فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
45 - 76
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تبیین سطوح پایداری معیشت روستایی می تواند نقش مؤثری در سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی ایفا کند. این تحقیق با هدف سنجش میزان پایداری معیشت روستایی کشاورزان خرده مالک در استان های البرز، گیلان، هرمزگان و یزد انجام شد. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوار شاغل در کشاورزی خرده مالک (481096=N) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر از آنان به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش میزان پایداری معیشت روستایی در کل 38 شاخص، شامل 10 شاخص اقتصادی، 11 شاخص اجتماعی، 10 شاخص محیطی و 7 شاخص نهادی در سطح استان های چهارگانه فوق ارزیابی شد. این شاخص ها با روش استاندارد کردن، رفع اختلاف مقیاس شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، وزن شاخص ها محاسبه و در آن ها اعمال شد. در انتها، شاخص ترکیبی پایداری معیشت روستایی برای استان های مورد مطالعه محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که 72/4 درصد از سرپرستان خانوار کشاورزان خرده مالک مورد مطالعه در وضعیت ناپایداری معیشت قرار دارند. به گونه ای که استان گیلان ازنظر میزان پایداری معیشت با شاخص ترکیبی 0/273 در رتبه اول، استان هرمزگان با شاخص ترکیبی 0/017-در رتبه دوم، استان البرز با میزان 0/092-در رتبه سوم و استان یزد با شاخص ترکیبی 0/196- در رتبه چهارم قرار گرفته است. نتایج سنجش میزان پایداری معیشت روستایی بر اساس طیف پرسکات آلن نشان داد که استان گیلان نسبت به بقیه استان ها دارای وضعیت بهتری است، هرچند که نرخ پایداری معیشت در این استان هم در وضعیت ایده آلی قرار ندارد و ناپایدار بالقوه است. استان های البرز، هرمزگان و یزد هم ازنظر پایداری معیشت در شرایط ناپایدار بالفعل قرار دارند. در رابطه با توصیه سیاستی این تحقیق نیز پیشنهاد می شود بخش ترویج غیر زراعی در کنار ترویج کشاورزی در سازمان های کشاورزی، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تأسیس شود.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق روستایی (مطالعه موردی؛ دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری خلاق در روستاها به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامه ای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و EXCEL برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای در SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار LISREL، وضعیت شاخص های توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخص های توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تأسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تأثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی می باشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیست محیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصت ها و برنامه های تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 به عنوان اولویت سوم تأثیرگذاری قرار گرفته است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویت های موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی می باشد، می تواند به تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.
Explaining the Effects of Rural - Urban Linkages on Changing the Rural Lifestyle (Case Study: Lasht-e Nesha District, Guilan, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
65 - 80
حوزههای تخصصی:
Purpose-Various factors influence changes in rural lifestyles, with one of the most important being rural-urban linkages. The aim of this paper is to examine the role of rural-urban linkages in changing the lifestyle of rural households across three dimensions: social, economic, and cultural. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical, and data collection was conducted through library research for theoretical studies and via questionnaires for the field study. The statistical population includes the villages of the Lasht Nesha district in Rasht County. A sample of 360 respondents was selected using Cochran's formula and a simple random sampling method. Data were analyzed using linear regression and multivariate regression tests. Finding- The research findings regarding the linear relationship between rural-urban linkages and changes in rural household lifestyles revealed a significant relationship between these two variables. Additionally, the results showed that the most significant impacts of rural-urban linkages were in the cultural, social, and economic dimensions, respectively. Specifically, in the cultural dimension, consumerism and cultural and linguistic changes were most prominent; in the social dimension, changes in clothing and behavior; and in the economic dimension, materialism, wealth accumulation, and income generation experienced the greatest changes.
Evaluating the Delivery and Quality of Rural Tourism Services in Eco-Lodges of Guilan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aims to examine the delivery and quality of rural tourism services from the perspective of managers of eco-lodges in Guilan Province, Iran. It also seeks to identify the key reasons behind the lack of adoption of service quality standards by these managers. The significance of the topic lies in its contribution to sustainable tourism development, enhancement of rural residents’ quality of life, and improvement of tourist satisfaction. Design/methodology/approach- This applied research employed a descriptive-analytical approach. Data were collected through both library and field methods. The statistical population included all licensed eco-lodges in Guilan Province (126 units), which were studied using a census method. Data collection was carried out using the standard SERVQUAL questionnaire. The data were analyzed using SPSS version 26 through descriptive statistics, one-sample t-tests, factor analysis, and the Friedman test. Findings- The results revealed a significant gap between the current quality of services and the desired standards in the eco-lodges of Guilan. Most managers perceived the official service quality standards as inefficient or impractical. The primary reasons cited included inadequate infrastructure, insufficient training, and weak supervisory systems. Research limitations/implications- The study is limited to a single province and reflects solely the managers’ viewpoints. Future research is recommended to include the perspectives of tourists and regulatory authorities. Additionally, developing and localizing service quality assessment models tailored to the characteristics of rural accommodations is suggested. Practical implications- To enhance service quality, the study recommends providing training programs for managers, improving tourism infrastructure, revising service quality indicators, and strengthening monitoring and evaluation systems. Showcasing successful models from other regions can also help increase the efficiency of eco-lodges. Originality/ value- By focusing on the perspectives of service providers as key stakeholders, this study offers a novel contribution and can serve as a reference for policymakers, tourism practitioners, and investors aiming to improve rural tourism service quality.
Architectural Strategies under the Influence of Rural Business Space & Place (Case: A Delphi Survey in Babolkenar, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
107 - 127
حوزههای تخصصی:
Purpose- To examine the architectural and economic strategies of rural business spaces from the perspective of experts. Design/methodology/approach- In synthesis of literature review, after reviewing 47 articles found, the relationships between variables in first relation between R.B.S & R.B.A: The components were extracted & converted to 8 components based on the Roberts synthesis method. But since the main unknown of the research was Architecture & speciology of the building, according to the gaps extracted 8 types of architecture were compiled & the axial coding & 8 research content was extracted from it. Then the content-target-table was generated. In the current step, since theoretical foundations were insufficient, a combined research method was used & the Delphi research method was used in this phase of research. The study community had 41 elite subjects (rural-urban-architectural-entrepreneurial). To analyze the data collected based on the Q factor analysis extracted results & ultimately the most influential factors on the RBS & RBP from each of the specified spatial attributes. The results of the study indicate that in total, 3 categories are emphasized, 5 categories in the 2nd priority, 3 categories are not generally approved by this community, but in some factors it is emphasized. Findings- In response to the research question of what the classification and perspective of the community of experts are on the architectural strategies of rural business spaces, there are 7 views in this regard: Requirements for multi-purpose spaces (second activity): separate, isolated, sanitary, and Indigenous (12.67%); Second activity in the form of multi-purpose buildings or increasing the area for the construction of a sales place in rural buildings (11.49%); The sales Place is equipped with isolation (10.07%); Sanitary and isolated interior architecture (cultivation space) (8.06%); Indigenous model of Health and isolation (7.85%); Reconstruction of old buildings by equipping, and separating and increasing the business area (7.68%) and etc. Reseach limitation/implications- Interdisciplinary and lack of coherent studies and literature on Rural Business Architecture (R B A) and multi-purpose & hybrid building and architecpreneure (architecture + entrepreneurship). Originality/value– Research started with the hypothesis of multifunctionalization of production spaces, but ultimately concepts such as health & reducing the penetration of the second activity pest were given priority over multifunctioning & combining activities. There for the priority of health concepts & sales & second activity is the innovation of this research.
بررسی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان میاندوآب است. برای دستیابی به هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری را 17493 خانوار روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی تشکیل دادند و 377 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات گروهی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پرسش نامه با توجه به ضرایب به دست آمده از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار بود. به منظور شناسایی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی و بررسی شاخص خوبی برازش مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت استقرارپذیری مؤلفه های رفاه بین خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری دارد. به طوری که در مؤلفه های ایمنی و امنیت، آزادی فردی، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، محیط سرمایه گذاری، شرایط کارآفرینی، دسترسی به بازار و زیرساخت، کیفیت اقتصادی، شرایط زندگی، بهداشت و سلامت و آموزش بین خانوارهای عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری وجود داشت و تنها در مؤلفه محیط زیست طبیعی تفاوت معنی داری دیده نشد. بنابراین شرکت های تعاونی تولید روستایی نقش مؤثری در بهبود رفاه خانوارهای روستایی در شهرستان میاندوآب داشتند و میانگین آن 3/56 محاسبه شد که نشان از تأثیر مثبت تعاونی ها در بهبود کلی رفاه خانوارهای روستایی دارد. از همین رو پیشنهاد می شود آموزش های کارآفرینی به منظور افزایش تولیدات کشاورزی، تنوع در اقتصاد روستایی و بسترسازی لازم برای افزایش ثروت ارائه شود.
مرور نظام مند پژوهش های توسعه گردشگری هوشمند در نواحی روستایی (سالهای 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 198
حوزههای تخصصی:
تعریف و تبیین چارچوب نظری تدوین الگوی هوشمند سازی گردشگری روستایی، مستلزم بهره مندی از مطالعات انجام شده در این حوزه و سایر مباحث مرتبط می باشد، مرور پژوهش های پیشین نشان دهنده ضعف چارچوب های موجود در تبیین الگوی گردشگری هوشمند در نواحی روستایی است. هدف این تحقیق، توسعه یک چارچوب جامع برای پیاده سازی الگوی گردشگری هوشمند در نواحی روستایی با رویکرد مرور نظام مند است. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی است، و با رویکرد مرور نظام مند ادبیات مرتبط با مؤلفه های هوشمند سازی روستایی و گردشگری هوشمند در فاصله سال های 2000 تا 2023، با استفاده از 3 کلیدواژه مشخص و استراتژی شفاف و از پیش طراحی شده، از 5 پایگاه های اطلاعاتی، جمع آوری شد. پس از غربالگری و ارزیابی کیفی، تحلیل نهایی روی 59 مقاله انجام شد. با تحلیل مقاله ها چهار فرایند و 42 مؤلفه برای تدوین چارچوب نظری الگوی گردشگری هوشمند شناسایی شد. مطالعه نشان می دهد، تدوین چارچوب نظری برای پیاده سازی الگوی گردشگری هوشمند مستلزم شناخت پیش شرط ها و الزامات قبل از اجرا، شناسایی عناصر کلیدی و سازمان های دخیل در حوزه گردشگری هوشمند، توجه به منابع سرزمینی مقاصد و راهبردهای انتخاب مقاصد هدف و در نهایت فرایند اجرای الگوی گردشگری هوشمند خواهد بود که می تواند به پایداری منابع و تحقق گردشگری هدفمند و پایدار کمک شایانی نماید.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
142 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در درجه اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان نوشهر بوده است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 380 خانوار به دست آمده است؛ که این تعداد در سطح روستاهای مورد مطالعه توزیع گردید. روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T) و تحلیل واریانس انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد، روستاهای خیرودکنار، توسکاتک، تازه آباد، شریعت آباد در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر بخش مرکزی نوشهر دارد. همچنین بعد فاصله روستا از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر بر کیفیت زندگی روستاهای نمونه تاثیر گذار هستند.
Non-Revenue Water Implications on Organisation Operation Cost and Customer Satisfaction: A Case of Musoma Urban Water Supply and Sanitation Authority (MUWASA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
73 - 81
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study examined the effects of non-revenue water (NRW) on organisation running costs and customer satisfaction. The intention was to describe the NRW's effects on the MUWASA's performance as a case study. Specifically, it identified factors prompting non-revenue water; described the NRW effects on organisation running costs; and examined the level of customer satisfaction towards service provision.Design/methodology/approach- A purposive sampling technique was used to pick respondents for the household survey and key informant interview. The study included 100 respondents (70 connected customers and 30 employees of the authority). MUWASA serves 5 zones of the municipality; therefore, the study obtained 70 connected customers from the five zones of the authority. The household survey and the key informant interviews (KII) were the main data collection methods, the survey technique was used to collect data from 100 respondents and seven were involved in key informant interviews. Descriptive and inferential statistics and content analysis were used in data analysis.Findings- The findings have indicated that NRW affects the water utility revenue collection, and organisation running costs, which jeopardizes customer satisfaction with the organizational service delivery. Originality/value- Based on the National Water Policy of 2002 which aims at achieving sustainable, effective, and efficient development and management of Water Supply and Sanitation one of its objectives is to create an enabling environment and appropriate incentives for the delivery of reliable, sustainable, and affordable water supply and sanitation services. Therefore, the findings of this study are a catalyst for the improvement of the set policy objectives and enhance interventions where necessary.
ارزیابی آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی: مطالعه موردی بخش کاغذکنان، استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
237 - 258
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل و تسریع بیشتر تبادل اطلاعات میان زنان روستا مفید و تأثیرگذار بوده و می تواند توانمندسازی آنان را در ابعاد مختلف به همراه داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای 18 سال ساکن در نه روستای انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (روش قرعه کشی) بخش کاغذکنان استان آذربایجان شرقی است که دارای 2134 زن بالای 18 سال بود. تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 318 زن روستایی محاسبه شد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نقطه نظرهای ده نفر از اساتید دانشگاه تبریز و زنجان مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم بر روی آن اعمال شد. جهت ارزیابی میزان پایایی شاخص های تحقیق از روش آلفای کرونباخ برای 30 نمونه اولیه استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برابر 75/0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن پایایی ابزار تحقیق است. جهت تحلیل مطلوبیت مؤلفه های توانمندسازی زنان از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج آزمون، به ترتیب مؤلفه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین مطلوبیت را داشته اند و مؤلفه روان شناختی نیز نامطلوب بوده است. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین تأثیر را در توانمندسازی روان شناختی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی به ترتیب با مقدار بار عاملی 0/481، 0/354، 0/301 و 0/247 دارند. ارتقای دسترسی زنان به فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه با آموزش های مرتبط مهم ترین پیشنهادهای تحقیق حاضر بود.
تحلیل اثرات تنوع معیشتی بر روی تاب آوری خانوارهای روستایی در مواجه با تغییرات آب و هوایی مطالعه موردی: روستاهای پیرا شهری شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت تنوع معیشتی و اثرات آن برافزایش تاب آوری روستاهای موردمطالعه است. روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی، تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای و تحلیل مسیر) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستاهای پیرا شهر شهر دهدشت می باشد. برای تعیین حجم نمونه روستاها به صورت تصادفی از فرمول کوکران 21 روستا تعیین گردیده است، روستاهای انتخاب شده دارای 3538 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 358 نمونه انتخاب و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع معیشتی و تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، بر اساس ضریب همبستگی به دست آمده (799/0) و سطح معناداری آزمون (000/0) می توان گفت با افزایش تنوع معیشتی، تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، ریسک پذیری با اثرات کلی 200/0 کمترین تأثیر و دارایی و پس انداز با اثرات کلی 479/0 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری خانوارهای روستایی در منطقه مطالعه داشته است. نتیجه گیری: افزایش تنوع معیشتی منجر به افزایش توانایی خانوارها در امر مقابله با تحولات ناشی از تغییرات آب و هوایی می شود.از این رو، اقداماتی که به تقویت تنوع معیشتی و در نتیجه تاب آوری خانوارهای روستایی منجر می شوند، باید از اولویت های برنامه های توسعه روستایی باشند. فعالیت هایی چون ترویج فنون کشاورزی متنوع، افزایش دسترسی به امکانات بیمه، تقویت سرمایه اجتماعی، ارتقاء فن آوری های کشاورزی و ترویج استفاده بهینه از منابع طبیعی، می توانند از جمله اقدامات مؤثر برای افزایش تنوع معیشتی و بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی باشند.
سطح بندی روستاهای گردشگرپذیر استان آذربایجان شرقی، بر مبنای توسعه یافتگی کارآفرینی، به منظور تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کارآفرینی تبدیل به یک سیاست کلیدی برای کشورهای در حال توسعه شده است. ضمن اینکه توسعه گردشگری نیز در روستاهای دارای پتانسیل می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط کارآفرینی در بین ساکنان محلی ایجاد کند. در همین راستا، بررسی سطح توسعه یافتگی کارآفرینی در روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی، در راستای تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی ، هدف پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف: در راستای هدف یاد شده، هدف پژوهش از نوع کاربردی – توسعه ای است و از بعد ماهیت، تحلیلی- توصیفی، استنباطی است. روش شناسی تحقیق : به منظور بررسی میزان برخورداری روستاها از توسعه کارآفرینی، از چک لیستی تکمیل شده توسط کارشناسان استفاده گردید. گویه های مورد نظر این چک لیست شامل: ارائه محصولات و خدمات مختلف، تنوع و انعطاف پذیری محصولات و خدمات، استفاده از کارکنان بومی، وجود فروشگاه ها و فضای بازار، کاهش فقر و رشد اقتصاد روستا و خودکفایی روستاییان ، مشارکت مردمی در کارآفرینی ، وجود زیرساخت های مناسب بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی میباشد. یافته ها : مطالعات صورت گرفته از نظرسنجی اولیه ، 8 روستا نسبت به بقیه بیشترین فراوانی را در معرفی داشتند و به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. در نهایت با استفاده از مدلAHP و به کمک شاخص های مؤثر در توسعه کارآفرینی ، نسبت به اولویت بندی روستاهای منتخب اقدام شد. نتایج : نتایج حاکی از این بوده است که بیشترین میزان توسعه کارآفرینی در روستای کندوان (وزن نهایی242/0) و کمترین میزان توسعه یافتگی کارآفرینی در روستای کردشت (وزن نهایی051/0 ) رخ داده است .
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
الگوی پذیرش هاب دیجیتال روستایی بر پایه ی رویکرد نظریه ی داده بنیاد (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در راستای بهره مندی مناطق روستایی از قابلیت های دیجیتال در سال های اخیر هاب های دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شده اند که می توانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهره برداری مناسبی از آن ها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هاب های دیجیتال در نواحی روستایی است. روش پژوهش: در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائه ی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم داده های پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمان های مردم نهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه داده بنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستی های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساخت ها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیت شناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاست گذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیت ها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها را در برمی گیرند. نتیجه گیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخله گر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بوده اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیاده سازی سیاست های اثربخش در مسیر بهره گیری از هاب های دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
207 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از سیاست های اصلی دولت با توجه به واردات بالای روغن های خوراکی و دانه های روغنی به کشور، افزایش و توسعه کشت دانه های روغنی از جمله کلزا است. سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران نیز توسعه و افزایش کشت کلزا را به عنوان یکی از اهداف و اولویت های خود قرار داده است. ازاین رو هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران است. روش مطالعه ترکیبی و از نوع مطالعات توصیفی-اکتشافی است. از روش کیفی (تحلیل محتوا) برای کشف عوامل پیش برنده و بازدارنده (تدوین ابزار تحقیق) و از روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) برای خلاصه و دسته بندی عوامل مذکور استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی، کارشناسان، محققان و کشاورزان پیشرو استان مازندران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 14 نفر گزینش و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند تا نقطه اشباع نظری جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کمی، 3637 نفر از کلزاکاران فعال شرق استان مازندران بودند که 231 نفر از آن ها با استفاده از فرمول دانیل و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه حاصل از مرحله کیفی استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان تأیید شد و برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن مناسب بود. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع حدود 53/47 درصد واریانس عوامل پیش برنده توسعه کشت کلزا را چهار مورد شامل عوامل ترویجی- آموزشی، عوامل مزیتی- فنی، عوامل نهاده ای- حمایتی و عوامل تسهیل کننده کشت و 55/4 درصد واریانس عوامل بازدارنده توسعه کشت کلزا را نیز چهار مورد شامل ویژگی های فیزیولوژیکی گیاه و عوامل اقلیمی، مشکلات اقتصادی و بازاریابی، مدیریت نامناسب مزرعه و ضعف منابع و زیرساخت ها و عوامل آموزشی- ترویجی تبیین کردند. با توجه به نتایج، ارائه فعالیت های آموزشی - ترویجی مناسب، مدیریت مناسب مزرعه و واحد تولیدی برای کشت کلزا و اجرای سیاست های حمایتی از جمله کمک های مالی برای توسعه کشت کلزا در استان مازندران پیشنهاد می شود.
ارزیابی ناهماهنگی های آسایش حرارتی و سازگاری رفتار ساکنین در مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی انتقادی مدل های آسایش حرارتی در آپارتمان های میان مرتبه شهر تهران می پردازد و بر شکاف بین استانداردهای نظری و تجربه واقعی ساکنان تمرکز دارد. آسایش حرارتی یکی از عوامل کلیدی در طراحی ساختمان های مسکونی است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی ساکنان دارد. در تهران، که شرایط آب وهوایی متنوع است و ساختمان ها اغلب دارای کیفیت پایین ساخت هستند، دستیابی به آسایش حرارتی چالش های خاصی را ایجاد می کند. هدف این مطالعه، ارزیابی نواقص شاخص های استاندارد، به ویژه شاخص میانگین رأی پیش بینی شده (PMV) که مبنای استانداردهای ملی ایران است، و تطابق آن ها با رفتارهای تطبیقی و شرایط محلی است. این مطالعه به دنبال ارائه رهنمودهای رفتاری-پاسخ گو برای بهبود آسایش حرارتی در شرایط خاص تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از رویکرد ترکیبی موازی هم گرا استفاده کرده که شامل جمع آوری داده های کمی و کیفی است. داده های کمی از طریق اندازه گیری های محیطی شامل دما، رطوبت، سرعت هوا و دمای میانگین تابشی (MRT) در فصول مختلف جمع آوری شده است. داده های کیفی از طریق نظرسنجی از 112 ساکن آپارتمان های میان مرتبه با توان آماری 95/0، به دست آمده است. این نظرسنجی ها به بررسی رفتارهای تطبیقی ساکنان در برابر تغییرات دمایی و ترجیحات آن ها در استفاده از سیستم های گرمایش و سرمایش پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که شاخص PMV تنها در 17 درصد موارد توانست آسایش حرارتی را به درستی پیش بینی کند که نشان دهنده محدودیت های جدی این مدل در شرایط اقلیمی تهران است. اختلافات بین دمای میانگین تابشی (MRT) و دمای حباب خشک به ویژه در تابستان موجب افزایش نارضایتی حرارتی شده است. دماهای خنثی ترجیح داده شده توسط ساکنان در تابستان 55/20 درجه و در زمستان 86/23 درجه سانتی گراد بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه بر ناکارآمدی مدل های ایستای آسایش حرارتی مانند PMV در شرایط خاص تهران تأکید می کند و نیاز به استانداردهای تطبیقی را برجسته می سازد. استانداردهایی که به رفتارهای ساکنان و شرایط محلی پاسخ گو باشند، می توانند آسایش حرارتی و پایداری را بهبود بخشند.
مطالعات خانه های دوم در ایران: مروری نظام مند بر وضعیت ساختاری و محتوایی مقاله های علمی- پژوهشی و ارائه مسیرهای پژوهشی آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
72 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه خانه دوم به یک سبک زندگی رایج در اغلب نقاط جهان تبدیل شده است. با گذشت بیش از دو دهه از سوابق پژوهشی در ایران و پراکندگی ادبیات موضوعی، تاکنون مروری بر مطالعات خانه دوم صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، مرور و تحلیل مقالات علمی-پژوهشی در حوزه خانه دوم در ایران در چهارچوب ساختاری و محتوایی به منظور ارزیابی جایگاه علمی کشور در مقایسه با دانش جهانی، آشکارسازی خلأهای تحقیقاتی و تشخیص اولویت های مطالعاتی آتی است. بدین منظور با روش مرور نظام مند، 87 مقاله داخلی شناسایی و با روش تحلیل محتوا و نرم افزار مکس کیودا مقوله بندی شدند. همچنین به منظور مقایسه تطبیقی مطالعات داخلی با دانش جهانی، 154 مقاله بین المللی، با تکنیک هم رخدادی واژگان در نرم افزار وی.او.اس ویوئر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مطالعات داخلی فاقد رویکرد بین رشته ای است. طبقه بندی موضوعی مطالعات بیانگر توجه بیشتر پژوهشگران به توصیف فضای بازتولیدشده در سطح عینیت، تسلط نگرش پیامدمحور و کم توجهی به سطح علّی - تبیینی است. ارزیابی روش شناسی مطالعات نمایانگر حاکمیت پوزیتیویستی در ادبیات داخلی است. متون بین المللی مشابه دانش داخلی بر چیرگی تفکر پیامدمحور تأکید می کنند و برخلاف مطالعات داخلی، بر رویکرد کیفی و ادراک ذهنی کنشگران بیشتر متمرکز شده اند. تحقیقات آتی مستلزم گسترش دامنه جغرافیایی و توجه به مقیاس شهر و حومه، تولید دانش با رویکرد بین رشته ای، تمرکز بیشتر بر روش های کیفی و آمیخته، تبیین نیروهای علّی با در نظر گرفتن تمامی ذی نفعان و همچنین مطالعات عمیق و چندسطحی است. دستاوردهای این پژوهش به دلیل آشکارسازی جایگاه فعلی دانش و پیشنهاد چشم اندازهای پژوهشی می تواند برای پژوهشگران و سیاست گذاران مفید باشد.
چالش های زنجیره تولید ارزش گاو شیری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نیاز کشور به تولیدات دامی ایجاد و توسعه واحدهای پرورش گاو شیری در کشور بسیار ضروری است. از طرفی چالش های عدیده ای در زنجیره تولید ارزش این بخش وجود دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های زنجیره تولید ارزش گاو شیری است. روش پژوهش: این پژوهش کمی از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان کنترل متغیرها میدانی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخت بود. جامعه آماری متخصصان، فعالان و صاحبنظران بخش تولید گاو شیری در ایران بودند. پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج، مهم ترین چالش ها به ترتیب تأمین منابع مالی، چالش های مربوط به مراکز اصلاح نژاد و چالش های اداری و سازمانی (رتبه های اول تا سوم) می باشند. چالش های زیست محیطی، چالش های مراکز عرضه و فروش تولیدات گاوداری و چالش های صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات دامی در رتبه های آخر (دوازدهم تا چهاردهم) این دسته بندی قرار دارند. نتیجه گیری: در تمامی چالش ها میانگین رتبه ای هر دسته چالش از مقدار حد وسط آن بیش تر و اختلاف میانگین در همه چالش ها با مقدار حد وسط از نظر آماری معنی دار است.
بررسی نگرش جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی (مورد مطالعه: دهستان سیاهکلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود مشکلات اقتصادی و اشتغال در روستاها سبب شده است که اشکال نوینی از گردشگری مثل گردشگری کشاورزی در جهان مورد توجه واقع گردد. در سالهای اخیر، کشاورزی در بیشتر نواحی کشور با مشکلاتی مواجه است که با توجه به ظرفیت های کشاورزی موجود می توان برای ایجاد و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی و حضور گردشگران به عنوان فعالیت مکمل بخش کشاورزی استفاده نمود. موضوعی که در این زمینه اهمیت بسیاری دارای خواست و تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه این نوع از گردشگری می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر پرداخته شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی با رویکرد کمی و از نظر ماهیت، یک تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در در این تحقیق متشکل از ساکنین سکونتگاه های روستایی دهستان سیاهکلرود است که دارای 1942 خانوار می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 385 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده اند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای دوجمله ای، فریدمن، همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد در همه شاخص های مورد بررسی یعنی اقتصادی، اجتماعی، خدمات و تسهیلات زیرساختی و فعالیتهای گردشگری کشاورزی اکثریت پاسخ دهندگان دارای میزان تمایل بیش از حد متوسط یعنی 3 می باشد. نتایج حاصل از رتبه بندی شاخص های پژوهش با آزمون فریدمن نشان می دهد که به ترتیب شاخص فعالیت های گردشگری کشاورزی (21/3)، شاخص اقتصادی (19/3)، شاخص اجتماعی (85/1) و شاخص خدمات و تسهیلات زیرساختی (75/1) قرار دارند. همچنین بین تمامی شاخص های مورد بررسی همبستگی مثبت و بالایی مشاهده می شود. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی تمایل زنان بیشتر از مردان ، مجرد ها بیش از افراد متأهل و افرادی که دارای یک فضای کشاورزی هستند بیشتر از کسانی که این فضا را ندارند، است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان مورد مطالعه عمدتاً به دلایل اقتصادی به توسعه گردشگری کشاورزی علاقه مند هستند. با این حال، عوامل اجتماعی نظیر حفظ حریم شخصی و عدم آشنایی کافی با مفاهیم گردشگری کشاورزی، تا حدودی بر تمایل آن ها تأثیر گذاشته است. با این وجود، با برنامه ریزی دقیق و جامع، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، آموزش جامعه محلی و ترویج گردشگری مسئولانه، می توان به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در این منطقه دست یافت و به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اهالی کمک کرد.
ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 44
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع آبی و تداوم کم بارشی و خشکسالی های اخیر در منطقه سیستان، توسعه کشت گیاهان اقتصادی و کم آب بر و نیز تقویت صنایع تبدیلی با هدف افزایش درآمد کشاورزان و حفظ ماندگاری در منطقه بسیار حیاتی و ضروری است. این پژوهش با هدف ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان انجام شد. اطلاعات تحقیق از طرح های پژوهشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان در دو روستای ده بلند و زهک به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های اقتصاد مهندسی و معیارهای ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه انجام شد. همچنین برای تصمیم گیری در اولویت بندی گیاهان دارویی بر اساس نقطه نظر بهره برداران از روش خاکستری به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شد. نتایج نشان داد نسبت منفعت به هزینه گیاهان دارویی اسفرزه، سیاه دانه و زنیان به ترتیب 5/37، 4/7 و 4/6 بود. ازاین رو با توجه به مثبت بودن این نسبت در منطقه کلیه گیاهان دارویی مورد بررسی ازنظر اقتصادی مقرون به صرفه هستند و می توانند در ایجاد تنوع کشت و افزایش درآمد مؤثر باشند. علاوه بر این گیاه دارویی اسفرزه با نسبت منفعت به هزینه 5/37 اقتصادی ترین محصول انتخاب شد. همچنین نتایج نشان داد مهمترین اولویت بندی گیاهان دارویی از دید بهره برداران به گزینه های مناسب بر اساس شاخص آنتروپی، افزایش بهره وری و راندمان آبیاری، کم آب بر، افزایش درآمد، امید به زندگی، ماندن در روستا و افزایش اشتغال است. ازاین رو در صورت فراهمی آب مطمئن در طول دوره، بازاریابی و بسته بندی مناسب برای ارائه در بازار و فراهمی بستر مناسب فراوری، گیاهان دارویی در ایجاد اشتغال مولد از طریق ایجاد صنایع وابسته می توانند تحولی بزرگ در منطقه رقم زنند. بر این اساس ضمن پیشنهاد برنامه ریزی ترویجی برای آموزش مستمر کشاورزان در افزایش بهره وری این محصولات، با توجه به سودآوری آن ها، برنامه ریزی برای احداث واحدهای فراوری محصولات یاد شده در منطقه توصیه می شود.