فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۶۱ تا ۸٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای گردشگری به عنوان زیر مجموعه ای از شهر، جمعیت وابسته ای را به دنبال خود دارند که در برابر بحران های انسانی و طبیعی بسیار آسیب پذیر هستند. برنامه ریزی برای خدمات و تسهیلات فضاهای گذران اوقات فراغت وگردشگری و مدیریت آنها در میزان اثر بخشی آنها تأثیر به سزایی دارد. توجه به توزیع میزان آسیب پذیری و خطرات انسانی و طبیعی در فضاهای گردشگری شهری، یکی از راهکارهای بسیار مهمی است که می تواند به تأمین امنیت بهینه گردشگران کمک نماید. چراکه امنیت و گردشگری، پارامترهای یک معادله هستند که نسبت مستقیم با هم دارند. در واقع همان طور که یکی از عوامل مهم توسعه گردشگری وجود امنیت است، اصولاً تا امنیت برقرار نباشد سفری شکل نخواهد گرفت و سخن گفتن از گردشگری بیهوده خواهد بود. بااین وجوددراین تحقیق عواملی که بررضایت شهروندان ازامنیت فضاهای گردشگری شهرتهران موثراست راموردبررسی قرارمی دهد. پژوهش مذکور در مقطع زمانی سال 1395 انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی، پیمایشی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق روش گردآوری اطلاعات میدانی، کتابخانه ای و توصیفی بدست آمده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مدل تصمیم گیری "کرجسی ومورگان"، 384 نفر تعیین گردیده است. اعضای نمونه به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و استفاده از بانک های اطلاعاتی سایت های اینترنتی می باشد. پرسشنامه ها بین گردشگران کلان شهرتهران که درفضاهای تفریحی وگردشگری درحال گشت وگذاربوده اند، توزیع و تکمیل شده است. اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پ رسشنامه ای که پایایی آن توسط ضریب آلف ای کرونباخ 70/0 و روایی آن توسط اعتبار محتوی تأیید شده، جمع آوری گردیده است. برای بررسی فرضیه ها ازآزمون ناپارامتری دوجمله ای استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار spss می باشد.
بررسی تطبیقی میزان اثربخشی مؤلفه های جمعیت شناختی بر رضایتمندی سکونتی پژوهش موردی: محلات مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در سه محله مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و K-Means، برای تعیین محلات نمونه مطالعاتی استفاده شد. جامعه مخاطب در سنجش موضوع رضایتمندی سکونتی، ساکنینی از محلات هستند که خانه هایشان در فاصله سال های 1392-1388 نوسازی شده است. طبق فرمول کوکران 325 پرسشنامه به روش سیستماتیک در محلات تکمیل شد. نتیجه روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 72/0 در ارتباط با کلیه سؤالات، این روایی را در سطح بالا مورد تأیید قرار داد. از تحلیل عامل اکتشافی جهت تبیین عوامل معرف رضایتمندی سکونتی در محلات و از آزمون های من ویتنی یوتست و آزمون کروسکال والیس جهت بررسی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی است و درنهایت ارتباط ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایتمندی سکونتی با تحلیل رگرسیونی مشخص گردید. نوآوری پژوهش حاضر بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در عرصه بافت های فرسوده شهری و همچنین در نظر گرفتن مؤلفه وضعیت اقامت ساکنان به عنوان یک مؤلفه جدید در این حوزه است. طبق نتایج حاصل چهار عامل ویژگی های مجتمع مسکونی، شرایط محیطی-اجتماعی محله، خدمات و امکانات محلی و وضعیت واحد مسکونی به عنوان عوامل معرف رضایتمندی سکونتی تعیین شدند. جنسیت، وضعیت اقامت، مالکیت، درآمد و تحصیلات بر مقوله رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار است مؤلفه مالکیت و تحصیلات با میزان تأثیرگذاری حدود 5 درصد بیشترین و بعد خانوار با کمتر از 2 درصد کمترین میزان تأثیرگذاری را بر رضایتمندی سکونتی ساکنان دارند.
Analysis of the Impact of Environmental Unsustainability on Social Unsustainability in Iran: Tensions and Social Damages Caused by Drought in Rural Areas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Social sustainability, especially in rural areas, is one of the most important goals of policymakers, planners and managers. However, social sustainability in local communities, such as villages, can be challenged through environmental instabilities. Accordingly, the purpose of this study is to analyze the tensions and social dangers in rural areas of Neyshabur, one of the provinces of Iran. Design/methodology/approach- In order to measure the relationship between the independent variable of drought and the dependent variable of social tension, 24 variables were identified in the context of drought, existing tensions and social damage caused by water scarcity in the study area. The required information was collected from documentary studies and also through interviews and questionnaires. One-sample t-test, Pearson correlation, single-variable regression, and VIKOR model were used to analyze the data. Findings- The results show that there is a relationship between water deficit deduced from drought and 22 social unsustainability variables. Based on the results of the regression test and the amount of obtained beta, respectively, the greatest effects of water shortages deduced from drought was on intensifying rural poverty (0.932), increasing living expenses (0.931), and the destruction of small crop and small cultivation (0.924). Also, the results of the VIKOR model showed that there is a difference between the studied villages in terms of the severity of social tensions. Originality/value- This study has been promising to focus on the effects of drought and water scarcity as an environmental unsustainability in shaping and exacerbating tensions and social injuries. Therefore, the results of this study can be effective in recognizing the social impacts of environmental changes in geographical areas and countries facing environmental changes.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
سطح بندی میزان توسعه فضاهای روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی مناطق روستایی به لحاظ برخورداری از مولفه های توسعه در راستای تعیین وضعیت موجود و همچنین برنامه ریزی متوازن منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن ترکیبی از روش های اسنادی و تحلیلی می باشد، پایه تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعات آماری مندرج در جداول و ساختارهای اطلاعاتی بوده که به صورت ماتریسی، جهت تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس مدل تاپسیس استفاده شده است. تحلیل داده ها در مقیاس هفت شهرستان استان کرمانشاه (سر پل ذهاب، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، جوانرود، دالاهو، ثلاث باباجانی و قصرشیرین) می باشد. برای محاسبه توسعه یافتگی روستاهای نمونه تحقیق از شاخص های جمعیتی، بهداشتی، زیرساختی، خدماتی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بر اساس شاخص های مورد نظر، دهستان های حمیل، بان زرده، شیان، حومه جنوبی، قلعه شاهین، کلاشی، حومه شمالی ، نصرآباد و گورانی در جایگاه دهستان های بسیار توسعه یافته ، دهستان های حومه سرپل، بشیوه پاطاق، حومه کرند، شروینه، هرسم، دشت ذهاب، حیدریه، منصوری و دیره در جایگاه دهستان های توسعه یافته، دهستان های دشت حر، زمکان، پشت تنگ، چله، پلنگانه، قلخانی، حومه و خانه شور در جایگاه دهستان های کمتر توسعه یافته و دهستان های بازان، فتح آباد، ویژنان، بیونیج، جیگران، گوآور ، ازگله و سرقلعه که بیشتر در فاصله دور از مرکز شهرستان قرار گرفته اند، در جایگاه دهستان های توسعه نیافته قرار می گیرند.
بررسی تطبیقی قوانین و برنامه های توسعه شهری با اصول حکمروایی خوب مطالعه موردی: برنامه های توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
37 - 48
حوزههای تخصصی:
حکمراویی خوب را می توان رویکرد، فرایند و شیوه مشارکتی اداره امور عمومی با مشارکت سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی تعریف نمود. در سال های اخیر در ایران، به طور گسترده از این رویکرد به عنوان ضرورت توسعه مدیریت شهری کشور نام برده شده و در موارد متعددی به ارزیابی تحقق آن در اداره امور عمومی شهرها نیز پرداخته شده است. این در حالی است که به ظرفیت های موجود آن در قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور توجه نشده است. اقدمات صورت پذیرفته در این خصوص، بیشتر در نفی انفعالی انحصار مدیریت دولتی در اداره کشور و شهرها انجام پذیرفته است. به همین دلیل این تلاش ها و اقدامات منجر به تبدیل این رویکرد به گفتمان رایج علمی و اجرایی حوزه مدیریت توسعه شهری در ایران نشد. از این رو این پژوهش در پاسخ به این سئوال اساسی انجام پذیرفت که میزان تطبیق قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب چیست؟ هدف این پژوهش، شناخت و تشریح میزان تطبیق پذیری محتوای قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب و کمک به بازنگری مبانی ارزشی، جهت گیری های دانشی و توسعه مدیریت شهری کشور است. این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی می باشد که به روش تحلیل محتوایی، مقایسه ای و دلفی انجام پذیرفته است. روش دلفی برای نظر سنجی و تطبیق نهایی محتوای قوانین و برنامه های مورد مطالعه با اصول حکمروایی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. قوانین و برنامه های مورد استفاده در این پژوهش، شامل قوانین توسعه شهری کشور، برنامه های توسعه شهری شهر تهران و برنامه های سازمانی شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران می باشد. بر اساس یافته های این پژوهش، قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران با اصول حکمراویی خوب شهری ارتباط دارند، اما به ندرت با آنها منطبق می باشند. میزان ارتباط این قوانین و برنامه ها با این اصول، از قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور و شهر تهران به برنامه های سازمانی شورای اسلامی و شهرداری بیشتر می شود. این قوانین و برنامه ها بدون رویکرد حکمروایی و صرفاً با هدف استانداردسازی فنی عملکرد سازمانی مدیریت شهری تدوین شده اند.
اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در اجتماع پذیری ایستگاه های مترو
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
تبین بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با روش تلفیقی FEMAو SMART PLS (مورد شناسی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه بافت های فرسوده و تاریخی شهر، قلب تپنده سیستم شهری در دوره های تاریخی بوده اند، ولی با به انزوا رفتن این بافت ها، مجموع شهر نیز تحت تأثیر این بافت ها قرار گرفته و متحمل آثار زیان باری شده است. بافت های فرسوده شهر می توانند آثار زیان بار و با شدت غیرقابل جبران ایجاد کنند. بدین جهت لازم است آثار و پیامدهای احتمالی این بافت ها مشخص شوند و متناسب با آن ها اقدامات لازم درجهت متعادل سازی با دیگر بافت های شهری صورت گیرد. این تحقیق باهدف بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان سعی دارد، ازطریق شناسایی پیامدها و خطر های بالقوه بافت های فرسوده، اقدام به استخراج عملگرهایی کند که براساس آن، بافت های فرسوده بازآفرینی شوند. بدین جهت از ارزیابی ریسک امنیتی زیرساخت، درجهت شناسایی ریسک های بافت های فرسوده شهر، مشخص سازی عدد اولویت ریسک و تعیین عملگرها استفاده شده است. همچنین درجهت تأیید قابلیت عملگرها در بازآفرینی بافت های فرسوده از محیط PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بیشترین اثر زیان بار بافت های فرسوده در شهر زنجان مربوط به افزایش آلودگی، افزایش ناهنجاری ها و کاهش تعلق خاطر بوده است؛ در این راستا شش مؤلفه درجهت ساماندهی بافت های فرسوده پیشنهاد شده اند که در این میان توجه به ذی نفعان در ساماندهی بافت ها، بهره گیری از رشد هوشمند شهری و مدیریت شهری با مشارکت شهروندان بالاترین ضریب تأثیر را داشته اند.
سنجش مطلوبیت پیاده راه نادری شهر اهواز براساس مؤلفه های کیفی
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
120 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور گسترده وسایل نقلیه و هم چنین سهم روزافزون معابر سواره در ساختار شهرها، مشکلاتی را ایجاد کرد و سبب گردیده که پیاده راه ها صرفاً به محل هایی برای گذر اختصاص داده شوند. در صورتی که پیاده راه ها می توانند نقش مکملی را در ارتباط با دیگر شبکه های حمل و نقل ایفا نمایند و سبب بهبود حیات مدنی در مراکز شهری گردند. در این پژوهش هدف سنجش مطلوبیت پیاده راه های شهری براساس مؤلفه های کیفی در پیاده راه نادری شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، نظری-کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل افراد پیاده رو و ساکن مرکز تجاری شهر اهواز است که بصورت تصادفی 320 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته به حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده ها بوسیله ی آزمون کرونباخ 813/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری SPSS بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهد که پیاده رو نادری شهر اهواز با ویژگی های یک پیاده رو مطلوب فاصله دارد. از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص جذابیت و سرزندگی با میانگین96/2 و دسترسی با 82/2 نسبت به دیگر شاخص ها، از وضعیت مناسب تری برخودار هستند. لازم به ذکر است که امنیت، مبلمان و کاربری های مختلط در پیاده رو باید مورد توجه جدی قرار گیرد. تا شهروندان بتوانند آزادانه و با امنیت و آسایش کامل به پیاده روی و تفریح بپردازند.
ارائه الگوی پایدار پس از همه گیری کووید -۱۹ در فضاهای معماری و شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ها از گذشته یک چالش در همه سطوح محیط ساخته شده بوده اند. از آنجا که شهرسازی و معماری پس از کووید -۱۹ هرگز با گذشته یکسان نخواهد بود، لزوم توسعه یک الگوی پایدار برای مقابله با همه گیری انکارناپذیر است. هدف اصلی این مقاله تولید چارچوب مفهومی برای پاسخگویی به ملاحظات شهرسازی و معماری در همه گیری و ارائه یک الگوی پایدار در یک محیط ساخته شده برای غلبه بر شرایط مشابه و یا سخت تر است. در این راستا ابتدا مطالعه مروری بر شهرسازی و معماری در زمان همه گیری های قرن های گذشته ارائه می شود. سپس زمینه های تحقیقاتی تحت تأثیر همه گیری با مراجعه به منابع موجود، مفهوم سازی می شود و نهایتاً برخی از درس های آموخته شده از همه گیری برای تجسم و معرفی چشم انداز مطالعه در مورد الگوی پایدار پس از همه گیری ارائه می شود. از نظر روش شناسی، تحقیق بر اساس یک چارچوب بین رشته ای و از حیث ماهیت از نوع تحلیلی است. در این راستا با جمع بندی پیشینه تحقیق، چارچوب مفهومی رویکردهای کلیدی برای بررسی پیامدهای شهرسازی و معماری در دوران پس از همه گیری بر اساس سه حوزه کلیدی طبقه بندی می شود تا چشم انداز مطالعه در مورد محیط ساخته شده واقعی ارائه گردد. سپس بر اساس حوزه های کلیدی یاد شده به عملیاتی سازی مفاهیم معماری و شهرسازی پس از همه گیری پرداخته می شود. بررسی تقابل وضعیت مجازی/ واقعی به همراه پیچیدگی های عملیاتی سازی مفاهیم مشترک و متقابل (فضاهای فیزیکی و مجازی/ رشد شهری فشرده و پراکنده / تراکم زیاد و کم / حاشیه شهری و مراکز شهری / حمل و نقل عمومی و خصوصی/ فضاهای باز و بسته) نشان می دهد که برای پاسخ به همه گیری در همه سطوح و مقیاس ها نمی توان فقط به یک استراتژی برای ایجاد الگوی پایدار اعتماد کرد و درنتیجه پیش بینی و تجسم الگوی پایدار برای فضاهای معماری و شهری پس از همه گیری این ویژگی ها را طلب می کند: ۱) استراتژی های انعطاف پذیرتر برای مدیریت مفاهیم متقابل ۲) کمک گرفتن از درس های امنیت سایبری، چندلایه محافظتی منعطف و جامع در همه سطوح و مقیاس ها (محله، منطقه، ناحیه و شهر ۳) اضافه شدن سلامت جسمی و روحی انسان به عنوان بعد چهارم به تعریف کلی پایداری. نهایتاً با مدیریت اطلاعات شرایط همه گیری و پساهمه گیری و پیش بینی جهش های مختلف و مداوم ویروس یا هر چالش جدید شهری، با ایجاد لایه های امنیتی جدید می توان الگوی پیشنهادی پایدار برای ساختار کلی شهرسازی و معماری در آینده را متصور شد.
ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه در فضای شهری از منظر کاربران (نمونه موردی: فضاهای شهری در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جامعه شناسان و شهرسازان بر آن اند که، با توجه به تغییر ساختار زندگی، قابلیت حیات شبانه نقش مهمی در ارتقای زندگی شهری خواهد داشت. بنابراین، فضاهای شهری به عنوان بستر فعالیت های اجتماعی باید پتانسیل های لازم را برای زیست شبانه مناسب داشته باشند تا به جریان ارتقای کیفیت زندگی شهری کمک کنند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه از منظر شهروندان در فضاهای جاذب حیات شبانه در شهر همدان است. به همین منظور، مطابق فرمول کوکران، 384 پرسش نامه در ده سایت مطالعاتی، که از طریق داده های سنجش از دور شناسایی شدند، توزیع شد. برای اطمینان از کفایت حجم نمونه، از تکنیک کفایت نمونه برداری ( KMO ) و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد امکان برگزاری مراسم ها (730 / 0)، وجود اماکن تفریحی- ورزشی (741 / 0)، وجود بازارهای شبانه متنوع (751 / 0)، وجود سرویس های بهداشتی در فضاهای شهری (896 / 0)، شرایط آب و هوایی مناسب (716 / 0)، مطلوبیت محیطی (752 / 0)، پاکیزگی محیطی (811 / 0)، فاصله مناسب تا مسکن (857 / 0)، پارکینگ ها (743 / 0)، حضور عوامل نظارتی (713 / 0)، مدیریت پاسخ گو و دائمی در فضا (726 / 0)، محیط و مناظر شهری (728 / 0)، سطح فرهنگی فضا (757 / 0)، و درنهایت همه شمولی (772 / 0) بیشترین اهمیت را برای شهروندان دارند. نکته حائز اهمیت که یافته های این تحقیق را قدری از یافته های تحقیقات دیگر متمایز می کند این است که، با توجه به ویژگی های اقلیمی و فرهنگی در شهر همدان، زیست و حضور شبانه بیشتر در قالب دورهمی های خانوادگی یا گروه های دوستان در فضاهای شهری است.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی یکی از سازوکار های مدیریت مخاطرات است که در شرایط کشاورزی ایران، به دلایل اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. در این بین، با توجه به بیش از سه دهه فعالیت صندوق بیمه کشاورزی و سیاست ها و راهکار های حمایتی دولت، گسترش کمی و کیفی این پدیده اجتماعی و اقتصادی می تواند در توسعه مناطق روستایی موثر باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا های استان گیلان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همچنین منطبق بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی است. جامعه نمونه نیز سه تیپ روستا های (کوهستانی و کوهپایه ای، جلگه ای، ساحلی) که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 380 نفر تعیین شد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تعداد بیمه شدگان محصولات کشاورزی در تیپ جلگه ای است، همچنین از بین محصولات استراتژیک منطقه: بیشترین میزان بیمه در محصول استراتژیک برنج است، و همچنین به خاطر مخاطرات طبیعی پی در پی در استان، بیشتر کشاورزان محصولات خود را در برابر مخاطرات احتمالی بیمه کرده اند. در ادامه نیز نتایج نشان داد که عوامل آموزشی و ترویجی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی در افزایش انگیزه کشاورزان در بیمه کردن محصولاتشان موثر می باشند و از بین این عوامل، عامل آموزشی و ترویجی مهمترین عامل شناخته شد؛ به دنبال آن، بین بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی و توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی استان گیلان، ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. در نهایت تحلیل فضایی سه تیپ روستا های مورد بررسی بر اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی و با تاکید بر نقش بیمه محصولات استراتژیک کشاورزی نشان داد که تیپ روستاهای جلگه ای بیشترین میزان توسعه اقتصادی و اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
تدوین و الویت بندی راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهرها، با استفاده از مدل هایSWOT و ANP. مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
59 - 69
حوزههای تخصصی:
استراتژی توسعه شهری فرآیند تهیه چشم انداز توسعه بلندمدت یک شهر است که بر اساس آن برنامه های اجرایی در مقیاس کوتاه مدت و بلند مدت تهیه می شوند. دست یافتن به چشم اندازهای واقعی که مورد توافق عمومی قرار گرفته باشند در این شیوه از برنامه ریزی شهری اولویت و ارجحیت یافته است، زیرا تجربه نشان داده است که موفق ترین اهداف و سیاست ها، در مرحله اجرا، آنهایی هستند که از طرف مردم، مدیریت شهری و دولت مرکزی در مورد آنها توافق و تفاهم وجود دارد. در واقع در اینجا سعی می شود برای دستیابی به اهداف کلان توسعه شهری، همه جناح ها و گروه های ذی نفع, ذی نفوذ, ذی مدخل, ذی ربط و ذی صلاح به نوعی گرد هم آمده و برای آینده شهر تصمیم بگیرند، تصمیمی که در ادامه تبدیل به برنامه ها، طرح های اجرایی می شوند. تدوین راهبردهایی جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهر تبریز بر پایه همین مبانی تئوریک و بر اساس مشارکت مردم در جهت رسیدن به چشم اندازهای برنامه توسعه ای تبریز1404 می باشد. در پژوهش حاضر از روش های پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهایی مانند SPSS و Super Decisions بهره برده می شود. رتبه بندی راهبردها الویت مداخله را در راستاء ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر تبریز مشخص می کند . در نهایت روند این تحقیق می تواند به عنوان یک مدل جهت استفاده در سایر کلانشهرها مطرح گردد. بر اساس نتایج حاصل شده، راهبرد "استقرار مدیریت بحران شهری متخصص و کارآمد و کسب سطح بالایی از آمادگی جهت مقابله با حوادث غیرمترقبه" بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و در الویت اول راهبردهای کلانشهر تبریز قرار گرفته است.
ارزیابی فرم بهینه سقف جهت به کارگیری بادخان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
35-46
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. در دوران معاصر طراحی اقلیمی عکس العمل منطقی به بحرانهای ناشی از کمبود منابع تولید انرژی و افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی بودهاست. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاصاز اهمیت بیشتری برخوردار است. توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه و پیشبینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمانها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی در هر اقلیم خواهد شد که سابقه چند هزارساله بخصوص در ایران دارد. در ایران، یکی از اقلیمهایی که توجه به شرایط زیستمحیطی به منظور ایجاد آسایشحرارتی و رسیدن به معماری همساز با اقلیم در آن نقشحیاتی دارد، اقلیم گرم و خشکاست که همواره دمای بالایی دارد. این اقلیم به منظور تهویه و سرمایش غیرطبیعی نیاز به مصرف انرژی دارد. این پژوهش درصدد است که با توجه به مباحث مربوط به طراحی اقلیمی، فرم مناسب سقف جهت استفاده بهینه از تهویه طبیعی در شهر اصفهان که با مشکلات ناشی از گرما مواجه میباشد، را ارزیابی نماید. از آنجا که در ساختمانهای فشرده و متراکم که جریان هوای زیادی به بدنه ساختمان برخورد نمیکند، سقفدر سازوکار تهویه نقشاساسی دارد در این مقاله با مدلسازی سه نوع سقف منحنی، شیبدار و مسطح راهکارهای کالبدی به منظور رسیدن به سازوکار بهینه تهویه طبیعی در ساختمانهای شهر اصفهان بررسی شده است و درنهایت فرم بهینه سقف در ارتباط با تهویه طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از دادههای پایگاه هواشناسی و منابع اسنادی معتبر جمعآوری شده است. همچنین از مدلسازی رایانهای در نرم افزار (Flow Design Autodesk) به منظور راهکارهای معماری و سنجشاستفاده شده است.
ارزیابی قابلیت های گردشگری و نقش آن در توسعه شهری با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
آشکارسازی مناطق ساخته شده شهری با استفاده از تصاویر مدارهای متفاوت سنتینل 1، مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
709 - 734
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر مناطق شهری درنتیجه رشد جمعیت و توسعه اقتصادی، به سرعت گسترش یافته است. اطلاع از روند تغییرات سریع کاربری اراضی، برای برنامه ریزان و مدیران شهری ضروری است. تصاویر سنجش ازدور، یکی از منابع مطمئن برای استخراج مناطق ساخته شده به حساب می آیند. از بین انواع مختلف تصاویر سنجش ازدور، تصاویر راداری در استخراج مناطق شهری کارایی مناسبی دارند. سنجنده های راداری در قطبش های مختلف و در مدارهای صعودی و نزولی تصویربرداری می کنند. مقادیر ضریب بازپخش در قطبش ها و مدارهای برداشت متفاوت، به ویژگی های مختلفی از پدیده ها وابسته است و امکان شناسایی بهتر پدیده ها را فراهم می کند. در این مطالعه به بررسی ارزیابی عملکرد تصاویر صعودی و نزولی سنتینل-1 در دو باند VV و VH ، در استخراج مناطق ساخته شده شهر اصفهان پرداخته شده است. برای تفکیک مناطق شهری از سایر مناطق، از روش آستانه گذاری خودکار اتسو استفاده شد. خروجی به دست آمده از اعمال مقادیر آستانه، با تصاویر باقدرت تفکیک بالای گوگل ارث مقایسه شد. مقایسه تصاویر برداشت شده در دو مدار صعودی و نزولی نشان می دهد صرف نظر از قطبش، تصاویر نزولی دقت بالاتری نسبت به تصاویر صعودی داشته اند، صحت کلی باندهای VV و VH به ترتیب برای تصاویر نزولی برابر 90 و 87 درصد و برای تصاویر صعودی 88 و 84 بوده است. همچنین تصاویر باند VV در هر دو مدار تصویربرداری در مقایسه با باند VH کارایی بهتری در استخراج مناطق ساخته شده داشته است. براساس نتایج تحقیق، تصاویر نزولی باند VV سنتینل-1 با صحت کلی 90 درصد، بالاترین دقت را در مقایسه با سایر تصاویر در استخراج مناطق ساخته شده شهر اصفهان دارند.
پیشنهاد ارائه ضوابط در طراحی نورگیرهای واحدهای مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورگیرها یا چاه های نور، بخشی جدایی ناپذیر از طراحی ساختمان هایی با بر کم و عمق زیاد، به حساب می آیند. طراحی این نورگیرها در مناطق مختلف بر اساس ضوابط خاصی انجام می گیرد. در ضوابط موجود در همدان صرفا به ابعاد این نورگیرها و نسبت مساحت نورگیر به ارتفاع بنا جهت طراحی نورگیر اکتفا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی صحت عملکرد نورگیرهای طراحی شده بر اساس ضوابط موجود در شهر همدان و برآورد ابعاد بهینه نورگیر، جهت دستیابی به روشنایی موردنیاز فضا و در نتیجه کاهش مصرف انرژی الکتریکی جهت روشنایی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا مطالعاتی در زمینه نور روز، انرژی خورشیدی، مشخصات اقلیمی منطقه و استانداردهای موجود در زمینه روشنایی انجام شد. سپس سه ساختمان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و در چهار فصل سال، روشنایی دریافتی در فضاهای مشرف به نورگیر، بوسیله لوکس متر، برداشت شد و بر اساس مطالعات صورت گرفته، میزان روشنایی به دست آمده تحلیل شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز، ابعاد نورگیر، مدل سازی شده جهت دستیابی فضا به روشنایی استاندارد، تغییر داده شد و در مرحله آخر با تغییر پارامتر ارتفاع، ابعاد بهینه نورگیر برای ساختمان های یک تا نه طبقه توسط نرم افزار تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ضوابط موجود در همدان، کارآمد نبوده و دریافت نور این سامانه، به طور کافی انجام نمی گیرد و ابعاد جدیدی در این تحقیق معرفی گردید.
تجزیه و تحلیل فقر شهری با تاکید بر شاخص های اجتماعی بین سال های 1385 و 1395، مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1323 - 1339
حوزههای تخصصی:
روند شهری شدن در کشورهای درحال توسعه با عدم تعادل های فضایی، قطبی شدن مناطق و گروه های اجتماعی، رشد بی قواره شهری و شکل گیری گستره های فقر در حوزه های شهری همراه شده است. فقر شهری افراد را با محدودیت های بسیاری ازجمله دسترسی محدود به فرصت های شغلی - درآمدی، عدم بهره مندی از مسکن و خدمات مناسب، محیط های ناسالم و خشن، عدم بهره مندی از خدمات اجتماعی، سازوکارهای حمایتی بهداشتی و آموزشی، مواجه می سازد. تحلیل فضایی این گستره ها، میزان محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات را برای ارتقای سطح زندگی معلوم می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی نابرابری های موجود و نشان دادن الگوی فقر در بلوک های شهری اردبیل با تأکید بر شاخص های اجتماعی طی سال های 1385 تا 1395 است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تحلیل فضایی فقر در سطح بلوک های شهر اردبیل با استفاده از 21 شاخص اجتماعی و با بهره گیری از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی در نرم افزار آرک جی آی اس انجام شده است. بر اساس نتایج پژوهش، بلوک های شهری اردبیل در هر دوره موردمطالعه در طیف های متفاوتی قرار دارند؛ بخش های غربی و شمال غربی جز بلوک های فقیر، در مقابل شرایط ساکنین بخش های جنوبی و بخشی از شمال شرقی شهر به لحاظ اجتماعی بسیار مطلوب می باشند. همچنین پژوهش نشان داد که شاخص محاسبه موران برای سال 1385 برابر با 100517/0 و برای سال 1395 برابر با 137205/0 می باشد که این نشان دهنده خودهمبستگی فضایی داده های موردنظر است. الگوی پراکنش فقر در شهر اردبیل از مدل خوشه ای تبعیت می کند که باعث ایجاد نظام دوقطبی بالاشهری و پایین شهری شده است.
تحلیل برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی در راستای پیاده سازی سایبر پارک های شهری مطالعه موردی: پردیس باغ ملی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 73
حوزههای تخصصی:
ظهور دنیای مجازی منجر به خلق فضاها و ایجاد الگوهای رفتاری نوینی در زندگی انسان مدرن امروزی شده است. در همین راستا، سایبر پارک، از طریق هم آفرینی فضاهای باز عمومی و بهره گیری از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، فرصت های فراوانی را برای ذی اثران در حوزه تعاملات دیجیتالی (تبادل اطلاعات، انتقال تجارب، به اشتراک گذاری دانش و...) فراهم کرده است. درواقع، سایبر پارک زیست بوم اجتماعی هوشمندی است که در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، می تواند با استفاده از افزارهای فناورانه و در بستر طبیعت، نیازها و خواسته های افراد را به ویژه در زمینه آموزش و یادگیری برآورده کند. هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی سایبر پارک ها از طریق برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی است و پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده است. بدین منظور، داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش تحلیل کمی و به کارگیری نرم افزار آماری SPSS و نیز به کمک راهبرد پژوهشی مطالعه موردی، تحلیل داده ها انجام شده است. برای ارتقای اعتبار این پژوهش، مطالعه آزمایشی (30 عدد پرسشنامه) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موفقیت در استقرار سایبر پارک درون فضاهای باز عمومی دانشگاهی نیازمند توسعه و تقویت زیرساخت های فناورانه در این مکان و تأمین فضای مناسب (به خصوص محیط طبیعی) برای فراهم شدن امکان حضور افراد برای استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری تجارب حاصل از آن ها است. یافته ها به اشتیاق و تمایل بالای ذی اثران (دانشجویان یا کاربران اصلی) به مشارکت در امور مربوط به فضای باز عمومی آموزشی نیز اشاره دارند. همچنین، کیفیت فضای باز عمومی پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به شدت مرتبط با امکانات موجود در آن بوده و با زندگی اجتماعی دانشجویان (مرتبط با کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات) همبستگی قوی دارد.
بررسی اثر زمینه گرایی بر تاب آوری فضایی در بازار تاریخی تبریز با تمرکز بر قابلیت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
عدم تاب آوری برخی از فضاهای معاصر و رهاسازی در برابر تحولات به عنوان معضل جدی در ساختار شهرهای معاصر مطرح است که تبعات فراوانی را در عرصه حیات شهرها به دنبال داشته است. به نظر می رسد عمر کوتاه فضاها به واسطه همخوانی با زمینه و برخورداری از ویژگی های محیطی قابل اصلاح و بهبود باشد تا در برخورد با اختلالات، تاب آوری لازم را در پی داشته باشند. ازاین رو هدف تحقیق حاضر که به منظور ارتقای پایداری و هویت شهری انجام یافته، بررسی تأثیر مؤلفه های زمینه ای و قابلیت های فضایی بر تاب آوری فضایی بازار تاریخی تبریز است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی_تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه ها به روش همبستگی است. در این مطالعه متغیرهای زمینه ای و قابلیت های فضایی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای تاب آوری به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر از مراجعان بازار تاریخی تبریز به عنوان نمونه آماری انتخاب و ضریب آلفای کرونباخ برای سئوالات پرسشنامه 899/0 محاسبه شد که بیانگر پایایی مناسب ابزار تحقیق است. برای تحلیل داده ها و سنجش وضعیت موجود از آزمون t مستقل و برای بررسی روابط همزمانی و میزان اثرگذاری میان متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، رابطه معنی داری بین مؤلفه های زمینه ای (کالبدی، تاریخی، فرهنگی و اقلیمی_محیطی) و قابلیت های فضایی (انعطاف پذیری، تطبیق پذیری، تغییرپذیری و واکنش پذیری) با تاب آوری فضایی برقرار است و بیشترین اثرگذاری به ترتیب مربوط به قابلیت های تطبیق پذیری و واکنش پذیری و سپس مؤلفه های اقلیمی و تاریخی زمینه ای است؛ در حالی که قابلیت تطبیق پذیری و زمینه اقلیمی دارای کمترین امتیاز هستند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که زمینه فرهنگی و اقلیمی از نظر میزان برخورداری از قابلیت های فضایی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. در نتیجه بازار تاریخی تبریز از لحاظ تاب آوری بیشتر تحت تأثیر قابلیت های فضایی و سپس مؤلفه های زمینه ای قرار دارد؛ یعنی علاوه بر توانایی های فضایی باید به مؤلفه های زمینه ای نیز توجه گردد. تأکید توأم به هر دو ویژگی در کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری مؤثر واقع خواهد شد و رسیدن به تاب آوری مستلزم همخوانی فضا با زمینه است که توانایی مقابله فضا با اختلالات، با ارتقای قابلیت فضایی از طریق پتانسیل ذاتی زمینه تحقق می یابد.