فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۰۱ تا ۹٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۲۱۰-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
عدم توجه کافی به مسئله شناسایی و افزایش منابع درآمدهای پایدار در کلان شهرها و از جمله شهر تهران، یکی از چالش های مهم پیش روی تحقق سند چشم انداز 1404 در حوزه مدیریت پایدار شهری است. بند 5 طرح جامع شهر تهران، با عنوان توسعه اقتصادی و رونق فعالیت شهر تهران، بر موضوع جایگزینی منابع پایدار درآمدی برای تأمین هزینه های اداره شهر با کاهش تدریجی سهم درآمد حاصل از ساخت وساز مسکونی (فروش تراکم و تهاتر) تاکید دارد. در این میان، درآمد حاصل از سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی به عنوان یکی از منابع تامین درآمدهای پایدار شهری نیز مورد توجه کافی قرار نگرفته و این مقاله به بررسی این موضوع، بر اساس آمارهای ارائه شده توسط سازمان سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی شهرداری تهران طی سال های 88-1382 پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که طی دوره مذکور، حدود 50 پروژه به مرحله عقد قرارداد رسیده که تنها 5 پروژه (به عبارتی دیگر تنها 10 درصد کل پروژه ها) و آن هم بعد از پایان تاریخ اتمام خود به مرحله بهره برداری رسیده اند. حدود 20 پروژه ، با وجود پایان تاریخ اتمام، هنوز در مرحله انجام و همچنین 14 پروژه دیگر هنوز در مرحله طراحی بوده و احتمال انجام آن ها بسیار کم می باشد. لازم به ذکر است، ارزش قرارداد پروژه های مشارکتی طی سال های 1389 و شش ماهه اول 1390 نسبت به سال های گذشته رشد قابل توجهی داشته اند که این نوید از یک خبر خوب برای مدیران ارشد شهرداری تهران درآینده می دهد.
ارزیابی عوامل موثر بر حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری، مطالعه موردی: میدان انقلاب بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک حس تعلق و دلبستگی به محیط طبیعی و مصنوع به شکل پر رنگی خودنمایی خواهد نمود. بنابراین نقش حس تعلق در افزایش کیفیت های محیطی در شهرهای امروزین که مورد بی توجهی و عدم مشارکت فعال و تأثیرگذار شهروندان قرار گرفته است، بسیار حائز اهمیت می باشد. آنچه مورد نظر این پژوهش می باشد ارزیابی عوامل موثر در حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری و تعیین شاخص های موثر در تقویت حس تعلق فضاهای شهری و میزان تحقق این شاخص ها در میدان انقلاب است. نوع تحقیق با توجه به ماهیت کاربردی و بر اساس روش تحقیق توصیفی پیمایشی می باشد و مکان پژوهش نیز میدان انقلاب ، از قدیمی ترین میادین بوشهر است. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر پرسشنامه می باشد که پایایی و اعتبار آن سنجیده شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی شاخص ها ارزیابی گردیده اند. نتایج پژوهش نشانگر آن است که 20 شاخص مکانی تأثیرگذار بر عوامل موثر در حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری به 6 عامل «خاطره انگیزی/تعلق مکانی»، «دسترسی و خوانایی»، «زیبایی بصری و تنوع فضایی»، «تامین فعالیت ها»، «همه شمولی» و «تعامل پذیری / حضورپذیری» دسته بندی می گردد. در نهایت راهکارهایی مانند باز طراحی مبلمان و فضای میدان انقلاب (ششم بهمن)، اختصاص دادن غرفه های محصولات بومی و محلی به صورت فصلی در جهت افزایش فعالیت هایی برای جذب هر چه بیشتر افراد، گسترش جشن های بومی منطقه و اجراهای خیابانی و همچنین استفاده از المان های بومی و سنتی متناسب با بافت قدیم بوشهر که می تواند حس مکان و هویت مکان در میدان انقلاب ( ارتقا دهد، ارائه گردیده است.
تدوین راهبردهایی برای کاهش انتشار و آلودگی در سطح مزرعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
167 - 198
حوزههای تخصصی:
فرآیند تولید کشاورزی در انتشار برخی از آلاینده ها مانند متان و اکسیددی نیتروژن نقش مهمی دارد. به گونه ای که تأمین آب سالم برای خانوارهای روستایی به دلیل نفوذ آلودگی به منابع آبی به یک ضرورت تبدیل شده است. افزون بر اجرای سیاست ها در سطح بخش کشاورزی، اقداماتی نیز باید در سطح مزرعه صورت گیرد. این مطالعه با توجه به ضرورت یادشده با هدف تدوین استراتژی هایی در سطح مزرعه برای کاهش انتشار ناشی از فعالیت های کشاورزی صورت گرفت. برای این منظور استراتژی های احتمالی برای کاهش انتشار آلاینده ها در سطح مزرعه بر اساس ادبیات موجود و نظر کارشناس ها، تدوین و برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز جهت رتبه بندی آن ها از کارشناس های منتخب استان فارس نظرسنجی صورت گرفت. این استراتژی ها با استفاده از روش FAHP و تاپسیس رتبه بندی شد. بر اساس نتایج رتبه بندی استراتژی ها در هر دو گروه فعالیت های زراعت و باغبانی و دامپروری، "اثرگذاری" و "هزینه بربودن" به عنوان مهم ترین معیارها در تدوین و اجرای استراتژی ها معرفی شدند و حدود سه چهارم از وزن به این دو معیار تعلق گرفت. استراتژی های حایز اولویت در فعالیت های زراعی و باغی شامل مدیریت استفاده از ماشین آلات و ادوات، مدیریت بقایای گیاهی و به طور کلی مدیریت در سطح مزرعه بود؛ درحالی که نوع گیاه و نوع نهاده کود شیمیایی در اهمیت پایین تری قرار گرفتند. اولویت بالاتر در مورد فعالیت های دامی نیز به نحوه کودروبی و مدیریت فضای نگهداری دام داده شد و تغییر جیره دام در اهمیت بعدی قرار گرفت.
راهبرد قطب رشد در گردشگری سلامت (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری سلامت می تواند به عنوان صنعت پیشران عمل کرده و صنایع جانبی را نیز توسعه دهد. غالباً توسعه گردشگری سلامت بدون برنامه ریزی صورت می گیرد هر چند مواردی وجود دارد که گردشگری به صورت سنجیده با استفاده از استراتژی قطب رشد برنامه ریزی می شود این استراتژی شامل ایجاد امکانات گردشگری سلامت در مکان هایی است که از نظر استراتژیکی به عنوان مراکز ترویج توسعه گردشگری وتوسعه سلامت مناسب هستند. پژوهش حاضر تلاش می کند تا الگو و مدل قطب رشد را در گردشگری سلامت مورد ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش از روش دلفی و طیف لیکرت (5-1) و با استفاده از اجماع و موافقت خبرگان و کارشناسان متخصص و از طریق پرسشنامه و در محیط اکسل استفاده شده است. روش دلفی روشی است، جهت رسیدن به اتفاق نظر کارشناسان خبره در موضوعات مختلف و پس از تائید، به عنوان نظریه شناخته می شود. این موافقت به صورت درصد و میانگین پاسخگویی خبرگان بیان می شود. درصد بالای 51 درصد بیانگر اجماع نظر نخبگان و کمتر از 51 درصد نشانگر رد نظریه است. یافته های پژوهش نشان می-دهد که شهر تبریز توانمندی های لازم را با لحاظ کردن استراتژی قطب رشد، جهت تبدیل شدن به یک قطب گردشگری سلامت را داراست.
Determining the dimensions of organizational forgetting management and prioritizing them in university(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
This research seeks to determine the dimensions of organizational forgetting management and prioritize them in university. Current research in terms of purpose is applicable. In terms of data, it is quantitative. In terms of method, it is a descriptive-survey research. In this research, for determining the validity of measurement tool, content validity has been used and for calculating the reliability, Cronbach's Alpha method has been used. The population of this research includes the faculty members and employees of Islamic Azad University in region 8. Also the researcher-made questionnaire has been used for information collection. In this research, a framework consisting of quadratic dimensions of the process management, technology, culture and structure for evaluation of organizational forgetting management was considered. With regard to the comparison by using of the mean index, the quadratic dimensions were evaluated in two eligible and available situations. It is determined that with regard to the difference between two available and eligible situations, in fact the level of process dimension is low and it is in available situation, also it can be concluded that culture in available situation is very posterior than ideal and eligible situation. In two technology and structure dimensions, this mean difference is less than two other dimensions. In available situation, the most gaps and deficits at first exist in culture dimension and then in two technology and structure dimensions; and finally there is weakness in the process dimension. Totally in different dimensions, there is a relatively large difference and gap between the mean indexes of two eligible and available situations.
Good Governance Model in Tehran City Islamic Council(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims at studying governance and distribution of autonomies in Tehran City Islamic Council in the process of performing intra/inter-organizational functions. According to current theories on governance, there are three types of governance according to the kinde of involvement. Authority involvement, interactive involvement and persuasion involvement, in Tehran City Islamic Council in the process of forming and implementing urban regulations. On the other hand, Tehran City Islamic Council could have three kinds of autonomies to be effective: autogeny, heterogeny and discretion. Good governance model for Tehran City Islamic Council is an optimized combination of involvements and autonomies designed by polling the elites a mathematical model analysis. To study the current governance status in Tehran City Islamic Council, a questionnaire is used and the interval is estimated by single T-test. The findings indicate that in terms of involvement and autonomy, Tehran City Islamic Council has a remarkable distance from optimized governance model.
الگوی بازآفرینی پایدار کیفیت گرای بافت های نابسامان شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند توسعه شتابان شهرها مفهوم کیفیت زندگی شهری حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های فرسوده و نابسامان شهری است. دغدغه و مسئله اصلی سیاست و رویکرد بازآفرینی پایدار ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سیاست بازآفرینی پایدار و ارتقاء کیفیت زندگی شهری و چگونگی تأثیرات آن و ارائه الگویی جهت اقدام در بافت های نابسامان شهری می باشد. روش شناسی پژوهش روش تحلیلی- تبیینی با استفاده از مدل تحلیل مسیر و معادلات ساختاری با نرم افزار SPLS استفاده شده است. بافت فرسوده و نابسامان شهر کرمانشاه با 1228 هکتار در حدود 33/12 درصد از کل بافت های شهر کرمانشاه را در بر گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، از میان ابعاد بازآفرینی پایدار، بعد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری را داشته و همچنین در مؤلفه کیفیت زندگی شهری، بعد کالبدی- زیرساختی بیشترین اثر مستقیم و بعد اقتصادی بیشترین اثر کلی را به صورت اثر مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری داشته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر کلی تمام ابعاد بازآفرینی پایدار بر کیفیت زندگی شهری در شهر کرمانشاه با ضریب تأثیر 594/0 و مقدار R2 آن برابر 2/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کیفیت زندگی شهری) به واسطه بازآفرینی پایدار شهری تبیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بازآفرینی پایدار شهری بر کیفیت زندگی شهری تأثیر معنادار و مثبتی دارد. بازآفرینی پایدار کیفیت گرای شهری با رویکردی اجتماع محور، جامع و یکپارچه با تأکید بر مقوله کیفیت زندگی به عنوان یک دستور کار شهری جدید می تواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشند.
Relationship between Media Literacy and Social Skills among Citizens in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to explore the relationship between media literacy and social skills among citizens in Isfahan. To this end, a descriptive-correlation methodology was employed. The population under study consisted of all citizens living in Isfahan who were reported to be 1796967 persons in 2013. Using Cochran formula, 384 persons were selected by stratified sampling and were included in the research sample. The instruments used in the study were Karaman’s and Karatash’s (2009) Standard Media Literacy Questionnaire and Standard Social Skills Questionnaire (Oldmeadow et al., 2013). The validity of the questionnaires was confirmed using content validity and factor analysis. The reliability values of Media Literacy Questionnaire and Social Skills Questionnaire were determined by Cronbach’s alpha coefficient and were reported as 0.876 and 0.896, respectively. The results of the study indicated that media literacy with an influence rate of 0.39 affects social skills. Besides, media knowledge (critical thinking) as a component of media literary with an influence rate of 0.37 affects social skills. It was also found that analysis and reaction as a component of media literary with an influence rate of 0.68 affects social skills. The same was the case with judgment and observation of hidden messages as a component of media literary which affects social skills with an influence rate of 0.53. Media literacy with an influence rate of 0.33 was found to affect the expression social skill feelings. Finally, based on the findings of the study concerning the relationship between research variables, some suggestions were offered to improve media literary and social skills of people living in Isfahan.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های رشد هوشمند روستایی، شاخص حمل ونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگین های 542/106 و 425/99 به عنوان مهم ترین شاخص های رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بوده اند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفه های پایداری اقتصاد محلی، حمل ونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزن های 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفه های تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزن های 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکل گیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند روستاهای علی آباد، دولت آباد و دوبنه به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند هستند.
تولید سناریوهای ممکن برنامه توسعه مجدد شهری(RAP) با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط (AIDA) (مطالعه موردی: محله باغ شاطر)
حوزههای تخصصی:
بروز مشکلات متعدد ناشی از افت کیفیت فضاهای شهری تهران باعث به وجود آمدن و گسترش بافت های فرسوده شده است. به دنبال آن مشکلات مدیریت شهری را ناگزیر به اتخاذ تصمیماتی ویژه نموده است. در چند سال اخیر راهبردهاو سیاست های مهمی جهت مقابله با این مشکلات مطرح شده است، که رایج ترین سیاست در این زمینه سیاست توسعه مجدد شهری می باشد. هدف پژوهش، ارائه راهکارهای در جهت بهبود شرایط بافت ناکارآمد محله باغ شاطر با استفاده از رویکرد توسعه مجدد شهری می باشد. سئوال اصلی در این ارتباط این است که چگونه می توان شرایط ناکارآمد محله باغ شاطر را از بین برد. برای دستیابی به این منظور طراحی گزینه مطلوب برنامه ریزی از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط استفاده گردیده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه است و از روش مصاحبه، پرسشنامه و پیمایش میدانی از محله، اطلاعات مورد نظر کسب گردیده است. فرآیند تحقیق بدین صورت است که نخست، مشکلات موجود در محله بررسی و بیانیه نهایی مشکلات تنظیم می گردد. بر اساس این بیانیه و مرور اهداف برنامه های موجود، بیانیه اهداف تدوین شده و بر اساس آن، با استفاده از فن AIDA طراحی برنامه انجام می گردد. نتایج نشان داد که 8 سناریو جهت تصمیم گیری تولید شده است که با استفاده از ماتریس سازگاری اهداف، و با در نظر گیری پتانسیل های موجود در محله، یک سناریو جهت توسعه مجدد شهری در بافت فرسوده محله باغ شاطر انتخاب گردیده است.
جغرافیای شادابی: تجزیه و تحلیل مکانی شادابی متأثر از عوامل اجتماعی - اقتصادی در سطح نواحی روستایی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
700 - 715
حوزههای تخصصی:
شادابی قضاوت و ارزیابی فرد از کیفیت زندگی خود است. مطالعات انجام گرفته نشان می دهد تفاوت های مکانی در شادابی افراد بین مکان ها و مناطق وجود دارد. تفاوت های بین المللی، بین منطقه ای و بین شهری در شادابی انجام گرفته است، اما تاکنون تفاوت شادابی افراد در مناطق روستایی مختلف به ویژه در ایران انجام نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی وضعیت شادابی و وابستگی مکانی آن در مناطق روستایی شهرستان تربت حیدریه پرداخته است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 380 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان های تربت حیدریه (23105 = N) است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای محاسبه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، پرسش نامه شادابی فوردایس، رگرسیون چندگانه و برای تحلیل وضعیت شادابی روستاهای موردمطالعه از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج آزمون و مقایسه میانگین های شادابی حاکی از آن است که میزان شادابی روستاها در سه دسته پایین (میانگین نمرات 320-355)، متوسط( 356-365) و بالا (366-385) طبقه بندی شدند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد از میان 16 متغیر مستقل مرتبط با شادابی 4 متغیر درآمد با ضریب همبستگی (399/0)، سرمایه اجتماعی (383/0) فاصله 5 کیلومتر با نزدیک ترین شهر (599/0) و فاصله 10 تا 15 کیلومتر با شهر با ضریب (452/0) بیشترین همبستگی را با شادابی خانوارهای روستایی داشته است. همچنین بررسی نقشه وضعیت شادابی روستاهای موردمطالعه نیز باتوجه به خوشه ای بودن شادابی روستاها، وابستگی مکانی شادابی را تأیید می کند. نتایج نشان می دهد روستاها بسته به اینکه در چه وضعیتی قرار دارند ازنظر عوامل مختلف مانند میزان درآمد، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی و فاصله تا شهر، از میزان شادابی متفاوتی برخوردار بوده اند.
A study of the relationship between the exploitation and subsidence of Salmas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۲۶-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
Salmas plain is located at the west of Uremia lake and at the 75 km of north of Uremia city. The main river of the plain, called Zulachai, is drained into Uremia Lake. Salmas aquifer is one of the coastal aquifers of Uremia Lake and has hydraulic connection with the lake. The recent draught occurrences and increased water consumption in agriculture and drinking sections water have not only caused regression of lake water, but also effected on coastal aquifer, such as Salmas plain aquifer. Over the long-term, average groundwater level in the Salmas aquifer has dropped sharply to 18/05 meters (averaging about 0/44 meters per year) and there has been 241 million cubic meters of reservoir capacity reduction. Salmas plain has two confined and unconfined Aquifers. Salmas annual depletion of groundwater resources in the study area during the water years of 2014-15 has been equal to 146 million cubic meters. The effects of land subsidence have been observed in some output areas (Kalshan and Qareh Qeshlaq areas).
تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه مکیندر ، همواره از آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم جهان یاد می شود که این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با تشکیل کشورهای استقلال یافته ، دچار تغییرات گسترده ای شد . در این زمینه در طی دهه اخیر با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران ، افزایش نفوذ سیاسی-اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین افزایش مداخلات فدراسیون روسیه در کشورهای مذکور ، همواره منافع ایالات متحده آمریکا را در این منطقه با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه ساخت . با توجه به تاثیرات نفوذ استراتژیک آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و تاثیرات آن بر منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تبیین پیوندهای استراتژیک آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه کارشناسان و صاحب نظران و کارشناسان جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن بر اساس مدل کوکران تعداد 50 نفر تخمین زده شد . به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از آماره های توصیفی آزمون میانگین در نرم افزار spss استفاده گردید . نتایج نشان داد که تهدیدهای مشترک اسلام گرایی و تروریسم ، مقابله با هژمونی روسیه و چین در منطقه و مقابله با نفوذ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی به عنوان مهمترین عوامل همگرایی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی محسوب می شود.
موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکرد اجتماعی و اقتصادی (مطالعه موردی: شهرستان های مهران و دهلران در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تبیین و سنجش موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکردی اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و از نظر گردآوری داده ها نیز پیمایشی است. در این پژوهش 25 متغییر به عنوان موانع توسعه نیافتگی تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی شناسایی شدکه پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. بر پایه این ملاک، 4 عامل (عوامل فردی و اجتماعی و فرهنگی، عوامل اداری و حمایتی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل امنیتی و سیاسی) دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 92.672 درصد از واریانس کل متغییرها را توانستند تبیین کنند. نتایج پژوهش نشان داد عوامل فردی ، اجتماعی و فرهنگی با مجموع بار عاملی 6.055 ، عوامل اداری و حمایتی با مجموع بار عاملی 4.711 ، عوامل مالی و اقتصادی با مجموع بار عاملی 2.928 و عوامل امنیتی و سیاسی با مجموع بار عاملی 1.407 به ترتیب بعنوان مهمترین موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی میباشند. برهمین اساس پیشنهاد میشود برای توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی باتوجه به شرایط خاص این مناطق ، باید دیدگاهی چند بعدی داشت.
مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 249
حوزههای تخصصی:
هوشمندکردن تعاونی های تولیدی روستایی برای مقابله با تغییرات شدید محیط کسب وکار و به منظور توسعه اقتصادی بسیار پراهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) است و در سال 1400 انجام شده است. بیست مؤلفه در بخش کیفی با روش داده بنیاد و کدگذاری از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج و سپس با روش دلفی فازی انتخاب شدند. روابط و سطح بندی مؤلفه ها در بخش کمی با روش مدل سازی تفسیری-ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق، خبرگان شامل مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد دوازده نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. یافته های تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های هوشمند سازی در دوازده سطح در مدل قرار داشتند. مؤلفه های «قوانین»، «حمایت ها و مشوق های دولت»، «رقابت» و «ساختار» در هوشمندی سازمانی بیشترین قدرت هدایت را داشتند که در نهایت موجب بهبود «توسعه بازار» و «توسعه رقابت» در تعاونی های تولیدی روستایی خواهند شد. بنابراین، می توان با برنامه ریزی مناسب برای بهبود مؤلفه های دارای قدرت هدایت بیشتر، به اهداف توسعه تعاونی های تولیدی روستایی دست یافت.
تحلیل محیط کالبدی اثرگذار بر سرمایه اجتماعی در محلات شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
میزان سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف فعالیتهای برنامه ریزی و طراحی شهری عامل مهمی در ارتقای کیفیت زندگی شهری شناخته می شود.در سطوح بالای سرمایه اجتماعی تعاملات اجتماعی ساکنین افزایش یافته و تعهد و تعلق نسبت به محل زندگی ایجاد می شود. چنین شرایطی خود محرک توسعه است. هدف از این پژوهش ارتقاء سرمایه اجتماعی با استفاده از روشهای برنامه ریزی فضایی در محلات منتخب شهر ساری است. این پژوهش در همین راستا می کوشد به این س ؤال پاسخ دهد که با چه ملاحظات و راهبردهایی در برنامه ریزی فضایی می توان به ارتقاء س رمایه اجتماعی کمک کرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از تلفیق روش های اسنادی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با سنجش وضع موجود سرمایه اجتماعی در محلات انتخابی با تکمیل پرسشنامه از ساکنین، بررسی اسنادی و مشاهده میدانی جمع آوری می شود. تحلیل اطلاعات با به کارگیری آزمون های آماری و تحلیل نقشه ها در رابطه با معیارهای چارچوب پژوهش انجام می شود. در پایان با استفاده از فن تحلیل میدان نیرو جمع بندی صورت گرفته و پیشنهادات ارایه می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و تفاوت سطح آن در محلات مذکور نشانگر تاثیر تفاوت نحوه شکل گیری و همچنین به دلیل تفاوت های کالبدی آنها به عنوان محلات همجوار است و همچنین چهار شاخص فضایی: اتصال، تنوع، امنیت و ویژگی می تواند بر میزان سرمایه اجتماعی محلات شهری تاثیرگذار باشد و با افزایش سرانه فضای سبز ، فضای عمومی، تنوع در مسیر حرکتی و اهمیت دادن به کیفیت مسیرهای پیاده، ایجاد نشانه ها، توزیع مناسب خدمات، گسترش حمل و نقل عمومی جمعی، و در نظر گرفتن تسهیلات محلی با شعاع دسترسی مناسب به منظور ایجاد امنیت به بهبود سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد.
سنجش جدایی گزینی فضایی – اجتماعی گروه های تحصیلی و شغلی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی شهری، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ چراکه جدایی گزینی شهری، موجب تمرکز شدید بر فقر و پیدایش طبقات پایین می شود که می تواند عامل پیدایش، گسترش و یا تشدید مسائل و مشکلات متعددی در شهر شود. درک راﺑﻄﻪ ﺑ ﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺟﺪاﯾﯽﮔﺰﯾﻨﯽ از ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺤﻘﻖﭘﺬﯾﺮی ﺑﯿﺸﺘﺮ در اﺟﺮای ﻃﺮحﻫﺎ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﯽﮔﺮدد. روش تحقیق کمی بوده و رویکرد آن توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 شهر اردبیل می باشد. داده های مورد نیاز در قالب نقشه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار GeoDa و تحلیل جدایی گزینی فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی تک گروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. همچنین با بررسی روش های آمار فضایی مانند شاخص خودهمبستگی موران، میانگین نزدیکترین واحد همسایگی، آماره عمومی G و آزمون K-Ripley بر پایه داده های آماری 1390 بر مبنای 1415 بلوک آماری شهر اردبیل نتایج گویا بود که شهر اردبیل از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. ﺑ ﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺗ ﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ اردبیل دارای اﻟﮕﻮﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ اﺳﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ که پهنه هایی که از بالاترین میزان محرومیت شهری برخوردارند در بخش های شمال غربی و جنوب شرقی قرار گرفتهاند و عمدتا شامل پهنه های اسکان غیررسمی، پهنه هایی با بافت نابسامان میانی و بافت هایی با پیشینه روستایی هستند.
بررسی نقش بیمه کشاورزی بر اقتصاد روستایی ایران با تمرکز بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به ویژه بخش کشاورزی آن با مخاطرات گوناگونی مواجه بوده و سیاست ها و ابزارهای حمایتی، در چنین شرایطی، نقش مهمی در حفظ رشد اقتصادی آن دارند. در این مطالعه برای بررسی اثر بیمه کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی ایران از روش تخمین حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه، داده های سالانه 98-1368 بود. ضریب نفوذ بیمه کشاورزی با استفاده از آمارهای موجود، محاسبه شد. نتایج، حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای موجودی سرمایه خالص کشاورزی، نیروی کار کشاورزی، بهره وری موجودی سرمایه خالص کشاورزی، بهره وری نیروی کار کشاورزی و ضریب نفوذ بیمه کشاورزی در دوره زمانی مزبور بر رشد اقتصادی این بخش بوده است. در راستای تداوم رشد اقتصادی مناطق روستایی کشور با تکیه بر بخش کشاورزی در آینده، بر افزایش هدفمند سرمایه گذاری کشاورزی، کاهش استهلاک سرمایه های کشاورزی، توسعه بیمه محصولات و دارایی های کشاورزی و بهبود رابطه مبادله به نفع مناطق روستایی و کشاورزی تأکید می شود.
بازشناسی مفاهیم مسکن و سکونت بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم مسکن براساس آموزه های اسلامی موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. سکونت، بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین انسان و محیط مفروض است که از تلاش برای هویت یافتن (به مکانی حس تعلق داشتن) ناشی گردیده است. از این رو، مفهوم سکونت همواره در طول تاریخ، ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این مقاله با هدف ساختارشناسی مفاهیم سکونت و مسکن از دیدگاه اندیشمندان و سپس از دیدگاه آموزه های اسلامی تنظیم گردیده و نگارندگان تلاش نموده اند که با استفاده از آموزه های اسلامی به جهت گیری های دین اسلام در زمینه مفهوم مسکن دست یابند. آموزه های اسلامی درباره معماری مسکن، ضوابط و معیارهایی را مطرح می کند که مسکن را در حوزه تک بنا تا مجموعه شهری پوشش می دهد و نقش مسکن و انسان را در توده های انسانی و مجموعه های ساختمانی تشریح می نماید. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش تحلیلی- توصیفی تنظیم گردیده است. نگارندگان در این مقاله براساس آموزه های اسلامی به 25 حدیث از احادیث رسول خدا (ص) که مرتبط با ساخت سکونتگاه و فضاهای شهری هستند معطوف شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن و مکان یابی آن را به عنوان (کلان معیارها) و توضیحات وابسته آنها را به عنوان (خرد معیارها) استخراج و پیشنهاد نموده اند. معیارهایی چون طهارت، حریم، امنیت درونی و بیرونی مسکن، وحدت واحد همسایگی، قاعده لاضرر، سلسله مراتب، ظرفیت مادی و معنوی مسکن، وسعت زیاد مسکن، مکان یابی در محله اسلامی و همپیوندی با طبیعت، به عنوان معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن در کلام پیامبر (ص) هستند. در پایان نیز نتایج حاصل از رعایت این معیارها در قالب سه دسته کلی روانی- اجتماعی، ساختاری-کالبدی و آموزشی طبقه بندی شده است.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزههای تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.