فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دهه 1370 خورشیدی، شکل گیری مراکز شهری کوچک به عنوان راهبردی برای بهبود وضعیت اقتصادی و رسیدن به عدالت اجتماعی در مناطق روستایی ایران، نمود بیشتری یافت؛ چرا که شهرهای کوچک از حیث اقتصادی، می تواند با ایجاد فرصت های شغلی در بخش های کشاورزی، صنعت، خدمات و با جذب نیروی کار فعال که در پی یافتن شغل و درآمد به دنبال مهاجرت به شهرهای بزرگ هستند، موجب تعادل اقتصادی در مناطق گردد و بسیاری از مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ را کاهش دهد. با توجه به کارکردهای شهرهای کوچک، تحقیق حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل به شهر شدن محمودآباد در استان آذربایجان غربی بوده است. در این خصوص به بررسی و مقایسه عملکرد اقتصادی شهر محمودآباد در دو مقطع زمانی قبل و بعد از شهر شدن پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی و پیمایشی (کتابخانه ای، میدانی، مصاحبه، پرسشنامه) است. جامعه آماری مورد مطالعه 1835 خانوار ساکن در شهر محمودآباد بوده که با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران محاسبه و 320 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T زوجی تحلیل شده است. نتایج بررسی ها نشان داد با تبدیل شدن محمودآباد به شهر، وضعیت اقتصادی این سکونتگاه بعد از شهر شدن بهبود نسبی یافته است که عمدتا ناشی از مشاغل خدماتی و اداری بوده است. در ارتباط با وضعیت درآمدی نیز بهبود بسیار کمی ایجاد شده است که این امر می تواند ناشی از وجود تورم بالا در شهرهای کوچک و کاهش قدرت خرید مردم، در سال های اخیر باشد.
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.
بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلّی یکی از رویکردهای مدیریّتی در جوامع روستایی است که در برهه هایی از تاریخ توسعة روستایی کشور مورد توجّه واقع شده است. در این راستا تعاونی های دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار مؤثّری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. این تحقیق با هدف بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان انجام شده است. روش: تحقیق حاضر بر مبنای راهبرد پیمایش پرسش نامه ای به انجام رسیده است. جامعة آماری تحقیق شامل دهیاران عضو شرکت تعاونی های دهیاری استان گلستان به تعداد ۸۳۰ نفر است. به روش فرمول کوکران تعداد نمونه ها ۱۱۸ نفر تعیین شد و از روش نمونه گیری خوشه ای در سطح ۹ شرکت تعاونی دهیاری جهت انتخاب نمونه ها استفاده شد. اعتبار پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، از طریق سه نفر از کارشناسان شاغل در شرکت تعاونی دهیاری در استان گلستان و سه نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه و پایایی آن از طریق محاسبة آلفای کرونباخ برای کارکرد عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی-اجتماعی به ترتیب ۹۲۸/۰، ۸۴۰/۰، ۹۰۸/۰ و ۹۰۸/۰ محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج رتبه بندی مهم ترین کارکردهای شرکت های تعاونی دهیاری نشان داد که مواردی مانند «مشارکت در ساخت و بهینه سازی مسکن روستایی» در زمینة کارکرد عمرانی، «سرمایه گذاری در جهت بهبود تولیدات کشاورزی و صنعتی» در زمینة کارکرد اقتصادی، «تسطیح معابر روستا» در زمینة کارکرد خدماتی و «تربیت مدیران آشنا به شرایط روستا و سازمان های محلّی» در زمینة کارکرد فرهنگی-اجتماعی اولویّت بالایی داشتند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کارکردهای مختلف این شرکت ها در توسعة روستایی در ناحیة مورد مطالعه کم تر از حدّ متوسط یا نامناسب است. نتایج آزمون فریدمن هم نشان داد که تأثیر کارکردها متفاوت نیست و از اولویّت یکسانی برخوردار هستند. نتایج آزمون t مستقل برای مقایسة کارکردهای تعاونی دهیاری در بین بخش ها نشان داد که کارکردهای تعاونی دهیاری در بخش مرکزی هر شهرستان وضعیّت بهتری داشتند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه کارکردها بر حسب سابقة تأسیس نشان داد که کارکرد تعاونی های دهیاری برحسب قدمت آن ها تفاوت معنی داری داشتند. در هر چهار زمینة (عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی- اجتماعی)، تعاونی هایی که قدمت بالاتری داشتند، کارکردهای بهتر و مؤثّرتری نیز ارائه کرده اند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسة کارکردها در بین شهرستان ها نشان داد که در زمینة کارکردهای عمرانی و خدماتی شهرستان گرگان وضعیّت بهتری داشته است و در زمینة کارکردهای اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی شهرستان کردکوی وضعیّت بهتری داشته است. محدودیّت ها/ راهبردها: تمرکز این تحقیق بر بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی بود. بنابراین، انتظار می رود پژوهش های آینده به شناسایی راه کارهای ارتقای عملکرد نقش و کارکردهای این تعاونی ها بپردازند. راه کارهای عملی: با توجّه به یافته ها، هم کاری بخشداری برای تأمین ماشین آلات مورد نیاز، واگذاری پروژه های عمرانی و تأمین نیروهای متخصّص، حمایت شورای بخش در تأمین مالی، هماهنگی همة شوراها و دهیاران با تعاونی دهیاران، تأسیس صندوق مالی، بیمه و غیره وابسته به تعاونی دهیاری، برنامه ریزی برای برقراری ارتباط مؤثّر و نشست های مشورتی بین تعاونی های دهیاران در سطح شهرستان، استان و کشور جهت بهبود نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری مؤثّر است. اصالت و ارزش: شناخت نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان و ارائة پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد این نوع تعاونی ها، اصالت و ارزش اصلی این تحقیق است.
تحلیل مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر مورد: روستای توچال شهرستان پاکدشت در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا می نماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهم کننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب می آید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که می بایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیده ای مانند گرانی نهاده های تولید و علوفه های دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبه رو می شود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیت های دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارت اند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیت های ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و بر طرف شدن مشکلات و محدودیت های آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.
تحلیل جایگاه فناوری ارتباطات و اطلاعات در توسعه پایدارکشاورزی مورد: بخش مرکزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش و اطلاعات از عوامل اصلی تولید و فروش در کشاورزی مدرن هستند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند توسعه پایدار کشاورزی را از طریق تسهیل کردن مدیریت دانش در زمینه های مختلف تسریع بخشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از طریق 319 نمونه تصادفی بهره برداران کشاورزی در فرآیند توسعه پایدار کشاورزی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات در سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت انجام شده است. برای سنجش متغیرهای سطح توسعه یافتگی کشاورزی تعداد 39 مؤلفه در چارچوب 3 معیار نظام محیطی، نظام اجتماعی و نظام اقتصادی سنجیده شده است. در ارتباط با مؤلفه اثرگذار فرآیند توانمندسازی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات تعداد 36 مؤلفه در چارچوب 4معیار آموزش و اطلاع رسانی، دسترسی، شناخت و اعتماد سنجیده شده است. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات در شاخص و مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی بیشترین اثر و در مؤلفه های زیست محیطی اثرات کمتری داشته است. همچنین بررسی مؤلفه های شناخت و اعتماد حاکی از آن است که شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی فناوری های اطلاعات و ارتباطات قدیمی از جمله تلفن ثابت، موبایل و تلویزیون در توسعه پایدار کشاورزی بیشتر و در مقابل شناخت و اعتماد نسبت به توانمندی های فناوری نوین از جمله کامپیوتر و اینترنت در توسعه پایدار کشاورزی کمتر است که ناشی از تفاوت در میزان توانمندی اجتماعی و اقتصادی بهره برداران کشاورزی است.
بررسی پایداری محیطی گسترش سکونتگاه های انسانی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری ،تلاشی است برای دستیابی به بهترین نتایج در برنامه های محیط انسانی و طبیعی که برای حال و به صورت نامحدود برای آینده صورت می پذیرد. رودخانه زاینده رود مهم ترین رودخانه منطقه اصفهان به منظور توسعه کشاورزی، تأمین آب بخش شرب و صنعت و کلیه فعالیت های اقتصادی می باشد که از کوه های زاگرس- زردکوه بختیاری- منشأ گرفته و به تالاب گاوخونی سرازیر می شود. با گسترش سکونتگاه های انسانی (ازجمله ساخت وسازهای انسانی و کشاورزی) و توسعه منابع آبی جدید برای مصارف گوناگون، تغییراتی در محیط طبیعی حوضه ایجاد شده است. این دگرگونی ها باعث تغییرات کاربری اراضی در حوضه مورد مطالعه گردیده و از طرفی پایداری محیطی محدوده را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش تغییرات کاربری اراضی (land use) و پوشش های طبیعی و انسان ساخت مورد بررسی قرار گرفته و بر این اساس پایداری محیطی در ارتباط با گسترش سکونتگاه های انسانی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود برآورد می گردد. بازه زمانی کشف تغییرات کاربری زمین، دو سال ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ میلادی بوده و با در نظر گرفتن حوضه در قالب سه بخش (بالا، میانی و پایین) تحلیل و ارزیابی انجام گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، گسترش سکونتگاه های انسانی در قالب افزایش کاربری مسکونی و کشاورزی (زراعت و درختزار) در قسمت های مختلف حوضه رخ داده و بخش اعظمی از مراتع و اراضی بکر در حوضه مورد دست اندازی فعالیت های انسانی قرار گرفته است. داده های خام این مقاله از طرح ملی تهیه نقشه land use سازمان جنگل ها و مراتع کشور که در دو سال ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ میلادی انجام شده است، به دست آمده و در تمامی مراحل پژوهش از نظر کارشناسان مرتبط استفاده شده است.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
اولویت بندی سرمایه گذاری در روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
گردشگری دارای انواع متنوعی است. یکی از جذابترین و شاید جدیدترین شاخه های این صنعت، گردشگری روستایی است که اخیراً مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. امروزه به دلیل گسترش شهرنشینی و آلودگی محیط های شهری، بسیاری ازبرنامه ریزان وسرمایه گذاران، توسعه صنعت گردشگری روستایی را یکی از دغدغه های خود بشمار می آورند. سرمایه گذاری در اقتصاد کلان یکی از متغیرهای اساسی محسوب می شود که از یک سو موجب افزایش تقاضای کل اقتصاد و از طرف دیگر موجب ظرفیت سازی و افزایش عرضه کل اقتصاد می گردد .مطالعات نشان دهنده آن است که سرمایه گذاری در مناطق کوچک با توجه ویژه به گردشگری می تواند به عنوان اولویت بالا در راهبردهای توسعه پایدار و کاهش فقر مطرح شود.توسعه گردشگری روستایی، به مثابه ی بخشی ارزشمند و روبه پیشرفت در زمینه های اقتصادی مطرح است و در زمینه های سرمایه گذاری، با توجه به دسترس بودن منابع، پایین بودن قیمت ها و کوچک بودن طرح ها در مقایسه با دیگر طرح ها ی گردشگری، خطرات و هزینه های کمتری دارد.با این حال برنامه ریزی و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در راستای توسعه صنعت گردشگری روستایی می تواند حاوی آموزه های مفیدی در تمام زمینه های مختلف و مرتبط با گردشگری را در بر داشته باشد..
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری در استان اصفهان جهت سرمایه گذاری و رتبه بندی روستاها گردآوری شده است .این تحقیق از نظر هدف ،از جمله تحقیقات کاربردی می باشد و داده های حاصله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده وبرای اولویت بندی سرمایه گذاری روستاهای هدف از تکنیک تصمیم گیری چند معیارهTOPSIS استفاده شده است. براساس اولویت بندی صورت گرفته در مدل تاپسیس روستاهای هدف گردشگری قورتان، اسفرجان،دمآب و پوده در اولویت اول قرار دارندو به ترتیب رتبه4-1 را بخود اختصاص داده اند اولویت دوم شامل روستاهای طرق،قهی،ابیانه،هاردنگ،هسنیجه،مشهد اردهال،سه،کلهرود،نیسیان،جاجا،خفر می باشد و رتبه های 15-5 را شامل می شوند. در نهایت 8 روستای نشلج،علی آباد،مشهد کاوه،مهرجان،هنجن،دره،دنگزلو،گرمه در اولویت سوم قرار دارند و رتبه ی 23-16 را در برمی گیرند.
سنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز خدمات ترویج کشاورزی به واسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجه ای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاوره ای و حمایتی است؛ ازاین رو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایت مندی کشاورزان و بهره برداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال می کرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازه گیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل داده ها توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهره برداران مراجعه کننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در جامعه نامحدود 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب و داده ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال به کاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاه های کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعه کنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنی دار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنی دار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخ گویی مهم تر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیط های روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخص های کیفی همراه خواهد بود.
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت فرش دست باف یا به عبارتی قالی بافی از کهن ترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته می شود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهره گیری از روش شناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهش های مرتبط با فرش دست باف ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرش بافی در منطقه بررسی شده ارائه شد. پس ازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاه های مختلف شناسایی و دسته بندی شد. بدین صورت گامی فراتر از مجموعه تحلیل هایی که تاکنون ارائه شده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونه گیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دست باف ترکمن برای انجام مرحله مرتب سازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتب سازی، ماتریس داده ها برای تحلیل در نرم افزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روش شناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلی ترین روش برای تحلیل ماتریس داده های کیو بود.یافته های پژوهش نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقب ماندگی فنی در تولید فرش دست باف» و «بهره وری کمتر فرش بافی در مقایسه با دیگر فعالیت های اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش به نظر می رسد چیرگی بر رکود فعالیت قالی بافی در منطقه مطالعه شده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر جریان های متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دست باف.
بررسی عوامل مؤثّر بر سبک زندگی در نواحی روستایی ایران (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات روزافزون شاخص های سبک زندگی در دهه های اخیر، گسترش حوزه نفوذ رسانه های جمعی و در پی آن، تشدید و تسهیل ارتباطات بین نواحی روستایی و شهری بزرگ تر و مهاجرت روزافزون افراد ساکن نواحی روستایی به دیگر مناطق، مسأله سبک زندگی در نواحی روستایی را به چالش کشانده است. از این رو، شناخت عوامل مؤثّر بر سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. از آن جایی که سبک زندگی دارای شاخص ها و مؤلّفه های گوناگونی است و روش های مناسبی را برای بهبود محیط زندگی ارائه می دهد. شناخت تغییرات، افق نوینی در راستای دست یابی به توسعه پایدار روستایی فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش، معرّفی الگوی نوینی از سبک زندگی در نواحی روستایی بر پایه سبک زندگی متناسب با محیط است. روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی و رویکرد آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتاب خانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری، نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی است که ۳ روستا از روستاهای دارای جمعیت بالای ۲۰ خانوار و از این میان، ۱۵۰ نفر به روش کوکران انتخاب شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از آزمون پیرسون و جهت تحلیل استنباطی از رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق، عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، با توجّه به مقدار بالای آزمون پیرسون و نیز آزمون مقایسه میانگین ها، حاکی از اثرگذاری زیاد عوامل فرهنگی در سبک زندگی مناطق روستایی مورد مطالعه است. به این ترتیب، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قادرند به طور نسبی ۴۵ درصد از تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی را تبیین کنند. محدودیت ها/ راهبردها: دشواری در گردآوری اطّلاعات مربوط به عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، به خصوص در زمینه عوامل اقتصادی و فرهنگی، از جمله چالش های پژوهش حاضر هستند. راه کارهای عملی: جهت هدفمندکردن تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی، تولید و پخش برنامه های ویژه و متناسب با سبک زندگی روستایی، به-کارگیری دانش بومی، استفاده مناسب از فن آوری های پیشرفته ارتباطی و مشارکت ساکنان در طرح های فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد شده است. اصالت و ارزش: با مشخص کردن سهم هر یک از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثّر بر سبک زندگی در مناطق روستایی می توان گام مهمّی در رفع معضلات مربوط به شاخص های مهم سبک زندگی مثل اوقات فراغت، تغذیه، نحوه پوشش افراد برداشت و برنامه ریزان روستایی را در این راه یاری کرد.
مهاج رت و اث رات آن ب ر ساخ تار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که از جهت تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی صنعتی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند. در این راستا نقش نیروی انسانی اهمیت بسیار دارد؛ به طوری که تغییرات کمی و کیفی نیروی انسانی و سرمایه انسانی، به تغییرات عمده در تولید محصولات کشاورزی منجر می شود و بر بهره وری کشاورزی کاملاً اثرگذار است. این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی است و با مطالعات اسنادی و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش شامل 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت است که به روش خوشه ای مکانی و به شیوه تصادفی ساده، از میان آن ها 32 روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، مهاجرت مهم ترین عامل تغییر جمعیت است که آثار آن به صورت تغییر ساختار شغلی در بخش کشاورزی نمایان می شود. همچنین نتایج نشان می دهد در دوره مورد مطالعه، میزان اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته و در دیگر بخش های اقتصادی افزایش یافته است. نتایج آزمون تی نیز نشانگر آن است که تغییرات جمعیتی منطقه، در میان ساختارهای کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر ساختار شغلی بخش کشاورزی ایجاد کرده است. بررسی ارتباط میان مهاجرت و نهاده های کشاورزی نیز نشان می دهد افزایش سرمایه، نیروی کار و سطح سواد موجب کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش ماشین آلات سبب افزایش مهاجرت می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های تعاونی دهیاران در شهرستان های بویین میاندشت، فِریدَن و فریدون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی ها با داشتن عملکرد مناسب در کشورهای توسعه یافته سهم مهمی در توسعه مناطق روستایی داشته اند. باتوجه به اینکه تعاونی های دهیاران اهداف و مدیریت مناسب و مشارکتی دارند، به موفقیت هایی دست یافته اند؛ اما مشکلاتی نیز دارند. هدف کلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی های دهیاران شهرستان بویین میاندشت، فِریدَن و فریدون شهر (3 تعاونی) استان اصفهان و مقایسه دیدگاه های اعضا و ارکان تعاونی ها درباره عوامل مؤثر در موفقیت و میزات تأثیر هریک از عوامل است. جامعه آماری تحقیق تمام اعضا و ارکان تعاونی دهیاران شهرستان بویین میاندشت و فِریدَن (N=91) را شامل می شود که به صورت سرشماری مطالعه شدند. اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد و مقدار آن 861/0 به دست آمد. روایی پرسش نامه نیز با استفاده از دیدگاه های هیئت مدیره تعاونی ها و استادان گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران بررسی شد. برای مقایسه دیدگاه های اعضای تعاونی از آزمون من ویتنی استفاده شد. بررسی ها نشان داد به طورکلی چهار عامل (مشارکت، مدیریت، انگیزش و ساختار سازمانی) در موفقیت تعاونی های مطالعه شده تأثیر دارد؛ اما در این بین تأثیر مشارکت بیش از دیگر عوامل است و مشارکت تأثیر بیشتری بر موفقیت در تعاونی های شهرستان های مطالعه شده داشت.
عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در استان فارس با تأکید بر بخش تعاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورها توجه خاصی به کارآفرینی و کارآفرینان می شود و تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها و به ویژه جوامعِ در حال توسعه به شمار می آید. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در بخش تعاون در پهنه ی جغرافیایی استان فارس می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 48 نفر از کارآفرینان برتر استان فارس طی سال های 92-1388 بود که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از جامعه آماری جمع آوری گردید. روایی ابزار اندازه گیری از طریق مصاحبه صاحب نظران موضوعی و پایایی آن نیز از طریق یک آزمون مقدماتی با تکمیل 30 پرسشنامه و ارزیابی مقدار آلفای کرونباخ سؤالات پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری مختلف نظیر ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که متغیرهای مورد بررسی پس از چرخش در 7 عامل تلخیص شدند. به بیانی دیگر تعداد عامل هایی که از لحاظ آماری معنی دار بود و مقدار ویژه آنها بیشتر از 1 بود 7 عامل بودند که این عامل ها در مجموع 743/88 درصد واریانس مشترک بین متغیرها و عامل های مورد نظر را تبیین کردند. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که «عامل قانونگذاری» تأثیرگذارترین عامل در توسعه کارآفرینی بوده و این عامل به تنهایی بیش از 16 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید. در مقابل «عامل فرهنگی» با تبیین 822/8 درصد از واریانس کل، کم اهمیت ترین عامل بود.
تبیین پیامدهای گسترش گردشگری تجاری در مناطق روستایی (مورد: دهستان سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش جامعه میزبان از گسترش گردشگری تجاری (خرید) در منطقه روستایی دهشیخ در دهستان سیگار شهرستان لامرد می پردازد. محدوده مورد مطالعه در سالهای اخیر و در پی ورود (رسمی و غیر رسمی) کالاهای خارجی، به صورت منطقه ای تجاری با تعداد زیادی مراکز عرضه این نوع کالاها تبدیل شده و به جریان گردشگری تجاری (با انگیزه خرید) انجامیده است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته و ضمن بررسی اسنادی و میدانی موضوع، با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته، از سطح روستاهای مورد مطالعه، اطلاعات و داده های مورد نظر جمع آوری گردیده است. سپس داده های جمع آوری شده از جامعه نمونه تحقیق، با استفاده از طیف لیکرت و با آزمون های مرتبط و با نرم افزار spss، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محدوده انجام پژوهش، 13 روستای واقع در محور تجاری دهستان سیگار بوده و جامعه نمونه آماری آن را نیز 365 نفر از ساکنان روستایی و فعالان بخش تجاری تشکیل می دهند. در تجزیه و تحلیل داده های مورد نظر و بررسی اولیه تحقیق، به تبیین اثرات اقتصادی جامعه میزبان اشاره شده و بیشترین تأثیر بر این جامعه از منظر اقتصادی مشخص گردیده است. یافته ها بیانگر آن است که ساکنان روستاهای مورد مطالعه، یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی این منطقه را، ورود انبوه گردشگران تجاری داخل و خارج استانی دانسته و این مسئله را مورد تأیید قرار داده اند که با حمایت های بیشتر مسئولان محلی می توانند ضمن میزبانی بهتر و کارآمدتر از گردشگران تجاری، توانمندی های ناشی از موقعیت جغرافیایی خود را در جهت افزایش سطح مشارکت و نیز توسعه محلی بهبود بخشند.
تحلیل رضایت مندی روستاییان از عملکرد دهیاران در مدیریت نوین روستایی شهرستان اسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة همه جانبه و پایدار روستایی، هنگامی محقق می شود که روستاییان، از عملکرد دهیاران به عنوان بازوی اجرایی مدیریت روستایی رضایت مطلوب داشته باشند؛ زیرا رضایتمندی مطلوب روستاییان از عملکرد دهیار، عامل اصلی بهبود مستمر در افزایش کارایی و بهبود کیفیت مدیریت جامع روستایی به شمار می رود. در این مقاله، رضایتمندی ساکنان روستاها از ابعاد مختلف عملکرد دهیاران، به روش توصیفی- تحلیلی ارزیابی می شود و درادامه، عوامل مؤثر بر آن تحلیل می شوند. این پژوهش، به روش توصیفی و با پیمایش میدانی صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی ساکنان روستاهای دارای دهیاری (40,752 نفر) در شهرستان اسکوست که 220 نفر از ساکنان به عنوان نمونه، با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارspss18و از آماره های میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و رگرسیون لجستیک ترتیبی استفاده شد. رضایت روستاییان از عملکرد دهیاران، در پنج بعد شامل اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، ایمنی و زیست محیطی بررسی شد. مطابق یافته ها، 3/63 درصد از پاسخگویان، از عملکرد دهیار در روستاهایشان رضایت متوسط و بالاتر دارند. همچنین براساس نتایج رگرسیون لجستیک ترتیبی، عملکرد اجتماعی دهیاران در مقایسه با سایر ابعاد، بیشترین تأثیر را بر سطح رضایتمندی روستاییان داشته است.
تعیین پیشران های کلیدی رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرم افزار میک مک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه بسیاری از روستاها ضمن ازدست دادن جمعیت خود در فرایند مهاجرت، با پدیده تخلیه جمعیتی و تخریب کالبدی درگیر و درمقابل بسیاری از شهرها نیز با تراکم جمعیت، مصرف فزاینده و کاهش تعهدات اخلاقی در تعاملات مواجه می شود. ازاین رو ارائه رهیافت های مطلوب و کارا به منظور جلوگیری از تغییرات نامناسب و برون رفت از روند فعلی سکونتگاه های شهری و روستایی الزامی است. این پژوهش در دو بخش مکمل صورت گرفته است. در گام اول با بهره گیری از نظرات 31 نفر از خبرگان داخلی و خارجی در زمینه شیوه دلفی، روستای خلاق سنتز تعریف و سپس مبنای نظری آن در ساختاری سه گانه منتج از اجماع خبرگان شامل ارکان و زیرساخت و شاخص تبیین شده است. در گام دوم پیشران های کلیدی تعیین و شدت تأثیرگذاری هریک از آن ها در تحقق رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرم افزار میک مک سنجیده شد. ساختار نظری به دست آمده از بخش اول پژوهش شامل 15 مؤلفه و 49 معرف بود. بیشترین امتیاز به طبقه خلاق «مهاجران به روستا» با 087452/0 و کمترین امتیاز به «ارتباطات با بستگان» با 035478/0 تعلق داشت. یافته های بخش دوم پژوهش نشان می دهد که پیشران های کلیدی «چشم انداز» با شدت نُه، «خطرپذیری» با شدت شش، «فضای روستا» با شدت شش، «مشارکت» با شدت چهار و «پیوند روستایی» با شدت دو، جزو متغیرهای ورودی بود و بیشترین شدت خالص اثرگذاری مستقیم را داشت. با توجه به شرایط فعلی روستاهای ایران و مراحل گذار رهیافت روستای خلاق می تواند با تکیه بر ماهیت نظری خود، زمینه فراخوانی محتوای توسعه را فراهم و میان سکونتگاه های شهری و روستایی تعادل ایجاد کند.
ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکس کننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت می کند. ازاین رو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونه ها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکست خورده موافق هستند. فرهنگ جمع گرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسک گریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بی اعتقادی به توانمندی های زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمان ها و مخالفت والدین با فعالیت های کارآفرینی دختران روبه رو هستند. درمجموع نتایج نشان می دهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری می کند.
شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر اقتصاد خلاق جهانی رشد قابل ملاحظه ای نموده است؛ به طوری که، صنایع فرهنگی بعد از صنایع مالی، اطلاعاتی، پزشکی و توریسم، پنجمین صنعت بزرگ اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری انجام شده است. این عوامل بر اساس مدل تحلیلیPEST ، شامل عوامل سیاسی – قانونی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تکنولوژیکی است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کارشناسان و تولیدکنندگان حرفه ای صنایع دستی عشایری به تعداد ۴۰۰ نفر بوده است، برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده (به تعداد ۲۰۰ نفر) استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری به ترتیب شامل حمایت از مخترعین و نوآوران جهت تجاری سازی ایده ها و محصولات شان، فرآهم نمودن تسهیلات زیرساختی و ارتباطی جهت سهولت در تأمین منابع و فروش محصولات، تشویق زنان توسط خانواده و نگرش موافق اطرافیان و تغییر در شیوه تولید و ایجاد کاربرد مناسب برای محصولات بوده است.
تحلیل اثرات کالبدی و اقتصادی طرح های هادی روستایی مورد: روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی ها در توسعه فضای سبز، مکان یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.