّن نیاز مناطق کمتر برخوردار از دسترسی به آموزش عالی به برنامه ریزی و توجه ویژه سیاست گذاران این حوزه به این نابرابری ها و عوامل مؤثر است.
بازشناسایی جنبه های محیط زیستی «حق بر توسعه پایدار» برای حفاظت از محیط زیست ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بازشناسایی جنبه های محیط زیستی حق بر توسعه پایدار برای حفاظت از محیط زیست کشور است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. به منظور افزایش دقت و صحت داده ها، نمونه آماری نیز منطبق با جامعه آماری (44 نفر) انتخاب گردید. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده است. پایایی پرسشنامه ها از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (0.92) استفاده شد که مقدار آن با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس تعیین گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار اسمارت پلاس2 بوده است. مقدار شاخص ضریب بارتلت بالاتر از 0.769 بوده است، که نشانگر همبستگی های مناسب داده ها برای تحلیل عاملی است. جنبه های محیط زیستی حق بر توسعه پایدار از دیدگاه حقوق بین الملل محیط زیست را می توان در 4 عامل کلی (آموزش، توانمندسازی، تعهدات و تلاش ها) و 12 شاخص مرتبط با آنها طبقه بندی نمود. ضریب کیفیت کلی مدل برابر با 0.80 بوده که می توان نتیجه گرفت که مدل از مطلوبیت بالایی برخوردار است. در حال حاضر، شاخص فراهم کردن آب بهداشتی بیش از سایرین، در اولویت قرار دارد و آموزش حقوق بشر کمترین میزان اهمیت را دارا است. در حالی که براساس وضعیت ایده آل؛ تعهدات دولت ها باید دارای بالاترین وزن باشد. لازمه دستیابی به توسعه پایدار محیط زیستی، رعایت و لحاظ نمودن این جنبه ها در برنامه ریزی های منطقه ای و ملی می باشد.
Analyzing the Effects of Rural Economy Diversification on the Livelihood Assets of Rural Households (Case Study: Khavmirabad District of Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In this applied study, which has been done by descriptive-analytical method, various agricultural and non-agricultural economic activities, and their impacts on the villagers’ livelihood assets are analyzed. Design/methodology/approach- Data collection was both theoretical using documentary method and empirical using interviews, observation, and distribution of questionnaires among 260 heads of households in the villages of the district. The sample size was determined by the Cochran method from a population size of 2736 households. The questionnaires were distributed among random heads of households as well as the sample villages that were selected by a stratified method. Findings- The analysis showed that the created economic diversity was able to increase the villagers’ livelihood capital, and among them, financial capital has had the greatest impact on improving the level of livelihood capital for the villagers. Research limitations/implications- Among the limitations of the study were the dispersion of a large number of villages in the border area, lack of easy access to these villages, lack of cooperation in providing information, and the villagers’ problem with completing questionnaires. Practical implications- The practical solutions of the study can be: prepare for the development and expansion of tourism (rural, commercial, and nature tourism), Making the necessary legal, administrative, and supportive bases for the development of entrepreneurship and domestic & foreign private sector investment (Iraqi Kurdistan region), Development of trade in goods from the border markets, and Support the formation of fundraising from the micro-savings in the villages for investment and launching production activities in the villages of the district. Originality/Value- Today, the predominant approach of rural planning to eliminate poverty as the most important obstacle to rural development is to provide sustainable livelihoods for villagers. In this regard, the main strategy of this approach is to diversify the rural economy and to bring about various agricultural and non-agricultural income resources in rural areas, so that the villagers’ assets will be increased and/or preserved, which is the core of the sustainable livelihood approach and the main factor of sustainable rural livelihood.
ارزیابی عوامل مؤثر بر رشد فیزیکی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: انسان به عنوان یک موجود اجتماعی دارای نیاز های مادی و معنوی پیچیده ای بوده و همواره در پی برطرف کردن این نیازها، تقابل هایی را بین خود و جامعه پدید می آورد تا به اهداف مورد نظرش دست یابد. در این میان شهرها به عنوان اصلی ترین بستر فعالیت های انسان همواره دستخوش تغییرات بوده است به گونه ای که در دوره های مختلف از تاریخ، نظام های شهری با ویژگی و نظم خاص خود را سراغ داشته ایم. در نوشتار حاضر بر حسب اهمیت موضوع برای به نتیجه رسیدن این تحقیق بر حسب روش های مختلف گرد آوری، از منابع و مأخذ گوناگون استفاده شده است. سپس با در دست داشتن اسناد و مدارک و همچنین جمع آوری آمار و اطلاعات از منابع معتبر، تولید اطلاعات جدید کرده و از طریق مشاهده و مصاحبه با مطلعین محلی و مسؤل در دستگاه های مربوطه ومراجع دست اندرکار، همچنین بازدید میدانی برحجم داده ها افزوده گشته است ودر نهایت با استفاده از مدل SWOT به تجزیه و تحلیل اطلاعات اقدام شده است. بر حسب وجود قابلیت های موجود ، نتایج حاکی از پایداری و اثربخشی شهر کوچک گیلانغرب "به عنوان یک شهر مرزی" در پروسه ی توسعه پایدار منطقه ای است و می تواند به عنوان یک بازوی کمکی برای توسعه منطقه و کشور مطرح باشد.
الگویی راهبردی از محله پایدار شهر اسلامی – ایرانی (محله بنیاد شهر قم )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای اسلامی فضای اجتماعی – کالبدی بر اساس قوانین و احکام اسلامی شکل گرفته و ساحت عینی و رفتاری آن معرف میزان اسلامی بودن آنهاست. با ورود اسلام به ایران و تغییر فضای فکری و رفتاری شهرها به نفع دین اسلام فضای کالبدی شهرها، به صورت تدریجی متحول شده و متناسب با اصول و فروع دین اسلام تغییر کردند. با ورود مهاجرین به مدینه و تقسیم زمین به وسیله پیامبر (ص) بین قبایل در مدینه محله هایی شکل گرفتند و با ورود سپاهیان اسلام در شهرهای ایران و فروریختن نظام طبقاتی و دیوارشارستان نیز محله هایی بر مبنای قوم و قبیله و مذهب در اطراف شهرهای ایران به وجود آمدند که طی قرن ها روبه تکامل نهاده و در عصر صفوی به اوج رسیدند؛ و تا دوران قاجار از پویایی و رونق برخوردار بودند؛ تا اینکه دریک صدسال اخیر محلات سنتی شهرهای اسلامی-ایرانی با تغییرات اساسی روبرو شده و در حال از دست دادن هویت، مفهوم و یا از بین رفتن کامل، و در وضعیت بهتر با جایگزینی واحدهای همسایگی در بافت های جدید و آپارتمانی هستند. با شناخت مجدد اصول حاکم بر محله های سنتی می توان بر بسیاری از مشکلات اجتماعی و فضایی شهرها همچون، کاهش تعاملات اجتماعی و روابط همسایگی ، کاهش احساس تعلق، آشفتگی و بی مرزی در نظم فضایی شهرها، به علت نبود سلسله مراتب و مرکزیت فرهنگی در بافت های جدید غلبه کرد. این پژوهش با روش پیمایشی و توصیفی – تحلیلی و با انتخاب یکی از محله های قم به بررسی پایداری آن و رسیدن به الگویی نظری و عینی از محله ، در این زمینه گردیده است.
حمایت ساکنان از توسعه گردشگری: نقش تصویر مکان و اثرات تصوری گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
35 - 53
حوزههای تخصصی:
گردشگری می تواند یکی از مناسب ترین گزینه ها برای توسعه کشور محسوب شود. بدین دلیل که این صنعت می تواند منافع اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی بالایی را برای ساکنان محلی، ملی و منطقه ای فراهم کند، اما آنچه نباید از نظر دور بماند نقش حمایت مردم در توسعه این صنعت است. بر این اساس، باید مردم را در توسعه این صنعت و تصمیم سازی ها وارد کرد تا در اجرای برنامه ها مشارکت داشته و بستری مناسب برای توسعه گردشگری فراهم شود. در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی-همبستگی به بررسی حمایت ساکنان از توسعه گردشگری با درنظرگرفتن نقش تصویر مکان و اثرات تصوری گردشگری در جامعه محلی بدره پرداخته شود.جامعه آماری شامل تمامی ساکنان شهر بدره است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 225 نفر (90 نفر مرد، 135 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همه آن ها مقیاس های حمایت ساکنان از توسعه گردشگری، تصویر مکان و اثرات تصوری گردشگری (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی) را تکمیل کردند. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها با استفاده از روش همسانی درونی محاسبه شد. با استفاده از رگرسیون، به شیوه متوالی همزمان و با به کارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986)، مدل فرضی تجزیه و تحلیل شد. مطابق نتایج، تصویر مکان نزد ساکنان بر حمایت آنان از توسعه گردشگری اثر مستقیمی دارد. تصویر مکان نزد ساکنان با میانجی گری اثرات تصوری اقتصادی بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری اثر غیرمستقیمی دارد. همچنین، تصویر مکان نزد ساکنان با میانجی گری اثرات تصوری اجتماعی-فرهنگی بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری اثر غیرمستقیمی دارد، اما تصویر مکان نزد ساکنان با میانجی گری اثرات تصوری زیست محیطی بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری اثر غیرمستقیمی ندارد. تصویر مکان نزد ساکنان می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم و با واسطه اثرات تصوری اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی حمایت ساکنان بر توسعه گردشگری تأثیر بگذارد.
سنجش چندمرکزیتی مجموعه های شهری کشور مطالعه موردی: مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
47 - 58
حوزههای تخصصی:
در سال¬های اخیر مفهوم توسعه چندمرکزی به عنوان یک ابزار برنامه¬ریزی برای ارتقا رقابت¬مندی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی مناطق پیشنهاد شده است. علیرغم اینکه، مفهوم چندمرکزی به عنوان یک هدف مطلوب برنامه¬ریزی عنوان شده، مطالعات تجربی اندکی برای آزمون مطلوبیت به کارگیری این مفهوم صورت گرفته است . علاوه بر این، مطالعات تجربی موجود، نتایج متناقضی را نشان داده¬اند. دلیل چنین تناقضی را می¬توان در ماهیت چند سطحی و چند بعدی مفهوم چندمرکزیتی یافت. که بیانگر ضرورت تعریف و ارائه شاخص¬های مشترک و مناسب برای سنجش درجه چندمرکزی به ویژه در مقیاس منطقه¬ای است. اکثر مطالعات، پیرامون سنجش چندمرکزی منطقه¬ای، بر رویکردهای آماری و مورفولوژیک بنا شده¬اند که اساسا، توزیع فضایی اشتغال و جمعیت را در نواحی کلانشهری بدون تمرکز بر روی عملکردی که هر گره ایفا می¬کند، در نظر می¬گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا با مقایسه رویکردهای مورفولوژیک و عملکردی، شاخص¬های مناسبی را برای سنجش و تعریف چندمرکزیتی مناطق بیابد و در مرحله بعد، پتانسیل¬ها و قابلیت¬های مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری را برای تبدیل شدن به یک منطقه شهری چندمرکزی با استفاده از این شاخص¬ها بسنجد.