فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۰۱ تا ۹٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.
Review of the Impact of Rehabilitation Centers Traditional Arts and Crafts on Empowerment of Rural Communities (Case Study: Laft Village)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۶۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
The backwardness of the countryside is most important issues of developing countries. The result of this study, based on descriptive - analysis studies, shows that revive traditional arts and crafts with much charm with planning and organizing on development stimulus projects, can direct influence on the villager’s empowerment. Of course, the existence of such attractions, itself, without providing proper bed in the field of empowerment, has not the capability to introduce and identifying. Hence, there is appropriate site in the village of Laft in empowering the intellectual and cultural treasures. The creation and the spread of such projects, in addition to revive traditional arts and crafts provide empowerment and development of Laft villages.
The Analysis and Explanation of Regional-Urban Development of Chabahar City Emphasizing on Globalization Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۳۶-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
The globalization and urban development concepts are closely linked to each other. However, all cities around the world are not affected same by globalization, each one has its spatial and reciprocal international-local action. The international changes of economy, culture, and politics have huge effects on restructuring of cities around the world. The present study as a descriptive-analytical study aimed at investigating the regional-urban development indexes of Chabahar Port as well as analyzing the improvement conditions of commercial activities resulting from globalization process. To collect the data required in the study, precise library and field studies were done. The population of the study includes the inhabitants of Chabahar, 85633 people according to nation-wide census of 1390. By applying the Cochran sampling method, 380 persons were selected as participants to fill the questionnaires. In order to analyze the data, the one-sample T test and SPSS software were used. Based on the findings of the study, the mean of regional-urban development indexes of Chabahar Port is 3.17 and the T statistic is 4.955. Hence, the influence of globalization process on the regional-urban development process is nearly average, as a result the regional-urban development indexes of Chabahar Port are in a good condition. Among the regional-urban development indexes, the &ldquocommunication&rdquo index statistic with 10.818 and the &ldquoHousing&rdquo index statistic with 5.538 more than other indexes affected by the globalization process and trade development.
واکاوی ظرفیت های مغفول مانده گردشگری عشایری در ناحیه رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ترکیب اجتماعی جامعه ایران را سه جمعیت متمایز شهری، روستایی و عشایری تشکیل می دهد. با توجه به این مهم که ایران با سابقه کهن دارای قومیت های متفاوت است، در این راستا دارای بستر بسیار مناسبی برای برنامه ریزی انواع گردشگری است و با توجه به اینکه از معدود کشورهایی است که کوچ همچون گذشته در آن جریان دارد و هنوز عشایر ایران سنت های خویش را برپا می دارند، می تواند محمل مناسبی برای گردشگری عشایری باشد، در این میان قلمرو عشایری با جاذبه های طبیعی، منابع و پتانسیل های سنتی، فرهنگی و زیست محیطی، فرصت بزرگی در توسعه گردشگری عشایری، در ایران به شمار می رود. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر، بررسی و واکاوی ظرفیت های مغفول گردشگری عشایری ناحیه رضوانشهر می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی و کمی می باشد، و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل های FBMW, FARAS))، استفاده شد. همچنین جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل خبرگان گردشگری، عشایری و روستایی می باشند که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد (45)، نفر تعیین شدند.. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان رضوانشهر، در شمال غربی ایران بین سواحل دریای خزر و رشته کوه های تالش قرار دارد و از دو بخش جلگه ای و کوهستانی تشکیل شده است. این شهرستان از شمال به دریای خزر و شهرستان تالش، از غرب به شهرستان خلخال، و از جنوب به شهرستان های صومعه سرا و ماسال و در نهایت از شرق با شهرستان بندرانزلی مرز مشترک دارد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که اقدامات لازم برای توسعه گردشگری عشایر، محصولات و تولیدات منحصر به فرد از سوی عشایر، فرهنگ ملموس و ناملموس عشایر، نیروی متخصص و بومی در بین عشایر برای توسعه گردشگری در رضوانشهر، از دیدگاه متخصصان مورد شناسایی قرار گرفته شد، در نهایت نتایج مدل های فازی نشان داد، بین مقولات مطرح شده، محصولات و تولیدات منحصر بفرد از سوی عشایر با وزن نهایی 350/0، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده اند. نتایج: شناسایی ظرفیت های مغفول مانده گردشگری عشایری، بخشی از بازار گردشگری و منبعی برای اشتغال و درآمد است و راهبردی برای حفظ محیط زیست و فرهنگ سنتی عشایر و منبعی مکمل و متنوع ساز در اقتصاد عشایر و در نتیجه سیاستی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی جوامع عشایری ناحیه رضوانشهر قلمداد می شود.
سنجش میزان پیاده مداری با مدل HQE2R در راستای اجرای رویکردهای پایداری در محدوده میدان سپاه ملایر
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها یا مسیرهای پیاده برای تبدیل فضاهای سکونتگاهی به مکان های امن و لذت بخش برای پیاده روی اختصاص داده شده اند. امروزه، در سیاست های برنامه ریزی شهری به دنبال تقویت محیط های پیاده و از بین بردن موانعی هستیم که توانایی ما را برای پیاده روی آسان و ایمن، محدود می کند. طی سده گذشته، ترکیبی از فنّاوری ها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی نوین از یک سو و شیفتگی برنامه ریزان در اتکا به حرکت سواره و پاسخ گویی به نیازهای برآمده از آن، از سوی دیگر، موجب فراموشی فضاها و حرکت پیاده در شهرها شده و سفرهای درون شهری را متعدد و طولانی نمود. این روند، پیامدهای ناگوار اجتماعی-اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی عدیده ای را برای شهرها به بار آورده است. ازاین رو، از اواخر دهه 1960 بینش و عمل حرف های برنامه ریزان شهری پیشرو در جهت تهدید حرکت سواره و احیای مراکز شهری گسترش یافته است. در این راستا، پژوهش حاضر، با اعمال مدل HQE²R به بررسی سطح پایداری محدوده میدان سپاه شهر ملایر واقع در قسمت شمال شرقی ملایر که یکی از مهم ترین قطب های تفریحی شهر محسوب می شود، پرداخته است. با توجه به این که یکی از راه های بالا بردن سطح پایداری (کیفیت محیطی، سرزندگی، مشارکت اجتماعی، هویت محله، تنوع و...) در واحد همسایگی، پیاده راه است، به بررسی امکان پیاده راه سازی این مرکز در جهت بازآفرینی آن مبادرت ورزیده است که با توجه به نتایج حاصله امکان پیاده راه سازی در چنین فضایی با ایجاد کارکردهای متنوع و زیاد میسر می شود ، درنتیجه ارتقا کیفیت محیطی و امنیت اجتماعی را برای شهروندان در پی دارد.
معرفی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی منطقه مرتعی داربادام در قلمرو کوچ نشینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مطالعات کاربردی برای حل مسائل اکولوژیکی در ارتباط با مدیریت و حفاظت از اکوسیستم های طبیعی، شناخت و بررسی پوشش گیاهی بسیار مهم است. بررسی اکولوژیکی پوشش گیاهی جنگل های زاگرس که وسیع ترین ناحیه رویشی کشور محسوب می شوند، مسئله حفاظت و حمایت در آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش: در این مطالعه، فلور منطقه مرتعی داربادام در قلمرو کوچ نشینان مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی تحقیق: ین منطقه در طول 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و37 دقیقه طول شرقی و عرض 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه شمالی واقع شده است. وسعت این منطقه حدود 1000 کیلومتر مربع با ارتفاع 1335 متر از سطح دریا می باشد. براساس فرمول آمبرژه دارای اقلیم خشک سرد می باشد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: داربادام منطقه ای کوهستانی با میانگین بارندگی سالانه 72/414 میلی متر است. میانگین حداکثر دما 37 درجه سانتی گراد در مرداد ماه و میانگین حداقل دما 20- درجه سانتی گراد در دی ماه است. پوشش گیاهی این منطقه به روش فلورستیک مطالعه و سپس شکل های زیستی و پراکنش جغرافیایی آنها تعیین شد. یافته ها و بحث: به طور کلی در منطقه 41 تیره، 145 جنس و 225 گونه وجود دارد .از مجموع 145 جنس، 27 جنس (62/18درصد) و 36 گونه (16درصد) متعلق به تک لپه ای ها و 118 جنس (37/81 درصد) و 189 گونه (84 درصد) متعلق به دو لپه ای هاست. بزرگترین تیره های گیاهی از نظر تعداد گونه عبارتند از: Compositaeبا 33گونه، papilionaceae با24 گونه، poaceae با18گونه، Lamiaceaeبا 15 گونه،Boraginaceae با13 گونه، Apiaceae با 12وLiliaceae با 12گونه. شکل های زیستی گیاهان منطقه طبق روش رانکایر شامل 44/8درصد فانروفیت، 22/10درصد کریپتوفیت، 33/41درصد همی کریپتوفیت، 66/2درصد کامفیت و 44/36درصد تروفی ت است. نتایج: بررسی انتشار جغرافیایی فلور منطقه نشان داد که بیشترین پراکنش جغرافیایی به ناحیه ایرانی – تورانی با 124 گونه (11/55 درصد) و ایرانی – تورانی /مدیترانه ای با 39 گونه (33/17 درصد) مربوط است . درصد بالای عناصر ایرانی-تورانی، نشان می دهد که منطقه حفاظت شده به این فیتوکوری ون تعلق دارد.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
نقش و کارکرد بازار روز در سازمان یابی فضایی شهرهای شمالی ایران با استفاده از تئوری چیدمان فضا (مطالعه موردی: بازار روز نوشیروانی بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمدن تابع عواملی چند است:زمین قابل ساخت، باران و عوامل و اوضاع اقتصادی.در واقع نخستین قدم در راه تمدن، کشاورزی است. وقتی فرهنگ عمومی به حد معینی برسد، فکر کشاورزی تولید می شود و تنها تمدن است که انسان را به فکر ایجاد مدنیت و شهر می اندازد. سازمان فضایی شهر خود شامل عناصر کانونی، خطی و پهنه ای می باشد که با چینش این عناصر بر روی زمین، نظم فضایی شهر ایجاد می شود. یکی از مهمترین عناصر سازمان فضایی شهرهای شمالی ایران، بازار روز می باشد که پژوهش حاضر سعی دارد یکی از وزین ترین عناصر سازمان فضایی در شهر بابل به نام بازار روز نوشیروانی را بررسی کرده و مفهوم بازار روز و تاثیرگذاری آن بر سازمان فضایی شهر با تئوری "چیدمان فضا" را بررسی کرده و همچنین راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت عملکرد این بازار ارائه دهد. این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است، گردآوری داده ها به شیوه اسنادی، مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه و همچنین برداشت کالبدی صورت گرفته است و با نرم افزارهایAuto cad ،Arc GIS ، SPSS وDeapthmap مرتب سازی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که حوزه نفوذ این بازار، شهرستان بابل و حتی خارج استان می باشد، مهم ترین محل تعامل مردم روستاها با شهر می باشد و تاثیر بسزایی بر سازمان فضایی شهر داشته، مکان گزینی درستی شده، اما متناسب اهمیتی که در سازمان فضایی شهر دارد، عدم وجود معماری شایسته، مدیریت نادرست و نظارت ضعیف این بازار، از عملکرد و کارکرد این بازار کاسته است.
تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
109 - 130
حوزههای تخصصی:
منابع محیطی در مناطق روستایی نقش زیربنایی در اقتصاد کشور دارد و زمینه ساز حرکت درجهت دستیابی به اهداف توسعه است. این در حالی است که با توجه به اهمیت این منابع، بحران های زیست محیطی روزبه روز افزایش می یابد؛ ازاین رو، پرداختن به مسائل مدیریت منابع محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش، تحلیل چالش های متغیرهای کلان مدیریت منابع محیطی در سکونتگاه های روستایی استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسانی هستند که در حوزه مدیریت منابع محیطی فعالیت داشتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که براساس آزمون t تک نمونه رابطه معنی داری بین شاخص ها وجود دارد و تفاوت مطلوبیت آن ها به شکل مثبت برآورد شده است. نتایج آزمون تحلیل عاملی با مقدار 564/.KMO و مقدار بارتلت 533/1092 نشان داد که 44 شاخص مورد بررسی در 10 عامل شناسایی شد، در مجموع 96/56 درصد از کل واریانس را تبیین و بیشترین مقدار آن با واریانس 77/6 و مقدار ویژه 98/2 مربوط به عامل ضعف قوانین و مقررات و کمترین آن با واریانس 82/4 و مقدار ویژه 201/2 مربوط به عامل مشکلات انسان ساخت است؛ بنابراین به ترتیب عوامل «قوانین و مقررات، مشکلات سیاسی و اجتماعی؛ برنامه ریزی؛ مشکلات نظارتی؛ عملکردی یا کارکردی؛ صلاحیت مدیران و کارمندان؛ مشکلات کارفرمایان و مجریان طرح ها؛ مسائل اقتصادی؛ مهارت های فردی و مشکلات انسان ساخت» را می توان از چالش های مدیریت منابع در روستاهای استان مازندران نام برد.
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
باشگاه سازندگان؛ پیشنهادی برای معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران برای ایجاد رونق در بازار مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
164 - 177
حوزههای تخصصی:
اقدام از سوی شهرداری برای رونق ساخت وساز مسکن در عمل هم برای جبران اثرات اقتصادی حاکم بر رکود ساخت و کمک به جامعه سازندگان حرفه ای و هم برای تأمین مسکن قابل استطاعت برای گروه های خاص، قابل توجیه است. اگرچه، ایجاد انگیزش های اقتصادی و اداری، کمک شایانی به این امر کرده و نیاز به دخالت شهرداری را به حداقل می رساند، اما برخی سازوکارهای پشتیبان، قادر به تحریک و رونق بخشی به بازار مسکن است. در این مقاله، که بر اساس گزارشی که برای معاونت معماری و شهرسازی تهیه شده، تدوین گردیده است، دوازده راهکار ارایه می شود و راهکار دوم که همانا پیشنهاد راه اندازی باشگاه سازندگان است کمی به تفصیل توضیح داده می شود و در نهایت، فرآیند اجرای آن نیز معرفی می گردد. نرخ تورم، افزایش قیمت مسکن، رواج مسکن با کیفیت پایین، طولانی بودن روند اداری فرآیند صدور پروانه، و ضرورت توجه به اقشار خاص، در تدوین این مقاله اثرگذار بوده و این پیشنهادها، با هدف گسترش ظرفیت های تعامل بین شهرداری (معاونت معماری و شهرسازی) و سازندگان حرفه ای، ارتقابخشی به کیفیت ساخت و ساز، و تلاش برای برقراری سازوکارهای قانون مند بین شهرداری، سازندگان و مردم شهری (رابطه بین عرضه و تقاضا و قانون) ارایه گردیده است.
ارزیابی بافت های فرسوده روستایی با استفاده از مؤلفه های کیفیت محیطی (موردمطالعه: پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
262 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی و به کارگیری روش جدید و کارآمد CODAS جهت اولویت بندی و ارزیابی بافت های فرسوده روستایی بر مبنای معیارهای اصلی کیفیت محیطی است. روش تحقیق این مقاله توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است که با استفاده از پرسش نامه، داده های عینی از ۲۶۰ خانوار روستایی و ۱۵ نفر از مدیران محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلان شهر تهران، و داده های ذهنی از ۱۵ نفر از متخصصین علمی جمع آوری، توصیف و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر بر اساس شش مؤلفه اصلی کیفیت محیطی (به ترتیب اهمیت شامل ظرفیت تحمل/ کاهش ریسک، سرزندگی و تعلق پذیری، بهداشت محیط، دسترسی و تنوع خدمات، امنیت و مقیاس انسانی پیاده، نفوذپذیری) و روستاهای پانزده گانه نشان می دهد که روستای یهر در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط نامطلوب تری را به لحاظ وضعیت کیفیت محیطی به کمک روش کُداس داشته است. سپس به ترتیب، روستاهای کبیرآباد، مشهد فیروزکوه، حسن آباد باقراٌف، حصارکوچک، قوئینک رخشانی، آتشان، جعفرآباد باقراٌف، مزداران، زواره بید، وسطر، حصارمهتر، رامین، قلعه بلند، و صالح آباد شرقی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق، CODAS به عنوان روشی مناسب و با دقت بسیار بالا برای اولویت بندی سکونتگاه های فرسوده روستایی بر مبنای مؤلفه های اصلی کیفیت محیطی ارزیابی شده است.
تحلیل عملکردی کنشگران شهری در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با مدل چند موضوع- چند بازیگر (مطالعه موردی: محله اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اسکان غیررسمی، یک پدیده چندبعدی و سیستماتیک است که ناشی از سازوکار و روابط متقابل کنشگران عوامل پنهان و آشکار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی است. با این رویکرد نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال تحلیل نقش کنشگران تأثیرگذار در ساماندهی سکونتگاه غیررسمی محله اسلام آباد با مدل مکتور در شهر زنجان است. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل گروه متخصصین و نخبگان شهرسازی در شهر زنجان است که با روش نمونه گیری گلوله برفی، 25 نمونه انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری و مدل چندموضوع-چند بازیگر با کمک نرم افزارهای SPSS و Lisrel و Mactor استفاده شد. طبق مدل معادلات ساختاری کنشگران بیشترین روابط علی را با شاخص زیست محیطی با ضریب 05/7 و کمترین روابط را با شاخص کالبدی با ضریب 12/3 داشته اند. طبق مدل چندموضوع-چند بازیگر، عامل اصلی ساماندهی اسکان غیررسمی محله اسلام آباد، مثلث روابط بین شهرداری-ساکنین محله و نهادهای محلی است و محوریت اصلی نیز با شهرداری می باشد. با توجه به جایگاه شهرداری در کنشگری شهری این محلات باید در نظر داشت اولویت دادن به تأمین منافع انحصاری نهفته در نوسازی تک بنا که بر سوداگری زمین و مسکن شهری را دامن می زند و با قرار گرفتن این موارد در کنار وظایف مانده دولت و نهادهای بخش عمومی مثل شهرداری و غفلت از تعهدات خود در قبال این محلات، علاوه بر القا و تشدید فرسودگی، سبب حضور بیشتر غیررسمی شدن فضا خواهند شد.
تحلیل الگوهای زیستی سامانه های عشایری با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کانون های عشایری شهرستان ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت جوامع عشایری از حیث قابلیت ها، امکانات، محدودیت ها و تنگناها و چگونگی تعامل آن ها از ضروریات برنامه ریزی توسعه پایدار است. از این رو بر اساس معیشت پایدار ضرورت دارد، وضعیت پایداری زندگی و امکانات معیشتی آنان مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای زیستی در چارچوب رویکرد معیشت پایدار، بر آن است تا مقایسه ای از سرمایه های معیشتی پنج گانه انسانی، اجتماعی، فیزیکی، مالی و طبیعی در دسترس این الگوهای زیستی داشته باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیش رو، به لحاظ هدف کاربردی و از نوع کمی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده مجموعاً با تعداد 520 خانوار است. با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 126 خانوار و از هر گروه 63 خانوار، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزار Spss 23 از Student-T-test استفاده شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان ملارد در استان تهران، دارای چهار دهستان به نام های اخترآباد، بی بی سکینه، ملارد جنوبی و ملارد شمالی است. عشایر این شهرستان در دهستان اخترآباد از توابع بخش صفادشت، استقرار یافته اند.
یافته ها و بحث: الگوهای زیستی عشایر شهرستان ملارد به دو شکل است. یک گروه عشایر اسکان یافته اند و گروه دیگر عشایر نیمه کوچنده. وضعیت دارایی های معیشتی در بین این دو گروه تفاوت های چشمگیری داشته به طوری که شرایط زندگی آنان را برای ادامه کوچ یا اسکان تحت تأثیر قرار می دهد.
نتایج: نتایج نشان داد میانگین شاخص سرمایه انسانی در گروه عشایر اسکان یافته 45/3 و عشایر نیمه کوچنده 40/3 بود. از سوی دیگر، شاخص سرمایه اجتماعی در گروه عشایر نیمه کوچنده با مقدار 76/3 نسبت به عشایر اسکان یافته با مقدار 18/3 دارای ارزش بالایی بوده است. شاخص سرمایه فیزیکی به ترتیب 83/3 و 98/2 در گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده به دست آمد. سرمایه مالی در گروه عشایر اسکان یافته 97/3 و عشایر نیمه کوچنده 98/2 بود. میانگین سرمایه طبیعی در این دو گروه تفاوت بسیار کمی داشت و به ترتیب 22/1 و 42/1 در گروه عشایر اسکان یافته و در گروه عشایر نیمه کوچنده بود؛ بنابراین می توان گفت، میانگین سرمایه های اجتماعی و طبیعی عشایر نیمه کوچنده بالا بوده است. علاوه بر این کل دارایی های معیشتی عشایر اسکان یافته و نیمه کوچنده به ترتیب 13/3 و 91/2 بود. پس میانگین کل دارایی ها به طور قابل ملاحظه ای در گروه عشایر اسکان یافته در مقایسه با گروه عشایر نیمه کوچنده بیشتر است.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله در شهر قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله در شهر قزوین می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، این نوع تحقیق از نوع توصیفی–پیمایشی با تکنیک معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان 18 سال به بالای ساکن در شهر قزوین می باشند، حجم نمونه با توجه به حجم نمونه در مدل سازی معادلات ساختاری (پارامترهای آزاد، تعداد سازه های زیاد و احتمال خطای نمونه گیری و دستیابی به حداکثر درست نمایی) نمونه آماری تعداد 500 نفر انتخاب شد. متناسب با حجم جمعیتی هر یک از مناطق و با توجه به نقشه جغرافیایی هر منطقه داده ها و سن پاسخگویان با روش نمونه گیری سهمیه ای، جمع آوری گردیده است. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون اسپیرمن و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای spss وpls تحلیل شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این مطالعه دو تا پرسش نامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و بازیافت زباله می باشد. نتایج نشان داد که مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی تاثیر معناداری بر بازیافت زباله دارد.
پتانسیل سنجی توسعه ژئوتوریسم در مناطق پیرامونی شهرهای مناطق خشک (مطالعه موردی: شهر جدید ایوانکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که بر چشم اندازها، فرم ها، و فرایندهای به وجودآورنده آن ها تأکید دارد. بدیهی است هر منطقه ای با توجه به محیط جغرافیایی خود از استعدادها و جذابیت های متفاوتی برخوردار است. شهر جدید ایوانکی در غرب استان سمنان جزو مناطقی است که از یک سو در حاشیه منطقه خشک ایران و از سوی دیگر در پای کوه های البرز قرار گرفته و به نظر می رسد پتانسیل زیادی برای توسعه صنعت ژئوتوریسم داشته باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از انجام این پژوهش پتانسیل سنجی ژئوسایت های پیرامون شهر جدید ایوانکی است. برای دستیابی به این هدف، داده های اصلی پژوهش را اطلاعات اسنادی، مصاحبه، و مشاهدات میدانی تشکیل داده اند. همچنین، برای تحلیل داده ها نرم افزار های ARCGIS و SPSS ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. در این راستا، ضمن انجام بررسی های کتابخانه ای و مصاحبه، ژئوسایت های منطقه شناسایی شده است. سپس، با به کارگیری روش های کامنسکو، کوبالیکوا، و روش بومی به عنوان ابزارهای مفهومی، به ارزیابی ژئوسایت های مورد اشاره در پیرامون منطقه مورد بررسی پرداخته شده است. هدف از به کارگیری سه روش یادشده آزمون سنجی و ارزیابی این مدل ها و انتخاب بهترین مدل سازگار با شرایط منطقه بوده است. بنابراین، به منظور تعیین ارزش نهایی ژئوسایت ها، امتیاز نهایی هر ژئوسایت در هر روش به صورت درصد از مجموع به دست آمده است و درنهایت با به دست آوردن میانگین درصد هر سه روش، ارزش نهایی هر ژئوسایت محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در بین ژئوسایت های منطقه، ژئوسایت تنگه واشی با میانگین ۶ / ۷۹ امتیاز دارای بالاترین امتیاز است و بعد از این ژئوسایت نیز ژئوسایت های تونل نمکی و معادن نمکی به ترتیب با ۱ / ۷۸ و ۶ / ۷۲ امتیاز دارای بالاترین میانگین امتیازند. مجموع نتایج به دست آمده بیانگر این است که قرارگیری شهر جدید ایوانکی در حدفاصل ژئوسایت های مناطق کوهستانی و کویری سبب شده است تا این شهر پتانسیل بالایی به عنوان یکی از مراکز گردشگری داشته باشد.
بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی ( مورد مطالعه شهروندان شهر کرمان )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
84 - 105
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد سلامت اجتماعی انجام شد. این مطالعه،توصیفی تحلیلی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر کرمان که تعداد آنها طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390، 508984 نفر گزارش شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384نفر برآورد گردید ؛روش نمونه گیری در این پژوهش تلفیقی است که با استفاده از دو روش خوشه ای و تصادفی انجام شد.جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز(2004)و پرسشنامه محقق ساخته فضای عمومی شهری بهره گرفتیم .جهت انجام تحلیل آماری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLSاستفاده شد.یافته های بدست آمده ازآزمون فرضیات نشان داد فضای عمومی شهری بر شکوفایی اجتماعی ؛ همبستگی اجتماعی ؛ انسجام اجتماعی؛ پذیرش اجتماعی ، مشارکت اجتماعی شهروندان تاثیر دارد. در نتیجه می توان گفت که فضای عمومی شهری بر توانایی انجام موثر و کارآمد نقش های اجتماعی؛ ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی تاثیردارد.
Explanation and presentation of professional ethics criteria and indicators for the promotion of Social Accountability within Iranian’s government organizations using structural equation modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۵۸-۳۴۷
حوزههای تخصصی:
Concurrently, organizations must respond effectively to social expectations and moral law and to achieve success in all areas and by respecting professional ethics adopt an appropriate procedure to achieve these expectations align with organizational goals to facilitates promotion of social accountability and realization of higher goals. In this study, we have formulated a framework by reviewing the literature and related researches so that with application of quality and quantitative combinatory approch as well as utilization of Delphi and judgmental sampling and chain and professional acceptance of scientific and organizational model (32 members), a comporehensive model was instituted in the form of a standard model (individual, organizational and cross- organizational) and 23 indicators of professional ethics to promote social accountability. Then, realized model structures in the studied organizations has been tested through structural equation modeling (confirmatory factor analysis) using smart PLS software. Meanwhile, Cronbach's alpha (0.965) is used to measure questionnaire’s reliability in addition to evaluation of validity. Moreover, among national executive accountability, 124 members are selected for this study through Morgan table and stratified random sampling method so that the situation of each dimensions such as individual (3.56), organizational (3.50) and cross-organizational (3:06) were obtained unfavorably. Overall, this study defines a new method to analyze and measurements of enhance public accountability and professional ethics under Iranian’s government agencies.
تحلیل ذینفعان حریم پایتخت(کلانشهر تهران) بر اساس ماتریس قدرت/ منفعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد منافع در استفاده از زمین در حریم های شهری، از ویژگی های ذاتی کلان شهرهای جهان است که در بیشتر موارد به سوداگری زمین می انجامد. تهران پایتخت ایران که در تعریف رسمی حریم برای آن از دیگر شهرهای کشور مستثنی شده است دارای طیف وسیعی از گروه های ذینفع با منافع قانونی و یا غیرقانونی در حریم است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل گروه های ذینفعی است که با توجه به اختیارات و نفوذی که دارند از قدرت و یا منفعت در حریم پایتخت بهره می برند. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است که با مرور ادبیات موجود حریم به بررسی شناخت و تحلیل ذینفعان حریم پایتخت بر اساس ماتریس قدرت و منفعت Power /interest Matrix پرداخته و سپس با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه آن را مورد تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ذینفعان حریم پایتخت در چهار دسته بخش حکومتی-دولتی، بخش عمومی، بخش خصوصی و گروه های مردمی خلاصه می شوند که هر یک دارای ذینفعانی کلیدی دیگری هستند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخش ذینفعان عمومی و خصوصی از بیشترین میزان قدرت و منفعت برخوردارند ، ذینفعان بخش حکومتی- دولتی اگرچه از قدرت و نفوذ بالایی برخوردارند اما از منفعت پایینی سود می برند و در نهایت ذینفعان گروه های مردمی تنها بخشی است که از کمترین میزان قدرت و منفعت برخوردارند.
بررسی پیامدهای طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی در روستاهای سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
255 - 282
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت منابع آب کشور نقش مهمی در فرایند توسعه پایدار کشور دارد. با وجود خشکسالی های فراوان یکی از به صرفه ترین راه های انتقال آب که هدررفت بسیار کمی دارد انتقال آب با لوله است. هدف این پژوهش، پیش بینی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی در منطقه سیستان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی در سال 1400 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق طراحی و تکمیل پرسش نامه با کمک کارشناسان مرتبط با طرح انتقال آب و خبرگان روستایی جمع آوری و به وسیله مدل ARAS و روش های آماری تجزیه و تحلیل شد. در این راستا، نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد، اختلاف معنی داری بین سطح پیامدهای منفی طرح در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی وجود دارد. ازطرف دیگر، نتایج پژوهش در بررسی برآیند کلی پیامدهای مثبت و منفی طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی مؤید آن است که علی رغم وجود پیامدهای منفی در تمام ابعاد، برآیند کلی پیامدهای مثبت و منفی طرح، مثبت بوده و بیشترین اثرات طرح با میانگین 0/252 و 0/230 به ترتیب مربوط به ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن است. با توجه به نتایج حاصل، برای تحقق اهداف طرح و تأمین منبع آب پایدار و تمرکز بر کاهش پیامدهای منفی طرح، پیگیری حقابه سیستان از طریق دیپلماسی و تقویت قدرت چانه زنی با کشور افغانستان پیشنهاد می شود.