فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۲۱ تا ۸٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 44
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه آورده است که از پیامدهای این پدیده، شدت یافتن ضریب آهنگ تغییرات فضایی- کالبدی شهرها و ناکارآمدی بافت های شهری می باشد. این روند افزایش جمعیت، افت منزلت های اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی- کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محله های شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند؛ منجر شده است. علاوه بر این بافت های ناکارآمد، به عنوان کوچکترین سلول و مهمترین عامل در تداوم حیات شهری نقش بسیار مهمی را در آینده شهر دارند. از اینرو لزوم توجه به چشم انداز آینده این بافت ها، سبب پایداری محلات و در نهایت پایداری کل شهر می شود. در سال های اخیر رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی و محیطی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد در پیوند با کل شهر پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف تدوین چارچوب مفهومی و ارائه ی ابعاد و معیارهای بازآفرینی پایدار با استفاده از روش آینده پژوهی سعی بر آن دارد با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین بررسی نظریات مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. یافته ها نشان می دهد تا کنون نظریات بسیاری با این موضوع انجام شده که هرکدام اصول و معیارهایی برای تحقق بازآفرینی پایدار پیشنهاد شده است که در این میان نظریه پیتر رابرتز به دلیل جامع بودن و در رابطه بودن با هدف پژوهش انتخاب می شود.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
واکاوی بازتاب تغییرات اقلیمی در امنیت غذایی زنان روستایی (مورد مطالعه: دهستان کوهک- اسفندک در شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی پدیده ای جهانی است اما پیامدهای محلی دارد. تاثیرات محلی تغییرات اقلیمی در منطقه مورد مطالعه با توجه به بررسی های میدانی هم متاثر از خشکسالی، هم سیلاب و هم جابجایی زمانی بارش است. یکی از نتایج این رخدادها آسیب پذیری اجتماعات محلی فقیر ساکن در روستاهای منطقه از نظر تغذیه بوده که این بحران بر زنان بیشتر تاثیرگذار بوده است؛ به نحوی که در ده سال گذشته امنیت غذایی این لایه اجتماعی بیشتر به خطر افتاده است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و بررسی های میدانی آن به صورت پرسشنامه ای انجام گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال شناخت و تبیین ادراک زنان از تغییرات اقلیمی و تاثیرآن بر امنیت غذایی روستائیان دهستان کوهک- اسفندک در شرقی ترین نقطه مرزی ایران بوده است. هدف اصلی این پژوهش سنجش امنیت غذایی در میان روستاییان دهستان کوهک اسفندک می باشد. به همین منظور نمونه آماری متشکل از 150 زن سرپرست خانوار که به روش تصادفی ساده سیستماتیک و بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید و نخست به صورت انفرادی به بررسی ادراک، آگاهی و نظرات آنان نسبت به موضوع و سپس به صورت گروهی بحث و مصاحبه با آنان صورت گرفت. نتایج نشان داد که در ده سال گذشته، تغییرات محسوسی در آب و هوای منطقه رخ داده و متأثر از آن وعده های غذایی برخی از خانواده ها کم شده است؛ در عین حال کیفیت و کمیت غذا در منطقه پایین آمده و سطح درآمد خانوارها نیز افت داشته و در این بین زنان بیشترین تأثیر را پذیرفته اند. اینک آگاهی از وضعیت ناامنی غذایی زنان متاثر از تغییرات اقلیمی در این منطقه، به مدیران و سیاست گذاران ملی و منطقه ای کمک می کند تا در انتخاب استراتژی های متناسب جهت بهبود وضعیت معیشت این قشر و ارتقای کارکردها و توانمندی های مردم منطقه برنامه ریزی و اقدام شایسته تری نمایند.
Land use Changes Scenarios for Rural Areas (Case study: Bash Qaleh Dehestan –Urmia County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of the study is to determine the land use change scenarios in Bash Qaleh dehestan. Design/methodology/approach- Research methodology is based on futures studies and scenario studies. First, a list of drivers using documents 34 domestic and foreign research in the field of land use was prepared and then through the view of villagers and farmers (318) (Using Likert scale) and experts (22) the importance and their impact on land use were studied. For development scenarios, a team of five experts (2 rural planners, 2 regional planners, one natural resource expert) was used. Mick Mac software and Wizard scenario were also used for data analysis. Findings- The results showed that people's income, production level, return on investment in activity, industrial agriculture and agricultural margin were the most effective and uncertain drivers of land use change. For these drivers, eight scenarios were developed and developed. Practical implications- Food security, encouragement of conservation of resources, encouraging policies for population growth, increasing community well-being, droughts, climate change, soil erosion, the emphasis of civil society on the rights of citizens and protection of the rights of the next generation, the emphasis of governments on economic self-sufficiency is only part of the opposite trends which has faced land use challenges. It is suggested that specific programs be developed and monitored to avoid them for any scenario.
اثرات مهاجرت بر تحولات اقتصادی مناطق روستایی پیراشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای کلان شهر هایی از جمله تهران، با توجه به موقعیت نسبی، مهاجرپذیر بوده؛ و پیوسته مهاجرت بر تحولات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستا های پیراشهری این کلانشهر تاثیرگذار است. در این راستا، یکی از مهمترین تحولات در روستا های پیراشهری تهران با تمرکز بر مهاجرت، تحولات اقتصادی می باشد. در این بین، هدف پژوهش حاضر، سنجش تحولات اقتصادی و پیامدهای حاصل از مهاجرت در روستاهای پیراشهری کلانشهر تهران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی، حاصل از روش های کمی و کیفی است و برای گردآوری داده ها از روش های پرسشنامه ای و مصاحبه کمک گرفته شده و در بخش کمی با توجه به حجم جامعه آماری 9591 خانوار، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 380 خانوار تعیین شد و در بخش کیفی نیز، حجم نمونه نخبگان مورد مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند 36 نفر تعیین شد. یافته های تحقیق در بخش کمی پژوهش نشان داد که شاخص تولید با میانگین 2/2 و شاخص اشتغال با میانگین 13/4 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را از اشتغال پذیرفته است. همچنین نتایج در بخش کیفی پژوهش نیز نشان داد، مهاجر پذیری موجب رویه شدن سفرهای روزانه برای اشتغال، متنوع شدن الگوی درآمدی روستا، سرمایه ای شدن زمین و مسکن روستا، تحول در بنیادهای تولیدی روستا و رخنه بی انگیز گی در اشتغال به فعالیت های کشاورزی شده است.
سنجش ابعاد استراتژی توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
133 - 147
حوزههای تخصصی:
گسیختگی نظام شهرنشینی و مشکلات خاص زندگی شهری مدرن، ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در این میان داشتن شهری پایدار و آرمانی شاید مهم ترین نیاز بشر امروزی است. استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین از طرف بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها، به منظور توسعه پایدار شهری، کاهش فقر و تعالی جوامع انسانی متداول شد. این دیدگاه بر چهار شاخص حکمروایی خوب، بانکی بودن، رقابتی بودن و قابل زندگی بودن استوار است. مقاله حاضر می کوشد شاخص های فوق را در شهر کاشان ارزیابی و انطباق پذیری این شهر را با اصول CDS سنجش کند. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power، 160 پرسش نامه برآورد گردید. طبقه بندی و ارزش دهی شاخص ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است و قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1398 دانست. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که میانگین شاخص های حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن به ترتیب 26/2، 58/2، 91/2، 65/2، می باشند و با مقدار حد وسط فاصله دارند و ضعیف برآورد می شوند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار وزن رگرسیونی شاخص RMSEA برابر با (059/) است که نشان دهنده برازش خوب مدل می باشد. همچنین تحلیل نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد از میان ابعاد موردسنجش بُعد قابل زندگی بودن بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (98/0) و مقدار خطای (000/0) P Value = به خود اختصاص داده است.
بررسی مقایسه ای سیاست های بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه برنامه ریزی کاربری زمین در ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از چالش های پیش روی دولت ها در سراسر جهان، ایجاد شهرهایی است که از نظر مصرف انرژی بهینه باشد. در این زمینه، برنامه ریزی کاربری زمین و ابزار آن (تراکم، توزیع کاربری ها و غیره) نقش موثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها ایفا می کند. ایران به عنوان یکی از نقش آفرینان مهم در عرصه انرژی در دنیا باید از این ابزار به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در شهرهای خود استفاده کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه نحوه ادغام ملاحظات انرژی در قوانین برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری در ایران و انگلیس است. روش این تحقیق از نوع تطبیقی است و در آن ابتدا راهکارهای برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها از طریق بررسی کتابخانه ای و جستجو در منابع مرتبط استخراج شده و سپس مقایسه ای تحلیلی بین کشورهای ایران و انگلیس در زمینه چارچوب قانونی برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها و چگونگی اجرای این قوانین در طرح های توسعه صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ایران نقش برنامه ریزی کاربری زمین در کاهش مصرف انرژی شهرها نادیده گرفته شده است، در حالی که می توان با ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین، از این ابزار موثر برنامه ریزی شهری به منظور افزایش پایداری توسعه شهرهای ایرانی استفاده کرد. با توجه به اینکه تا کنون در ایران و در چارچوب این تحقیق به موضوع انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین پرداخته نشده است، نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مراجع دولتی و عمومی برنامه ریزی کشور به منظور ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری قرار گیرد.
تدوین الگوی بازآفرینی محلات شهری بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس (نمونه موردی: محله چوخورلار شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای مطرح در چند دهه اخیر در زمینه حل مشکلات بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری رویکرد بازآفرینی بوده است که سازمان های ذی ربط با مدیریت شهری بهره گیری از آن را مدنظر قرار داده اند. یکی از مهم ترین چالش هایی که در استفاده از رویکرد بازآفرینی در بافت های مسئله دار شهرهای کشور وجود دارد عدم تدوین و پیاده سازی یک الگوی مناسب می باشد. در راستای حل این مسئله فراگیری از تجارب مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی در شهرها و کشورهای مختلف جهان می تواند آموزه هایی را جهت تدوین یک الگوی مناسب بازآفرینی شهری گردهم آورد. بر همین اساس اصلی ترین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بازآفرینی محله چوخورلار شهر تبریز بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی شهری و در تلفیق با هنجارهای جامعه ایرانی– اسلامی می باشد. این محله از بافت های فرسوده شهر تبریز می باشد که مورد توجه مدیریت شهری به منظور بازآفرینی قرار گرفته است که این اقدام چالش ها و مشکلاتی را هم برای ساکنان محله و هم برای مدیریت شهری به وجود آورده است. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر روش تحقیق با توجه به موضوع و هدف، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه می باشد. در الگوی نهایی تدوین شده، شاخص های اثرگذار تبیین شده و عناصر و اجزای مرتبط با هر کدام و روابط حاصل از آن مشخص شده است. در نهایت می توان گفت این الگو و ساختار آن زمانی می تواند نقشی مؤثر در بازآفرینی شهری داشته باشد که با مشارکت واقعی و فعال همه ی ذی نفعان کلیدی اعم از ساکنان و نهادهای ذیربط همراه باشد.
تحلیل وضعیت بوم شناختی پارک های شهری مطالعه موردی: تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
61 - 75
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز و پارک های شهری بخش مهمی از شبکه پیچیده اکوسیستم شهری هستند و اثرات قابل توجهی در اکوسیستم ارائه می دهند. این پژوهش به بررسی و تجزیه و تحلیل اکولوژیکی پارک های شهری در کلانشهر تبریز پرداخته است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت تحلیلی_توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است.اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه پارک های تبریز و جامعه نمونه، پارک های ائل گلی، باغمیشه، شمس تبریزی و ارم است. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، سیستم اطلاعات جغرافیایی، روش تحلیل شبکه ای ANP، مدل تاپسیس و مدل الکتر است. بررسی و تجزیه و تحلیل شاخص های اکولوژیک در چهار محور عمده کالبدی و طراحی اکولوژیکی، زیست محیطی، فرهنگی_ آموزشی و دسترسی در پارک های مورد مطالعه نشان می دهد با توجه به نتایج به دست آمده، پارک ائل گلی از نظر اکولوژیکی در بهترین وضعیت قرار دارد و پارک های شمس، باغمیشه و ارم در رتبه های بعدی قرار دارند که نیازمند اتخاذ سیاست های مناسب در این زمینه برای بهبود وضعیت آنهاست. به گونه ای که در روش تاپسیس پارک ائل گلی در مجموع شاخص ها و متغیرهای در نظر گرفته شده براساس دسترسی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی با ضریب 16Ci"> 94/15 در رتبه نخست قرار داشته و از نظر اکولوژیکی نسبت به سایر پارک های مد نظر وضعیت بهتری دارد. سپس پارک شمس با ضریب 16Ci"> 27/10 در رتبه دوم و بعد از پارک ائل گلی قرار دارد و پارک های باغمیشه و ارم به ترتیب با ضرایب 83/6 و 03/3 در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند.
تبیین مؤلفه های گردشگری خلاق پایدار در کریدورهای طبیعی شهری، مطالعه موردی: محور زاینده رود اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 102
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش های گردشگری انبوه و فرهنگی و فشارهای رقابتی گردشگری و در نظر گرفتن مزایای مختلف توسعه خلاق گردشگری، شکی نیست که گردشگری خلاق نوعی پایدار از گردشگری در قرن بیست و یکم است. توسعه گردشگری خلاق در اصفهان به دلیل خشک سالی و کاهش جمعیت گردشگر به ویژه برای محور زاینده رود ضروری است. هدف از انجام پژوهش تبیین و اولویت بندی شاخص های گردشگری خلاق پایدار در محور زاینده رود از دیدگاه کارشناسان و متولیان شهر اصفهان است. روش انجام پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. به منظور تحلیل یافته ها از نرم افزار Spss و جهت اولویت بندی مؤلفه های گردشگری خلاق پایدار محور زاینده رود از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار آموس استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که در شاخص های گردشگری خلاق پایدار بین کارشناسان و متولیان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد، عوامل مدیریتی، اجتماعی و اکولوژیکی با بارهای عاملی بیش از 9/0 در اولویت اول قرار دارند و عامل کالبدی در اولویت دوم، عامل فرهنگی در اولویت سوم و عامل اقتصادی در اولویت چهارم قرار دارند، این بدین معنا است که هرچه متغیرهای گردشگری خلاق در محور زاینده رود ارتقاء یابد، تحقق توسعه پایدار بیشتر خواهد شد و تمایل گردشگران برای داشتن تجارب جدید، ارتباط با سنت های محلی و استفاده از مهارت های خلاقانه آن ها برای حفاظت از محیط طبیعی و فرهنگی، عدالت و برابری اجتماعی و توسعه اقتصادی بیشتر خواهد شد. لذا فراهم سازی گردشگری خلاق در محور زاینده رود در جذب گردشگر حتی در زمان خشکی مؤثر خواهد بود و سبب ارتقاء توسعه پایدار شهری می گردد.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
متفکر پایان ناپذیر پنسیلوانیا: نگاهی به زندگی و اندیشه ویلبر زلینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
907 - 936
حوزههای تخصصی:
تک نگاری حاضر تأملاتی درباره ویلبر زلینسکی است که در چند فقره به شرحی از زندگی، آثار و تأثیرات او در حوزه جغرافیا می پردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و پارادایم تفسیری به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا سعی در پاسخ به پرسش ها و تجمیع موضوع اندیشگی زلینسکی شده است تا از این طریق تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایشان را از اواخر دهه 1940 از منظر فلسفی جغرافیایی رصد و مورد خوانش معرفتی قرار گیرد، و روندها و تغییر پارادایمی و نگرشی، هویت رشته ای و عمل تحقیقی ایشان را تا آخرین سال های عمرش از منظر تاریخ نگاری اندیشه ای و زندگی نامه نگاری در جغرافیا موردبررسی و نقد قرار داده شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زلینسکی از معدود جغرافیدانان «چندبعدی و متضلع» بوده است. هم با مفاهیم جغرافیای جمعیت و جغرافیای فرهنگی به نیکی آشنا بود، هم در دنیای ادبیات، شعر و موسیقی زندگی کرده، طوری که او را پیانیست به سبک بتهوفن می شناسند و هم از نظام معرفتی کارل ساور، گلن تروارتا و جان کرتلند رایت بهره برده، و نقش و مسئولیتی عظیم را برای جغرافیدانان در حوزه های قومیتی، اجتماعی و اکولوژیکی قائل بوده، به گونه ای که ما را مواجه با متفکر پایان ناپذیر کرده که قرار دادن او ذیل مکتب برکلی مسئله دار است. او چنان تحولات معرفت شناسانه جغرافیایی عصر خویش را رصد کرده، که با توسل به مفهوم «انسان رنسانسی» امروزه می توان از طریق مفاهیم و نگاه های بصیرت بخش او، امور و پدیده های جغرافیایی را با اعتماد خاص، و به عنوان مرجعی قابل استناد به تأمل نشست.
تبیین نظری - فلسفی مفهوم فضای جغرافیایی در چارچوب فرایند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضای نوار ساحلی در شهرهای بندرگاهی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
211 - 229
حوزههای تخصصی:
سواحل یکی از ارکان هویت بخش به شهرهای بندرگاهی هستند که بازتاب ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن شهر به شمار می آیند. اگرچه بخشی از نوار ساحلی شهرها کارکردهای غیرشهری دارند، همچنان محدوده های وسیعی از آن ها را می توان به مثابه فضای شهری دانست. از همین رو، پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضاهای نوار ساحلی شهرها، به استخراج نظرات کاربران این فضاها در شهر بوشهر پرداخته و مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی از طریق پرسش نامه است. جامعه هدف پژوهش، ساکنان شهر بوشهر است که 100 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. در ادامه، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شدند و تحلیل آن ها به کمک مدل تحلیل عاملی اکتشافی و مدل رگرسیون چندمتغیره خطی صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان می دهد پنج عامل سرزندگی، آسایش محیطی، پایداری اکولوژیکی، حضورپذیری و نفوذپذیری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سطح رضایتمندی مردم از فضای نوار ساحلی دارند. همچنین نتایج تفصیلی تر نشان می دهد از میان چهار محدوده مورد مطالعه، نوار ساحلی جفره بالاترین امتیاز و نوار ساحلی نفتکش کمترین امتیاز را کسب کرده اند. با توجه به امتیاز عوامل مختلف، اولویت مداخله برای نوار ساحلی جفره به عامل پایداری اکولوژیکی، نوار ساحلی ریشهر به عامل آسایش محیطی و نوارهای ساحلی لیان و نفتکش به عامل سرزندگی مربوط هستند که براساس آن ها راهبردهایی پیشنهاد شده است.
تحلیل رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد سناریونگاری (مورد مطالعه شهرستان های استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متون نظری برنامه ریزی از مفاهیم پیش بینی و آینده نگری عبور کرده، و به حوزه آینده پژوهی و آینده نگاری که وظفیه اش معماری آینده است، رسیده است . یکی از ابزارهای مناسب معماری آینده در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیشروی ما مملو از شگفتی سازی های مختلف است، برنامه ریزی سناریومبنا است. برنامه ریزی بر پایه سناریو، روشی نظام مند برای تفکر خلاقانه درباره آیندهای نامشخص و ممکن است. در این میان هر یک از استان های ایران دارای قابلیت ها و پتانسیل های بسیاری در ضمینه های مختلف می باشند. استان البرز سی و یکمین استان ایران است که با وسعت 5800 کیلومتر مربع در شمال ایران واقع شده است. این استان به واسطه ی موقعیت جغرافیایی و قابلیت های بالقوه در زمینه های مختلفی برخورداراست. از این رو در پژوهش حاضر تلاش می شود ضمن بررسی وضع موجود شهرستان های استان البرز عوامل کلیدی ونیرو های پیشران دخیل دررقابت پذیری شهرستان های استان البرز شناسایی و سپس سناریوهای پیش روی رقابت پذیری شهرستان های استان البرز مشخصص گردد.
تحلیل تأثیر چیدمان فضایی بر میزان آسایش آکوستیکی در واحدهای مسکونی آپارتمانی معاصر (مطالعه موردی: مسکن آپارتمانی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در مسکن امروزی، علی الخصوص مسکن آپارتمانی شهرهای ایران، مورد غفلت طراحان و حتی استفاده کنندگان واقع شده است، جنبه های مختلفی از آسایش فیزیکی از جمله آسایش صوتی می باشد. مقاله حاضر، با تاکید بر روش میدانی سعی در آسیب شناسی چیدمان فضایی و تأثیر این امر روی مقوله آسایش آکوستیکی می باشد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، به دو صورت تحقیقات کتابخانه ای و مطالعات و برداشت های میدانی بوده است. بخش مطالعات میدانی، به وسیله دستگاه 2260 ساخت شرکت بی اند کی دانمارک انجام پذیرفته است که در این زمینه نیز، از کتابچه های منتشر شده توسط سازمان بین المللی استاندارد ایزو بهره گرفته شده است. بدین منظور، 9 نمونه موردی از مناطق مختلف شهر تبریز به عنوان مورد پژوهی انتخاب گردیدند. معیار انتخاب، با توجه به پراکنش مناسب موارد مطالعاتی در بافت شهری انتخاب گردیدند، همین طور باید اشاره داشت در شهر تبریز در مناطق شمالی و مشرف به اتوبان پاسداران به دلیل فرسوده بودن بافت و همین طور ظهور پدیده حاشیه نشینی، واحدهای آپارتمانی به ندرت دیده می شود. بنابراین در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر (با در نظر گرفتن پراکنش مناسب در سطح شهر) نمونه های موردی تحقیق حاضر انتخاب گردیدند که در هر یک از موارد نکته های مربوط به چیدمان فضایی و عرصه بندی ها در دسته های جداگانه طبقه بندی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که دسته اول (مکان یابی عرصه خدماتی کنار اتاق های خواب) کاملاً در وضعیت آشفته ای نسبت به دسته دوم که سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در فاصله ای دورتر از اتاق های خواب قرار دارند، می باشد. دلیل این امر، نوفه مزاحم در عرصه خدماتی از نوع دفعی (عدم انتظار یا پذیرش از طرف ساکنین) بوده و همین طور در تمام شبانه روز جریان دارد. همچنین، به لحاظ شاخص آزردگی، نوفه برخاسته از سرویس های بهداشتی و آشپزخانه به دلیل اینکه با رایزر یا لوله های تاسیساتی و بهداشتی نیز در ارتباط است و از طریق آنها منتقل می شود، در واحدهای همسایگی دیگر نیز به صورت محسوس، اثر گذار بوده و آسایش صوتی ساکنان را در شب هنگام که صدای زمینه به صورت کلی پایین است، مختل می کند.
ارزیابی کیفی پیاده راه های شهری در شهرهای ایرانی (نمونه موردی پیاده راه بوعلی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابه جایی انسان در فضاست که می توان آن را حق طبیعی استفاده کنندگان از فضای شهری دانست. تا قرن قبل اکثر شهرها در مقیاس حرکت عابر پیاده بوده و محورهای پیاده به ویژه در مراکز شهری که مکان های اصلی خرید و گردش و عبور شهروندان به شمار می آمدند. با ورود رویکرد پیاده مداری در دو دهه اخیر به عنوان استراتژی شهرسازی به نظر می-رسد مکان یابی و عدم مطالعه کافی بر روی این فضاها نتوانسته است نقشی که این فضاها باید درراستای بازتولید عرصه عمومی ایجاد کنند به وجود آورد. در همین راستا پژوهش حاضر بامطالعه و بررسی میدانی و تحلیلی خیابان بوعلی همدان به عنوان نمونه موردی سعی در شناخت نقاط ضعف و میزان موفقیت پیاده راه ها به عنوان عرصه هایی عمومی است. یافته های ناشی از تحلیل داده-ها بیانگر این حقیقت هستند که مهم ترین عامل در بازتولید عرصه های عمومی و فضای شهری در بیشتر پیاده راه ها شناخت و مطالعه این مکان ها با توجه به سازگاری با تصاویر ذهنی مردم هست تا این امر موجب کارکرد هرچه بیشتری آن ها درراستای ایجاد تعاملات اجتماعی شود.
واکاوی و تحلیل نارسایی های اثرگذار در معماری الگوی برنامه ریزی و سیاست گذاری آمایش سرزمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
287 - 306
حوزههای تخصصی:
گسست و ناپایداری معماری الگوی آمایش سرزمین، معلول نارسایی و کاستی های نظری و عملیاتی است که پایه و اساس این نوع رویکرد یکپارچه و هماهنگ کننده را همواره با شدت و ضعف، دچار تزلزل می کند. با توجه به کاربردی بودن اهداف نوشتار حاضر، واکاوی نارسایی های اثرگذار، خوشه بندی و تحلیل اثرات هرکدام از عوامل در معماری الگوی برنامه ریزی و سیاست گذاری آمایش سرزمین مورد نظر پژوهش حاضر است. با این توصیف، سؤال راهبردی این است که نارسایی های (عوامل) مؤثر در معماری الگوی برنامه ریزی و سیاست گذاری آمایش سرزمین کدامند؟ برای پاسخ به سؤال، از روش شناسی تحلیلی مبتنی بر ابزار دلفی و مدل سازی تفسیری-ساختاری استفاده شده است. ابزار و روش گردآوری اطلاعات، مبتنی بر شیوه کتابخانه ای (واکاوی پیشینه پژوهش) و پرسشنامه محقق ساخته (تحلیل اثرات متقاطع عوامل) است. بدین منظور براساس نظرات خبرگان موضوعی (15 نفر خبره آمایش سرزمین) امتیازبندی و با بهره گیری از نرم افزار میک مک تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که از بین مؤلفه های «معماری الگو»، «اجرای معماری» و «پایش و ارزیابی»، برنامه ریزی و سیاست گذاری آمایش سرزمین، «معماری الگو» به عنوان زیربنای فکری و فلسفی و با 1/74 درصد، بیشترین نارسایی را به خود اختصاص داده است. افزون براین، در بین مؤلفه های معماری الگو، بُعد «اصول» دارای بیشترین نارسایی است. خوشه بندی، تحلیل و پراکنش پیشران ها بیانگر این واقعیت است که بیشترین پیشران های کلیدی مربوط به مؤلفه های «اصول» و «چارچوب» از بُعد معماری الگو به ترتیب با 37 درصد و 36 درصد و در رده های بعدی «مدیریت الگو» از بُعد «اجرای معماری» با 27 درصد دارای بیشترین پپیشران های کلیدی است.
تحلیل اثر میکروکلیمایی بوستان های بزرگ بر تعدیل دمای سطحی فضاهای شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
683 - 707
حوزههای تخصصی:
رشد لجام گسیخته کلان شهر تهران در چند دهه اخیر بیش از همه فضاهای سبز شهری و باغات و مزارع حاشیه ای تهران را تخریب کرد. این در حالی است که بوستان ها و فضاهای سبز شهر علاوه بر اینکه مانند ریه های شهری تنفس شهر را کنترل می کنند، در تعدیل و کنترل دمای شهری و هیدرولوژی نقش غیرقابل انکاری دارند. آلودگی شهری سال های اخیر اگرچه کاملاً زاییده تخریب فضاهای سبز شهری نیست، به طور قطع می توانست در کاهش آلودگی نقش کنترل کننده ای داشته باشد. ترغیب و توجه دادن برنامه ریزان و مدیران شهری به نقش و اهمیت بوستان ها و فضاهای سبز شهری در کنترل دما، آلودگی و هیدرولوژی شهری، نقش مؤثری دارد . هدف تحقیق تحلیل اثر میکروکلیمایی شهری بوستان های بزرگ شهر تهران در فصل تابستان است. به همین منظور هفت بوستان بزرگ شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شده است تا اثر پوشش سبز را در تعدیل دمایی سطحی زیر درخت و پهنه های اطراف نشان داده شود. در این پژوهش با استفاده از داده های لندست 8 دمای سطحی هفت بوستان بزرگ شهر تهران برای یک روز گرم تابستانی استخراج و تغییرات دمایی درون بوستان براساس انبوهی و تراکم کمتر و عرصه های لخت بررسی شده است. در ادامه با انتخاب یک برش عرضی بین بخش پرپوشش داخل بوستان تا منطقه مسکونی حاشیه بوستان تغییرات دمایی ایجادشده ارزیابی شده است. نتیجه این تحقیق نشان داد تفاوت دمایی حاصل از تابش از سطوح سبز و برگ های درختان و سایه ای که در زیر درخت ایجاد می شود نسبت به سطوح خاکی و بدون آسفالت بسته به ارتفاع بوستان بین 15 تا 9 درجه سانتی گراد ایجاد می کند؛ برای مثال، در بوستان سرخه حصار و لویزان این تفاوت در محدوده 15 درجه سانتی گراد و در بوستان ولایت حدود 9 درجه سانتی گراد بوده است. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که گونه های پهن برگ نقش بسیار بالاتری در کاهش دمای سطحی نسبت به گونه های سوزنی برگ دارند. در ارتباط با نقش بوستان در تعدیل دمای محیط اطراف، بوستان های لویزان و سرخه حصار بیشترین تعدیل دمایی و بوستان چیتگر کمترین اثر تعدیلی بر فضاهای مسکونی اطراف داشته است. از لحاظ شیو حرارتی ایجادشده بین منطقه پرتراکم تا منطقه مسکونی، اطراف بوستان های کوهسار و لویزان بالاترین شیو حرارتی را داشته اند. این پدیده، به دلیل تغییرات شدیدتر پوشش درختی بین منطقه پرتراکم و منطقه مسکونی و عامل ارتفاع یا شیب ارتفاعی به وجود آمده است. برعکس در سایر بوستان ها شیو دمایی بین منطقه پرتراکم تا منطق مسکونی حاشیه بسیار ملایم و بطئی بوده است.
ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرایم شهری مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیت های فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاک های ارتباطات اجتماعی افزایش می یابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع و روش، توصیفی _ تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 268 نفر از بزهکاران شهر میاندوآب که در کلانتری ها و واحدهاى اجرایى ناجا طى بازه زمانی اول فروردین ماه تا شهریور سال1395 تحت بازداشت موقت و یا روانه زندان شده اند، بوده که به عنوان نمونه، تعداد 122 نفر از این افراد براساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. بنابراین به منظور ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرائم شهری میاندوآب، با استفاده از نظریه های روان شناختی، جامعه شناسی جنایی و جغرافیای جرائم شهری به تبیین ادبیات نظری موضوع و در تحلیل میدانی نیز براساس اطلاعات دریافتی از جامعه آماری، به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته شده است. با بررسی الگوی جغرافیایی جرائم شهری با استفاده از مدل تخمین تراکم کرنل، یافته های این پژوهش نشان می دهد که کوی قره ورن، کوی ولی آباد، خیابان جانبازان و کوی وکیل کندی در میاندوآب، با میزان بسیار بالای بزهکاری مواجه است. کیف قاپی، تخریب اموال عمومی، ولگردی و تکدی گری، نزاع، درگیری خیابانی و زورگیری از مهم ترین جرائم ارتکابى این شهر بوده است. در بررسی تأثیر زیستگاه بر انواع بزهکاری مشخص شد که عناصر محیطی بر وقوع جرائمی مانند سرقت و اعتیاد به مواد مخدر، بیشترین تأثیر را داشته اند. در بررسی ویژگی های اماکن وقوع جرم نیز مشخص شد که تراکم خانه های قدیمی با قیمت نازل در بروز بزهکاری بیشترین نقش را داشته است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که عدم طراحى مناسب ساختمان ها و وجود کوچه های باریک از مهم ترین ویژگی های کالبدى در بروز بزهکاری بوده اند. آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین زیستگاه و بزهکاری افراد رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین «مشخصات کالبدی و اجتماعی کانون های جرم خیز، خصوصیات اماکن مناطق، محیط فیزیکی و عناصر اقلیمی»، حدود 32 درصد متغیر ملاک تحقیق بزهکاری را تبیین نمودند که مؤلفه «مشخصات کالبدی کانون های جرم خیز»، بیشترین سهم را در تبیین متغیر ملاک داشته است.