فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
766 - 779
حوزههای تخصصی:
روستاها با تولید و انتقال قدرت به شهرها و شهرها با مصرف و اِعمال قدرت به روستاها، روابط پیچیده و طولانی در طول زمان داشته اند. درک این روابط نیازمند مطالعه روند اثرگذاری نیروهای تولیدکننده و مصرف کننده قدرت است. لذا در این مطالعه از روش کیفی دیرینه شناسی فوکو استفاده شد. بر این اساس روابط قدرت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به دوره های چهارگانه ی: قبل از صفویه، صفویه تا مشروطه، مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و بعد از آن تقسیم شدند. طبق یافته ها در مراحل اولیه، روابط روستا با شهر به شکل انتقال مالیات و تأمین سرباز بوده اما به مرور زمان و با مداخله عوامل مختلف داخلی-پیدایش نفت، اصلاحات ارضی - و خارجی-تجارت بین المللی، دگردیسی در شکل انتقال قدرت به وجود آمد و با ورود دولت و برقراری روابط سرمایه داری در روستاها و ورود کالاهای تجملی، باعث تهی شدن روستاها از قدرت گردید. بنابراین شهرها به عنوان پایگاه قدرت از زمان پیدایش همواره عاملی در جهت تضعیف قدرت روستاها بوده اند و در این مسیر از شگردهای متعددی بهره گرفته اند که در آغاز بیشتر ماهیت آشکار داشت و امروزه در قالب خدمت به نواحی روستایی جلوه نمایی می کند. برای تغییر در روابط قدرت بین شهرها و روستاها و ایجاد توازن قدرت منطقی می توان: -اختلافات قدرت بین شهرها و روستاها را تعدیل و دسترسی به قدرت را برای همگان ممکن نمود. -از توزیع متناسب قدرت میان ذی نفعان اطمینان حاصل کرد. -ساختار مناسب برای نهادینه سازی فرآیند قدرت بین شهرها و روستاها و توزیع مجدد آن انجام داد.
نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده (مورد: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
676 - 689
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به مدیریت پایدار منابع آب موجود و به ویژه استفاده از آب های نامتعارف در بخش کشاورزی، ضرورتی است که مورد توافق همه برنامه ریزان مدیریت منابع آب قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش کاربردی حاضر بررسی نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده و عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری روستاییان مصرف کننده محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده در شهرستان خرم آباد بودند (1601=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ (751/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری در سطح یک درصد بین نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده با متغیرهای آگاهی روستاییان از فرآیند تصفیه پساب، میزان اعتماد به سیستم تصفیه پساب، تمایل به استفاده از این گونه محصولات، میزان اعتماد به سالم بودن محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده، ارزیابی روستاییان از کیفیت و بوی این محصولات وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی(مطالعه ی موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از کارشناسان، مهم ترین مانع توسعه ی بخش کشاورزی در ایران نظام بهره برداری؛ یعنی کوچکی و پراکندگی اراضی کشاورزی و تعداد زیاد بهره برداران این بخش است. این مسئله بعد از انجام اصلاحات ارضی در ایران به وجود آمده و از آن زمان تا کنون برای رفع آن، راه حل های گوناگون ارائه و اجرا شده اند که به دلایل مختلفی موفّق نبوده و به شکست انجامیده است. در برنامه ی پنج ساله ی اوّل توسعه ی کشور، این مسئله بار دیگر مورد توجّه قرار گرفته و برای حلّ آن تشکیل تعاونی های تولید روستایی پیشنهاد شده است. پژوهش پیش رو، بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل این تعاونی ها، در محدوده ی استان اردبیل را نشان می دهد. همچنین به این پرسش اساسی پرداخته شده است که آیا بین تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی و عوامل محیطی، اقتصادی، ترویجی و اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد؟ برای رسیدن به این پاسخ، شاخص های تبیین کننده ی عضویّت کشاورزان در تعاونی های تولیدی، بر اساس نوشتارهای موجود و منطقه ی مورد مطالعه گردآوری و پرسش نامه ای در سطح کشاورزان عضو تعاونی های تولیدی طرّاحی شد. بدین ترتیب از روش توصیفی تحلیلی به شیوه ی پیمایشی استفاده شد. برای گزینش نمونه ها از روش خوشه ای چندمرحله ای و تعداد نمونه ها با توجّه به حجم جامعه ی مورد مطالعه300 نفر برآورد شده است. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که عامل ترویجی، بیشترین تأثیر را در میزان تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی داشته است و در مرحله ی بَعد عامل اجتماعی، عامل اقتصادی و عامل محیطی به ترتیب از عوامل تأثیرگذار در تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی بوده است. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، راهکارهایی برای هدایت کشاورزان به تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی در متن مقاله ارائه شده است.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
سنجش وضعیت فقر در نواحی روستایی(نمونه موردی: دهستان سراوان شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کار گیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرم افزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4283 خانوار می باشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجه گیری بهتر پرسشنامه ها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمده ترین دلیل فقیر بودن این شاخص را می توان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافته ها بار عاملی کلیه گویه ها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مکانیسم های عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاست ها و برنامه های توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل می نماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی به صورت پرسشنامه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای Spss و Arc Map استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد وضعیت مؤلفه های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایین تر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسب ترین شرایط را می توان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفه های در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساخت های کارآفرینی (از جمله زیرساخت های فیزیکی و سرمایه ای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و به خصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساخت ها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفه های کارآفرینی نمی شود بلکه می توان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفه ها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها می توان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایه های پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان می شود.
واکاوی مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی (منطقه مطالعه: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط توپوگرافی و ژئومورفولوژی حاکم بر مناطق کوهستانی، محدودیت های خاصی برای توسعة کالبدی - فیزیکی روستاها ایجاد می کند که توجه به این شرایط در مدیریت و توسعة روستایی الزامی است. بر اساس این، هدف این تحقیق، تحلیل مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی شهرستان کامیاران است. تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایة مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق، روستاهای کوهستانی واقع در این شهرستان و حجم نمونه نیز روستاهایی است که حداقل 100 خانوار ساکن داشته باشد. بر این اساس در این پژوهش، 22 روستا بررسی شده اند که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آن و استفاده از رابطه کوکران، 355 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه، برای تکمیل پرسش نامه ها تعیین شدند. برای تکمیل پرسش نامه های روستا در هر یک از روستاهای مطالعه شده به حداقل 3 نفر از خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی یا دهیار توجه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از م دل تحلیل سلسله مراتب ی (AHP)، تحلیل های آماری و فضای ی و نرم اف زارهای Expert Choice، SPSS و ArcGIS انجام شده است. نتایج تحقیق تأیید می کند که روستاهای مطالعه شده از نظر شدت مشکلات کالبدی - فیزیکی توسعه، اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. همچنین بر اساس نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره، شبکه معابر با ضریب 1761/0 و بهداشت محیط با ضریب 0160/0 به ترتیب بیشترین و کمترین سطح تأثی رگذاری را در ب روز و تش دید مشکلات کالبدی - فیزیکی دارند.
ارزیابی عوامل اثرگذار در بهبود عملکرد شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
577 - 590
حوزههای تخصصی:
توجه به تعاونی های تولید روستایی می تواند نقش بسیار مؤثری در اقتصاد هر روستا و پیرو آن اقتصاد بخش کشاورزی در کشور داشته باشد. برپایی چنین تشکل هایی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهانی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در افزایش عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. روش تحقیق حاضر پیمایشی است که برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه محقق ساخت استفاده شد. متخصصان، روایی سؤالات آن را تأیید کرده اند و پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آن به طور متوسط 87/0 به دست آمد. جامعه آماری تحقیق دو گروه شامل اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی به ترتیب 10257 و 65 نفر بوده اند. از بین آن ها ابتدا با استفاده از جدول کرجسی مورگان حجم نمونه ها به ترتیب 373 و 56 تن تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری انتساب متناسب و تصادفی نمونه های مدنظر انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون همچنین از روش رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف های تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت، اثر مثبتی بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه دارند.
The Role of Government Investments in the Sustainable Quality of Rural Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to evaluate the sustainable rural quality of life index in Iran during the period of 1991-2016 and to measure the effects of various government investments on this index. Design/methodology/approach: The data were collected from the Statistics Center, the Central Bank and the World Bank. The value of the quality of life indicator was calculated using the software Eviews during the course of the study. The effect of independent research variables including government investment in agriculture, education, health, and rural development using the ARDL model in Microfit software is estimated. Finding: The results of the model estimation in the short run indicate that every 1 percent increase in government investment in agricultural sectors was 0.55 percent, health and treatment 0.54 percent, education 31.3 percent, increase the quality of life respectively. But investment in rural development does not affect quality of life in the short term but investment in rural life does not affect in the short term. In the long run, every 1% increase in investment in agricultural sectors is 0.65%, health and treatment 0.64%, education 45.0% and 32% in rural development in improving quality of life and its sustainability respectively. Research limitations/implications: Access to statistics is very difficult and has been obtained through reviewing all budget rules for the research courses. Practical implications: Strategy for employment to villagers with the support of public policy, based on qualify for investment, jobs, and services in rural areas contributes to the strengthening of agriculture, the changes in agricultural production and natural resources, the creation of jobs in non-farm income and as a result, the increased demand for local agricultural and non-agricultural products. Originality/value: Considering sustainable factors in evaluating quality of life and the effect of government investment in rural life by the applied method are the advantages of this study that has not been studied in previous studies.
عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های دامداری روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی دامداران دهستان حسن آباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداری های صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکت های تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکت ها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفته اند و نتوانسته اند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشته اند که این تعاونی ها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهاده های مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایه گذاری ها در تولید فراورده های دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کرده اند که بخش های اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایین ترین ضریب نشان دهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامه های شرکت های تعاونی روستایی دامداران ندارند.
تحلیل نقش کلان شهرها در ساختار اقتصادی روستاهای پیراشهری مورد: روستای گلحصار در شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عوامل مؤثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و از داده های اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوه های توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرم افزار میک مک نیز به کار گرفته شده است. یافته ها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسام آور جمعیتی و فیزیکی را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تأثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متأثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمین های کشاورزی فراهم آورده و نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیت های عظیم پالایش نفت، کارگاه های آلاینده و غیرمجاز و فعالیت هایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابسته اند و نیز وجود و رونق بازار شغل های ساده و به خصوص فعالیت های ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تأثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بوده اند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تأثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها»، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران»، « سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین»، «بازار کار در تهران» و«امکان گریز از مقررات»، کلیدی ترین عوامل محسوب می گردند.
مزیت نسبی تولید انبه در روستاهای جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبه یکی از میوه های گرمسیری محسوب می شود که به دلیل خصوصیات ویژه ای که دارد همواره دارای علاقه مندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوه ی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قاره ی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت می شود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخص های تمرکز و شاخص های هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استان های تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون های شاخص های مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخص های مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد می شود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و به وجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغال زایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیت های منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینه ی ورود آن به بازارهای منطقه ای فراهم گردد .
بررسی اثرات هدفمندی یارانه ها بر افزایش هزینه های تولید اعضای تعاونی های کشاورزی مورد: شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارآمدترین و مهم ترین نظام های بخش کشاورزی، تعاونی های تولید کشاورزی است. اعطای یارانه های تولیدی به این تشکل ها از مهم ترین سیاست های حمایتی دولت به شمار می رود. با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها و حذف یارانه های تولیدی این نگرانی بوجود آمد که کشاورزان عضو تعاونی ها به دلیل افزایش هزینه ها محتمل ضرر گردند. این پژوهش به منظور شناسایی آثار ناشی از اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها بر افزایش هزینه های تولیدی اعضاء تعاونی های کشاورزی شهرستان لنجان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش 4 تعاونی کشاورزی فعال در شهرستان با 2809 نفرعضو بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با روش طبقه ای 180 نفر تعیین گردید. داده های گردآوری شده از پرسشنامه در نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها، باعث افزایش هزینه های تولید بهره برداران عضو تعاونی های کشاورزی (زراعت و باغ داری) شده است، در حالی که اجرای این طرح کاهش اعتبارات و محدودیت منابع مالی اعضاء را در پی نداشته است. بر اساس نتایج آزمونANOVA میزان درآمد، سطح سواد، سن اعضاء در کاهش هزینه تعاونی ها نقش نداشته است، در حالی که سابقه عضویت در افزایش هزینه ها اثرگذار بوده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
تدوین راهبردهای توسعه اقتصاد کشاورزی نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله استخراج پیشران های توسعه بخش کشاورزی در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان، تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای اصولی برای توسعه بخش کشاورزی است. برای این منظور از روش تحلیل ماتریس اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشران های اثرگذار بر توسعه کشاورزی استان شناسایی گردید. از بین پیشران های مختلف مؤثرترین پیشران ها شامل ارتقا دانش کشاورزی، مدیریت صحیح منابع آب، تأمین مالی پروژه های کشاورزی، توسعه صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی، ارتقا دانش بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی گردید. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف 4 سناریوی سازگار که احتمال وقوع بیشتری داشتند شناسایی شدند. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف سناریوی های سازگار سناریوی اول با 72/75 درصد محتمل ترین سناریو شناسایی شدند و سپس در قالب هر سناریو با توجه به اسناد بالادستی و مطالعات پیشین برای توسعه کشاورزی استان راهبردهایی مانند ارتقای آموزش های تخصصی و کاربردی و توانمندسازی نیروی انسانی، گسترش فن آوری آبیاری تحت فشار، تداوم سرمایه گذاری های دولت در امر توسعه زیربناهای استان به ویژه حمل ونقل و سردخانه ها و صنایع تبدیلی ارائه شد.
تحلیل آثار اقتصادی و اجتماعی یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله بخش میمه استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله ی بخش میمه شهرستان شاهین شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک تر نسبت به سطوح بزرگ تر در این مناطق شده است . از سویی، بهره برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.
نگرش عشایر به پیامدهای اجتماعی خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن: مورد مطالعه عشایر منطقه دریلا در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور مطالعات خشکسالی در جامعه عشایری نشان می دهد رفتار عشایر در مواجهه با خشکسالی تحت تأثیر نگرش آنها به این پدیده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نگرش عشایر به پیامدهای اجتماعی خشکسالی و شناسایی سازه های مؤثر بر آن بود که از روش کمّی پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که جامعه آماری آن را عشایر منطقه دریلا (200 خانوار) در شهرستان گچساران تشکیل دادند. حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول بارتلت و همکاران، 132 خانوار تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب توزیع شد. روایی پرسش نامه با به کارگیری پانلی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای راهنما در خارج از جامعه آماری و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (73/0- 61/0) تأیید شد. یافته ها نشان داد، نگرش عشایر نسبت به خشکسالی منفی است. آنها خشکسالی را پدیده ای ویرانگر، لیکن قابل کنترل ارزیابی نموده اند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد، متغیر آگاهی نسبت به خشکسالی، بیشترین اثر مستقیم معنی دار و مثبت را بر نگرش عشایر نسبت به خشکسالی داشت. وضعیت مشابهی نیز برای متغیرهای تعداد دام و تعداد افراد خانوار مشاهده شد. این در حالی است که متغیرهای ظرفیت پروانه چرا و هنجار ذهنی هر دو اثر معنادار مستقیم لیکن منفی بر نگرش نسبت به خشکسالی داشتند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش، سرمایه گذاری های حمایتی دولت با هدف گسترش فعالیت های مزرعه محور توصیه می گردد.
مقایسه تطبیقی توسعه روستایی دشت اشنویه با استفاده از تحلیل عاملی و آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی میزان برخورداری از امکانات در بین روستاهای بالای ۱۰۰ نفر در دشت اشنویه است که ارزیابی از سطح برخورداری امکانات در بین روستاهای محدوده موردمطالعه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی روستاها که تا چه اندازه از سطح توسعه برخوردار هستند، از زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. بدین منظور، در ابتدا شاخص های مختلف برخورداری، شامل شاخص های اقتصادى، زیربنایی، اجتماعى، فرهنگی، و بهداشتی درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. سپس ماتریسی از داده ها با ۳۵ ردیف(روستاها) و ۲۲ ستون(متغیّرها) تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از سه تکنیک آماری تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی سطح برخورداری روستاهای مذکور از نظر برخورداری امکانات مختلف ارزیابی شدند و سپس پردازش داده ها در نرم افزارهایSPSS ، Idrisi وExpert Choices انجام شد. یافته ها/ نتایج: بررسی های حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که روستاهای واقع در طبقه اوّل، شامل امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان بیشترین برخورداری و هماهنگی را باهم دارند و روستاهای واقع در طبقه چهارم شامل ۱۸ روستا (۵۱ درصد از کل روستاها) کمترین میزان برخورداری را دارند. براساس روش آنالیز تاکسونومی، روستاهای امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان به ترتیب با ضرایب(۳۸۲/۰، ۳۷۹/۰ و ۲۹۱/۰)، بیشترین نزدیکی و هماهنگی را با هم دارند و روستاهای پلیه، دوآب و سردره، کمترین میزان برخورداری را داشتند. همچنین با استفاده از روش AHP نیز مشخّص شد که روستاهای پلیه، دوآب و سردره کمترین میزان برخورداری را دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه تطبیقی نشان داد که هر سه روش آماری مذکور، با تفاوت اندکی سه روستای نسبتاً برخوردار را در یک گروه جداگانه طبقه بندی کردند، امّا در تعداد اعضای سایر طبقات تفاوت هایی وجود داشت. روش تحلیل عاملی واقعیت موجود در روستاهای مشابه را بهتر مشخّص کرد و نسبت به دو روش دیگر، نتایج دقیق-تری را نشان داد. بنابراین برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه مناطق روستایی پیشنهاد شد. درنتیجه فرض اوّل محقّق پذیرفته نشد، امّا از طرف دیگر با توجّه به اینکه ۸ روستای نزدیک شهر(۲۳درصد از کل روستاها) جزو اعضای طبقه کم برخوردارترین روستاها قرار گرفتند، فرض دوم هم نیز پذیرفته نشد.
The Spatial Analysis of the Distribution of Agro-Processing Industries in Rural Areas of Guilan Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
131 - 146
حوزههای تخصصی:
Purpose- The growing attention to rural development issues has created a strong trend in related scientific communities, as over the last few years one can see the traces of this thinking in many relevant scientific trends. One of the most important relevant subjects was job creation using the resources available in rural areas in line with their industrialization and the emergence of agro-processing industries. Spatial distribution of rural industries, spatial justice and their fair distribution based on the distribution of rural settlements have been among the most important concerns in this field. Therefore, the present study aimed to investigate the distribution of agro-processing industries with a spatial approach in rural areas of Gilan Province. Design/methodology/approach- This research is an applied one conducted in a descriptive-analytical method. The collected data were analyzed using the average nearest neighbor, multi-distance spatial cluster analysis, mean center and standard deviational ellipse. Results showed that industries in rural areas of Gilan Province have been located in clusters. Finding- That is, their sites were selected with an eye to favorable conditions such as proximity to cities, population centers and markets, access to infrastructure, proximity to political and decision-making centers, access to major roads, access to more raw materials and cheaper agro-processing industries. Such industries are often located in the counties of Rasht, Rudsar, Astar, Talesh, Lahijan, Langrud and Sowmehsara. Therefore, the officials in charge should make plans to establish agro-processing industries in a more scattered and diverse manner in Gilan Province.
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.