فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر هویت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی زنان میباشد که به شیوه پیمایش انجام شده است. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه از یک نمونه 410 نفری از بین زنان 18 تا 64 ساله شهر شیراز که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند، جمعآوری گردیده است. در این بررسی از نظریه آنتونی گیدنز جهت تبیین هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. طبق این نظریه شاخصهایی نظیر اعتماد به نفس، گستره شبکه ارتباطی افراد، میزان رضایت از خود در اجتماع و میزان عقلانیت، عوامل مؤثر بر شکلگیری هویت اجتماعی میباشند. لازم به ذکر است که هویت اجتماعی خود از پنج بخش هویتی: هویت دینی، قومی، ملی، گروهی و جنسی تشکیل شده است. نتایج تحلیل چند متیغره نشان میدهد که متغیرهای تحصیلات فرد، میزان رضایت از خود در اجتماع، درآمد خانوار، به ترتیب بیشترین اثرات را در تبیین متغیر وابسته هویتی دینی داشتهاند و حدود 26 درصد از واریانس هویت دینی را تبیین کردهاند. متغیرهای گستره شبکه ارتباطی، تحصیلات فرد، میزان رضایت از خود در اجتماع و اعتماد به نفس متغیرهاییاند که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر هویت قومی افراد داشتهاند و حدود 36 درصد از واریانس مربوطه را تبیین کردهاند. متغیرهای گستره شبکه ارتباطی، تحصیلات فرد و تحصیلات پدر که تأثیر بیشتری نسبت به سایر متیغرها در تبیین هویت جنسی افراد داشته حدود 30 درصد از واریانس مربوطه را تبیین کردهاند. متغیرهای گستره شبکه ارتباطی، تحصیلات فرد و تحصیلات پدر تأثیر عمدهای در تبیین هویت گروهی افراد داشته و حدود 40 درصد از واریانس هویت گروهی را تبیین کردهاند و نهایتاً متغیرهای تحصیلات مادر، تحصیلات پدر و تحصیلات فرد بیشترین تأثیرات را در تبیین متغیر هویت ملی افراد داشتهاند و حدود 40 درصد از واریانس مربوط را تبیین کردهاند. با توجه به اینکه متغیرهای مستقل، میزان قابل توجهی از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند. به نظر میرسد که مدل مفهومی برگرفته از نظریه گیدنز، جهت سنجش هویت اجتماعی مدل مناسبی باشد.
گفت و گوى تمدن ها و ارتباطات بین المللى بررسى زمینه هاى عینى و ذهنى در سه دهه پایانى سده بیستم
حوزههای تخصصی:
" این مقاله به بررسى تحولات ذهنى و عینى پدید آمده در عرصه گفتارهاى جارى در عرصه بین المللى مى پردازد و مى کوشد که نسبت میان نظم هاى گفتارى را در عرصه هاى فکرى و فرهنگى با ارتباطات نشان دهد. مدعاى اصلى این است که اگر جهان به سوى «گفت و گو» رو آورده و ایده گفت و گوى تمدن ها مورد اقبال قرار گرفته است، پیدایى این رویکرد، خود، مسبوق به وقوع دگرگونى هایى در عالم ذهن و عین است.
براى نیل به این مهم سعى شده است که در بعد ذهنى، اندیشه فیلسوفان و متفکران برجسته گفت وگو یعنى گادامر، باختین، هابرماس، و اجتماع گرایانى همچون مک اینتایر و رولز مورد بررسى قرار گیرد و سهم اندیشه هر یک در پیشبرد و توسعه مفهوم گفت و گو نشان داده شود.
در بعد عینى، گفتارهاى تولید شده در سه دهه پایانى سده بیستم در یونسکو با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادى، واکاوى و نشان داده مى شود که در دهه 1970 که دوره اول این پژوهش را تشکیل مى دهد، گفتمان «توسعه و پیشرفت» گفتمان غالب است. توسعه عادلانه و توام با جنبه هاى انسانى گفتمان و محوریت داشتن دولت ـملت ها و واحدهاى ملى در بازى هاى بین المللى از مشخصه هاى دوره اول به شمار مى رود.
در دهه 1980 یا دوره اى که تاریخ نگاران آن را دوره دومین جنگ سرد جهانى نامیده اند، یک چرخش پارادایمى از توسعه به گفت وگو روى مى دهد، که شباهت هاى زیادى با روایت هاى هابرماس از گفت وگو دارد. از جمله ویژگى هاى این دوره مى تون به فاصله گیرى از دوگانه سازى هاى دوران جنگ سرد و گفتمان توسعه، خوش بینى نسبت به ظهور یک جامعه جهانى صلح آمیز و توام با گفت وگو، تکیه بیش تر بر افراد و مردمان در کنار کشورها و دولت ـ ملت ها و تکیه قابل توجه به وجوه فرهنگى توسعه در مقابل رجوه صرفاً اقتصادى نام برد.
بالاخره در دهه 1990 که زوال دوران دوقطبى است، با تکثریافتن بازیگران فرهنگى و رواج الگوهاى جمع گرایانه، گفت وگوى میان ملت ها و فرهنگ هاى متکثر مجال مطرح شدن یافت. در این دوره اگرچه همچنان گفت وگو شاکله ارتباط اجتماعى بوده است اما این گفت وگو از مبانى لیبرالى فاصله گرفته و به مبانى نظرى تازه اى متکى شده است که مى توان آن ها را به نظریه هاى «اجتماع گرایان» نزدیک دید.
مطالعه تحول ساختارهاى گفتمانى در این پژوهش نشان مى دهد که گفتارهاى جارى در عرصه بین الملل طى سه دهه پایانى سده بیستم، با تاثیرپذیرفتن از فن آورى هاى نوین ارتباطى از صورت بندى هاى فردگرایانه به سوى صورت بندى هاى جمع گرایانه و از تکیه بر سطح دولت ـ ملت ها به سوى سطوح فراتر و فروتر از دولت ـملت یعنى نهادهاى مدنى و بین المللى (سطوح تمدنى و فرهنگى) تحول یافته و همین تحول امکان طرح و تقویت نظرى ایده «گفت وگوى تمدن ها» را فراهم کرده است.
"
پژوهش بررسی ارزش های اجتماعی در فرهنگ عمومی مازندران
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: در پی «بی دولتی فرهنگ»
حوزههای تخصصی:
"بیگانگی فعال و بیگانگی منفعل: مطالعه موردی دانشجویان ایرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در تحقیق حاضر دو هدف اساسی دنبال شده است: هدف اول به دنبال تمییز و تشخیص الگوهای رفتاری و نحوه انطباق دانشجویان با شرایط و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهگی حاکم درایران است تا بتواند درجه و میزان پذیرش یا نفی ارزشهای فرهنگی و سنتی و نیز نظام سیاسی حاکم را در محیطهای آموزش عالی نشان دهد. از این منظر، دوالگوی رفتاری و نیز شیوه انطباق با نظام ارزشهای فرهنگی و سیاسی حاکم در جوانان قابل تشخیص است: ""بیگانگی فعال"" و ""بیگانگی منفعل"" هدف دوم تحقیق ناظر بر بررسی تطبیقی دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل در محیطهای دانشجویی براساس برخی ویژگیهای فردی، اجتماعی، جمعیتی ونیز خصوصصیات رفتاری، نگرشها، نظام باورها و ارزشهای دانشجویان است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک مصاحبه هدایت شده و متمرکز بر روی گروه هدف از 243 دانشجوی شاغل به تحصیل در سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و در 24 رشته تحصیلی مختلف در دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 80-79 از طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب 5/0 و ضریب اطمینان 95% انتخاب شده بودند اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در این تحقیق، بالغ بر 24 متغیر از طریق ساخت مقیاس و شاخص اندازه گیری شد. جهت احتساب روایی مقیاسها و شاخصها از آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده گردید. در تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات از آزمون و آزمون ( x2 ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل از حیث میزان بیگانگی سیاسی و اجتماعی، سن و وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری از لحاظ آماری ندارد، مع الوصف برحسب گروه جنسی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی محل سکونت، ارتباط با وسایل ارتباط جمعی و جستجوی اطلاعات از طریق رسانهها،معدل تحصیلی اندازه گروه، ایدئوژی سیاسی،ساختار خانواده، احساس خود اثر بخشی، نیاز به موفقیت، احساس از خود بیگانگی، اصلاح طلبی، تمایل به شورش و طغیان، درجه خوش بینی، میزان بدبینی، دیگر خواهی، خودخواهی، انزوای ارزشی، دین مناسکی، تمایلات روشنفکرانه، احساس گرایی، نوع دوستی، اخلاق گرایی و میل به مشارکت و فعالیت در فراشدهای سیاسی و اجتماعی، تفاوت معنی داری میان آنان وجود دارد.
"
تعامل در محیط الکترونیک
فراتر از جهانی شدن: بررسی آمریکا از منظر مرام، فرهنگ و شبکه دولت و حوزه خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است که تعبیر از "جهانی شدن" به عنوان یک نظام به جای یک فرآیند گمراه کننده است و ما را از پرداختن به موضوعات بنیادین در باب دولت- ملت مسایل ژئوپلیتیک ومناسبات بینالمللی غافل می سازد. به ویژه این مقاله بر این باور است که هر گونه مداقه در فرایندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید شامل دو حوزه که اغلب مورد بی توجهی هستند باشد: 1- از حضور دولت، به خصوص دولت ایالات متحده امریکا، به عنوان بازیگر اصلی در فرایندهای بینالمللی به هیچ وجه کاسته نشده است. 2- درک دولت امریکا و نقش آن درمناسبات جهانی باید حضور و قدرت "مرام" آمریکایی که توسط خود آن دولت با همکاری تعداد کثیری از گروههای" خصوصی" ساخته شده است را در بر گیرد. در این مقاله پیشنهاد میشود که بررسی تاریخی سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، ما را فراتر از "تاریخ دیپلماسی" متعارف و "جهانی شدن" میبرد و به سوی غور در شبکه متشکل از دولت و حوزه خصوصی هدایت می کند. در عین حال این نوشتار مقوله" سیادت" که به معنای تحمیل شبکه دولت آمریکا و حوزه خصوصی به بقیه جهان است را نمیپذیرد. بر عکس تننشها و حتی تضادهای موجود در سیاست خارجی ایالات متحده و ایدئولوژی آمریکایی منجر به گشایش فضایی کالبدی و گفتمانی میشود که در آن واکنشها و چانه زنیهای سیاسی مجال ظهور نمی یابند. ما تنها نظاره گران قدرت امریکا نیستیم، اما نیرویمان تحت مقولههای مجردی چون جهانی - محلی شدن محدود میشود
بررسی کارکردهای مهارت های ارتباطی «غیر کلامی» و «گوش دادن مؤثر» در تحقق وظایف و بهبود روابط انسانی در سامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر به بررسى کارکردهاى مهارتهاى ارتباطى«غیر کلامى»و«گوش دادن مؤثر»در تحقق وظایف و بهبود روابط انسانى در یک سازمان پرداخته است.روش تحقیق، نیمه تجربى و طرح «آزمون نهایى و یک گروه»بود.جمعیت نمونه 56 درصد کل جمعیت 80 نفرى کارشناسان میدانى ادارات منابع طبیعى شهرستانهاى استان فارس را شامل مىشد که پس از تقسیم بر مبناى محل جغرافیایى کار به صورت تصادفى همه در سه کارگاه آموزشى شرکت داده شدند.جمعآورى دادهها، پاسخ به پرسشها و مشاهده بهطور منظم انجام گرفت.روایى پرسشها با کمک متخصصان تعیین گردید.هر کارگاه با یک پرسش باز پیرامون هر یک از دو مهارت ارتباطى آغاز گردید.سپس آموزش پیرامون مهارتهاى یاد شده ارایه شد و پس از آن تمرین انجام مىگرفت.در انتهاى هر کارگاه، شرکت کنندگان به پرسشهاى مکتوب پیرامون کارکردهاى مهارتهاى دوگانه در تحقق وظایف سازمانى و بهبود روابط انسانى پاسخ مىدادند.براى تحلیل پاسخ پرسشهاى باز، از تحلیل محتوایى و پرسشهاى بسته از آمارهاى پارامتریک و غیر پارامتریک استفاده شد.نتایج نشان مىدهند که وضعیت پیش از برگزارى کارگاه و پس از آن، تفاوت معنىدارى دارد.همچنین نقش و مهارت«گوش دادن مؤثر»نسبت به مهارت«غیر کلامى»در تحقق وظایف سازمانى و بهبود روابط انسانى نقش مساعدترى داشته است.افراد در گروه سنى(30-20)سال، پیرامون کارکردهاى مهارت«غیر کلامى»و در گروه 41 سال به بالا در مورد کارکردهاى مهارت گوش دادن مؤثر داشتهاند.کارشناسان ارشد سازمانى، درباره کارکردهاى مهارت گوش دادن مؤثر و دارندگان مدرک رشته کشاورزى نظر مساعدترى پیرامون کارکرد مهارت غیر کلامى، داشتند.پیشنهاد مىشود که این مهارتها در قالب کارگاه آموزشى به افراد بیشترى آموزش داده شوند و دیگر مهارتهاى ارتباطى را نیز دربرگیرد.
"
عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر الگوی مصرف آب در میان شهروندان شیراز
حوزههای تخصصی:
گفتمان های جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
ترجیحات ارزشی دانش آموزان تهرانی
حوزههای تخصصی:
"مدل مطالعه قومیت و گروههای قوی : بر اساس مطالعه موردی منطقه سیستان و بلوچستان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله ضمن بررسی انتقادی بینشهای کهنگرایان و ابزارگرایان در مطالعات قومی سعی کرده است تا مدلی برای مطالعات قومی در ایران ارائه دهد و این مدل را درمطالعه مسائل قومی در سیستان و بلوچستان به کار بندد. با توجه به اهمیت یافتن مسایل قومیت و مناقشات قومی، این مدل می تواند در حل مسایل قومی یاری رساند. مطالعات تجربی این مقاله که در سیستان و بلوچستان انجام شده است، بیانگر تغییرات شگرفی است که درامر آگاهی یافتن از مسایل قومی به وقوع پیوسته است. آگاهی از خود و دیگری از اهم این مسایل است.
"
دو جهانی شدنها و جامعه جهانی اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نسبت پدیده "دوجهانی شدنها" را با "جامعه جهانی اضطراب" مطالعه میکند. مطالب این مقاله در چهار بخش اساسی تنظیم شده است. بخش اول مفهوم، عوامل،خصوصیات و پیامدهای اضطراب را تحلیل میکند. بخش دوم به اختصار مفهوم جهانی شدن را بررسی میکند. در بخش سوم، نسبت جهانی شدن با فشار، تنش،دلواپسی و ریسک مورد مطالعه قرار میگیرد. در بخش چهارم، مفهوم دو جهانی شدنها با تکیه بر نظریه بوردیو در خصوص "خشونت نمادین" و ارتباط آن با اضطرابهای پنهان نقد و تحلیل میگردد. پیش فرض اصلی این مقاله بر شکلگیری دو روند در جهانی شدن است؛ یکی توضیح دهنده جهانی شدن در جهان واقعی (جهان اول) و دیگری بیان کننده جهانی شدن در جهانی مجازی (جهان دوم) است. ارتباط آنی، همزمان و سریع با جهان مجازی و زندگی در جهان واقعی مستلزم نوعی دوئیتهای اضطراب زا است که به وجود آورنده "جامعه جهانی اضطراب" است. این جامعه، جهان معاصر را از دوره مدرن متمایز میکند