فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
از سال های پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانه ها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهم ترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار می گرفت و به نظر می رسید که نظام یارانه ها ناکارآمد عمل می کرد و لازم بود یارانه ها تا حد امکان در اختیار گروه های هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانه ها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانه ای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانه های نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافت های فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانه های نقدی موجب مصرف گرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.
شناسایی و طراحی مدل عناصر آمیخته بازاریابی در ارتقای جایگاه گردشگری روستایی با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
376 - 395
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به یک بازاریابی گردشگری موفق، لازم است برنامه ریزان گردشگری درک بهتری از راهبردهای بازاریابی داشته و به دنبال استراتژی های کارآمدتر بازاریابی باشند. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان بابل، مدل توسعه آن با رویکرد آینده پژوهی طراحی گردد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، فعالان عرصه گردشگری و مسئولان محلی می باشند که از میان فعالان گردشگری محلی تعداد 223 نفر و از میان مسئولان تعداد 10 نفر به صورت همه شماری انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ISM برای طراحی مدل اولیه و از نرم افزار LISREL برای آزمون مدل اولیه، و در نهایت برای طراحی سناریوی آینده پژوهی عناصر بازاریابی از نرم افزار Mic Mac استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه مسئولان محلی، عناصر «ترویج» و «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر مستقیم را در موفقیت بازاریابی گردشگری روستایی خواهند داشت. عنصر «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر را نیز از سایر عناصر مورد مطالعه می پذیرد.
جایگاه و اهمیت مبادلات مرزی در تحولات فضایی ناحیه ی روستایی شهرستان گناوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت و دامنه فعالیت های اقتصادی پیوسته زمینه ساز دگرگونی فضایی نظام های سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاه های ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگه ای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راه های ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافته اند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینه ساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری ها ی روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقوله بندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعی ت و فعالیت در سطح روستاهاست.
سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
سنجش پایداری اجتماعی و توزیع فضایی آن در مناطق روستایی (مورد مطالعه: بخش برزک-شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری اجتماعی و شناسایی متغیرهای مرتبط با توزیع فضایی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی بخش برزک شهرستان کاشان تدوین شده است.
روش : این پژوهش کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی می باشد، جامعه آماری پژوهش را ۲۴۵۲ سرپرست خانوار ساکن در ۱۱ روستای بخش برزک کاشان تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران ۲۴۲ نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه محاسبه و براساس اصل تسهیم، به نسبت جمعیت هر روستا، پرسش نامه ها در بین سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه بوده که روایی آن با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان به تأیید نهایی رسید. جهت بررسی پایایی تعداد ۳۰ پرسش نامه تکمیل شد که ضریب آلفای کرونباخ (۷۹۳/۰) محاسبه شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه با میانگین ۲۴/۳ در وضعیت بالاتر از متوسط می باشد. همچنین، در بین ۱۵ شاخص پایداری اجتماعی سه شاخص تعامل اجتماعی، امید به آینده و مسؤولیت پذیری به ترتیب با ضریب تغییرات ۲۰۲/۰، ۲۱۵/۰، ۲۱۶/۰، مهم ترین شاخص های پایداری اجتماعی در بین روستاییان بخش برزک هستند. در بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ پایداری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد و نتایج تست دانکن، روستاهای منطقه را در سه گروه طبقه بندی کرد که روستای ویدوجا با میانگین رتبه ای ۲۶/۲ در پایین ترین رتبه و روستای ازران با میانگین رتبه ای ۰۹/۴ در بالاترین جایگاه قرار گرفته است.
محدودیت ها: چندبعدی بودن موضوع پایداری اجتماعی و وجود تعاریف و نظرات متنوع در این زمینه. همچنین، محدودبودن نگرش جامعه روستایی در این زمینه. نمایش فضایی توزیع پایداری اجتماعی نیز نشان داد در قسمت شمالی و جنوبی بخش، وضعیت پایداری اجتماعی در سطح قابل قبولی می باشد.
اصالت وارزش: ارزش این تحقیق داشتن نگاه متفاوت به دو موضوع پایداری اجتماعی و توزیع فضایی می باشد؛ ضمن آن که موضوع تحقیق برای اولین بار در منطقه مورد نظر انجام شده است.
عوامل مؤثر بر ضایعات گندم از دیدگاه روستاییان شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گندم به عنوان یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی از دیر باز موردتوجه بشر بوده است. در بین غلات و مواد غذایی مورداستفاده انسان، این محصول به دلیل سازگاری گسترده کشت با شرایط مختلف آب و هوایی، سهولت کشت، امکان نگهداری طولانی، ارزانی، ارزش غذایی بالا و قابلیت مصرف در اشکال مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این فرآیند ضایعات گندم در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت و مسئله کاهش آن به یکی از چالش های جدی در کشور تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ضایعات گندم از دیدگاه گندم کاران شهرستان شوش است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها به صورت توصیفی (غیر آزمایشی) است؛ داده ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (85/0) مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و کلیه محاسبات با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش را 1230 نفر از گندم کاران شهرستان شوش تشکیل می دهند که از این تعداد، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید و سپس به روش نمونه گیری چند مرحله ای 214 پرسشنامه بین گندمکاران توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد مؤلفه های تأثیر گذار بر ضایعات گندم شهرستان شوش به ترتیب اهمیت در شش گروه قابل دسته بندی بوده 1) وضعیت کشت و مصرف نهاده ها 2)عدم توجه به مسائل آموزشی و ترویجی 3) عدم رعایت مسائل فنی و ساختارهای نامناسب اراضی 4)عدم توجه به توسعه و ساماندهی ناوگان های برداشت و بالابردن انگیزه کمباین داران 5) دانش فنی کشاورزان 6)ضعف مدیریتی در مراحل کاشت و داشت از مهم ترین عوامل اثرگذار برضایعات گندم از دیدگاه گندم کاران محسوب می شود و این عوامل در حدود 26/62 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
توزیع فضایی شاخص های پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه اورامانات؛ استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یک از مهم ترین ارکان توسعه پایدار است، که دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از مهم ترین اهداف کلیه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی محسوب می شود. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و شاخص های آن و همچنین نمایش فضایی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات، واقع در استان کرمانشاه، می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 21 دهستان و 431 روستای منطقه اورامانات تشکیل می دهد. با توجه به محدودیت های مالی، زمانی و ...، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار نبوده و با استفاده از فرمول های آماری، 395 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، که از طریق پرسشگری و مطالعه میدانی تهیه شد، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و وضعیت کلی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات با میانگین 176/3، بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین دهستان های منطقه اورامانات به لحاظ پایداری اجتماعی بود. نمایش فضایی وضعیت پایداری اجتماعی در منطقه نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نیمه شرقی منطقه در مقایسه با نیمه غربی آن، در وضعیت مناسب تری قرار دارد و عامل همجواری با مرز در تضعیف پایداری اجتماعی روستاییان همجوار با مرز در منطقه اورامانات تأثیرگذار بوده است.
The Analysis of the Ecosystem Capacity of Semirom County in the direction of Return Migration Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Return migration acts as a driving force of development and a key incentive of prosperity in rural areas by fulfilling their potentials. Rapid population displacement in developing countries including Iran, reveals the necessity of return migration planning. Semirom is a county in Isfahan province with the highest rate of emigration based on the 2011 Census enjoying sufficient potentials to change this trend. The overall purpose of this study is to analyze the ecosystem capacity of Semirom in order to develop a return migration planning. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical. As such, this study can be categorized as an applied research. The environmental, social, economic, and managerial aspects are hereby considered. The questionnaire of Semirom situation assessment was analyzed using inferential statistics (t-test) by SPSS. Content analysis was conducted by interviewing officials using Atlas.ti software. Internal and external factors evaluation matrix and SOAR model were used to offer strategies. In the end, adaptive strategic alternatives are prioritized using the QSPM planning approach and policies for the realization of the return migration. Statistical population consists of the residents and authorities of Semirom county. Findings- The findings indicate that the most important factors affecting return migration are reinforcement of gardening, related industries and tourism attractions, improving the quality of welfare services, fostering the sense of belonging, and the availability of fertile soil and sufficient irrigation water. Accordingly, the strategy of "appropriate management of tourism and environmental spaces for proper utilization of natural resources" should be given priority. It is also suggested that proper utilization of natural resources and tourism along with the potential of eco-tourism can offer a great opportunity for sustainable employment. This requires efficient management of new approaches and providing a secure environment for investment and entrepreneurship. In other words, considering the potentials of tourism will improve the quality of amenities, infrastructure services and employment, which in turn can boost their quality of local life, and their willingness to stay permanently in their rural residence, which ultimately encourages immigrants to return to their homeland.
Representation of Opportunities and Areas for Agro-tourism Development in Rural Areas (Case Study: Villages of Tehran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Agro-tourism and the development of farm-based tourism businesses have emerged as a creative and innovative approach to rural tourism, which exploits the potentials and capabilities of agricultural activities as unique opportunities for employment and development and poverty alleviation. The purpose of this study is to identify opportunities and areas for Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical approach. The statistical population of the study consisted of the rural areas of Tehran Province, of which 8 towns and three villages from each town were selected as the sample. Data collection was conducted using both library and field survey methods; however, the main focus of the research was on field studies, which involved a questionnaire and face-to-face interviews. The questionnaires were prepared for three groups of villagers, tourists, and officials separately. The sample size for villagers was determined using Cochran formula (n=261). Also, since the exact number of tourists and officials was not known, the sample size of these two groups was selected using purposive method (n=31 and n=20, respectively). Data were analyzed using descriptive (mean and frequency) and inferential statistical methods (Chi-square test, one-sample t-test and Mann-Whitney test). Findings- The results suggest that government support and infrastructure improvement, the organization of local festivals related to farm products, the participation of tourists in harvesting, the direct presence of tourists in farming, job creation, and promotion of rural income levels are the most factors that influence Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. According to the results, showed all respondents agreed on the positive impact of the studied measures on Agro-tourism development.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
تحلیل عوامل مؤثر بر امنیت غذایی در نواحی روستایی جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شاخص های استراتژی مقابله غذایی، اندازه گیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروه های غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه می بایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی مؤثر بوده است.
تحلیل نابرابری های فضایی سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی سکونتگاه های روستایی در ایران متعادل نمی باشد. این مقاله به بررسی و کشف الگوی فضایی سکونتگاه های روستایی براساس شاخصهای مختلف و نیز ارائه مدلی برای تحلیل و الگوسازی مطالعه نابرابری های فضایی می پردازد. برای انتخاب واحدهای پایه از نظریه MAUP که توسط اوپن شاو ارائه شده، استفاده شد. براساس این نظریه مناطقی که برای تلفیق داده ها انتخاب می شوند اختیاری است. در این زمینه دو موضوع مطرح می باشد یکی انتخاب مقیاس تلفیق و دیگری نحوه تلفیق می باشد. برای مدل سازی و انتخاب واحدهای پایه از مدل شش ضلعی استفاده شده است که در جغرافیا سابقه طولانی دارد. برای الگوسازی اختلافات فضایی از شاخص های عمومی و محلی خودهمبستگی فضاییاستفاده شده است. درسطح عمومی از شاخص I موران و در سطح محلی از شاخص های LISA استفاده شده است. شاخص های محلی الگوی فضایی و به عبارتی محلی خوشه ها را نشان می دهند. تحلیل و یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که از نظر شاخص های مختلف مورد مطالعه، نابرابری های فضایی وجود دارد ولی در مورد هر شاخص این الگو ممکن است متفاوت باشد.
ارزیابی نابرابری توسعه منظومه های روستایی لارستان با بهره گیری از تکنیک تحلیل چندمتغیره الکتره در چارچوب تئوری زیست منطقه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، نظام برنامه ریزی توسعه روستایی از روندی پایدار و منسجم برخوردار نبوده، و فقدان رویکرد سیستمی و جامع و عدم توجه هم زمان به عوامل تأثیرگذار طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موجب شکل گیری نظام فضایی نامتعادل در عرصه های روستایی شده است. به این ترتیب، بروز نابرابری موجب ضعف کانون های روستایی و تسریع روند نابودی این سکونتگاه ها شده است. این نابرابری ها و تفاوت های منطقه ای برنامه ریزان را بر آن داشته که فنون و روش هایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبه بندی مناطق بتوانند به شناخت و تحلیل علل یا عوامل نابرابری های منطقه ای دست یابند. در تحقیق حاضر به بررسی وضعیت توزیع فضایی شاخص های توسعه روستایی در شهرستان لارستان پرداخته شده است. هدف از تحقیق آن بوده که نابرابری توسعه منظومه های روستایی این شهرستان مورد ارزیابی قرار گیرد. روش بررسی توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل کمّی، و شیوه گردآوری داده ها عبارت است از استفاده از منابع مکتوب، نقشه های معتبر، منابع اینترنتی و سازمان های مرتبط. برای تحلیل کمّی داده ها در راستای هدف تحقیق، از مدل تصمیم گیری چند متغیره الکتره به منظور رده بندی منظومه های روستایی استفاده گردید. ضمن پیاده سازی الگوی الکتره، از مدل AHP برای وزن دهی به معیارها در محیط نرم افزار Expert Choice بهره گیری شد. چارچوب تئوریک تحقیق حاضر بر محور نظریه زیست منطقه گرایی قرار داشته و تمامی مراحل تحقیق اعم از منطقه بندی، تعیین معیارها، وزن دهی به معیارها، تنظیم جداول، و تفسیر نتایج و ارائه پیشنهادها بر مبنای نظریه مزبور انجام گرفته است. نتیجه نهایی کاربرد الگوی الکتره نشانگر این واقعیت است که منظومه های روستایی جویم و صحرای باغ با شاخص نهایی 5 در رتبه اول، و منظومه روستایی علی آباد با شاخص نهایی 6- در رتبه ششم قرار می گیرد.
سرمایه داری مستغلات و تحولات فضا در ناحیه پیرامونی شاهدشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه داری مستغلات،یکی از انواع سرمایه داری است که در آن سرمایه برای کسب سودبیشتر، به جای ایجاد خلاقیت و رقابت در تولید کالا و خدمات، به سودا گری یا بورس بازی زمین و مسکن اختصاص داده و موجب تضعیف فعالیت های مولد می شود. این نوع سوداگری به زمین ومسکن، خصلت"ارزش دارایی" می بخشد. هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای سرمایه داری مستغلات در ناحیه پیرامونی شاهد شهر و اثرات فضائی- مکانی آن در بازه زمانی 95-1375 است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم و با روش تحقیق کیفی کیو انجام گرفت. نقشه های دو بازه زمانی ، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزار GIS تهیه شده است. نتیجه نشان داد که پنج عامل دولت رانتیر، سود آوری سرمایه داری مستغلات، ضعف قوانین و جامعه مدنی، ضعف فعالیت های مولد و سرمایه داری تولیدی، نقش مهاجرت و تقاضای بالای زمین و مسکن موجب رونق سرمایه داری مستغلات شده و در نهایت سرمایه را از مسیر تولیدی خارج ساخته است. همچنین نتایج حاصله از تحولات فضایی شاهدشهر به روش دلفی نشان داد که عقب نشینی فضای زراعی و بایر به نفع باغ ویلا و ساخت ساز شهری با میانگین 8/7، فشردگی بافت از نظر افقی و ارتفاعی با میانگین 2/7، ادغام قومی و کاهش انسجام اجتماعی با میانگین 7/8 ،تغییرات ساختار اشتغال با میانگین 9/8، تخریب باغ ها با میانگین 8/8،کاهش آب زراعی به نفع آب شرب شهری با میانگین 6/5 درصد، از جمله اثرات فضایی گسترش سرمایه داری مستغلات در ناحیه بوده است. در نهایت می توان نتیجه گرفت سرمایه داری مستغلات در فضاهای شهری با تحولات و دگرگونی هایی که در اندام فضا به دنبال دارد، منجر به آشفتگی های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی فضا و کج نمودن مسیر حیات در جهتی غیر پیش روی به سوی توسعه و ترقی شده است.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
تحلیل عوامل موثر بر رفتار روستاییان در بکارگیری خدمات آموزشی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، تحلیل عواملی است که در چگونگی به کارگیری آموخته های خدمات آموزشی مراکز ترویج در امور کشاورزی توسط کشاورزان مؤثر بوده اند.
روش: برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش 384 روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری، از جامعه620 هزار نفری بهره برداران تحت پوشش مراکز 59 گانه جهادکشاورزی استان گیلان انتخاب شدند. این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است و در آن تلاش شده بر پایه مدلی جغرافیایی از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، کلاس های آموزشی در مراکز جهاد کشاورزی گیلان، اولویت بندی شوند، همبستگی بین متغیرهای رفتاری با به کارگیری خدمات آموزشی محاسبه شود و میزان نقش عوامل رفتاری بر شکل گیری رفتار روستاییان با رگرسیون تعیین شود.
یافته ها: نتایج نشان داد 41 درصد از کلاس های مراکز مربوط به بخش تولیدات گیاهی، 32 درصد در رابطه با کلاس های ترویجی و 27 درصد به بخش تولیدات دامی اختصاص داشته است. یافته دیگر بیان گر آن است که هنجار ذهنی، نگرش و تأثیرات آموزشی، تا 45 درصد بر به کارگیری آموخته های عملی روستاییان تأثیر دارد و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، قادر به پیش بینی نیمی از رفتار بوده است؛ اما با اضافه شدن عامل کنترل جغرافیایی، رفتار تحت تأثیر متغیر فاصله جغرافیایی (شعاع دسترسی به خدمات ترویجی) و الگوی فضایی در قالب مالکیت قرار می گیرد و نقشی مؤثر بر به کارگیری عملی آموزش از سوی روستاییان ایفا می کنند و میزان تبیین مدل جغرافیایی رفتاری تا 64 درصد افزایش می یابد.
راهکارهای عملی: نتایج بر لزوم افزایش شعاع ترویج تحویلی برای روستاهای دورتر از مرکز و اطلاع رسانی گسترده تر برای حضور عموم روستاییان علی الخصوص خرده مالکان برای خدمات مشاوره ای تأکید دارد.
اصالت و ارزش: شناسایی هنجارها، باورها و نگرش های روستاییان و کشاورزان به سازمان های دست اندر کار مسایل جامعه روستایی کمک می کند تا این جوامع را بهتر بشناسند و برنامه ریزی مناسب تری در ارتباط با آن ها ارایه دهند.
نقش کسب وکارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد 816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونه ای 30 نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS 18 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین بودن هزینه راه اندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی های جسمی افراد معلول و کم توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین بودن هزینه راه اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.
ارزیابی و سنجش اثرات احداث شبکه ارتباطی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهروندان موردشناسی: روستا- شهرِ شاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه مناطق شهری و روستایی، برنامه های اجرایی مختلفی توسط نهادهای متولی اجرا می شود. در صورتی که برنامه های مذکور متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه میزبانِ برنامه ها نباشد، مشکلات عدیده ای را برای آن ها به وجود می آورد. این مهم به ویژه در سکونتگاه های انسانی که منبع تأمین معیشت آن ها یک یا دو منبع اقتصادی باشد، نمود بیشتری می یابد. روش شناسی پژوهش کاربردی حاضر، کمّی است که با روش پیمایشی و با هدف بررسی اثرات احداث کمربندی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساکنان روستا-شهرِ شاهو از دیدگاه شهروندان انجام گرفته است. کل سرپرستان خانوار روستا-شهرِ شاهو (3526 نفر) جامعه آماری پژوهش بودند و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محققان با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 200 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفتند و در ادامه پرسشنامه ها به صورتِ کاملاً تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول پژوهش های میدانی و با انجام اصلاحات لازم به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد، میزان رضایتمندی حدود 90 درصد ساکنان روستا-شهرِ شاهو از احداث کمربندی در سطوح ضعیف و بسیار ضعیفی قرار گرفته و میانگین محاسبه شده 27/1 بوده است. نتایج بررسی میزان رضایتمندی شهروندانِ روستا-شهرِ شاهو از سکونت در شهر در قبل و بعد از احداث کمربندی نشان داد، میانگین رتبه ای میزان رضایتمندی شهروندان به صورت معناداری از 57/96 به 5/69 کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد کاهش منابع درآمدی و افزایش میزان بیکاری، کاهش ارزش املاک و دارایی ها، انزوای جغرافیایی، مهاجرفرستی و ناهنجاری های اجتماعی، توقف رشد و توسعه شهر و تخریب محیط زیست، مهم ترین اثرات احداث کمربندی بر ساکنان روستا-شهرِ شاهو هستند که توانسته اند حدود 71 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین کنند
تحلیل عوامل کلیدی موثر بر شکل دهی الگوی آمایش فضاهای روستایی با رویکرد آینده نگاری (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
92 - 113
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه و عمران روستایی بر اساس الگو های مختلف در استان لرستان، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستاییان نداشته و به لحاظ اجتماعی در نهادینه کردن مشارکت روستاییان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب ننموده است. برای از بین بردن این آثار منفی از فضاهای روستایی استان، ضروری است که عوامل کلیدی مؤثر برای ارائه الگوی آمایش فضاهای روستایی با رویکرد آینده نگاری به عنوان هدف اصلی این تحقیق شناسایی و تحلیل گردد. بدین روی در این تحقیق با استفاده از روش های دلفی ، پنل متخصصان و تحلیل تأثیرات متقابل با کمک نرم افزار MicMac عوامل کلیدی مؤثر در طراحی الگوی آمایش فضاهای روستایی شناسایی و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از 40 مسئله و مشکل اصلی برنامه های روستایی ، 13 عامل چشم انداز روستایی، آینده نگاری، محیط زیست، ساختار اقتصاد روستایی، حکمروایی روستایی، سناریوهای جایگزین، ویژگی های مناطق، آمایش سرزمین، مشارکت روستاییان، اصول توسعه فضایی روستایی، ظرفیت محلی و سرمایه اجتماعی، مدیریت روستایی و همگرایی- واگرایی بخش ها مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی آمایش فضاهای روستایی لرستان محسوب می شود.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. درا ین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.