فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۰۱ تا ۸٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظم در اندازه و شکل شهر، از جمله موضوعاتی است که همواره در طی مواجهه با پدیده ها و مسائل مختلف و همزمان با بروز تئوری های متنوع، مطرح بوده است. قاعده و قانون ثابتی در این ارتباط به طور دقیق قابل شناسایی نیست، اما وجود تعامل منطقی بین میزان جمعیت، پتانسیل های کالبدی رشد شهر و نحوه پاسخگویی به نیازهای مخاطبان برنامه ریزی، موضوعی است که به ابداع روش های مختلف میزان سازگاری بین این دو عامل پرداخته است. در همین راستا هدف این پژوهش بررسی و تبیین روند رشد کالبدی شهر ساری با استفاده از مدل آنتروپی هلدرن است. این روش بیان می دارد که رشد کالبدی شهر، چه اندازه ناشی از رشد جمعیت و تا چه اندازه ناشی از عدم کنترل کالبدی شهر بوده است و منتج از آن راهکارها و راهبردهای مناسب را می توان در قبال آینده شهر اتخاذ نمود. نتیجه حاصل از این بررسی نشان داد که شهر ساری تا سال 1375، مهاجرت های روستایی و رشد جمعیت، تأثیر قاطع خود را بر رشد کالبدی این شهر داشته است و بعدازاین سال ها و در طی سال های اخیر، عدم توجه به شناخت نیازهای اساسی شهر، عدم کنترل ساخت وسازها و عدم برنامه ریزی تقاضاها، رشد شهر را به سمت پیرامون و از بین رفتن زمین های پشتیبان و ارزشمند رهنمون ساخته است.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل نابرابری های فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. جامعه آماری، شهرستان های استان اردبیل بودند. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در نواحی استان اردبیل از مدل های سیمیلاریتی و کپراس و برای تعیین استراتژی اولویت بندی از روش میانگین رتبه ها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شهرستان های نیر، مشکین شهر و اردبیل با میانگین ضریب 24/20، در سطح برخوردار، شهرستان های مغان و کوثر با میانگین ضریب 57/3، نیمه برخوردار، شهرستان های خلخال و پارس آباد با میانگین ضریب 67/2 محروم و شهرستان های سرعین، پیله سوار و نمین با میانگین ضریب 67/1 در سطح کاملاً محروم قرار دارند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که وجود نابرابری های فضایی در نواحی مختلف استان تأیید گردید.
تدوین مدل ارزیابی فرم شهری با رویکرد تاب آوری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری در یک دهه اخیر به ویژه با شیوع کوید 19، به عنوان یک مسیر و راهبرد نوین برای توسعه شهری محسوب می شود. تاب آوری فرم شهری از زیرمجموعه های گفتمان تاب آوری شهری است و با اینکه در یک دهه گذشته پژوهش ها و مقالاتی در مورد تاب آوری فرم شهری و چگونگی ارزیابی آن نگارش شده است، این موضوع هنوز در مرحله مفهومی و اکتشافی است. این مقاله سعی دارد با تبیین ابعاد مختلف جعبه ابزار ارزیابی مکان تاب آور که برآمده از چارچوب تاب آوری فضایی است، یک مقایسه تطبیقی بین ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهر انجام دهد. در این چارچوب، مورفولوژی شهری به عنوان نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی حاصل تعاملات پیچیده عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تعریف می شود که بر واکنش شهر در برابر مخاطرات طبیعی و انسان ساخت تاثیر می گذارد. بافت های شهری فاقد ظرفیت مکان تاب آور (به عنوان جوهره تاب آوری مورفولوژی شهری) با خطر فرسودگی و افول کیفیت های محیطی در فرایند توسعه شهری و تغییرات گسترده روبرو هستند و کیفیت زیست پذیری و سرزندگی این بافت ها در طولانی مدت رو به افول می گذارد. در این راستا، ابعاد سه گانه کالبد و ساختار، مکان و تصویر (شناختی و ادراکی)، محیطی و رفتاری به عنوان محورهای اصلی، از طریق مقایسه با سایر چارچوب ها و جعبه ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهری، توجیه می گردد. این ابزار می تواند با سنجش میزان تاب آوری فرم های شهری و تاب آوری مکان به خصوص در بافت های در معرض توسعه، امکان مداخلات موثرتر در برابر تغییرات و مخاطرات را برای برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری فراهم کند.
تبیین و ارزیابی عوامل امنیت اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهر (نمونه موردی: ناحیه 3 منطقه 1 تهران)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین شاخص های کیفیت فضای شهری است. فضاهای نامناسب شهری، فضاهای بی دفاع، محلات ناامن از عوامل تهدیدکننده امنیت شهری و اجتماعی است. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت و نگاه متفاوت در مقایسه با مردان، ارتباط متمایزی با فضا پیدا می کنند. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری به ویژه فضاهای عمومی شود. اولین گام برای ارتقا و بهبود ساختار اجتماعی و عناصر کالبدی یک ناحیه، شناسایی پهنه هایی است که در مقایسه با سایر بخش های آن ناحیه از آسیب پذیری بیشتری برخوردار هستند، با شناسایی این پهنه ها و علت آسیب پذیری آن ها می توان به رفع مشکل آن با توجه به نوع معضل پرداخت به همین صورت در محدوده موردپژوهش به شناسایی این پهنه ها و بررسی نوع معضل پرداخته شده که بتوان ناامنی را با توجه به شناسایی علت معضل و رفع آن، کاهش داده شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و تحلیل بر اساس بررسی هریک از محله ها مورد پژوهش نسبت به معیارهای امنیت بوده است. جامعه آماری محدوده پژوهش 95000 نفر و شامل 3 محله (دربند، امامزاده قاسم، گلاب دره) است. نوع نمونه گیری (هدفمند) از نوع نمونه گیری، برگزیده است، پاسخگویان اصلی بانوان بوده اند و نقاط آسیب دار محله با توجه به پاسخ ساکنان، به صورت فضایی در نقشه GIS نشان داده شد و با امتیازاتی که ساکنان به هریک از معضل ها داده اند، معضل هر محله رتبه بندی شد. ناحیه 3 به دلیل بافتی غیراصولی، رعایت نشدن شاخص های امنیت، مهاجرت، ازنظر جرم خیزی در منطقه 1 بیشترین معضل را دارد و از نظر رتبه بندی جرم خیزی محله های، محله گلاب دره رتبه 1 و محله امامزاده قاسم و سپس محله دربند در رتبه های بعدی است، در انتها پژوهش راهکارهایی با توجه به میزان جرم برای ارتقا امنیت محدوده موردپژوهش ارائه داده شد.
کاربرد تکنیک میرکا در تحلیل سرانه های کاربری اراضی شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی شهری یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری است، به طوری که درحال حاضر تحلیل مناسب کاربری اراضی شهری یکی از استراتژی های مهم درجهت نیل به توسعه پایدار شهری محسوب می شود و کاربری های خدماتی تا حد زیادی کیفیت زندگی و رفاه انسان را تحت الشعاع قرار می دهند. پژوهش پیشِ رو سعی دارد که با استفاده از تکنیک نوین چندشاخصه میرکا به تحلیل نماگرهای منتخب کاربری اراضی در واحدهای همسایگی شهر باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد که جزو شهرهای کوچک کشور محسوب می شود، بپردازد. پژوهش از نوع کمّی و تحلیلی است و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر باشت جمع آوری شده است. با استفاده از مدل میرکا و محاسبه مجموع مقادیر نهایی شکاف کل به بررسی وضعیت واحدهای همسایگی شهر باشت از لحاظ میزان کاربری اراضی شهری در سال 1398 پرداخته شده است. امتیازات به دست آمده از مدل نشان می دهند که واحد همسایگی دو با کسب امتیاز (0520/0) در بهترین وضعیت قرار گرفته است. واحد همسایگی یک با کسب امتیاز (0886/0) و واحد همسایگی سه با کسب امتیاز (1201/0) در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارند. نتایج به کارگیری تکنیک میرکا نشان می دهد که واحد همسایگی پنج با کسب امتیاز (1414/0)، واحد همسایگی شش با کسب امتیاز (1600/0) و واحد همسایگی چهار با کسب امتیاز (1642/0) وضعیت مناسبی ندارند. سطح کلی محله دو که واحد همسایگی چهار در آن قرار گرفته است 8/63 هکتار است که 6/17 درصد بافت این شهر را تشکیل می دهد. 7/99 درصد بافت پر را اراضی مسکونی اشغال کرده است، به نحوی که رقم سرانه موجود آن برای کاربری مسکونی با 56 مترمربع برای هر نفر است که نزدیک به سرانه مطلوب است. این محله از نظر کاربری های خدماتی کمبودهایی دارد؛ به طوری که این محله فاقد مهدکودک، پارک کودک، ورزشی-تفریحی و تجاری به اندازه کافی است.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها دارای قابلیت های اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی به عنوان روش تحریک کننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده می شود. بررسی عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب و کار روستاییان می تواند الگویی جهت توسعه ی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و به لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). داده ها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دسته بندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حس مکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهم ترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب می شود
کارکرد نهادهای سیاسی – مدنی و نقش آن در توسعه سیاسی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1247 - 1261
حوزههای تخصصی:
نوسازی و توسعه سیاسی ناظر بر اهدافی است که تحقق آن می تواند به کاهش شکاف میان نهادهای سیاسی با سایر نهادها در اقتصاد و جامعه منجر شود و از این طریق راه ترقی، پیشرفت و رفاه همگانی هموار خواهد شد. توسعه سیاسی بر کارآمدی نظام سیاسی دلالت دارد. نظام سیاسی که ظرفیت و توانایی حل وفصل اختلافات و تضادهای فردی و اجتماعی، پذیرش مشارکت های سیاسی شهروندان، آزادی و تغییرات بنیادین در یک جامعه را داشته، به توسعه سیاسی رسیده است. از طرفی می توان توسعه سیاسی را با رشد و شکوفایی دموکراسی مترادف دانست. هدف تحقیق بررسی تأثیر نهادهای سیاسی-مدنی بر توسعه سیاسی کشور، یعنی بررسی نسبت میان نهادهای سیاسی – مدنی و توسعه سیاسی با توجه به نظرات کارشناسان و متخصصانی هست که در راستای این تحقیق مورد پرسش قرارگرفته اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پیمایشی از طریق پرسش نامه نخبگی است. جامعه آماری این پژوهش صاحب نظران و اهل فن شامل کارمندان عالی رتبه، اساتید دانشگاه، دبیران و اعضای حزب های سیاسی و سمن ها هستند. سؤال اصلی این پژوهش آن است که نهادهای سیاسی – مدنی چه نقشی در توسعه سیاسی کشور دارند؟ این فرضیه مطرح است که برای دستیابی به توسعه سیاسی باید نهادهای سیاسی – مدنی به وجود بیایند یا تقویت شوند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ازنظر متخصصان و کارشناسان رشد و گسترش رسانه های عمومی و شبکه وسیع ارتباطات و تکثر و رقابت احزاب و نهادهای سیاسی مدنی بر توسعه سیاسی کشور بیشتر از سایر عوامل تأثیر دارند.
تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی حاشیه مرز از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهت کاهش مشکلات مرزها به شمار می روند که اگر به شیوه علمی و منطقی ساماندهی شود، تا حد زیادی در کنترل مناطق مرزی مؤثر بوده و مشکلات این مناطق به حداقل می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی با تأکید بر سکونتگاه های شهرستان میرجاوه بوده است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعات میدانی پرسشنامه بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS و مدل WASPASبهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین دهستان های میرجاوه که بر طبق سرشماری سال 1395، 34156 نفر بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای ارتباط معنادار و مثبت بین نقش اقتصادی مرز و ابعاد پایداری در دهستان های شهرستان میرجاوه بود؛ همچنین نتایج آزمون ضریب تغییرات به منظور میزان توسعه یافتگی دهستان های مورد مطالعه در ابعاد پایداری نشان داد در بعد اقتصادی، افزایش اشتغال، در بعد اجتماعی، افزایش انگیزش شغلی، در بعد کالبدی، کیفیت راه و در بعد زیست محیطی، سلامتی محیط، بیشترین میزان اثرپذیری داشته است. در نهایت نتایج تحلیل فضایی دهستان ها به منظور میزان تاثیرپذیری شان از نقش اقتصادی مرز با تاکید بر ابعاد پایداری، با استفاده از مدل WASPASنشان داد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، دهستان (حومه) بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
بررسی عوامل آسیب رسان اجتماعی در بافت های تاریخی (نمونه موردی: محله قلعه محمود شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : بافت محلات تاریخی در میانه ساختار شهرهای امروزی، نمادی از کلیت شهر و هویت آن می باشند. حفاظت از این نواحی می تواند در ارتقای تنوع فرهنگی و مبارزه با فقر موثر باشد و هویت فرهنگی و کیفیت زندگی را برای ساکنان شهر به ارمغان بیاورد. حفاظت از ساختمان های قدیمی را نمی توان از جمعیت محلی که به آن مناطق تاریخی معنا می بخشد جدا کرد. ساکنان بافت های تاریخی باید از کیفیت شرایط زندگی خود آگاه شوند و آنها را برای انتقال هویت ارزشمند خود به نسل های آینده تشویق کرد. کارکردهای جدید شهرها و شهرهای معاصر باید با کارکردهای قدیمی سازگار باشد. لذا این عدم هماهنگی میان کالبد بافت محلات قدیمی و نوع ساختار اجتماعی از مهمترین مسائل شهری در مواجهه با بافت های تاریخی می باشد. وجود معضلات اجتماعی که خاستگاه آنها نوع برخورد مدیران با بافت های تاریخی است؛ موضوع اصلی این پژوهش می باشد. هدف از این پژوهش، پرداختن به آسیب های اجتماعی این بخش از بافت تاریخیِ شهر کرمان با عنایت به پیوستگی آن به بافت زنده شهری معاصر است.
داده و روش : تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش استنادی به اجرا درآمده است. با توجه به اطلاعات گردآوری شده میدانی در حوزه کالبدی و نظام اجتماعی به دسته بندی معضلات و تحلیل آن ها در بافت مجموعه بازارهای اطراف میدان ارگ کرمان به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی پرداخته شده است.
یافته ها : بافت محله قلعه محمود واقع در بخش جنوبی میدان ارگ دارای سکنه غیر بومی و مهاجر بوده که متاسفانه به دلیل غفلت مسئولین و البته عدم آگاهی کافی مردم متروکه شده و به یکی از مکان های تجمع معتادین و مهاجران افغان تبدیل گشته است. همچنین راسته بازاری که تقریبا غیرفعال می باشد و متأثر از این بافت اجتماعی است.
نتیجه گیری : در نهایت بیان گردید که معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برهم تاثیر داشته و جدای از هم نمی توان آن ها را دید. بخصوص در بافت این محله که بخشی از محله فقط در طول روز فعال بوده و این باعث عدم هماهنگی ساختار کالبد با نظام اجتماعی در این گردیده است.
محیط جغرافیایی و توسعه فضایی روستاشهر ماکلوان با تأکید بر حوزه اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تناسب زمین برای توسعه کالبدی-فضایی شهر ماکلوان در غرب استان گیلان بر پایه ده معیار در چهار منطقه پیشنهادی ارزیابی شد. در این بین شاخص های اقتصادی همچون هزینه خرید ؤ آماده سازی وزن بالاتری به خود اختصاص داد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و تحلیلی وجهت وزن دهی معیارها و پارامترهای مربوط، از مدل سلسله مراتبی AHP با استفاده از دانش خبرگان و نرم افزار Export choice استفاده شد ه است. در مقایسه پارامترهای زیست محیطی شهر ماکلوان اغلب شرایط مناسب و نسبتا مناسب دارد به طوری که بر اساس مدل مخدوم از نظر اقلیم، پوشش گیاهی در طبقه اول مناسب، شکل زمین و ژئومرفولوژی و زمین شناسی و خاک و منابع آب طبقه 2 نسبتامناسب قرار دارد. از نظر پتانسیل های آلودگی فقط از نظر شرایط هوا مطلوب است از نظر آلودگی خاک،آب نسبتا به دلیل اثر مردم و گردشگران نامطلوب است. از نظر مخاطرات محیطی مستعدسیل خیزی،خشکسالی متوسط، زلزله و رانش در قسمت های پرشیب است. به طور کلی از آسیب پذیری بسیار بالایی به عنوان یک زیست بوم با ارزش، منابع آب وخاک برخوردار است. هدف اصلی از این مطالعه، تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعه آتی شهرماکلوان است که بدون توجه به ارزش های زیست بیوم خود در مسیر توسعه فیزیکی قرار گرفته است؛ به طوری که زمین های کشاورزی( شالیزار و چایکاری ) و مشجر، تغییر کاربری داده و تبدیل به خانه و ویلا شده است. تجاوز به حریم ماسوله رودخان به شدت شکل گرفته است. عدم ساماندهی و مبلمان خوب شهری جهت حکمروایی مطلوب شهری نیز ضعیف است و آشفتگی و نوعی آنارشیسم کالبدی-فضایی شکل گرفته است. هرگونه توسعه باید متناسب با محدودیت های اکولوژیکی صورت گیرد و حال آنکه قرار است توسعه هدفمندی بین چهار محدوده جهت توسعه شهر ماکلوان در آینده و بر اساس افق توسعه شهری شکل گیرد. پس از ارزیابی و بررسی و پهنه بندی انجام شده مشخص گردید که محدوده ماکلوان بالا نسبت به ماکلوان پایین، امتداد جنوبی جاده اصلی و سه راهی ماکلوان، توان های محیطی بیشتری جهت توسعه فضایی پایدار آتی شهر دارد.
بازشناسی نظام معانی محیطی در محیطهای تاریخی با تأکید بر تحولات اجتماعی مخاطبان مطالعه موردی: محله صیقلان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
75 - 87
حوزههای تخصصی:
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر می گردد) در بافت های تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافت ها، بیشتر ِ تحول در شاخص های فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب می گردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، می تواند مبنای تداوم پذیری معانی دیروزین و یا گونه گونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونی های آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها می پردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروه های اجتماعی تحول یافته تر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافت ها و عناصر تاریخی خلق می کنند، در حالی که گروه های اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانه ای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی می باشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخش هایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر داده های گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافته های پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانه ای قرار می گیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آن ها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر بر جریان های جذب گردشگری روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگری شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان گردشگری نشان دهنده جابجایی فضایی گردشگران در یک منطقه است در عین حال نیز توزیع فضایی گردشگران در سراسر مقصدهای گردشگری تحت تاثیر عوامل زیادی است. بنابراین شناخت مهمترین این عوامل بر توسعه گردشگری کمک می کند. از این رو در تحقیق حاضر هدف اصلی شناسایی مهمترین عوامل موثر بر جریان های جذب گردشگری روستایی بوده است. پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. افرد نمونه تحقیق شامل 30 متخصص در حوزه گردشگری بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. منطقه مورد مطالعه مقاصد گردشگری روستایی در حوزه نفوذ گردشگری مشهد بوده است. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار spss، معادلات ساختاریPLS و مدل تصمیم گیری چند معیاره DFAHP استفاده شده است. در تحقیق حاضر متغیر جریان های جذب گردشگری با استفاده از 7 عامل در قالب 31 مؤلفه مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین میانگین به شاخص دسترسی پذیری بامیانگین 82/3 تعلق دارد. همچنین بررسی عوامل نشان داد که مولفه های کیفیت دسترسی پذیری، امکانات اقامتی و قابلیت دسترسی پذیری در اولویت اول تا سوم اثرگذاری بر ایجاد و تقویت جریان های جذب گردشگری قرار دارد.
ارزیابی پروژه قطار شهری کرمانشاه بر اساس سیستم حمل و نقل پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
سیستم حمل ونقل شهری از اساسی ترین بخش های یک شهر می باشد. پایش سیاست گذاری و برنامه ریزی سیستم های حمل ونقل شهری بر اساس سیستم حمل ونقل پایدار شهری از نیازهای اساسی متولیان طرح های حمل ونقل می باشد که امروزه موردتوجه کشورهای توسعه یافته می باشد. این پژوهش باهدف ارزیابی پروژه قطار شهری کرمانشاه بر اساس سیستم حمل ونقل پایدار شهری صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و جزء تحقیقات کاربردی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر کرمانشاه و حجم نمونه برابر با 384 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. اعتبار ابزار گردآوری داده ها بر طبق آزمون آلفای کرونباخ برابر با 91/0 به تأیید رسیده است. تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش با دو نرم افزار SPSS و Amos صورت گرفته و در تحلیل داده ها با توجه به ماهیت فرضیات از آزمون تی تک نمونه ای و مدل عاملی تأییدی مرتبه اول استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داده است که قطار شهری کرمانشاه هیچ یک از شاخص ها و ابعاد سیستم حمل ونقل شهری پایدار را پوشش نمی دهد و اعداد به دست آمده در تحلیل آن از حد استاندارد تعریف طیف پایین تر می باشد. در بعد منظر شهری از دیدگاه شهروندان کمترین آسیب به شهر خواهد رسید و در بعد مشارکت مردمی و در نظر گرفتن شهروندان به عنوان استفاده کنندگان از فضا در پایین ترین وضعیت قرار دارد. با توجه به تحلیل صورت گرفته توسط محققان مشخص شد که پروژه قطار شهری کرمانشاه ازنظر منظر شهری نیز در وضعیت مساعدی به سر نمی برد و سبب از بین رفتن هویت شهر خواهد شد.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی محلات مرکزی شهر کاشان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مبحث تاب آوری در جهت ایجاد جامعه ای انعطاف پذیر در برابر بلایای طبیعی حائز اهمیت فراوانی است. افزایش تاب آوری شهرها در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها نقشی اساسی در افزایش تاب آوری جوامع شهری در برابر زمین لرزه دارند. مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. هدف از انجام این تحقیق سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی در محلات مرکزی شهر کاشان می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.
شناخت و تحلیل سیاست های توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر دهدز - شهرستان دزپارت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
توسعه هر مکان جغرافیایی به ظرفیت های طبیعی و انسانی آن وابسته است. آنچه که می تواند توسعه هر مکان را تسریع یا کند نماید، نوع تصمیم گیری ها و سیاست های حاکم در آن بخش از سطوح کلان تا خرد است. توسعه گردشگری نیز از این سیاست ها، مستثنی نیست. بنابراین بخشی از توسعه گردشگری منوط به سیاست های مورد تاکید است. هدف این تحقیق شناخت و سپس تحلیل سیاست های توسعه گردشگری در دو سطح کلان و خرد به صورت مطالعه موردی در شهر دهدز شهرستان دزپارت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های میدانی است. روش گردآوری داده ها در مرحله اول مصاحبه و کنکاش در اسناد مختلف علمی و اجرایی و سپس تکمیل پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان ادارات منطقه دزپارت تشکیل داده اند. با توجه به نبود آمار دقیق در این زمینه، تعداد 50 نفر مورد پرسشگری قرار گرفتند. روایی پرسش نامه انجام و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ بالای 70/0 تایید شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی سیاست های خرد و کلان توسعه گردشگری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. بر اساس نتایج آزمون دو سیاست تقویت پیوندهای فرهنگی میان منطقه با استان های همجوار با میانگین 82/4 و تشکیل سایت اطلاعات گردشگری با میانگین 58/4 به عنوان مهمترین سیاست های کلان توسعه گردشگری و دو سیاست دیدگاه مثبت مدیران نسبت به ظرفیت گردشگری با میانگین 76/4 و تنوع مشاغل خدماتی با میانگین74/4 به عنوان مهمترین سیاست های خرد گردشگری شناخته شده اند. نتیجه رگرسیون نیز تایید نمود که در مجموع سیاست های کلان و خرد بررسی شده بیش از 71 درصد می توانند متغیر توسعه گردشگری را تبیین نمایند، اما سیاست های کلان تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سیاست های خرد دارند.
تحلیل تأثیر خانه های دوم بر توسعه ی گردشگری روستایی (مطالعه موردی منطقه لواسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی نیز مانند انواع دیگر گردشگری نیازمند زیرساخت هایی مطلوب است و در میان این زیرساخت ها خانه های دوم روستایی نقش تاثیرگذاری ایفا می کنند. هدف این مقاله تحلیل تأثیر خانه های دوم بر توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه لواسان است. سؤال اصلی پژوهش این است که خانه های دوم چه تاثیری بر توسعه ی گردشگری روستایی به طور کلی و به خصوص در منطقه لواسان داشته و خواهد داشت؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این پژوهش مطرح می شود از جمله این که گردشگری روستایی چیست؟ سابقه خانه های دوم روستایی به چه زمانی بر می گردد و اینکه منطقه لواسان دارای چه مختصات اقتصادی و طبیعی ای در راستای گردشگری است؟. نتایج این مقاله نشان می دهد که گردشگری روستایی و ایجاد خانه های دوم با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. در برخی از مناطق ساخت خانه های دوم، فعالیت گردشگری روستایی را در آن منطقه افزایش می دهد و در جایی دیگر ورود گردشگران روستایی به آن مناطق باعث وسوسه شدن گردشگران به ساخت خانه های دوم می شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به صورت توصیفی - تحلیلی است که به دو شکل مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و بررسی های میدانی انجام پذیرفته است.
اولویت بندی سیاست های مشارکتی در بازآفرینی شهری با تأکید بر احتمال وقوع ناسازگاری میان بهره وران مطالعه موردی: برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی شکست برنامه های بازآفرینی شهری، ناسازگاری هایی است که بر سر منافع، میان بهره وران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاست های مشارکت محور آن رخ می دهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری می تواند به تأخیر افتادن جدول زمان بندی اجرا، افزایش هزینه ها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاست های آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجره ای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبه بندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبه بندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روش شناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونه گیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی می باشد. یافته های مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان می دهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگی ها و کشمکش ها در زمینه های مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهره وران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.
بازشناسی عوامل مؤثر بر کالبد فضاهای مسکونی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی از کیفیت کالبدی محیط مسکونی (مورد شناسی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزههای تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.
گردشگری روستایی به عنوان مدلی برای توسعه روستایی (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکید ه هدف اصلی این مقاله بررسی علل اصلی شکل گیری مهاجرت معکوس و سنجش تاثیرات آن در باز ساخت اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی در روستاهای شمال استان اردبیل (شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و مغان) است. روش انجام پژوهش نیز کتابخانه ای– اسنادی است که با تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و استفاده از شیوه نمونه گیری سهمیه ای با توزیع پرسشنامه بصورت تصادفی ساده در بین 333 نفر از مسولین مرتبط (فرمانداران، بخشداران)، کارشناسان بنیاد مسکن، دهیاران، اعضای شورای اسلامی روستاها و نیز اهالی روستاهای مورد مطالعه صورت گرفته است. برای آزمون متغیرهای پژوهش از روش پیرسون و نرم افزار SPSS اسفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ی مثبت، معنادار و تاثیرگذاری بین متغیر مهاجرت معکوس و متغیرهای اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی وجود دارد.