فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیکاری و کمبود فرصت ها ی شغلی از مشکلات اصلی روستاها، به ویژه در بین جوانان روستایی است. کاهش شاغلان بخش کشاورزی این واقعیّت را نشان می دهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی در گرو توسعه ی بخش های صنعت و خدمات است. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه ی اقتصادی، می تواند یکی از راهبردهای اصلی حلِّ مشکلات روستایی، متنوّع سازی اقتصاد و استفاده ی بهینه از منابع روستاهای کشور باشد. گردشگری یکی از بزرگ ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد است، درنتیجه تقاضاهای جدید گردشگران و نیاز به تنوّع محصولات و مقصدهای گردشگری، زمینه ای برای توسعه ی کسب و کارها، به ویژه کسب وکارهای کوچک و متوسّط و توسعه ی کارآفرینی فراهم می آورد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار گردشگری بر توسعه ی کارآفرینی روستایی انجام شده، این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن تحلیلی تطبیقی است. در جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جوانان (15-29 سال) و تعداد نمونه ها 123 نفر بوده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ (85 %) و در روایی آن از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای بررسی شاخص های کارآفرینی، ویژگی های کارآفرینی در بین جوانان روستای کندوان (گردشگرپذیر) با جوانان روستای اسکندان (روستای معمولی) واقع در یک دهستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد جوانان روستای کندوان نسبت به جوانان روستای اسکندان از ویژگی های کارآفرینانه بالاتری برخوردارند و دلیل آن تعاملات فرهنگی در اثر حضور گردشگران و همچنین شکل گیری زیرساخت های اوّلیّه و وجود فرصت های جدید در اثر گردشگری است.
آشنائی با سرزمین کشمیر و مسائل آن
حوزههای تخصصی:
نقش شهرهای جدید در روند شهرنشینی
حوزههای تخصصی:
نقش چاهک ها در متنوع سازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زهک در استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاهک ها در سالیان اخیر در اقتصاد روستایی شهرستان زهک اهمیت ویژه ای یافته اند.حفر چاهک ها از جمله تکنیک های مردم این منطقه در مقابله با خشکسالی و تنوع بخشی به محصولات کشاورزی است. شهرستان زهک به دلیل موقعیت جغرافیایی آن در مقایسه با دیگر نقاط کشور دارای رطوبت و بارندگی بسیار کمی (60 میلی متر در سال) است. فقدان سفره های آب زیرزمینی (به جز جریانات زیرسطحی و زهاب کشاورزی) و نوسانات آب هیرمند، کشاورزان این منطقه را همواره با مشکلات عدیده ای روبه رو می سازد. اما آنان در خشکسالی های اخیر با حفر چاهک ها و به کارگیری الگو های کشت امروزین نه تنها بر مشکل کم آبی فائق آمده اند، بلکه توانسته اند به سطح درآمدزایی نیز برسند. این مقاله ضمن بیان مبانی نظری تنوع بخشی در فعالیت های اقتصاد روستایی، به بیان نقش چاهک ها در بخش هایی مانند: آبزی پروری، کشت گلخانه ای، دامپروری و مانند اینها می پردازد. در مبانی نظری به رویکرد متنوع سازی و تجربیات کشورهای مختلف به عنوان راه کار مقابله با خشکسالی پرداخته شده و در نهایت مقایسه ای در زمینه تنوع محصولات کشاورزان و تغییر الگوی کشت منطقه ناشی از آب چاهک ها صورت گرفته است.روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی -تحلیلی و موردی- میدانی است و نمونه گیری از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری و تحلیل همبستگی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، در مناطقی از شهرستان زهک که به آب تابستانه چاهک ها دسترسی دارند، تنوع محصولات کشاورزی و سطح نسبتا بالای درآمد به چشم می خورد و ساکنان آنها به آینده شغلی شان نیز امید بیشتری دارند.این در حالی است که روستاهایی که به آب چاهک ها کمتر دسترسی دارند، فقط به کشت گندم و جو اکتفا کرده اند. کشاورزانی که از چاهک ها استفاده می کنند، در مقایسه با دیگران مشارکت های اقتصادی و اجتماعی بیشتری دارند و چاهک ها توانسته اند منابع آبی مطمئن برای فعالیت های اقتصادی فراهم سازند.
قابلیت سنجی توسعه گردشگری با رویکرد توسعه پایدار در شهر مرزی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی، کشورهای مختلف دنیا از منابع اقتصادی متعددی در توسعه کشورها استفاده می کنند که از جمله آنها، گردشگری است. شهر ارومیه یکی از مناسب ترین مناطقی است که دارای جاذبه های متعدد گردشگری است و با برنامه ریزی در این زمینه، می توان به توسعه اقتصادی، فرهنگی، و زیرساختی لازم در این شهر دست یافت.
روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی- توسعه ای است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و پس از پرسشگری از مردم، گردشگران و مسؤلین حوزه گردشگری به تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک دلفی و مدل SWOT پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مناسب ترین راهبرد توسعه گردشگری منطقه، راهبرد بازنگری (WO) با امتیاز 3.266 است. بر این اساس لازم است اقداماتی نظیر بسترسازی برای توسعه سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی برای ایجاد زیرساخت های مناسب، آموزش متخصصین برای استفاده بهینه از ظرفیت های منطقه، ایجاد محیط های پیاده محور و تشویق مردم به استفاده از وسایط نقلیه عمومی، تبلیغات پتانسیل های منطقه برای شناسایی قابلیت های منطقه در سطح ملی و فرا ملی، اهمیت دادن به صنعت گردشگری به عنوان صنعتی فرابخشی برای تمام دستگاه های اجرایی مرتبط با گردشگری انجام گیرد.
بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر جذب گردشگران ورزشی به استان مازندران با تأکید بر بازاریابی گردشگری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف از پژوهش حاضر، اولویت بندی و تاثیر عوامل جذب کننده گردشگران ورزشی به استان مازندران با تاکید بر بازاریابی گردشگری ورزشی می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. پرسشنامه دارای گویه های(مدیریت و بازاریابی، فرهنگ، زیرساخت ها، جاذبه های طبیعی و تاریخی) بودکه بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت طراحی شد. جامعه آماری پژوهش شامل؛ اساتید مدیریت ورزشی، کارشناسان و روسای هیات های ورزشی اداره کل تربیت بدنی و کارشناسان گردشگری استان مازندران بودند که تعداد 95 نفربه عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند. از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی داده ها و از آزمون T تک متغیره درسطح معناداری 05/0≥ p استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین عوامل جذب کننده اعم از؛ زیرساخت ها، جاذبه های طبیعی و تاریخی، مدیریت و برنامه ریزی و عوامل فرهنگی- اجتماعی بزرگ تر از سطح متوسط (3) می باشد. نتایج آزمون T تک متغیره ای نشان داد که این عوامل به ترتیب اولویت و اهمیت در جذب گردشگران موثرند و در این میان زیرساخت ها، از اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل برخوردار است. البته، جذب گردشگران ورزشی، زمانی امکان پذیر است که همه عوامل موثر در زمینه گردشگری ورزشی مورد توجه قرار گیرد و این مهم بدون تغییر نگرش مسئولین و دست اندرکاران بخش ورزش و گردشگری امکان پذیر نمی باشد.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری در عدم تعادل فضایی میان نواحی شهری ( مطالعه موردی شهر قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر، نابرابری در شرایط سکونت و دسترسی به زیرساخت های فیزیکی و اجتماعی میان نواحی و گروه های شهری را سبب گردیده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نابرابریهای موجود در شهر قائمشهر و ارزیابی عملکرد مدیریت شهری می باشد. عدالت فضایی بعنوان رویکرد اصلی و دیدگاه های برابری مبنا،در تحلیل توزیع خدمات عمومی شهری، نیازمبنا در تحلیل توزیع منابع عمومی شهر مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با شیوه تطبیقی بین نواحی، انجام پذیرفته است. میزان دستیابی به خدمات با استفاده از تحلیل های سیستم اطلاعات جغرافیایی و نحوه تخصیص منابع با روش مقایسه ای، تحلیل گردیده است. نتایج بیانگر نابرابری توزیع در میزان دستیابی ساکنین نواحی به خدمات و نابرابری در میزان تخصیص و تحقق هزینه ها می باشد. به طوریکه نواحی مرکز و غرب شهر از بالاترین سطح دستیابی به خدمات و تخصیص و تحقق هزینه ها درحالیکه نواحی شرقی از پایین ترین سطح دسترسی برخوردار می باشند. نتایج هردو تحلیل بیانگر انطباق نواحی محروم می باشد که نشان دهنده ی تمرکز منابع و خدمات در بعضی نواحی و دوگانگی و بی عدالتی در شهر قائمشهر می باشد که عدم توجه به اصول و معیارهای عدالت فضایی در سیاستگذاریهای مدیریت شهری از مهمترین دلایل این نابرابریها می باشد.
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی بهینه سازی بازاریابی برای زعفران کاران شهرستان استهبان استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران 95 درصد زعفران جهان را تولید می کند که بیشتر تولیدکنندگان آن در استانهای خراسان و فارس هستند؛ اما به دلیل نبود بازاریابی مناسب و رقیبان قدرتمند در جهان، نتوانسته است در صادرات آن موفق باشد. صادرات فلّه ای زعفران، تعرفههای نامناسب و واسطه ها از دیگر چالش های پیشروی بازاریابی این محصول است. به این منظور، پژوهش میدانی با روش پیمایش مقطعی در شهرستان استهبان استان فارس انجام گرفت تا با طراحی الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی مناسب، سطح آگاهی زعفران کاران برای بازاریابی بهینة این محصول ارتقا یابد. با فرمول شفر جمعیت نمونة 90 زعفران کار برای مطالعه مشخص شد. داده ها با ترکیبی از روشهای مشاهده، مصاحبة عمیق و پیمایش جمعآوری شد. روایی صوری پرسش نامة تحقیق توسط چهار تن از صاحب نظران تأیید شد و پایایی آن با مطالعة راهنما در خارج از نمونة اصلی به دست آمد (78/0=α). یافتههای مشاهده، مصاحبه و پیمایش وجود تفاوت زیاد میان ویژگی های دو گروه زعفرانکار زن و مرد را نشان می دهد. با کمک نظریه های علوم رفتاری، دو الگوی ارتباطی برای بهینهسازی بازارشناسی ، بازارسازی، بازارداری و توانمندسازی زعفران کاران، متناسب با ویژگی های این دو گروه طراحی و تدوین شد. نحوة اجرای دو الگو نیز پیشنهاد شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه غیررسمی پنج تن آل عبا (التیمور مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهری و بررسی ارتقای فرضی منطقه حاشیه نشین محله پنج تن آل عبا در شهر مشهد با گذشت زمان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی به دست -آمده است و به منظور آزمون فرضیات پژوهش از روش های آماری تحلیل عاملی، آنالیز واریانس، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 17857 خانوار حاشیه نشین محله پنج تن آل عبا است که 375 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی مقیاس اصلی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد و اثبات گردید. روایی پرسشنامه نیز توسط اساتید و متخصصان تأیید شد. نتایج بیانگر آن است که بین سابقه سکونت و ارتقای کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، تفاوت معناداری در میزان رضایتمندی نسل اول و دوم ساکن در این منطقه دیده نمی شود. درنهایت یافته های پژوهش نشان می دهند که به-ترتیب شاخص های کالبدی و شاخص های اجتماعی و اقتصادی، دارای بالاترین میزان همبستگی نسبت به کیفیت زندگی شهری هستند.
دامنه، شالوده و هدفهای جغرافیای روستایی
حوزههای تخصصی:
تحول جمعیت در سیستان
حوزههای تخصصی:
تحلیل جغرافیایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت شهری در بحران های محیطی با استفاده از GIS (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای بزرگ جهان با آن مواجه هستند، موضوع حوادث طبیعی است. برای اتخاذ و اجرای سریع و صحیح تصمیم ها جهت کاهش آسیب پذیری و اثرات آن ها قبل، حین و بعد از وقوع حوادث طبیعی مدیریت بحران لازم می باشد. این مدیریت با برنامه ریزی، مدیریت شهری و نیز جغرافیا ارتباط نزدیک دارد. با به کارگیری اصول و ضوابط شهرسازی مانند بافت، ساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و... می توان تا حد زیادی اثرات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. هدف از این مطالعه مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه شش شهر اصفهان در بحران های محیطی با استفاده از GIS و مدیریت صحیح قبل، حین و بعد از بحران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار ARC/GIS برای تهیه نقشه و مکان یابی مراکز اسکان موقت مسایل و مشکلات فضاهای سبز و باز و مراکز امداد و نجات منطقه 6 شهر اصفهان با رویکرد مدیریت بحران مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف «کاربردی» می باشد. نتایج نشان می دهد: فضاهای سبز و باز از توزیع مناسب برخوردار نیستند. مراکز امداد و نجات از تعداد و توزیع مناسب برخوردار نیستند. علاوه بر آن با کمبود تأسیسات و تجهیزات هم مواجه می باشند. به همین منظور راهبردها و برنامه هایی برای توانمندسازی منطقه 6 شهر اصفهان در برابر تبعات ویرانگر حوادث از دیدگاه مدیریت بحران ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش با استفاده از تکنیک فوق و با توجه به شاخص های متعدد از جمله توزیع مراکز برق، ایستگاه های آتش نشانی، مراکزدرمانی، مراکز سوخت و... در منطقه 6 شهر اصفهان مناطق مناسب اسکان موقت شناسایی و نسبت به اولویت بندی آن ها اقدام گردیده شده است.
نگاهی کوتاه به روستا و مکانیزم تحول آن در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در مدیریت و برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با هدف بررسی فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش مرکزی شهر اصفهان تدوین یافته است. نوع تحقیق کاربردی ـ توسعهای و روش مطالعه اسنادی و پیمایشی (میدانی) است. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری در این پژوهش جهت سنجش؛ فناوری اطلاعات و نقش آن در مدیریت و برنامهریزی شهری، ساکنان بخش مرکزی شهر اصفهان میباشد که، با استفاده از فـرمول کوکران 322 نفر برآورد گردیـده و نهایتـاَ حدود 400 پرسشنامه از شهروندان و سازمانها تهیه شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که: بین سواد اطلاعاتی و پذیرش مظاهر فناوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب همبستگی 47/0 و 000/=0Sig رابطة معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که، شهروندان سواد لازم را برای بکارگیری این دانش ندارند. با دسترسی به امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات در محل کار با 000/0=Sig در سطحی مناسب ولی در محل سـکونت با 02/0=Sig چندان مطلوب نیست و شـهروندان کارهایشان را بیشتر با مراجعات حضوری انجام میدهند. بررسی های به عمل آمده نشان میدهد که هر چه میزان رضایت شهروندان از خدمات رسانی مدیران شهری بیشتر باشد میزان مشارکت شهروندان به همان میـزان در مدیریت شهری افزایش مـییابد (ضریب همبستگی 43/0 و 000/0=Sig). و در مورد میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و سطح مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با ضریب همبستگی 46/0 و 000/0=Sig رابطه معناداری وجود دارد. و بالاخره اینکه، هر چه میزان رضایت افراد از خدماترسانی ICT بیشتر باشد گرایش به استفاده از این خدمات نیز بیشتر خواهد بود که، نتایج پژوهش حاضر با همبستگی 31/0 در حد متوسط به پایین است و نیازمند توجه مدیران شهری میباشد که در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعة این فناوری در جوامع شهری ارائه شده است.
رفاه اجتماعی و عوامل موثر بر آن مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی با عنوان میزان برخورداری از رفاه اجتماعی در بین شهروندان تهرانی می پردازد، به لحاظ نوع روش تحقیق، نوشتار حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای است که در آن به شناسایی روابط و برهمکنش متغیرها بر یکدیگر پرداخته می شود. برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و میدانی (پیمایشی) استفاده شد. در تدوین چارچوب نظری از نظریات روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان استفاده شد و مجموعه این نظریه های به ما بیان می کنند که رفاه دارای ابعاد متفاوتی است که این ابعاد از مسائل فردی و روانشناختی شروع شده و به مسائل کلان سیاسی و اقتصادی در حوزه عملکرد مسئولان ختم می شود. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 15تا65 سال ساکن شهر تهران است و حجم نمونه آن بر طبق فرمول کوکران 385 نفر است. نتایج نشان می دهد که میزان برخورداری از رفاه در بین 26درصد از پاسخگویان در حد کم و خیلی کم است و در مقابل در بین 7/19 درصددر سطح بالا و در نهایت در بین 54 درصد از پاسخگویان احساس رفاه اجتماعی در سطح متوسط است. اما عوامل تبیین کننده رفاه بر طبق مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای "" اعتماد به کارایی مسئولان (با ضریب24/0)، دینداری (با ضریب 18/0)، پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد (با ضریب 13/0)، احساس عدالت اجتماعی (با ضریب12/0)"" دارای تأثیر مثبت(مستقیم) بر میزان رفاه اجتماعی در بین افراد هستند، و اما متغیرهای "" احساس بیگانگی اجتماعی (با ضریب 38/0-)، تقدیر گرایی (با ضریب 15/0-)"" دارای تأثیر کاهنده بر میزان رفاه اجتماعی می باشند. در مجموع، متغیرهای مذکور توانسته اند 40 درصد از تغییرات متغیر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی را تبیین کنند. و به عبارت دیگر، این نتیجه نشان می دهد که 40 درصد از میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی تابع متغیرهای مذکور است.