فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- The villages of Izeh and baghmalek cities are considered as tourist destinations in Khouzestan province due to their valuable natural, cultural and historical attractions. Therefore, in the present study, the economic and social effects of tourism on the tourist attractive villages of Izeh and Baghmalek were studied. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using a descriptive-analytical method. The library and field methods were used for data collection. The statistical population of the study included 20 rural experts and managers and 242 rural heads of households who were selected by simple random sampling. Villages that had the potential for tourism were selected. In order to use the indicators, based on the theoretical foundations of previous researches and studies, the indicators were screened and operationalized. Based on the nature of the research, 10 indicators with a higher degree of reproducibility were selected. SPSS tests and Prometheus technique were used to analyze the data. Findings- Assessing the effects of tourism on the studied villages showed that tourism has the most positive effects on indicators of improving facilities and services, booming local products market and household income growth and employment, respectively, and the most negative effects on cultural interactions and population dynamics, land price, and changes in lifestyle and security. Moreover, the results of Prometheus technique showed that the percentage of changes in tourism effects was 80% in Imamzadeh Abdolah, above 69% in Shivand, 59.14 in Mal agha, 27.26% in Robat Hazrat Soleiman, 17.69% in Abolabbas, 16.12% in Susan village, 10.75% in Pian, 10.63% in Sadat Hosseini village and 8.46% in Kamal village. Originality/value- The community living in Izeh and Baghmalek cities have been facing many problems for many years. In such a way that the mentioned cities were deprived of the minimum facilities and welfare services. These problems are more pronounced in rural communities. Therefore, considering that the villages of the two cities, have natural potentials for tourism, handicrafts, local and indigenous products, etc., it is possible to develop tourism and take advantage of these capacities to improve facilities and services, income, quality of life, etc., in these villages.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کشاورزی شهری و پیراشهری با رویکرد کارآفرینانه (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
426 - 445
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار کشاورزی شهری و پیراشهری برای مقابله با بحران ها می تواند مؤثر باشد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در توسعه پایدار کشاورزی شهری و پیراشهری با رویکرد کارآفرینانه تدوین شده است. منطقه موردمطالعه این پژوهش بخش مرکزی شهرستان خرم آباد با تأکید بر شهر و پیراشهر خرم آباد بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش کمی، از نظر هدف بنیادی و به روش توصیفی - تحلیلی است. گردآوری داده ها و اطلاعات مبتنی بر شیوه های اسنادی و میدانی صورت پذیرفته و ابزار گردآوری داده ها مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه خبرگان و بهره برداران هستند. از کل جامعه آماری به تعداد 14086 خانوار و با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه خانوار 364 خانوار محاسبه گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهد که عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کشاورزی شهری و پیراشهری با رویکرد کارآفرینانه عبارت اند از: 1- فراهم کردن زمینه های اقتصادی و سرمایه گذاری در کشاورزی شهری و پیراشهری - توسعه زیرساخت های کشاورزی شهری و پیرا شهری 3- توسعه نوآوری، روش ها و فناوری های نوین در کشاورزی شهری و پیراشهری 4- توانمند سازی و مشارکت بهره برداران کشاورزان شهری و پیراشهری 5- توسعه فرهنگ و روحیه کارآفرینی کشاورزی در منطقه و بهره برداران محلی 6- توسعه نهادی در راستای کارآفرینی کشاورزی شهری و پیراشهری. توسعه نوآوری و فناوری های نو، خلق ایده های نو و به کارگیری روش های کارآفرینانه در توسعه پایدار کشاورزی شهری و پیراشهری در منطقه موردمطالعه مؤثر است.
تحلیل سطوح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی با منشاء عشایر کوچنده(مطالعه موردی: شهرستان گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعادل بخشی به سطوح توسعه در نواحی روستایی کشور طی دهه های اخیر همواره مورد توجه بوده است. این نوع مطالعات در نواحی روستایی با پیشینه عشایری و سکونتگاه هایی که از اسکان کوچ نشینان شکل گرفته اند, از اهمیت بیشتری برخوردار است. برای رفع نابرابری ها بایستی اختلافات و نابرابری های موجود میان مناطق را شناخت و آنها را به لحاظ امکانات و ویژگی های اقتصادی و اجتماعی و طبیعی طبقه بندی نمود و برای هر منطقه برنامه متناسب با شرایط آن تنظیم و به اجرا درآورد. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر تعیین و بررسی سطح توسعه یافتگی روستاهای شهرستان گرمی می باشد. روش شناسی تحقیق: برای سنجش سطح توسعه یافتگی روستاها از شاخص های متعددی جهت استفاده می شود که با روش های شناخته شده ای امروزه موردارزیابی قرار می گیرند. روش موریس یکی از معتبرترین روش های تعیین توسعه یافتگی است که در برنامه عمران سازمان ملل آنرا برای درجه بندی نواحی از لحاظ توسعه یافتگی (کالبدی-انسانی) به کار برده است. در روش موریس, روستاها در قالب شاخص ها و معیارهای مختلف رده بندی میشوند. روش تحقیق مبتنی بر شناخت وضع موجود و تحلیل ساختارها و امکانات آن بوده که با شناخت و بررسی شرایط انسانی، اقتصادی ،کالبدی و فضایی، محیطی و طبیعی حاکم بر شهرستان مورد مطالعه قرار می گیرند. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر روستاهای شهرستان گرمی می باشد. یافته ها و بحث: با توجه به نتایج تحقیق, سطوح توسعه یافتگی روستاها کاملا ناهمگون است. بطوریکه از میان 284روستای مورد مطالعه 3روستا درجه یک, 69روستا درجه دو 209 روستا درجه سه و 4 روستا در درجه چهارم از سطح توسعه یافتگی قرار دارند و همچنین میان تعداد جمعیت روستاها و سطح توسعه یافتگی ارتباط بسیار قوی وجود دارد. نتایج: تفاوت زیاد بین نواحی روستایی از لحاظ سطوح توسعه, نشانگر این است که امکانات و خدمات در بین نواحی روستایی عادلانه توزیع نشده است.
بررسی اثرات تحریم اقتصادی ایالات متحده آمریکا بر اقتصاد نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران بعد از پیروزی انقلاب از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر تحریم های بسیاری قرار گرفته است که اقتصاد کشور به ویژه اقتصاد روستایی را تضعیف نموده است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران بر اقتصاد روستایی در بازه زمانی 1391 -1397 است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران در این بازه زمانی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحریم ها دارای تاثیرات قابل توجهی بر بعد اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی و درآمدی است. این اقدامات سبب شده است تا بخش کشاورزی که منبع اصلی درآمدی مردم روستایی است با کاهش روبرو گردد و از این رو شکاف درآمدی بین بخش شهری و روستایی در این دوره زمانی افزایش یابد. البته در سال 1392 به علت برجام می توان روند رو به بهبودی در شرایط موجود را مشاهده نمود. بعد از این سال به علت تحریم های ایالات متحده شرایط مانند قبل بحرانی گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد بخش کشاورزی دارای بیشترین تاثیرپذیری از تحریم ها بوده و روند سرمایه گذاری از سال 90 تا 98 نشان می دهد که تحت تاثیر شوک های برون زای اقتصادی که مهمترین آن تحریم ها بوده است، رشد سرمایه گذاری اعم از دولتی و خصوصی کاهش یافته است. از اینرو، تدوین برنامه هایی به منظور کاهش اثرات تحریم ها بر اقتصاد روستایی و مهاجرت روستاییان به نواحی شهری ضروری است. بعلاوه با توجه به اهمیتی که نواحی روستایی برای امنیت غذایی دارد به حمایت های ویژه اقتصاد کشاورزی در نواحی روستایی نیاز دارد.
Assessment of Local Communities Standpoint about Rural Development (Case Study: Boyerahmad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
21 - 41
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main objective of present study is analysis of viewpoints of Boyer-Ahmad local communities about rural development. The criteria of rural development are identified by a systematic approach from the standpoints of people who are aware of current rural issues in the investigated villages. In the next stage, the level of development of settlements was determined according to the identified criteria. Design/methodology/approach- The current study is based on qualitative methods (grounded theory) and quantitative (descriptive-analytical and survey). The required data was collected through the field methods (questionnaire and interview). The sample population of the study was determined to extract the indicators purposefully and based on the snowball method until the theoretical saturation of the interview with 18 people was reached. The statistical population of the study is the people living in the villages of Boyer-Ahmad County. 380 people in 10 rural settlements are assessed by employing Cochran's formula. The validity of the research questionnaire was confirmed by content validity and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha. SPSS22 and ArcGis software were used for analyzing the data. Finding- In the index extraction stage, 51 concepts were identified in the form of 6 major categories. In the second stage, the results of one-sample t-test showed that rural settlements have a development coefficient of 0.35 in terms of the studied categories with an average of 2.46, which are at an undeveloped level. The status of development categories also shows that the category of environmental resources with an average of 3.31 has the best level and the category of quality of life with an average of 1.96 have the worst situation in the studied villages. The results also show that the Ganjeh Kohneh village with a coefficient of 0.43 and Mazdak village with a coefficient of 0.40 are in the middle development level and other settlements are in the undeveloped level. Practical implications- According to the results, solutions such as equitable distribution of services, development of a vision document for integrated development, diversification of economic activities and the use of social capital of villagers in the planning process have been proposed. Originality/value- Before planning at the local level, it is necessary to examine the views of the local community regarding rural development. There are differences between rural areas in terms of capabilities, talents, facilities and priorities, and local planning can take these differences into account.
Presenting a Paradigm Model of Home Business Development in Rural Areas of Counties in Isfahan Province Based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Employment and unemployment, which are very important issues in rural areas, can be solved in general through home-based businesses and their development. The issue of home-based businesses can be very influential in creating employment in rural areas The main purpose of this study is to provide a paradigmatic model of home business development in rural areas of Isfahan province based on basic theory. Design/Methodology/Approach- This study was conducted in 2020. The present research is among the basic and qualitative researches that have been done with the approach of the foundation data theory approach. The interview collection tool was structured. The interviews were conducted among experts and experts in the field of home-based jobs, and the opinions of the interviewees were theoretically saturated from the 29th interview. Findings - After the emergence of concepts (139 references) and open, central, and selective coding, led to the design of the conceptual framework of the research model and the presentation of the paradigm model. Based on the results of the Grounded Theory, the pattern of home-based businesses to achieve development in rural areas of Isfahan province has been drawn. This model includes causal conditions (including managerial factors and comprehensive policy system), intervening conditions (educational-promotional factors, motivational factors, and attitudinal factors), contextual conditions (infrastructure factors, marketing, skill factors, and promotion of financial and credit resources). This includes strategies (stakeholder participation, information system, and support factors) and social consequences (increasing the level of participation and sense of responsibility and cooperation among residents, reducing social harms, empowering local people, Reduce the migration of local people to the city, move towards sustainable development) and economic consequences (rural growth and development, reducing the dependence of local people on government credits and facilities and assistance such as subsidies, promoting economic welfare, improving local livelihoods) has it. Research limitations/implications- The limitations of the present study include the following: Research is time-consuming; some people are not cooperating to collect data, it is difficult to assess the relative importance of the components and factors of the proposed theory.
بررسی راهبردهای کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری (مطالعه موردی: شهرستان باروق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر از دیرباز از بزرگترین مشکلات جوامع بشری بوده و واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که و در حال حاضر نیز جامعه، علی رغم تحولات بسیار عظیمی که در زمینه های مختلف علوم روی داده، با آن روبرو می باشد و از اصلی ترین دغدغه های برنامه ریزان در مناطق روستایی در جهت نیل به توسعه پایدار به شمار می رود. هدف پژوهش: مهمترین هدف این پژوهش بررسی راهبردها کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری شهرستان باروق می باشد. روش شناسی تحقیق: از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در این پژوهش با انجام 19 مصاحبه نیمه ساختار یافته مهمترین قوت ها، ضعف ها، تهدید ها و فرصت های شهرستان باورق شناسایی و سپس برای وزن دهی و رتبه بندی به هر کدام از عوامل داخلی و خارجی در ماتریس SWOT از نظرات 12 نفر و برای اولویت بندی نهایی راهبردها از نظرات 17 نفر از جامعه آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) استفاده گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهرستان باروق از توابع استان آذربایجان غربی است. یافته ها و بحث: در شهرستان باروق راهبردهای سرمایه گذاری و توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی با میزان جذابیت 71/2 درصد، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک روستایی در بخش های اقتصادی (خدماتی، کشاورزی، صنعتی) با میزان 21/2، توسعه گردشگری باروق با تأکید بر بوم گردی با استفاده از تسهیلات دولتی و مشارکت بخش خصوصی با میزان 11/2 و تکمیل پروژه میانگذر میاندوآب به سرچم و در جهت توسعه گردشگری و دسترسی فضایی با میزان 05/2 درصد به عنوان مهمترین راهبردها شناخته شدند. نتایج: نتایج نشان داد، توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک، توسعه گردشگری با تأکید بر توسعه خانه های بوم گردی و ایجاد و توسعه کارگاه های فرآوری محصولات دامی (لبنیاتی) و توسعه دامپروری مهمترین راهبردهای کاهش فقر در مناطق روستایی و عشایری شهرستان باروق به شمار می روند.
عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های دامداری روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی دامداران دهستان حسن آباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداری های صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکت های تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکت ها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفته اند و نتوانسته اند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشته اند که این تعاونی ها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهاده های مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایه گذاری ها در تولید فراورده های دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کرده اند که بخش های اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایین ترین ضریب نشان دهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامه های شرکت های تعاونی روستایی دامداران ندارند.
نقش مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در اقتصاد روستایی مورد: شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد درونی مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی، در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان بانه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 350 خانوار و در 30 روستای نمونه تصادفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که رابطه معنادار بین شاخص های مقوله اثرگذار و اثرپذیر وجود دارد و نامناسب بودن جایگاه شاخص های عملکرد درونی مدیریت محلی را در ارتقای سرمایه اجتماعی، بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی آشکار ساخت. به سخن دیگر، با این که "سرمایه اجتماعی و مشارکت مولد و فعالانه" ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، تضمین کننده پایداری اقتصادی و توسعه اقتصادی روستاهاست، لیکن عملکرد درونی مدیریت محلی مبتنی بر رویکرد «حکومت محور» و از « بالا به پایین» موجب سرمایه اجتماعی و مشارکت نامولد و منفعلانه در محدوده مورد مطالعه شده و نتوانسته زمینه های ارتقای آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و بهبود مشارکت اجتماعی ذی نفعان محلی را در طرح ها و برنامه ها، در توسعه اقتصادی روستاها فراهم آورد. بنابراین نیازمند تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر نظام مدیریت روستایی و گذار از وضعیت مدیریت آمرانه و تمرکزگرایانه به مدیریت مشارکتی و تمرکززدا و توجه به عوامل تسهیل کننده عملکرد درونی مدیریت محلی همچون: افزایش سطح آگاهی و دانش، تقویت انگیزه و حس تعلق مکانی، افزایش میزان رضایت و تقویت امنیت شغلی مدیران محلی، تقویت حس مسئولیت پذیری، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، در فرآیند توسعه اقتصاد روستایی است.
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
746 - 765
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
نقش سدها در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بالادست سد کارون سه در شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
سد کارون سه در شهرستان ایذه به عنوان یکی از بزرگترین سدهای قوسی خاورمیانه است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و جاذبه های اکوتوریسمی موجود در منطقه، می تواند نقش مهمی در توسعه گردشگری روستایی داشته باشد. در این تحقیق هدف بررسی نقش این سد در توسعه گردشگری روستاهای بالادست است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. حجم نمونه 330 نفر محاسبه و پرسشگری در 3 روستای بالادست انجام شد. نتایج نشان داد که سد کارون سه در سطح معناداری کمتر از 05/0 در بهبود شاخص های اقتصاد گردشگری روستاهای بالادست نقش داشته است. میانگین شاخص ها برابر با 56/3 به خوبی این مطلب را تایید می نماید. نتایج نشانگر این است که با ساخت سد، مشاغل خدماتی، رونق صنایع دستی، افزایش درآمد، افزایش فرصت های شغلی، بهبود ساخت و سازها، افزایش ارزش زمین و افزایش سرمایه گذاری شکل گرفته است. نتیجه آزمون ویلکاکسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 نشانگر نقش سد در بهبود امکانات گردشگری روستاهای بالادست است. میانگین آزمون در قبل از ساخت سد برابر با 09/2 و در بعد از ایجاد برابر با 67/3 گزارش می شود. مقایسه میانگین به خوبی از بهبود امکانات گردشگری بعد از ساخت سد اشاره دارد. همچنین نتیجه آزمون ویلکاکسون از نقش سد در جذب گردشگران داخلی(شهرستانی، استانی و استان های همجوار) اشاره دارد. در میان سه روستای بررسی شده، روستای شیوند بزرگ اختلاف معناداری با روستاهای دیگر از نظر توسعه گردشگری دارد که فاصله مکانی روستاها نسبت به سد بسیار تاثیرگذار بوده است.
Process Model of Rural Planning Based on the Experiences of Community-based Development Projects (The 2020s Projects in the Critical Centers of Sistan, Rigan and Jazmourian)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The implementation of participatory projects aiming socio-economic empowerment and environmental sustainability is one of the sustainable management strategies in arid rural areas across the world in the recent decades. This study was conducted to answer two questions: What have been the characteristics and achievements of participatory development and community-based projects in rural areas located within the critical centers of Sistan, Jazmourian, and Rigan? How is a process model for rural development planning consistent with the geography of aforementioned areas?
Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytical and the research process includes the analysis of the goals and final achievements of participatory plans in Rigan (RFLDL), the progress and development Plan in Ghaleh-Ganj, the Carbon Sequestration plan in Jazmourian and Lashar, the Menarid Project in Sistan, "Village without unemployed" project, SAHAB community-based projects, and ASEMAN project from Barekat Foundation in Sistan region. The required data consisted of the performance statistics of the above-mentioned projects, and the required analysis was conducted on the dat.
Finding- Each of these projects has positive achievements in accordance with its short-term goals. Although it is quantitatively desirable, they failed to continue to operate in a regular and stable planning process in rural areas. Execution of a process model for rural development planning requires institutional transformations and the establishment of an integrated facility direction system for the economic infrastructure of rural areas (with a focus on the value chain) and a series of previous and subsequent jobs in each chain.
Research limitations/implications- Among the main limitations of reformation in the programs and continuous learning from past experiences are the effort of conductors in charge of implementing rural development projects to indicate the expected achievements by relying on seemingly favorable statistics with false documentation, and the weakness or lack of a public oversight system on the actual achievements of projects. Real decentralization in the country's rural planning system, the establishment of a public oversight system, and a process planning are the best strategies for sustaining local communities.
تحلیل پیامدهای اقتصادی الحاق روستاها به شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تحلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی-کالبدی الحاق هشت روستای دره مرادبیگ، فقیره (کوی محمدیه)، خضر، دیزج، حصار دیزج، مزقینه، حصارآقاشمس علی و حصار عبدل هادی (حصار امام) به شهر همدان بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی است. همچنین به زعم کشف پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان، از نوع مطالعات اکتشافی بحساب می آید. جامعه آماری مطالعه شامل ساکنان هشت روستای الحاق شده به شهر همدان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با نظر اساتید و متخصصین مربوطه و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالای 7/0 تأیید شد. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج تحلیل پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان نشان داد که این پیامدها در شانزده عامل کلی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل دسته بندی بوده که مشتمل بر نه پیامد مثبت و هفت پیامد منفی است. پیامدهای "بهبود خدمات کالبدی و فضای زیست محیطی"، "بهبود وضعیت اشتغال و توان اقتصادی ساکنین" و "عدم تعادل فضایی شهری و پیامدهای منفی زیست محیطی" به عنوان مهم ترین پیامدهای الحاق روستا به شهر شناخته شدند. میزان پیامدهای مثبت الحاق روستاها به شهر 63/46 درصد و پیامدهای منفی الحاق روستاها به شهر 61/24 درصد بوده است و بیشترین پیامدهای منفی در زمینه کاهش کارکردهای روستایی مانند تولیدات کشاوررزی بوده است.
شناسایی و تحلیل انواع ریسک های مرتبط با کشت زعفران (موردمطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
796 - 813
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل منابع ریسک کشت زعفران در استان کرمانشاه با روش کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش زعفران کاران استان کرمانشاه به تعداد114 نفر بودند که به صورت تمام شماری از آن ها اطلاعات گردآوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی، شامل ویژگی های فردی و حرفه ای بهره برداران و گویه هایی جهت سنجش ریسک بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نظرسنجی و فرمول های مرتبط استفاده شد. از نظر زعفران کاران مهم ترین ریسک های تولید(عرضه نشدن به موقع نهاده ها بخصوص بنه های زعفران، وجود حیوانات و جوندگان و عدم شناخت سموم مختلف جهت مبارزه با علف های هرز)؛ ریسک انسانی (کمبود نیروی انسانی در دسترس برای برداشت زعفران، بیماری و مهاجرت افراد جوان خانواده و سرقت محصول و ادوات کشاورزی)؛ ریسک بازار(تضمین فروش، عدم وجود تجهیزات و امکانات بسته بندی و فروش فله ای محصول و قیمت گذاری سلیقه ای)؛ ریسک های مالی(دسترسی نداشتن به تسهیلات بانکی، عدم وجود نقدینگی کمبود سرمایه و فاصله زمانی کوتاه بین دریافت و بازپرداخت وام) و ریسک های نهادی(فقدان حمایت و کمک دولت در فروش و بازاریابی زعفران با قیمت مناسب، عدم وجود پوشش بیمه ای توسط دولت، عدم وجود شبکه ارتباطی بین زعفران کاران در سطح محلی و منطقه ای) هستند که لازم است به منظور توسعه کشت زعفران تلاش در جهت رفع ریسک های مربوطه صورت پذیرد.
An Overview on Success of the LEADER Approach in European Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aimed at identifying the successful aspects of the LEADER Approach in European countries. Design/methodology/approach- The methodology in this study is a systematic overview. The statistical population of the present research consisted of 30 scientific articles on the LEADER Approach published in different journals during 2000-2017. Findings- The results showed the success cases (items) of the LEADER Approach in European countries can be defined in four general categories contains: economic, social, environmental, and management dimensions. Moreover, among the successes of the LEADER Approach, the economic dimension with a rate of 38.4% has the highest percentage relative to the other dimensions. One factor behind the success of the LEADER to European countries, which is an important guide for rural development programs in Asian countries including Iran, is a very important issue of networking in the rural development process, which has recently been intensely debated in the discussions of academic and executive development spheres in the EU countries. However, the effects of LEADER vary from region to region, so any generalizations between regions are likely to be unreliable. Therefore, it is still difficult to judge its true impact on rural development. Originality/Value- The LEADER Program is one of the performed programs being implemented by European Union countries in the new vision of rural development planning. When the European Union started its new program with a completely new approach, there were a lot of skeptics against the initiative based on local development. LEADER has often been praised as a successful approach to rural development, although its implementation is not without scholarly critiques.
Social Capacities to Facilitate the Establishment of Solar Energy Technology and its Effects on Sustainable Rural Development (Case Study: Kerman Desert Region, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
105 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of solar energy has long been human interest. Some countries are trying to gradually replace fossil energy with solar energy because of special benefits such as lack of environmental pollution, frequency, immortality, and sustainable access. The potential of solar energy provides a good platform for the development of marginal villages and regions that are deployed away from urban centers or rural population centers. However, in some countries, despite the favorable weather conditions, for various reasons, the use of solar energy technology is still not commensurate with the potentials.
Design/Methodology/Approach: This research adopted a descriptive-analytical method to explain the potentials of solar energy technology for sustainable rural development in the study area on 400 randomized samples. The potential and process of developing and expanding solar energy technology, as an effective factor, was determined by 34 items under indicators such as education and awareness-raising, knowledge and skills, trust-building, capacity building, participation, and partnership in investment. The dependent research variable was also measured through 106 items in ecological, socioeconomic, and physical dimensions of settlement development.
Findings: The results suggested that the utilization of solar energy technology was effective in promoting sustainable development indicators of rural settlements in the study area. Hence, it is suggested to pay further attention to improving training and raising awareness as well as building support for villagers to increase the level of employment, participation, and investment in the utilization of solar energy technology.
اثرات طرح ترسیب کربن بر امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: مناطق مرزی شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی اثرات طرح ترسیب کربن در امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی پرداخته شده است. هدف پژوهش پاسخگویی به این پرسش بوده که طرح ترسیب کربن به عنوان یکی از طرح های توسعه ای اجرا شده در شهرستان سربیشه، چه تأثیری بر پایدارسازی امنیت شهرستان مرزی سربیشه درخراسان جنوبی داشته است. تحقیق پیش رو از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف کاربردی است. نمونه مورد مطالعه شامل 150 خانوار ساکن سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه بوده است. جهت جهت ازمون فرضیات از تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد که از 5 بعد امنیتی مورد بررسی(فرهنگی،اجتماعی ، اقتصادی، زیست محیطی و نظامی- انتظامی) فقط میانگین بعد زیست محیطی با ۳.۶۶۱ بالاتر از میانگین مطلوب است و بقیه کمتراز سطح مطلوب و در وضعیت نامناسب قرار دارند. بنابراین باتوجه به نتایج بدست آمده طرح ترسیب کربن تنها باعث بهبود امنیت زیست محیطی در سطح شهرستان سربیشه شده است . نتایج ضریب همبستگی پیرسن نیز نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد مورد بررسی و امنیت مرزی برقرار است.
تبیین استلزامات ارتقاء نظام سیاست گذاری توسعه روستایی و عشایری ایران مبتنی بر سبک مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
214 - 233
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر از طریق شناخت ویژگی ها و مؤلفه های مدیریت جهادی، به منظور تبیین استلزامات ارتقای نظام سیاست گذاری توسعه روستایی و عشایری انجام شده است. برای شناخت ویژگی ها و مؤلفه های مذکور، بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در بازه زمانی بین سال های 1358 تا 1397 با استفاده از نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شد. از 160 گزاره کلیدی، تعداد 469 کد باز اولیه، 102 کد باز ثانویه و 35 کد محوری به دست آمد که در قالب پنج بعد «ارزش ها و مبانی فکری و فلسفی سازمان»، «ساختار و فرهنگ سازمانی»، «ارزش های نگرشی کارکنان»، «ارزش های رفتاری کارکنان» و «مأموریت و چشم انداز سازمان»، دسته بندی شدند. ازجمله مهم ترین مؤلفه های مدیریت جهادی پرهیز از ساختار اداری سلسله مراتبی عمودی، سیاست گذاری و برنامه ریزی مبتنی بر شواهد میدانی و نیازهای روستائیان و عشایر، مشارکت محوری و اتخاذ رویکردهای پایین به بالا و چندبعدی نگری است که بر محور دستیابی به اهداف عالیه عدالت گستری و تعالی انسان ها به خصوص اقشار محروم انجام می شود. بر اساس ویژگی های جهادگران و نهاد جهاد سازندگی، پیشنهادهایی برای ارتقاء نظام سیاست گذاری توسعه روستایی و عشایری ایران ارائه شده که از آن جمله می توان به استقرار سیستم اطلاعات مدیریتی از پایین به بالا با استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و تشکیل کمیته هایی در نواحی شهری با استفاده از ظرفیت معتمدان محلی و روحانیان کارآمد، در راستای بسیج جوانان و آحاد جامعه از صنوف و تخصص های مختلف برای مشارکت داوطلبانه در سازندگی و تعالی نواحی روستایی و عشایری اشاره کرد.
شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سلسله» به عنوان الگویی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
286 - 299
حوزههای تخصصی:
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تأمین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تأمین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.
ارزیابی خدمات منظر در عرصه پیراشهری صالح آباد شرقی، جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
440 - 453
حوزههای تخصصی:
خدمات منظر بیانگر رابطه بین ساختار، عملکرد و ارزش های اکولوژیک است. این رویکرد ازگزینه هایی است که می تواند در تحلیل محیط پیراشهری استفاده شود. این روش با تمرکز برگروه های اجتماعی هدف، آن را تبدیل به بدیلی برای خدمات اکوسیستم می سازد. مقاله حاضر در پی تحلیل خدمات منظر در محیط پیراشهری صالح آباد در جنوب تهران است. به این منظور شاخص های خدمات منظر مبتنی از ادبیات موضوعی در سه محور تولیدی، تنظیمی و فرهنگی استخراج شد. در ادامه وضعیت آن ها در منطقه موردمطالعه بر اساس پیمایش میدانی و مصاحبه با ساکنان تولید گردید. نتیجه به شکل نقشه های قابلیت و مطلوبیت پردازش شد. خروجی مذکور با استفاده از وزن دهی مبنی بر چهارچوب تحلیل سلسله مراتبی با هم تلفیق و در نهایت پهنه بندی کیفیت خدمات منظر در منطقه به دست آمده است. درنهایت راهبردهای چهارگانه حفاظتی، تدافعی، تهاجمی و سودجویانه مبتنی بر تفاوت قابلیت و مطلوبیت هر پهنه و در تناسب با ویژگی های محیطی آن ها، تدوین شد. نتایج نهایی نشان می دهد ناهمگنی در بهره برداری از فضا مشهود است، ضمن اینکه محدوده مورد بررسی در معرض تغییر قرار داشته و از قابلیت های فضا به درستی استفاده نمی شود. به کارگیری خدمات منظر بستری مناسبی را تدوین الگوی راهبردی متناسب با توان عرصه فراهم می سازد که در صورت به کارگیری اصولی آن می تواند تضمین کننده توسعه یکپارچه عرصه پیراشهری باشد. البته پیوند میان این خدمات و نظام برنامه ریزی رسمی موضوع مطالعات گسترده تری است.