فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی میزان توانایی نظریه چهارچوب سازی در تحلیل پویش های قومی می پردازد. این چشم انداز نظری بر نقش عنصر فرهنگ و معنا در مطالعه پویش ها و رفتارهای جمعی و کوشش کنشگران برای برساختن و گسترش دادن معناهایی نوین که متفاوت با وضع موجود و گفتمان مسلط است، تاکید می نماید. هدف محوری چهارچوب سازی تفسیری که طی مراحل مختلف صورت می گیرد، بسیج مخاطبان، تهییج ناظران و جلوگیری کردن از مخالفان جنبش در مقابل آن است.درباره پویش های قومی می توان گفت فرآیند چهارچوب سازی، با ترسیم مرز بین درون و برون گروه، برجسته کردن موضوع رسالت تاریخی، و سیاسی نمودن مقوله قومیت و عناصر فرهنگی، برداشت ها، تصورات، خواسته ها و آرمان های قومی را برمی سازد و معانی شناخته شده را به منظور بسیج هواخواهان و فعالان پویش های قومی به کار می برد.کاربرد این نظریه در مبحث پویش های قومی، با انتقاداتی نیز مواجه شده است؛ ازجمله اینکه چهارچوب سازی، سازه ای نظری توصیفی است و از جهت تبیینی و تحلیلی چشم اندازی ضعیف ارزیابی می گردد؛ علاوه بر آن، این فرآیند مولفه های فرهنگی را از اصالت دور می کند و با سیاسی نمودن آنها از ویژگی های نظریه فاصله می گیرد و در قامت یک طرح سیاسی برای سیاسی کردن قومیت درمی آید؛ چهارچوب سازی از مضامین نظریات بسیج منابع، انتخاب عقلانی و ساختار فرصت سیاسی بهره فراوان می برد؛ بدین ترتیب، واجد تکرارگویی و فاقد نوآوری ارزیابی می گردد؛ و سرانجام این نظریه با بزرگ نمایی و سیاسی جلوه دادن تفاوت ها و در حاشیه قراردادن شباهت ها نظریه ای دارای خصلت تجزی گرایانه و ضعیف کننده فرآیند همگرایی و انسجام اجتماعی قلمداد می شود.
فمینیسم ، راه بی راه
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۱
زبان، تفکر و فرهنگ: دیدگاه ها و برهان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله هدفی دو گانه دارد: هم به بررسی دیدگاه های متاخر درباره رابطه میان زبان، تفکر و فرهنگ می پردازد و هم به ارائه راهکاری نوین در قالب طرحی جدید بر پایه آخرین دستاوردهای رویکرد کمینه گرا می انجامد. محورهای اصلی برای بررسی دیدگاه ها و برهان ها به صورت تمایزاتی سه گانه ارائه می شود: 1- تمایز میان نگرش های مبتنی بر وجود رابطه میان فرهنگ و زبان، در مقابل نگرش مبتنی بر نبودن رابطه میان این دو 2- تمایز میان نگرش همسازی ـ فراگشتی، در مقابل نگرش دگرسازی زبان 3- تمایز میان نگرش انگیختگی اجتماعی ـ ارتباطی زبان در مقابل انگیختگی زیستی ـ ژنتیکی. فرضیه اصلی این پژوهش در بخش راهکار نوین خود آن است که با در نظر گرفتن آنچه برنامه کمینه گرا به ویژه آنچه از سال 2000، به این سو ارائه کرده است، امکان تاثیرگذاری زبان بر تفکر و رمزگذاری فرهنگ در زبان و همچنین تاثیرپذیری زبان از فرهنگ که تحت عنوان قوم ـ نحو شناخته می شود، در عین مفروض دانستن شالوده زیستی ـ ژنتیکی میسر است. از این منظر، کارکرد اصلی زبان نه ایجاد ارتباط است و نه بیان تفکر، بلکه نقش اصلی و دلیل وجودی آن اتصال سامانه های شناختی و اجتماعی- فرهنگی به یکدیگر است.
"
سرمایه اجتماعی و هویت: رابطه متقابل
حوزههای تخصصی:
هویت جامعه ای ابزاری است برای تفکیک ملتی از ملت دیگر، با تکیه بر آگاهی مشترک حول مفهوم یا مفاهیم تعریف شده جمعی. احساس قوی هویت می تواند به عنوان جنبه ای از سرمایه اجتماعی درک شود. به علاوه، سرمایه اجتماعی به طور عام و هویت جامعه ای به طور خاص، محصول روابط اجتماعی محسوسی هستند که افراد جامعه آن را درک می کنند و تأثیرات متقابل زیادی بر یکدیگر می توانند داشته باشند. با توجه به این تأثیرات متقابل، هدف تحقیق حاضر، بررسی و شناسایی نوع رابطه هویت و سرمایه اجتماعی و همچنین تعیین مکانیسم های بینابینی است. برای این منظور، با استفاده از داده های پیمایش ارزش های جهانی و با توجه به تعریف علمی متغیرها براساس داده ها و معرف های در اختیار، به بررسی رابطه مورد نظر در میان هفتاد کشور پرداخته شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون لوجستیک استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بین هویت جامعه ای و سرمایه اجتماعی ارتباطی مثبت، متقابل و معنادار وجود دارد.
رویکرد نظریه زمینه ای روش نرم یا سخت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق با تغییرات اجتماعی پدید آمده در سطح جهانی، اندیشمندان علوم اجتماعی، نظریه های جدیدی را برای تبیین پدیده های اجتماعی مطرح کرده اند. با عنایت به اینکه در تحقیقات اجتماعی، نظریه ها با روشهای تحقیق رابطه تنگاتنگی دارند، فلذا مطابق با نظریه های مطرح شده، روشهای تحقیق نیز دچار تغییرات عدیده ای شده اند. منظور نظر اینکه، همگام با ظهور نظریه های فراثباتی، در حوزه روش تحقیق هم، رویکردهایی چون رویکرد نظریه زمینه ای پدیدار گشته اند. رهیافت نظریه زمینه ای بر پایه روشهای کیفی بوده و از مجموعه منظمی از رویه ها و فرایندهای متعدد در گردآوری داده ها و تحلیل ها به منظور توسعه نظریه مبتنی بر استقرا، استفاده می نماید. این روش با داشتن ویژگیهای مهمی چون انعطاف پذیری و بازاندیشی، سبب گردیده، محققین بیشتری جهت فهم پیچیدگیهای روابط موجود در پدیده ها از این رهیافت استفاده نمایند. در مقاله حاضر به معرفی تئوری زمینه ای و نقد آن پرداخته شده است
آموزش و پرورش و انسجام اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بازنمایی شهر از دیدگاه انسان شناختی در میدان ادبی ایران در آثار غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات، تولیدی اجتماعی است که با مطالعه آن میتوان به عناصر جدیدی از حیات فرهنگی و اجتماعی هر جامعه دست یافت. هر چند ادبیات داستانی در جهت کشف و توضیح جهان از زاویه خاص به مساله مینگرد، اما به بازتاب بیرونی و درونی مؤلف قابل کاهش نیست؛ بلکه ادبیات بازنمایی خلاق آنهاست. پرسش اساسی این پژوهش درک وضعیت میدان ادبی و بازنمایی شهر در آثار ادبی ساعدی، در دهههای 1340 و 1350 است. پژوهشگران این مقاله از میان آثار این نویسنده، سه داستان را که به توضیح و توصیف فضای شهری و مو قعیتهای شکل گرفته پرداختهاند، انتخاب کرده و پس از مطالعه آنها به بررسی نظم منطقی در آثار این نویسنده پرداختهاند.آثار ادبی دهههای40 و50 جزو دوران شکوفایی داستان نویسی ایران محسوب میشوند.
کشاکش آراء در جامعه شناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۹
نقش جنبش جوانان در گذار به دموکراسی: تمهیدات نظری
حوزههای تخصصی:
"در چند دهه اخیر بویژه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شورو ی، دموکراسی جایگاهی برجسته در میان دیگر شیوه های حکومت در جهان یافته و از همین رو مطالعه فرایند گذار از رژیم های اقتدار گرا به نظام های سیاسی مردم سالار، به یکی از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی معاصر تبدیل شده است . جهانی شدن ارزش های دموکراتیک از یک طرف و تجارب ناشی از تحولات سیاسی اجتماعی بسیاری از کشورها برای استقرار یا تحکیم دموکراسی از طرف دیگر ادبیات علمی
گسترده و مناسبی برای تبیین علمی گذار جوامع به دموکراسی تولید کرده است. همچنین در سال های اخیر نقش جنبش های اجتماعی در سپهر سیاسی اجتماعی جوامع افز ایش و دامنه فعالیت این جنبش ها از سطوح ملی به بین المللی گسترش یافته است. با عنایت به این دو موضوع، این مقاله به دنبال ارائه الگویی نظری در تبیین نقش جنبش های اجتماعی بویژه جنبش جوانان در
گذار به دموکراسی در جوامع مختلف بویژه جوامع در حال توسعه می باشد . این الگو با تکیه بر فاز جدید ادبیات علمی گذار و با بهره گیری از نظریات اندیشمندانی چون کلاوس اوفه، هابرس، لاکلائو و موفه به طور همزمان بر عوامل داخلی و بین المللی و عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکید کرده، از این رهگذر نقش جنبش های اجتماعی را در این فرایند برجسته می نماید.
"