فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۴۱ تا ۱۰٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با شکل گیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحران های اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ها و واکنش هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می تواند زمینه ساز نوآوری و کارآفرینی گردد. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از ArcGIS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش بنیان سر ریز فن آوری (32/15درصد)، عامل رقابت پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ها و تعامل های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است. نتیجه گیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میان دربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوری که پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستان های پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.
روستا شهرها و نقش آن ها در پایداری سکونتگاه های پیرامونی (مورد مطالعه: شهر توحید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روستا شهرها، از موفق ترین نمونه های سکونتگاهی هستند که تأثیر بسزایی در راستای رفع ناموزونی های منطقه ای و نابرابری های ناحیه ای دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش نقش شهر کوچک توحید در توسعه ی پایدار سکونتگاه های ناحیه ای است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش برابر با (374) نفر تعیین و برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS و تحلیل تراکم جمعیتی (Kernel density) از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری جهت بررسی تأثیر و نقش شهر کوچک توحید در ابعاد پایداری سکونتگاه های حوزه نفوذ نشان داد که بعد مدیریتی با (34/3) دارای بالاترین امتیاز و شاخص های اجتماعی – فرهنگی با (61/2 ) دارای کمترین امتیاز می باشد. یافته های پژوهش نشان از ارتباط مستقیم و معنادار بین ابعاد توسعه می باشد. در نهایت نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، مؤلفه های چهارگانه مورد مطالعه با سطح معناداری کمتر از 05/0، بر تقویت شهر توحید در راستای تقویت توسعه ناحیه ای اثرگذار می باشند. بر اساس تحلیل فضایی (تراکم جمعیتی) به عمل آمده بین عوامل جغرافیایی از قبیل دوری و نزدیکی و میزان رابطه با شهر رابطه ی معناداری وجود دارد. یعنی روستاهایی که در فاصله نزدیک تری از شهر واقع شده اند رابطه بیشتری با شهر داشته درنتیجه تمرکز جمعیت در آن ها بیشتر و پایداری آن ها بیشتر و برعکس نیز صادق است. باید گفت شهرهای کوچک مخصوصاً در ارتباط با سکونتگاه های پیرامونی، تأثیرات عمدتاً مثبت و بعضاً منفی مختلفی را در ابعاد گوناگون بر نواحی پیرامونی بر جای می گذارند که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
سیستم های پیشرفته اطلاع رسانی به راننده در مدیریت ترافیک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۱۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
سیستم&zwnjهای پیشرفته&zwnjی اطلاع&zwnjرسانی به راننده می توانند در زمینه های مختلفی نظیر کمک به استفاده کنندگان برای تصمیم&zwnjگیری در انتخاب مسیر، کاهش تراکم ترافیکی در شبکه و بهبود عملکرد آن موثر باشند. این سیستم&zwnjها می&zwnjتوانند بر پایه&zwnjی معیارها و اهداف مختلف، اطلاعات متفاوتی را به استفاده کنندگان ارائه دهند. در این مقاله، جهت بهبود عملکرد شبکه، فرض می&zwnjشود که کلیه وسایل نقلیه شهر تهران مجهز به ATIS هستند و به کاربران شبکه اطلاعات مسیرها برمبنای تعادل سیستم ارائه می&zwnjشود. با توجه به این که زمان سفرهای برخی از مسیرهای پیشنهادی از زمان سفر کوتاه&zwnjترین مسیر&zwnjهای شبکه بیشتر است، تنها گروهی از استفاده&zwnjکنندگان از آن اطلاعات پیروی می کنند و گروه دیگر از کوتاهترین مسیرها استفاده می&zwnjکنند. بنابراین، استفاده کنندگان به این دو گروه تقسیم و به ترتیب بر مبنای تعادل سیستم و تعادل استفاده کننده به شبکه تخصیص داده می&zwnjشوند. با تعمیم الگوریتم مطرح فرانک- ولف، روش حلی تکراری برای تخصیص همزمان تقاضای هر دو گروه ارائه شده، و تحلیل حساسیتی روی کل زمان سفر و سرعت متوسط شبکه برای درصدهای مختلف استفاده از اطلاعات مسیرها انجام می&zwnjشود.
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
بررسی نقش ساختار مدیریت شهری در توسعه فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲۸-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سهم معنادار شاخص های ساختار مدیریت شهری در تبیین تغییرات توسعه فرهنگ سیاسی آن ها است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی، به لحاظ روش اجرا پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان 29-18 شهر تهران در سال 1395 بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین گردید. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای شامل 20 گویه استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه ها با توجه به ماهیت موضوع، در فرایند تنظیم پرسشنامه ها از روایی محتوایی که شامل روایی قضاوتی (اظهارنظر صاحب نظران) و صوری است استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از آنجا که میزان بدست آمده برای متغیر فرهنگ سیاسی (819/0)، میزان مشارکت شهروندان (791/0)، رعایت حقوق شهروندی (714/0)، ارائه خدمات شهری (753/0)، بالاتر از 7/0 بود بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی پرسشنامه بود. آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون استنباطی تی تک نمونه ای و رگرسیون دو متغیره با کاربرد نرم افزار SPSS22 انجام گرفت. بر اساس نتایج مقدار آماره tتک نمونه ای برای همه متغیرها، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر بود در نتیجه اختلاف میانگین همه متغیرها از عدد 3 معنادار بود، لذا میانگین کلیه مؤلفه های متغیر ساختار مدیریت شهری (میزان مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی، ارائه خدمات شهری) و متغیر فرهنگ سیاسی، در بین شهروندان 29-18 ساله شهر تهران بالاتر از میانگین مفروض (3) بود. بنابراین می توان گفت ساختار مدیریت شهری و فرهنگ سیاسی در جامعه مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بود. همچنین بر اساس نتایج به ازاء یک واحد افزایش در مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی و ارائه خدمات شهری به ترتیب 47 درصد، 56 درصد و 33 درصد به بهبود احساسات، و ادراکاتی که مردم به سیستم سیاسی دارند، افزوده شد.
تحلیل مؤلفه های تاثیر گذار در مدیریت بحران در نواحی روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
133 - 148
حوزههای تخصصی:
تداوم مخاطرات طبیعی و آسیب پذیری نواحی روستایی موجب شده تا این مخاطرات به بحران هایی بدل گردند که هرساله خسارات فراوانی را برجای می گذارند، با توجه به اینکه وضعیت مدیریت بحران، نقش بسزایی در کنترل و تبدیل مخاطرات طبیعی دارد، در این راستا نیاز است که وضعیت نواحی روستایی مورد مداقه و تحلیل قرار گیرد. لذا ارائه مدلی متناسب در پایش و مدیریت بحران به حل مشکلات عدیده در زمینه بلاهای طبیعی می تواند کمک کند. مناطق روستایی استان اصفهان دارای روستاهای بسیار زیادی می باشد که نبود قوانین و برنامه ای متناسب در زمینه کنترل و مدیریت مخاطرات طبیعی، منابع زیادی را نابود خواهد کرد که این امر بررسی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در مدیریت ریسک و تبیین الگوی برنامه ریزی متناسب آن را طلب می کند. لذا هدف از این مطالعه تحلیل مؤلفه های مؤثر در مدیریت بحران نواحی روستایی استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جهت گردآوری داده ها از مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که با توجه به مرور زمینه تحقیق و انجام مصاحبه های فردی با کارشناسان اداره کل مدیریت بحران منطقه طراحی گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل 22 نفر از مدیران مرتبط هستند که در حوزه مدیریت بحران فعالیت داشتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاخص برنامه ریزی (30/0)، آموزش و ترویج (18/0)، قوانین و مقررات (66/0)، اطلاع رسانی (46/0) و عامل زیربنایی (22/0) از بارهای عاملی را تبیین می نماید. دیدگاه ساختاری و جامع، جهت شناخت عوامل مؤثر بر وضعیت مدیریت بحران نواحی روستایی وجه تمایز این پژوهش با سایر پژوهش ها می باشد.
تاثیر تحولات ساختاری نامنظم بر توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی (مورد: بخش مرکزی شهرستان منوجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نظام فضایی سکونتگاه های روستایی از دو جزء اصلی ساختارها و کارکردها تشکیل شده است. افزون بر این دو جزء، بحث عوامل و نیروهای دورنی نیز مطرح است که بر قابلیت ها و محدودیت های نظام سکونتگاهی اثرگذار می باشند، یعنی عوامل و نیروهای که در شکل دهی و تحول نظام سکونتگاهی دخالت دارند ولی در کنار نیرو های درونی، نیروهای بیرونی نیز مطرح است که به نوبه خود در فرآیند شکل پذیری و تحول نظام فضایی سکونتگاه های روستایی دخالت دارند؛ لذا در پژوهش سعی شده است، تاثیر تحولات ساختاری- کارکردی نامطلوب و بدون قاعده در عدم توسعه سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان منوجان در استان کرمان، مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 66 روستای بخش مرکزی شهرستان منوجان با جمعیت 49428 نفر است. جهت نمونه گیری؛ با استفاده از فرمول کوکران، 379 نفر از روستاییان منطقه، محاسبه و بین آنها، پرسشنامه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه تحقیق به شیوه صوری و محتوایی و نیز پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ به میزان83/0 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نظام سکونتگاهی با رویکرد ساختاری-کارکردی و توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی منوجان رابطه معنادار وجود ندارد. بیشتر سکونتگاه های روستایی از حداقل خدمات و امکانات برخوردار نبوده و اکثر آنها طبق آزمون همبستگی پیرسون جزء روستاهای ناپایدار محسوب می شوند. همچنین بین مولفه های تحولات ساختاری-کارکردی و شاخص های عدم توسعه یافتگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه توام با میزان 361/0 درصد، نشان دهنده تاثیرگذاری مولفه های ساختاری-کارکردی (متغیر مستقل) بر سطح توسعه سکونتگاهی (متغیر وابسته) روستاهای بخش مرکزی شهرستان منوجان می باشد و بیانگر آن است که این مولفه ها، 6/41 درصد تغییرات در سطح توسعه سکونتگاهی روستاهای شهرستان منوجان را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی منوجان به لحاظ توسعه یافتگی، ناپایدار به لحاظ پویش ساختاری-کارکردی، نامنظم و پراکنده و فاقد برخورداری از خدمات و امکانات می باشد.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی هتلهای توریستی بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی اعتبار هتل، رضایت و اعتماد مشتریان و تعدیلگر توانایی مدیریتی هتل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف «بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی هتلها بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی اعتبار هتل، رضایت و اعتماد مشتریان و تعدیلگر توانایی مدیریتی هتلها» انجام گرفت. از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی با ماهیت کاربردی بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه برای متغیرهای مسئولیت اجتماعی، وفاداری، رضایت، اعتماد مشتری، اعتبار و توان مدیریتی هتل بود. برای آزمون فرضیات از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین مهمانان هتلها مسئولیت پذیری بر اعتبار شرکت، رضایت و اعتماد مشتری تأثیر معنی داری داشت؛ همچنین رضایت و اعتماد بر وفاداری مشتری تأثیرگذار بود. همچنین توانایی شرکت رابطه بین مسئولیت پذیری و وفاداری مشتری را تعدیل نکرد. در نهایت نیز نشان داده شد که اعتماد و رضایت مشتری در بین مسئولیت پذیری اجتماعی و وفاداری مشتری نقش میانجی دارد.
تأثیر جنوب شرق ایران به عنوان منطقه ویژه انتقال انرژی بر شکاف های حاصل از تفاوت سطح توسعه منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۱۶-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بیشتر صاحب نظران حوزه حمل و نقل، جنوب شرق ایران به ویژه سیستان و بلوچستان و بندر چابهار نزدیک ترین و بهینه ترین مسیر انتقال انرژی و کالا است. مسیری که از اتصال دریای عمان و اقیانوس هند به افغانستان و کشورهای حوزه CIS، هند، چین و حتی کریدور شمال- جنوب روسیه و سن پترزبورگ ایجاد شده است. همان طور که ناحیه پارس جنوبی منطقه وی ژه اقتصادی انرژی ب رای کشور محسوب می شود چابه ار نیز دارای پتانسیل تبدیل شدن به منطقه ویژه انتقال انرژی است. این موضوع با توجه به رقابت کشوره ای مصرف کننده انرژی و ظرفیت بالقوه ترانزیت بین المللی در این مسیر قابل اثبات است. اما جنوب شرق ایران و به ویژه بلوچستان از محرومیت های فراوانی رنج می برد و در این میان شکاف تفاوت سطح توسعه در زمره شکاف هایی قرار می گیرد که گفتگوپذیر و قابل مذاکره هستند. بنابراین ارتقاء محور شرق به منطقه ویژه انتقال انرژی و اتصال بازارهای افغانستان، هند، چین و کشورهای حوزه CIS به اروپا، خاورمیانه و آفریقا، فرآیند توسعه در این منطقه را تحت تأثیری مثبت قرار می دهد. با ایجاد فرصت های شغلی، گسترش ارتباطات و به تبع آن خروج منطقه از انزوای جغرافیایی شاخص های توسعه بهبود یافته و شکاف های اجتماعی کاهش خوهند یافت.
واکاوی معیارها برای مکان یابی اسکان موقت برای زلزله احتمالی در منطقه ای ازیک کلانشهر؛ مطاعه موردی: منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۳۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش اندیشی برای ضرورت های پس از سوانح امری خردمندانه و مدبرانه بوده و مطالعه و پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت پس از سوانح ازجمله زلزله در کلان شهرهایی همچون تهران موضوع اصلی این پژوهش است. شرایط و ویژگی کلان شهر نسبت به شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک متفاوت است. در یک کلان شهر هر منطقه ممکن است ویژگی متفاوت و انتخاب های متفاوتی برای مکان یابی اسکان موقت پس از سوانح داشته باشد. در این مقاله، با مروری بر معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در ایران و جهان، و نیز پیشینه تحقیقات در این حوزه درباره مکان یابی در شهرهای کوچک تر یا مناطق دیگری از کلان شهر تهران، ابتدا معیارهای نظری و تئوریک برای مکان یابی اسکان موقت به طور کلان واکاوی شده و سپس این معیارها به طور مشخص در منطقه 10 تهران ارزیابی و سنجیده شده است. هدف این پژوهش واکاوی معیارهای انتخاب مکان های مناسب برای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در کلان شهرها است که این معیارها به صورت مورد پژوهی در منطقه 10 تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش با روش ترکیبی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد) و استنتاج نیز با روش های قیاسی و استقرایی انجام شد. روش تحلیل محتوای کیفی متون، کدگذاری (متون و گزارش ها و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران علمی و عوامل فنی و نیز مدیران بخش تخصصی)، مقایسه تطبیقی معیارها با موردپژوهی ها موجب به دست آمدن معیارهای اولیه شده؛ پس از تحلیل معیارها، از سوی دیگر برای امکان سنجی و مکان یابی نهایی در منطقه 10 تهران علاوه روش فرایند سلسله مراتبی برای مکان یابی نهایی استفاده شد. یافته ها: تعداد 30 مکان در داخل منطقه و 3 مکان در خارج از منطقه 10 معرفی، سنجیده و به ترتیب اولویت معرفی شد. بررسی یافته ها منجر به اعلام نتایجی گردید که بر اساس آن پیشنهاد می شود برخی سیاست گذاری های علمی در حوزه تخصصی مکان یابی برای اسکان موقت پس از سوانح موردبازنگری و تغییرات ساختاری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد الزاماً قادر به مکان یابی برای اسکان موقت در همه مناطق یک کلان شهر نخواهیم بود؛ زیرا شرایط و امکانات و ویژگی هر منطقه با یک منطقه دیگر در یک کلان شهر متفاوت باشد. ازجمله یکی از نتایج مهم این تحقیق این است که با توجه به ماهیت شهرسازی و ساختار شکل گیری تهران، بسیاری از مناطق این شهر -ازجمله منطقه 10- ظرفیت لازم جهت مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در داخل منطقه را ندارد. لذا در بخش نهایی پژوهش تغییرات پیشنهادی در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ارائه شده است.
بررسی رابطه مکان مندی فضاهای عمومی شهری با ادراک پیوستگی ساختمان و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۹۹-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مدل ارزیابی رضایتمندی سکونتی آپارتمان های مسکونی (مطالعه موردی: محدوده کوه آتشگاه-ناژوان در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایتمندی سکونتی یک شاخص مهم در ارزیابی احساس رضایت فرد از محیط مسکونی، برای برنامه ریزان، معماران، توسعه دهندگان و سیاست گذاران است که از طریق عوامل متنوعی ارزیابی می شود. هدف: هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های رضایتمندی سکونتی در ابعاد مختلف، اولویت بندی آن ها و رسیدن به مدلی جهت ارزیابی رضایتمندی سکونتی در آپارتمان های مسکونی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق این پژوهش با رویکردی کمی، در دو مرحله شامل یافتن مؤلفه های رضایتمندی سکونتی از طریق تحلیل محتوای پژوهش های انجام شده و ارزیابی رضایتمندی سکونتی بر اساس مؤلفه ها از طریق پیمایش است. پیمایش با جامعه آماری ساکنین آپاتمآن های مسکونی و حجم نمونه، 250 نفر از ساکنین آپارتمان های زیر 10 واحدی به صورت تصادفی، صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه مورد تحلیل، منطقه 9 اصفهان در محدوده مابین کوه آتشگاه و منطقه ناژوان است که در سال های اخیر، ساخت وساز در این منطقه با روند تصاعدی افزایش یافته است. همین امر، اهمیت بررسی رضایتمندی سکونتی در این منطقه را نشان می دهد. یافته ها: یافته ها در دو بخش نتایج تحلیل آنووا و مدل یابی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس جامعه آماری موردبررسی، سن، میزان تحصیلات و درآمد، تأثیر چندانی بر رضایتمندی سکونتی ندارد. همچنین مدل رضایتمندی سکونتی در سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با بار عاملی بین 3/0 تا 4/0 به دست آمده است. در این مدل، بعد ذهنی دارای بیشترین بار عاملی در بین ابعاد و تعاملات اجتماعی دارای بیشتر بار عاملی در بین مؤلفه های رضایتمندی سکونتی است. نتایج: بنا بر یافته ها نتیجه گیری می شود که رضایتمندی سکونتی، مفهومی به هم پیوسته بر اساس سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با درجه اهمیت تقریباً برابر و تحت تأثیر یکدیگر است. این مفهوم، همچنین دارای مؤلفه هایی با درجه اهمیت تقریباً برابر است. سهم هر یک از ابعاد در مدل رضایتمندی سکونتی، حدود 30 تا 40 درصد و دارای اهمیت زیاد و سهم هر یک از مؤلفه ها حدود 3 تا 4 درصد است.
تلفیق مدل AHP و تحلیل شبکه در محیطGIS جهت مکان گزینی کاربری درمانی (بیمارستان)؛ مطالعه موردی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۵۸-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آنها شکل تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی بوجود آورده است. از آنجایی که بهداشت و درمان از ضرورتهای اولیه زندگی میباشد؛ لذا خدمات رسانی مناسب و پویا به شهرنشینان نیازمند، استقرار مراکز خدمات درمانی در مکان مناسب در سطح شهر می باشد که نقش مهمی در تامین آسایش شهروندان ایفا می کنند. از این رو موضوع مکان یابی، خدمات رسانی، و خدمات دهی بهتر این مراکز درسطح شهرمهم است. لذا تحقیق حاضر، بررسی فضاهای بهداشتی- درمانی و دسترسی سریع به آنها، مکانیابی صحیح این فضاها را بعنوان یک پیش فرض می طلبد که ما در این پژوهش جهت مکان یابی مراکز درمانی شهر سمنان، با بررسی کاربری های عمده شهری و بااستفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جفرافیاییGIS 1و روش وزندهی تحلیل سلسله مراتبی AHP 2 روش تحلیل شبکه برای تعیین شعاع عملکردی مکان بهینه مراکز درمانی مشخص نموده و سپس با توجه به تلفیق داده ها علاوه بر 4 بیمارستان موجود در شهر سمنان، 3 بیمارستان جدید پیشنهاد می شود. در واقع این پژوهش، بعنوان تحقیقی بنیادی و کاربردی می تواند مورد استفاده مدیران شهری، برنامه ریزان شهری و دست اندرکاران خدمات در شهر گردد.
بررسی تاثیر مدیریت فضا و آماده سازی زمینه های محیطی در پیشگیری از وقوع جرم و رفتار غیر مسئولانه در کلانشهرها(نمونه موردی، شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات مربوط به حوزه پیشگیری از جرم، بر مولفه های انسانی و اجتماعی توجه نموده اند و بر شرایط و زمینه های محیطی تاکید کمتری داشته اند. به همین منظور، در این بررسی تاثیر زمینه های محیطی در کانون توجه قرارگرفت و راهکارهای مکانی-فضایی معرفی گردید. این بررسی با روش پیمایشی و توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز در بخش تعیین علل از نمونه ای به حجم 50 نفر از متخصصان و در بخش میدانی به صورت مشاهده 90 عملکرد در 37 فضای عمومی شهر مشهد گردآوری شد. این داده ها با استفاده آمار توصیفی و استنباطی(آزمون خی دو در سطح احتمال کمتر از 5 درصد)، نظریه پنجره های شکسته، فعالیت روزمره و موقعیت-گرایی در قالب رویکردهای هرمنوتیکی، مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که بسیاری از رفتارهای انسان، تحت تاثیر عنصر ناخودآگاه بر اساس شواهد بیرونی و به خصوص وضعیت محیطی بروز می کند. به همین دلیل، نمونه های مورد بررسی در این پژوهش بدون این که بدانند در سه موقعیت، وسوسه در برابر برداشتن وجه نقد، تخلفات راهنمایی و رانندگی و توجه به حفظ محیط زیست، با توجه به شرایط محیطی، رفتارهای کاملا متفاوتی نشان دادند. مطابق یافته های این بررسی، چنانچه شرایط محیطی به نحوی ساماندهی گردد که ناخوآگاه افراد را به این حقیقت ترغیب نماید که قانون و نظم مشخصی در فضا حاکم است، آنان را وادار می سازد که رفتار هنجارمند و مسئولانه ای را در پیش بگیرند.
ارزیابی مدیریت محلی در نواحی روستایی غرب و جنوب غرب استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت روستایی مجموعه ای از اطلاعات و مهارت ها و رکن اساسی سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای برنامه های توسعه روستایی بوده و از محورهای اساسی در تحلیل مسایل روستایی به شمار می رود. مدیریت محلی با ماهیت مدیریت مرکزی، شکل سازمان یافته، تابع حکومت مرکزی یکی از نمودهای مدیریت روستایی است که به علت قدرت تصمیم گیری قابل ملاحظه از اهمیت بسیاری در نواحی روستایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدیریت محلی در نواحی روستایی غرب و جنوب غرب استان گیلان است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس هدف از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مناطق روستایی غرب و جنوب غربی استان گیلان (7 شهرستان) می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل فرمانداران، بخشداران، کارشناسان فرمانداری ها، کارشناسان بخشداری ها، کارشناسان بنیاد مسکن، کارشناسان جهاد کشاورزی، کارشناس امور روستایی استانداری، دهیاران و اعضای شورای اسلامی (156 پاسخگو) و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل رگرسیون استفاده است. ابتدا به کمک تکنیک دلفی سه مولفه آگاهی و نگرش، قوانین و ضوابط و شاخص های محلی (شامل 54 متغیر) انتخاب شده و جهت ارزیابی موضوع از نظر جامعه محلی مورد سنجش قرارگرفته اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شامل سکونتگاه های روستایی در غرب و جنوب غرب استان گیلان می باشد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهایی که دارای شورا و دهیار هستند بهتر می توانند نقش موثری در کاهش مهاجرت، تثبیت و افزایش جمعیت، فراهم نمودن امکانات و خدمات زیربنایی و خدمات روبنایی داشته باشند و رضایت اهالی روستا به کمک اعتبارات دریافتی را جلب نمایند. دهیار بهتر از هر شورا یا گروه شورای منتخب اداره خواهد شد حتی در روستاهایی که با توجه به بعد جمعیتی امکان داشتن دهیار وجود ندارد اداره مجموعه ای از روستاها را به یک دهیار سپرده شود. همچنین یافته ها نشان می دهد که شاخص های راه دسترسی، امکانات و خدمات رفاهی و انتخاب مدیر مناسب نیز از عوامل موثر بر امور مدیریتی بوده است. نتایج: به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد این سه مولفه بر مدیریت محلی تاثیرگذار بوده است. همچنین با مشاهده حد مثبت بالا و پایین حاصل از آزمون تی تک نمونه می توان ادعا نمود هر سه شاخص در وضعیت مطلوبی قرار دارند و با توجه به آماره T به ترتیب شاخص محلی، آکاهی و نگرش و سپس قوانین و ضوابط بیشترین تا کمترین تاثیر را بر مدیریت محلی در محدوده مورد مطالعه داشته اند.
مدل سازی ساختاری - تفسیری و توسعه گردشگری پایدار، مطالعه موردی استان المثنی در کشور عراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری استان المثنی مبتنی بر توسعه پایدار می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر، در چارچوب کلی تحقیقات پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارشناسان و مدیران و متخصصان بخش گردشگری شهری مشغول به فعالیت در استان المثنی در کشور عراق می باشند، که 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند جهت مطالعه انخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش اعتبار پرسشنامه مربوط به ISM از روش روایی محتوایی (CVR) بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل تحلیلی تفسیری ساختاری (ISM)استفاده شد. نتایج تحلیل میک مک در مدل ISM نشان داد عامل های بهبود سیستم حمل و نقل و راه های ارتباطی، توسعه تجهیز امکانات رفاهی، کیفیت خدمات و زیرساختها و افزایش امنیت اجتماعی جزء متغیرهای وابسته یا تأثیرپذیر می باشند که برای ایجاد این متغیرها عوامل زیادی دخالت دارند و خود آنها کمتر می توانند زمینه ساز متغیرهای دیگر شوند. عامل های سرمایه گذاری در جهت ایجاد و بروز کردن زیرساخت های فناوری اطلاعات، رفع محدودیت های فرهنگی و مذهبی برای گردشگران خارجی، ایجاد مراکز تفریحی اوقات فراغت جزء متغیرهای پیوندی هستند که از قدرت نفوذ، توان و وابستگی بالایی برخوردارند. عامل حضور در سطح بین الملل از طریق تبلیغات، عامل جلب مشارکت سرمایه گذاری خارجی در زمینه توسعه گردشگری و عامل تدوین برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در جهت افزایش امنیت عمومی جزء متغیرهای مستقل کلیدی می باشد که دارای قدرت نفوذ زیاد و وابستگی کمتری می باشد.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
مدیریت آینده نگار راهبردی میراث فرهنگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۴۵-۵۳۳
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر، ضرورت آگاهی از روند تغییرات و تحولات، منجر به شکل گیری شاخه نوینی موسوم به «مطالعات آینده»، «آینده پژوهی» و «آینده نگاری» گردید. این علم در پی آن است که نیروها و عواملی را شناسایی و درک کند که سبب تغییرات و تحولات بنیادین در زندگی بشر می شود. پژوهشگران این عرصه، روند نوآوری های فنی، تغییرات نظام ارزشی جوامع، مسایل امنیت داخلی، ژئوپلتیک، آلودگی ها و بحران های محیط زیست، الگوهای جمعیتی و از همه مهتر مسایل فرهنگی را دنبال می کند و تلاش می کنند تا سناریوهایی برای تحولات آینده ارایه دهند و با توجه به این نکته که هویت و تمدن هر کشور در میراث ملموس و ناملموسِ به یادگار مانده از گذشتگان نمود می یابد و این میراث ماندگار باید حفظ شوند مدیریت سنتی و اتخاذ تدابیر غیرعلمی در این حوزه می تواند پیامدهای جبران نشدنی در پی داشته باشد زیرا این شیوه مدیریت توان رویارویی با نیازهای جدید جامعه را ندارد. بنابراین برای جلوگیری از این مشکلات باید میراث فرهنگی را تحت یک مدیریت واحد راهبردی قرار داد و از دانش به روز و کارآمد مدیریتی در این حوزه به بهترین شکل استفاده نمود.
تحلیل سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر امنیت (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
84 - 100
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاههای غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاستهای شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرتها شکل گرفته است. سکونتگاههای غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوهای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی به شمار می روند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و از نظر روش توصیفی - اکتشافی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات میدانی و پیمایشی قلمداد می شود، همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه (با طیف لیکرت به صورت باز و بسته) استفاده شده است. در این پژوهش محلات 11 گانه اسکان غیر رسمی شهر خرم آباد با تاکید بر گسترش فقر توسط آزمون های آماری با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد که اطلاعات از طریق پرسشنامه بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که با توجه به بررسی های به عمل آمده و آزمون های آماری انجام شده (آماره آزمون T – TEST، آماره آزمون F و TUKEY) و نتایج به دست آمده، می توان گفت که تفاوت معناداری بین محله های مورد مطالعه به لحاظ وضعیت امنیت وجود داشته و محله های مورد مطالعه به لحاظ سطح امنیت در وضعیت مناسب و مطلوبی بسر نمی برند. محله فلک الدین و دره گرم شرقی دارای کمترین امنیت و گل سفید و اسدآبادی دارای بیشترین امنیت هستند.