فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اماکن مذهبی چون مساجد، امامزاده ها، زیارتگاه ها و ... همواره عناصر و مؤلفه های جذب گردشگران مذهبی داخلی و خارجی بوده است. مسجد جامع عتیق شیراز نمونه ای از این مکان های زیارتی و عبادتی است که از منظر مکان نگاری نقشی مرکزی و محوری در ساختار تاریخی - فرهنگی شهر شیراز دارد. این مسجد دارای آثار معماری تاریخی و مذهبی بی بدیلی است که در معرض آسیب های طبیعی و انسانی قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی نقش مسجد جامع عتیق شیراز به لحاظ وضعیت معماری، کارکرد نیایشی و غیرنیایشی در توسعه گردشگری مذهبی است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک است. حجم نمونه ۱۴۵ گردشگر است که بر اساس نمونه گیری کوکران در سطح اطمینان ۹۵ درصد محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل لیزرل (تحلیل مسیر) و همچنین مدل پرالونگ برای بررسی ارزش گردشگری مسجد استفاده شده است. مسأله اصلی در این پژوهش، بررسی عدم توجه وآگاهی از مؤلفه ها و کارکردهای معماری و نیایشی و غیرنیایشی مسجد جامع عتیق در رونق گردشگری مذهبی است. ارزش گردشگری مسجد جامع عتیق شیراز با استفاده از روش پرالونگ نشان می دهد که شاخص معماری مسجد جامع با ارزش ۰/۸۴۱ بیشترین نقش را در جذب گردشگران مذهبی داشته است. همچنین، مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان می دهد بین مؤلفه های معماری مسجد جامع عتیق شیراز و کارکردهای نیایشی و غیرنیایشی مسجد جامع رابطه متقابل و دوسویه برقرار است، اما وزن هر یک از مؤلفه ها متفاوت است. بر این اساس، برآورد ضرایب استاندارد شده مدل ساختاری تأثیرات مؤلفه های معماری مسجد جامع عتیق را بر روی توسعه گردشگری مذهبی در مسجد جامع عتیق شیراز با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۹۳، کارکرد های نیایشی مسجد با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۸۵ و همچنین کارکرد غیرنیایشی نیز با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۶۴ تایید می کند.
ماخونیک؛ عدالت اجتماعی فراموش شده هنر زیستن در شرایط بسیار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستای ماخونیک و 9 کلاته اطراف آن واقع در 125 کیلومتری بیرجند یکی از محرومترین روستاهای کشور است. این مجموعه روستایی با محدودیتهای طبیعی و ارتباطی و با کشاورزی در زمینهای 30×30 سانتیمتری بیانگر قناعت و مقاومت انسان در مقابل گرسنگی است. محصول این مزارع مینیاتوری عدالتی وسواسآمیز در حد تقسیم یک دانه زردآلو به سه قسمت مساوی را نشان میدهد. مطالعه روستای ماخونیک ما را به اعماق تاریک تاریخ بشری هدایت میکند و به ما میآموزد که چگونه میتوان در عصر پست مدرنیسم در دوران نوسنگی زندگی کرد. ماخونیک به ما نشان میدهد که چگونه در مملکتی که بیش از صد سال است وارد عصر نوسازی و مدرنیته شده است و از ذخایر سرشار نفت برخوردار است هنوز مناطق و مردمانی کاملا فراموش شده زندگی میکنند. ماخونیک موزه تاریخ تحول زندگی انسان در همه ابعاد آن، باستانشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، جغرافیا، مردمشناسی و همه شناساییهای دیگر است. ماخونیک درسهایی برای انسان به طور عام و برجستهترین اساتید علوم مختلف به طور خاص دارد. ماخونیک درسها و پیامهای اخلاقی بسیاری را در بر دارد.تحول شتابان این جامعه روستایی در دهه 1370 به بعد ما را با تجربه فشردگی زمان و تحول و تکامل جوامع روبرو میکند.
بررسی توانمندی ها و راهکارهای توسعه گردشگری روستایی در بخش کهک استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی در استان قم که قابلیت ویژه ای در گردشگری مذهبی دارد، پدیده ای نامتعارف جلوه می کند، اما این استان با داشتن 88/93 درصد شهرنشینی، دارای آلودگی های هوا و حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی در شهر قم است که در گرایش شهروندان به گردشگری روستایی مؤثر است. بخش کهک قم با روستاهای ییلاقی، از مقاصد شهرنشینان برای گردشگری روزانه و گاه موقت چندروزه است. روستاهای مورد بررسی با وجود جاذبه های طبیعی و انسانی در بُعد منطقه ای، نتوانسته اند از فرصت گردشگرپذیری موجود برای توسعه گردشگری روستایی و درنهایت توسعه روستا موفق عمل کنند. پژوهش پیش رو با استفاده از روش پیمایشی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با در نظر گرفتن دیدگاه سه گروه مشارکت کننده (گردشگران، مسئولان و خانوار ساکن)، راهبردهایی را برای توسعه گردشگری روستاهای هدف ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل 874 خانوار ساکن، بیش از 10000 نفر گردشگر سالانه روستاهای مورد مطالعه و 25 مسئول در زمینه گردشگری است که با استفاده از نمونه گیری کوکران 267 نفر از ساکنان روستا، 306 نفر گردشگر و 25 مسئول برای جامعه نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش، کمبود زیرساخت های لازم، ازجمله مکان های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و ضعف مدیریت درزمینه توسعه گردشگری را نشان می دهد. بررسی نتایج و تحلیل ها از افزایش آسیب زیست محیطی، به دلیل نامناسب بودن عوامل زیرساختی و ضعف سرمایه گذاری در این بخش برای استفاده از آثار مثبت گردشگری روستایی در پیشبرد توسعه روستایی حکایت دارد.
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
تحلیلی از نابرابری و عدم تعادل فضائی توسعه در استان اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرارگاههای انسانی منجر شده است. عدم تعادل میان مراکز روستائی و شهری در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، موجب بر هم خوردن نظم فضائی سکونتگاهها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهر های درجه اول گردیده است، مهاجر فرستی از روستاها و شهرهای کوچک به اینگونه شهر ها باعث محرومیت، انزوا و حاشیه ای شدن روستاها و شهرهای کوچک، گردیده است. نمونه آن، نامتعادل بودن ساختار فضائی استان اصفهان می باشد. قطبی شدن جمعیت آن در ناحیه اصفهان، تمرکز انواع فعالیتهای اقتصادی، خدماتی در شهر اصفهان، باعث بهم خوردن سلسله مراتب منطقی و منظم در مرتبه و اندازه سکونتگاهها گردیده است.
این پژوهش با این فرضیه مورد بررسی قرار گرفته که : شیوه برنامه ریزی قطبی و نوع سیاست گذاریها باعث نابرابری و عدم تعادل فضایی در استان اصفهان گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش اسنادی و آماری و بهره گیری از مدل اسکالوگرام به تحلیل موضوع مورد مطالعه پرداخته و سعی در نشان دادن راهکارهایی در کاهش نابرابری و عدم تعادل در منطقه می باشد.
صنایع دستی روستائی (قالیبافی) در حاشیه غربی دشت کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلات مرکزی ایران، با اشکال ژئومورفولوژیکی متفاوت، از حوضههای متعددی تشکیل شده که دشت کویر خود مجموعهای از این حوضهها میباشد (بوبک، 1959، ص 6).دشت کویر بین ً50 و ْ32 شمالی و ْ50 شرقی واقع شده دارای وسعتی حدود 2915 کیلومتر مربع است. در حاشیه این دشت بزرگ روستاها و شهرهای متعددی استقرار یافتهاند، که از 11 شهر معروف اطراف آن میتوان نام برد، که کاشان یکی از شهرهای مذکور میباشد. در این شکی نیست که قالیبافی یک پدیده جدیدی در کاشان نیست، ادواردز در کتاب خود تحت عنوان «قالی ایران» اشاره میکند که در اواسط قرن شانزدهم میلادی یک قالی در کاشان بافته شده که اکنون در موزه صنعت و هنر اتریش در وین نگهداری میشود. قالیبافی در ناحیه مورد مطالعه (روستاهای شرقی کاشان) در 30 سال گذشته توسعه بیشتری یافته، و قالیهای بافته شده در ناحیه از کیفیت و مرغوبیت خاصی برخوردار است. فرشهای معروف این ناحیه در بازارهای داخلی تحت عنوان قالی شادسر معروف میباشد، که در طرح، مواد و کیفیت (40×40 گره) اغلب مشابه میباشند. این قالیها اکثراً توسط خانوادههای (روستائی) در ناحیه بافته میشوند، که براساس برآوردهای انجام شده در یک جفت قالی شادسر 800,252,2 گره وجود دارد که معمولاً در حدود 468 روز بافته میشود، میزان تولید قالی شادسر 7676 مترمربع در سال 2003 بوده است. که میانگین ضریب قابلیت افزایش تولید در سال 2003 حدود 2/27 درصد محاسبه گردید، اگرچه دلائلی بر عدم افزایش ضریب قابلیت تولید (که قاعدتاً میبایست بیش از 2/27% باشد) وجود دارد که در متن بدان اشاره شده است.
بررسی و تحلیل مدل تجربی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، سنجش ادراک ریسک زلزله و بررسی مدل تجربی متغیرهای تأثیرگذار بر روی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران است. ازآنجاکه ادراک و رفتارهای کاهش زلزله معلول هر دو فرآیندهای فردی و اجتماعی است، در این تحقیق تلفیقی از رویکردهای روانشناسی فرد محور و فرهنگی به کار گرفته شد. بدین ترتیب مدل نظری تحقیق بر اساس متغیرهای تأثیرگذار از هر دو رویکرد بر روی متغیر وابسته رفتارهای کاهش خطر زلزله شکل گرفت. همچنین رفتارهای کاهش خطر زلزله به صورت هر دو رفتارهای عملی و قصد برای آینده بررسی قرار شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده است. جهت تحلیل مدل مفهومی و دستیابی به مدل تجربی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامه با حجم نمونه 267 مورد بود. نتایج نشان داد که میزان ادراک ریسک خانوارها، بالاتر از میانه (1>4.71>7 با میانه نظری 4) می باشد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته رفتارهای عملی کاهش ریسک نشان داد تنها چهار متغیر دانش نسبت به رفتارهای کاهش خطر، درآمد، سن و مالکیت بر رفتارهای عملی کاهش ریسک زلزله اثر مستقیم دارند (P>.05). علیرغم انتظار سایر متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری با متغیر وابسته تحقیق نداشتند (P>.05). این نشان می دهد که خانوارهای شهر تهران علی رغم احساس خطر زلزله، این خطر را تاکنون جدی نگرفته اند و اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام نداده اند. همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته قصد انجام رفتارهای کاهش ریسک در آینده نشان داد چهار متغیر ادراک ریسک، کنترل پذیری، میزان اعتماد به مدیریت بحران شهری و طول مدت اقامت در شهر تهران با قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیر مستقیم داشته اند. در میان این متغیرها، تنها تأثیر ادراک ریسک به صورت مثبت بود. هم چنین در بررسی اثرات غیرمستقیم از طریق متغیر میانه ادراک ریسک، سه متغیر سن، خودکارآمدی، نیاز به محافظت به صورت مثبت و تعصبات خوش بینانه و درآمد از طریق تأثیر بر روی متغیر میانه ادراک ریسک به صورت غیرمستقیم بر روی قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیرگذارند.
تحلیل ویژگی های پراکنش فضایی در منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاست، تمام امکانات در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. عدم توجه به نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان پراکنش فضایی در نقاط شهری منطقه زاگرس است. روش پژوهش ترکیبی از روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی با تاکید بر مدل های بررسی کننده است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که ضریب تمرکز و نخست شهری در منطقه از سال 1375 تا کنون در حال کاهش بوده است؛ اما از نظر شاخص های ضریب آنتروپی، ضریب جینی و منحنی لورنز توزیع جمعیت در طبقات شهری به سمت عدم تعادل فضایی میل کرده است. همچنین با استفاده از شاخص مرکزیت، میزان تمرکز فضایی خدمات در شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی مشخص شده که نتایج بیانگر نابرابری شدید فضایی است. بنابراین توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و نحوه توزیع جمعیت امری ضروری به نظر می رسد.
آشکارسازی تغییرهای زمانی- مکانی عناصر دما و بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، تغییرهای اقلیمی (دما و بارش) را در کل محدودة ایران بررسی و ارزیابی کرده ایم. به همین منظور، به محاسبه و تحلیل میانگین بارش، میانگین دما و حداکثر و حداقل دما پرداخته ایم. ایستگاه های مورد مطالعه برمبنای طول دورة آماری و درستی داده های آماری از چهل ایستگاه در دوره زمانی 1966- 2005 به طول چهل سال است. برای انجام تحلیل ها از روش بررسی آزمون آماری- گرافیکی من کندال و میانگین متحرک پنج ساله استفاده کرده ایم. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرها، ناگهانی و از نوع روند و نوسان است. در بیشتر ایستگاه ها، در متغیرهای دما یعنی میانگین دما، حداکثر و حداقل دما، روند مثبت و بارش، روند منفی را نشان می دهد. در منطقه های جنوبی کشور، روند منفی بارش در ماه های گرم سال، یعنی می تا سپتامبر به وضوح دیده می شود و روند مثبت دماها در ماه های مختلف در منطقه های گوناگون ایران پراکنده شده است؛ همچنین زمان و نوع تغییرها در متغیرهای دما و بارش حاکی از تغییرهای ناگهانی افزایشی و کاهشی است. در متغیرهای حداقل و حداکثر دما در ماه های مختلف سال، تغییرهای ناگهانی افزایشی به وضوح دیده می شود. در جنوب کشور، تغییرهای ناگهانی کاهشی بارش بیشترین گسترش را دارد.
ارزیابی زیست محیطی و اقتصادی توسعه پایدار در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر عسلویه)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی مرتبط با اکتشاف، استخراج، پالایش می باشد که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط شهری این نوع شهرها، به وجود آورده یا تشدید نماید. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ابعاد زیست محیطی و اقتصادی توسعه شهری پایدار در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آنست که فعالیت های استخراجی – معدنی در شهر ساحلی عسلویه نه تنها منجر به پایداری این شهر نشده است که به ناپایداری بیشتر آن نیز انجامیده است. در بعد پایداری زیست محیطی،مولفه کنترل آلودگی ها به عنوان یکی از مهم ترین پارامتر ها در مسئله وجود یا عدم وجود پایداری در سطح شهر عسلویه،دارای کمترین رتبه و امتیاز (05/1) در بین مولفه های این بعد می باشد. همچنین در بعد پایداری اقتصادی، مولفه های فعالیت و اشتغال(2.03) و سرمایه گذاری(1.41) در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
بررسی و تحلیل آلودگیهای ناشی از مشاغل شهر اصفها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای توسعة شهرنشینی به صورت آلودگی آب و هوا و محیط زیست شهری، تهدیدی جدی برای سلامتی و ایمنی ساکنان شهرها به شمار میرود. امروزه، مناطق شهری به عنوان کانون های جمعیتی و فعالیت های اقتصادی، با تمرکز بالای واحدهای آلایندة محیط زیست مواجه شده اند، به طوریکه موقعیت مکانی نامناسب و انواع آلودگیهای ناشی از مشاغل مختلف در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، سلامت و آرامش شهروندان را مورد تهدید جدی قرار داده است؛ واحدها و مشاغلی که نوع فعالیت و مهم تر از آن، موقعیت و نحوة مدیریت آنها عامل ایجاد آلودگی و مزاحمت است. بنابراین شناسایی و ساماندهی مناسب مشاغل آلاینده و مزاحم، موضوعی مهم در مدیریت شهری است. در پژوهش حاضر، آلودگیها و مزاحمت های ناشی از مشاغل شهر اصفهان شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های ساماندهی آن دسته از واحدهای شغلی که آلایندة محیط شهریاند، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که از نظر انواع آلودگیها و مزاحمت های مورد مطالعه، واحدهای شغلی تعمیرگاه مکانیکی، صافکاری، کابینت و کانال سازی، تعویض روغن اتومبیل، نجاری، باتریسازی، فروشگاه میوه و سبزی، و تراشکاری وضعیت نامناسب تری دارند، درنتیجه به عنوان اولویت های نخست ساماندهی تعیین شده اند
تحلیلی بر سیاست های تامین مسکن توسط دولت با تأکید بر برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
34 - 43
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن مناسب،در کشورهای مختلف با توجه به شرایط بازار مسکن و میزان نیاز به مسکن و دیدگاه دولت های حاکم برای تخصیص فضا و امکانات ،متفاوت و یکی از عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی خانوارها می باشد.در این مقاله روش های مختلف تامین مسکن توسط دولت ها در جهان اعم از کنترل اجاره، مسکن یارانه ای، خانه سازی اجتماعی، طرح زمین خدمات، تخریب و بازسازی و توانمندسازی بررسی شده است. مقاله حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی می باشد و از برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و داده های آماری نهادهای ذیربط بهره گیری شده و مسکن از لحاظ اهداف کیفی، کمی و خط مشی های کلی تحلیل شده است. بر اساس نتایج و یافته های تحقیق در برنامه اول، بیشتر به شاخص های تراکم خانوار در واحد مسکونی و سرانه زیربنا توجه شده و به ساماندهی اسکان غیررسمی، بافت های فرسوده و افزایش تراکم ساختمانی توجهی نشده است. در برنامه دوم به بافت های فرسوده، افزایش تراکم و غیره توجه شد و مشکل این برنامه افزایش ساخت مسکن انفرادی بود. در برنامه سوم، به گروه های کم درآمد توجه خاصی شده و چالش این برنامه عدم توجه کافی به ارتباط هدف های بخش دولتی و خصوصی بود. در برنامه چهارم، سیاست های مسکن در راستای ساماندهی بافت های فرسوده و تأمین مسکن کم درآمدها (مسکن مهر) تدوین گردید و حرکتی موثر درجهت عدالت اجتماعی و تأمین مسکن خانوارهای کم درآمد بود. درنهایت، برنامه پنجم در راستای برنامه چهارم و با تأکید بر الگوهای شهرسازی اسلامی- ایرانی، مسکن مهر، ساماندهی بافت های فرسوده، اسکان غیررسمی و توسعه پایدار تدوین شده است.
نابرابری های فضایی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 و 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد و یکی از مهم ترین بخش های این نابرابری ها در نواحی شهری است و این امر علت ایجاد نابرابری های گسترده در کیفیت زندگی شهری در سطوح جوامع مختلف است. در این پژوهش به بررسی نابرابری های فضایی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی شهری در مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر تحقیق موضوعی است و به صورت توصیفی - تحلیلی انجام می گیرد و از نظر هدف کاربری است. روش گردآوری اطلاعات شامل اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است. برای جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران و با توجه به ضریب خطای 5% برای مناطق 1 و 19 تعداد 322 پرسشنامه تعیین شده است پرسشنامه های تدوین شده در بین ساکنان دو منطقه توزیع گردیده است و داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از مدل موران و نرم افزار Arc GIS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که در شاخص های مورد بررسی در این پژوهش از جمله شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و کالبدی از لحاظ میزان و توزیع نوع امکانات نابرابری هایی و تفاوت هایی مابین منطقه 1 به عنوان یکی از مناطق تقریباً برخوردار کلان شهر تهران و منطقه 19 به عنوان یکی از مناطق محروم و کمتر توسعه یافته وجود دارد و همین امر کیفیت زندگی در دو منطقه را تحت شعاع قرار داده است.
«مشک سازی» و «مشک زنی» در چهارده روستای «کمره»
حوزههای تخصصی:
پیامدهای اقتصادی توسعه فعالیت های گردشگری روستایی در شهرستان بندر انزلی مورد: دهستان لیچارکی حسن رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدود بودن فعالیت ها و ناچیز بودن درآمد حاصل از مشاغل روستایی، توسعه گردشگری می تواند با به وجود آوردن مشاغل مختلف در نواحی روستایی، ضعف درآمد در این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینه های کسب درآمد بیشتر را فراهم نماید. در دهستان لیچارکی به دلیل ساحلی بودن منطقه و ایجاد جاذبه های تجاری و تفریحی، نظام معیشتی نواحی روستایی در حال تغییر است؛ به طوری که تعداد شاغلان در بخش های مختلف گردشگری و خدماتی رو به رشد است. هدف تحقیق، بررسی اثرات توسعه گردشگری بر رونق اقتصاد دهستان لیچارکی حسن رود بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه گیری کوکران برای تعیین حجم نمونه ها استفاده گردید، بر این اساس از بین 2155 خانوار و 8628 نفر جمعیت روستا تعداد 328 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های آماری پارامتری پیرسون، آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود منجر به رونق اقتصادی شده است؛ به طوری که توسعه گردشگری موجب تغییر ساختار شغلی از بخش کشاورزی (5/23 درصد) به بخش خدمات و گردشگری (4/63 درصد) شده است. همچنین، افزایش اشتغال در بخش خدمات، افزایش درآمد ساکنان روستایی و کاهش فقر از دیگر پیامدهای اقتصادی توسعه گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود بوده است.
سنجش و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای میانی (نمونه مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده محققان، برنامه ریزان و دولت ها در چند دهه اخیر بوده است. این عرصه علمی و تحقیقاتی مورد توجه تعداد زیادی از رشته های علمی، از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علوم محیطی، جغرافیا، پزشکی و ... است. پژوهش حاضر نیز در همین راستا تلاش دارد تا سطح ابعاد مختلف از شاخص کیفیت زندگی در شهر یاسوج را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و باتوجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن، «توصیفی – تحلیلی » است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه تعدیل و توسعه یافته کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر برآورد گردید. اعضای نمونه نیز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی شهروندان شهر یاسوج از نظر میانگین متغیرهای معرف هر چهار بعد سلامت محیطی، اجتماعی، جسمانی و روانی در حد بالاتر متوسط قرار داشته و به ترتیب از مجموع 5 امتیاز برابر با 14/3 ، 39/3 ، 18/3 و 35/3 است. از نظر شاخص کلی کیفیت زندگی نیز رضایت مندی مشاهده شده با میانگین 20/3 بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین بررسی ها نشان دادکه مابین ابعاد چهارگانه بررسی شده، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین هر یک از این ابعاد، رابطه و همبستگی معناداری نیز با رضایت مندی نهایی از کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد دارند و در مجموع ابعاد مذکور، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 1/10 درصد از تغییرات میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی در شهر یاسوج هستند.