فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۰۱ تا ۹٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
618 - 631
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
Comparative Analysis of Urban Construction Patterns in Historical district and Spontaneous Settlements (Case Studies: Historical District in Yazd and Baghshater District in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Investigation on modern history of urban planning in Iran shows that there are three approaches in the subject under discussion: “Modernism and Westernism”, “Traditionalism and anti-Westernism”, and “Adopt and Adapt”. Proponents of the first approach believe in encouraging methods to use the external concepts. The second, is the idea about cultural and religious values, thereby everything with nontraditional orientation is rejected. In the third approach the thinkers believe that if the parts of tradition are synthesized by modernity, culture and religion can adapt themselves with the development. The purpose of this study is to evaluate the adaptation of traditional urban design patterns of Islamic-Iranian cities in incompatible district of new Iranian cities (spontaneous settlements) and to focus on the application of the third approach in the current situation of Iranian cities. On this basis, the method of comparative analysis has been applied to survey the differences and similarities between historical districts and spontaneous settlements. Studies show that there are rather similarities among physical - spatial parameters (such as structural and environmental criteria) between the two types of districts; because both of these residential districts formed as organic structures that are unstable against unexpected risks and earthquake. However, there are the differences between these two types of districts in organized and formed periods. Despite historical districts that have been consolidated and organized during hundreds of years, spontaneous urban textures formed quickly and without any plan and planning. Meanwhile, the historical districts have usually integrated townscapes and unique materials such as clay, bricks or stone, while this character (integrated townscape and unique materials) never have been seen in the spontaneous settlements. There are similarities in economic and socio- cultural characteristics between residents in the two the types of districts. The residents living in poor economic condition, but under a very strong socio-capital and traditional beliefs; There can be seen several socio-cultural and particularly religious characteristics in people of historical residential districts that are similar with the spontaneous residential places, such as “strong relationship among families, friends”, “hospitality”, “mutual relationship among family members”, strong religious beliefs and the needs for privacy and security. However, these communities are different in some principles such as quality of life and spatial and physical qualities especially in favorable and beautiful urban landscapes. So it can be extracted and adopted excellent principles from traditional and historical districts and adapt them to the inappropriate modern urban districts. With regard to the existence of these similarities, we explain applicable principles of the spatial characteristics and designing quality in the historical district of Yazd to apply in Baghshater District in Tehran as a spontaneous settlement. Findings show that we can use several solutions to reconstruct this zone included: 1) land readjustment as the suitable solution in Baghshater District with regard to the familial residential pattern in historical zone of Yazd such as Fahadan District. 2) Focusing on the traditional concept of mutual relationship in residential houses. 3) Emphasizing on the hierarchy of The entrances and exits of the residential units.
سنجش پایداری اجتماعی محلات بر اساس دیدگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۹۲-۷۳
حوزههای تخصصی:
تمرکز توسعه در شهر ها و توجه به مفاهیم کالبدی و هندسی و غفلت از اهداف اجتماعی در طرح های توسعه شهری، شهرها را با چرخه نامطلوبی از عدم تعادل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روبرو کرده و چالش های زیادی را از نظر فقر، جرم و بزهکاری، تعارضات فرهنگی، نزول کیفیت زندگی، از هم گسیختگی های اجتماعی و غیره به وجود آورده است. رویکرد توسعه پایدار، برنامه ریزی و مدیریت شهری را از خردترین واحد شهر یعنی محله مورد توجه قرار داده و با رویکرد اجتماعی سعی در شناسایی ظرفیت های موجود در محله ها و کاربست آنها به منظور ترمیم و بهبود شرایط موجود و و ایجاد انعطاف لازم برای حل مشکلات آینده دارد. در این میان تلقی شهروندان از محله خود در تحلیل وضع موجود به دلیل انعکاس شرایط عمومی محله و محیط زندگی افراد حائز اهمیت می باشد. همچنین برداشت شهروندان از محله خود بسیاری از واقعیت های محیط را نمایان می سازد که از جنبه های اجتماعی برنامه ریزی درخور اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان پایداری اجتماعی در سطح محله فیض آباد شهر کرمانشاه با استفاد از دیدگاه ساکنین است تا از این طریق بتوان راهکارهایی را برای ترمیم و بازخوانی پایداری اجتماعی استخراج و پیشنهاد نمود. راهبرد اصلی تحقیق کمی است که در آن با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، همبستگی معیارهای تدقیق شده شناسایی و میزان پایداری اجتماعی محله بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، تمام معیارها تاثیر مستقیمی بر میزان پایداری اجتماعی محله می گذارند اما شدت تاثیر معیارها متفاوت است. از این نظر، معیارهای رضایتمندی، امنیت اجتماعی و ثبات اجتماعی دارای بیشترین همبستگی با مفهوم پایداری اجتماعی در سطح محله بوده و از دیدگاه ساکنان بیشترین تاثیر را بر سطح پایداری اجتماعی محله دارند.
بررسی تأثیر تحقق پذیری و گسترش شهرهای الکترونیکی بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
45-54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحققپذیری و گسترش شهر الکترونیک بر توسعه پایدار شهری در کلان شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقی ق با توج ه ب ه هدف، کاربردی- توسعهای و ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشهای اسنادی و میدانی جمع آوری شده و ابزار گردآوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 کارشناس و متخصص فناوری اطلاعات و ارتباطات و مسائل شهری در سازمانهای مختلف شهر استفاده شده است. یافتههای پژوهش « تی تک نمونهای » و آزمون آماری SPSS تبریز میباشند. به منظور تحلیل دادهها از نرم افزار بیانگر آن است که با توجه به وضعیت زیرساختهای موجود، از بین 13 فعالیت موردبررسی، امکان الکترونیکی شدن فعالیتهای بانکی، امور مربوط به نقلیه، مسافرتی، علمی و کسب اطلاعات بالاتر و سایر فعالیتها پایینتر از حد متوسط هستند و دیدگاه کلی 3 و در حد متوسط بوده است که نشان میدهد تا حدودی امکان الکترونیکی / کارشناسان به تحقق شهر الکترونیک با میانگین 13 شدن فعالیتهای شهری در شهر تبریز امکان پذیر است. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد با توجه به جایگاه شهر تبریز در کشور و اهمیت آن در منطقه و نیز روند افزایش جمعیت، استفاده از ابزارهای الکترونیکی و بهره گیری از دانش های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و تحقق شهر الکترونیک می تواند گام مهمی در دستیابی به توسعه پایدار شهری باشد. بنابراین کارشناسان 75 درصد، زیاد، و / نقش استفاد ه ا ز فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز تحقق شهر الکترونیک بر توسعه پایدار شهری را 6 24/4 درصد، متوسط، ارزیابی کردهاند.
Study of Environmental Security in the City Case study: Regions 1 and 4 of Arak(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۱۸-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
Security has always been one of the most basic needs of human and improves social interactions, personal and social peace, prosperity of the people and thus caused the improvement of society. Modern urban spaces admitting to crimes and aberrations resulting in lack of security in the city, Security Survey in urban areas is an important issue. This paper examined the impact of residents' sense of safety in urban areas. It uses applied research and descriptive analysis. Quantitative methods and techniques used for evaluating data from the survey (see questionnaire). It studied two areas of Arak city: Hepco (Zone 1) and Ayatollah Saeedi (zone 4) .Research findings suggest that environmental differences are effective on the level of security in the city. People who live in zone1 feel more security than residents of zone 4 at night. Also the women feel more insecurity than men at night. Also between 4 studied subjects (men and women of both areas) men and women of zone 4 use other places for shop and fun more than men and women of zone 1. Also in both areas women use other places more than men .both groups have same ideas about the safe and unsafe places. The majority of them evaluate silent streets, one-way streets and low traffic areas as insecure places. In addition, people considered the presence of police and security forces, promoting the cultural and pay more attention to city design as an important factor of creating the sense of security.
بررسی مقایسه ای میزان مسئولیت پذیری شهروندی در بافت فرسوده و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کازرون)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت پذیری شهروندی بستر وقوع مشارکت مدنی و از آن طریق ارتقای ابعاد اجتماعی مسائل توسعه شهری را فراهم می سازد. اگرچه مشارکت شهروندان توسط پژوهشهای علمی متعددی مورد کنکاش قرار گرفته، اما مسئولیت پذیری شهروندی بعنوان انگیزه درونی شهروندان برای مشارکت، هنوز بخوبی شناخته شده نیست. این تحقیق سعی دارد شاخص های مرتبط با مسئولیت پذیر شدن شهروندان را کشف و آنها را وابسته به دو بافت قدیم و جدید شهری مورد آزمون قرار دهد. روش بررسی: این پژوهش با روش تحقیق آمیخته، از پژوهش کیفی در بخش شناسایی شاخص ها و از روش کمی با ابزار پرسشنامه جهت تحلیل داده ها و استخراج یافته ها بهره می برد. نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی در کنکاش پاسخ به اینکه چه متغیرهایی بیشترین تأثیر را روی پاسخگو بودن شهروندان داشته و اینکه آیا ساکنین بافت فرسوده و جدید شهری میزان متفاوتی از مسئولیت پذیری را نشان می دهند، دارد. معیارهای مؤثر برپایه مطالعات نظری و به شیوه دلفی توسط تعدادی از اساتید دانشگاهی استخراج شده و در قالب پرسشنامه ای شامل 24 سوال مابین 300 نفر از حاضرین در بافت فرسوده و جدید شهر تکمیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد ساکنین بافت جدید کازرون با 55/0 نسبت به ساکنین بافت قدیم با 09/0 میزان معنی داری از تفاوت در مسئولیت پذیری را نشان می دهند و متغیرهایی همچون وظیفه شناس بودن شهروندان، مشارکت مدنی ایشان و آموزنده بودن محیط زندگی، تأثیر قابل توجهی در متغیر موردتحقیق خواهد داشت. همانطور که مشخص است تعدادی از این متغیرها وابسته به محیط و برخی مربوط به ویژگی های روانی و شخصی هر یک از شهروندان است. بنابراین با الگوگیری از شرایط متفاوت بافت جدید می توان حداقل بلحاظ کالبدی شرایط مسئولیت پذیری بیشتر شهروندان در بافت های مختلف شهری را فراهم آورد.
بررسی جایگاه مدیریت عمران شهری در تحقق طراحی شهری مطلوب ؛ نمونه موردی: برنامه های توسعه و عمران در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۷۲-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
نظام تصمیم گیری شهری نمی تواند کارگزار ناکارایی توسعه شهر و عنصری منفعل و غیر مسئول در قبال عدم تحقق طراحی مطلوب شهرها باشد. امروزه با گذشت چند دهه از تبیین نقش مؤثر طراحی شهری در بهبود شریط زیستی شهرها و ارائه نظریات متعدد در این زمینه، بیشتر گروه های ح رفه ای، س ازمانها و اتحادیه های توسعه شهری جهان در این ارت باط موضع گیری نموده و ت لاش ک رده اند تا جایگاه طراحی شهری را (اگرچه با تعابیر متفاوت) در اسناد حقوقی و الزام آور توسعه شهری تقویت نمایند. این امر متاسفانه بازتاب مؤثری در سازمانهای تخصصی کشورمان نداشته است. از مهمترین جلوه های عدم تحقق پذیری طراحی شهری در کشور می توان به مواردی چون؛ ضعف کیفیت اجرا، زمان طولانی اجرا یا حتی اجرا نشدن طرح ها، ضعف مدیریت تهیه طرحها (نیازسنجی و تعریف پروژه ها، هدایت و نظارت بر پروژه ها و غیره) و در بسیاری از موارد تهیه طرح های موازی و یا متفاوت بودن طرح اجرا شده از طرح (یا طرح های) تهیه شده اشاره کرد. این امر نه تنها موجب اتلاف هزینه های زیاد می شود، بلکه منجر به صرف زمان و منابع تخصصی و آسیب های اجتماعی فراوان نیز می گردد. در این میان نظام مدیریت توسعه شهری بعلت گستردگی وظایف و اختیارات خود در مدیریت و هماهنگ سازی بقیه عوامل مؤثر در نظام مدیریت توسعه شهری، به عنوان مهمترین عامل بسترساز یا مرتبط و مؤثر بردیگر عوامل تأثیرگذار در تحقق طراحی شهری مطرح است. در این تحقیق با بررسی چالش های تحقق پذیری طراحی شهری در ایران به واکاوی عوامل آن در نظام مدیریت توسعه شهری پرداخته و موضوع را از این منظر مورد مداقه قرار داده ایم. در مجموع جامعه مخاطب این تحقیق، مهمترین چالش های مدیریتی تحقق پذیری طراحی شهری را در سطوح و موضوعات زیر مطرح کردند. این چالش ها بعنوان مبنای این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از: سطح کلان: مسائل مربوط به ساختارهای کلان تأثیرگذار؛ چالشهای حقوق و قوانین توسعه شهری؛ چالشهای ساختار مدیریتی (تشکیلات، اختیارات، وظایف و غیره)؛ سطح میانی: ویژگی های نهادی و روابط سازمانی و عوامل مرتبط با آن: 1. چالشهای جلب مشارکت اجتماعی و اقتصادی (سرمایه گذاری)؛ 2. چالشهای فنی و مهندسی نظام مدیریت توسعه شهری؛ 3. سطح خرد: نظام های خرد مؤثر در توسعه شهر؛ 4. چالشهای مدیریت توسعه شهری در ارتباط با بخش تخصصی (حرفه ای و دانشگاهی).
سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری مطالعه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری فرایندی است که طی آن سطوح گسترده شهری در اراضی پیرامونی و زمین های روستایی و کشاورزی مجاور پخش می شود و گسترش کالبدی شهر سرعتی بیش از رشد جمعیت به خود می گیرد. توسعه فضایی کالبدی شتابان و ناموزون شهرهای ایران در چند دهه اخیر، آثار و پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به دنبال آورده است. هزینه های گزاف حمل ونقل و خدمات رسانی شهر، اتلاف انرژی، هدر دادن سرمایه های مادی و اجتماعی در شهر از مهم ترین مشکلات شهرها در بحث توسعه نامطلوب فضایی کالبدی و کم تراکم شهرها به حساب می آیند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیده پراکنده رویی شهری و سنجش میزان پراکنده رویی شهر ساری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی می باشد. همچنین ازلحاظ نوع روش، دارای روش شناسی کمی از نوع تحلیل عاملی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد 16 شاخص مؤثر در پراکنده رویی شهری در شهر ساری به 6 عامل تراکم، دسترسی، تراکم خالص، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، فضای فعالیت و قطعات ساختمانی قابل دسته بندی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی این عوامل و شاخص پراکنده رویی کل در نواحی شهر ساری نشان داد 60/176 هکتار از مساحت و 18124 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی کم و همچنین 31/598 هکتار از مساحت و 74540 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی زیاد قرار دارند.
فراتحلیل تبیین نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در معماری و طراحی شهرهای خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۵۰-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی جدید، فضای شهری خلاق به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصادی در یک رویکرد ترکیبی درنظرگرفته شده است. اگر بپذیریم که محور تمام موارد فوق حضور سرمایه های انسانی خلاق و نوآورند، بنابراین فضاهای شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند این سرمایه ها را جذب و حفظ کنند که نشان از اهمیت پرداختن به خلاقیت در طراحی یا شیوه های آموزش خلاق در طراحی معماری دانشگاه ها و مراکز آموزشی برای تربیت معماران و طراحان شهری خلاق دارد. در هنر و معماری نیز، اندیشه و اندیشه ورزی بخشی اساسی از فرآیند آفرینشگری هنری بشمار رفته و می رود؛ چنانکه معماری در طول تاریخ، محملی برای بیان اندیشه و تمنیات ذاتی بشری بوده است که تلاش داشته تا تبلور درونمایه های فکری و فرهنگی خود را به ترسیم و تجسیم مادی قرین کند. بر این اساس خلاقیت و نوآوری از موضوعاتی است که در هنر معماری و شهرسازی جایگاهی خاص داشته است، چنانچه امروزه مفهوم شهر خلاق و معماری شهری خلاق از مضامین بدیع در دانش معماری شهری است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد نظری شهرهای خلاق پرداخته شده است و نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در این رابطه بیان و جمعبندی شده است. در پایان نیز روش شناختی، الگوها، نظریه ها، روشها و تکنیک های خلاقیت در شهرهای خلاق و معماری آن و حتی سیستم طراحی معماری پرداخته می شود.
تدوین کاربست اقدام در بافت های تاریخی مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محله قنبر علی بیگ شهر لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتخاذ رویکرد فرهنگی در شهرسازی به معنای تاکید بر معنای فرهنگی فضا در کنار فرم و محتوای آن است. بازآفرینی فرهنگ مبنا بر همین اساس به دنبال تعادل بخشی به ابعاد گوناگون شهر از منظر فرهنگ است. این پژوهش، با رویکردی میان رشته ای با نگاه به ادبیات فرهنگ شهری و کاربست بازآفرینانه، به دنبال پیوند نگاه فرهنگ مبنا در کنش بازآفرینانه در بافت های تاریخی است. این پژوهش بر حسب رویکرد توصیفی تحلیلی بر پایه نظریه زمینه ای بوده و 15 نفر از ساکنین فعلی، ساکنین سابق و مطلعین از محله "قنبرعلی بیگ" لار در مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل به کمک نرم افزار MAXQDA 2018 و کدگذاری های سه گانه انجام شد؛ در اولین سطح از مقوله سازی به کمک گزاره های حاصل از مصاحبه ها، 312 مقوله و در گام بعدی ابتدا 50 طیف مفهومی و پس از فشرده سازی در دومین سطح 10 مقوله مهم حاصل شده است. در نهایت، مقولات به دست آمده نهایی، دلبستگی به زادگاه و علاقه به حفظ آن، رویداد محوری، تغییر ساختار جمعیت شناختی از نظر قومی در کنار انطباق اجتماعی ساکنین جدید و بومی، رواج و رونق بالای تجارت در جوار محله، حفظ سنت استفاده روزانه از آب ، حفظ هویت و خاطرات جمعی، اشاعه ی فرهنگ لارستان و کمک به اقتصاد فرهنگی شهر، نارضایتی از وضعیت کالبدی، تغییر کاربری ناسازگار با هویت تاریخی بافت، اتحاد و همدلی بین اهالی ساکن و سابق و مقوله هسته ای نیز ”تداوم حیات و وحدت فرهنگی محله" می باشد که بر این اساس کاربست اقدام ارائه شده است.
ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۴۶-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر است. پژوهش در پی جواب دادن به این سؤال است که شهر در اندیشه شاعران معاصر چه کارکردی دارد. در واقع مساله این است که در تدوین و سرایش شعر در دوران معاصر چه رویکرد یا نگاهی به شهر وجود داشته و یا دیدگاه حاکم بر اذهان شعرا و اندیشمندان حوزه ادب فارسی، چگونه تبیین شده و دارای چه مفاهیمی است. فرضیه بر این است که شاعران بنا به وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی خاصی که داشته اند، تلقی های خاصی از آن داشته اند و اندیشه های خود را در قالب شهر ریخته و یا دست به تأسیس شهر و آرمانشهر زده اند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از ابزار گرداوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در این پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل متن، ابتدا تمام مؤلفه-هایی که به نوعی با مبحث کتاب ارتباط داشتند، به عنوان داده های متن گردآوری، سپس به تحلیل آنها پرداخته شد. در پایان رویه های حکام بر شعر دوران معاصر را از شهر و مفهوم آن، به اختصار اشاره شده است.
جغرافیای بدن؛ رویکردی نو برای پیروزی نامزدها در کمپین های انتخاباتی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
223 - 237
حوزههای تخصصی:
اینکه رأی را به چه طریقی به سمت جغرافیای حمایت کشاند اصلی ترین موضوع کارزار انتخاباتی، و دغدغه استراتژیست های کمپین، مشاورین درجه یک داوطلبین انتخاباتی است. جغرافیای بدن یعنی محیط یکپارچه و کارکردی - متفاوتِ بدن به طوری که هر عضوی/ناحیه ای تاثیرگذار بر جامعه هدف/رأی دهندگان است و قدرت سیاسی کسب می شود. نامزدها پیش از اینکه از طریق ابزارها به تصویر کشیده شوند، نخبگان سیاسی را پربار می کنند چراکه اصلی ترین کارگزار هستند. به لحاظ تاریخی تا اکنون در جوامعه توسعه یافته سوییس، فنلاند، نروژ، نیوزیلند، استرالیا، هلند، کارزار انتخاباتی احزاب، در دموکراسی های اُروپایی و / اَمریکایی رقابت اشخاص سیاسی متمول و ابزارخرید به شکل مشارکت، در شبه دموکراسی های آسیاسی / اِفریقایی، ناسیونالیم محلی ماهیت کمپین های انتخاباتی تعمق و قدرت سیاسی کسب می شود. احزاب جنبه آگاهی بخشی، اشخاص جنبه سیاسی، ناسیونالیسم جنبه تاریخی / اجتماعی دارد. آگاهی بخش، توسعه را فراهم آورده، اشخاص، رقابت و ناسیونالیسم، تکثر را برای این فضاهای جغرافیایی خلق کرده است. به لحاظ سیر توسعه ای / نظریه ای / جغرافیایی، مکتب میشیگان روانشناسی اجتماعی را از طریق هویت حزبی، و مکتب کلمبیا نظریه جامعه شناسی را از طریق ساخت اجتماعی و مکتب رچستر نظریه اقتصاد دموکراسی را از طریق تصمیم گیری بهینه و سودناشی از آن مطرح کرده اند خود محیط، فرد است و قلب این فرد/انسان سیاسی، مرکز کمپین انتخاباتی است. هر یک از محیط های بدن با داشتن عضوی که کارکرد فردی و اجتماعی ویژه دارند درون مایه ستادها و کارزارهای انتخابتی را شکل می دهند. پرسش این است که جغرافیای بدن چیست و چگونه منجر به پیروزی نامزدها در رقابتهای انتخاباتی می شود. روش تحقیق کیفی و استدلالی و استنتاجی است.
بررسی افزایش ظرفیت جمعیت پذیری ناشی از عدم انطباق طرح تفصیلی با طرح جامع، مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح جامع شهر تهران در سال 1386 مصوب و طرح تفصیلی شهر تهران در سال 1392 مصوب شده است و طبیعتاً می بایست طرح تفصیلی شهر در قالب طرح جامع و با حداقل تغییرات پهنه های اصلی تهیه می شده است. اما بررسی های انجام شده حاکی از تغییر نزدیک به 20 درصدی پهنه های طرح جامع در طرح تفصیلی مصوب شهر تهران است. این تغییرات باعث پیامدهای مختلف از جمله افزایش جمعیت، کاهش سرانه های خدماتی، افزایش ترافیک و.. خواهد شد. مقایسه میزان عدم انطباق بین طرح تفصیلی و طرح جامع، در بین مناطق شهر تهران نشان داده است که منطقه 4 با 2052 هکتار تغییر (33% پهنه های طرح جامع) بیشترین میزان تغییرات را دارا بوده است. در همین راستا تحقیق حاضر به دنبال بررسی وضعیت تغییرات پهنه ها و زیر پهنه های طرح جامع در طرح تفصیلی منطقه 4 و پیامدهای آن می باشد. نتایج تحقیق نشان داده است که در بین پهنه های چهارگانه منطقه 4؛ پهنه مختلط با 996 هکتار بیشترین میزان تغییر را داشته است. از طرفی بیشترین تغییرات نیز با 824 هکتار به پهنه مسکونی منجر شده است. این تغییر و تحولات درمجموع نزدیک به 470 هزار نفر به ظرفیت سکونتی منطقه افزوده اند (صرفاً ظرفیت سکونت و بدون تأمین خدمات). در مقیاس کلان تر میزان پهنه مسکونی در طرح جامع 2243.4 بوده است که این میزان در طرح تفصیلی به 2517.3 هکتار رسیده است. این افزایش ظرفیت جمعیت پذیری در آینده باعث سکونت افراد زیادی در منطقه 4 با کمترین میزان سرانه های خدماتی خواهد شد. علاوه بر تراکم جمعیت، کاهش سرانه ها، ترافیک، آلودگی هوا و سخت شدن مدیریت بحران در این منطقه خواهد شد که همگی پیامد تغییر پهنه و ضوابط طرح جامع در طرح تفصیلی می باشد.
الگوی مدیریت شهری در مقابله با وندالیسم شهری؛ نمونه موردی منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۵۶-۳۱
حوزههای تخصصی:
همه جوامع، با شدّت و ضعف متفاوت به نوعی با نمودهای وندالیسم و پیامدهای منفی این آسیب شهری درگیر هستند. زندگی روزمره هر شهروندی در برخورد با نمودهای رفتاری وندالیستی توأم است. با شناخت عوامل موجبه این رفتار ها می توان تا حدّی اقدام به پیشگیری و یا کنترل وقوع آن نمود. ممکن است این رفتارها تحت تأثیر مسئله ی اجتماعی موازی دیگری به نام احساس اجحاف و بی عدالتی باشد که در پیوند با مسئله احساس محرومیت است. یعنی احساس محرومیت اقتصادی، اجتماعی و خدماتی. چه بسا این نارضایتی از توزیع خدمات شهرداری با تخریب اموال عمومی از سوی شهروندان- به مثابه اعتراض یا بیان خشمی پنهان- با یکدیگر مرتبط باشند. با توجه به توضیحات فوق این تحقیق در صدد است تا مشخص کند که انواع مختلف از محرومیت اقتصادی، اجتماعی و نیز محرومیت از خدمات شهری به چه میزانی بر گرایش به وندالیسم تأثیرگذار است. در این مقاله به سوالات زیر پاسخ داده می شود: چگونه می توان با طراحی مناسب منظر شهری در منطقه 20 حضور وندال ها و ناهنجاری های اجتماعی را در فضای شهری کنترل کرد؟ میزان ارتباط شاخص های منظر شهری و وندالیسم در محدوده مورد مطالعه چگونه می باشد؟ نظام مدیریت مناظر شهری و نهادها و سازمان های مرتبط با آن چگونه می تواند بر کاهش این رفتارهای تخریبگرانه در محدوده مورد مطالعه تاثیر بگذارد و آن را کاهش دهند؟ در پایان نیز راهکارهایی در جهت الگوی مدیریت شهری در مقابله با وندالیسم شهری مورد اشاره قرار می گیرد.
شناسایی پیشران های موثر در بازآفرینی شهری سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
127 - 149
حوزههای تخصصی:
توسعه افسارگسیخته شهرنشینی تأثیرات و پیامدهای منفی بر کالبد شهرها به جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه ظهور سکونتگاه های غیررسمی و بافتی ناکارآمد شهری گشته است. رویکرد بازآفرینی شهری با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در پی ارتقای این بافته ای ناکارآمد می باشد. ازین رو هدف از این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در شهر زاهدان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مدیران، کارکنان و اعضای نهادهای فعال است که در بازآفرینی و نیز مدیریت و توسعه امور فرهنگی در این منطقه نقش دارند. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از روش های تحلیل ساختاری و تکنیک دلفی استفاده شده و نرم افزار مورداستفاده در این تحقیق MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری 10 شاخص به عنوان مهم ترین و کلیدی ترین شاخص های مؤثر بر بازآفرینی شهری در شهر زاهدان انتخاب شد که از میان این 10 شاخص انتخاب شده، هفت شاخص از گروه متغیر مدیرتی – نهادی و قانونی، دو شاخص از گروه متغیر اجتماعی – فرهنگی و یک شاخص هم از گروه متغیر محیطی و کالبدی بوده اند. درنتیجه مهم ترین و کلیدی ترین متغیر در بازآفرینی شهری در شهر زاهدان، متغیر مدیریتی – نهادی و قانونی می باشد و بهبود و ارتقاء توان کارشناسی و تخصصی شهرداری، یکپارچگی سیاست های بخش های مختلف شهری، تأکید بر وجود یک مرکز هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه ریزی های شهری، تدوین استانداردهای ارزیابی خدمات مدیریت شهری، ملزم نمودن کلیه نهادهای رسمی و غیررسمی به همکاری و هماهنگی با بازآفرینی شهری از جمله مهمترین پیشنهادات در ارتباط با بازآفرینی شهر زاهدان می باشند.
Studying The Role of Social Capital in Cohesion of urban areas and its impact on reducing social Harm (Case study: Pardis New Town)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۶۴-۳۴۱
حوزههای تخصصی:
Today, with the development of urbanization and increased abnormal behaviors, particularly urban crimes, prevention of social harms is of great importance. Social Sciences and Urban Development can prevent crime in urban areas by understanding cultural and social traits alongside other actions, in a way that the wrongdoer finds less opportunity for acting a criminal behavior in urban areas. The theory of social capital is intrinsically simple and affecting many other components. The core idea of social capital can be found and summed up in the word "relationship". Members of the community can cooperate and work together through making contacts with each other sustaining this relation. And thus they learn things that cannot be easily achieved alone or is hard-won. Humans are linked through a series of interconnected networks and tend to have values in common with other members of the network. And by expanding networks constitute an asset that can be considered as a form of capital. Obviously, the more people get to know each other and the more common outlook is found within them, we'll have a richer social capital. On this basis, this research will examine social capital in two dimensions, cultural (types of the trust) and structural (social participation and emotional and material support of network). And tries to study the relationship between social capital and social problems in the Pardis new city after explaining the concept of social capital; This research was conducted with survey method using a questionnaire technique. The statistical populations of the study are residents of Pardis new town, who have been selected though a random cluster sampling method. The sample size was determined as 400 people using Cochran Formula and finally data analysis was done with SPSS Software. The results show that increasing social capital components (cooperation, solidarity and social relations), social problems in new towns is reduced.
شناسایی پیشران های تحقق برنامه ریزی راهبردی در ساختار برنامه ریزی شهری( مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت بررسی آینده در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی راهبردی دارای اهمیت بسیاری می باشد. مقاله حاضر از نظر ماهیت هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در راستای هدف شناخت و تحلیل پیشران های تبیین کننده برنامه ریزی راهبردی در شهر اصفهان می باشد. که از روش اسنادی و دلفی هدفمند جهت شناسایی شاخص های مفهومی استفاده شد. حجم نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش(30نفر)می باشند، که از بین 100 نفر متخصصین و مدیران شهری و اساتید دانشگاه(جامعه آماری) انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است و با استفاده از برنامه Micmac به تحلیل مؤلفه های برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در برنامه ریزی راهبردی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 39 مؤلفه در 4 حوزه(کالبدی، فرهنگی-اجتماعی، نهادی-مدیریتی، ساختاری-فرایندی) به عنوان شاخص های برنامه ریزی راهبردی استخراج شد. از میان 39 عامل یاد شده، پس از بررسی چگونگی و میزان اثر گذاری این عوامل بر یکدیگر بر وضعیت آینده شهر اصفهان با روش های مستقیم و غیر مستقیم، 10عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان دارند، انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد، ارزیابی و کاربست برنامه ریزی راهبردی در شهر اصفهان نیازمند به دید جامع و چند جانبه است. چرا که تحقق برنامه ریزی راهبردی در این شهر با ارتباط ساختاری قوی در بین این پیشران ها مرتبط است.
تحلیل واگرایی و شکاف گروه های درآمدی از لحاظ تأمین مسکن در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1281 - 1302
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن ارزان قیمت برای گروه های کم درآمد موجب حفاظت از خانوارهای فقیر در بازار رقابتی مسکن می شود. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل واگرایی و شکاف گروه های درآمدی از لحاظ تأمین مسکن در کلان شهر اصفهان و بررسی شاخص های کمی و کیفی مسکن در کلان شهر اصفهان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری مربوط به محدوده قانونی شهر اصفهان در سال 1395 است. از مدل های SAW و Topsis، روش «ابونوری»، شاخص دسترسی و شاخص تقاضای مناسب مسکن برای تحلیل داده ها استفاده شده است. متغیرهای پژوهش مشتمل بر نوع تصرف، سطح زیربنا، کیفیت ابنیه، نوع مصالح، تعداد اتاق و بعد خانوار، برخورداری از تسهیلات مسکن درزمینه گروه های کم درآمد شهر اصفهان است.
یافته های پژوهش نشان می دهد مقدار ویژه مدل های SAW و Topsis، برای گروه های کم درآمد از میانگین متوسط پایین تر می باشد. بالا بودن ضریب تغییرات در بین گروه های درآمدی حاکی از واگرایی وجود شکاف در بین گروه های درآمدی می باشد. درنتیجه، بر اساس نتایج حاصل از محاسبات مدل های SAW و Topsis، وضعیت کمی و کیفی شاخص های مسکن در بین گروه های کم درآمد در شهر اصفهان در وضعیت مناسبی قرار ندارد. نتایج حاصل از روش ابونوری بیانگر آن است که ضریب جینی هزینه مسکن برای خانوارهای شهری تا سال 1384 روندی نزولی داشت، اما از سال 1385 به بعد شکاف در حال افزایش می باشد. همین طور منحنی لورنز، به افزایش نابرابری در طول زمان صحه گذاشته است. بر اساس شاخص دسترسی به مسکن، دهک کم درآمد در سال 1383 با پس انداز کامل درآمد 75 روز خانوار، می تواند یک مترمربع مسکن را خرید کند؛ اما در پایان سال، 1395 این عدد به 206 روز رسیده است. همچنین در سال 1383، خانوارهای دهک اول با تقریباً 49 سال کار کردن می توانستند مسکن موردنیاز خود را تهیه نمایند، اما در سال 1395 این میزان به 103 سال رسیده است. نتایج برآورد تقاضای مؤثر مسکن در دهک های درآمدی ازنظر مساحت زیربنا در شهر اصفهان بیانگر آن است که دهک اول تا چهارم در سال 1383 از 4 تا 11 مترمربع توان تأمین مسکن را داشته اند؛ اما این اعداد در سال 1395 به 9/1 تا 5 مترمربع کاهش یافته است.
تحلیل هزینه – فایده اجتماعی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
104 - 120
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل هزینه – فایده اجتماعی به کارگیری یکی از کاربردیترین روشها در کاهش انتشار آلایندههای گازی یعنی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران پرداخته شده است. برای این منظور، هزینه تعویض مبدلها، تمایلبهپرداخت ساکنان شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا و منافع حاصل از کاهش انتشار آلودگی در سال ۱۳۹۹ موردبررسی قرار گرفته است. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده، مجموع هزینههای مرتبط با تعویض مبدل کاتالیستی برای یک دوره برابر با ۴۹۸۳۴ میلیارد ریال، ارزش تمایل به پرداخت سالانه شهروندان تهرانی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط معادل ۳۱۸۳۴ میلیارد ریال و منفعت سالانه حاصل از کاهش انتشار نیز ۸۹۸۷ میلیارد ریال برآورد شده است. بر این اساس و با توجه به دوره بررسی 20 ساله و مفرضات مدل اقتصادی، تعویض مبدلهای کاتالیستی در سناریوهای مختلف دارای توجیه اقتصادی است. لذا پیشنهاد میشود نهادهای مدیریت شهری با در نظر گرفتن منافع ایجادشده، زمینه تامین منابع مالی و تعویض این قطعه را در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران مورد پیگیری قرار دهند.
ارزیابی وضعیت شاخص های حق به شهر (نمونه موردی: مناطق پنچ گانه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
125 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حق به زندگی شهری و حق خواهی در شهر و یا چنان که هنری لوفور می گوید، حق به شهر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر اردبیل می توان شیوه نظام سرمایه داری و سودطلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی شاخص های حق به شهر در اردبیل و مناطق شهری آن است که جهت جمع آوری داده ها از نظرات شهروندان مناطق (383 نفر) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Excel و مدل تصمیم گیری چندمتغیره کوپراس (KOPRAS) استفاده شده است. در همین خصوص نتایج تحقیق و آزمون tتک نمونه ای بیانگر این امر است که میانگین امتیاز شاخص های حق به شهر در شهر اردبیل 99/2 به دست آمده که حد متوسط را نشان می دهد. همچنین براساس مدل کوپراس، مناطق یک، سه، پنج و دو و چهار شهری به ترتیب رتبه های اول تا پنجم شاخص های حق به شهر را در مناطق شهری اردبیل را کسب کرده اند. از نظر سطح بندی نیز، مناطق یک و سه شهری در سطح خوب، مناطق دو و پنج شهری در سطح متوسط و منطقه چهار در سطح ضعیف قرار گرفته اند.