فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامد های زیست محیطی نامطلوبی نظیر تهدید سلامت عمومی، کاهش تولید و بهره وری اقتصادی، نارضایتی ساکنین و در نهایت مهاجرت اجباری در مناطق شهری و روستایی بر جای می گذارد، بنابراین هدف این بررسی، ناحیه بندی ایران از نظر فراوانی گرد و غبار های شدید و تعیین نواحی، استان ها و شهر های بحرانی کشور برای برنامه ریزی های ملی و بین المللی می باشد. بدین منظور از داده های ساعتی گرد و غبار، میانگین و حداکثر سالانه سرعت باد و تصاویر ماهواره ای مودیس استفاده گردید. روش بکار رفته در این تحقیق، خوشه بندی فازی(FCM) می باشد که برای تحلیل فراوانی ناحیه ای به طور وسیع استفاده میشود. در این تحقیق، ایران از نظر فراوانی توفان های گرد و غباری به پنج ناحیه طبقه بندی شد که به علت وسیع بودن ناحیه پنج این ناحیه مجدداً به سه ناحیه تفکیک شد. هسته بیشینه توفان ها، ایستگاه زابل (خوشه 1)، آبادان، کنارک، اهواز و زاهدان (خوشه 2)، دزفول، بندر ماهشهر، بستان، مسجد سلیمان، بوشهر، خاش، ایرانشهر (خوشه 3) و هسته کمینه توفان ها (خوشه 5-3) شامل شهرستان های شمالی، شمالغرب ایران، ارتفاعات بلند زاگرس و شمالغرب خراسان شمالی می باشد. با توجه به نتایج حاصل از خوشه بندی، استان های خوزستان و سیستان و بلوچستان جزو پهنه های با توفان های گرد و غباری زیاد، بسیار زیاد و بحرانی قرار گرفت که نیازمند برنامه ریزی های ملی و بین المللی جدی می باشند.
نقشه هایی به شکل کتاب
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی و مکان گزینی بهینه در محلات شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: محله 47 شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً برنامه ریزی کاربری اراضی مهمترین مبحث توسعه پاید ار شهری و از اولویت های اصلی د ر برنامه ریزی شهری است. محله شماره 47 شهر زاهد ان د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه لذا مطالعه حاضر برای شناسایی این کاستی ها د ر راستای پیاد ه سازی عد الت اجتماعی که می بایست د ر تمام سطوح شهری و میان همه شهروند ان تحقق پید ا کند انجام گرفت. بمنظور تحقق این مهم روش های کارآمد ی ابد اع شد ه که د ر تصمیم گیری بهینه می توانند به برنامه ریزان کمک نمایند. د ر این پژوهش علاوه بر بررسی د ید گاه های نظری به بهره گیری از این تکنیک های کارآمد د ر خصوص برنامه ریزی برای کاربری اراضی شهری اقد ام و از سیستم های پشتیبانی برنامه ریزی از جمله “ what-if” که یکی از این روش هاست، بصورت یک سیستم برنامه ریزی پویا بر پایه GIS استفاد ه شد . د ر این روش سه مرحله تحلیلی قابلیت سنجی اراضی، پیش بینی تقاضای کاربری های شهری و تخصیص زمین به تقاضاهای کاربری زمین انجام و شکل های مختلف آیند ه هر منطقه از طریق سناریوهای مختلف تخصیص مورد تحلیل قرار گرفت. سرانجام با تشکیل لایه UAZ و وزن د هی به روش AHP بهترین مکان ها برای استقرار کاربری های مورد نیاز به جهت ارائه خد مات شهری د ر محله 47 زاهد ان بصورت نقشه نهایی پیشنهاد گرد ید . نتایج یافته های حاصل از نقشه های تولید شُد ه شعاع عملکرد و ناسازگاری ها، بیانگر این مهم می باشد که سطح ارائه خد مات و امکانات شهری برای ساکنین این محله د ر مقایسه با استاند ارد های رایج د ر د اخل کشور نامناسب می باشد . بمنظور بهینه نمود ن کاربری های جد ید با توجه به استاند ارد ها و کارکرد های مورد نیاز، این نقاط کارکرد ی پیشنهاد و بصورت نقشه تولید شد که برای استقرار کاربری های جد ید د ر این محله بایستی د ر اولویت بکار گرفته شود .
به کارگیری الگوریتم طبقه بندی نظارت شدة SAM در تهیة نقشة واحدهای سنگی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تهیة نقشة واحدهای سنگی، در روندی رو به بهبود، به نقطه ای رسیده است که امروزه آشکارسازی و طبقه بندی واحدهای سنگی به کمک سنجش از دور ابرطیفی انجام می شود. در این پژوهش، تصاویر هایپریون با درنظرگرفتن نتایج کار محققان پیشین و استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شدةSAM در تشخیص و تفکیک واحدهای سنگی در منطقة خرم آباد استان لرستان به کار رفته است. SAM یک روش رده بندی سریع است که، از راه ارزیابی، میزان تشابه طیف های تصویر و مرجع عمل نقشه برداری واحدهای زمین شناختی را نشان می دهد. پس از پیش پردازش های لازم، ازجمله تصحیح اتمسفری که به روشFLAASH اجرا شد، تبدیل خطیMNF به منظور مشخص کردن بعد و حجم اصلی تصویر، جداسازی نویز از دیگر اطلاعات و کاهش میزان پردازش در مراحل بعد استفاده شد و الگوریتمPPI برای پیداکردن پیکسل هایی با خلوص بیشتر در تصاویر چندطیفی یا فراطیفی به کار رفت. از هم پوشانی پیکسل های خالص با واحدهای سنگی و برپایة داده های زمینی از منطقة مورد مطالعه، طیف میانگین برای هر عضو استخراج شد. سپس این اعضای خالص، به منزلة ورودی جهت الگوریتم ذکرشده، استفاده و طبقه بندی تصویر صورت گرفت. درنهایت، نقشة طبقه بندی شدة حاصل از این روش با نقشه های موجود و داده های زمینی مقایسه و میزان صحت آن بررسی شد. دقت اجرای روش SAM با بررسی صحت الگوریتم، ازطریق محاسبة ماتریس خطا، به بیشترین میزان 83/68٪ و ضریب کاپای 49/0٪ بوده است که خود اهمیت تصاویر فراطیفی و روش SAM در تفکیک واحدهای سنگی را نشان می دهد.
بررسی رابطه گرانولومتری رسوبات تپه های ماسه ای با جهت باد غالب (مطالعه موردی: ارگ حسن آباد بافق)
شناسایی معیارها و تبیین مجموعه های فازی انتخاب هتل از دیدگاه گردشگران مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب محلِّ اقامت در هر شهر و کشوری، از اولویّت های اصلی گردشگران به شمار می آید. انتخاب هتل به عنوان یکی از مکان های اقامتی خوشایند و پُرطرفدار، تصمیم گیری مهمّی است که نیازمند ارزیابی دقیق بوده و شناسایی معیارهای آن، می تواند راهنمای مناسبی برای مدیران هتل ها و مسئولان صنعت گردشگری و هتل داری، برای ارائه ی خدمات اثربخش تر و کسب رضایت گردشگران و همچنین، رهنمودی راهگشا برای ارزیابی دقیق تر و مطلوب تر متقاضیان هتل باشد. علاوه براین، با تدوین و ارائه ی مجموعه های فازی معیارهای انتخاب هتل، می توان نسبت به طرّاحی سیستم تصمیم گیری فازیِ ارزیابی و انتخاب هتل ها اقدام کرد و مبنایی مناسب برای مقایسه ی هتل ها، متناسب با سلایق هر گردشگر فراهم آورد. هدف پژوهش پیشِ رو، شناسایی معیارهای انتخاب هتل از سوی گردشگران متقاضی اقامت در هتل های تهران و همچنین ارائه ی مجموعه های فازی برای معیارهای شناسایی شده است. در این پژوهش، نخست، نظرات گردشگران مقیم هتل های تهران، در مورد معیارهای انتخاب هتل گردآوری شده است، سپس با آزمون های آماری، معیارهای با اهمّیّت از دید گردشگران، شناسایی و استخراج شده اند. در ادامه با انجام آزمون تحلیل عاملی اکتشافی بر روی معیارهای گفته شده، عوامل زیربنایی انتخاب هتل شناسایی شده اند. عوامل شناسایی شده، دوباره با آزمون آماری و با توجّه به ادبیّات پژوهش، در سه دسته ی ""هزینه""، ""آرامش، تفریح و گردش"" و درنهایت، ""امکانات، خدمات و امنیّت"" دسته بندی و برای هر دسته نیز، مجموعه ها و توابع عضویت فازی مربوطه ارائه شده است. درمجموع، عواملی همچون هزینه های اقامت در هتل، امنیّت، امکانات رفاهی، نزدیکی به اماکن تجاری و تفریحی و پارکینگ، به عنوان عوامل اصلی انتخاب هتل ها مدِّ نظر قرار گرفته اند. از مجموعه های فازی استخراج شده، می توان در بهبود کیفی و سرمایه گذاری بر معیارهای انتخاب هتل ها و همچنین طرّاحی سیستم خبره فازی انتخاب هتل، برای گردشگران خواستار اقامت در هتل ها استفاده کرد
بررسی ترکیب خصوصیات شیمیایی ریزگردهای شهداد توسط آنالیز XRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده گرد و غبار یکی از مخاطرات طبیعی در مناطق خشک و بیابانی ایران و جهان به-حساب می آید. این پدیده از نظر زیست محیطی و تاثیر بر سلامتی اهمیت داشته و نقش مهمی در تشکیل لس ها و فرآیند های ژئومورفیک در مناطق خشک و نیمه خشک ایفا می کند. منطقه شهداد به علت موقعیت جغرافیایی و نزدیکی با بیابان لوت در معرض پدیده گرد و غبار بیابانی قرار دارد. از این رو شناخت خصوصیات گرد و غبار این منطقه می تواند جهت مقابله با کاهش اثرات زیانبار پدیده گرد و غبار مفید واقع شود. این مقاله برای اولین بار خصوصیات شیمیایی گرد و غبار شهداد را توسط نمونه گرد و غبار جمع آوری شده در پنج ایستگاه واقع در منطقه شهداد در بهار و تابستان 1392 مورد آزمایش قرار داده است. بعلاوه سه نمونه خاک سطحی از عمق 5-0 سانتی متری سطح زمین از نقاط مختلف منطقه نیز جمع آوری و مورد آزمایش قرار گرفت. آنالیز XRF نمونه های گرد و غبار و خاک منطقه، SiO2، LOI، CaO، Al2O3، Fe2O3، Na2O و MgO را به عنوان ترکیب اکسیدهای مهم منطقه معرفی کرد. ایستگاه D واقع در بخش مرکزی شهداد، به علت فاصله داشتن از منطقه غبار خیز شرق شهداد، نسبت به دیگر ایستگاه ها کمتر تحت تاثیر طوفان های گرد و غبار قرار می گیرد؛ از این رو ترکیب عنصری متفاوتی با دیگر ایستگاه ها دارد. Sr و Ba مقدار قابل توجهی از عناصر کمیاب را در بین نمونه ها به خود اختصاص داده اند. همچنین بررسی فاکتور غنی سازی نشان می دهد که گرد و غبار رسوب کرده در تمامی ایستگاه ها به غیر ایستگاه D منشاء طبیعی دارد.
امکان سنجی نواحی مستعد کشت زعفران در استان اصفهان بر اساس مدل نسبت دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط خاص اقلیمی استان اصفهان که آب یکی از عوامل محدودکننده در توسعه کشاورزی است، زعفران گیاه مناسبی برای کاشت در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد زیرا هم در دوران خواب زمستانی به آب نیازی ندارد و هم فصل رویش آن همزمان با شروع بارندگی ها در ایران مرکزی می باشد. در این تحقیق عناصر اقلیمی و عوامل محیطی موثر در کشت زعفران با استفاده از مدل نسبت دهی در نرم افزارGIS مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مناطق مستعد کشت زعفران در استان مشخص شد. عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت نسبی روزانه( به منظور مشخص شدن نیاز آبی گیاه در دوره گل دهی) در دوره آماری 1993-2008 میلادی با برنامه calculate.xlsx در نرم افزارexcel محاسبه شد و نقشه های سطوح ارتفاعی و شیب منتج شده از DEM استان، نقشه عوارض سطح زمین و نقشه های منابع آب زیرزمینی رستری تهیه شده از داده های نقطه ای شرکت آب منطقه ای استان، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت . در مدل نسبت دهی، بر اساس نسبت اثرگذاری هر یک از طبقات نقشه ها در کشت زعفران امتیاز داده شد سپس با تابع weighted sum در نرم افزارGIS همه لایه ها امتیازبندی و با هم تلفیق شد و در نهایت نقشه نهایی که استعداد منطقه برای تولید و سطح زیر کشت زعفران است، تهیه شد. نتایج این تحقیق نشان داد از بین عوامل موثر در کشت زعفران، شرایط اقلیمی مهم ترین نقش را در رویش گل زعفران دارند. در نقشه نهایی مناطق مناسب کشت زعفران در استان اصفهان مناطق شرقی و شمال شرقی تشخیص داده شد که حدود 15.6 % از کل مساحت استان را پوشش می دهد.
شبیه سازی احتمال وقوع زمین لغزش با استفاده از منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش به علت ماهیت خطرناک خود در مناطق کوهستانی معمولا مورفولوژی را به طور ناگهانی بر هم می زند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... وارد می کند. در این مطالعه با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. مجموعا هشت معیار اصلی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، زمین شناسی و کاربری اراضی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. زیرمعیارها با استفاده از مدل نسبت فراوانی وزن دهی و فازی سازی گردیدند. وزن معیارها نیز با استفاده از مدل AHP تعیین گردید. سپس نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از عملگرهای فازی 9/0،8/0 و 7/0 تهیه و با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی گردیدند. نتایج نشان داد عامل شیب بیشترین تاثیر و عامل کاربری اراضی کمترین اثر را در وقوع لغزش در حوضه داشته است. نتایج اعتبار سنجی مدل گویای دقت90 درصدی نقشه حساسیت زمین لغزش با عملگر 7/0 در حوضه بوده است. بنابراین مدل فازی گاما با عملگر 7/0 بهترین شکل نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن را ارائه داده است.
پایش سطح برف حوضه سد شاه چراغی با استفاده از تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش سطح برف نماینده میزان پوشش برف بوده و عامل مهمی در پیش بینی جریان حوضه با استفاده از مدل های هیدرولوژی است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات سطح برف حوضه سد شاه چراغی در شمال استان سمنان، طی دوره بیست ودوساله است تا بتوان از سری زمانی سطح برف به دست آمده، به منزله داده های ورودی مدل پیش بینی جریان ورودی سد استفاده کرد. نبود ایستگاه ها و داده های هواشناسی و برف سنجی مناسب در سطح حوضه، بر اهمیت کاربرد سنجش از دور برای تعیین سطح برف می افزاید. از این رو، پوشش برف با جمع آوری تصاویر NOAA-AVHRR و به کمک دو روش تحلیل آستانه برپایه آلبدو باندهای مرئی و دمای درخشندگی باندهای حرارتی برای جداسازی برف، بر اساس نوع سنجنده ماهواره محاسبه شد و تفاوت دو روش جداسازی برف از پدیده های دیگر بررسی شد. نتایج نشان می دهند که سطح پوشش برف محاسبه شده از تصویر سنجنده AVHRR-3 در حدود 4 درصد بیشتر از سطح برف محاسبه شده از تصویر سنجنده AVHRR-2 است. همچنین نتیجه بررسی روند تغییرات سطح برف از سال 1986 تا 2007 میلادی به دو روش رگرسیون خطی و من کندال نشان می دهد که سری زمانی سطح برف روندی ندارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر ریزش با استفاده از مدل VIKOR (مطالعه موردی: حوضه آبخیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری دامنه ها و ریزش ها از خطرات اصلی در مناطق کوهستانی است. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات ریزشی را دارد. این پدیده همه ساله موجب به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی و رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر تهیه نقشه پهنه بندی خطر ریزش است. در این مطالعه ابتدا با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، دوازده عامل به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد ریزش در منطقه شناسایی شدند. این عوامل شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از آبادی، بارش، تعداد روز های یخبندان، نوسان دما، کاربری اراضی و خاک است. سپس لایه ها اطلاعاتی توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. در نهایت نقشه پهنه بندی در پنج طبقه با خطربسیار کم تا بسیار زیاد تهیه شد. طبق نتایج به دست آمده 12 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و 48 درصد در طبقه پرخطر قرار دارد. طبقه بسیار پرخطر و پرخطر درمنطقه کوهستانی قسمت شمالی و جنوب غربی حوضه مورد مطالعه قرار دارد. این مناطق خطراغلب دارای شیب های بالای 40 درصد، دیواره های عمودی و پرتگاهی و سنگ های آتش فشانی و آذرین هستند. به طور کلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا از لحاظ رخداد حرکات ریزشی است. لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد.
معرفی و ارزیابی مدل جهانی همسان سازی داده های زمینی با داده های مشاهده ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف معرفی مدل همسان سازی داده های زمینی و ارزیابی دقت داده های این مدل در مقابل داده های اندازه گیری شده ایستگاه های همدیدی سطح کشور به انجام رسیده است. مدل همسان سازی داده های زمینی بطور مشترک توسط مراکز ناسا و نوآ با هدف شبیه سازی دقیق متغیرهای جریان و شرایط چرخه آب و انرژی توسعه داده شد. پوشش جهانی، قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا به همراه سیستم مدلسازی ترکیبی داده های سنجش از دوری و مشاهدات زمینی از ویژگی های منحصر بفرد این مدل است. این مدل متغیر های سیستم جو - زمین را در مقیاس های زمانی ماهانه و 3 ساعته با قدرت تفکیک مکانی 1 و 25/0 درجه جغرافیایی برآورد می کند، که خروجی آن نتیجه شبیه سازی چهار مدل سطحی Mosaic ، Noah ، CLM و VIC می باشد. برای ارزیابی مدل GLDAS ، داده های متوسط دمای ماهانه 66 ایستگاه همدیدی با پراکنش مناسب در سطح ایران و نیز داده های مدل GLDAS با دقت مکانی 25/0×25/0 درجه جغرافیایی از سایت های مربوطه دریافت و پردازش شد. برای ارزیابی آماری داده های نام برده از آماره های ضریب تعیین( 2 r )، مجذور میانگین مربع خطا ( Rmse )، شیب خط( Slope )، اریب( Bias ) و ضریب کارایی مدل( EF ) استفاده شد. مقایسه های آماری انجام شده نشان داد که داده های این مدل در سطح ایران از دقت بسیار مناسبی برخوردار می باشد و میزان خطای این مدل در برآورد متوسط دمای ایستگاه های مورد بررسی بسیار اندک و قابل چشم پوشی است. با وجود این در برخی مناطق بویژه درایستگاه های شمالی کشور مقدار برآورد مدل بیشتر از مقدار مشاهده ای و درتعداد محدودی از ایستگاه ها مانند کاشان و سنندج کمتر از مقدار مشاهده ای برآورد شده است. با توجه به پوشش جهانی، متغیرهای زیاد اقلیم - هیدرولوژی و نتایج این تحقیق که بیانگر دقت مناسب برآوردهای مدل جهانی همسان سازی داده های سطح زمین در پهنه ایران است، پیشنهاد می شود دقت متغیرهای دیگر این مدل نیز برای مناطق مختلف ایران مورد ارزیابی و واسنجی قرار گیرد.
تحلیل دامنه عدم قطعیت تغییرات آینده دمای حداکثر روزانه بر روی ایران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و ارزیابی تغییرات اقلیم در دهه های آینده با هدف برنامه ریزی محیطی مناسب در جهت سازگاری و کاهش اثرات آن امری کاملاً ضروری است. در این پژوهش نیز تغییرات دمای حداکثر روزانه بر روی کشور ایران در دو دوره زمانی (70-2041 و 99-2071)و بر اساس خروجی دو مدل گردش عمومی جو Hadcm3و CGCM3 تحت سناریوهای انتشار موجود ( A1B, A2, B1 , B2) مورد بررسی مقایسه ای قرار گرفت. بدین منظور پس از بررسی توانمندی مدل آماری SDSM در شبیه سازی اقلیم دوره پایه (2010-1981)، مقادیر آینده دمای حداکثر روزانه با لحاظ نمودن عدم قطعیت،بر روی 7 ایستگاه سینوپتیک به عنوان نماینده های آب و هوایی انتخابی ایران، ریز مقیاس نمایی گردید. در تحلیل عدم قطعیت مربوط به مدل-سناریوها،مشخص شد که مدل CGCM3 تحت سناریوی B1 در بین مدل-سناریوهای مختلف، بهترین عملکرد را در شبیه سازیدمای آینده داشته است. همچنین یافته های پژوهش بر روی ایستگاه های مورد مطالعه نشان می دهد که دمای ایران به طور متوسط دردهه های میانیو پایانی قرن بیست و یکم، بین 1 تا 2درجه سلسیوسافزایش می یابد، که البته این افزایش دما بر اساس سناریوهای مختلف مدل Hadcm3 نسبت به مدل CGCM3 شدیدتر بوده است.از نظر پراکنش فضایی تغییرات در محیط GIS نیزبر اساس خروجی همه مدل-سناریوها، کمترین افزایش دما بر روی ایستگاه بندرعباس واقع در سواحل پست جنوبی ایران مشاهده شده و بالعکس بر روی ایستگاه تبریز واقع در عرض های شمالی تر و مناطق بلند و کوهستانی ایران، افزایش دما به حداکثر می رسد. در مجموع می توان عوامل مهمو مؤثردر تغییرات آینده دمای ایران را در سه گروه: عاملارتفاع، عرض جغرافیایی و رطوبت جوی دسته بندی نمود. چرا که بر اساس تمامی خروجی های مدل-سناریوها، ارتفاعات عرض های شمالی ایران، بیشترین افزایش دما را تجربه خواهند نمود.
پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضه ابرکوه با استفاده از تصاویر ماهواره ای (2014-1976)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیت های انسانی انجام می گیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامه ریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضه ی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربری ها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی می باشد. در این راستا از داده های تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده های MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیک های دورسنجی نظیر طبقه بندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقه بندی برای شناسایی نوع کاربری ها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقه بندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخره ای، مرتعی، جلگه رسی و کویر می باشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربری ها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5 %)، صخره ای (52/2 %)، بایر (63/3 %) و کشاورزی (04/1 %)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4 %)، جلگه رسی (89/6 %) و کویر (03/6 %) می باشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1 % (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3 % (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت می باشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آینده ای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده می گردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.
ساماندهی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند براساس شاخص های شبکة منطقه ای (با بهره گیری از تکنیک تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های توسعه در کشور طی چند دهة اخیر به نابسامانی مناطق و تخلیة گستردة آبادی ها و تشدید نابرابری های منطقه ای دامن زده اند. مدیریت هدفمند و بهینه به منظور پویاسازی فعالیت، و استفاده از منابع نقطه ای و پراکنده در سطح سرزمین از راهکارهایی هستند که منجر به جلوگیری از مهاجرت های بی رویه و نظم دهی به الگوی ارتباط سکونتگاه های روستایی با شبکة نظام شهری می شوند. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی سطح برخورداری از امکانات و خدمات سکونتگاه های روستایی در شهرستان دماوند برمبنای رویکردهای جدید و اثبات شده در سطح جهانی ازجمله رویکرد شبکة منطقه ای می پردازد. این رویکردها راهکارهای توسعه را با توجه به امکانات موجود در ناحیه درنظر می گیرند و پیوند آن را با توسعة منطقه ای و ملی مطرح می کنند. فرایند تجزیه و تحلیل سکونتگاه های روستایی و میزان اهمیت شاخص های مطرح شده، با استفاده از تکنیک topsis و روش تحلیل عاملی صورت گرفت. نتیجة حاصل از تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند فاقد توزیع بهینة جمعیت و فعالیت در سطح ناحیه هستند و ادامة این روند تخلیة تدریجی این سکونتگاه ها را به دنبال خواهد داشت. در پایان نیز با توجه به موقعیت و توانمندی سکونتگاه های روستایی، الگوی مناسبی برای ارائة خدمات و ایجاد پیوند بین سکونتگاه های روستایی- شهری معرفی شده است.
مکان یابی جایگاه های سوخت CNG با استفاده از تکنیک های تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیل های فضایی GIS، پژوهش موردی: منطقه 7 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها یکی از اهداف اصلی دولت ها می باشد. منطقه 7 شهرداری مشهد با جمعیتی حدود 220000 نفر و با مساحت محدوده 5200 هکتار یکی از پرترددترین مناطق شهری مشهد است. شبکه جایگاه های سوخت CNG از اجزای اصلی شبکه خدمات شهری است که به عنوان تامین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل نموده است که از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی و ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق مکان یابی جایگاه های سوخت CNG منطقه 7 شهر مشهد می باشد. در این تحقیق از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، و منطق فازی استفاده شده است. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS، ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی استخراج و وارد محیط GIS شد، این شاخص ها عبارتند از: دسترسی به معابر اصلی درجه یک، مراکز با تراکم جمعیتی بالا، فضای سبز، کاربری های تجاری و فاصله از کاربری مسکونی، کاربری آموزشی و فاصله از ایستگاه های موجود. در مرحله بعد مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها (فازی سازی) مشخص شد. سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده جنوبی و جنوب شرقی منطقه فاقد جایگاه سوخت می باشد و برای احداث جایگاه های جدید این مناطق در اولویت قرار دارند.
طبقه بندی خودکار لندفرم های حوضه آبخیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بروجن در استان چهارمحال وبختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لندفرم یک عارضه ژئومرفیک از سطح زمین است که خصوصیات ظاهری خاص وشکل قابل تشخیص دارد. بنیان واساس شناسایی وطبقه بندی لندفرم ها برپایه ژئومرفومتری است، ژئومرفومتری به کمیت عناصر اصلی ریخت شناسی زمین ازجمله شیب،جهت شیب، ارتفاع واختلاف ارتفاع نسبی عناصر، موقعیت مکانی عناصر نسبت به هم، وضعیت شبکه زهکشی و میزان تحدب یا تقعر عناصر می پردازد. در حال حاضر طبقه بندی لندفرم ها عموما"" مبتنی بر تشخیص کارشناسی است که به طریق دستی وبا استفاده از عکسهای هوایی ،نقشه های توپوگرافی و برداشت های صحرایی انجام می گردد که روشی است زمان بر،پرهزینه،کم دقت وغیر قابل تکرار ،اما در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای و سه معیار شاخص TPI،شیب وموقعیت مکانی عوارض سطح زمین، اقدام به طبقه بندی خودکار لندفرم های حوزه آبخیز بروجن گردیده است. نتایج نشان داد که این روش توانایی خوبی در جداسازی وطبقه بندی لندفرم ها دارد به گونه ای که 9 لندفرم در حوزه آبخیز بروجن شناسایی وطبقه بندی گردید و بدین ترتیب رهیافتی برای طبقه بندی خودکار لندفرم های یک حوزه آبخیز ارائه گردیده به این منظور که زمینه انجام مطالعات جامع برای ارائه روش های کمی ودقیق برای شناسایی وطبقه بندی خودکار لندفرم ها در حوزه های آبخیز فراهم گردد .
طراحی و اجرای یک سرویس Game GIS برای مدیریت بحران زمین لرزه مطالعه ی موردی: منطقه ی 10 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی، تئوری استفاده از بازی های جدی در زمینه ی شبیه سازی و مدیریت مخاطرات محیطی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق، از ترکیب بازی های ویدئویی و سیستم اطلاعات جغرافیایی یک سرویس Game GISطراحی و اجرا شده است. این سرویس با پشتیبانی از پایگاه داده ی مکانی در پی کمک به مدیریت بحران با هدف به حداقل رساندن آسیب پذیری ناشی از زمین لرزه است. یکی از مهم ترین مشخصه ها و تفاوت های Game GIS با سایر بازی های موجود به مختصات، ابعاد و خصوصیات واقعی مکانی آن بازمی گردد که می تواند نقش مهمی را در کنار شیوه های سنتی مقابله با بحران و تصمیم گیری های صحیح در زمان وقوع بحران ایفا کند. در تحقیق حاضر، ابتدا بر اساس مطالعات کتاب خانه ای معیارهای مؤثر برای آسیب پذیری ساختمان در برابر زلزله تعیین شد. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق برداشت میدانی و بلوک های آماری، پایگاه داده مکانی ای ایجاد گردید. سپس، میزان اثرگذاری هر کدام از معیارهای مذکور بر اساس ایجاد ماتریس مقایسه ی دودویی و پرسش گری از افراد متخصص در موضوعِ مطالعه برآورد شد. در نهایت، برای ایجاد ارتباط بین عوامل تأثیرگذار و تخمین میزان آسیب پذیری نهایی هر ساختمان، فرمولی ارائه گردید که در آن همه ی عوامل مؤثر با تأکید بر سطح اثرگذاری هر کدام دخالت داده شدند. برای طراحی Game، پیاده سازی داده های مؤثر در سیستم و اجرای آن در قالب نرم افزار، شش کلاس مختلف با اهداف و عملکردهای متفاوت طراحی گردید. هر کدام از این کلاس ها وظیفه ی اجرا و کنترل قسمتی از نرم افزار و دستورهای طراحی شده در آن را بر عهده دارند. همچنین، نمایش بخش های مختلف بازی در قالب شش فرم متفاوت ارائه شد که هر کدام از آن ها وظیفه ی نمایش دستورها و نماهای گوناگون بازی را بر عهده دارند. سرانجام نرم افزار در قالب یک بازی جدی با محوریت مدیریت بحران زمین لرزه در چهار مرحله مختلف تهیه شد. بازی در مرحله ی اول با زمین لرزه ی 5 ریشتری آغاز می شود و در مرحله ی چهارم با زمین لرزه ی 8 ریشتری پایان می یابد. در هر مرحله از بازی با توجه به موارد ذکر شده میزان تخریب و مسیریابی انتقال مجروحان و کمک رسانی شبیه سازی می شود و فردی که بازی می کند بر اساس موارد گوناگون (سرعت عمل و ...) امتیاز می گیرد و در صورتی که امتیاز لازم را کسب کند به مرحله ی بعدی که شدت زلزله یک ریشتر بیشتر است صعود می کند. نرم افزار طراحی شده می تواند در شبیه سازی زلزله در ریشترهای مختلف برای برنامه ریزیِ کاهش تبعات زلزله، واکنش سریع، مانورها و آموزش قبل از وقوع زلزله استفاده شود
کاربرد تطبیقی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطح برخورداری (مطالعة موردی: دهستان های شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.