فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گسترش سگونتگاه های غیررسمی، ازجمله چالش های جدّیِ فراروی تحقّق ابعاد مختلف توسعه ی پایدار شهری، به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقّی می شود. این پدیده ی ناخوشایند، نتیجه ی اِعمال سیاست های خطّی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه ی این کشورها بوده که مسئله ی فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله ی سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. در این راستا، مشارکت مردم در برنامه ریزی این سکونتگاه ها می تواند، نگرشی پرگماتیستی و واقع بینانه در برخورد با مسئله ی فوق تلقّی شود؛ چرا که در عمل از طریق چرخه ای به توانمندسازی، تشکیل سرمایه های اجتماعی و درنهایت، موفّقیّت برنامه ها و مشارکت بیشتر ساکنان می انجامد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثّر بر میزان مشارکت پذیری زنان در فرایند بهسازی محلّه ی آبک با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی تدوین شده است. چارچوب مکانی نمونه گیری محلّه ی آبک و جامعه ی آماری پژوهش، زنان 30 سال به بالا در محلّه ی مورد مطالعه بوده است. جامعه ی نمونه 87 نفر و پرسشگری با روش تصادفی ساده و با استفاده از سؤالات باز، جهت بالابردن دقّت و محدود نکردن پاسخ ها انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های مختلف آماری، شامل توصیفی، ترکیبی و روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش پیش رو نشان داده است که هرچه حسّ تعلّق به مکان در میان زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت پذیری آنان نیز بالاتر بوده و از سوی دیگر، بالاتر بودن میزان مشارکت پذیری، به طور حتم به معنای بالاتر بودن سطح اقتصادی اجتماعی زنان نیست.
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی شهر و اثرات آن بر کیفیت محیط زیست شهری مورد پژوهش: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب زندگی به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در در حال توسعه ازجمله ایران، موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری و در نهایت مشکلات زیست محیطی است. هدف این مقاله، بررسی اثرات گسترش شهری بر کیفیت محیط شهر بابلسر است.
روش: روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است که بطور گسترده ای از مدل های آماری جهت سنجش اثرات توسعه فیزیکی شهر بر کیفیت محیط استفاده شده است. بعضی از این مدل ها شامل انتروپی شانون، هلدرن و همچنین آزمون های کندال و گاما بوده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد که در کنار تأیید رابطه معنی دار بین گسترش کالبدی و کیفیت سه گویه دیگر(خدمات رفاهی- اجتماعی، خدمات تجاری و خدمات تفریحی)، محلات سه، دو و چهار دارای شرایط بسیار بهتری از حیث کیفیت زیست محیطی نسبت به سایر محله ها هستند که درواقع با پایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساکنین محله های مذکور، ارتباط مستقیم دارد.
نتیجه گیری: بنابر این به نظر می رسد کنترل و مهار مناسب رشد فیزیکی شهر از جمله سیاست هایی که متولیان امور محلی باید بدان عمل نمایند. همانطور که بدیهی است حفظ اراضی حاصلخیز پیرامون شهر در پایداری محیط زیست کمک کننده خواهد بود.
ارزیابی جابه جایی سکونتگاه های روستایی پس از زلزله(نمونة موردی: اسطلخ کوه بعد از زلزلة سال 1369 در گیلان- زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پس از وقوع سوانح، برنامه های بازسازی اغلب با دو رویکرد درجاسازی و جابه جایی انجام می شوند. تجارب مختلف جهانی نشان می دهند که برنامه های جابه جایی به میزان اندکی موردقبول اهالی واقع می شوند؛ به صورتی که سایت های جدید یا ترک می شوند یا به رونق قبل خود بازنمی-گردند. این، درحالی است که تجربة جابه جایی روستای اسطلخ کوه شهرستان رودبار نشان از پذیرش سایت جدید روستا دارد؛ به صورتی که اهالی در گسترش و بهبود وضعیت آن تلاش می کنند. هدف از نگارش مقالة حاضر، بررسی روند بازسازی روستای اسطلخ کوه پس از گذشت 20 سال با هدف کشف دلایلی است که ساکنان جابه جایی را پذیرفته اند و نیز دست یابی به دستاوردها و عوارض آن است.
روش: در مقالة حاضر، از روش تحقیق کیفی و ابزارهای جمع آوری اطلاعات مانند مشاهده، مصاحبة عمیق و نیمه عمیق و بررسی اسناد کتابخانه ای بهره برده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ها حاکی از آن است که جابه جایی این روستا در جلب مشارکت مردمی با موفقیت همراه بوده است و در سرعت انجام روند بازسازی به موفقیت های شایان توجهی دست یافته است. به نظر می رسد مواردی مانند مالکیت زمین های روستای جدید، فاصلة مناسب از سایت قدیم و دسترسی به آن و نیز مشارکت اهالی و شورای اسلامی روستا در فرایند بازسازی و ... از دلایلی هستند که اهالی، روستای جدید را پذیرفته اند؛ اما بازسازی عوارضی منفی نیز برای روستا به وجود آورده است.
محدودیت ها: دسترسی اندک و گاهی نبود اطلاعات بازسازی، مسیر نامناسب دسترسی به روستا و مشکلات مرتبط با جامعة هدف ازجمله سواد اندک و مسن بودن افراد محدودیت های پژوهش هستند.
راهکارهای عملی: به نظر می رسد برای کاهش خطر سوانح ازطریق بازسازی، بایستی ستادهای معین بازسازی در منطقه درزمینة جابه جایی بررسی های بیشتری انجام دهند.
اصالت و ارزش: این تحقیق از این نظر دارای اهمیت است که می تواند مسیری برای تعیین شاخص-های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی جابجایی های پس از سوانح درراستای پذیرش این رویکرد توسط مردم باشد.
مهاجرتهای روستایی و علل و پیامدهای آن؛ نمونه: استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولا افزایش طبیعی جمعیت و در واقع رشد عرضه نیروی کار درنواحی روستایی بیشتر از نواحی شهری است؛ این امر باعث شده که بهره دهی روستایی کاهش یابد و تفاوت درآمدهای روستایی و شهری بیش از پیش معنا دارشود و در نتیجه برشتاب مهاجرت به شهرها افزوده گردد.در سیستان و بلوچستان عواملی از قبیل رکود اقتصادی در روستاها، بیکاری تعداد زیادی از نیروی مازاد بخش کشاورزی، عدم گسترش مناسب زیر ساختهای خدمانی در روستاها، خشکسالی و سیلابهای پی در پی درمنطقه از یک سو و وجود زمینه های اشتغال و درآمد نسبی بهتر در شهرها، امکان اشتغال و فعالیت در آن سوی مرز (پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس) و غیره بر شدت مهاجرتهای روستایی در دهه های اخیر دامن زده است؛ چنان که از سال 1345 تاکنون بیش از 000/600 نفر فقط از سیستان به خارج از منطقه مهاجرت کرده اند. این روند پیامدهای متعددی بر مبدا و مقصد مهاجرت در پی داشته است؛ که از آن جمله می توان به خالی شدن بسیاری از روستاها از سکنه، به انفعال کشیده شدن جمعیت باقیمانده در روستاها، گسترش حاشیه نشینی شهری، دامن زدن به ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی در شهرها، عدم پویای اقتصاد ملی و منطقه ای و در مجموع عدم توسعه شهری و روستایی مناسب در منطقه، اشاره نمود.بمنظور تعدیل روند مهاجرتهای روستایی در این استان بایستی به نکات زیر توجه کرد؛1- ضرورت کاهش عدم تعادل فرصت های اشتغال در شهر و روستا2- تامین نیازهای اساسی و خدمات زیر بنایی در نواحی روستایی3- توسعه و توجه بیش از پیش به بخش کشاورزی در منطقه4- گسترش صنایع کوچک، کاربر و صنایع جنبی فعالیتهای کشاورزی در استان5- تامین سرمایه و جهت دهی سرمایه های کوچک در بخش تولید و توسعه روستایی
محدودیت ها و ظرفیت های توسعه پایدار در روستاهای مرزی شرق ایران مورد: دهستان بندان در شهرستان نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ما روستاهای مرزی با مشکلاتی ازقبیل ضعف خدمات رسانی در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از یک سو و تبلیغات امواج بیگانه به منظور بزرگ نمایی مشکلات اقوام ساکن در نواحی مرزی از طرف دیگر و عدم توجه به قابلیت ها و توان های این مناطق،مواجهه هستند، که این مشکلات لزوم توجه به روستاهای مناطق مرزی را آشکار می سازد. در این تحقیق، محدودیت ها و ظرفیت های توسعه روستاهای مرزی دهستان بندان شهرستان نهبندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. تعداد نمونه 258 خانوار بهره بردار کشاورزی از 17روستای این دهستان بود که از میان 7577نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ (آلفای کل 71/0) تأمین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، فریدمن، همبستگی و آزمون تحلیل واریانس یک طرفهصورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی روستاهای مرزی در سطح نامطلوبی قرار دارد که شرایط زیست محیطی، مدیریتی-امنیتی و عدم توجه به ظرفیت های منطقه در این زمینه موثر است. در سنجش میزان تأثیرگذاری و تفاوت عوامل، شاخص امنیت و مدیریت کمترین میانگین و شاخص زیربنایی بیشترین میانگین را برخوردار می باشد. همچنین بین شاخص ها رابطه وجود دارد که با بهبود ظرفیت هر یک از این شاخص ها، سایر ظرفیت ها هم بهبود پیدا می کند.
فناوری های جدید نورپردازی و ارتقای حس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: بدنه های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق، از جمله مفاهیم مهم و مؤثر در ارتباط انسان و محیط است. این مفهوم، ناشی از احساس های فرد نسبت به مکانی است که با آن ارتباط برقرار می کند. از نگاه جغرافیای انسانی، حس تعلق، نقشی اساسی در ارزیابی کیفیت محیط و منظر شهری در شهرهای معاصر دارد. عوامل مختلفی از جمله رویکردهای شناختی، احساسی، کالبدی و اجتماعی، حس تعلق و دلبستگی به مکان را به وجود می آورند که در این پژوهش، به مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق در منظر شهری توجه شده است. امروزه با گسترش زندگی شبانه، مفاهیم مربوط به کیفیت مکان مناظر شهری در شب نیز همانند روز، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطة نحوة نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر را بررسی می کند. به این منظور، عوامل فنی و تکنیک های نورپردازی در 14 نمونه از بدنه های شهری- که به صورت خوشه ای در دو منطقه از شهر تهران انتخاب شدند- ارزیابی شدند. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شده است و سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تحلیل شده اند. یافته ها نشان دهندة آن است که به کارگیری فناوری های جدید نورپردازی در رونق معماری شبانه و درنتیجه، ارتقای حس تعلق شهروندان تهرانی سهم بسزایی دارد.
تاریخ شهر و شهرنشینی در جوامع اسلامی
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی و برنامه ریزی های اجتماع محور
حوزههای تخصصی:
نقش اعتبارات بهسازی مسکن در توانمندی و ماندگاری جمعیت روستایی دهستان بیهق، شهرستا سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله طرح هایی که به منظور توسعه روستایی در برنامه چهارم توسعه به صورت همه جانبه آغاز شده، طرح ملی مقاوم سازی مسکن های روستایی است. اعتبارات مقاوم سازی، هم سو با اهدافی چون احداث مسکن مقاوم، تامین مسکن متناسب با نیاز روستاییان، حفظ هویت و سیمای عمومی روستاها، و نظایر اینها به روستاییان پرداخت می شود. کیفیت نامطلوب و آسیب پذیری نسبتا زیاد مسکن های روستایی از حوادث زیان بار و ناخواسته طبیعی، به دلیل استفاده از مصالح کم دوام، مکان یابی نامناسب و دیگر عوامل از این دست، سالانه هزینه های زیادی را به خانوار و جامعه روستایی تحمیل می کند.دهستان بیهق نیز در این مورد، در محدوده خطرپذیری نسبتا زیاد از لحاظ زمین لرزه قرار دارد، و مصالح مورد استفاده در غالب موارد، سنتی هستند و مسکن ها نیز عمدتا فرسوده اند. این مشکلات، بر ضرورت مقاوم ساز و بهسازی مسکن های روستایی تاکید می کنند. در این مطالعه، از روش های توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. در این تحقیق نقش اعتبارات مقاوم سازی مسکن بر توانمندی، رضایتمندی و ماندگاری جمعیت روستایی در دو گروه وام گیرنده و غیر وام گیرنده مورد مطالعه قرار گرفته، و تفاوت معناداری در سطح 0.99 بین دو گروه از نظر توانمندی، رضایتمندی از بهبود مسکن و تثبیت جمعیت مشاهده شده است. بنابراین پرداخت اعتبارات مسکن، ضمن ایجاد توانمندی و رضایتمندی روستاییان در زمینه مسکن، در ماندگاری جمعیت در روستاها نیز موثر است.
سنجش رضایت مردم از خدمات رفاه عمومی در نظام کاربری اراضی شهری(مطالعه موردی: مناطق 14، 15 و 16 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت و کمیت خدمات رفاه عمومی یکی از مهم ترین شاخص های سنجش برخورداری و یا عدم برخورداری یک منطقه از امکانات و تسهیلات خصوصا در ارتباط با کاربری اراضی شهری است. در این رابطه ویژگی و خصوصیت اصلی یک منطقه شهری در میزان امنیت و رفاهی است که برای ساکنان آن به همراه می آورد. در این زمینه نقش سرانه های شهری بسیار حیاتی است. در حقیقت در یک منطقه شهری، سرانه های بالا به معنای برخورداری بیشتر و تراکم کمتر است. در این پژوهش برای سنجش رفاه عمومی از خدماتی که نقش مهمی در رضایت مردمی دارند از جمله شاخص های آموزشی، فضای سبز، فرهنگی، مذهبی، بهداشتی-درمانی، ورزشی و توریستی در سه منطقه 14، 15 و 16 شهرداری تهران استفاده شده است. در ادامه جهت سنجش رضایت مردمی از آزمون آنوا و نیز از مدل ویکور برای رتبه بندی بهره جسته شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که منطقه 16 با کسب امتیاز 1 دارای حداکثر برخورداری از خدمات رفاه عمومی و منطقه 14 با امتیاز 0 دارای حداقل و منطقه 15 نیز در بین سه منطقه با کسب 46/0 امتیاز در حد متوسط برخورداری قرار دارد. از جمله مهم ترین کاربری هایی که در کسب بیشترین رتبه در منطقه 16 موثر بوده است می توان به فرهنگسرای بهمن، بیمارستان های فرامنطقه ای آیت الله کاشانی، تختی و امیرالمومنین و ورزشگاه کارگران و مرغوبکار اشاره نمود. کمبود زمین های ساخته نشده جهت توسعه آتی، تراکم بالای جمعیت در بافت های مسکونی از جمله عوامل کسب امتیاز کم منطقه 15 و امتیاز 0 در منطقه 14 می باشند.
ارزیابی سرانه و دسترسی پارک ها و فضاهای سبز شهری با رویکرد اکولوژیکی (مورد نمونه: پارک های محله ای کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع مناسب فضاهای سبز شهری در تمامی محلات شهرها علاوه بر برقراری عدالت اجتماعی برای دستیابی عادلانه همه شهروندان، باعث خلق فضاهای سبز فعال، با بازدهی زیست محیطی مستمر می شود. این پژوهش با استفاده از تحلیل سرانه های موجود و قیاس آن با سرانه های استاندارد، مقدار مساحت فضاهای سبز مورد نیاز برای تمامی محلات کلان شهر تبریز را برآورد نموده و همچنین با استفاده از تحلیل شبکه معابر کلان شهر تبریز، میزان دسترسی به پارک های محله ای را در قالب زمان دسترسی پیاده تحلیل نموده و پهنه هایی را که خارج از شعاع دسترسی شهروندان هستند، برآورد نموده تا برای برنامه ریزی های آتی مدیران و مسئولین شهری در نظر گرفته شود. مطابق نتایج به دست آمده مناطق ۹، ۵، ۷ به ترتیب دارای بیشترین سرانه فضاهای سبز می باشد و نیز مناطق ۵، ۷ و ۳ شهرداری تبریز، به ترتیب دارای کمترین دسترسی به پارک های محله ای می باشند. این نتایج بیانگر عدم تعادل اکولوژیک در سطح شهر می باشد.
برنامه ریزی شهری متناسب با پدافند غیرعامل با تأکید بر ارزیابی و برنامه ریزی بهینه کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای قواعد محیط زیستی برای توزیع کاربریهای شهری مطالعه های موردی: امریکا، بریتانیا، کانادا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده برای برنامه ریزی کاربری زمین در ایران است تا مشخص شود آیا این اصول و قواعد برای حفظ و بهبود کیفیت محیط زیست شهری، کافی و کاربردی است یا خیر. در این پژوهش ابتدا اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری از سطح طرحهای جامع در نظام برنامه ریزی فضایی ایران و کشورهای پیشرو در موضوع برنامه ریزی کاربری زمین شهری مانند امریکا، بریتانیا و کانادا استخراج و در قالب دو مجموعه طبقه بندی شد. سپس از طریق تحلیل مزایا، معایب و سازگاری اعضای این دو مجموعه، اصول و قواعد محیط زیستی همگن و دارای توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب مجموعة تطبیقی جدید پیشنهاد شد. در مرحلة بعد اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای طرح توسعة شهری منطقة 5 شهرداری تهران (به عنوان نمونه ای از جدیدترین مجموعه اصول و قواعد کاربردی) با مجموعه اصول و قواعد پیشنهادی تحقیق مقایسه شد. نتایج تحلیل ها نشان میدهد که اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده در طرح مذکور نسبت به اصول و قواعد همتا در مجموعة تطبیقی پیشنهادی، ناکافی و غیرکاربردی است. در نهایت مشخص شد که بخشی از اصول و قواعد محیط زیستی عام توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده کشورهای پیشرو، توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهرهای ایران را دارد و در ترکیب با اصول و قواعد همتا مورد استفاده در ایران میتواند الگوهای مناسبی برای برنامه ریزی پایدار شهرهای ایران شکل دهد.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران- فرحزاد شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
تحلیلی بر مدیریت تقاضای سفر در راستای حمل و نقل پایدار شهری (موردپژوهی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت تقاضای سفر به عنوان یکی از راهکارهای نیل به حمل و نقل پایدار شهری مطرح می باشد. فراگیر شدن این موضوع در کلانشهرهای مختلف جهان و اهتمام پژوهشگران با رویکردهای گوناگون به این مسأله، منجر به پیدایش راهکارها و مدل های مختلفی در راستای تکامل مدیریت تقاضای سفر شده است. در این بین مدیریت شهری کلانشهر تهران نیز اخیراً در کنار عرضه زیرساخت های حمل و نقلی، به راهکارهای مدیریت تقاضای سفر توجه می کند. هدف پژوهش حاضر ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﻱ و ارائه مدل محاسباتی برای ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ ﺍﺯ استفاده کنندگان ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ شخصی در کلانشهر تهران به عنوان یکی از راهکارهای مدیریت تقاضای سفر می باشد. پرسش اصلی در پژوهش این است که آیا ﺍﺧﺬ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻭ ﺗﺼﺎﻋﺪﻱ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ متغیرهای بکار رفته در مدل پیشنهادی، می تواند با ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭی و کاهش ﺩﺭ ﻣﺼﺮﻑ ﺳﻮﺧﺖ، به محدود کردن استفاده از خودروی شخصی و استفاده بیشتر از حمل و نقل عمومی کمک کند؟ روش تحقیق با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. این پژوهش در سه مرحله مطالعات اسنادی، اطلاعات میدانی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در بخش تحلیل، ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ، ﺳﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮ ""نوع خودرو (k)"" ، ""عمر خودرو (A)"" و ""میزان مسافت پیموده شده (L)"" بر اساس ﻣﺎﻟﻴﺎﺕ ﭘﺎﻳﻪ ([1]TB) ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺎﻻﻧﻪ، ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. نتایج پژوهش نشان می دهد که با اعمال سه متغیر مذکور برای دریافت عوارض با استفاده از ﺗﺎبع ﻧﺮﺥ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻧﻬﺎﻳﻲ[2] ﺧﻮﺩﺭﻭ: TF= f(k, A, L)، ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺳ ﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻭﺳ ﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴ ﻪ ﺷﺨ ﺼﻲ ﻭ ﺍﻓ ﺰﺍﻳﺶ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮمی ﺑﻪ عنوان گزینه جایگزین تحقق خواهد. در انتها نیز با استفاده از تکنیک S.W.O.T به ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای عملیاتی نمودن راهکارهای مدل پیشنهادی در کلانشهر تهران پرداخته شده است.